36 ی ف کا دا خت ی ما ح و ظ ف ح. : ت س ی گ ژ ی و ی از ک$ ی& ک ی که از ت س ن, ا ی ا هی ما م ه ی گ د ی رک;pma& ز ت ش م های ی ی م. ا ی داز ر ی> ت خ ود خ عد> ب هی ظ ح ل ه، ت س ش ن ن, ما می ک مازی دز یP ب ، کدام ت سی دز زاه ا د> ا ی ی> وب خِ اق فّ ب ه اZ که خ ی م ش$ ^ی ی ما ژوب ی ژای> ی ی کل ش م هZ خ ی م ا ی ب د ن, از می رز سز کدام و د د یd ا و ت س ده ا ی س وZ پ ما مه از ه مه و ه م، ی رو ه ث خاد ت س ن, ا ک م م ه حظ ل ر ه ی م ه ت ک ی, ن ی ه ا> ه بّ > وخ پ ا> د. ی ی ف یP ب اق فّ بن, ا ما ی ژا> ی واز گ ا ا ی ی> وب خ ای سای ن وان, ا ی ها ی م ول غ ش م ود خ ه> ن, زا ب ا یd ه ا ت س و ی^ ب ده، ی بd ا ی از ن ژا گ ی ژس و ی ی که ه رو گ رد: ک م ی س ف ب روه گ ه دو> زا ب د و ی ک ی م ر س ه> ب> راب ط ض ن, ا ی وازه دز ا م ه ه ث خاددا ا> ی م د که ری> ت ری ه ا ی ظ ت خ> ب س و خ وماز پ را زسد و ف ای م هن, زا دز ا س ک ی هان, و> ج دد دازی ا ف ی ع ی که ا ن سا ک د؛Z چ ^ب ب ه ث گا ژوزدگاز یZ ی ن,،d ای ا ر> ج ک;pma& ا ی ه ث ر خاد هی دازد و ا اق فّ بی که ا ا1 هازZ ج و ت س$ یP ی ء ر> ج
81
Embed
moshaf.orgmoshaf.org/files/other/document/MostanadatQuran-joze24.docx · Web viewجزء بیست و چهار36. حفظ و حمایت خدا کافیست: یکی از ویژگیهای
This document is posted to help you gain knowledge. Please leave a comment to let me know what you think about it! Share it to your friends and learn new things together.
Transcript
های مشترک زندگی یکی از ویژگیست:. حفظ و حمایت خدا کافی36
که چه اتفاقهمهی ما این است که از یک لحظهی بعد خود خبر نداریم. این
خوب یا بدی در راه است، کدام بیماری در کمین ما نشسته، چه مشکلی
رویم، همه و همه ازآید و در کدام سرزمین از دنیا میبرای ثروت ما پیش می
ای خوب یا ناگوار برایمانما پوشیده است و هر لحظه ممکن است حادثه
ها را به دو گروه تقسیم کرد:توان انساناتفاق بیفتد. با توجه به این نکته می
کند وگروهی که ترس و نگرانی از آینده، پیوسته آنان را به خود مشغول می
ای فرا رسد و توماربرند که مبادا حادثههمواره در این اضطراب به سر می
تکشان را در هم پیچد؛ کسانی که اعتقاد دارند جهان و تکخوشبختی ظاهری
افتد، زیر نظرای که اتفاق میای دارد و هر حادثهاجزای آن، پروردگار یگانه
اوست. آنان معتقدند که مؤمنان به خدا، مورد لطف خاص او قرار دارند و از
سپرند وحمایت ویژهی وی برخوردارند. از این رو با تمام وجود به او دل می
دانند که هر اتفاقی هم بیفتد، اوکنند و میترین حوادث، به او اعتماد میدر سخت
کند و در راه پرخطری که از دو جهان دنیا و آخرتآنان را به حال خود رها نمی
رساند. این آیه به همینهایشان را استوار کرده، به هدف نهایی میگذرد، گاممی1
جزء بیست و چهار
آیا خدا برای ]حفظ ودهد که »کند و به مؤمنان نوید میحقیقت اشاره می
«. توجه و ایمان به محتوای این آیه،اش کافی نیست؟حمایت از[ بنده
بخشد و خاطرش را آرامای به انسان میالعادهشجاعت و اعتماد به نفس فوق
کند تا در برابر حوادث سخت، همچون کوه مقاومت کند، از انبوهو مطمئن می
های شدید، آرامشدشمنان نهراسد، از کمی همراهان وحشت نکند و در بحران
انسانهای دینی ما آمده است: »که در آموزهخود را از دست ندهد؛ چنان
-جا نمیباایمان، همچون کوهی استوار است و تندبادها او را جابه
1«کند.
