Top Banner
260

Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

Mar 03, 2023

Download

Documents

milad vandaee
Welcome message from author
This document is posted to help you gain knowledge. Please leave a comment to let me know what you think about it! Share it to your friends and learn new things together.
Transcript
Page 1: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6
Page 2: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6
Page 3: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6
Page 4: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6
Page 5: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

1

ي مجلّه

)علمي ـ تخصصي(

«وكاو كند» شناسي دانشجويي باستان انجمن علمي

دانشگاه آزاد اسالمي واحد همدان

1391 پاییز و زمستان

چهارمسال

6 شماره

(1393چاپ: پاییز زمان)

Page 6: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

2

2012

سال ی

پرفاجعه برایا ی

راننش

اس ی

نامه کندوکاو دو فصل

انجمن دانشجویی باستان شناسی دانشگاه آزاد صاحب امتیاز:

اسالمی واحد همدان

و فرهنگ و زبان های باستان شناسیباستانزمینه انتشار:

ویدا نداف مدير مسؤول:

میالد وندائی سردبیر:و مؤسس

:هیأت تحريريّه University of California, Irvine استاد دکتر تورج دریایی

دانشگاه تهران استاد نیکنامی دکتر کمال الدین

دانشگاه تهران دانشیار نشلیدکتر حسن فاضلی

مرکز نشر دانشگاهی دانشیار دکتر کامیار عبدی

دانشگاه سیستان و بلوچستان دانشیار ریندکتر رضا مهرآف

دانشگاه سیستان و بلوچستان دانشیار دکتر سید رسول موسوی حاجی

دانشگاه بوعلی سینا همدان دانشیار دکتر یعقوب محمدی فر

دانشگاه آزاد اسالمی واحد همدان استادیار نژادروشنی محمد علی دکتر

دانشگاه بوعلی سینا همدان استادیار دکتر عباس مترجم

دانشگاه بوعلی سینا همدان استادیار دکتر کاظم مالزاده

علی سینادانشگاه بو استادیار دکتر محمد ابراهیم زارعی

Free University of Berlin استادیار دکتر حمید فهیمی

دانشگاه آزاد اسالمی واحد همدان استادیار بخشدکتر رؤیا تاج

طراح جلد: شروین حسینی

نشان: میالد وندائیلوگو و طراح

: زهره عباسیمترجم و ویراستار انگلیسی

باشد، همچنین عقايد و نظرهاي مندرج ي واحد همدان محفوظ ميحقوق كلیه مقاالت براي دانشگاه آزاد اسالم

در ويرايش و چاپ مقاالت آزاد استدر اين نشريه لزوماً مبین رأي و نظر مسئوالن مجله نیست و نشريه

Page 7: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

3

نحوه پذيرش مقاالت

.. ارائه شده باشد. .مینارهای داخلی و خارجی، مجالت وها، س . مقاالت نباید پیش از این در نشریات، همایش1

سطر( تجاوز نکند. 20)هر صفحه صفحه ماشین نوشت 30هر مقاله از . طول2

کلمه( باشد. 250)حداکثر ل: عنوان، چکیده فارسی و انگلیسیهای تألیفی شام . مقاله3

کلمه( به 250)حداکثر ای از ترجمه فارسی را هآن و چکیدشناسی ای از متن اصلی مقاله، مشخصات کامل کتاب . در صورتی که مقاله ترجمه است نسخه4

همراه مقاله بفرستید.

شناسی و تاریخی و نیز ضبط التینی اعالم تاریخی و جغرافیایی بالفاصله بعد از اصالح یا نام های فرنگی اصطالحات باستان های ترجمه شده معادل ـ در مقاله

در داخل پرانتز آورده شود.

نده یا مترجم در برگی جداگانه و به ترتیب زیر ضروریست: . ارسال مشخصات نویس5

( E-mial)ره تلفن، نشانی و پست الکترونیکینام و نام خانوادگی، سمت، مرتبه علمی، محل خدمت، محل تحصیل در تمامی مقاطع، شما

. ارجاعات مقاله به شکل زیر باید تنظیم شود: 6

و ...( را براساس نام خانوادگی مؤلف و ترتیب الفبایی تنظیم و در صورت چند زبانه بودن منابع ابتدا منابع فارسی و )کتاب، مجله، روزنامهی منابع مقاله ـ کلیه

سپس غیر فارسی ذکر شوند.

طاليي، حسنمانند:

عصر مفرغ ایران، تهران، نام ناشر. 1385

Alizadeh، A.

2009 "Prehistoric mobile pastoralists in South-Central and Southwestern Iran" In Nomads، Tribes & State in

Ancient Near- East، edited by Jeffrey Szuchman، pp. 129-145. Oriental Institute Seminars No. 5. Chicago: The

Oriental Institute of The University of Chicago. هر جایی که احتیاج به ذکر منبع بود پرانتز باز کنید؛ ابتدا نام مؤلف، سپس سال انتشار منبع و بعد صفحه مورد نظر را بنویسید. در خود متن مقاله، ـ

(Alizadeh, 2009:135)و یا: (1385:114مانند: )طالیی،

ـ در صورت استفاده از منابع اینترنتی، ذکر آدرس سایت و تاریخ استفاده از آن ضروری است.

شرح و منبع باشند. ،دارای شماره آن ها... تمامی ز عکس، طرح، نقشه، جدول، نمودار و. در صورت استفاده ا7

ـ عالئم اختصاري:

ص: صفحه ج: جلد

ـ.ش: هجری شمسی صص: صفحات ه

ـ.ق: هجری قمری ق.م: قبل از میالد ه

م: میالدی متو: متولد

ش: شماره : متوفافو

د: دوره همان: منبع پیشین

همان جلد و همان صفحههمانجا: منبع پیشین؛

ی علوم و تحقیقات، همدان، شهرك مدنی، بلوار پرفسور موسیوند، دانشگاه آزاد اسالمی واحد همدان، دانشکده»توانید به عنوان سردبیر نشریّه و به نشانی مقاالت خود را می

ارسال فرمائید و یا به آدرس اینترنتی زیر ایمیل کنید. « شناسی گروه باستاندفتر

[email protected]ايمیل: : مجلهارتباط مستقیم با

Page 8: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

فهرست مطالب

صفحه عنوان

6 ..................................................................................................................................... سرمقاله

یادی از بزرگان 10 ................................................................................................................................ ايرج افشار

مقاالت 15 .......................................................................... استاني در مادستان(از هگمتانه تا گودين)يک راه ب

خسرو محمدی

با تمركز بر اشیا و داده هاي باستان شناسي مکشوفه از هخامنشي و مبادالت بازرگاني در دوره بررسي تجارت

37 ................................................................................................ گنجینه هاي منتسب به هخامنشیان

مهران نوروزی، علی اصغر سلحشورسامر نظری،

57 ................................................ ساخت، تزيین(مبلمان در فرهنگ اورارتو)با نگرشي بر جنس، تکنیک

وحید شاهسوارانی، فرزانه لطفی قرایی

77 .................. مطالعه موردي: بناي بازه هور -هاتحول در ساختار معماري مذهبي دوره ساساني؛ آتشکده

علی هژبری

125 ............................................................. ، اردشیر اول يا شاپور اول؟Iنقش برجسته ساساني دارابگرد

میالد وندائی

ـ مکاني سنگ نگاره هاي 158 ................................................................ ساساني دورهتحلیل موضوعي

مریم صابری

177 .................................. مذهبي حضرت قیدار نبي)ع( در شهرستان خدابنده)قیدار( -مجموعه تاريخي

مهدی بختیاری

ترجمه درون منطقه اي تماسو كشاورزي گیاه، استفاده زيست، شناسي برروي محیط گیاه باستان ديدگاه

196 ............................................................................................................ ايران غرب و جنوب در

جمه: شراره قاسمی: نائومی میلر؛ ترنویسنده

206 ........................................................................................... شطرنج و تخته نرد در پارس ساساني

مترجم: شهره بهفر؛ نویسنده: تورج دریایی

Page 9: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

یادداشت و نقد 231 ............................ باستان شناسي ايران كشف افق هاي جديد در علمي، خالقیت و نوآوريفلسفه ي

وحید شاهسوارانی

234 ................................................................... استان لرستان و معرفي مراسم چهل منبري در بررسي

قزوینی شادی

رخ در رخ 243 ................................. سید محمد بهشتي)مصاحبه با رسانه ها نبايد بگذارند میراث فرهنگي سیاسي شود

مرجان حاجی رحیمی

English Abstracts .............................................................................................................. 248

Page 10: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

6

سرمقاله

صفر كه باشي،

!ماني خواني و همیشه مي همیشه مي

سرمقاله: همای از جان خود سیری...

...که خاموشی نمی گیری.

لبت را چون لبان فرخی دوزند...

تو را در آتش اندیشه ات سوزند...

هزاران فتنه انگیزند...

، بـرای خریـد کتـاب هـای سری به کتابفروشی افتخـارزاده زدم قالب بودم و طبق عادتپنج شنبه صبح در حال قدم زدن در ان

بر دارید که افتخارزاده مدتی است اعالم خودمختاری کرده و پاتوق باستان شناسان شده؛ در حال تعریـف داشـتم کتـاب ، خجدید

ه نام باستان شناسی که عضو هیئـت علمـی ترجمه یکی از اساتید ب به کتابی جلب شد کهتوجهم های جدید رو وارسی می کردم که

را که دیدم، نام مترجم دوم نیز به چشمم آمد و یـاد آوردم کـه ایـن متـرجم بـی نـوا کـه به نام تر از خود بود. جلد کتاب دانشگاهی

دست بر قضا از دوستانم بود، در حال ترجمه کتابی بود؛ با دوست تماس گرفتم و کاشف به عمل آمد که این همان کتابی است کـه

هیچ ناشری جرات چـاپ که اسم و رسم شاخصی نداشته، مدت ها در حال ترجمه آن بوده است، اما پس از اتمام کار، از این روی

کتاب را به خود نداده، پس به ناچار از آن استاد محترم دانشگاه محترم تر، درخواست کمک کرده و آن استاد محترم، با این شرط که

دست دوست ما می رسد، نام او هم در جلد کتاب آورده شود به او قول کمک داده است؛ کتاب چاپ می شود و زمانی که کتاب به

جهـان در کمال ناباوری نام آن استاد را به عنوان نفر نخست می بیند، و انتشارات محترمی که کم از آن دانشگاه معتبر ندارد و البـی

، تنها پیرامون دایره ی باطل خود می چرخد نیز آن کتاب را چاپ و روانه ی بازار کرده است. دوست عزیـز مـا، دسـتش از شمولش

المی از کامش ان و زمین کوتاه و دادش به جایی نمی رسد و از ترس این که همان استاد محترم، دردسری برایش درست نکند، آسم

و از دیوار کوتاهش آن استاد به راحتی باال می رود. شنیده نمی شود

ایران و به ویژه جامعه باستان شناسی این تراژدی تنها یک نمونه از برهنگی و بی اخالقی علمی است که امروزه در جامعه آکادمیک

شکل گرفته، و این ناهنجاری سنتی و نامتعارف، زیر پوستی تبدیل به یک فرهنگ برای استعمار نسل جدید دانشجویان شده است.

