Top Banner
نسانیانشکده علوم ا دلملوه روابط بین ال گر در آمدخی تاری بر شکلری گی رئالیسم در روابط بینلمل ال مقالهقی تحقی تئوری های روابط بینلمل الستاد ا دکتر موسوی شفائی حسین عونی زمستان3131
19

Historical development of theories of international relations

Apr 23, 2023

Download

Documents

Welcome message from author
This document is posted to help you gain knowledge. Please leave a comment to let me know what you think about it! Share it to your friends and learn new things together.
Transcript
Page 1: Historical development of theories of international relations

دانشکده علوم انسانی

گروه روابط بین الملل

الملل بین روابط در رئالیسم گیری شکل بر تاریخی آمد در

الملل بین روابط های تئوری تحقیقی مقاله

شفائی موسوی دکتر استاد

عونی حسین

3131زمستان

Page 2: Historical development of theories of international relations

مقدمه

دو بین هاى سال به که شود مى محسوب جديد تالشى علمى، هاى نظريه قالب در المللى بین هاى پديده و مسائل مطالعه

الملل بین روابط موضوعات درباره اولیه مطالعات. رسد مى دوم جهانى جنگ از برآمده نظم از پس ويژه به و جهانى جنگ

و توصیفى صورت به بیشتر شود مى مشاهده هند و چین يونان، در اولیه سیاسى متفکران هاى انديشه و آثار در عموماً که

و «يوس منسى» پلوپونز، جنگ تاريخ درباره «توسیديد» هاى نوشته. آنهاست میان علّى روابط و متغیرها يافتن بدون

فالسفه حال، عین در. کرد قلمداد راستا اين در توان مى را است بوده داران زمام به توصیه درباره بیشتر که «کاتلیا»

انگلس و مارکس هیوم، هگل، کانت، روسو، ،هابز ماکیاول، آن، از پس و سیسرون و توسیديد مانند باستان يونان

.اند پرداخته تجويزاتى به و کرده مطرح خود هاى انديشه و آرا در را المللى بین رخدادهاى و موضوعات

همزيستى جهان، تاريخ ها، دولت میان روابط صلح، و جنگ مانند الملل بین روابط مختلف موضوعات ديگر، سوى از

رشد با شد، مى مطالعه شناسى جامعه و حقوق تاريخ، فلسفه، هاى رشته در عموماً که ديپلماتیك روابط و آمیز مسالمت

طرح ضرورت آن، از پس شرايط و دوم جهانى جنگ وقوع ويژه به الملل بین روابط شدن پیچیده و ارتباطات و صنعت

نظرى هاى قالب و الگوها و منظم مطالعات بدون آن به پرداختن که گرفت قرار توجه مورد مستقل اى رشته قالب در آنها

و ماهیت فهم غرب ، فالسفه مطالعات در که است اساسى مسأله اين حاضر مقاله در تأکید مورد نکته. نبود پذير امکان

هاى پديده مطالعه براى که روشى نوع هر و گیرد مى شکل انسان به نگرش و نگاه نوع گرو در الملل بین روابط چیستى

.هستند ملى هاى دولت قالب در ها انسان يا انسان المللى بین روابط اصلى بازيگر شود، انتخاب المللى بین

دو رهیافت متدولوژيك روابط بین الملل عبارتند از رهیافت سنتی يا کالسیك و رهیافت رفتارگرا. رهیافت کالسیك با

ديد کل نگر پیچیدگی های جهان بشری را می پذيرد و روابط يبن الملل را به عنوان بخشی از جامعه بشری می داند و

سان شناختی بهره می جويد.اين توجه نیازمند تصور پیچیده ای هم از از روش های ان در جستجو برای فهم آن

دولتمردان است تا معماهای اخالقی که در سیاست خارجی اشان وجود دارد را مشخص کند و هم به ارزيابی ارزش

اريخ و های اساسی نظیر امنیت،نظم ،آزادی و عدالت بپردازد.در رهیافت سنتی روابط بین الملل پژو هشگر بايستی ت

موضوع روابط بین ت دولت ها و نظائر آنها را بفهمد.ديپلوماسی علمی ،حقوق بین الملل ،تئوری های سیاسی حاکمی

الملل در اين ديدگاه به گونه ای گسترده انسان شناختی است و البته نمی تواند و نبايد دقیقا موضوع علمی يا تکنیکی

باشد.

ق ،هنجارها و همینطور تاريخ قائل نبوده وبطور علمی خواهان قانونمندی کردن در رهیافت رفتارگرايی جايی برای اخال

علوم اجتماعی از جمله روابط بین الملل هستند. جدال های انديشمندان عرصه روابط بین الملل در اين عرصه در

می برند .رفتارگراها و سنت ی بزرگ دوم نام مناظره سال های بعد از جنگ جهانی دوم به اوج رسید که از آن بعنوان

Page 3: Historical development of theories of international relations

گرا ها نتوانستند در اين مناظره پیروز شوند ،در نتیجه مصالحه ای بین دو ديدگاه حاصل شد که نتايج متفاوت در

(3161: 86،استمرار پژوهش ها به جای روش های کامال متضاد است )جکسون و سورنسون

بدين ترتیب نقش تاريخ و تحلیل های تاريخی در علم روابط بین الملل همچنان جايگاه خود را حفظ کرده و عالوه

در شکل مکانی –شرايط زمانی بر تاريخ روابط بین الملل که در واقع تاريخ سیاست بین الملل است،نقش تاريخ و

بسیار حائز اهمیت است. مکتب انگلیس روابط بین الملل نیز رويکرد کامال تاريخی گیری نظريه های روابط بین الملل

بررسی گذشته و حال سیستم دولت ،مارا به اين و نهادی داشته و تمرکز بر انسان ها و ارزش های سیاسی آنها داد.

ییر نمی ماند.ثابت و غیر قابل تغنتیجه می رساند که جهان در حال تحول و پويايی است و هیچ چیزی

و لیبرالیسم رهیافت غالب بريتانیا بصورت آکادمیك در آورد علم روابط بین الملل را آنتونی زيمرن در دانشگاه ولز

آکادمیك بود ،آيا با عدم شکل گیری جنگ دوم جهانی ،رئالیسم می توانست ،برتری آن را به چالش بکشاند؟

لیبرالیسم پرداخته و سعی شکل گیری نظريات رئالیسم و ش تاريخ در نق نیز بطور کلی و اجمالی به پژوهشدر اين

آن نظیر بر اين بوده که رابطه مستقیمی بین پويايی نظريه های روابط بین الملل و سیر تاريخ و بويژه نقاط عطف

نشان داده شود. 3393سقوط وال استريت در

اشاره شده و سپس با آراء انديشمندان علوم سیاسی که در واقع ملت ها -در ابتدا به تاريخ شکل گیری نظام دولت

اساس نظريه های سیاسی و ارزش های مورد بحث روابط بین الملل را پايه ريزی کرده اند ،آشنا می شويم و قبل از

ماال مورد ی موازنه قوا بوده اجوارد شدن به مبحث شکل گیری رئالیسم و لیبرالیسم ،قرن نوزدهم را که قرن طالي

بررسی قرار می دهیم.

ملت -نگاهی به شکل گیری نظام دولت

دولت به شکل مشخص به وجود آمد.دنیای هلن در در يونان باستان يا همان دنیای هلن برای نخستین بار نظام

وجود نداشت ملت به مفهوم امروزی -(در يونان باستان دولت3311برگیرنده شمار زيادی از دولت ی کوچك بود.)وايت

-شهرهای کوچك را در بر می گرفت.روابط بین دولت-،بلکه نظامی از دولت های هلنی بود که شمار بزرگی از دولت

شهرهای يونانی فاقد ديپلماسی بود وحقوق بین الملل و نهادهای بین المللی به مفهوم امروزی وجود نداشت.

برد و يونانیان به اتباع همین امپراتوری در امدند.رومیان امپراتوری نهايتا امپراتوری روم ،نظام دولت يونان را از میان

خود را از طريق فتوحات به بخش اعظم دنیای متمدن ان عصر گسترش دادند.تحت تسلط امپراتوری روم به جای

روابط بین الملل يا شبه بین الملل ،جوامع سیاسی می بايست مطیع امپراتوری می شدند.