ه`ای مس`لمانان ب`ا کف`ار، در راه،در تاریخ آم`ده اس`ت ک`ه در یکی از جن`گ
ایتنه`ایی اس`تراحت ک`رد و شمش`یر خ`ود را ب`ه ش`اخه زیر درختی بهپیامبر
کرد، شخص مشرکی نزدیک آمد،آویخت. هنگامی که آن حضرت استراحت می
ترسی؟ پیامبر را برداشت، آن را کشید و فریاد زد: از من میشمشیر پیامبر
توان`د در براب`ر من از ت`و حف`اظت کن`د؟فرم`ود: ن`ه. او گفت: چ`ه کس`ی می
آن را برداش`ت وفرمود: خدا. ناگهان شمشیر از دست آن مرد افتاد. پی`امبر
469، ص19 تفسیر نمونه، ج- 12
آری، مردان2تواند در برابر من از تو حفاظت کند؟فرمود: اکنون چه کسی می
ان`د، دیگ`ر از فق`ر، بیم`اری وخدا که به وظیفهی خود در برابر او عم`ل ک`رده
دانند که در هر حالی، مورد لط`ف وحم`ایت خ`دا هس`تند؛ترسند و میمرگ نمی
هرچند در ظاهر سیل حوادث بر آنان فرود بیاید.
146، ص1الخمسه، فیروز آبادی، ج فضائل- 23
بخشترین آرام نام و یاد خدا، اصلی. بیمارانی که از دارو متنفرند:45
هاست. انسان، با توجه به خدای مهربان و نیرومند خود و نیایش و یاریدل
-انگیز میگیرد و به آرامشی روحناشدنی میخواستن از او، قوت قلبی وصف
)آگاه1»اال بذکر الله تطمئن القلوب«فرماید: که قرآن کریم میرسد؛ چنان
شود.( توجه به خدای پاک، انسان را ازها فقط با یاد خدا آرام میباشید که دل
-دهد و بیماریوشو میکند و جانش را در دریای لطف او شستها پاک میآلودگی
فرماید: »یا میبخشد. امیر مؤمنان علیهای اخالقی و روحی او را شفا می
؛ یعنی: ای کسی که نامت دارو و یادت2من اسمه دواء و ذکره شفاء«
گوید کهشفابخش )دردهای روحی( است. این آیه اما از کسانی سخن می
ترین نام هستی،اند که در برخورد با پاکچنان به ناپاکی و آلودگی خو گرفته
کنند! حقیقت این است که عادت به گناه و کارهایاحساس تنفر پیدا می
کند؛ به طوری که زشت راکلی زیر و رو میزشت، درک و فهم انسان را به
همتا، مهربان، دانا و توانا بدشبیند؛ از نام و یاد خدای بیزیبا و زیبا را زشت می
28 رعد،- 1 دعای کمیل- 2
4
جان، احساس سرور و خوشحالیآید و از نام و یاد خدایان سنگی و چوبی بیمی
کند. می
در اشعار مولوی آمده است که روزی شخص دباغی)کسی که پوست
کند( وارد بازار عطرفروشان شد وی چهارپایان را پاکیزه و آماده میکنده
ناگهان بیهوش به زمین افتاد. مردم نزد او دویدند و هر کس برای بهبودش
که برادرش را از حال او آگاه کردند.چیزی آورد؛ ولی او به هوش نیامد. تا این
ای سرگین)فضلهی حیوان( آورد و به بینی برادرش نزدیک کرد، و او بااو تکه
کاران چنین است. درشنیدن بوی تعفن، به هوش آمد! آری، حال و روز گنه
هیچ چیزی مانند گناه،فرمود: » پیوسته میخوانیم که امام باقرحدیثی می
-رو میکند؛ جان آدمی با گناه روبهدل و جان انسان را تباه نمی
شود وکه گناه بر آن چیره میکند تا اینشود، و این ادامه پیدا می
البته موضوع این آیه، تنها به عصر پیامبر1«کند.کلی آن را زیر و رو میبه
شود؛ بلکه در هر عص`ر وپرستان آن زمان محدود نمی و وضعیت بتاسالم
-زمان، افراد منحرف و تاریکدلی هستند که از شنیدن نام دشمنان خدا و مکتب
268، ص2 کافی، ج- 15