کـه نیاز به یادآوری ندارد که چه مربیانی که به زور و ضرب و بهانه ی وزارت علوم، دانشجویان را مجبور کردند و مـی کننـد

Page 11: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

7

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

در مقاالت خود، نام استادان راهنما و مشاور را می بایست به عنوان نفر نخست بیاورند و همـین مربیـان دو روز پـیش، اکنـون لقـب

مربیانی که نه سـبک نوشـتاری هم فالوده نمی خورند. قجریدانشیار و استاد را در جایگاه علمی خود می بینند و دیگر با ناصرالدین

و نه مشی فلسفی و دیدگاه علمی تا بتوان البالی واژگان مقاالت و کتاب هایشان آن ها را شـناخت و ریشـه مشخصی دارند، و قلم

ت مـی بیننـد و دانشـجویان عالقمنـد و ویابیشان کرد. ایشان علم و خرد را امروزه، همچو حجره ایی بـرای داللـی و گـردآوری ـر

ن روت و شهرت.باهوش را همچو کارگرانی برای هرچه بیشتر انباشتن ای

است؛ بی شک کسی از یاد نمـی بـرد و اگـر هـم ندیـده « پدرخواندگان» و آن هم لقب ،نسل جدید نامی برای این افراد برگزیدند

ای خویشـتن بـا حـالتی ناهنجـار از جـ ،در یک همایش بین المللـی چگونه باشد، حتماً شنیده است که یکی از همین پدرخواندگان،

پشت تریبون را دزد علمی و پژوهشی خطاب کرد و پیراهن عثمان از هـم دریـد، تـو گـویی آن دانشـجو انبرخواست و آنچنان جو

!قرار گیردخشم قضاوت و دچار جنایتی هولناك شده است و می بایست اینگونه در بین جمع مورد

ر می گیرد. روزی دوستی بـرایم از یـک این برهنگی علمی تنها در چاپ کتاب و مقاله نیست، بلکه دزدی ایده و خالقیت را نیز در ب

بی صـدا ،ببین مرد» تم:آرام صدایش کردم و در گوشش گف ن کار را بکنیم چقدر خوب می شود؛ایده سخن می گفت که اگر فال

تا نبینی و نشنوی دو فردای دیگـر بلند نکن، شانفکر کن و صدای روح و خردت را در همان افکارت تا زمان جامه ی عمل پوشاندن

در این بین بی شـک الزامـات وزارت علـوم، در بـه وجـود آوردن «.به آن آویزان کرده اند شش دانگ به نام خود سند منگوله دار

یابی نیست، هر چند تمی که در هیچ کجای دنیا قابل رداپیدمی مجالت آی اس آی، علمی پژوهشی و غیره، غیر قابل انکار است؛ سیس

ه این یکی باشد! مزیت هایی که از منظر امتیاز دهی برای ارتقاء درجه علمی و همچنـین در دریافـت ما کجایمان به دنیا شبیه است ک

برای این آقایان ترتیب داده اند، راه را برای استعمار نسل جدید به خوبی شوسه کرده و با دانش همین جوانان راه را گزافپاداش های

نیز پدرخواندگان سنگ فرش کرده اند.

یگری هم هست؛ آنجایی که قراردهای متعدد با سازمان میراث فرهنگی بسته می شود و پول های گزاف به حساب آقایانی اما گیر د

طه می زنند و نه به خود زحمت می دهند و گزارش کار را تحویل حوسری به آن م ،ریخته می شود که نه تا آخر آن حفاری یا بررسی

! آخر این چه کاری است؟! مگر می شود آدمی قرارداد حفاری ببندد و سر حفاری برود، سازمان یتیم مانده ی میراث فرهنگی دهند

تازه از آن بیشتر به کسی هم جواب پس دهد یا به سازمان گزارش کار تحویل دهد، جلل خالقاً و شاپوراً! مگر کسی هم یافت می شود

...، یا تازه از فرنگ برگشته و هنوز چو گیر استسواد بی یا تازه کار است، یایافت شود کسی که چنین کاری کند. اگر هم

در دوران کارشناسی، ترم باالیی ها به ترم پایینی ها همیشه می گفتند دانشجویی که سر کالس برود دانشجو نیست، دانشجو سر کالس

و گـزارش کـار تحویـل دهـد! مگر داریم کسی حفاری برود ؛است حال روایت این آقازادگان رفته باید امتحان دهد و قبول شود.ن

گزارش حفاری را ندیده باید بداند زیر آن محوطه چه چیز یافت می شود. ،پژوهشگر

باری، این ها را گفتم، نه برای آن که پدرخواندگان را با خود دشمن کنم، هر چند آنان به خودی خـود دشـمن کـل هسـتند و جـزء

. بلکـه هسـتند طی یک دهه گذشته بی شک اینان سفناك باستان شناسی کشور و باعث و بانی این وضع ا دیگر به چشمشان نمی آید

روی سخنم با هم نسالن خودم بود که به راحتی اینگونه تن به زیاده خواهی دیگران ندهند. کـم نیسـتند مجـالت داخلـی و خـارجی

سـخن پـژوهش و نشـان تنهـا شایسـتگی که هیچگونه محدودیت برای چاپ مقاالت از منظر نام استادان و نویسندگان ندارنـد و میزا

که با دروغ دیگران در بزرگیشـان، خـود نیـز بـاور کـرده به دست انداختن به ریسمان ضعیفانیپس چه نیاز نویسندگان است و بس؛

Page 12: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

8

سرمقاله

اند که آری خبری است...

است، ناخلفـان را نیـز از حافظـه ها را در قامت تاریخ خود جاویدان کرده که نگهبان ها و آذرنوش ها و رهبر، همانگونه قانون تطور

را اخـالق و خـرد و معرفـت شتصویری خود پاك می کند پس به یاد داشته باشیم که به ریسمانی چنـگ بینـدازیم کـه تـار و پـود

ساخته باشند.

وصـف در «اسـتاد بـودن، اخـالق و آدو بـودن »را با عنـوان داریوش علی محمدیاز ییادداشت سیاهه،در راستای همین

تصویری شاخص را نمایان می کند: قیات علمی آورده ام کهاخال

:براي شروع

هـا کرد؛ و موقعِ اجرا، فقـط چـوب اصغر آقایِ نجار، پیش از مهاجرت به آلمان، مالکِ یک کارگاه بود. بدونِ سیگار، طراحی نمی

دند. اصغر آقـا از دیـدِ پرولترهـایِ قصـه، آدمِ نالی زدند. احمد و فریبرز، کارگرهایِ کارگاه بودند؛ و از دستمزدِ اندك می حرف می

کرد. دانش داشت؛ اما منش نداشت. احمد در غیاب اصغر آقا، وی را اصغر خَـرکشش اخالق مداری نبود. اوستا بود؛ اما استادی نمی

.غر آقا، اخالق بودی کارگاهِ اص عنصرِ گمشده نامید؛ و معتقد بود که اگر این مقدار کار را از خَر بِکِشی، خواهد مُرد. می

:اخالق و آدمیت

تـوان مـدعیِ وجـودِ انسـان استاد، پیش و بیش از هر چیز باید آدم باشد. برخورنده است، نه !؟ اما حقیقت دارد. در نبودِ اخالق، نمی

ی. چیزی که فـارغ از ای از قواعدِ اخالقی است؛ برایِ زیستِ جمع سازد، پایبندی به مجموعه شد. آنچه انسان را از حیوان متمایز می

ی منشاءِ وضع، وجودش ضرورت دارد. انسانیت همان رعایتِ اخالق است. بر خالفِ کسانی که قدرتِ تفکـر یـا بـه اصـطالح قـوه

ترم. با پوزش، مغز و توانِ تحلیل را میمون هم دارد. به صـرفِ برخـورداری دانند، من به اخالق قائل ی انسان می فاهمه را وجهِ ممیزه

تـر و هـا، تافنـه ی هستی اسـت. اگـر اینطـور باشـد، فرازمینـی ی جدابافته توان ادعا کرد انسان تافته دارِ مشخصی هوش که نمیاز مق

ای کند بدونِ اینکه یکدیگر را بخوریم، زیستِ شـرافتمندانه تر از ما هستند. پس آن چیزی اولویت دارد، که به ما کمک می جدابافته

ای است که بـه آسـانی و بـی صـدا کنـار یم. اخالق، تقدم دارد. اما شوربختانه همین امرِ متقدم، متغیرِ وابستهریزی و اجرا کن را برنامه

کلیـدِ حـذفِ رود. پول، مقام، قدرت، یا حتی بالعکس، ترسِ از اینها، در یک کالم، ترجیحِ منافعِ فردی بر مصـالحِ جمعـی، شـاه می

.اخالق است

:، همه براي يکييکي براي همه

تـوان سـرِ طیـف گزینند. می طلبی را بر می ای از طیفِ منفعت ها بسته به اینکه چگونه تربیت شده باشند، در شرایطِ مختلف، نقطه آدم

