Top Banner
.......... ....... ........ ........... . .. . .......... ....... ........ ........... . .. . . ی و شهرسازی نظرعمار هنر، مشکده علمی ـ پژوهشی پژوه مجله13 1397/ آبان13-24 :)65( 15 ،امه باغ نظر ماهن1397/08/01 نتشار :ریخ ا تا1397/02/31 یخ پذیرش : تار1397/02/22 ح :ریخ اص تا1396/09/07 اریخ دریافت : توان :حت عن مقاله نیز ت اینسی ترجمه انگلیPhenomenology: A Methodology for Understanding Traditional Archiectu پ رسیده است. مجله به چامین شماره در هDOI: 10.22034/bagh.2018.74075 عماریستی م روش در فهم چیخی به مسألهرشناسی، پاس پدیدا* ) سنتیپیشامدرن( 3 د صافیانحمد جوا ، م2* زجانیوز برایدا نور ،و1 مامی کوپائینه ا سما، واحد تهران مرکزی.میه آزاد اسنشگازی، دای و شهرساعمارانشکده معماری، د. پژوهشگر دکتری م1 ، واحد تهران مرکزی.میه آزاداسنشگازی، دای و شهرساعمارانشکده معماری، دی گروه م عضو هیئتعلمستادیار و. ا2 صفهان.ه انشگانی، دانسا علوم ادبیات وانشکده السفه، دئت علمی گروه ف عضو هینشیار و.دا3 [email protected] :ویسنده مسئول *. نوانحت عنمامی کوپائی تنه اساله دکتری سمافته از رین مقاله برگر اصفهانخص ا در پنج بنای شایه زیبایاسانه تجرب پدیدارشنتبیین« زجانیوز برایدا نوری دکتر وهنمای است که به را»ر صفوی عصز منصوری درد صافیان و دکتر بهروحمد جواه دکتر م و مشاورمی، واحد تهرانه آزاد اسنشگازی دای و شهرساعمارانشکده م دم است.نجال اکزی در حا مر چکیدهد و روشی مناسب درویکرتخاذ ر و ا)سنتی( پیش از مدرنعماریستی م فهم اصیل از چی بیان مسأله:، در دورانیع و پاسخ درست به آنهش است. طرح این موضو در این پژواری، مسألۀ ماعمه با آن م مواجهت مسأله، طرحم تبیین درس؛ و عده میشودید به خوبی دعماریات پژوهشی مجود آن در ادبی و که خصر امروزاری معاعمی و آشفتگی در ممعنای منجر به بی به آنادین و غیربنی سطحیامناسب و پاسخهای نوری است. شده، ضر و رسیدن سنتیعماریی درست با م رویارویمع برای روشی مناسب و جاا هدف تبیین این پژوهش ب هدف: که فرض بنا شدهلعه بر اینین مطازی شده است؛ احریان طرعماری آن دورستی م به حقیقت و چی سنتی باشد.عماریستی مط با چی مرتبۀ روش در مطالعات برای مسئلد پاسخ مناسبیسی میتوانرشنا پدیدانهای کتابخاز مطالعاتده استفا ا و بای مطالبفسیر محتوا منابع، و تنظمزخوانی مستا با با در این را روش:اط باسجم پیشین در ارتبامنده و نلب پراکنی منطقی در مطایجاد نظمل اه دنبال منطقی، ب و روش استد هستیم.رشناسی به تفکر پدیدابندی با پایرشناسی روش پدیدا را بهاری ماعمی با آثار ماجه علمی و کم موری و ر تصوّ ه تفکهد کشان مید نتایج پژوهش نری: نتیجهگی و همدلی و همزبانی هنری رجوع به خود آثاریازمندیرساند، بلکه ما نعماری نمستی م از چی درک درستی آشکار راای آنهاه و ناگفتهادینفاهیم بنیین آثار، م اشترک و هم سخنی با زبانی ما با یافتنیم؛ تا هست با آنه را در هفتاری رساند ی سنتیعماری درست م را در فهمند ما را که میتوارین پژوهش مسیزیم. در ای ساز فضا،نه ارشناسا، فهم پدیدای ذهن و فضاهمان، اینش ذهنیی، آشکارگی عالم بنا، پا گام، حیرت و طلبم کردیم.هان ترسیی پن و آشکارسازی معان بیان برای زبانی یافتنکی. هرمنوتیرشناسی پدیدا- سنتیعماری م-رشناسی پدیدا-فی روش کیدی:ژگان کلی وا بیان مسألهخی از تاری ما در گسستیعماری در دورانی که م باامتناسبی ند، و در فضای سنت خود به سر میبر بسترها و، و در خ نفس میکشدهای خود ریشه سرگردانیفتی مناسب، درهای فکری و معر نظام رجوع بیمحتوا بهی از غرب و میان تقلید صور
12

یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

Sep 04, 2020

Download

Documents

dariahiddleston
Welcome message from author
This document is posted to help you gain knowledge. Please leave a comment to let me know what you think about it! Share it to your friends and learn new things together.
Transcript
Page 1: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

.................................................................................مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

13

ماهنامه باغ نظر، 15 )65(: 24-13/ آبان1397

تاریخ دریافت : 1396/09/07 تاریخ اصالح : 1397/02/22 تاریخ پذیرش : 1397/02/31 تاریخ انتشار : 1397/08/01

ترجمه انگلیسی این مقاله نیز تحت عنوان :Phenomenology: A Methodology for Understanding Traditional Archiectu

در همین شماره مجله به چاپ رسیده است.

DOI: 10.22034/bagh.2018.74075

پدیدارشناسی، پاسخی به مسأله روش در فهم چیستی معماری )پیشامدرن سنتی(*

سمانه امامی کوپائی1،ویدا نوروز برازجانی*2، محمد جواد صافیان31. پژوهشگر دکتری معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد تهران مرکزی.

2. استادیار و عضو هیئت علمی گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه آزاداسالمی، واحد تهران مرکزی.3.دانشیار و عضو هیئت علمی گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان.

[email protected] :نویسنده مسئول .*این مقاله برگرفته از رساله دکتری سمانه امامی کوپائی تحت عنوان »تبیین پدیدارشناسانه تجربه زیبایی در پنج بنای شاخص اصفهان برازجانی نوروز ویدا دکتر راهنمایی به که است صفوی« عصر در منصوری بهروز دکتر و صافیان جواد محمد دکتر مشاوره و دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسالمی، واحد تهران

مرکزی در حال انجام است.

چکیدهاتخاذ رویکرد و روشی مناسب در و از مدرن )سنتی( از چیستی معماری پیش بیان مسأله: فهم اصیل مواجهه با آن معماری، مسألۀ ما در این پژوهش است. طرح این موضوع و پاسخ درست به آن، در دورانی که خأل وجود آن در ادبیات پژوهشی معماری به خوبی دیده می شود؛ و عدم تبیین درست مسأله، طرح نامناسب و پاسخ های سطحی و غیربنیادین به آن منجر به بی معنایی و آشفتگی در معماری معاصر امروز

شده، ضروری است. هدف: این پژوهش با هدف تبیین روشی مناسب و جامع برای رویارویی درست با معماری سنتی و رسیدن که شده بنا فرض این بر مطالعه این است؛ شده طرح ریزی دوران آن معماری چیستی و حقیقت به پدیدارشناسی می تواند پاسخ مناسبی برای مسئلۀ روش در مطالعات مرتبط با چیستی معماری سنتی باشد. روش: در این راستا با بازخوانی منظم منابع، و تفسیر محتوای مطالب و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش استدالل منطقی، به دنبال ایجاد نظمی منطقی در مطالب پراکنده و نامنسجم پیشین در ارتباط با

روش پدیدارشناسی با پایبندی به تفکر پدیدارشناسی هستیم.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که تفّکر تصوری و مواجه علمی و کمی با آثار معماری ما را به درک درستی از چیستی معماری نمی رساند، بلکه ما نیازمند رجوع به خود آثار هنری و هم دلی و هم زبانی با آنها هستیم؛ تا با یافتن زبانی مشترک و هم سخنی با این آثار، مفاهیم بنیادین و ناگفته های آنها را آشکار سازیم. در این پژوهش مسیری را که می تواند ما را در فهم درست معماری سنتی یاری رساند را در هفت گام، حیرت و طلب، آشکارگی عالم بنا، پاالیش ذهنی، این همانی ذهن و فضا، فهم پدیدارشناسانه از فضا،

یافتن زبانی برای بیان و آشکارسازی معانی پنهان ترسیم کردیم.واژگان کلیدی: روش کیفی- پدیدارشناسی- معماری سنتی- پدیدارشناسی هرمنوتیکی.

بیان مسألهاز تاریخی در گسستی ما معماری که دورانی در سنت خود به سر می برد، و در فضایی نامتناسب با ریشه های خود نفس می کشد، و در خأل بسترها و نظام های فکری و معرفتی مناسب، در سرگردانی به بی محتوا رجوع و غرب از صوری تقلید میان

Page 2: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

.........................................................................................................................................

14

سمانه امامی کوپائی و همکاران.

مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

گذشته، دچار آشفتگی و سردرگمی شده است، مسئلۀ اصلی و چیستی از درستی فهم به می توان چگونه که است آن بازگشت اگرچه یابیم. دست خود سنتی معماری حقیقت معماری بنیادین مفاهیم بازیابی نیست، ممکن گذشته به ارزشمند گذشته که در غیاب آن معماری ما دچار بی معنایی شده است، ضروری است1 چرا که بدون سنت و بدون گذشته به باید و داریم تعلّق سنتی به ما بودن. سرگردان یعنی بنیادهای به آن با تذکر ریشه های آن سنت رسوخ کنیم و گذشته معماری باشیم. متفّکر معماری می توانیم سنت ایران تاکنون از دو جنبه تاریخ نگارانه و گونه شناسانه2 مورد بررسی بسیاری از محققان واقع شده است. اگرچه مطالعات صورت گذشته معماری چیستی فهم در هم ارزشمندی نظری بستر در مطالعات این از زیادی بخش ولی پذیرفته صرف و بدون رجوع به خود آثار معماری بوده است. با وجود ما نادانسته های و این پژوهش ها، هنوز وجود خألها تمامی درخصوص چیستی معماری سنتی و عدم تبیین مناسب آن، به خوبی دیده می شود، لذا نگاه، تفّکر و روشی نیاز است که بتواند هم پیش فرض ها و بدفهمی های ما را در این خصوص نادیده بگیرد، و هم راه را برای رسیدن به حقیقت و سرشت

معماری گذشته مان هموار سازد.سنتی معماری و سرشت حقیقت فهم به ضرورت توجه با برای مواجهه تبیین روشی مناسب و تاریخی، برهۀ این در پاسخ گویی دنبال به پژوهش این در دوران، آن معماری با به دو پرسش اصلی هستیم : 1- آیا پدیدارشناسی می تواند روشی مناسب برای فهم معماری سنتی ما باشد؟ 2- روش پدیدارشناسی، با چه استراتژی و راهکارهای عملیاتی می تواند معماری با مرتبط مطالعات برای مناسب و جامع راهکاری

سنتی ما تلقی شود؟

پیشینه تحقیقپدیدارشناسی روش کیفی مبتنی بر فلسفۀ پدیدارشناسی است که در مقام نظر امکان گرایش ها و خوانش های متفاوتی را میسر اندیشه های از را می توان متأثر بیشتر نظریات آن می سازد. ادموند هوسرل به عنوان پایه گذار این مکتب فکری و بعد از سارتر مرلوپونتی، هایدگر، چون اندیشمندانی تفّکر در آن افراد مختلفی در روش شناسی، دید. پدیدارشناسان دیگر و را از فالسفه پدیدارشناس، روش شناسی خود از یکی متأثر ارایه داده اند3. در رابطه با مطالعات معماری، افرادی همچون دیوید سیمون هم سعی کردند رویکردهای مختلف این روش را در مطالعات خود به کار گیرند4. از آنجایی که پدیدارشناسی به طورکلی به توصیف و تفسیر تجربۀ زیسته افراد می پردازد، را زیسته تجربه های این است که چگونه می توان این مهم در داد. قرار کاوش مورد گذشته به متعلّق اثری مورد در

واقع با توجه به تفاوت های بنیادینی که در نحوه نگاه انسان مدرن به هستی صورت گرفته، نحوه به کارگیری این روش در از مدرن )سنتی( ما چگونه می تواند مطالعات معماری قبل باشد؟ اگرچه مطالعات اندکی در این زمینه صورت گرفته5، ولی هیچ کدام مسیر مشخص و مدونی را ترسیم نکرده اند. با وجود نگرانی ها مبنی بر این که پدیدارشناسی در مقام روش، از مبانی فکری خود دور می شود، ولی در این مطالعه سعی مناسب پدیدارشناسی، مسیر فکری مبانی به توجه با شده

طرح ریزی شود.

نگاه به معماری سنتی از دریچۀ تفّکر غرب تفّکری شکل گرفته است که و ما در بستر معماری سنتی مبانی فهم درست امکان بستر آن و شناخت مطالعه بدون شکل گیری آن وجود نخواهد داشت، آن دورانی که در مقابل تفّکر مدرن به عنوان دوران سنت از آن یاد می کنیم، مجهولی ناشناخته برای ما است که بدون شناخت و فهم درست آندوران آن معماری از درستی شناخت به توانست نخواهیم آن معماری و سنت عالم حقیقت در ما امروز اگر برسیم. دوران تفّکر می کنیم، به معنای آن است که ما دیگر در این عالم حضور نداریم6. بنابراین ما از آن عالم و تفّکر شکل گیریرا آن به بازگشت امکان نه و شدیم خارج سنتی معماری داریم و نه امکان فهم سنتی از آن دوران؛ چرا که همراه با عدم تداوم و پیوستگی جریان سنت، و توقف تفّکر، معماری سنتی ما هم از جایی دچار گسست تاریخی شده و هیچ گاه نتوانسته این گسست را از بین ببرد. این گسست تاریخی در حالی است که ما در دورانی متفاوت از دوران سنت، و تحت سیطره و حاکمیت تفّکر مدرن به سر می بریم؛ لذا نمی توانیم ادعای نگاه به گذشته از دریچۀ سنت را داشته باشیم؛ و هر تفسیری از آن معماری از دریچۀ نگاه مدرن امروزی صورت می گیرد. »سنت برای ما به مثابۀ مجهول مطلقی است که فقط در آینه تجدد امکان ظهور یافته است« )فیرحی،36:1392(.که امروز بازبان می توانیم چگونه که است آن پرسش لذا زبان، زبان متافیزیک است و تفّکر، تفّکر مدرن، آن مفاهیم و

بنیان ها را بازشناسیم؟معماری سنتی مظهر یک جهان، زندگی، یک انسانیت و یک داده از دست زمان گذر در را خود معنای که بوده، تاریخ برای مرده، سنت این احیای است. یافته دیگری معنای و بازیابی هویت تاریخی مان و افتادن در مسیری پیوسته الزم و ضروری است. لذا در مواجهه درست با معماری گذشته، تنها ما به موجود با وجود خأل روش شناسی ابزاری که می تواند کمک کند، نگاه به خویشتن از سکوی اندیشۀ غربی است7، که »این امر در شرایط انقطاع معرفتی و ناتوانایی ما نسبت به باروری یا بازگشت انتقادی به سنت، گزینش طبیعی است«

Page 3: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

ماهنامه باغ نظر، 15 )65(: 24-13/ آبان 1397............................................................

..............................................................................15 مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

)همان : 33(. اگرچه بدون تردید به دلیل خاستگاه های فکری متفاوت، پاسخ های به دست آمده ممکن است به طور کامل اصیل و سره نباشد، با این وجود در این مقطع زمانی ما ناچار به رجوع به روشی برخاسته از دیدگاه غربی هستیم. در ادامه ضمن بیان ویژگی ها و جایگاه روش پدیدارشناسی در میان رویکردهای کیفی، معیارهای گزینش این شیوه را به عنوان بنیادین پژوهش های به پاسخ دهی برای مناسب رویکردی

مرتبط با معماری سنتی، بیان می کنیم.

روش انجام پژوهشدر این پژوهش سعی شده، بازخوانی منظم منابع، و تفسیر محتوای مطالب، موردتوجه باشد. این تحقیق با فرض این که این مسیر برداشتن در را در گام ما پدیدارشناسی می تواند بر مبنای و از مطالعات کتابخانه ای استفاده با یاری رساند، روش استدالل منطقی به دنبال رسیدن به مبانی، و گام های عملیاتی روش پدیدارشناسی در مطالعات مرتبط با معماری به ویژه در دوران سنت است. این نوشتار با بررسی رویکردهای روش پدیدارشناسی و مقایسه آن دو، به ارایۀ استراتژی مفید در فهم چیستی معماری می پردازد. البته باید توجه داشت که روش پدیدارشناسی، روشی در حال تکوین و پدیدآمدن است و برخالف پژوهش کمی و اثباتی، طرحی از قبل تعیین شده و روش و دارد روش شناسی بلکه ندارد، مشخصی روش و انتخاب می شود، لذا با هر موضوع گام های تحقیق متناسب نگاه خالقانه و هنرمندانه پژوهشگر به امور، و میزان فهم او از تفّکر پدیدارشناسی، در شکل دهی، طرح افکنی و پیشبرد

پژوهش بسیار مهم و تأثیرگذار است.

ویژگی های فلسفی، پارادیم کیفی؛ پژوهش نظری مبانی روش شناختی

رویکرد کیفی ریشه در پارادایم های8 تفسیری و انتقادی دارد، از جداگانه ای هستی هیچ دنیا معتقدند کیفی پژوهشگران فرد ندارد و هدف اصلی شان درک معنایی است که افراد به زندگی روزمره خود می دهند، آن ها از طریق سنجش و بررسی مستقیم تجارب انسانی، معانی و رویدادها، تالش می کنند تا درونی ارتباطات کرده؛ ترسیم را دقیق و درست توصیفات را شناسایی کنند. و مفاهیم کاربردی را کشف توجه نشده در واقع هرگاه پژوهشگر با نگاه توصیفی- تفسیری به بررسی پدیده ها و رخدادهای فرهنگی و تجربه های زیستۀ افراد در بافت طبیعی، و بدون تغییر در بافت آنها بپردازد، پژوهشی کیفی انجام داده است )منصوریان، 5:1394(. در این روش موضوع مورد مطالعه از محیط زندگی روزمره و تعلّقات مکانی و مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، اقلیمی، تاریخی و غیره، که پدیده مورد مطالعه در آن رخ می دهد، جدا نمی شود. با وجود

روش شناختی اشتراک کیفی، تحقیق مختلف رویکردهای و الگوها مفاهیم، می دهد اجازه که است این در آنها مهم معانی به شیوه خودشان پدیدار شوند. درستی، دقت و اعتبار9 با ارتباط در کاردانی، حساسیت محّقق مهارت، به پژوهش

پدیده، منوط می شود.

ضرورت پرداختن به روش تحقیق کیفی در مطالعات معماریاز روش کیفی در پژوهش ها، استفاده شاید مهم ترین دلیل این باشد که رویکردهای سنتی نمی تواند زندگی و حیات را آن گونه که زیسته شده، بررسی کند و بفهمد )پرتویی، 1392 :235(؛ در حالی که پژوهش های کیفی به توصیفات، مفاهیم و نظریاتی که در تجربه ها، رفتارها و معانی جهان واقعی ریشه معماری چیستی در پژوهش بدون شک می پردازد. دارند، زمان به توجه با و اجتماعی اش و فرهنگی زمینۀ در باید و مکان صورت گیرد و این تنها در قالب یک پژوهش کیفی به معماری و بنیادین از طرفی دیگر نگرش میسر می شود. نیازمند بیرون کشیدن مفاهیم هستی شناسانه و اساسی آن، و مداوم درگیری و تعامل و معماری آثار خود به رجوع پیوسته با فضای معماری است. از آنجایی که رویکرد کمی به بسترهای فرهنگی، تاریخی، نقش ارزش های درونی و مفاهیم زیبایی شناختی اهمیت چندانی نمی دهد؛ به تنهایی هیچ گاه آشکار ما بر را معماری بنیادین مؤلفه های توانست نخواهد سازد. تحقیق کیفی به جای آزمون سطحی پدیده ها، منجر به شناخت عمیق تر آنها می شود. روش کیفی صرفاً ابزاری برای پژوهش نیست، روشی است که نحوۀ نگاه ما را شکل می دهد

و منجر به تفّکر کیفی و تغییر نگاه به معماری خواهد شد.