های کفرآلود و پیروزی ستمگران خوشحال میشوند؛ در مقابل، نام نیکان و
پاکان و برنامهها و پیروزیهایشان برای آنان دردآور است. باید توجه کنیم که
منظور از نام و یاد خدا، تنها بردن نام مبارک او نیست؛ بلکه هر گونه پرچم و
اندازد. برخی از روایات، این آیه را گویایست که مردم را به یاد او مینمادی
یا پیروی مکتبشانبیتاند که از شنیدن فضایل اهلحال کسانی معرفی کرده
رو شده باشیم که از شنیدن شاید خود ما نیز با کسانی روبه1شوند.ناراحت می
- و احکام و معارف اسالمی بدشان میآیات قرآن، ادعیه، فضایل معصومین
برند. پسآید و از شنیدن سخنان کفرآمیز، شیطانی و زشت و آلوده لذت می
بخشچه خوب است که همهی ما در هر هفته، زمانی را به شنیدن آیات روح
های دینی اختصاص دهیم. و آموزهبیتها، ذکر فضایل اهلقرآن، مناجات
487، ص19 تفسیر نمونه، ج- 16
در ح`دیثی از ام`یرکاران، از رحمت خدا مBBأیوس نشBBوید:. ای گنه53
ای فراگیرتر از این آیBBه وجBBوددر قرآن، آیهخوانیم: » میمؤمنان علی
ده`د ک`ه ب`ه تم`ام خدای مهربان در این آیه به پیامبر خود دس`تور می1«ندارد.
کارش این پیام را برس`اند ک`ه مب`ادا از رحمت و آم`رزش او نومی`دبندگان گنه
های پشت سرش`ان؛ مبادا خیال کنند که تمام پل)ال تقنطوا من رحمةالله(شوند
شکسته و دیگر راه بازگشتی نمانده است؛ چراک`ه گناه`ان آن`ان ه`ر ق`در هم
توان`د تم`ام گناهانش`ان راتر نیس`ت و خ`دا میبزرگ باشد، از رحمت خدا بزرگ
`ا(ببخشد `ذنوب جمیع `ر ال `ه یغف `ان)ان الل `ده و مهرب `یار آمرزن `را او بس ؛ زی
حیم(است ه} هو الغفور الر ترین آیات قرآن. آری، این آیه، یکی از امیدبخش)ان
ده`د. از این رو دراست که به تمام خطاکاران، وعدهی بخشش و آم`رزش می
خوانیم که آن حضرت این آیه را از تمام دنیا بیش`تر میحدیثی از پیامبر اسالم
سبب نیس`ت و هنگ`امی. البته روشن است که بخشش خدا، بی2دوست داشت
ش`ود ک`ه از گن`اه و رفت`ار ناپس`ند خ`ود پش`یمان ش`ود وشامل حال انسان می
تصمیم بگیرد که در آینده، گذشته را جبران و رفتار خ`ویش را اص`الح کن`د. در
784، ص8البیان، ج مجمع- 1338، ص16الجنان، ج روض- 2
7
ش`ود و ب`ارانشک لطف و بخشش خدا نیز ش`امل ح`الش میچنین صورتی، بی
شوید؛ ولی اگر این اظهار پش`یمانی ازهای پیشین او را میرحمت الهی، آلودگی
مرحلهی زبان فراتر ن`رود و در دل انس`ان اث`ری نگ`ذارد و در رفت`ار او ظ`اهر
`ر، در فض`ای بی -نشود، هیچ ارزشی ندارد و همچون میلیاردها موج صوتی دیگ
ماند.کران هستی سرگردان می
اشخداوند از تBBوبهی بنBBده نقل شده است: »در روایتی از امام باقر
اش را در شبی تاریک ]و درست که زاد و توشهتر از کسیخوشحال
حBBال مسBBافرت[ گم کBBرده بBBوده و آن را پیBBدا کBBرده اسBBت. آری،
اش راخوشحالی خدا، از چنین فردی در آن هنگام که زاد و توشBBه
`اقر1«یافته است، بیشتر است. خ`وانیم: می در روایت دیگ`ری از ام`ام ب
-زنBBد و توبBBه میخداوند، کسی را که ]گاهی[ از او گناهی سBBر می»
که ]اصال[ از او گناهی سر نزنBBد،کند، دوست دارد و ]البته[ کسی
- »بازآ ب`ازآ ه`ر آنچ`ه هس`تی ب`ازآ/ گ`ر ک`افر و گ`بر و بت2«از او بهتر است.