ند قرن پس از سقوط روم ،امپراتوری به عنوان الگوی غالب سازماندهی سیاسی در اروپای مسیحی به تدريج و طی چ

کاتولیك ها با مرکزيت رم، ودر شرق امپراتوری بیزانس )ارتدوکس(با مرکزيت پذيرفته شد،در غرب اروپا امپراتوری

ر جهان مانند ايران،تمدن اسالمی،چین قسطنطنیه به وجود آمد.در همان هنگام ،نظام های سیاسی ديگری در نقاط ديگ

Page 4: Historical development of theories of international relations

و هند وجود داشتند.امپراتوری ها با هم روابط دوستانه و خصمانه داشتند.با اين حال ارتباطات در سطوح بسیار پايینی

قرار داشت و فعل و انفعاالت به سختی انجام می شد. در نتیجه بسیاری از امپراتوری ها ،مجموعه ای در درون خود

ی شدند.محسوب م

قرون وسطی از روابط بین الملل سخن گفت.دولت ها اگر وجود هم داشتند ،مستقل نبودند و حاکمیت به نمی توان در

مفهوم مدرن را نداشتند.حتی مرز های سرزمینی آنان به صراحت وجود نداشت.

ساها و از طرف ديگر حاکمان مذهبی کلی –در اوايل قرون جديد ،حاکمان اروپايی خود را از قید های نهادهای سیاسی

فئو دال رهاساختند و بتدريج صورت دولت گرفتند.کشاورزان نیز برای رهايی از سلطه فئودال ها واکنش دادند و

مستقیما زير نظر شاه قرار گرفتند ،و نهايتا مردم نامیده شدند.و بدين ترتیب نشانه های تحول سیاسی اساسی عصر

مدرن ظاهر شدند.

( و صلح وستفالی را نقطه پايان قرون وسطی و آغاز نظام بین المللی 3836-3866ع جنگ های سی ساله )معموال شرو

شکل می سیستم تاريخی موازنه قوا که مورد بحث و تاکید رئالیست ها می باشد،از اين تاريخ مدر می دانند.

(11-91گیرد.)سورن و جکسون پیشین:

قوای روابط بین الملل عبارتد از:بطور فهرست وار سیستم های موازنه

تالش امپراتوری اتريش )هابسبورگ( برای برتری طلبی در اوائل قرن هفدهم و شکل گیری ائتالف که موازنه دهنده

تن 3866آنان فرانسه محسوب می شد،طی جنگ سی ساله هابسبورگ ها به منظور خود نرسیده و به مصالحه وستفالی

دادند.

جنگ سی ساله بری تفوق که در زمان لويی چهاردهم به اوج رسید و شکل گیری ائتالف که تالش فرانسه فاتح

به مصالحه رسید. 3136موازنه دهنده آن هلند و انگلستان بودند.و نهايتا با مهاهده اوترخت

واقع د.عصر طاليی به اين برتری طلبی خاتمه دا 3631فرانسه ناپلئونی نیز با ائتالفی اروپايی مواجه شد و کنگره وين

و سیتم موازنه "کنسرت اروپايی "گرايان از اين تاريخ نمود بیشتری يافت.تقريبا يك قرن جنگ بزرگی با شکل گیری

نیا بود،شکل نگرفت.هنگامی که آلمان در زمان ويلهلم دوم آخرين امپراتور هوهونزولورن و بريتاقوا که باالنسر آن

درصدد برتری طلبی برآمد ،با ائتالف و واکنش کشورهای رغیب که منجر به همینطور متقاعب آن آدولف هیتلر

گرديد،متوقف گرديد.3361و پوتسدام 3333معاهدات ورسای

با پايان جنگ دوم جهانی روابط بین الملل وارد عرصه جديدی که از آن با عنوان جهانی شدن روابط بین الملل ياد می

3866معاهده وستفالی که با غربی شورهای اروپايی نمود اصلی آن بود.روابط بین شود ،گرديد.استقالل مستعمرات ک

فته بود به تمام جهان گستره ملت شکل گر-مفهوم ملت آن در نظام دولت3163مفهوم دولت و با انقالب فرانسه

Page 5: Historical development of theories of international relations

لل ،برقراری موازنه قدرت و از آثار عهدنامه مزبور ،ظهور واحد های مستقل جديد ،توجه بیشتر به حقوق بین الميافت.

(3169:363،تقويت سیستم امنیت دسته جمعی بود.)قوام

معنا مبنايی و ، ساختار بی گرای کلی -3. ايم گذاشته سر پشت را سیاسی نظم سه ، گذشته سال پانصد هزار دو طی

-9. برابر غیر مراتبی سلسله و بوده گرا مرکز نظم اين.است داشته آلود رمز و قدسی جنبه که امپراتوری مانند. داشت کرا

قرار جامعه ساماندهی مبنای را سايبرنتیك نگرش دانشمندان. کريز مرکز و نگر جزيی نهضتی رنسانس دوره از

نظامهای شبیه ساختاری و است گیری شکل حال در که جهانی نوين نظم -1.است کريز تمرکز اصالتا نظم اين.دادند

(3111)سیف زاده،.داد کنفدرال

آلن ديدگاه از. دارد سیاست ماهیت و انسان سرشت درباره هابس و ماکیاولى مباحث در ريشه سنتى گرايى واقع رهیافت

بر فرانسوى و ايتالیايى ديپلماسى روش دو آن، متعاقب و شد آغاز وسطى قرون از پس جديد الملل بین روابط کسلز،

کاربرد بود، سیاست و قدرت به ماکیاول هاى نگرش از اقتباسى که ايتالیايى روش. گرديد حاکم اروپايى هاى دولت نظام

بود گروسیوس هاى ديدگاه و آرا تأثیر تحت ديگر، روش و کرد مى تأيید اخالق رفتن دست از قیمت به را نیرنگ و زور

. .کرد مى ارائه المللى بین رفتار براى را ضوابطى صلح، و جنگ درباره کتاب در که

پیشگامان واقع گرایی در روابط بین الملل

بین هاى سال به که شود مى محسوب جديد تالشى علمى، هاى نظريه قالب در المللى بین هاى پديده و مسائل مطالعه

روابط موضوعات درباره اولیه مطالعات. رسد مى دوم جهانى جنگ از برآمده نظم از پس ويژه به و جهانى جنگ دو

صورت به بیشتر شود مى مشاهده هند و چین يونان، در اولیه سیاسى متفکران هاى انديشه و آثار در عموماً که الملل بین

منسى» پلوپونز، جنگ تاريخ درباره «توسیديد» هاى نوشته. آنهاست میان علّى روابط و متغیرها يافتن بدون و توصیفى

حال، عین در. کرد قلمداد راستا اين در توان مى را است بوده داران زمام به توصیه درباره بیشتر که «کاتولیا» و «يوس

و مارکس هیوم، هگل، کانت، روسو، هابس، ماکیاول، آن، از پس و سیسرون و توسیديد مانند باستان يونان فالسفه

مايکل.. اند پرداخته تجويزاتى به و کرده مطرح خود هاى انديشه و آرا در را المللى بین رخدادهاى و موضوعات انگلس

: داد تشخیص را گرا واقع سنت سه توان می که است آن بر دويل

دارد. تاکید فردی های بلندپروازی اهمیت بر که ماکیاولی از متاثر بنیادگرايی. 3

.دانند می مهم را الملل بین نظام هابز های انديشه از متاثر که ساختارگرايی. 9

Page 6: Historical development of theories of international relations

تاکید دولت و جامعه میان روابط و قدرت و سرشت مانند سطح عوامل اهمیت بر که روسو از متاثر گرايی تکوين . 1

(3139:16،.)مشیرزادهدارد

: توسیديد

باشد می است گرايی واقع سنت های ويژگی از که درسیاست اخالقی بد نماينده

اعمال است ديار آن نامدار مورخان از و بوده آتن فرماندهان از( میالد از قبل 633-613) پلوپونزی های جنگ نويسنده

، ترس نقش به راجع توسیديد است کرده تحلیل و تجزيه را ها واسپارت ها آتنی ها، ملو شهرهای-دولت سوی از قدرت