پدیدارشناسی؛ مفاهیم اصلی روش شناختی ،)phainonon( دو جز متشکله دارد )phenomenologie( لفظو نور با خویشاوند ظهور، دادن، نشان را خود معنای به درخشندگی است و )logos( به معنای زبان، گفتار، اندیشه )هایدگر، نامید پدیدارها علم می توان را فنومنولوژی است. داده اجازه پدیدارها به یعنی پدیدارشناسی .)119:1394)همان: سازند پدیدار خودشان جانب از را خود که شود 133(. تفّکر پدیدارشناسی، رویکرد و روشی است که با طرح شعار "به سوی خود چیزها."، که برای اولین بار توسط ادموند هوسرل، پایه گذار مکتب پدیدارشناسی مطرح شد؛ به دنبال رسیدن به ذات پدیدارها بود، البته نه در رویکردی انتزاعی و نظری صرف، بلکه در رویکردی کاماًل انضمامی و عینی. یعنی ما با یک ارتباطی بی واسطه و مستقیم با پدیدارها، ارتباطی که هیچ دوگانگی بین ما و پدیدارها تصور نشود، ذات و نهاد

آن ها را نشان خواهیم داد. حلقه ای )که پدیدارشناسی روش شناسی در گام نخستین

Page 4: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

.........................................................................................................................................

16

سمانه امامی کوپائی و همکاران.

مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

است میان فلسفه پدیدارشناسی و روش آن( اپوخه است. »در اپوخه، هر تفهم، قضاوت و دانستنی کنار گذاشته می شود10 و پدیده مجدداً به طور عینی، دست نخورده و با احساسی باز و وسیع از نقطه نظر یک خود ناب یا متعالی بازبینی می شود« پیش فرض های همه اپوخه در )محمدپور،373:1392(. پژوهش موضوع خود وجودی احکام همچنین و شخص )احکامی که ربطی به ذات شی ندارد(، تعلیق می شود. اپوخه یعنی بعد مرحله برای است مقدمه ای و دارد نفی ای جنبه تا فراهم می آید برای پدیده از تحویل، مجالی تحویل. پس خود را آشکار کند )نادعلی،53:1393(. تحویل، آشکارشدن معنای پدیده از طریق به سخن درآمدن خود پدیده از جانب پدیده پدیدارشناختی برای مطالعه این دو وجه خود است. مالزم هم هستند. این دو چارچوب مسیری که پژوهش در

طی مراحلی خاص می پیماید را روشن می کند.

پدیدارشناسی به عنوان روش پژوهش کیفیاست. تفسیرگرایی دیدگاه پدیدارشناسی، پژوهش پارادایم طبق این دیدگاه »واقعیت، مشروط به تجربه انسان و تفسیر او است، و پژوهشگر از طریق تعامل با موضوع موردپژوهش به شناخت آن می رسد. شناخت در این دیدگاه امری عینی و مادی نیست و دارای ابعاد و تفسیرهای مختلف است« )بازرگان، 18:1391(. برای فهم ذات پدیدارها، در این روش »پژوهشگر جوهره تجارب انسانی را در باب یک پدیده، آن طور که توسط شناسایی می شود، توصیف پژوهش در مشارکت کنندگان مشارکت کنندگان، با تنگاتنگ رابطه برقراری با و می کند، تالش می کند الگوها و روابط معنا را شکل دهد« )کرسول، 41:1394(. پدیدارشناسی در واقع روشی فلسفی برای درک جوهر پدیدارهاست که اغلب سه گام رویه ای را مورد تأکید قرار می دهد: 1- شناخت پدیده به نحوی که پدیدارشناسان مورد توجه قرار می دهند. 2- جمع آوری گزارشات توصیفی از پدیده، بررسی و روشن کردن وضعیت، حاالت انسان، رخدادها دقیق11تا و مناسب به طورکامل، انسانی تجارب و معانی و جایی که ممکن است. 3- مطالعه دقیق این گزارشات با هدف بنیادین و اساسی الگوهای و اشتراکات هرگونه شناسایی )Smon & K.Gill,2016(. هدف پدیدارشناسی، بررسی ارتباط وجودی مردم با جهانی است که آنها خودشان را در آن پیدا می کنند، جهانی که شامل جنبه های محیطی و معمارانه استتفسیر و توصیف پدیدارشناسی .)Seamon, 2008:1(تجربۀ زیسته انسان است؛ همانطور که رابرت سوکولوفسکی انسانی تجربۀ مطالعۀ پدیدارشناسی می کند، بیان فیلسوف تجربه ها همین طریق از اشیا که است راه هایی مطالعۀ و تجربه، این )Seamon, 2013:143(؛ می شوند آشکار ما بر بدون که تجربه ای است؛ مستقیم و بی واسطه تجربه ای

یا طبقه بندی کردن به متوّسل شدن بدون و ارادی تفّکر چیزهایی آن شامل معموالً و می شود حاصل مفهوم سازی، هدف هستند. متداول یا می شوند دانسته مسلم که است پنداشته شده بدیهی بازبینی تجارب مطالعه جهان زندگی، )امامی است مانده مغفول و جدید معانی آشکارساختن و سیگارودی و همکاران، 2:1391(. تجربه های زیسته می تواند به طرق متفاوتی جمع آوری شود، وان مانن دستورالعمل هایی را برای جمع آوری تجربه های زیسته ارایه می دهد که شامل: تجربه های توصیفی12، تجربه های جمع آوری شده، تجربه های فیکشنال13 تجربه های مشاهده ای، تجربه های مصاحبه ای، پژوهشگر )نادعلی،55:1393(. است تخیلی14 تجربه های و می تواند برای رسیدن به سرشت پدیده، از تمام این تجربیات براساس موضوع و مسیری که طرح ریزی کرده است، استفاده

کند.

جایگاه پدیدارشناسی در فهم درست از معماریمقابل در پدیدارشناسی چرا که پرسش این به پاسخ در مواجه برای مناسبی رویکرد می تواند اثباتی دیدگاه های درست با سرشت معماری باشد؟ به طرح دیدگاه ها و تفّکراتی نقد مورد پدیدارشناس متفّکران سوی از که می پردازیم برای را دیدگاه ها این تغییر و اصالح و است، قرارگرفته

مواجهه درست با معماری ضروری می دانیم.

نقد به حاکمیت تفّکر یک سونگرانه مدرن در نسبت انسان- جهان

و است پدیدارشناسان انتقاد مورد که مهمی پیش فرض طبیعی" "دیدگاه درآید تعلیق حالت به و رود کنار باید می کند فرض که پوزیتیویستی دیدگاه این یعنی است؛ خواه دارد، وجود انسان آگاهی از مستقل و خارج جهانی انسان آن را ادراک کند یا نکند )خاتمی، 56:1387(. تفّکر یک سونگرانه ای که جهان را همچون ابژه ای قابل شناسایی در مقابل انسان قرار می دهد و جهان را به مثابۀ امری سوبژکتیو دربارۀ پیشامدرن دوران در می نگرد. انسانی نگاه دریچۀ از ماهیت مشترک زیست جهان و )وجودپیشینی( پیش وجود شدت به و رادیکال نگاهی دکارت اینکه تا داشتند، توافق دو به زیست جهان دکارتی حکم با افکند. آن به نامعمول قطب یا پارۀ متضاد یعنی سوژه و ابژه تبدیل شد؛ در حالی که دیدگاه سنتی رابطۀ انسان و جهان را در کلیتی یگانه تعریف هرگونه از مدرن تفّکر نقد با نیز پدیدارشناسی می کرد. نیست جهان معتقد و ابژه می گریزد، و دوگانه انگاری سوژه چیزی خارج از ما است15. این دیدگاه نجات معماری معاصر را انسان احیای زیست جهان می داند16. پدیدارشناسی را در نه در مواجهه با چیزها، که در پیوند و همراهی آنها می یابد و

Page 5: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

ماهنامه باغ نظر، 15 )65(: 24-13/ آبان 1397............................................................

..............................................................................17 مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

در مقابل علوم طبیعی، که ابژه در معرض تحلیل را از زمینۀ فرو علمی انتزاعات جهان قالب در و ساخته جدا کیفیش برای دیدن و فهمیدن تجربۀ قرار دارد. در تالش می کاهد، معانی انسان در یک راه باز و صمیمانه، پدیدارشناسی برای ایجاد یک تعادل بین شخص و جهان، محقق و پدیده، بین این می کند. کوشش تئوری و تجربه بین تفّکر، و احساس دیدگاه پدیدارشناسان که در نقد دیدگاه مدرن بوده، به فهم

رابطه انسان و جهان در عالم سنت نزدیک است.