435، ص2 الکافی، ج- 1435، ص2 الکافی، ج - 2
8
پرستی بازآ/ این درگه ما درگ`ه نومی`دی نیس`ت/ ص`د ب`ار اگ`ر توب`ه شکس`تی
3بازآ«.
از رباعیات ابوسعید ابوالخیر- 39
خدای مهربان در این آیاتکاران نیست:ای برای گنه. بهانه61 تا 55
ایدهد که به دعوت او پاسخ مثبت دهند و از برنامهبه بندگان خود فرمان می
که برایشان فرو فرستاده، پیروی کنند تا مبادا به سرنوشت دردناک کسانی
گو شمردند و دردچار شوند که پیام خدا را انکار کردند و پیامبران او را دروغ
ها تکبر ورزیدند؛ تا مبادا پس از به پایان رسیدن فرصت عمر و آشکاربرابر آن
تکشان بلند شود که افسوس برشدن راستی دعوت پیامبران، آه از نهاد تک
)یا حسرتی�شد، کوتاهی کردم من که در مورد خدا و آنچه به او مربوط می
؛ آیات قرآن را به مسخره گرفتم و پیامبران وعلی� ما فرطت فی جنب الله(
گو خواندم و سخنانشان را مشتی افسانه و خرافهامامان را افرادی دروغ
پنداشتم. آنجاست که چنین افرادی با دیدن حال و روز شیرین پرهیزکاران
کاش خدا آنان را نیز هدایت کرده بود تا در صف متقین قرارکنند که ایآرزو می
قین(گرفتند می جاست که مغروران، و همان)لو ان الله هدانی لکنت من المت
گشتند و راهکاش به دنیا باز میکنند که ایدیروز دنیا، با التماس و زاری آرزو می
ة فاکون من المحسنین(.گرفتندایمان و نیکوکاری را پیش می )لو ان لی کر
10
رسد که: چرا؛ هدایت من سراغ تو آمد؛در این هنگام، از سوی خدا ندا می
ءتکولی تو آن را انکار کردی و تکبر ورزیدی و از کافران شدی )بلی� قد جا
طور نیست که من تو؛ اینآیاتی فکذبت بها و استکبرت و کنت من الکافرین(
خبرت گذاشته باشم، و این خودت بودی که باات آگاه نکرده و بیرا از آینده
اختیار خودت این راه را انتخاب کردی. در آن روز، کافرانی که در دنیا،
گرفتند و در برابر پیامبرانش روهایش را به مسخره میپروردگار خود و نشانه
)و یومگذارند کردند، با رویی زشت و سیاه پا به عرصهی قیامت میترش می
ذین کذبوا علی الله وجوههم مسوده( ای که و به جایگاه ویژالقیامة تری ال
رین(شوندمتکبران در دوزخ دارند، وارد می م مثوی للمتکب . در)ألیس فی جهن
مقابل، پرهیزکارانی را که در دنیا به دعوت خدا پاسخ نیکو دادند، خدا از
قوا بمفازتهم(دهد عذاب نجات می ذین ات که مشقتی به و بی آن)و ینجی الله ال
-ای را حس کنند، به قص`ر ابدی خود در بهشت پا میآنان برسد و رنج و غصه
هم السوء و ال هم یحزنون(.گذارند )الیمس
11
در قرآن کریم، ده مرتبه از »نفخ صور« سخن به میان آمده. نفخ صور:68
است. نفخ به معنای دمیدن، و صور به معنای شیپور است. از آیات قرآن