تـرین نقطـه اسـت. ابتدایِ طیـف، چـ شود. ش را بگیری، مرامت اشتراکی میرا مطابقِ منطقِ ریاضی گرفت. همان جا که اگر سَمتَ

نیست. هر آنچه هست، مالِ همه است. وقت، انرژی، و تخصص، تعلقی به شخص نـدارد. اگـر هـم بـه نـامِ جایی که فردیتی در کار

ی صـفر، رویِ طیـفِ مُـدَرَ جِ نقطـه ارتقـاءِ سـطحِ آگـاهی و تخصـصِ عمـوم. شخص شده، بـه منظـوری دیگـر بـوده اسـت؛ بـرای

شـود کـه زمانی محقـق مـی ” یکی برایِ همه، همه برایِ یکی“عار کند. ش طلبی، فردیتِ سوداِنگارانه و سُوداگَرانه را انکار می منفعت

را رد کند. از خود گذشتگیِ محض، همـان صـفرِ همهکه آمادگی دارد مرزِ جان دادن برایِ يکيِهمه به نوبت صفر شوند؛ همان

چـه در تملـک اسـت، بـه چـه ی صفر چیزی در تملکِ فرد باشد یا نه. مهم این است کـه از آن مطلق است. مهم نیست که رویِ نقطه

هـا کـه سـتاره هسـتند. آیـد. همـان برداری شود. صفر صفر شدنِ مطلق تنهـا از برگزیـدگان بـر مـی منظوری و به نفعِ چه کسانی بهره

Page 13: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

9

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

بخشند. صفرِ ریاضی، صدِ اخالق است؛ و در نبودش، اخالق هم صـفر. خـدمتِ محـض اسـت؛ و لـذتِ درخشند و روشنایی می می

و خواستنِ همزمان است. اولی برایِ خود، دومی برایِ سایرین. فرار از ماده است، برایِ صعود به معنـا. اسـتاد کسـی مشدَد. نخواستن

ی علمـی، گـذر از است که حسابش صفر صفرِ مطلق باشد. خود را نفی کند تا بر همه ا بات شود. فنا شود تا زنده کند. ارتقاءِ مرتبـه

هایِ یک صفر صفر شده پاسخ” گویم آیم می خوانم، می روم می می“، و ”دانم نمی“بی رادعیِ صفر. الیهِ سدِ صدِ طیف است به منتهی

خـوانی العمر است. صفر که باشی، همیشه می هایِ کسی که تکلیفش با خودش روشن است. صفر، نقطه یادگیریِ مادام هستند. پاسخ

شوی. صفر که باشی، سـخنرانِ کلیـدیِ ی دانشجو سوار نمی ی، روی گشردهها نیز. صفر که باش ها، و در دل مانی؛ در ذهن و همیشه می

کنـی. صـفر کـه باشـی، آدمـی. ات دفاع می شوی. صفر که باشی، بدونِ لکنت از اهلِ حرفه دانی، نمی همایشی که از آن چیزی نمی

.صفر که باشی، استادی

پايان

یِ اینکه سیگارشان بر لب باشد و مدادشان بـر گـوش، پیپشـان در دسـت دانشگاه برایِ من همان کارگاهِ نجاری است. اصغرها به جا

خرجشـان باالسـت و سفرهاشـان . فروشند به نرخِ نفتِ بِرِنتِ دریایِ شمال گیرند و فخر نداشته می ژست میاست و کیفشان بر دوش.

مانند تا کالً بروند ! اصغر هستند؛ و بـه مـرور فتن میروند، یا آن قدر در رویایِ ر به مقصدِ دریایِ شمال ! به راه. یا به آلمانِ نوعی می

. دهـد بسته بهتر سواری مـی آورد. زبان بُرند تا زبانِ پرولترِ علم، خود به خود بُریده شود. ناشنوایی، اللی می شوند. گوش می صغیر می

دهنـد. همـه سـاکت. ها صدا می راه. چوب ای به کارگاه باز است. پی روشن است. شومینه گرم است؛ و قِرِچ قِرِچِ صندلیِ گهواره

صد. تِز. مقاله. تولیدِ علم. . قیژژژ. احمدها و فریبرزها هم هر جا باشند، خَرکششی هست تا خِرکِشِشان کند .نور؟ صدا؟ تصویر؟ قیژژژ

آید. آب لطفاً بویِ چوبِ سوخته می

و. وندائي

1393/ آذر/7

Page 14: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

10

یارج

افشار، محقق و پژوهشگر ادب

یت

ا

باستان

ايرج افشار، محقق و پژوهشگر ادبیات باستان

(2011-1925) افشار و همکارانش و اهمیت مطالعـات و ایرج نوشتن در بابدر واقع

کـاری بـس پژوهش های آن ها در قرن بیستم در زمینه ی ایران شناسی

ــاوب از وی سـابقه . اســت دشـوار ــه ی انتشــارات متن ، توجـه خــاص او ب

پژوهش های ایران شناسی و پژوهشگرانی که در این زمینه فعالیـت مـی

و هـایش همـه و مسافرتدستی او در فن سردبیری، کردند، تبحر و چیره

بود. منحصر به فرد و برجسته تبدیل کرده یمحقق همه وی را به

امـا در تهـران ،گـردد ای سرشناس در یـزد برمـی اصلیت وی به خانواده

ای زرتشتی گذرانـد. سـپس بـه متولد شد و دوران ابتدایی را در مدرسه

ــه ــایی مدرس ــاپور»ی راهنم ــت د « ش ــد و در نهای ــریش وارد ش ر در تج

دوران متوسطه را به پایان رسانید. «بهرام پیروز» دبیرستان زرتشتی

پدرش دکتر محمود افشار، پزشکی اهـل ادب و علـم بـود کـه یکـی از

تأسـیس کـرد. « آینـده »های دانشگاهی را با نام نخستین و مهمترین نشریه

شناسی اختصاص داده شده بـود. او این نشریه به مطالعات در زمینة ایران

«دکتـر محمـود افشـار »ی نین روت خود را در راه ایجـاد مؤسسـه همچ

ی مؤسسـه » کـرد. ای که از مطالعات و تحقیق در زبان و ادبیـات پارسـی و تـاریخ ایـران حمایـت و پشـتیبانی مـی مؤسسه .بکار بست

ی دکتـر محمـود مؤسسـه »رجسته و مشهوری هسـتند کـه در صـحن های ب ، از مکان«شناسی تهران مرکز باستان»و «فرهنگی دهخدا

.، در خیابان ولی عصر قرار گرفته اند«ارافش

ی ی حقوق از دانشگاه تهـران دریافـت کـرد. تـا پـیش از آن او در نشـریه ، افشار مدرك کارشناسی خود را در رشته1949در سال

دام گردید.شروع به کار کرده بود، و بالفاصله نیز توسط وزیر فرهنگ به عنوان آموزگار استخ« جهان نو»

ی و همزمان عنوان سردبیری نشـریه ل به کار گردیدنشگاه تهران به عنوان کتابدار مشغوی حقوق دا در کتابخانه 1951افشار در سال

کردیم با عنوان: محققین و دانشجویان: عنوان این مقاله برگرفته شده از نام کتابی است که من )تورج دریایی( و ایرج افشارآن را ویرایش و آماده ی چاپ

(.2009) کاستا مسا 1973-1966مطالعات ایران شناسی در مکاتبات هنینگ و تقی زاده،

Page 15: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

11

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

بـه را راه انـدازی کـرد کـه «زمـین رهنـگ ایـران ف»ی بـا نفـوذ و قدرتمنـد وی نشریه 1952کرد. در سال را نیز از آن خویش «مهر»

از ایـران ی ادواری، تعـدادی بیسـت و هفـت ایـن نشـریه نویسندگان شماره ی .اختصاص داشت شناسی به ایرانضوعات مربوط مو

شـماره هـای آن، تحقیقـاتی از پژوهشـگرانی چـون نخستین در وایرانی و خارجی قرن بیستم بودند ی شناسان و پژوهشگران برجسته

کرد، ترجمـه و چـاپ شـد. های قدیمی کار می وی سفرنامهرکه بر «سسردنیس را»متخصص در آئین مندایی و «رودولف ماتسوخ»

بـود بـرای ر ابتـدا دفتـر نشـریه میعادگـاهی د بـود. « کتـاب مـاه »و نشـریه « سخن»افشار سردبیر مجله 1955و 1953های مابین سال

ا بـه مکـانی تبـدیل شـد کـه آن زمان محسوب می شـد. بعـده گاهی برای تجددخواهان عالقمندان به ادبیات و شعر و به ویژه وعده

.ه به چاپ رسیده در آن جا دیده و مرور می شدندتاز کتابهای

های ادبی دنیـا ی شاهکار داشت که به ترجمه «بنگاه ترجمه و نشر کتاب»دستی در 1962تا 1956در سالهای همچنین ایرج افشار

.به زبان فارسی اختصاص یافته بود

یـن نشـریه بـه . ارا بـه عهـده گرفـت « راهنمـای کتـاب »ی ی همکاری بـا احسـان یارشـاطر، سـردبیر در راستا 1979تا 1957از سال

مرتبط می شد از آن جملـه فـن نگـارش و چـاپ کتـاب. یارشاطر بر سر آن توافق داشتند، هر دو هم ایرج افشار هم موضوعاتی که

هـا و کتـاب ی جدیـدی کـرد کـه بـه مطالعـات نشـریه پژوه، اقدام بـه تأسـیس محمدتقی دانشمزمان افشار با همکاری و همراهی ه

دردانشـگاه هـر آنچـه کـه . امروزه ی مرکزی دانشگاه تهران اختصاص یافت های موجود در کتابخانه نوشته دست و های خطی نسخه

یون ، همـه مـد موجـود اسـت ، جـای دنیـا از جای هایی از نسخ خطی و یا کپی نوشت های دست های خطی، نسخه اعم از کتابتهران

ها و دوستدار کتاب است. نوشته جدیت، تالش و جهد فراوان این دو دانشمند و محقق دست

بـه چـاپ و نشـر آن ادامـه داد. در 1993کرد، و تا سال «آینده»ی مجلهاقدام به راه اندازی مجدد بعد از انقالب ایران، ایرج افشار،