نقد محوریت یافتن بینایی در تفّکر مدرن و سطحی نگری در فرهنگ غرب، به طور تاریخی به بینایی همواره به عنوان اصیل ترین ادراک حسی نگریسته شده و تفّکر نیز همواره در رنسانس دوران از پس است. گرفته شکل بینایی با نسبت به او وجود همانند انسان بصری، چشم بازنمایی ابداع با و به را بینایی قوۀ و شد معرفی ادراک جهان مرکز عنوان نوعی ابزار جستجوی علمی بدل ساخت. پرسپکتیو رنسانسی بازنمایی دقیق ابزاری در جهت به با سرکوب سایر حواس، واقعیت و بدل به شالوده هنر، تفّکر و علم مدرن شد )پاالسما، 11:1388(. در دهه های اخیر شاهد پژوهش هایی نو17 از سوی پدیدارشناسانی هستیم که به نقد معماری معاصر پرداخته و علّت آن را در برتری قلمرو بینایی و سرکوب سایر قلمروهای ادراکی در معماری می دانند که منجر به فقر محیط پیرامون و به وجود آمدن احساس جدایی و بیگانگی ما از محیط مان شده است. نقد تفّکری که در معماری همه چیز را به سطح تقلیل می دهد و به دنیای تعدد معنا و بی معنایی راه می برد18. دارد. معماران گذشته دیدگاه به زیادی قرابت نظریات این توجه کردن و درگیرساختن تمام حواس در ادراک مخاطب، امروز ما و بوده موردنظر سنتی بناهای در که است امری پوستۀ از یک باید نمی یابیم. معماری را دربناهای خود آن ظاهری و بی معنا که امروز تبدیل به آن شده، خارج شود، باید بتواند تجارب هستی را بیان دارد، و ما را ساکن دنیایی صرفاً پدیدارشناسانه تفّکری و خوانش نسازد. و ساختگی تخیلی از معماری، از سطح یک تحلیل صرفاً صوری و انتزاعی فراتر می رود و به درون خود اثر رجوع می کند و حال و هوای حاکم بر آثار را توصیف می کند. در بیان این حال و هوا و احساساتی که فرد درگیر آن است تمام حواس باید بتوانند نقش اساسی

پیدا کنند و زندگی را دوباره به بنا بازگردانند.

نقد به نادیده انگاری جریان زندگی در معماریزومتور، پیتر دارد. زندگی با فیزیکی خاصی رابطۀ معماری رابطۀ میان معماری و زندگی بیان معمار پدیدارشناس، در بیان می کند که معماری یک پیام یا یک نماد نیست، بلکه پوسته و زمینه ای است برای زندگی ای که درون آن و اطراف

آن جریان دارد. یک ظرف حساس برای ریتم قدم های روی )زومتورب، خواب سکوت برای روی کار، تمرکز برای کف، 14:1394(. پدیدارشناسی به دنبال احیای رابطۀ مجدد هنر و زندگی، معماری و زندگی است، چرا که هنر را در و برای زندگی می داند و منتقد نظریاتی است که هنر را آزاد و بدون امری روحانی تلقی کرده و غایت تصور می کنند19 و یا صرفاً یکی می کند. قطع انضمامی تجربی مسائل با را آن پیوند زندگی جریان به توجه عدم امروز معماری بحران های از است و تجربه هایی که برای هر کاربر در فضا ایجاد می شود؛ درحالی که در معماری سنتی این پیوند را می توان به خوبی دید. معماری امروز یک معماری فرمالیستی است و به تجربۀ معماری است. بی توجه معماری در انسان حضور و بودن

سنتی، پاسخی است به بودن انسان و با هم بودن او.

نقد دیدگاه کمی نگرانه مدرن در مواجهه با پدیده هدف پدیدارشناسی رسیدن به ذات یا حقیقت وجود اشیا و با غلبۀ این همان چیزی است که دورۀ جدید و امور است انسان مدرن و علم مدرن20 مورد نگاه سلطه جوی کمیت و غفلت قرارگرفته است. دیدگاه یکسونگرانه علم است که انسان تنها فهمی پدیدارشناسانه "خود چیزها" جدا کرده، و از را به را ما و کند اعاده انسان برای را چیزها توانست خواهد سوی "خود آنها" بازگرداند21؛ آنچه هوسرل در شعار معروف داشته اشاره آن به چیزها"، خود سوی به "بازگشت خود است. شخص می تواند از پدیدار حمایت کند و پدیدار می تواند شود. شناخته کامل به طور و طورمناسب به وضوح، به خود در اندیشیدن با تا می کند ما کمک به پدیدارشناسی اثر، مجالی فراهم سازیم تا خود را بر ما آشکار سازد، نه آنکه بخواهیم صورت های ادراک و فهم خود را بر اثر بیاندازیم22. درک ما از حقیقت معماری با ایجاد رابطۀ صمیمانه و نزدیک با آثار معماری صورت خواهد گرفت. شناخت ما از حقیقت نمی شود، حاصل ما ذهنی مفهوم سازی های با معماری حقیقتی که برآمده از تصویرسازی های ما از معماری است؛ معماری صورت آثار به خود رجوع با باید ما شناخت بلکه گیرد، روش ما باید کاماًل انضمامی باشد، و تنها منبع معتبر برای کشیدن آن مفاهیم بنیادین همین آثار هنری به جای مطالعات بر است نقدی پدیدارشناسی واقع در است. مانده صورت گرفته در فهم معماری، که در یک بستر نظری صرف

و بدون رجوع به خود آثار معماری بوده است )تصویر 1(.ادراکات فرضیات، که دارد نظر در پدیدارشناسی همچنین مفهومی، اجتماعی، ایدئولوژیکی و تعصبات )پیش داوری ها( را کنار نهد. برای فهمی دوباره از چیستی معماری نیازمند این پاالیش هستیم، بیش و پیش از آنکه بخواهد سخن تازه ای برای پرسش طرح شود، باید تمام بدیهات خود را زیر سؤال

Page 6: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

.........................................................................................................................................

18

سمانه امامی کوپائی و همکاران.

مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

ببریم، و در هر طرح پرسشی دوباره، به چیزهایی نو خواهیم رسید. در ادامه با مقایسۀ انواع پژوهش پدیدارشناسی، رویکرد

جامع تر را برای خوانش آثار معماری بیان می کنیم.

و توصیفی پدیدارشناسی پدیدارشناسی؛ پژوهش انواع هرمنوتیکی23: مشابهت ها و تفاوت ها

دایره المعارف تحقیق کیفی، پنج نوع پدیدارشناسی را معرفی پدیدارشناسی پژوهش های انواع مورد در اما است24. نموده پدیدارشناسی دارد25؛ وجود مشترکی دیدگاه های اصوالً هوسرل با مرسوم و متعالی( تجربی، )توصیفی، کالسیک به منتسب که هرمنوتیکی پدیدارشناسی و می شود آغاز هایدگر و در ادامه گادامر است. هوسرل به دنبال آن بود که با رجوع به خود پدیدارها، به توصیف اصل وجودی و شناخت و تأویل با را این توصیف یابد، هایدگر آنها دست از عمیق تفسیر درآمیخت و عنوان کرد که هیچ توصیفی بدون تفسیر امکان پذیر نیست. محققان با اتکا به آرای یکی از این فالسفه، روش شناسی پدیدارشناسانه خود را بیان کرده اند )جدول1(.

تعریفی که این دو فیلسوف از معنای پدیدار دارند، ریشه یکی

تصویر1. مقایسه تفّکر پوزیتویستی و پدیدارشناسی در خوانش معماری، مأخذ: نگارندگان.

یونانیان نزد پدیدار است. روش دو این میان تفاوت های از آشکارگی و کشف حجاب بود و نزد هوسرل نیز امری آشکار و خود داده است ولی نزد هایدگر بدواً پنهان و هم آشکار است؛ گاه رخ می پوشاند و گاه چهره عیان می کند29. همین تفاوت نگرش در دیدگاه هرمنوتیکی هایدگر مؤثر بوده است. هایدگر متفاوت روشی پدیدارشناسی، مفهوم بر دوباره تفّکری با برگرفت و معتقد بود که ابعاد اصیل روش پدیدارشناختی آن را هرمنوتیکی می سازد. لذا توصیف خالص هوسرلی غیرممکن بود و از نگاه هایدگر توصیف دربردارنده تأویل است. همچنین مسئلۀ دیگر در تفاوت دیدگاه این دو متفکر، تاریخ مندی بود. هوسرل منکر زمان مندی هستی و زندگی انسان شد. در حالی وسیله ای می تواند پدیدارشناسی که بود معتقد هایدگر که برای انکشاف هستی باشد، با همه واقع بودگی و تاریخ مندی

آن )پالمر، 1377(؛ )جدول2(.

در جامع راهی هرمنوتیکی، جمع بندی:پدیدارشناسی معماری پژوهش های

با وجود کاربرد هر دو رویکرد در مقایسۀ میان این دو روش،

.Seamon, 2014 : جدول 1. شباهت های میان دو روش پدیدارشناسی توصیفی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی، مأخذ

کنند، تا گشوده شود. هدف، آگاهی همدالنه و تعاملی است که اجازه بدهد که شئ مورد مطالعه تا هر دو رویکرد روی شئ مورد مطالعه کار می -1

جای ممکن، به طور کامل آشکار شود و قابل توصیف و قابل فهم باشد.، مشاهده دقیق و 26توصیفات اول شخص از تجربه یا فهم یک شخص از یک متنهای عمیق، هر دو رویکرد مدارک کیفی )گزارشاتی از مصاحبه -2

برند. طوالنی مدت از مکان، مطالعه دقیق و طوالنی مدت از یک متن و سایر تفسیر مفسران از متن( را به عنوان منبع توصیفی و تفسیری به کار می ؛ شی مورد مطالعه در ابعاد 27ها کشف و فهمیده شودوسیعی از راهتواند در رنج دانند که شی مورد مطالعه میدو رویکرد می -3

های جستجوگری، ی خاص، حساسیت و مهارتناپذیر است. عالقهاش و غیره پایاناش، حاالت )بیانش(، داللت )مفاهیم( و ساختار تفسیریبالقوه ازد.سمهارت، پشتکار و حساسیت محقق، جامعیت، دقت و کیفیت نتایج تحقیق را می

کنند.گذاری میاز پدیده یا متن هدف 28هر دو رویکرد روی گزارشات دقیق و قابل اعتماد -4 رسا و دقیق است. ۀبرای ارائه تجربه و معنا تأکید دارند، ابزار اصلی برای بیان دقیق و شفاف، نوشت "زبان مناسب"هر دو بر اهمیت حیاتی یافتن -5

Page 7: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

ماهنامه باغ نظر، 15 )65(: 24-13/ آبان 1397............................................................