داور قدرت که دهد می نشان او. کرده عرضه را زيادی های ديدگاه رقیب شهرهای دولت میان در ها اتحاديه و قدرت

محاصره را ها ملیان ها، آتنی که گردد می آشکار آنجا عمال قدرت سیاست. است الملل بین روابط در اختالفات نهايی

از آينده در تهديدی گونه هیچ که باشند مطمئن ها آتنی که گفتند می ها ملیان. نمودند شدن تسلیم درخواست و کرده

شهرهای دولت ديگر و ها آتنی میان منازعات در که کردند می استدالل ها آن. کرد نخواهد تهديد را ها آتنی ها آن سوی

پاسخ بودند برتر قدرت که ها آتنی اما. است غیراخالقی و ناعادالنه ها آن ی محاصره و حمله لذا هستند طرف بی يونان

بر بايد شما( توسیديد) ها آتنی ی نماينده نظر از. شد خواهد ها آن نابودی به منجر تسلیم از فرمانی نا و قصور که دادند

مساله انسانی محاسبات در که دانیم می بالسويه هردو ما که معنی اين به کنید، عمل کنیم می فکر هردو آنچه هر مبنای

مطالبه تواند می که را آنچه قدرتمند و دارد وجود آن اجرای برای برابر قدرت که دارد محمل جايی در تنها عدالت

سوی از معموال و هستند نسبی عدالت و حق گرايان واقع نظر از: اول. بايد که را آنچه کند می اجابت ضعیف و کند می

وحشی و خشن ظالمین را خود و نويسند می را تاريخ که هستند فاتحین المجموع حیث من. گردد می تعريف قدرتمندان

BeneWick & Green) ).هستند عادل و منصف آزادانديشان که جنگند فاتحین همیشه. کنند نمی معرفی

1998)

:ماکیاول

:است معتقد و داند مى شرّ را انسان سرشت ماکیاول

کند آغاز فرض اين با را خود کار بايد بدهد، آن به سیاسى نظامى و کند وضع قوانینى شهرى براى خواهد مى که کسى

به را خود شرير طبیعت و کنند مى پیروى خود بد تمايالت از آورند دست به فرصتى که وقت هر و بدند آدمیان همه که

تنها را علت اين و است ناشناخته علتى از ناشى امر اين بماند نهفته زمانى کسى بدى اگر و نهند مى نمايش معرض

از است، حقايق همه مادر گويند مى که زمان، گاه آن باشد، رسیده ظهور منصه به او شرارت که شناخت توان مى هنگامى

.افکند مى بر پرده پنهان علت

و مرج و هرج به شوند آزاد که صورتى در مردمان و است ضرورت و اجبار يك نیك کار انجام ماکیاولى، ديدگاه از

:است نظامى قدرت افزايش و جنگ انديشه گرو در شهريار بقاى و حیات رو اين از آورند؛ مى روى نظمى بى

Page 7: Historical development of theories of international relations

جنگ مگر نگمارد، کار هیچ بر دل و باشد نداشته سر در اى انديشه هیچ و پیش در هدفى هیچ که است شهريار بر پس،

تخت بر را شاهزادگان تنها نه که بس همین آن نیکويى در و اين؟ از باالتر هنر کدام را فرمانروايان آن، نظم و سامان و

.کشد مى بر جايگاه بدين را کسانى نیز عامه میان از بسیار چه که دارد مى نگاه پادشاهى

طلبى توسعه در که است پايدار دولتى حال عین در است؛ افتخار مايه جنگ در نیرنگ به توسل است معتقد ماکیاولى

به توان مى آسان و زود که نپندارد کس هیچ که باشد استوار چنان بايد دولت وى، ديدگاه از. دارد نگاه را اعتدال جانب

علت زيرا بدانند، خود براى تهديدى را آن همسايگانش که باشد بزرگ چنان دولتى نبايد طرفى از و يافت دست آن

.آيد در آن يوغ زير به ترسد مى يا و شود متصرف را آن خواهد مى يا مهاجم: است عامل دو کشور، يك به لشکرکشى

(::31669)عزيزی،محسن

: توماس هابز

داشتن به تواند نمى انسان و پذيرد مى پايان مرگ با تنها که است ناپذير سیرى انسان در قدرت به میل هابس، ديدگاه از

بهزيستى الزمه که را خود فعلى قدرت تواند نمى بیشتر قدرت بدون زيرا ،باشد خرسند و قانع محدود و معتدل قدرتى

سر به عمومى قدرتى بدون آدمیان که زمانى: »دارد مى بیان آدمیان، طبیعى وضع ترسیم با هابس. کند تضمین است

همه جنگ جنگى، چنین و شود مى خوانده جنگ که دارند قرار وضعى در دارد، نگه ترس حال در را همگان که برند مى

و عزّت طلب و ترس رقابت،: دارد وجود منازعه براى اصلى علت سه آدمى نهاد در هابس، نظر بنابر .«است همه ضد بر

به شهرت و اعتبار کسب براى سوم علت و امنیت کسب براى دوم علت سود، کسب براى را آدمیان اول علت. »افتخار

بوده فرسايشى هاى جنگ و منازعات ظهور بیانگر ها دولت میان روابط در طبیعى وضعیت ترسیم«. دارد مى وا تعدّى

اند؛ بوده يکديگر با دايمى حسادت و رقابت حال در قدرت صاحبان و پادشاهان ادوار، همه در هابس ديدگاه از. است

يکديگر سرزمین در دائماً جاسوسان و اند داشته قرار يکديگر روى در رو برکشیده هاى سالح با يك هر که وضعیتى

.اند کرده فعالیت

فلسفى و فکرى مبانى از برگرفته که الملل، بین روابط به گرايى واقع رويکرد: الملل بین روابط به رئالیستى رهیافت

جا آن از و داند مى قدرت حفظ و کسب براى مبارزه عرصه را الملل بین سیاست است، معاصر تاريخ در هابس و ماکیاول

. ساخت محقق کامل طور به را اخالقى اصول توان نمى هرگز است منافع تضاد دنیاى جهان، اين که

(BeneWick & Green 1998)

هگل

هگل بیش از هر فیلسوف سیاسی ديگری جايگاه قدرت را مهم می شمارد و در بررسب تفکر واقع گرايی مهم

باور هگل به اينکه بزرگترين وظیفه Pfaltzgraffو پالزگراف Doughertyمحسوب می شود.به اعتقاد دوئرتی

(3139،16زاده،دولت حفظ خود است،از بنیان های نظريه واقع گرايی محسوب می شود.)مشیر

Page 8: Historical development of theories of international relations

در هگل انديشه رفته هم روی. است دولت معنای ترين کامل و ترين جامع يعنی کامل دولت مبین دولت اخالقی مفهوم

هگل که است خاصی نظريه دولت، اخالقی نظريه ترديد بی اما نیست؛ منظم همواره دولت ديگر معانی از معنا اين تمیز

در فردی اراده و آگاهی جوهر آن در که است اجتماعی فرايندی اخالقی دولت حال، هر به.است افزوده دولت نظريات به

واقعی آزادی که است مرحله اين در. خواند می اخالقی انديشه فعلیت مرحله اين در را دولت هگل. يابد می عینیت نهادها

.شوند می منطبق عقل موضوعات با فردی اراده موضوعات و آيد می دست به

: لیبرالیسم

لیبرالیسم به عنوان رهیافت معارض با انديشه های رئالیسم ريشه در افکار و آراء آدام اسمیت ،جان الک ، شارل

در حکومت دخالت با پديدآمد هفدهم قرن اواخر از لیبرالیسم انديشه مونتسکیو و امانوئل کانت و جرمی بنتام دارد.

دوره که داد رخ وقايعی هجدهم قرن دراواخر است فرد آزادی آن واساس برخاست مقابله به کلیسا فکری وسلطه اقتصاد

. داشت پی در واقتصاد سیاست رادر نوين

انگلستان صنعتی انقالب. گرديد مرکانتالیسم انديشه سقوط موجب امريکا استقالل اعالم و غرب در صنعتی انقالب

شد ارائه اقتصاددانان توسط جديدی ونظريات کرد آماده اقتصادی خیز رابرای زمینه

حکم رابه وی عقیده وهمین دارد پی رادر خیرعمومی فردی های انگیزه که معتقداست اسمیت. اسمیت آدام نظیر

شود می هدايت نامرئی دست يك وسیله به کند راتعقیب خصوصی منافع فردی هر که میدهد سوق خود وابدی مشهور

.عمومی منافع پیشبرد برای

همه برابر ارزش به اعتقاد – فرد زادیآ - عقالنیت از است عبارت آنان تاکید مورد وسیع سطح در کلی مقوالت.