اهمیـت بـرای چـاپ پـر کـرد و بـه مکـانی ی مهـم بـرای پژوهشـگران ایفـا نقشـ دوران تغییرات بنیادی و اغتشاشات، دفتر این مجله،

بنـام ترهـا کـه در آینـده محققینـی و هـم جـوان دوران پهلـوی از تحقیقات و مقاالت هر دو گروه محققین، هم پژوهشگران مشهور

بدل گشت.، شدند می

هـای هـای خطـی و نسـخه رد، کـه بـه مطالعـات کتـاب کـ همکاری مـی « ی بهارستان نامه»ی مهم بیشتر با نشریه در سالهای اخیر، وی

تعـداد نشـریات شـت. اختصـاص دا « نـادر مطلبـی کاشـانی »زیر نظر و با سردبیری و المللی ، با ویراستاری یک هیأت بیننوشت دست

هـا از آن معـدودی ها داشته بسیار زیاد است و در اینجا فقـط بـه شـمار دستی در آن یا و هکرد نها همکاریبا آ مهمی که ایرج افشار

سفرهای داخلی ر دانشگاه تهران به کار تدریس مشغول گردید.ی تاریخ د به عنوان دانشیار در رشته 1969وی در سال .پرداخته شد

ی ایرانشناسی ساخت. برجسته در زمینه و متخصص ها و منابع قدیمی از افشار چهره ای به اسناد، نامه او در ایران و توجه خاص او

ی در نظـر داشـته در آینـده دقت قابل شمارش نیسـت وی همچنـین اند به درستی و با منابع قدیمی که به ویرایش افشار رسیدهتعداد

تانی پارسـی نیـز هـای جغرافیـایی باسـ ها و رساله به شرح نوشته اونزدیک تعدادی دیگر از این منابع را ویرایش کرده به چاپ برساند.

آن را چاپ کرد. 1968که در سال « مسالک و ممالک استخری»ی قدیمی جمههمانند تر عالقمند بوده است،

لرسـتان و خوزسـتان در عهـد گزارشـی از سـفر بـه بـود کـه « عهـد حسـام »ی یکی از آخرین کارهای انتشاراتی ایرج افشار سفرنامه

تـوان بـه گسـتره و طیـف مـی هـا نمونـه بدین ترتیب بـا مطـرح کـردن ایـن به چاپ رسید. 2011فتحعلی شاه قاجار است و در سال

های ایرج افشار پی برد. ها و عالقمندی دلبستگی

Page 16: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

12

یارج

افشار، محقق و پژوهشگر ادب

یت

ا

باستان

ی ایرانـی پژوهشگران برجسته ه در باب چگونگی دانش اندوزی و نیز زندگیهای ذهنی ایرج افشار مطالع و اما یکی دیگر از اشتغال

و آوری کرد اشاره کرد که افشار آن را جمع« محمود قزوینی»ی نامه و کارنامه توان به زندگی به عنوان مثال میو انتشار آنها بود که

هـای بیشـتری های قزوینی را در تعـداد شـماره بعدها وی باقی نوشته ره به چاپ رساند.هایش در ده شما ها و نوشته به همراه یادداشت

ایران با آنچه که در غرب و توسـط غربیـان مطالعات ایرانشناسی در ها برای رویارویی و مواجهه ی . این تحقیقات و نوشتهمنتشر کرد

زنـدگی »زاده بـا نـام توان از بیـوگرافی سیدحسـن تقـی همچنین در این میان می .فته بود، بسیار مهم و ضروری می نمودصورت گر

گذارد. نام برد که تاریخ شفاهی پراهمیتی از اوایل قرن بیستم در ایران را به نمایش می« طوفانی

انـد را داشـتم، نوشـته شـده «زاده حسن تقی»و « هنینگ زویلیام»هایی که مابین نامه سری (، امتیاز و افتخار انتشارقالهی م نویسنده)من

ساخت. های مطالعاتی ایرانیان در قرن بیستم را به وضوح روشن می هایی که سیاست نامه

یکـی از که حاوی اخبار روزانه از انقالب مشروطه بودنـد. د ها افشار مدارك و اسناد بیشتری از دوران قاجار منتشر کر عالوه بر این

شـد و رو مـی خواند، و یا مردمی که با آنها روبه ی هر چیزی که می روزانه و نوشتن درباره برداری یادداشت های جالب افشار عادت

در « شناسـی هـای ایـران هـا و پـاره زهتا»بود. بیشتر این مشاهدات و نظرات تحت عنوان ،رسید مدارك و اسنادی که به دستش می نیز

دنیـا بـه او نوشـته که از نقاط مختلفهایی ها و نامه های مهم، نشریه .کتاببه چاپ رسید« علی دهباشی»دبیری به سر« بخارا »ی مجله

های نادر کسباقی مانده بود، ع« شادروان محمد مصدق»وزیر مرحوم ایران، شده بود، مدارك و اسنادی همانند آنچه که از نخست

شدند.و منتشرچاپ « بخارا» ی های مجله به او نوشته بود، همه در بسیاری از شماره« آن سمبتون»هایی که و کمیاب، و نامه

هـا تحـت . تعدادی از این سـفرنامه های افشار را، به نمایش می گذارد از پژوهش یی دیگر جنبهایران گردی و سفر در دنیای پارس

ها و نیز اطالعات مهم جغرافیایی او از فـالت ایـران، اند. این قبیل فعالیت به چاپ رسیده« سفرنامچه»و نیز « طنگلگشت در و»عنوان

عمیـق از یشـناخت هـا وی دارای و نیـز عـالوه بـر ایـن خته بـود ت و مقاالت جغرافیایی سارساالدر باب برجسته یویراستار از افشار

های مجاور سـفر کـرد ج افشار تقریباً نزدیک به شش دهه، به نواحی مختلف در ایران و سرزمینایر انداز آن بود. تاریخ ایران و چشم

از همراهـان .ها را درنوردید یا با یک جی ، سرزمین مواردی نیز با اتومبیل شخصی اسب یا بر االغسوار گاهی با پای پیاده، گاهی و

نیزاشخاصـی دیگـر مـی تـوان اشـاره کـرد. مـن و «پرویـز باسـتانی »، «یعبـاس زریـاب خـوی »، «منوچهر ستوده»وی در این سفرها به

Page 17: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

13

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

بـا ایـرج افشـار و همراه شدن همسفر افتخارقطاران نیز و تعدادی دیگر از هم )نویسنده(

نصیبمان شد.

عدم نگرانی افـراد همـراه و همسـفر از آنچه که این سفرها را خاص و ویژه می ساخت

بـا اسـامی و یداشـت ی یاد دفترچه گشت بود. افشار هموارهسفر و زمان باز دقیق ی برنامه

مسافران در محل اقامت به همراه داشت و معموالً ی محلی تلفن اشخاص برجسته شماره

هـا و انتشـارات آن منطقـه توانستند از غذاهای محلی بچشند و به آخـرین یافتـه می خود

دسترسی داشته باشند.

متصل بود کـه در آینـده بی افتاد به خو ایران اتفاق میبدین ترتیب افشار به آنچه که در

آرشـیو همتا ساخت. پس از بازگشـت از سـفر وی او را منحصر به فرد و بی این ویژگی

هـا و هـا، سـنگ نبشـته از شـهرها، کـوه ها ایجاد می کرد ها و یادداشت جالبی از عکس

رسـی و هـای قـدیمی فا بـه هـا و کتی . وی به احتمال زیاد بیشتر نوشتهمردمی که دیده بود

ایـن بـرداری کـرده بـود. را خوانـده و یادداشـت هـم بـاقی بودنـد عربی را در باب مساجد و بناهایی که زمانی وجود داشتند یا هنوز

ی ایران از اوایـل درباره عات پرباری در جهت تحقیق و نگارشها در انتظار مطالعه و چاپ هستند تا داده و اطال ها و یادداشت آرشیو

ج افشار هستند که در حال حاضر در مرکز دایـره ی پژوهشی ایر ها بخشی از گنجینه دوران اسالمی تا زمان جدید را تأمین کنند. این

شوند. المعارف بزرگ اسالمی در تهران نگهداری می

و یـای پارسـی و فرهنـگ عالقمند و کنجکاو بـه ایـران زمـین، دن بود که گفت که ایرج افشار یاریگر همه ی اشخاصیدر آخر باید

محققین از مناطق دوری همانند آمریکا، اروپا، ژاپن و یا هند با او مالقات یا مکاتبه داشتند و از دانـش دانشجویان و .تاریخ آن بودند

یک کردند. وی اغلب با محققان جوان تشر شد استفاده می شناسی مربوط می ی موضوعات مختلفی که به ایران و اطالعات او درباره

.جوان چه پژوهشگران ایرانی چه غیرایرانی کرده بود او را محبوب نسل کرد و این ویژگی مساعی می

محقـق نخستین «ابراهیم پورداوود» رسد وی و نیز . آنطور که به نظر میمورد تحسین ایرج افشار قرار گرفت «زاده تقی»از همه بیش

ی هر دو به وسـیله «ایرج افشار»و «احسان یارشاطر» را بسیار تحت تأ یر قرار داده بودند. های ایرانی باستان، افشار بومی در زمینه زبان

بود.شگفت آور کشف شده و آموزش دیده بودند، محققی که کارها و پژوهش هایش در عهد خودش «زاده تقی»

آغاز ش از اروپا به ایران نیزوند ورود علم و دانردر آن زمان که وارد ایران کرد. همانطور در قرن بیستم گرایی را بومی «پورداوود»

بـه آن، ایجـاد زاده قبل از او برای عشق به سرزمینش و دانـش مربـوط شود که ایرج افشار از مسیری که تقیمی شد. اینطور احساس

وی بـا .بسـیار نمـود یاز خود گذشـتگ ها اطالعات و تالش برای فهم دنیای ایرانی افشار در راه کسب است. کرده بود پیشی جسته