..............................................................................19 مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

نکاتی را مورد توجه قرار می دهیم، که پدیدارشناسی هرمنوتیکی را مسیری مناسب تر و روشی جامع تر برای مواجه با معماری

سنتی معرفی می کند.1- توجه به بعد تاریخی در آثار هنری

اثر هنری یک من کاربرد روش پدیدارشناسی کالسیک در فراتاریخی را که مجرد از بستر فرهنگی- اجتماعی و جدا از عالم است، نقطۀ آغازین توصیف پدیدارهای هنری می داند؛ در حالی که از نظر پدیدارشناسی هرمنوتیک تحلیل و توصیف پدیدارهای هنری از این منظر امکان ناپذیر است و باید روندی معماری که آنجایی از )خاتمی،65:1387(. برگزید مخالف هنری است وابسته به زمان و مکان، و بازگوکنندۀ فرهنگ و تاریخ زمان خود، نمی توان روشی را برای مطالعه آن برگرفت مورد شکل گیری اش بسترهای از مجرد را آن بخواهد که تحلیل و تفسیر قراردهد، لذا نمی توان رویکردی که هوسرل با را مناسب اخذ کرده تاریخ نادیده انگاری و تاریخ نفی در تفسیری و درست فهمی دانست. هنری اثر یک خوانش اثری که در یک قومیتی شکل گرفته، و هر اثر؛ به نزدیک قومی عالمشان را در این آثار هنری به ظهور می رسانند، بدون شناخت تاریخ و بستر فرهنگی آن اثر امکان پذیر نخواهد بود.

2- پیوند و همبستگی تجارب و معانی از آنجا که ما به کمک زبان، معانی جهانی را تجربه و ایجاد می کنیم، )پدیدارشناسی غالباً ارتباط نزدیکی با هرمنوتیک( علم تفسیر و و معانی بشر زندگی در آنکه به توجه با درواقع دارد. تأویل تجارب انسانی همیشه با هم هم پوشانی دارند و وابسته به هم هستند، رویکردهای روش شناختی و مفهومی پدیدارشناسی

.Laverty, 2003 :جدول 2.تفاوت های روش شناختی پدیدارشناسی توصیفی و پدیدارشناسی هرمنوتیکی، مأخذ

لحاظ این از هستند. مشترک بسیار معموالً هرمنوتیک و می توان گفت، به جای به کارگیری روش پدیدارشناسی صرف و یا روش هرمنوتیک به تنهایی، راهی جامع برای مواجهه با

آثار معماری پدیدارشناسی هرمنوتیکی خواهد بود.3- آشکارگی جهان اثر

نکتۀ دیگری که پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر، در مورد فهم اثر هنری مورد توجه قرار داده، اعتقاد هایدگر است بر جهانی و می گشاید ما برای را عالمی30 هنری »اثر این که را برای ما آشکار می سازد. تفسیر پدیدارشناسی باید جهانی این سازد. آشکار را می گیرد شکل آن در ما تجربۀ که را تفسیر همه ابعاد الزم را پیدا می کند، ابعاد تاریخی، اجتماعی، فرم گرا، پروژه های پدیدارشناسی، پروژه های غیره. و شهری این .)1393 )دهقانی رنانی، نیستند« انتزاعی و صورت گرا باشد، خود سازنده عالم آشکارکننده باید همچنین تفسیر جهان و تجربۀ زیسته هنرمندانی که آنها را بنا نموده اند و این آثار تجلی هستی و جهان آنان محسوب می شود )موسوی و

یحیایی،20:1390(.باید توجه داشت که طبق نظر هایدگر رویارویی ما با هر پدیده از هر پدیده متکی بر پیش دانسته های31 و فهم و تفسیر ما ما است. ما هیچ گاه با ذهن خالی به سراغ پدیده نمی رویم. وقتی قرار است بنایی را تفسیر کنیم، این تفسیر بدون عنصر چه براساس که بدانیم که است مهم پس نیست، پیشین پیش فهم هایی این آثار را می فهمیم، این پیش داشت های ما نزدیک است. ما چه تصویری بناها به حقیقت اندازه تا چه از تعریفی تاریخ، فرهنگ و معماری آن زمان داریم، چه از

پدیدارشناسی هرمنوتیکی پدیدارشناسی توصیفی

ای که به زیست جهان دهندهپدیدارشناسی بر روی ساختار تجربه، اصول سازمانساختن جوهر این کند، و به دنبال روشندهد، تمرکز میشکل و معنا می

ساختارها است.

معانی تاریخی از تجربه و و بر حقیق هرمنوتیکی تفسیری است، ت کند.آن روی اشخاص و سطوح اجتماعی تمرکز میتأثیرات

طوری که به دنبال کنند، همانپدیدارشناسی را مبناگرا )بنیادی( توصیف می

اساس موقعیت تاریخی، جواب درست یا تفسیر معتبری از متن است، نه بر ای از مفسر.نامهاجتماعی و زندگی

توصیف شده دیدارشناسی هرمنوتیکی، در مقابل، غیرمبناگرا پاست، و روی معانی که از تعامل تفسیری میان متون تاریخی و

(.Manen, 1997کند )آید، تأکید میخواننده متن به وجود میکند. هدف این اندیشی را آغاز میدر تحقیق پدیدارشناسی، محقق فرآیند درون

ها( و مفروضات شخص به منظور درشدن از تعصبات )سوگیریتأمالت آگاهشدن در تجربه، بدون ا کنارگذاشتن آنها، با هدف درگیرپرانتز قراردادن آنها، ی

. این استپنداشته درباره آنچه باید در پژوهش یافت شود تصورات از پیشهای محقق بر مطالعه جلوگیری ها یا سوگیریفرضآگاهی، از اعمال نفوذ پیش

کند. می

ها و طور مشخص، سوگیریدر مقابل، در رویکرد هرمنوتیکی به شود یا کنار گذاشته فرضیات محقق در پرانتز گذاشته نمی

شود، بلکه در درون فرآیند تفسیری قرار داشته و بخشی نمی( محقق به صورت مداوم Ibid, 1997ضروری از آن هستند )

اش بدهد.توجهی به تجربهشود تا، اندیشه مهم و قابلفراخوانده می

Page 8: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

.........................................................................................................................................

20

سمانه امامی کوپائی و همکاران.

مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

معماری سنتی داریم، چه فهمی از عالم سنت داریم؟ و تصور ما تا چه اندازه به فهم مردمان آن عالم نزدیک است؟

فهم در هرمنوتیکی پدیدارشناسی روش کاربرد یافته ها: معماری سنتی

با آن که عنوان کردیم پدیدارشناسی روشی است که نمی توان برای آن چارچوب مشخصی را تدوین کرد و پژوهشگر خود به پژوهش شرایط و خود توانایی موضوع، براساس باید براساس مبانی گفته این وجود با بپردازد، طرح ریزی مسیر تحقیق راهنمای که کرد بیان را گام هایی می توان شده،

پدیدارشناسی در معماری باشد )جدول3(. باید توجه داشت که هیچ فهم و تفسیر یکتا و منحصربه فردی راه تفسیری در از معماری، ما تفسیر و فهم و ندارد وجود است و امکان تفسیری نهایی و کامل وجود ندارد32. همچنین مسیر حرکت خطی نیست، بلکه شبیه به یک دوری است که در هر زمان نیازمند بازنگری و رجوع به مراحل پیشین است

)تصویر 2(.

بحث آنچه در این برهۀ زمانی و در دوران حاکمیت کمی نگری و

جدول 3. گام های پیشنهادی در خوانش پدیدارشناسانه معماری سنتی. مأخذ : نگارندگان.

حیرت و طلب پژوهشگر -1

او نسبت به بناهای سنتی ناشی شده است. طلبی است کهه د پژوهشهگر واقه ۀالی که از حیرت، عالقه و دغدغؤشود. سال از سوی پژوهشگر آغاز میؤپژوهش با یک سلی که با جهان زندگی پژوهشگر د گیر است و مرتبط با هستی او است و مدام د طول پهژوهش بهه آن ؤااز سوی بناها صو ت نخواهد گرفت. س هشده، و تا آن نباشد داد

کردن به چیزی است. آن چیز باید به ما داده شود تا به آن بتوانیم فکر کنیم. اگر ما به چیزی توجه نکنهیم، آن چیهز فکرکردن، کند. د نگاه پدیدا شناسی فکر جوع می شود. هم به ما داده نمی

آشکارگی عالم بنا )رجوع به سنت( -2های زمانی و مکانی ایهن ای د عالم سنت، فرهنگ وتا یخ و ویژگیتردهپردازد، نیازمند مطالعات گساش د این بناها میهای زیستهزمانی که پژوهشگر به توصیف تجربه

شناسی اصطالحات و واژگهان و یها حتهی ها، یشهها، ماننامهها، زندگیها و غیره(، سفرنامهها، نقاشیآثا است. د این میان جوع به کتب، آثا هنری باقیمانده )عکس انسان است. ۀترین مناب تجربها مفید و ضرو ی است. د بازسازی عالم بناها، باید توجه داشت که زبان یکی از اصلیتفسیرها و توصیفات سایر مفسران از بنا

(های نامرتبط با بناهافهمپاالیش ذهنی )ترک پیش -3 ههایی کهه بهه آن آگهاهیم و یها ناآگاهانهه د فهرض پهیش سهازد ههای وهود د آن ا تبهای مهی ها و دانسهته فرضتفکر د معما ی سنتی، ما ا نیازمند بازنگری د پیش