شود، و درشود که در پایان دنیا، در چیزی مانند شیپور دمیده میفهمیده می
میرند، و پس از مدتیها و زمین هستند، مینتیجه، تمام موجوداتی که در آسمان
ها زندهشود و بسیاری از مخلوقات از جمله تمام انساندوباره در آن دمیده می
شوند. بر اساس روایات، یکی ازشده، برای حضور در دادگاه قیامت آماده می
ترین فرشتگان خدا به نام»اسرافیل«، وظیفهی دمیدن در صور راواالمقام
میراند، و پس از مدتی،ی خود، خود خدا او را میدارد، و پس از انجام وظیفه
شوند. البته ما تصوربه دستور خدا، در صور دمیده شده، موجودات زنده می
-شک چیزی خارقدقیقی از صور و کیفیت دمیده شدن در آن نداریم و بدون
ای که با دمیدن در آن، تمامالعاده و فراتر از درک معمول ماست؛ زیرا وسیله
ها و زمین ` با آن گستردگی و شمار تصورناشدنی ` در یکموجودات آسمان
ایشوند، پدیدهروند و با دمیدن مجدد در آن، دوباره زنده میلحظه از بین می
صور، شاخخوانیم: » میانگیز است. در حدیثی از امام سجادبسیار حیرت
ست که یک سر و دو طرف دارد و فاصلهی میان طرفبزرگی12
پایین که به سمت زمین است، تا طرف باال که به سمت آسمان
است، به اندازهی فاصلهی اعماق زمین هفتم تا فراز هفتمین
هایی به شمار ارواح خالیق است، وآسمان است، و در آن سوراخ
«دهانهی آن به وسعت بین آسمان و زمین است.
بر اساس برخی از روایات، فاصلهی بین دو نفخ صور، چهل سال است؛
های معمول دنیاست یاها همچون سالولی باز هم روشن نیست که آن سال
ها و ایام قیامت که هر روز آن معادل پنجاه هزار سال است. بههمانند سال
ترین حوادث در جهان هستی، و هشداریهر حال، نفخ صور، یکی از بزرگ
آید؛ زیرا طبق آیات قرآن، ناگهان و بدونها به شمار میبرای تمام انسان
در عظمت این حادثه. امیر مؤمنان علی1پیونددمقدمهی قبلی به وقوع می
ها بیرون آیند وها از تندر صور دمیده شود و جانفرموده است: »
های استوار چنانهای افراشته و صخرهها از کار بیفتد. کوهزبان
ها،فرو ریزند که از دور مانند سراب لرزان به نظر آیند و آبادی
2«زمینی خشک و هموار شوند.
در نگارش این از تفاسیر قمی و نمونه، ذیل آیة مورد بحث استفاده شده است- 1186البالغه، خطبه نهج- 2
13
14
خدای بزرگ در این آیات خود را با هفت ویژگی. توصیف خدا:3 و 2
ها، با آفریدگار خودکند. چه خوب است ما نیز با دقت در این ویژگیتوصیف می
ست که شکست` عزیز: عزیز به معنای شخص توانایی1بیشتر آشنا شویم:
` علیم: علیم به معنای2 1کاری برایش غیر ممکن نیست.خورد و هیچنمی
` غافرالذنب: واژهی غافر، از مصدر غفران است.3 2شخص بسیار داناست.