، و تعداد بسیار زیادی نشریه، و بـیش از هـزاران کتاب دویست و شصت و سه جلد نوشتن، ویراستاری، یا همکاری در ویرایش تقریبا

کسب کند.بسیارمقاله و یادداشت توانست اعتماد و شهرت

.ند ایران شناس بودق بزرگ و دانشممحق و کارنامه ی بخشی چشمگیر و قابل مالحظه از زندگی این

تورج دريايي

2014یا ين، كالیفرناايرو

Page 18: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

14

یارج

افشار، محقق و پژوهشگر ادب

یت

ا

باستان

در حال سفر به پاریس، از راست به چ : زمان زمانی، ایرج افشار، همایون صنعتی زاده، مصطفی مقربی، حسین فروتن، 1335پاییز

منوچهر ستوده، احمد خردیار و نادر افشار

، ایرج افشار و همایون صنعتی زاده، تخت جمشید1374

ر و تورج دریایی در سفر به خراسان و بازدید از مجموعه چهارطاقی ساسانی اسپاخوایرج افشا

Page 19: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

15

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

از هگمتانه تا گودين

)يک راه باستاني در مادستان(خسرو محمدي

«کارشناس ارشد باستان شناسی»

(13/5/93 * تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 25/1/93 )تاریخ دریافت مقاله:

( 36تا 15)از ص

:چکیده

هایی است که در ها و کوره راه های شناخت هگمتانه ی باستان، شناخت جغرافیای تاریخی و به دنبال آن شناسایی راه یکی از راه

نظر به توجه باستان شناسان به روندهای گذشته و حتی امروز این شهر باستانی را به محوطه های مرتبط دیگر می رسانده اند.

حقایق رازآلودی چون معمای هگمتانه نیازمند مطالعات دامنه دار در حوزه های باستان شناسی، فرهنگی باید گفت پرداختن به

ها در رابطه با محوطه ها و مردمان هزاره ی دوم و یکم پ.م است. پژوهش تاریخ، نامجای شناسی و جغرافیای تاریخیِ فرهنگ

خبریم اما در رابطه با در گذشته با آن هان زندگی ساکنان های شاخصی چون گودین تقریباً به پایان رسیده و ما از چند و چو

ها ادامه دارد. همانطور که گفته شد در این میان مطالعه ی مسیرهای محوطه ی چند دوره ایِ هگمتانه همچنان کاوش ها و پژوهش

شگر خواهد شد. این ارتباط دهنده ی بین هگمتانه و سایر محوطه های مرتبط امری ضروری است که موجب وسعت ذهن پژوه

گونه مطالعات در ابتدای امر رابطه ی بین آن محوطه ها را معنادارتر می کند و در مرحله ی دوم می تواند به کشف خرده محوطه

، ا استناد به شواهد باستان شناختیاین مقاله ب بتوان معمای هگمتانه ی باستان را گشود. آن هاهایی منجر شود که شاید به کمک

و نامجای شناسی به معرفی راه باستانی بین هگمتانه و تپه ی گودین می پردازد که به نظر می رسد در هزاره ی دوم و یکم تاریخی

استفاده بوده و در دوره های بعد با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفته است. این پژوهش بر پایه ی روش های کتابخانه ای پ.م مورد

و میدانی استوار است.

پیش از میالد.کوه الوند، هگمتانه، گودین، هزاره ی یکم لید واژگان: ك

ره ، به راهنمایی دکتر طاه«همدان به ماندگاه های مادی چهار راه باستانی استان ». این مقاله برگرفته از پایان نامه ی کارشناسی ارشد نگارنده با عنوان

اخذ شده است. 1392در سال عزیزی پور می باشد که در دانشگاه آزاد اسالمی واحد مرودشت

. Email: [email protected]

Page 20: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

16

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

:مقدمه

راهگی و راهبردی می توان به عنوان کانون و محلی برای همدان امروزی و هگمتانه ی کهن را به دلیل داشتن موقعیت چهار

داده های باستان شناختی و چه از منظر های گوناگون شناخت. این مطلب را چه از منابع تاریخی و برهمکنش و برخورد فرهنگ

نقش مهمی را ایفا می کنند. راه های دره ای یا مسیرهایی که توسط طبیعت و راه هاقوم شناسی می توان استنباط کرد. در این میان

و متعدد به های متوالی ها و حکومت ، ملتها، دسته جات، اقوام ، می توانند توسط گروهغییرات زمین شناسی ایجاد شده اندت

، جمعیت و یا صنعت باشند. قرار گرفته و عامل انتقال فرهنگ ی متفاوت مورد استفادهان هاصورت های مختلف و در زم

ها و دامنه های کوه الوند می تواند پیش درآمدی در شکاف آن هاهای ی ارتباط دهنده ی بین اقوام و ماندگاهراه هاچگونگی

هگمتانه در دوران مختلف بخصوص دوره ی ماد باشد. این مطالعات به دلیل کاربرد آن در تعیین بر مطالعات جغرافیای تاریخی

در ماندگاههایی مثل تپه ی آن هاها، درك چگونگی روابط بین قبایل متفرق و تحلیل روند آرمندگی حدود سیاسی حکومت

آن کوه هایها و یخ ماد را در مطالعه ی برجستگیگودین اهمیت بسیاری دارد. به همین دلیل دیاکونوف کلید جغرافیای تار

های مهم جمعیتی ایران در هزاره های دوم و کوهپایه ها و دره های الوند کوه از کانون (.84:1386)دیاکونوف،سرزمین می دانست

رافیای تاریخی به دلیل های زاگرس به وفور مشاهده می شوند از نظرگاه جغ ها که در سلسله کوه یکم پ.م بوده است. این زیستگاه

؛ تنگه هایی که یی عمیق و تنگه ها آشکار می شوندناهماهنگی بین زهکشی و الگوی دگر شکلی، به شکل دره هاشکل خاص و

رشته کوهی را پس از رشته ای دیگر آن هم در جوانترین بخش سامانة کوهستانی می شکافند. بیشتر تنگه های شاخص بصورت

که از اوج ؛ گذرگاههاییپا، شدیداً تنگ و باریک می شوند 5000-1000، آن هم با عمقی از شیار گونههای کوهستانی گذرگاه

که از طریق ه ها حاکی از برش شدید و جدیدندهای تاقدیسی را می شکافند. بدین ترتیب این تنگ ، کوهتا انتهای پالنژی خود

(، ایجاد شده است. آرایش این تنگه 258-257:1381ند)گرشوویچ،از زاگرس و سمت غرب جریان دار رودخانه هایی که به بیرون

الوند نیز مشاهده می شود همیشه مسافران را در مناطق کوهستانی عالقمند ساخته است. کوه هایها که در رشته

می داد که از هر ، دنیایی را فرا رویشان قرار الوند کوه هایهای رشته کوچ اقوام مهاجر در هزاره های دوم و یکم پ.م بر یال

های کوچک های آب شدۀ خود را در جوی برف، بود زیرا با آغاز فصل بهار الوندهایشان مناسب جهت برای خودشان و دام

)همدان( و کشتزارهای بارآور جلگه های پهناور را آبیاری با و میوه زارهای دلنشین زیر شهربیشمار پایین می فرستد تا باغهای زی

د تدریجی قبایل ایرانی نیمه ی زاگرس که از طریق وروان ها(. به نظر می آید که شیوه ی حیات در کوهست40:1388،)اومستدکند

م )که بی تردید به قوجریان این مهاجرت های دشوار قومینشین در خالل هزارۀ دوم و یکم پ.م شکل گرفته باشد. در چادر

نشینی در دره های کوهستانی بروز و ظهور می کند )گرشوویچ ، پدیده ی رایج نیمه چادرشناختی اکراد و لرها انجامیده(

امروزین حیات ارتباطی نزدیک دارد.(، پدیده ای که با شیوه ی 522:1381،

از شهر همدان تنها بوسیله ی یک مسیر دره ای می توان به شهر همدان و شهر تویسرکان توسط کوه الوند از هم جدا شده اند.

نظر دارد با تکیه بر بررسی این مقاله درحرکت کرد، بر همین اساس تویسرکان و کنگاور قرار دارد سمت گودین که در مرز بین

های تاریخی و نامجای شناسی به تبیین علمی این راه باستانی بپردازد. های باستان شناختی، رهیافت

استان همدان كوه هايجغرافیا و

دقیقه 33درجه و 33دقیقه تا 38درجه و 35کیلومتر مربع، بین مدارهای 818/19546( با مساحت 2استان همدان)نقشه ی

Page 21: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

17

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

)طول( شرقی قرار گرفته است. دقیقه 49درجه 36دقیقه تا 47و درجه 34)عرض( شمالی، و نیمروزان

( و 2و 1)نقشه ی شدهدرصد از مساحت کشور را شامل 5/11استان فوق از نظر هندسی بصورت یک مستطیل نامنظم حدود

ان (. این استان جزو است1:1380)سازمان جغرافیای ارتش،قرار دارد 21گانه کشور در ردیف 28ی ان هااز نظر وسعت در میان است

ان رستان، از مشرق به استان مرکزی و از مغرب به استاستان زنجان، از جنوب به استان لاز شمال به و ی غربی ایران محدود استها

کوه های (. استان همدان منطقه ای است به طور عمده کوهستانی که جزو پیش2)نقشه ی کرمانشاه و کردستان همسایه استهای

طبیعی بین همدان و تویسرکان ته کوه الوند که خط الراس آن حد (. در رش4: 1380)اذکایی،داخلی جبال زاگرس محسوب می شود

(، کوهستان منفردی از 101:1381)رضایی،بلندترین قله ی استان همدان است ح دریامتر از سط 3574است؛ قله ی الوند با ارتفاع

کیلومتر مربع، بزرگترین پدیده ی خارایی از دوران چهارم زمین 1375مرکزی، با عرصه ای به وسعت زاگرسانشعابات شرقی

وجود یافته است. شناختی که بر ا ر نفوذ توده های آذرین در نهشته های بازمانده از دوران پیشین

کمر »ستان همدان و لرستان(، )مرز طبیعی بین امتر( در جنوب نهاوند 3316«)گرین/گرو»کوه های: دیگر از ارتفاعات مهم استان،