.حکومت قدرت ومحدوديت دولت نهاد بودن فردوضعی اراده استقالل- انسانها

روشنفکران از گرفته نشئت که آلیستی ايده رويکرد. هستند الملل بین روابط هنجاری پردازان نظريه از ها آلیست ايده

الملل بین حقوق و تعهدات بر و است بین خوش ها انسان ذات به است، کانت و روسو گروسیوس، مانند گرا آرمان

و مقررات قواعد، تقويت طريق از المللی بین صحنه در جنگ رفع امکان گرايان، آرمان ديدگاه از. کند می تأکید

ساخت در ها دولت و دارد وجود ها دولت بین منافع هماهنگی نوعی معتقدند اينان. دارد وجود المللی بین نهادهای

و تسلیحات وجود جنگ عامل ترين مهم ها، آلیست ايده ديدگاه از. برخوردارند عمل آزادی از المللی بین سیاست

به المللی بین سازمان ايجاد بنابراين است؛ ديگر سوی از جهانی الملل بین نظام بد ساختار و سو يك از جنگی ابزارهای

به ضروری عمومی سالح خلع بر نظارت و ها دولت میان مشترک منافع تقويت و اختالفات آمیز مسالمت حل منظور

سطح در توان می وی ديدگاه از. دارد الملل بین روابط به بینانه خوش و آلیستی ايده نگرش گروسیوس. رسد می نظر

«پايدار صلح» رساله در نیز کانت . کرد جلوگیری جنگ بروز از الملل بین حقوق تقويت طريق از الملل بین روابط

Page 9: Historical development of theories of international relations

انسانی های ارزش و اخالق تقويت جمله از است؛ نموده بیان پايدار صلح ايجاد و جنگ رفع مقدمه عنوان به را اصولی

اخالقی دولت طريق از جهانی صلح و باشد می جهانی صلح سیاسی خیر باالترين وی، ديدگاه از. الملل بین سیاست در

کانت ديدگاه . گويد می سخن بشر عمومی حقوق و المللی بین مدنی حقوق از کانت اين بنابر . است پذير امکان

کند؛ می تأکید حقوقی و انسانی هنجارهای بر که است الملل بین نظام در آلیستی ايده های آموزه دربردارنده

نهادهای تقويت و بشری عام خیر نفع به خود ملی حاکمیت و اقتدار از سازد می موظف را ها دولت که هنجارهايی

(61: 3166عزيزی. )بنگرند بشری عام منافع چارچوب در را خود خیر و بکاهند فراملی

که حالی در. پردازد می رفتار ارزشی هنجارهای و بايدها به نمايد توجه ها هست به آنکه از بیش آلیستی ايده رهیافت

منافع هماهنگی به معتقد و گیرند می ناديده را آن ها الیست ايده کنند، می تکیه قدرت به حد از بیش ها رئالیست

هستند. ها دولت

قرن نوزدهم،قرن طالیی موازنه قوا

سه فاکتور اساسی قرن نوزدهم که ناشی از انقالب فرانسه بود ،عبارتند از :ناسیونالیسم. سوسیالیسم .لیبرالیسم.کنگره

با انديشه های رئالیستی مترنیخ صدر اعظم اتريش ،سعی در ايجاد سیستم امنیت دسته جمعی بر اساس 3631وين

موازنه قوا داشت،و بزودی فرانسه را نیز در بر گرفت. تالش قدرت های بزرگ اروپا برای عدم تغییر هم در مرزها وهم

ز شکل گیری جنگ بزرگ تا يکصد سال ممانعت بعمل در حفظ آرمان های ارتجاعی اشرافی موفق نبود،با اين حال ا

آلمان)پروس(،روسیه،فرانسه، اتريش با موازنه دهی اورد.امری که واقع گرايان با رويکرد تاريخی برآن تاکید دارند.

انگلستان اعضای اصلی اين سیستم را تشکیل می دادند.اياالت متحده هر چند کشور رو به رشد مطرحی بود،با اين

با تعقیب سیاست دکترين مونرو در عرضه بین الملل منفعل بود.حال

رشد استعمار از ديگر شاخصه های اين قرن بود.ديگر استعمار همانند قرون قبل بر انگیزه تجاری و سود اقتصادی

نبوده،بلکه اهداف برتری جويی و کسب پرستیژ الويت يافته بود.

به استثنای دوران 3666و 3611فرانسه بر اثر انقالبات سراسر اين قرن شاهد برخورد لیبرالیسم و ارتجاع بود.در

( نظام لیبرالی و پارلمانی مستقر گرديد.و اين امر موجب نزديکی تاريخی اين کشور 3613-3613ناپلئون سوم) امپراتوری

رر آرمان گرايان لیبرال است که معتقدند کشورهای دموکرات باهم نمی با انگلستان گرديد.اين امر از جمله اشارات مک

جنگند.و جهان لیبرالی با ارزش های آن جهانی عاری از جنگ و منازعه خواهد بود.در حالیکه رئالیست ها کشورها را به

بین الملل ندارد.آنان عنوان جعبه سیاه در نظر گرفته و معتقدند حکومت و رژيم داخلی کشورها تاثیری در سیاست قدرت

فرانسه و انگلستان را بعنوان کشورهای اصلی استعماری قرن نوزدهم در نظر گرفته اند)در تعقیب اين سیاست ،دو کشور

درگیر جنگ شوند( و از طرفی اتحاد اين دو کشور لیبرالی با روسیه 3636سودان "فاشودا"لیبرالی نزديك بود در

مع اتفاق مثلث ،کشوری که بمراتب از آلمان و اتريش ،محیط بسته و اختناق ارتجاعی تزاری و پیوستن آن به ج

داشت،مويد ادعای خود بر می گزينند.

Page 10: Historical development of theories of international relations

اتو فون بیسمارک صدر اعظم آلمان يکی از نمونه های تاريخی سیاستمداران واقع گرا در تاريخ است.بطوری که از

هريار برای حکومت هم بايد شیر باشد و هم روباه( ياد می شود.او بعنوان همان شخصیت شهريار مورد نظر ماکیاول)ش

م کرد که هدف وسیله را توجیه می کند. او اعالبصراحت ( 3631-3689در دوران بیست هشت سال صدارت خود)

اجتناب بخوبی می دانست که برای اتحاد آلمان نیاز به جنگ دارد.جنگ با اتريش و فرانسه برای شکل گیری اين اتحاد

ناپذير بود. اما از طرفی عرف شکل گرفته ناشی از کنسرت اروپايی و از طرف ديگر حساسیت کاتولیك های آلمان مانع

تاريخ به او حتی جهت اقناع امپراتور پروس و اشراف برای توسل به جنگ با مشکل روبرو بود. اين خواسته آرمانی بود.

هولشتاين از دانمارک ،جنگ با اين کشور و سوق دادن -ی شلسويكدقت و ظرافت اقدامات بیسمارک برای جداي

اما سیاست ماکیاولی و دستاويز قرار دادن آن برای جنگ با اتريش را ثبت کرده است. اختالف اداره اين نواحی با اتريش

باور او. میدانست کپارچهي آلمان ايجاد به متعهد را خود بیسمارکاو در ايجاد جنگ با فرانسه از آن قابل توجه تر بود.