د مهو د آن مان تأثیرگذا ند، همه باید بیرون کشیده شوند و مو د بازبینی قرا گیرند. فهم مجدد این آثا هنهری نیازمنهد شکسهتن سهاوتا های هنهی مها تفسیرهایههای وهود ا کنها فهرض تواند و نهه بایهد تمهام پهیش می لبته طبق نظر هایدگر مطمئناً پژوهشگر نههاست، تا بتوانیم فهم وود ا بر پایه مبانی د ستی استوا سازیم. ا

هایی که مرتبط به ات این آثا هنری نیست و برگرفته از هنیات و تفسیرهای تصو ی اوست ا باید کنا بگهذا د. ایهن پها یش د فرضبگذا د، بلکه آن دسته از پیش اوم انجام وواهد گرفت. طول پژوهش به صو ت مد

دلی و هم سخنی با فضای معماری(همانی ذهن و فضا )هماین -4کنیم. د مواجهه و ووانش یک بنای معما ی پژوهشگر باید د پیوندی نزدیک با فضها، )و نهه د نسهبتی نتیجه پژوهش مبتنی است بر نسبتی که ما با پدیده برقرا می

و ترین صو ت ممکن بیان کند. لذا باید وودش ا د مهتن )بنهای معمها ی( غوطهه ترین و والصکند تا بتواند تجا ب زیسته وود ا د صادقانههایی ا پیدا دوگانه(، اهتواند مها ا م زمانی میهای زیسته افراد دیگر هسازد، و تا جای ممکن با آن صمیمی و وویشاوند شود، و این نیاز به حضو و توجه فراوان د فضای معما ی است. تجربه

ها با فضا اتفاق افتاده باشد.به فهم اصیل نزدیک سازد که برآمده از همین نگاه باشد و د همدلی و نزدیکی آن فهم پدیدارشناسانه از فضا -5

فههم مها از معمها ی جمه اجهزان آن نیسهت. وقتهی های ما از بنا و عناصر بنیادین آن است. داشتگیرد، فهمی که مبتنی بر پیشقبل از هر تفسیری، فهمی صو ت میفهمیم، و البته کهه شهاید د مهو د هنهر نتهوان شویم، آن ا به عنوانِ چیزی میکنیم. وقتی با چیزی مواجه میها د ک میای از د لتآن ا د شبکهبینیم، چیزی می

شود و زبان تفسیر امر نافهمیدنی زبان دیگری اسهت. فهمهی کهه از فضها نافهمیدنی تبدیل می همیشه آن ا به عنوانِ چیزی فهمید، که د آن صو ت اثر هنری به امریتوانهد بهازگو گیری از عکس و اسکیس و موا دی مشابه هم میگیرد. بهرهی ما د فضا شکل میهای زیستهشود، بدون شک بخشی از آن د پی تجربهبرای ما حاصل می

ههای دیگهران تهر اسهت. تجربهه ها صرفاً برای ما اهی برای سیدن به فهم اصیلمانیم، این تجربههای زیسته نمیاشد. ما د این تجربهتجربیات زیسته پژوهشگر ب ۀکنند یا ی ساند.تواند به ما د فهم بهتر فضاهای معما ی ای همسو با پژوهشگر دا ند( هم میکنند و دغدغههایی که پدیدا شناسانه فضای معما ی ا د یافت می)آن

یافتن زبانی برای بیان -6بردا ی کند. و باید این اطمینان برای او حاصل شود که گزا شات او های مختلف یادداشتوود از فضا ا د زمان ۀباید توصیفات حاصل از تجربیات زیست پژوهشگر

ۀگیرد، لذا باید زبانی یافت که بازگوکنندجوهر و ماهیت تجربه به کمک زبان صو ت میتوصیف برگرفته از وود آثا است و نه تصو ات هنی او. باید د نظر داشت که پژوهشگر با تسلط توان بیان کرد.شود، هر توصیفی ا با هر زبانی نمیکند ولی د همین ظهو هم از وجهی پنهان میو آشکا کننده باشد. هر پدیده با زبان ظهو می

چه بیم از دست فتن آن مفاهیم ا زشمند وجود دا د.واند تا حد امکان مفاهیم معما ی سنتی ا به زبان امروز بیان کند. اگربه زبان هر دو عالم، باید بت شناسانه(های پنهان )بنیادهای هستیآشکارسازی معانی و الیه -7

شهود ا عرضهه سهازد، بلکهه نخست بر او داده مهی ۀد وهلنیست که مفاهیمی کا پژوهشگر صرفاً آن سازد.پدیده وود ا هموا ه د یک حضو و غیاب بر ما آشکا میههای های بها معنها و مههم د وصهور تجربهه تر است. مفاهیمی که از دل گزا ههای پنهان این بناها برای سیدن به مفاهیم بنیادین و اساسیهدف شناوت و فهم یه

ههای مشهابه اسهت. بیهرون کشهیدن ایهن یابد و وجه تمهایز آن بها پدیهده شود. آن ساوتا اتی که پدیده با آن معنا میزیسته پژوهشگر و همکا ان او بیرون کشیده می یک پژوهش پدیدا شناسانه وواهد بود. ۀشناسانه، نتیجهای هستیساوت

Page 9: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

ماهنامه باغ نظر، 15 )65(: 24-13/ آبان 1397............................................................

..............................................................................21 مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

تصویر2. مدل پیشنهادی استراتژی پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیکی، مأخذ : نگارندگان.

بی معنایی و گسست تاریخی از ریشه های هویتی معماری مان بیش از پیش ضروری است، اتخاذ رویکردی کیفی در مطالعات مرتبط با معماری سنتی است. فهم ما از عالم سنت محدود روش شناسی در خأل و مجهول، دوران آن از ما شناخت و امروز و در جهت احیای آن سنت مرده، ناچار به بهره گیری از رویکردهای غربی هستیم. تنها منبعی که می تواند ما را به شناخت درستی از معماری آن زمان برساند، خود آثار معماری آن دوران است. البته ما نیازمندیم تا نسبت میان خود را با آثار هنری، بر پایه ای متفاوت از تفّکر مدرن بنا سازیم. چرا که این تفّکر، این آثار را به مثابۀ اشیایی متصور می شود که در جدایی کامل از ما به سر می برد. هایدگر می گوید، اگر این آثار هنری را تبدیل به شی کنیم، شی ای که متعلّق شناسایی ما قرار می گیرد، در واقع عالم آن آثار را سرکوب کردیم، عالمی به علمی تفّکر می کند. ظهور آثار این حقیقت آن در که پدیده ها و تقلیل آنها به متعلّقات شناسایی خود و فهم آن ها از دریچۀ تصورات و مفاهیم ساختگی خود، ما را از حقیقت

آن ها دور خواهد ساخت.به باید و بفهمیم، را بناها تصوری تفکر با می توانیم نه ما خود این بناها رجوع کنیم و نه معماری را می توان کالبدی در آن شکل گیری جهان و تاریخ فرهنگ، از جدا صرف فهم امکان بناها، عالم آشکارگی بدون بنابراین نظر گرفت؛

آثار خود به رجوع نیازمند ما نیست. میّسر آن از درستی هنری و همدلی و هم زبانی با آنها، برای بیرون کشیدن مفاهیم این در آنها هستیم. پنهان الیه های آشکارکردن و بنیادین آن فکری، چارچوب های به رسوخ با شود سعی باید میان ببینیم و کنیم، تولید دوباره را دست رفته از معنوی عالم سنتی معمار است. بوده آن پشت در حکمت هایی چه که به جهان معرفت شناسانه ای و دیدگاه هستی شناسانه با چه می نگریسته. فهم آن عالم برای فهم هنر و معماری آن دوران و فهمی که مردمان آن دوران از معماری داشتند بسیار مهم

است، و تفاسیر ما بدون شک متکی به آن خواهد بود.

نتیجه گیریدر این پژوهش به دنبال رسیدن به رویکرد و روشی مناسب، برای مواجهه با معماری پیشامدرن )سنتی( خود بودیم. نتایج در که پدیدارشناسی روش و رویکرد تفکر، می دهد نشان با تفکر سنتی، و در نقد به دیدگاه مدرن به نگاهی نزدیک راه و در است انسان و جهان رابطه از یگانه ای دنبال طرح رسیدن به حقیقت و ذات پدیده، تنها منبع شناخت را رجوع و بنیادین مفاهیم آشکارسازی جهت در پدیدارها خود به ناگفته های آنها می داند؛ و ارتباط و درگیری با بناها را منوط به کارگیری و حضور تمامی حواس در فهم معماری دانسته

Page 10: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

.........................................................................................................................................

22

سمانه امامی کوپائی و همکاران.

مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

و همچون تفّکر سنتی معماری را هنری برای زندگی می داند است، زندگی و معماری رابطۀ مجدد احیای دنبال به و سنتی معماری چیستی فهم برای مناسبی روش می تواند باشد. از طرفی توصیفات ما از بودن در آثار معماری وابسته هرچند است، ما پیشین فهم و مفروضات و دیدگاه ها به از هرمنوتیکی رویکردی لذا انگاریم. نادیده را آن بخواهیم تجربه میان ارتباط و پیوند به توجه با که پدیدارشناسی، و تفسیر، هرگونه توصیف ما را از بناها هرمنوتیکی می داند، به معتقد و می داند زمان مند و تاریخی را بناها از ما فهم و فهم جهت در می تواند است، هنری آثار عالم آشکارگی تفسیر درست معماری، که هنری است شکل گرفته در زمان درک به را ما می تواند و باشد مناسب استراتژی مکان، و

اصیل تری از معماری دوران سنت برساند.در پایان باید توجه داشت که مواجهه ما با یک بنای سنتی، و تالش ما برای فهم و خوانش آن اثر، ما را به یک مترجم شبیه می سازد، مترجمی که بین دو دنیا ایستاده است و قصد دارد آن دنیای بیگانه را، که با وجود تعلق خاطری که به آن کند. تفسیر امروز زبان به را است مجهول برایمان داریم، اگرچه تفسیر ما هیچ گاه پایانی ندارد، ولی می توان مسیری را که ما را در خوانش پدیدارشناسانه و فهم اصیل از چیستی و حیرت گام، هفت در را رساند یاری سنتی مان معماری و این همانی ذهن پاالیش ذهنی، بنا، عالم طلب، آشکارگی و بیان برای زبانی یافتن فضا، از پدیدارشناسانه فهم فضا،

آشکارسازی معانی پنهان ترسیم کنیم.