2475«)کوه سفید»متر( و 2478«)یزدجرد»( متر در شمال نهاوند و فراروی تویسرکان، 2818)«سیاه دره / کوه»متر( و 2165«)زرد

خان »متر( و 2583«)گلیان»متر( در مشرق همدان، 2450)«کوه وَفس»جنوب تا شمال مالیر، متر( از 2928)«شکردرل»متر( و

ی که منطقه ی تویسرکان را از هر طرف احاطه کوه هایسلسله . (30: 1380)اذکایی، متر( از جنوب تا مغرب تویسرکان 2868)«گشرمَز

:کرده اند می توان به چهار دسته تقسیم کرد

کیلومتر امتداد 30ارتفاعات شمالی که با رشته کوه های تقریباً موازی از سمت شمال غربی به جنوب شرقی به طول تقریبی .1

قزل ارسالن و شاه نشین بزرگ. -دارد معروفترین کوه های آن عبارتند از کاله قاضی

کل نامشخصی به جنوب غرب امتداد دارند. مهمترین ارتفاعات غربی که آن نیز از منشعبات جبال الوند به حساب می آید و به ش .2

کوه این بخش خان گرمز است. کوه خان گرمز که مرتفع ترین کوه تویسرکان به حساب می آید دارای قله ی مخروطی شکل

می باشد که چون از جهت شمال و غرب دارای دامنه های تند و پرتگاهی است صعود به آن جز از طرف شرق و جنوب به

متر از سطح دریا پس از قله ی الوند و قله ی کوه لشکردر سومین قله 2880انجام می شود. این قله با ارتفاعی نزدیک به صعوبت

ی بلند استان همدان به حساب می آید. مرتفعات و دامنه های پر شیب این کوه سابقاً زیستگاه گونه های متعددی از وحوش و

به نسبت سابق کم شده است. از دامنه های این کوه چشمه های متعددی جاری است که پرندگان بود ولی فعالً تعداد آن ها

آبشخور گوسفندان و وحوش و پرندگان بوده و مازاد آب آن ها به رودخانه ی خرمرود ملحق می شود.

مرتفع ترین قله ی این ارتفاعات جنوبی که شامل کوه های کلیان و برفیان و قشالق دره و سیاه دره و چند کوه دیگر می باشد. .3

متر است. 2700متر از سطح دریا ارتفاع دارد. ارتفاع کوه سیاه دره نیز حدود 2750دشت کوه کولیان است که

(. در ادامه به بررسی ریشه شناسی نام 18: 1378ارتفاعات شرقی شامل کوه های دره غارسیاه کمر و پیر غیب است )مقدم، .4

مهگمتانه و کوه الوند می پردازی

وجه تسمیه ي همدان

بوده ( Ecbatane))محل گردهمایی و جمع شدن( در اصل اکباتانه(Hagmatana)هگمتاناایرانی باستان همدان، از ریشه ی

Page 22: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

18

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

به 1فارسی باستان آمده )کتیبه های سنگی ( را که در نویکنده های« گمتانهنه»(. کلمه ی مادی کهن47:1387)گرشوویچ،است

بوده است. همدان ان هانام همدان از روزگاران کهن بر زب .(21:1380،)اذکاییدانسته اند« محل اجتماع»یا « گاندشهر گردآم»معنای

را در عهد ساسانیان همتان می گفتند و همانطور که گفته شد این کلمه در کتیبه های ایران باستان به صورت هگمتانه آمده است که

، که از نقاط ی چندی استراه هااست، همدان محل تالقی شاه« ی بسیارراه هااهم آمدن محل اجتماع یا فر»فظ آنمعنی لفظ به ل

(، و از این حیث وضع آن شبیه به وضع روزگاری است که همدان پایتخت ماد بود.173: 1352)جکسن ،مختلف کشور می گذرد

وجه تسمیه ي كوه الوند

و آدرن و بین و ایشکت و اوپائیری و سئن که پوشیده از » ... ستاست؛ یاد شده، کتاب او« اَلوند»کهن ترین جایی که واژه ی

هشت قله ائورونت چهار کوه برف است فقط مقدار کمی از آن آب می شود دو سلسله کوه هَمَنکونَ، هشت سلسله کوه وشن،

( پس از ذکر دو رشته aurvant)«ائورونت»این کوه به گونه ی همانطور که در باال گفته شد نام .(327:1347)پورداوود،«ویذون

ندك دگرگشته از بایستی گونه ای ا «همنکونه»()به نظر می رسد همین کلمه3بند«)زامیادیشت»( در Hamankuna)«هَمَنکونه»کوه

در کتاب اوستا مذکور « / هگمتانهمدان»اسم علی رغم آن که همه گفته اندبوده باشد( « نگمتان/ هکمتانه»اسم پیشین همدان

تند و تیز، باشکوه و »( که در معانی143:1380)اذکایی،ستَ اَورونتو فانکو( یاد می کند)=اَ«هشت قله ی اَئورونت»از گردیده،ن

بوده باشد.« درخشان، دلیر و پهلوان

ها از البرز رستند به شمار دیگر کوه»( می گوید: 9/78)بخش ها )پهلوی( درباره ی چگونگی کوهایرانی« بوندهشن»کتاب

دویست و چهل و چهار کوه، که عبارتست از: هوگر بلند، تیرگ البرز، چگاد داییتی، پشته ارزور، کوه اوسیندام، کوه دوهزار و

ان و )ارز( در مادست« اِیرِز»از کوه (71:1378دادگی،ابرسین که کوه پارس گویند، کوه زرز، که هست کوه مانوش کوه ایریز ... )

وده ب« الوند»در داستان کهن بابلی گیلگمش همینمذکور « اَرِز»ان احتمال داده اند کوهستاننشمندکه برخی از دا همدان یاد کرده

همدان باشد. در صورت صحت این « الوند»مذکور در نویکنده های میخی آشوری «کوه سپید»باشد؛ نیز محتمل است که همان

های پیشین هزار سال پیش از این در نزد ملت )پ.م( یا پنجستان الوند دستکم از هزاره ی سومنظرات می توان گفت که کوه

( معروف بوده است. 145: 1380)اذکایی، ومری، اَکادی و آشوری میانرودانیمشرق، اقوام س

زاگرس جغرافیاي تاريخي

ال کوهستان زاگرس یکی از دو رشته کوه های مهم کشور است. کوه های زاگرس در غرب ایران شامل سلسله کوه هایی است که از شم

غرب به جنوب غرب کشیده شده است و دسته ای از دره های کوهستانی را تشکیل می دهد که امروزه نیز چون گذشته استقرارگاههایی در آن

( گسترش 73: 1389ها برپاست، شیب های تند و لخت کوهستان گاهی چراگاهی برای گوسفندان، بزها، االغ ها و اسبهای پرطاقت است)روف،

سال پیش 6300پ.م)حدود 3300پ.م تا 4300بلندی های زاگرس مرکزی، با استفاده از بقایای باستان شناختی)سفال( از حدود شبان پیشگی در

از این( یعنی ابتدای زندگی کوچ نشینی در کوه های زاگرس مشخص شده است؛ آ ار تمدن های پیش از تاریخی در همدان)گیان، گودین، همه

نجا نیز حاکی از آن است که دستکم از هزاره پنجم پ.م دامنه های الوند کوه و هامونه های اطراف آن قرارگاه اقوام کسی و ...( یا پیرامون آ

(، قوم کاسی پیش از مهاجرت آریایی ها در قسمت 3: 1380بوده)اذکایی، « کوتی»و« کاسی»( مانندAsianic( هندوآزیانی)Nordicشمالی)

1 .DB2, 76, 77f.

Page 23: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

19

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

«کاسی»س می زیسته اند. نام این قوم در سالنامه های آشوری و نوشته های مورخینغربی ایران در دامنه کوه های زاگر

(، سپس این ناحیه طی هزاره دوم پ.م نشیمنگاه اقوام هند و اروپایی و سپس در هزاره یکم 24: 1347ذکر شده است)نبیل،« کوسی»)کاشو( و

پ.م از ماندگاههای آریاییان گردید.

اشغال کرده بودند از دریاچه ارومیه آن هارحل اقامت گستردند. اگر چه گستره ی جغرافیایی که مادها در مرکز غرب زاگرس

جایگاه شهر همدان در کوهپایه های میان کوهی الوند، از دیرباز (. Young,1967:15)وه الوند در همدان را شامل می شدتا ک

ن که جاده های جنوب)خوزستان و فارس( و داشته است؛ چناه غربی کشور یک موقعیت چهار راهی و راهبردیِ با اهمیت در نیم

(. شاهراه خراسان )از 1)نقشه ی زوین و گیالن و آذربایجان( و غرب)میانرودان( در شرق)خراسان( از آنجا انشعاب می یافت)قشمال

عصر اشکانی و « جاده ابریشم»، دوران بابل و آشور« جاده الجورد»افسانه ای، « سمیرامیس»بابل و بغداد تا مرو و بلخ( همان جاده

ساسانی، و طریق الحجاج دوران اسالمی است که از همدان می گذشته است. جاده شاهی مشهور عهد هخامنشی نیز از استخر و

؛ و در آنجا به خطوط مزبور می رسید« متانههگ»جنوبی، سرانجام به زاگرسشوش، یکراست با عبور از دره های طوالنی درون

د. متصل می ش

« ماد»آذربایجان( و دیگر )آتروپاتن« ماد»( می شد: یکیMedia)در دوران هخامنشی شامل دو ماد« مادها»اما سرزمین یا کشور

مقدونی به ایران، جدایی )ساتراپ( بود؛ لیکن در پی تازش اسکندر «شتروبان»ربی( که هر دو تحت والیت یک)استان های غراگیانا

ر نام یافت، و مرکز حکمرانی آنجا همچنان شه« مادبزرگ»)غربی( .م( که از آن پس ماد راگیاناپ 323)پیش آمد« ماد»اداره دو

)حدود سده یکم میالدی( بر ا )فهلویان( از اواسط عهد اشکانیبالد پارتی( ی«)شهرهای پهلوی»همدان می بود. آنگاه صورت بندی