قابل پشتکار با منظور بدين. شد خواهد هدف اين به وی رسیدن موجب بحران اين به فرانسه کشاندن که داشت

علم با نمود 3611 سال بهار در اسپانیا وتخت تاج برای پروسی شاهزاده يك قراردادن از حمايت به شروع ای مالحظه

قیصر پیام خود دروغ سیاست توسعه برای او. شد خواهد حمله به فرانسه تحريك و خشم موجب اقدام اين که اين به

پروسی شاهزاده نشاندن قدرت به برای بیسمارک تالشهای آنکه از پس. کرد دستکاری را سوم ناپلئون به اول ويلهلم

با قیصر. کند عمل وقايع اين تکرار عدم بر مبنی خود قول به که خواست قیصر از سوم ناپلئون ماند، ناکام اسپانیا در

بیسمارک ولی داشت را بحران حل برای آمیز مسالمت حل راه يك پیداکردن قصد فرانسه خواست با خود مخالفت

قیصر تلگراف ارسال با. دارد را مذاکره راههای تمامی انسداد قصد قیصر که کرد وانمود گونه اين قیصر نامه بادستکاری

بعد از اتحاد آلمان نیز بیسمارک واقع بینی خود را دنبال کرد.او .شد آغاز پروس به کشور اين حمله زودی به فرانسه به

می دانست که جنگ از دو طرف)شرق و غرب( ،آلمان را تهديد می کند و با سیستم های معروف تاريخی خود ،جهت

و درايت دلکسه وزير خارجه فرانسه موازنه قوا و منزوی کردن فرانسه گام برداشت.تنها با سیاست های و يلهلم دوم

،منجر به از دست رفتن سیستم تاريخی بیسمارک که آلمان را از تهديد خارجی دور می

( Armaoğlu:1977)د.داشت،کر

جنگ جهانی اول و ایده آلیسم

ا دگرگون بمانند امروزلیبرال ها ی اوايل قرن بیستم نیزاعتقاد داشتند که دگرگو نی های صنعتی سیاست جهان ر

نورمن آنجل اعالم کرد که در نتیجه وابستگی متقابل اقتصادی جنگ غیر عقالنی شده 3331ساخته است.در

(در حالیکه چهار سال بعد جنگ جهانی اول جنگی که بدان وسعت در تاريخ بشريت تابدان روز 3131،119است.)روزنا ،

ع چنین جنگی نظرات متفاوت ارائه کرده اند.لیبرال ها ضمن انديشمندان در تبیین چرايی وقورخ نداده بود،روی داد.

حتی سیستم اتحاد را از علل اصلی وقوع جنگ عنوان کرده اند. تاريخ ترتیب اشاره به ناکارآمدی سیستم توازن قوا ،

آلمان(و نظامی با اعالن جنگ اتريش به صربستان )با حمايت –سیاسی اعالن جنگ های که در نتیجه تهعد های

از طرف ديگر لیبرال ها روسیه به اتريش و آلمان ، فرانسه و انگلستان به حمايت از روسیه را ثبت کرده است.

می دانند. بروز جنگ را علت اساسی ديگرآغاز شده بود 3613مسابقه تسلیحاتی که بويژه از

Page 11: Historical development of theories of international relations

بنا بر ايده های آدمیرال ماهان 3631د.از دهه نام می برنن"صلح مصلح "بعنوان 3336-3613بطوريکه از دوران

( عالوه بر روح 3183،311امريکايی و راتزل آلمانی ، باور بر اهمیت درياهای آزاد بر تجارت و جنگ بود.)نقیب زاده،

که منجر به ترور ولیهد اتريش و بهانه -هنگری،ملی گرايی در صربستان-نظامی گری در آلمان و ترکیه و اتريش

در حالیکه دولت ها و ملت ها هیچ يك خواهان جنگ -يپلماسی مخفی و ساير کشورها،د -وقوع جنگ گرديداصلی

بدان وسعت نبودند،بر اثر نبود شفافیت جنگ اجتناب ناپذير گرديد.

واقع گرايان قبول دارند که مسابقه تسلیحاتی شديدی و ملی گرايی عمیقی قبل جنگ اول جهانی وجود داشته

ولی اين رفتارها جزء ماهیت بین الملل است و سیاست قدرت در تمام طول تاريخ پیوسته و بايسته انسان ها و به است.

واقع گرايان طبع آن دولت ها بوده است. امری که منجر به وقوع جنگ جهانی اول گرديد ،از بین رفتن توازن قوا بود.

الف و موافق وضع موجود کرده اند. در حالیکه انگلستان،اياالت کشورهای اصلی اوايل قرن بیستم را به دو گروه مخ

متحده ،روسیه ،اتريش موافق حفظ وضع موجود بودند،آلمان ،فرانسه،ژاپن، ايتالیا، مخالف وضع موجود بودند.آلمان بعلت

سعه ارضی فرانسه در صدد باز پس گیری لورن و آلزاس ، ژاپن و ايتالیا نیز در پی توسهم اندک درمستعمرات،

دنیا را به سوی جنگ پیش می برد.توازن قوا در عمل از هم پاشیده و ديگر 3631بودند.اين مخالفت با نظم از دهه

بريتانیا بعنوان عامل موازنه موقعیت ممتاز گذشته را دارا نبود.اتحاد و اتفاق های مسلح نیز چندان واقعی نبودند. چنانچه

ل اتحاد مثلث بود در دومین سال جنگ به اتفاق مقابل پیوست.ايتالیا علی رغم آنکه جزء دو

بهر ترتیب جنگ جهانی اول را بعنوان نقطه شروع روابط بین الملل در نظر گرفته اند.در پاسخ به چرايی جنگی بدين

رهیافت تحت تاثیر "وسعت و اجتناب از تکرارآن، مطالعات آکادمیك ضروری به نظر می رسید.تئوری مسلط عمیقا

پی داشته است.از طرفی رژيم های غیر لیبرالیسم بود.چرا که تعهدات و سیستم موازنه قوا بجای صلح ،جنگ را در

دموکرات نظیر آلمان و اتريش را عامل جنگ عنوان می ساخت.وودرو ويلسون ريیس جمهور اياالت متحده،مهمترين

و اعتقاد داشت تنها در اين صورت است که می هان می دانسترسالتش را انتقال ارزش های دموکراتیك به اروپا و ج

( بنا بر اين ايده بود که در چهارده ماده مشهور 3161:13توان از بروز فاجعه ديگر جلو گیری کرد. )جکسون و سورنسون

ماسی دموکراسی و منع ديپلپیشبرد داشت بر حق تعین سرنوشت ، 3333ويلسون که تاثیر بسیاری بر صلح ورسای

مخفی به صراحت بیان داشته شده بود.

لیبرال ها عالوه بر اصالحات ساختاری داخلی کشورها ،تجديد نظر در سیستم بین الملل را جهت جلوگیری از جنگ

در نظر گرفته و يا کنسرت اروپايی الزم می دانستند. آنان سیستم امنیت دسته جمعی را بجای سیستم توازن قوا

بر اساس اين ايده پايه ريخته شد.بويژه که چهار امپراتوری بزرگ و تاريخی در جنگ "جامعه ملل" بودند.در واقع

به امپراتوان ای تراژيك جهانی اول تاج های خود را برای همیشه از دست دادند)اشاره

جديدی بود کوچك دو جین از کشورهای متوسط و هاپسبورگ،هوهونزولرن،رومانوف و عثمانی( و جهان شاهد يك

درگیر مسائل مختلف بین الملل نظیر اختالفات ارضی،تجاری و مسئله اقلیت ها بودند،و برخی همانند لهستان و که

چکسلواکی موجوديت سیاسی خود را در تهديد آلمان و روسیه می پنداشتند و به يك نهاد حقیقی و يکپارچه بین المللی

Page 12: Historical development of theories of international relations

آن ديوان دائمی دادگستری الهه را برای تدوين حقوق بین الملل تاسیس و به موازات نیاز مبرمی احساس میشد.

کردند.