پی نوشت هاحاصل را معاصر معماری نابسامانی ریشه هایدگر از تبعیت به شولتز .1بی معنایی و بی هویتی می داند و معتقد است که انسان معاصر حس تعلق خود توجه مورد کمیت ها تنها امروز جهان در است. داده دست از مکان ها به را

قرارگرفته اند )نوربرگ شولتز، 1393: 17(. فضا، به توجه عدم مواردی همچون دکتری خود، رساله در پورمند آقای .2برخورد توصیفی، عدم توجه به مفاهیم، عدم ترغیب به اندیشه، عدم توجه به جریان اصلی تاریخ، عدم توجه به خاستگاه فکری تاریخ را برای نقد مطالعات

تاریخ نگارانه و سبک شناسانه بیان کرده اند )پورمند، 1386: 58-55(.هرمنوتیکی پدیدارشناسی از متأثر خود روش شناسی در مانن ون مثاًل .3هایدگر، شش گام عملیاتی را بیان می کند: 1- روی آوردن به ماهیت تجربۀ داده ها تحلیل -3 شده. زیسته که شکل همان به تجربه بررسی -2 زیسته پدیدارشناختی نگارش -4 هرمنوتیکی« پدیدارشناختی »تأمالت کمک به در تعادلی برقراری پدیده 6- با قوی و ارتباط مستمر هرمنوتیکی 5- حفظ

.)Manen, 1997( بافت با در نظرگرفتن همزمان کلیت و اجزاء آنسه به معتقد محیطی مطالعات در پدیدارشناس، محقق سیمون دیوید .4محقق شخص: اول پدیدارشناسی است. پدیدارشناسی پژوهش در رویکرد بررسی برای اساسی عنوان به پدیده از خود )مستقیم( اول دست تجربه از کیفیات و مشخصات و ویژگی های خاص آن استفاده می کند. پدیدارشناسی سوم شخص )اگزیستانسیال(: پایه و اساس تعمیم در این تحقیق، تجربه ویژه افراد Seamon & K.Gill, ( و گروه هایی است که درگیر موقعیت های واقعی هستندشی )هرگونه متون تفسیر پایه بر روشی هرمنوتیکی، پدیدارشناسی .)2016فیزیکی( است که به نوعی با معنای انسانی آغشته شده و پژوهشگر باید راه هایی

.)Seamon, 2000( را برای کشف معنا از خود پدیده به دست آورددر البته که پرتویی پروین خانم پژوهش به کرد اشاره می توان 5. همچنین

بستری خارج از عالم سنت صورت گرفته است.6. بحث دربارۀ سنت، جز با خروج از سنت که خود به معنای پایان حضور زنده و زاینده سنت است، امکان پذیر نیست )فیرحی، 1392: 34(.. در واقع تا زمانی که سنت عنصر بنیادین از حیات معنوی یک قوم باشد امکان پرسش فلسفی از

آن وجود ندارد )طباطبائی، 1374(.7. ما باید از غرب متدولوژی یاد بگیریم، روش یاد بگیریم و از غرب بیاموزیم که چگونه خود را شناخته و با دیدی انتقادی شناخته است و بعد آن را بومی

کنیم )حائری، 1393: 24(.8. پارادایم ها براساس ویژگی هایشان به چهار دسته تقسیم می شوند: 1-اصالت پساساختارگرایی نظریه انتقادی4- تفسیرگرایی3- تحصیلی)اثبات گرایی(،2- سه و کمی روش زیربنای اول پارادایم .)1391 )بازرگان، )ساختارگرایی(؛

پارادایم دیگر زیربنای روش کیفی است.9. معیارهای مهم برای اعتبار تحقیق : نشان دادن حساسیت و همدلی، استفاده

.)Seamon & K.Gill,2016: 130( از سه سوسازی، بررسی اعضای تحقیقبه که است گشودگی از حالتی برای تالش پدیدارشناسان اولیۀ هدف .10موجب آن پدیده مورد مطالعه می تواند به طریقی جامع و درست، بدون ممانعت

.)Moran, 2005( توسط هر دیدگاه از قبل مفروض نظری، درک و توصیف شودو روشنی : اعتماد قابل و مناسب توصیف هایی جهت نسبی معیارهای .11

وضوح، درستی و صحت، غنا و پرمایگی، دقت و ظرافت )پرتویی، 1392(توصیفی که می کند تالش خاص، موقعیت های بر تمرکز با پژوهشگر .12بدون هست که آن گونه ممکن جای تا را تجربه اش از بی واسطه و مستقیم

توضیحات علی یا تعمیم های فلسفی ارایه دهد.13. رجوع به منابعی ادبی مانند شعر، اشکال داستانی مانند رمان ها و داستان های

کوتاه، منابعی برای بیان تجربه های بنیادین زندگی هستند.14. آثار هنری )یا دیگر آثار هنری( یکی از منابع مهم تجربه های زیسته هستند.

15. از منظر پدیدارشناسی، هیچ ارتباط دوگانه بین جهان و انسان یا مردم و محیط وجود ندارد. و تنها یک صمیمیت، درهم تنیدگی و آمیختگی بین انسان و جهان وجود دارد )Seamon, 2013(. پدیدارشناسان ساختمان ها را به عنوان که چگونه طراحی می کنند مثاًل سؤال و می کنند مطالعه زیست جهان یک ساختمانی خاص در حفظ کردن یا تضعیف زندگی، فعالیت ها و نیازهای کاربران

)Seamon, 2017( آن ساختمان نقش بازی می کند؟16. بحران دوران جدید بحران پیوستگی مکانیکی و مرگ سپهر زیست است. از نظر هایدگر راه حل، احیای دوبارۀ زیست جهان است )شایگان فر، 1391: 30(17. این رهیافت پدیدارشناسانه نزد متفکرانی همچون پاالسما، زومتور، هال و غیره دیده می شود. پاالسما با اذعان به از دست رفتن قدرت ارتباطی معماری در دوران معاصر، معنا در معماری را به توانایی آن در به نمایش درآوردن حضور انسانی و تجربه فضایی اثر متکی می داند )پاالسما، 1388: 11(. استیون هال معتقد است که معماری بیش از دیگر صور هنر، درگیر ادراکات حسی بی واسطۀ ماست. تنها معماری است که می تواند تمامی حواس و تمامی پیچیدگی های ادراک را برانگیزد. از دیدگاه زومتور هم یک اثر معماری صرفاً زمانی می تواند از کیفیت های یک اثر هنری برخوردار شود که بتواند تمام حواس، نه فقط چشم را

تحت تأثیر قرار دهد )زومتور، 1394الف: 25(.18. جهان به یک سیاحت خوشایند بصری اما بدون معنا بدل شده )پاالسما، 1388: 33(. واقعه بنیادین دوران مدرن از نظر هایدگر، تنزیل عالم هستی به

جوهر تصویر است.19. معماری برای استفاده ما ساخته می شود و زمانی به باالترین سطح کیفیت

خود نائل می شود که هنر کاربردی تلقی شود )زومتور، 1394ب: 83(. 20. علم مدرن با نگاهی یک سویه به پدیده ها، یا به قول هوسرل، با آغازکردن از قوانین نفع به را پدیده ها بر حاکم تعادل بود، ساخته خود که دنیایی از پیش معین شده و خودخواسته ای که بر هستی تحمیل کرده بود بر هم زد و

تفّکر ابزارمدارانه را بر امور و پدیده ها حاکم کرد )نوربرگ شولتز، 1393: 16(.21. شولتز بحران دنیای معاصر بر انسان ها را ناشی از سیطرۀ ادراک انتزاعی- علمی می داند. او راه حل خروج از وضعیت کنونی را بازگرداندن بعد شاعرانۀ زندگی به انسان ها دانسته و دستیابی به آن را از طریق بازگشت به خود چیزها

می داند )همان، 1393: 10(.دکارتی سنت در می شناسد. باز را پدیدارها حقیقت پدیدارشناسی، .22"تصویر"،"عین ادراکی" یا "یک نماد" تنها در ذهن ممکن است. اما از منظر پدیدارشناسی، پدیدارها شیوه هایی هستند که اشیاء در آنها می توانند باشند.

اشیا آن گونه که هستند پدیدار می شوند )ساکالوفسکی، 1395: 57-56(.23. هرمنوتیک علم تأویل و تفسیر است. به هنگام تأویل و تفسیر، شئ از خفا

Page 11: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

ماهنامه باغ نظر، 15 )65(: 24-13/ آبان 1397............................................................

..............................................................................23 مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

بیرون آورده می شود و سپس به مرحلۀ فهم در ساحت هستی شناسانه خود نائل می شود )پالمر، 1377: 142(.