جبال( و قطب کوهستان همدان است. در اوایل عهد ساسانی «)کوهستان»ن شد، گویند که قطب بالد پهلویانهمپوشا« ماد بزرگ»

ماد »)ماد( که همان ماد خاص باش، «ماه»ن(، سرزمین )همدان، رَی، اسپهان، آذربایگابه چهار ایالت تقسیم شد قدیم ظاهراً« ماد»که

به دو « مادکوست». در صدر اسالمهمدان( نامیده شد منطقه )=«اهمذان کوستی»چهار ایالت ماد( )ازنام یافت و ربع همدان« کوست

(، پس از آن 4: 1380)اذکایی،ردار شدندنامب« ماه البصره»و « ماه الکوفه»به عنوان نهاوند،« ماه»دینور و « ماه»گانه ناحیت اداری جدا

ستان و فارس و کرمان و سی )ماد سابق( شد و بصره مرکز مالیات خوزستان وگردآوری مالیات آذربایجان و جبالکوفه مرکز

و « ماسبذان، وستان، تویسرکان، اسکین رود، نهاوند، مالیر»عبارت بودند از « مادکوست»دیگر شهرهای .(63: 1388)فرای، خراسان

می گفتند، که شامل « بیت ماذایه»را در متون آرامی « مادکوست»)نسطوری( ید افزود از نظر تقسیمات کلیساییها که با جز این

های پانزده گانه شاهی « شهرب»و همدان بوده است. همدان مرکز ماد به لحاظ اداری در عهد ساسانی جزو شهرهای حلوان و دینور

( بوده است.5: 1380)اذکایی، والی/حکمران ایالتی( -)«شهربان»حاکی است که آنجا دارای « اهمذان خشترب»بود، چنان که عنوان

(؛ و از سده پنجم ه.ق اصطالح 65: 1381)رضایی،کوهستان( شد«)جبال»الق ماه( اط«)ماد»از ظهور اسالم، بر سرزمین گفتیم پس

)عمده قویونلوها ناحیت خاص اداری همدانتنها بر بخش شرقی ایالت جبال اطالق می گردید. اما از زمان استیالی قرا« عراق عجم»

چنین نامی هم داشت؛ و در نظام کشوری ه.ق( که طی سه قرن از جمله 9)سده ترکمان شد« قلمرو علیشکر»ل( جزو بخش غربی جبا

، «عراق عجم»همدان مستقل از « ایالت»دوران صفویه، ایالت همدان عنوان بیگلربیگی یافت. و در تقسیمات کشوری عصر قاجار

اه بر سابق )نهاوند، تویسرکان، مالیر( و همدان و کرمانش« الث»)اراك(، والیات پهلوی یکم هر دو ایالت عراق عجم ولی در عصر

)سیمینه رود، کبودرآهنگ، ه شهرستان همدان با چهار بخش خودم( ک1937ش/1316)کشور محسوب می شد« استان پنجم» رویهم

Page 24: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

20

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

مستقل می بود.« فرمانداری»اسدآباد، رزن(

داده هاي باستان شناختي

استفاده از شواهد سفالی موسوم به فرهنگ هدف از ارایه ی این بخش تبیین ارتباط فرهنگی بین شرق کوه الوند و غرب آن با

وقتی از در اینجا الزم به توضیح است که هگمتانه است. -یا گودینگودین -این ارتباط مسیر باستانی هگمتانهکه عامل یانیق است

اد چرا که بر اساس هگمتانه نام می بریم دیگر تپه های باستانی اطراف شهر همدان نظیر تپه پیسا را نیز باید مورد توجه قرار د

)شهرهایی نه نیز مانند تیسفون بصورت مدائنشناخت ما از شکل شهرهای باستانی تا دوران ساسانی در ایران و خاورمیانه، هگمتا

.پیرامون یکدیگر( برپا شده بوده است

وطه ایست در مرکز غرب ایران که محوطه ی مهمی که بر اساس بررسی ها به هزاره ی ششم تا هزاره ی یکم پ .م تعلق دارد مح

به نام گودین تپه شناخته می شود. این محوطه توسط دانشگاه تورنتو با همکاری اداره ی وقت باستان شناسی ایران مورد کاوش

ور، در ساحل جنوبی شاخه ی شمال شرقی رود گاماساب در شمال دره ی کنگاقرار گرفت. تپه ی گودین در غرب کوه الوند و

متر و از سطح 30های اطراف حدود (. ارتفاع تپه ی گودین از سطح زمینYoung,1968:204)وستای گودین قرار داردکنار ر

متر است. 1400دریا حدود

متری از زیر سطح زمین 3تا 2هکتار برآورد شده است. سطح خاك بکر در عمق بین 15الی 14مساحت کل تپه گودین بین

که شیب ( بطوری276: 1382)ملک شهمیرزادی، ه بوسیله ی رودخانه شسته شده استد. جبهه ی شمالی تپمشخص شهای اطراف

آ ار مشخص معماری به دست نیامده است ولی مشخص شده است الیه های زیریندر این بخش تپه تقریباً عمودی است.

دست ساز هستند و در دو گروه خشن و ظریف تقسیم های این منطقه دیوارهای خانه های آن با روش چینه ساخته می شدند. سفال

های ظریف یکدست هستند و در دمای های خشن در دمای کم پخته شده اند و ناخالصی شن دارند. سفال بندی می شوند. سفال

منطقه در 6محوطه ی باستانی در 57در . پ.م است 500پ.م تا 5500مناسب پخته شده اند گاهنگاری این تپه برابر سالهای حدود

.(Dyson: 1968:58) استکشف شده 3لرستان محوطه های مرتبط با گودین

دوره ی (. 276: 1382)ملک شهمیرزادی، خاکبرداری شد IIمتر مربع از بقایای دوره ی 1350در این تپه تنها در یک فصل

حتماالً مخصوص یکی از حاکمان محلی ماد در این ( که ا4)نقشه ی تپه شامل یک دژ نظامی است گودین دوممادها در طبقه ی

منطقه بوده است. دژ بر روی قلعه ی قدیمی مربوط به هزاره ی سوم پ.م ساخته شده است. دژ قدیمی تر توسط زلزله فرو ریخته و

دژ تعدادی های دیده بانی است. درون دژ مادی بر روی آن ساخته شده است. دیوارهای دژ از خشت ساخته شده و دارای برج

اتاق، آشپزخانه، آخور، تاالر ستوندار و واحدهای دیگر معماری به دست آمده است. این تاالر ستوندار مقدمه ای برای ساخت

(. البته خود از تاالر ستوندار حسنلو الگو گرفته است 5)نقشه ی به نوشیجان و بناهای هخامنشی استتاالر های مشا

(Young,1968: 24-25). بابی ای که در گودین خانه ی ارII داریم در واقع محلی است برای اقامت یک خان محلی یا

فرمانده ای با دارایی قابل توجه و اهمیت سیاسی. این به روشنی نوع کامالً جدیدی از استقرار است که هرگز پیش از این در دره

دوره است و بنابراین خان مقیم آن بدون شک سراسر تنها محوطه ی از این دست در این IIندیده بودیم. خانه ی اربابی گودین

( می کرده است.Young,1968: 206دره ی کنگاور را کنترل )

Page 25: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

21

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

پ.م( 1400-2400)ه حدود هزار سال را دربر می گیرددربرگیرندۀ چهارچوب زمانی گسترده ای است ک IIIدورۀ گودین

(Young,1968:205در این دوره مساحت استقرار گودی .) ن تپه به حداکثر وسعت خود رسیده است. به غیر از حفاری محوطه

های استقراری، چندین قبر مربوط به این دوره نیز کاوش شده است. بر اساس شیوۀ به کار رفته در الیه نگاری محوطه، گودین

IIIقدیمترین فاز دورۀ 6IIIفاز فازبندی شده است. 6،5،4،3،2،1به شش فاز تقسیم گردیده که از پایین به باال به صورت 3دورۀ

فرهنگ خاصی را در منطقة زاگرس مرکزی در طول هزار سال آشکار می IIIرا تشکیل می دهد. گرچه توالی دورۀ گودین

آن گسیختگی زمانی کوتاه مدت یکی، دو سده دیده می شود. با این حال توالی و تسلسل دورۀ 5-4و 4-3سازد، اما بین فازهای

III ودین اساس گاهنگاری توسعة فرهنگی در زاگرس مرکزی از نیمة هزارۀ سوم پ.م تا نیمة هزارۀ دوم پ.م را فراهم ساخته در گ

بر پایة داده های محدود استوار IIIکه تعیین توزیع جغرافیایی سفال گودین (. با وجود اینYoung,1968: 205-206است)

منطقة جغرافیایی زاگرس مرکزی و مناطق پیرامونی مورد 6را می توان در III ناست، توزیع محوطه های باستانی مرتبط با گودی

پیشکوه شرقی بین کوه گرین و سفید کوه، غرب پیشکوه، « گرین»توجه قرار داد که شامل این مناطق می شود: شرق منطقة کوه

محوطة 57کنگاور بین همدان و کرمانشاه هایی از خوزستان و بین النهرین. در منطقة درۀ ماهیدشت کرمانشاه، پشتکوه و بخش

در این بخش از زاگرس مرکزی است. وسعت 3شناسایی شده که نشان دهندۀ افزایش جمعیت در دورۀ گودین 3مرتبط با گودین

ر هکتا 5تا 2درصد از محوطه ها بین 9هکتار است. در عین حال وسعت 2درصد از محوطه های باستانی اشاره شده کمتر از 86

هکتار می شود 20خود گودین است که شامل حدود آن هاهکتار دارد که بزرگترین 15بوده و فقط دو محوطه، مساحتی بیش از

پدیدار شد، و در عمق حدود هفت متری که ارتباط با تپه ی گیان در Aفقط در ترانشه ی IIIدورۀ گودین .(103: 1388)طالیی،