مشهور شدند.چرا به ايده الیست ها -و بطور دقیق تر ايی جی کار–اين طیف از لیبرال ها بعدها از سوی رئالیست ها

،تدوين تم امنیت دسته جمعی که بطور آرمانی به موضوع روابط بین الملل می نگريستند و با دموکراسی داخلی و سیس

در واقع جهان و روابط بین الملل تا يك و تشويق تجارت آزاد ،صلح را دائمی و مستمر می پنداشتند.حقوق بین الملل

دهه از بعد جنگ اول با صلح ،همگرايی همراه بود.جامعه ملل اولین تجربه بشريت بعنوان سازمانی در اين ابعاد

که -3396کلوگ -که آلمان و شوروی را نیز وارد سیستم دسته جمعی کردندو معاهده بريان -3391بود.پیمان لوکارنو

.ح دوستی اين دوران بودنشانه اوج صل -جنگ را بطور کلی تقبیح می نمود

شکست امنیت دسته جمعی

،اجتماعی ،سیاسی عمیقی در بازار بورس نیويورک سقوط کرد،بحران های اقتصادی 3393اکتبر 96روز پنج شنبه

پیش داشت.تورم رکودی به روی کار آمدن رژيم های توتالیتر در آلمان و ايتالیا بیشترين کمك را نمود.در زمینه روابط

و تالش برای استقالل ناشی از سیاست خود بسندگی )اوتارسی( مبادالت بین المللی بین الملل نیز ،کاهش شديد

(در حالی که در 3183:11را به همگرايی رو به پیشرفت سیاست جهانی گذارد.)نقیب زاده،اقتصادی ،بیشترين آسیب

صحنه اقتصاد بین الملل ايده های مرکانتیلیست ها بار ديگر جلب توجه می کرد ،بموازات آن در سیاست بین الملل نیز

اتفاقات تراژيك همراه بود که از که جنگ دوم آغاز شد، با 3313تا 3393قدرت و ماکیاولیسم نقش يافتند.جهان از

يك طرف بر امنیت دسته جمعی ،جامعه ملل و آرمان های لیبرالیست های آن عصر ضربه ای شديد بود و از طرفی خبر

از آينده تاريك و جنگی بزرگتر می داد.

استالین( هر روز بر در آلمان نازی ها که صراحتا جنگ طلب بودند،بقدرت رسیدند،در روسیه شوروی جناح افراطی )

قدرت و اختناق خود می افزود.در ژاپن وايتالیا نیز نظامی گری رشد يافت.

،انضمام سودت به آلمان و تحقق آنشلوس )الحاق اتريش به و البانی حمله ژاپن به منچوری ،حمله ايتالیا به حبشه

–به يك شبح سیاسی ی ساختی،حقوقی وسیاسی با انفعال جامعه ملل همراه بود،جامعه ملل با نارسايی ها رايش(و...

شده بود.حتی فرانسه و انگلستان که بازيگران اصلی جامعه بین الملل -عنوانی که هايله سالسی معروف ساخته است

بودند ،آنرا نهاد مهمی تلقی نکردند.و از همه ناگوارتر عدم تصويب میثاق جامعه ملل توسط سنای اياالت متحده بود.

يکی از وقايع تلخ و در عین حال مهم روابط بین الملل محسوب می شود. جايی که سران چهار 3316مونیخ درام

کشور بزرگ سودت را به آلمان واگذار کردند،تا نشانگر نقش قدرت در سیاست بین الملل باشند.

(Armaoğlu:1977)) داشت،بر 3393باشکست عملی جامعه ملل و بحران هايی که ريشه در بحران اقتصادی

Page 13: Historical development of theories of international relations

خالف عقیده نورمن آنجل ،هرکشوری برای حفظ خود می کوشید و تالش می کرد منافع خود را بدست آورد . مقررات

جنگل حاکم شدو در چنین اوضاعی در تاريخ روابط بین الملل انديشه بسیار بدبینانه ای )رئالیسم( شکل گرفت.)جکسون

انه واقع گرايی با رهیافت خوشبینانه آرمان گرايی لیبرال را بعدها (مجموعه مباحثات بدبین3161،83و سورنسون

3311بعنوان اولین مناظره روابط بین الملل عنوان يافت که غالبا به مسائل هستی شناسی مرتبط بود.در دهه

ای صلح آمیز نشده ارمانگرايی لیبرال ديگر راهنمای مناسبی برای روابط بین الملل نبود.وابستگی متقابل منجر به همک

،ماکیاول بود.جامعه ملل منفعل بود .در نتیجه روابط بین الملل آکادمیك به دوران واقع گرايان کالسیك يعنی توسیديد

(89)همان،و هابز باز گشت ،چرا که هسته مرکزی اين انديشه ها قدرت بود.

ی لیبرالیسم انتقاد جدی وارد ،کرد.او در کتاب ای.اچ.کار انگلیسی از نخستین نظريه پردازانی بود که بر آرمانگراي

معتقد است که لیبرال ها عمیقا در فهم تاريخ و سرشت روابط بین الملل دچار اشتباه شده اند،ودر "بحران بیست ساله"

آرمان حله حالیکه آنان را آرمانی می نامد ،در مقابل رهیافت خود را واقع گرا می نامد و واقع گرايی را به عنوان پايان مر

او صريحا اعتقاد داشت که گرايی و خیال پردازی در روابط بین الملل و شکل گیری علم روابط بین الملل مطرح کرد.

با اين حال توجه کار به کنش های انسانی و برساختگی تعارض بیش از همکاری در روابط بین الملل حاکم است.

او را در میانه واقع گرايی و لیبرالیسم قرار Griffithsاذعان گريفیتس واقعیت جهانی و اعتقاد به تغییر و اصالح ،به

( عنوان می ساخت.Pragmatistمی دهد.چنانچه خود نیز خود را عمل گرا )

(68 تا 66صفحات 3139زاده، مشیر) او را در زمره مکتب انگلیسی نیز قرار می دهد. Dunneحتی تیم دان

واقع گرایی

در میان نويسندگان قرن سیزدهم متداول گرديد و منظور آنها از واژه مزبور اين بود که بايد به حقیقت رئالیسم اولین بار

آنها. Nominalismعقايد و ايده ها باور داشت نه به فلسفه صوری و اسمی

دادند.در فلسفه کانت و ديگر انديشمندان در قرن هجدهم واژه رئالیسم را در مقابل آرمانگرايی )ايده آلیسم( قرار

علوم سیاسی مکتب رئالیسم با الهام از طبیعت و ذات انسان با ديدی بدبینانه سخن را آغاز می ند.انسان با گرايش های

واگرايی در مقابل همگرايی ،دولت محوری در برابر حیوانی همواره در هراس بوده و نگران امنیت فیزيکی خود است.

(13تا 3161،11)عسگر خانی برداشت رئالیست ها در روابط بین الملل است.چند محوری ،از بارزترين عناصر

جايی برای خوش بینی 3311انتقاد از رهیافت آرمانگرای لیبرال در ابتدا از مقاالت نشريات آغاز شد.روند واگرايی دهه

اين جنگ مصداق بزرگ بی باحمله آلمان به لهستان آغاز شد. 3361باقی نگذارده بود.جنگ جهانی دوم در سپتامبر

اهمیتی معاهدات بین المللی بود. در آغاز جنگ هیتلر و استالین بدون اعتنا به موجوديت کشور لهستان ،آنرا تقسیم

ريبن تروپ را نیز کاغذ پاره ای قلمداد کرد و به شوروی حمله -کردند.دو سال بعد آلمان قرارداد عدم تجاوز ملوتوف

ريخ جهان به ياد نداشته بود.تعرضی وسیعی کرد که تا

Page 14: Historical development of theories of international relations

اينك در فرانسه اشغال شده ،انگلستان زخم خورده،اياالت متحده هراسان بعنوان مهمترين کشورهای لیبرال جهان

اعمال 3316بیش از همه در برابر سیاست انفعالی که در برابر آلمان نازی از حسرت و انتقاد آغاز شده بود.فرانسوی ها

دامت می کردند.بعد ها ژنرال هالدر فرمانده ارتش آلمان در دادگاه نورنبرگ اظهار داشت،که در کرده بودند،احساس ن

که آلمان برخالف تعهدات پیمان لوکارنو ناحیه راين را اشغال کرد ،به هیچ وجه آلمان آمادگی جنگ را 3318مارس

قب نشینی شود.نداشت،ودر صورت واکنش ارتش فرانسه ،تصمیم بر آن بود که بدون مقاومت ع

در حالیکه فرانسه و اعالم داشت که صلح را تضمین کرده است.با رضايت چمبرلن وقتی از مونیخ به لندن بازگشت

انگلستان و اياالت متحده با امید صلح و حفظ رونق اقتصادی و مستعمرات از سیاست قدرت غافل بودند،آلمان ،ايتالیا و

منابع مادی قدرت خود افزوده بودند.واقع گرايان به انتقاد از دولتمردان و همینطور ژاپن با هزينه های باالی نظامی بر

دت ايستادگی می يا سو اگر در قبال آلمان به ساحل چپ راين ويا الحاق اتريش آرمانگرايی روابط بین الملل پرداختند.