)هایدگر(، وجودی پدیدارشناسی )هوسرل(، متعالی پدیدارشناسی .24پدیدارشناسی هرمنوتیکی )گادامر(، پدیدارشناسی زبان شناسانه )دریدا و فوکو(

و پدیدارشناسی اخالقی )مکس شلر(؛ )بودالیی، 1395: 23(.در که هرمنوتیکی پدیدارشناسی پدیدارشناسی، نوع دو به کرسول .25در که توصیفی پدیدارشناسی و است برجسته مانن وان روش شناسی

.)Creswell, 2007( روش شناسی موستاکاس دیده می شود، اشاره می کندخواه را، معنا که بشری منسجم بیش و کم آفرینش هر یعنی متن .26برمی انگیزاند غیره و )فطری( درونی زیبایی شناختی، احساسی، عقالنی،

)Seamon,2014(. برای مثال، رمان، مجسمه، عکس، فیلم، آهنگ، رقص، آداب )Seamon, 2015( و رسوم، مبلمان، ساختمان

27. برخی از تفاسیر نسبت به سایرین نکته سنج تر و در هماهنگی بیشتر با متن به نظر می رسند. برتافت سه حالت از درک و برداشت از متن را بیان می کند:

.)Bortoft, 2012(2- درک مشارکتی، 3- تخصیص ،)1- )جذب، تشبیهدر توصیف و تفسیر اعتبار برای معیاری عنوان به را 28. چهار دستورالعمل پژوهش های پدیدارشناسی و هرمنوتیکی عنوان می شود: 1- جامعیت، 2- عمق

.)Wachterhauser, 1996(معنایی، 3- فراگیری، 4- ساختار معماریبر بی واسطه که است معناهایی کشف هرمنوتیکی پدیدارشناسی غایت .29

شهود، تحلیل و توصیف ما آشکار نمی شوند )اسپیلبرگ، 1392: 1023(.او به جای زیست جهان هوسرل به کار 30. عالم واژه ای هایدگری است، که می برد، البته با تغییرات زیادی. عالم همان ظهوری است که برای ما حاصل شده است. یعنی اشیا و همه چیز. پس عالمی به استناد وجود من است، و من شرط

ظهور این عالم هستم )ریخته گران، 1393: 132(.31. هر واگشایی )تفسیر(، پیش داشت، پیش دید و پیش دریافت خود را دارد )هایدگر، 1394: 520(. براساس آموزه های هایدگر می توان گفت، با ذهن خالی و بدون هرگونه پیش داوری نمی توان سراغ چیزی رفت و آن را فهمید. بلکه هر فهمی همواره در تصوری اجمالی در مورد موضوع شروع می شود )طریقت پور

و صافیان، 1393(.32. نوشتار پدیدارشناسانۀ ما مبتنی بر این ایده است که هیچ متنی هرگز کامل نیست، هیچ تفسیری هرگز کامل نیست، هیچ توضیح و شرح معنایی، نهایی )https://www.phenomenololin.com( نیست، هیچ بینشی رها از چالش نیست

فهرست منابعدرآمدی پدیدارشناسی. جنبش .)1392( هربرت. •اشپیلبرگ،

تاریخی.ج.2 ت : مسعود علیا، تهران: مینوی خرد، ج دو.• امامی سیگارودی، عبدالحسین، دهقان نیری، ناهید، رهنورد، زهرا و علی دو پدیدارشناسی، کیفی: تحقیق روش شناسی .)1391( سعید. نوری،

فصلنامه پرستاری و مامایی جامع نگر، )68(: 63- 58.نشر تهران: پدیدارشناسی. تحقیق روش .)1395( حسن. بودالیی، •

جامعه شناسان.آمیخته. و کیفی تحقیق روش های .)1391( عباس. بازرگان، •

رویکردهای متداول در علوم رفتاری. تهران: دیدار.در تأویل نظریه های هرمنوتیک: علم .)1377( ریچارد. پالمر، •فلسفه های شالیرماخر، دیلتای، هایدگر، گادامر. ت: محمد سعید حنایی

کاشانی. تهران: هرمس.• پرتوی، پروین. )1392(. پدیدارشناسی مکان. تهران: متن.

• پاالسما، یوهانی. )1388(. چشمان پوست، معماری و ادراکات حسی. ت: رامین قدس. تهران: گنج هنر.

معماری طراحی بر فلسفی تفکر تأثیر .)1386( حسنعلی. •پورمند، معاصر. رسالۀ دکتری معماری. دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده معماری

و شهرسازی.مجله باش. خویشتن خصال فرزند .)1393( محمدرضا. حائری، •

معماری و فرهنگ، )53(: 25-19.

تهران: هنر. پدیدارشناسی در گفتارهایی .)1387( محمود. •خاتمی، انتشارات فرهنگستان هنر.

• دهقانی رنانی، رضا. )1393(. تجربه مکان؛ زمان مندی و روایت مندی، هنر. و معماری تئوری و تاریخ اندیشی هم مجموعه سخنرانی های از شهید دانشگاه شهرسازی. و معماری دانشکده نظریه پژوهشی. هسته

بهشتی.شرح هنر، با آن نسبت و حقیقت .)1393( محمدرضا. •ریخته گران،

رساله ای از مارتین هایدگر. تهران: انتشارات سوره. • زومتور، پیتر. )1394(ب. اتمسفر. ت: علی اکبری. تهران: پرهام نقش.

• زومتور، پیتر. )1394(الف. معمار اندیشی. ت: علی رضا شلویری. تهران: انتشارات حرفه هنرمند.

• ساکالوفسکی، رابرت. )1395(. درآمدی بر پدیدارشناسی. ت: محمدرضا قربانی. تهران: نشر گام نو.

• شایگان فر، نادر. )1391(. زیبایی شناسی زندگی روزمره، دیویی و هنر پاپ. تهران: هرمس.

• طباطبائی، سید جواد. )1374(. ابن خلدون و علوم اجتماعی، تهران: طرح نو.

پژوهش روش .)1393( جواد. محمد صافیان، و حسن طریقت پور • :)14( فلسفی، پژوهش های نشریه زمان(. و )وجود کتاب در هایدگر

.71-92• فیرحی، داوود. )1392(. قدرت، دانش و مشروعیت در اسالم. تهران:

نشر نی. •کرسول، جان. دبلیو. )1394(. طرح پژوهش )رویکردهای کمی، کیفی مؤسسه تهران: علی صالحی. و دانائی فرد ترکیبی(. ت: حسن شیوه و

کتاب مهربان نشر.فلسفه. از مرزهای بیرون پدیدارشناسی یزدان. )1394(. • منصوریان،

مجله اطالعات حکمت و معرفت، 10)6(: 11-5.محمدپور، احمد. )1392(. روش تحقیق کیفی، ضد روش )منطق و •

طرح در روش شناسی کیفی(. جلد اول. تهران: جامعه شناسان.دیدگاه دو مقایسه .)1390( علی. یحیایی، و سیدرضی موسوی، •پدیدارشناسی و تاریخی نگری در بررسی هنر اسالمی. فصلنامه قبسات،

.218-191 :)60(روش مثابه به پدیدارشناسی بر درآمدی .)1393( ریحانه. نادعلی، •دانشکده هنر، پژوهش ارشد کارشناسی نامه پایان هنر. در پژوهش

معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان.• نوربرگ شولتز، کریستیان. )1393(. گزینه ای از معماری: معنا و مکان.

ت: ویدا نوروز برازجانی، تهران: پرهام نقش.• هایدگر، مارتین. )1394(. هستی و زمان. ت: سیاوش جمادی، تهران:

هرمس.

• Bortoft, H. )2012(. Taking appearance seriously. Floris, Edinburgh.• Creswell, J. W. )2007(. Qualitative Inquiry & Research Design, choosing among five Aproaches. London: Sage publications. • Laverty, S.M. )2003(, Hermeneutic Phenomenology and Phenomenology: A Comparison of Historical and Methodological Considerations, International Journal of Qualitative Methods, 2 )3(: 1-29.

Page 12: یرامعم یتسیچ مهف رد شور هلأسم هب یخساپ ... · 2020. 8. 31. · رظن یزاسرهش و یرامعم ،رنه هدکشهوژپ یشهوژپ یملع

.........................................................................................................................................

24

سمانه امامی کوپائی و همکاران.

مجله علمی ـ پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر

• Moran, D. )2005(. Edmund Husserl: Founder of Phenomenology, Cambridge, UK: Polity.• Seamon, D. )2000(. A way of seeing people and place. Phenomenology in environment-behavior research, Theoretical perspective in environment-behavior research, Plenum publishers, New York.• Seamon, D. )2008(. A Phenomenology of Inhabitation: The Lived Reciprocity between Houses and Inhabitants as Portrayed by American Writer Louis Bromfield sciences. In Hermeneutics and modern philosophy, ed. Wachterhauser, B. R., 219–40. Albany, NY: State University of New York Press.• Seamon, D. )2013(, Lived bodies, place, and phenomenology: implication for human rights and environmental justice, Journal of human rights and environment, 4)2(:143-166.• Seamon, D. )2014(. A phenomenological and hermeneutic reading of Rem Koolhass Seattle public library, Buildings as Lifeworlds and Architectural Texts. pre-publication draft of a chapter for an edited volume on interdisciplinary research perspectives in architecture, ed. Dalton, R. & Hölscher, C., © 2014 David Seamon.

• Seamon, D. )2015(, Hermeneutics and Architecture: Building in Themselves and Interpretive Trustworthiness, final draft of a chapter prepared for Hermeneutics, Space, and Place, ed. Janz, B., Springer Publishers.• Seamon, D. & k.Gill, H. )2016(. Qualitative Approaches to Environment–Behavior Research, Understanding Environmental and Place Experiences, Meanings, and Actions. In Research Methods for Environmental Psychology, Edited by Gifford, R. First Edition.New York:Wiley.• Seamon, D. )2017(, Architecture, Place, and Phenomenology: Buildings as Lifeworlds, Atmospheres, and Environmental Wholes. Final draft of a chapter for Phenomenology and Place, ed. Donohoe, J., forthcoming 2017.• Manen, M. )1997(. Researching lived experience: Human science for an action sensitive pedagogy. 2nd Ed. The Althouse Press, London.•Wachterhauser, B. R. )1996(, Must we be what we say? Gadamer on truth in the human,Available from: http://www.phenomenologyonline.com/inquiry/ writing.-

COPYRIGHTS Copyright for this article is retained by the author)s(, with publication rights granted to the Bagh-e Nazar Journal. This is an open-access article distributed under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution License )https://creativecommons.org/licenses/by/4.0/(.

نحوه ارجاع به این مقاله

امامی کوپائی، سمانه و نوروزبرازجانی، ویدا و صافیان محمد جواد. 1397.پدیدارشناسی؛ پاسخی به مسئله روش در فهم چیستی معماری )پیشامدرن سنتی(. باغ نظر، 15 )65( : 13-24.

DOI10.22034/bagh.2018.74075URL: http://www.bagh-sj.com/article_74075.html