غفران به معنای پوشاندن، و غافر به معنای پوشاننده است. بنابراین،
غافرالذنب به معنای پوشانندهی گناهان است، و منظور از پوشاندن گناهان
. البته خدا گناهان بندگانش را3هاستتوسط خدا، پاک کردن و از بین بردن آن
شود که ایمان، تقوا،بخشد. از آیات قرآن استفاده میبه علل گوناگونی می
پیروی از پیامبران، عفو و گذشت از مردم، انفاق و صدقه، جهاد در راه خدا،
عبادت، پرهیز از گناهان کبیره، دعا و درخواست بخشش از خدا و شفاعت و
`4. 4شوددعای دوستان خدا برای انسان، باعث آمرزش و غفران الهی می
-کارش را میهای خدا این است که توبهی بندگان گنهالتوب: یکی از ویژگیقابل
کند که دالیل محکم عقلی و آیات قرآنی ثابت می!:. گناه پیامبر55
اند؛ زیرا اگر از آنان گناهیپیامبران، معصوم و از ارتکاب هر گناهی دور بوده
شد؛زد، به نبوت آنان و هدایت مردم به وسیلهی ایشان ایراد وارد میسر می
کردند و مردم را به اطاعتزیرا پیامبران، خود را فرستادگان خدا معرفی می
زد،ها گناهی سر میخواندند. با این حال اگر از آنچون و چرا از خود فرا میبی
گفتند: ما چطور از شخصی پیرویشد و میاعتماد مردم از ایشان سلب می
شود؛ شاید دعوت او نیز یکی ازکنیم که خودش دچار خطا و اشتباه می
خطاهایش باشد؛ شاید در رساندن پیام خدا به ما اشتباه کند؛ چگونه ما در
چون و چرا؟ قرآنهم اطاعتی بیتمام زندگی از چنین شخصی اطاعت کنیم؛ آن
شمرد و به مسلمانان را با اطاعت خدا مساوی میبارها اطاعت از پیامبر
-. بنابراین بی1کند که حق ندارند در برابر فرمان او چون و چرا کنندیادآوری می
باید از هر گونه خطا و گناه معصوم باشد تا مردم کامال از اوشک پیامبر
پیروی کنند.
نور51 احزاب و 36 نساء، 80 و 65 ر.ک به آیات - 132
وام`ا آیهی م`ورد بحث و آی`ات دیگ`ری از ق`رآن، س`خن از »گن`اه پی`امبر
اند. با توجه به آنچه گفته شد، این آیه و آیات ماننداستغفار او« به میان آورده
آن، معنای دیگری دارند که باید با مطالعه و دقت بیشتر به آن پی برد. ب``رخی
-اند که ع`ذرخواهی همیش`ه نش`انهی خالفاز م`فسران قرآن در این باره گفته
کاری نیست؛ بلکه گاهی نشانهی ادب و توج`ه ب`ه حض`ور در محض``ر بزرگ`ان
ان`د، کس`ی بخواه`د ب`هاست. مثال اگر در مجلسی که افراد مح`ترمی نشس`ته
`رعلت پادرد، پای خود را دراز کند، از همهی حاضران عذرخواهی می کند؛ یا اگ
کند؛ در حالی ک`هخواهی میای کند، از بینندگان معذرتگویندهی تلویزیون سرفه
دانیم که آن دراز کردن پا سرفه کردن گوینده، گن`اه ن`دارد؛ ولی چ`ونهمه می
`دبیند و احس`اس میانسان خود را در محضر بینندگان و بزرگان محترمی می کن
ن`یزکن`د. پی`امبرکرد، از آنان عذرخواهی میبایست جور دیگری رفتار میکه می
دید و اعمال خود را ` هر قدرکه خود را در پیشگاه آفریدگار هستی میبرای این
دانست، پیوسته از او عذرخواهیهم که خوب و خالصانه بود ` الیق او نمی
طورآنکرد: »؛ چنان که از آن حضرت روایت شده که به خدا عرض می1کردمی
اقتباس از تفسیر نور، ذیل آیة مورد بحث- 133
طBBور کBBه سBBزاواری توست، تو را عبادت نکBBردیم، و آنکه شایسته
خ`وانیم ک`ه آن حض`رت، میبیت در روایات اهل1«توست، تو را نشناختیم.