به قیمت جان بیش از پنجاه ملیون نفر کردند و يا همانند دول محور بر مکانیزه کردن نیرو های نظامی ،از جنگ که

با اين انفعال صلح جهانی را به بی رحم ترين دولت ها وا گذار Spanierبنا به قول اسپانیر انجامید،جلوگیری می شد.

تر غفلت از توازن قوا منجر به جنگ شد.آلمان ها قبل از حمله به لهستان برآورد ی دقیق از عقب شده بود.بطور شفاف

سبی قوای نظامی فرانسه و انگلستان کرده بوند.اياالت متحده نیز که علی رغم دارا بودن باالترين تولید ماندگی ن

يايی بود و آمادگی جنگ نداشت.عقب نیروی نظامیش منحصر به نیروی در ناخالص ملی در میان کشور های جهان

تمام هواپیماهای جنگی 3363ه شوروی در همه بیشتر بود.در حمله برق آسای آلمان بماندگی روس ها در زمینه از

روسی به محض پرواز توسط شکاری های آلمان نابود می شدند.ولی آلمانی ها در تصور کوتاه مدت بودن جنگ اشتباه

کرده بودند.جنگ طول کشید و متفقین با ابداعات خود عقب ماندگی نظامی خود را جبران کردند.رادار يکی از حیاتی

ان کرد.در ات بود.ارسال کمك های نظامی غربی به شوروی عقب ماندگی تکنولوژی روس ها را نیز جبرترين اين ابداع

طرفی تمام شد که از لحاظ نظامی قوی تر شد.و اين نکته ای است که رئالیست ها بر آن تاکید نهايت بازی با برد

ی جنگ ،بعد جنگ نیز پی گرفتند.رئالیست را آمريکا و شوروی بعنوان فاتحان اصلدارند،همین سیاست پی گیری قدرت

موسولینی که متوجه تهديدات 3311ها بی توجهی به سیستم اتحادها را نیز از عوامل بروز جنگ بر می شمردند.در

آلمان شده بود و خواستار حفظ تمامیت ارضی اتريش و جلوگیری از تفوق آلمان بود،سعی داشت اتحادی باز دارنده به

ولی بی توجهی فرانسه و بويژه -که به جبهه استرزا معروف شد-انگلستان و حتی شوروی دست بزند اتفاق فرانسه و

انگلستان مانع شکل گیری اتحادی که می توانست از توسعه طلبی آلمان جلوگیری کند.بعد از جنگ ، اتحاديه های

بزرگ ناتو و ورشو در راستای تفکر رئالیستی حاکم و بازدارندگی شکل گرفت.

بر ناديده گرفته شدن عنصر قدرت در جامعه ملل بود.طبق همین نقد ديگر واقع گرايان بر جامعه ملل بود.بیشترين نقد

تفکر فوق العاده رئالیستی حاکم بود که متفقین در يالتا تصمیم گرفتند حق وتو را برای خود محفوظ دارند و آنرا در

کنفرانس سان فرانسیسکو به تصويب رساندند.

Page 15: Historical development of theories of international relations

گرای لیبرال ،نقد انگاره های آنان بر اهمیت دموکراسی بر پیشبرد و در نهايت نقد قابل ذکر واقع گرايان از رهیافت آرمان

صلح و همکاری برسیاست بین الملل است.در حالی که ويلسون به پروژه دموکراسی سازی دولت ها اعتقاد داشت،نازی

سیستم انتخابات آزاد بقدرت رسیدند.و در نهايت لیبرال ها با اتحاد با ها در آلمان و فاشیست ها در ايتالیا از طريق

ديکتاتوری کمونیستی شوروی جنگ را فاتح شدند.به عقیده رئالیست ها ريشه های اصلی جنگ در معاهده ورسای

بوده است. 3333

Power"در کتاب خود با عنوان سیاست قدرت Shwartzenbergerجورج شوارتزنبرگر برای اولین بار

Politics" رهیافت تئوريکی رئالیسم را ارائه داد.او با الهام از نظريات هابز ،حقوق و هنجار ها را در مرتبه بعد از قدرت

نیز در راستای Schumannو فردريك شومان Spykmannموثر در روابط بین الملل شمرد.نیکوالس اسپايکمن

نهادند. مورگنتا که خود يك Morgenthauمورگنتا هانس جیرشد انديشه های واقع گرايی تاثیر بسیاری بر

با نگارش کتاب سیاست میان ملت ها بنیان های واقع گرايی را انسجام داد يهودی آلمانی پناهنده به اياالت متحده بود،

و تاکنون که .نظريه واقع گرايی او تقريبا در طول دو دهه مرکز صحنه اکادمیك روابط بین الملل را اشغال کرده بود

نزديك به شش دهه از انتشار آن می گذرد،همچنان موضوع بحث محافل علمی است.مهمترين مفروضه مورگنتا مربوط

مورگنتا پیام مهمترين به سرشت روابط بین الملل است که معتقد است نظم بین الملل آنارشیك است.)مشیرزاده،همان(

و مستعد چون آلیسم ايده. «باشد بايد آنچه» و «هست آنچه» بین است تفکیکی "ها ملت میان سیاست "کتاب در

خام مواد ورود از فلذا شود می سیاسی انسداد و فکری انجماد به منجر نیز ايدئولوژيك رويکرد و است ايدئولوژی پذيرای

که آنطوری نه واقعیات آن نتیجه در که آورد می عمل به جلوگیری و ممانعت تحلیلگر ذهن به جديد وقايع و جديد

خارجی سیاست در رويکردی چنین. شود می توصیف و تفسیر دارد دوست و خواهد می که طوری آن بلکه هست

سیاسی رئالیسم براساس.است ملی امنیت و ملی منافع شدن قربانی آن خروجی تنها و است بار فاجعه و آفرين بحران

صحنه ماهیت اين، بر عالوه. هستند المللی بین صحنه در گیرنده تصمیم واحدهای مهمترين ها حکومت مورگنتا،

در و کرد اجرا توان می را اخالق و قانون داخلی، صحنه در. است متفاوت بسیار المللی بین صحنه با کشورها داخلی

.است قدرتمندان اجماع معنای به قانون و است توهم اخالق، المللی بین صحنه

و از معماران نوين سیاست خارجی آمريکا ،نیز در بسط 3311استاد دانشگاه شیکاگو در دهه Kennanجورج کنان

آراء واقع گرايی حائز اهمیت است.در حالیکه مورگنتا واقع گرايی خود را باتاريخ اروپا مورد تجزيه تحلیل قرارد اده

Theخود با واقعیت های سیاست خارجی آمريکا ديپلوماسی آمريکا از آغاز را بررسی کرده و در کتاب بود.وی تاريخ

Realities of American Forien Policy دکترين مونرو –به نقد سیاست خارجی انزوا طلبانه آمريکا از ابتدا

و عدم پی گیری سیاست قدرت تا قبل از حمله پرل هاربر ،پرداخت.هنری 3333تا بدور ماندن از جامعه ملل در

وزير خارجه اياالت متحده در دهه هفتاد از نمايندگان اصلی واقع گرايی تحت تاثیر ايده های Kissinger کیسینجر

BeneWick & Green 1998) ) .وی بود

Page 16: Historical development of theories of international relations

روند همگرايی دهه هفتاد و شکل گیری نظريات بديع تر نو لیبرالیسم ،واقع گرايی را دچار چالش کرد که در نهايت

نظريه های جديد واقع گرايی مانند شیلینگ، کنت والتز ، و گیلپین و معاصرتر از همه میر شايمر منجر به شکل گیری

گرديد،که به نورئالیست ها معروف شدند که بیشتر رفتارگرا و علمی تر با ديد سیستمیك به روابط بین الملل می

را قبول داشتند..بعد از پايان جنگ سرد نگريستند ولی پیش فرض ها و هستی شناسی بنیانی واقع گرايان کالسیك

،نظريه های جديدی در روابط بین الملل شکل گرفت،که طیف های مختلف فرارفتارگرايان را شامل می شدند و