ترین گناهی شده باشد، هر روز هفتاد مرتبه استغفارکه مرتکب کوچکبدون این
3و2کرد. می
23، ص68االنوار، ج بحار- 164، ص5 البرهان فی تفسیر القرآن، ج- 2 غیر از این نظر، نظرات دیگری نیز دربارة استغفار پیامبر وجود دارد. برای اطالع بیشتر ر. ک به تفاسیر المیزان و نمونه- 3
ذیل آیة مورد بحث34
ها و تمام موجودات ما انسان. مرا بخوانید تا دعایتان را اجابت کنم:60
ای از نیازهای گوناگون هستیم؛ نیازهایی که حد و حصرهستی، مجموعه
ها وابسته است؛ نیاز به آب، غذا، انواعندارند و زندگی و خوشبختی ما به آن
ها، اکسیژن، نور خورشید، هدایت الهی و پیامبران، و حل شدنویتامین
مشکالت و ... . خدای مهربان که از نیازهای مخلوقاتش باخبر است، از روی
ها را برایشانآورد و راه رسیدن به آن نیازها را برمیلطف و مهرورزی، آن
ایم و بسیاری از نیازهایمان `ها نیز به لطف خدا زندهکند. ما انسانهموار می
کشیم وشود؛ مثال خودکار نفس میکه خود بدانیم ` به تدبیر او برآورده میبی آن
چرخاند. همچنین راهی قلبمان، غیرارادی خون را در بدنمان میماهیچه
برآورده شدن بخش دیگری از نیازهایمان، در پیش رویمان قرار داده شده؛
ها باید از خود حرکتی نشان دهیم. مثال راه رسیدن بهکه برای رسیدن به آن
رزق و روزی، کار و تالش و فعالیت است.
ها قرار داده،هایی که خدا برای برطرف شدن نیازهای ما انسانیکی از راه
»دعا و درخواست از او« است؛ یعنی انسان با تواضع و فروتنی به درگاه خدا
روی آورد و از او تقاضا کند که نیازش را برآورد. البته برآورده شدن نیازهای35
ست که دعا به برآوردهما به وسیلهی دعا، دو گونه است: نخست، نیازهایی
کند؛ هرچند در ظاهر تأثیر دعا در برآورده شدن آن برای ماها کمک میشدن آن
پوشیده باشد؛ چراکه ما اعتقاد داریم تمام اسباب و وسایل جهان، به خواست
کنیم، ازکه ما از آن اسباب و وسایل استفاده میخدا تأثیر دارند و در عین این
خوانیمخواهیم که در رسیدن ما به مقصود کمک کند. در روایات میخدا نیز می
هر چه را که نیاز داری، از من بخواه؛ فرمود: »خداوند به موسی
بدون شک حضرت1«حتی علف گوسفندانت و نمک خمیر نانت را.
یابی به علف گوسفندان و نمک خمیر نانش به دعا اکتفا برای دستموسی
کرد کهکرد؛ ولی در کنار تالش و کوشش خویش، از خدا نیز درخواست مینمی
به او یاری کند. دعا برای شفای بیماران در کنار مداوا و عالج آنان، دعا برای
گشایش روزی در کنار کار و فعالیت و ...، از این گروه هستند. اما فراتر از
این بخش، ما نیازهایی داریم که جز با دعا و درخواست عاجزانه از خدا
شود. شاید برای همهی ما اتفاق افتاده باشد که گاهی تمام درهابرآورده نمی
به رویمان بسته شده و همهی اسباب و علل از کار افتاده و تنها یک راه برای
32، ص7الشیعه، ج وسائل- 136
بسیارما باقی مانده؛ دعا. آری، گاهی تنها راه رسیدن به هدف، دعاست و چه
مواردی که این راه، جواب داده است. همچنین بر اساس روایات، نزد خدا،
ها دست یافت. در روایتیتوان به آنست که جز با دعا نمیهاییدرجات و جایگاه
ست که جز با دعا و تقاضانزد خدا مقامی آمده است: »از امام صادق
ای دهان خود را از دعا فرو بنددتوان به آن رسید، و اگر بندهنمی
و چیزی تقاضا نکند، چیزی به او داده نخواهد شد. بنابراین از خدا
بخواه تا به تو عطا شود؛ زیرا هر دری را بکوبید و اصرار کنید،
البته باید بدانیم که دعا شروطی دارد که1«سرانجام گشوده خواهد شد.
ها وابسته است؛ مانند حضور قلب و پاکی آن از گناه.استجابت دعا بدان
همچنین بر اساس روایات، اگر اجابت دعایی به صالح انسان نباشد، خدا آن
کند، و به جای آن، نیاز دیگری از انسان را در دنیا یا آخرترا مستجاب نمی