گرچه سهمی از تفوق و قدرت همگی به هستی شناسی و معرفت شناسی رئالیست ها حمله کردند.رئالیست ها نیز

دند ،لیکن به عنوان مهمترين رهیافت روابط بین الملل باقی مانده اند. آکادمیك خود را از دست دا

نمی توان اين واقعیت را انکار کرد که واقع گرايی بیشتر از هر برداشت ديگری به فهم عموم و همچنین نخبگان از

( 318سیاست بین الملل نزديك است.)مشیر زاده ،پیشین

نتیجه

برای ها دولت اساسی انگیزه به توجه آنها محور که است هايی نظريه مجموعه للالم بین روابط حوزه در رئالیسم

سیاسی رئالیسم در الملل بین روابط حوزه در رئالیسم. است( ها آرمان و اخالق جای به) امنیت و قدرت حفظ و دستیابی

:از عبارتند آن اولیه های فرض پیش و دارد ريشه

نمی و ندارد وجود ها دولت سطح از باالتر مرکزی اقتدار هیچ که معناست اين به اين البته. است آنارشیك جهانی نظام

اقتصادی و امنیتی سیاسی، منافع و مالحظات اساس بر تنها ها دولت. ساخت مند قاعده را ها دولت میان روابط توان

عقالنی بازيگران ها دولت.هستند الملل بین نظام بازيگران ترين اصلی ها دولت .شوند می رابطه وارد يکديگر با خود

بین بلندمدت های همکاری يا اتحاد .هستند خود ملی منافع به حداکثری وصول برای تالش در يك هر که هستند

.هستند آن ملی منافع کشور هر بقای و ملی امنیت .نیستند اتکا قابل المللی

می برآورد اقتصادی و نظامی های توانايی اساس بر هم آن که آنهاست قدرت میزان اساس بر ها دولت میان روابط

با تضاد در انسان به هابزی نگاه اين. طلبند رقابت و سودجو خودمحور، موجوداتی ها انسان معتقدند ها رئالیست. شود

.است الملل بین روابط در لیبرالی نگرش

از رشته اين اين مسلط رهیافت دهه چندين بمدت الملل بین روابط علم های رهیافت مهمترين از يکی گرايی واقع

و علمی اعتبار ،همچنان مختلف های طیف های نظريه ظهور و انتقادات رغم علی و است بوده اجتماعی علوم

واقع گرايان در تمام علوم اجتماعی و حتی ادبیات،مدعی اند که علت برتری نظزيات .است کرده حفظ را خود آکادمیك

ايده هايشان با حقايق و همینطور طبیعت بشر است. ذات انسان پلید است،و اين امری است و آراء اشان،مطابقت داشتن

که همواره در طول تاريخ همراه بشريت بوده است. سنت آگوستین عذاب و مصائب بشريت را ناشی از گناه انسان اولیه

در سیاست قائل Moralityاخالق بود ،می دانست. ماکیاول لزوما جايگاهی برایکه آن هم ناشی از ذات انسان

Page 17: Historical development of theories of international relations

نبود. نظز هابز در مورد قرارداد اجتماعی که منجر به تاسیس دولت می شود اين که انسان ها در وضعیت اولیه ،احساس

امنیت ندارند،انسان گرگ انسان است و اين امر مانع تکامل انسان است،در نتیجه تصمیم می گیرد ، آزادی را به بهای

علی رغم اين توافق قرادادی در محیط داخلی ،دولت ها برای واگذار کردن اقتدار برتر ی بنام دولت واگذار کند،امنیت به

استقالل خود به قدرت مرزی فائقه ندارند.ال جرم برای پیشبرد منافع ملی يا بايد به قرارداد های دو جانبه و چند جانبه

را مبدا ء آن قرار می 3866تاريخ شکل گیری دولت ها که وستفالی متوسل شوند،يا به جنگ متوسل شوند. در واقع در

دهند،دولت ها از طريق جنگ و يا قرار داد های رسمی و يا ساز کارهای غیر رسمی مانند توازن قوا ،در پی منافع ملی

که روابط بین الملل بطور و يا بقاء خود که به عقیده واقع گرايان واالترين ارزش است ،بوده اند.بعد از جنگ جهانی اول

کانت و بنتام و اقتصاد دانانی چون آدام آکادمیك پايه ريزی شد،لیبرالیسم آرمانگرا که ريشه در افکار فالسفه ای چون

اسمیث داشت،سعی کرد که ابتکار عمل را بدست گرفته و سیاست بین الملل را تبیین و به تبع آن هدايت کند.اما بحران

است های ملی گرايانه اقتصادی ،سیاسی و بحران های بین المللی ناشی از آنها که نقطه اوج آنها و سی 3393اقتصادی

جنگ دوم جهانی بود ،،آراء و نظريه های آنان را زير سوال برد. واقع گرايان با استناد به و قايع تاريخی اظهار کردند

و خودياری تاکید کنند. مورگنتا در اواسط قرن بر قدرتکه برای حفظ صلح و نظم نظام بین الملل ،دولت ها می بايست

بیستم جامع ترين نظريه در مورد روابط بین الملل ارائه داد.وی بیش از همه بر سرشت آدمی و موازنه قوا تاکید داشته

است.

قع گرايان با موجب شد تا تفوق مطلق رئالیسم به چالش کشیده شود ، نووادهه هفتاد ،و تحوالت روند همگرايی نسبی

رويکرد سیستمی حیاتی نوين به رهیافت رئالیسم در روابط بین الملل دادند.واقع گرايان هنوز هم مدعی اند اصلی ترين

تبیین و ياتفسیر روابط بین الملل را آنان ارائه می دهند.هنوز دولت مهمترين بازيگر است،تحوالت دهه نود و فروپاشی

ی ، موجديت ده ها کشور جديد گواه ادعای آنان است.و حتی اعتقاد بر اين است که شوروی و يوگسالوی و چکسلواک

جهانی صحنه در را خود قدرت که دارد تالش کشوری هر در آينده تعداد دولت ها دو برابر خواهد شد. و اقعیت اينکه

و مهمتر از همه نظامی می اطالعات و دانش، و ايدئولوژيك المللی، بین پرستیژ اين قدرت اقتصادی،.دهد گسترش

سیاست بین الملل و اقتصاد بین در نیز بیشتری زنی چانه قدرت باشد، داشته بیشتری قدرت که کشوری هر. تواند باشد

.آورد خواهد بدست الملل و حتی حقوق بین الملل

منابع:

سمتتهران: -تحول در نظريه های روابط بین الملل-(3139مشیر زاده ،حمیراء)-3

تهران : قومس –تاريخ روابط بین الملل -(3183زاده،احمد) بنقی-9

ترجمه ابوطالب صارمی ،تهران:شهر کتاب–سقوط و ظهور رايش سوم -(3166شايرر،ويلیام)-1

Page 18: Historical development of theories of international relations

:تهران –ترجمه علی رضا طیب -( انقالب اطالعات ،امنیت و فناوری های جديد3163روزنا،جیمز و ديگران) -6

پژوشکده مطالعات راهبردی

( نظريه ها و رويکردهای روابط بین الملل.تهران:سمت3139قوام،سید عبدالعلی)-1

واحمد تقی مترجمین مهدی ذاکريان -درآمدی بر روابط بین الملل -(3161سورنسون،گئورگ) -جکسون ،رابرت-8

تهران:میزان-حسن سعید کالهی-زاده

تهران:میزان –اصول روابط بین الملل –( 3161سیف زاده ،حسین)-1

تهران:دانشگاه تهران–تاريخ عقايد سیاسی –( 3166عزيزی ،محسن)-6

تهران :موسسه فرهنگی مطالعات بین المللی ابرار معاصر –رژيم های بین المللی –( 3161عسگرخانی ،محمود )-3

10- BenewicK Robert ve Green Philip. (1998)Twentieth-Century Political

Thinkers, Yirminci yüzyıl siyasi düşünürler, Çeviren: Rövşen İbrahimov. :İstanbul

11-fahri armaoğlu(2005) 20. yüzyıl siyasi tarihi 1914- 1995: İstanbul, Alkım

Yayınevi

Page 19: Historical development of theories of international relations

.

.