می دهد. (Young,1968:205) پ.م نشان 2000-1400ریخ را با تا II, IIIوIV الیه های

نفوذ فرهنگ یانیق در اواخر هزارۀ سوم پیش از میالد به شمال غربی ایران در خالل مهاجرت مردم به شرق آناتولی، شمال غربی

ی مفرغ گودین مانند سفال مفرغ ایران و منطقة قفقاز صورت گرفت. آ ار این فرهنگ در مناطق یاد شده بسیار است، سفال دوره

محوطه در دشت کنگاور پیدا شده که نشان از گسترش این فرهنگ در منطقه دارد. دوره ی 15یانیک تپه است. از دوره ی یانیک

بر می گردد. آ ار سفالی این فرهنگ ( Young,1968: 24)پ.م 1400تا 2400ر را دارد و به بیشترین وسعت استقرا 3گودین

ت های وسیعی از دامنة وسیع کوه الوند و جلگة همدان با بررسی های باستان شناختی پیدا شده است. در قسم

مشخص فرهنگ یانیق است. همچنین سفال هایگودین تپه نزدیک کنگاور دارای IV، طبقة بر اساس اطالعات باستان شناختی

از الیه های سفال هااین این کها شده است و بدلیل مشخص این فرهنگ از سطح تپة گیان پید سفال هایتعداد محدودی از

پیدا شده است Dدر شوش سفال هاحفاری بدست نیامده است چندان قابل استناد نیست؛ از طرف دیگر حداقل یک نمونه از این

آ ار قابل توجه ( که احتمال دارد سفال وارداتی باشد. اما در آنسوی کوه الوند یعنی در جهت شرقی این کوه8: 1387)طالیی،

دوران مفرغ قدیم تا جدید در تپه پیسا بدست آمده است. با توجه به طبقه بندی های سفالی صورت گرفته و مطالعه ی مواد

، می توان از قدیم به جدید مراحل چهارم و سوم معماری تپه ی پیسا را معرف دوره ی در تپه پیسافرهنگی در بافت استقراری خود

دوره ی فرهنگی مفرغ ، و مراحل دوم و نخست معماری را مربوط به کمیت سفال سیاه داغدار نوع یانیقم با حافرهنگی مفرغ قدی

، فاصله ی گیری الیه ها و ساختار معماری ، با تسلط سفال نخودی منقوش دانست. اما با توجه به نحوه ی شکلمیانی و جدید

(. به گونه ای که معماری مراحل چهارم و 314: 1389ن قایل شد)مترجم ، چندانی بین برهه های زمانی مراحل چهار گانه نمی توا

Page 26: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

22

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

سوم در اواخر دوره ی مفرغ قدیم ، و مراحل دوم و نخست مربوط به اوایل دوره ی فرهنگی مفرغ میانه است.

تپه ی گودین: گاهنگاری

VII :5500-4800

VI :4800-3900

V :3900-2950

IV :2950- 2400

III :1400=2400

II :1400-800

I :800-500 ,( 103: 1388)طالیی

رهیافت تاريخي و زبانشناختي

راه های دره ای یا مسیرهایی که توسط طبیعت ایجاد شده است می توانند به عنوان یک پدیده ی طبیعیِ مشترك که توسط

های متوالی و متعدد به صورت های ها و حکومت ، ملتته جات، اقوامها، دس تغییرات زمین شناسی صورت گرفته اند توسط گروه

ها و ی متفاوت مورد استفاده قرار گرفته باشند از این رو مسیر باستانی هگمتانه تا گودین به دلیل وجود شباهتان هامختلف و در زم

منطقه می تواند مورد توجه و اهمیت قرار گیرد. متغیرهای مشابه فرهنگی در هر دو سوی قله ی الوند به عنوان عامل ارتباط این دو

گودین است می پردازیم. -بر فرضیه ی راه باستانی هگمتانه در ادامه به تحلیل مباحث زبانشناختی که قوامی

)كاسي(نامجاهاي قوو كاشي

ون بابل را شروع خنه به درزاگرس می زیستند و از همانجا در دوره ی حمورابی به تدریج ر کوه هایکاسیان در آغاز، در شرق

گزارش های مربوط به عهد سلطنت پسر حمورابی، از عقب راندن حمالت قشون کاسیان سخن رانده ،(33: 1390)چایلد، کردند

سال، بابل در معرض نفوذ صلح جویانه ی این کوهستانیان بود که به دشت فرود می آمدند تا به 150بود. از آن پس، در مدت

شغلی پیدا کنند. آنان در حدود نیمه ی قرن هیجدهم پ.م به زور وارد کشور مزبور شده آن را اشغال کردند. عنوان کشاورز،

در طرف شمال و آن هازاگرس که مسکن کاسیان بود، مربوط به قسمت مرکزی رشته جبال لرستان جدید است. اما حکومت

(. آخرین 76: 1386)گریشمن،مدان هم می شده استل اطراف همشرق آن ایالت توسعه یافته، و به قول بعضی پژوهشگران، شام

( 131: 1371)هینتس، پ.م 1324پ.م تا 1345بود که میان رویداد دوران کاسی ها در عیالم، فتح شوش به دست کوریگالزو دوم

م قرن بیست و چهارذکر کاسیان به عمل آمده، متون مربوط به آن هاقدیمی ترین مراجعی که در اما در بابل حکومت می کرد.

اینشوشیناك است. به نظر می رسد که آنان در طی هزاره ی سوم پ.م نسبتاً بی اهمیت بودند؛ -پ.م است که متعلق به عهد پوزور

ل در منطقه ی فرات اسامی کاسی نخستین بار در سرزمینهای غرب باب ،(24: 1347)نبیل،آنان را به نام کاسی می شناختند آشوریان

)پ.م( به معنای اخص دستان در نیمه ی یکم هزاره ی یکم( یکی از ایالت های آشوری ما177: 1380)مجیدزاده، شودپدیدار می

)پ.م( نیز همین اسم اما بسا در معنای کمابیش عامی بر قلمروی وسیعتر از نام داشته که بی گمان در هزاره ی دوم« کاشی –کار »

(. به عبارت دیگر، چنین نماید آن سرزمینی که طی نیمه ی دوم هزاره 89: 1386، شمنیرایاالت مزبور اطالق می گردیده است )گ

نام داشت، یا بخشی بزرگ از کشور کاسیان « کاشی»نامیده می شد، در هزاره ی دوم)پ.م( سرزمین« گماد بزر»ی یکم )پ.م(

Page 27: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

23

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

از تضاعیف گزارش مربوط به تاریخچه ی آن می بود. پیشتر گذشت که هم دانشمندان باستان شناس به این نتیجه رسیده اند، و هم

)و چهار محال بختیاری( در واقع که لرستان کنونی«کما مر »یان استنباط می گردد. دانسته است قوم چنین مفهومی از کشور کاس

ه اسم )پ.م( محدود به لرستان / کاسیستان نمی شده، باید گفت کولی کشور کاسیان در هزاره ی دوم اصلی بوده،« کاسیستان»

گر، مفهوم کاسیان در هزاره ی یکم)پ.م( غالباً با نامید. از طرف دی« کاسی شهر»کهن را به جاست « ایرانشهر»قبلی دل ایرانزمین یا

مختلط می بود، و این ترادف یا اختالط ظاهراً از طرف اقوام غیر کاسی ایران صورت می گرفت. سبب، این بود « بابلیان»کلمه ی

هم پس از انقراض سال بر بابلزمین حکم راندند، به کلی بابلی مآب شدند، و 600)پ.م( طی حدود /زاره ی دومان در هکه کاسی

فرهنگ بابلی به میان پ.م( چون به سرزمین بومگاهی پیشین خود بازگشتند یا رانده شدند، عامل انتقال 12)سده ی دولتشان در بابل

ه آنجا ایشان را طبعاً بابلیان هم نامیدند.(، پس نسبت ب56: 1392)اذکایی، مادان بودند

بوده اند. به احتمال قوی مادای یا سرزمین پیشین « کیشه سو»ظاهراً از ایالت خارخار و یا شاید « بیت کاری»و « مادای»دو ایالت

ر سالنامه های (. د200: 1386)دیاکونوف، را باید در همدان جست« بیت کاری»دیوك در جنوب میانه، بر قزل اوزون، بود و

ت شده است حمالت نظامی آشوریان پیروزی بر مناطقی چون زَموآ، نِمری، هلمن، مانایی، گیلزَنو، الیپی، میسی، پارسوآ و ماد ب

« بیت کاری»مت مادی را به حکو« دیاکو»پ.م( پسر 674-653)آشوریان( فرائورت خشتریتی / کشتریت )(. آنان79: 1389)روف،

بیت »که چون وی در خاك آشور تربیت یافته بود، هنگامی که اتحادیه ی قبایل ماد فراخوان حکومت دهمدان منصوب کردن

شد، صالح دیدند که تربیت یافته ی خود را در ایالتی حکومت دهند که دورتر از حیطه ی تنفذ محلی و عشیرتی او باشد.« دیاکو

فذ خاندانی اش بین قبایل مادی، البد در جمع و جبایه ی خراج خشتریت، هم به سبب تنآشوریان می پنداشتند که فرورتیش/

ضامنی بهتر از او نباشد، و بسا که در سیاست هم به سود ایشان عمل کند. لیکن سیر حوادث برخالف سیاستمداران امپراتوری

: 1380)اذکایی،رارسیده بودها بر آسیای باستان فتجاوزگر آشوری بود، پایان کار خود ایشان نزدیک می شد، آغاز پادشاهی ماد

)کمرون، یست. بلکه رئیس شهر کار کاشی است(. هنگامی که نخستین بار به نام کشتریتی / خشتریته بر می خوریم او شاه ماد ن57

)=کشوربان / صاحب اگارتی نبود، بل به مقام دهیوپتی)=رئیس قبیله / دهخدای( س؛ بعد از مدتی دیگر یک ویسپت(135: 1387

راه با دو دهیوپت دیگر آن )همدان( ارتقاء یافته بود، او همیا بیت کاری« کاشیکار»/ شهربان / ساتراب( ایالت آشوری االیاله

تا زنجان کنونی( و –وسیعاً –)پیرامون منطقه ی گروس «مادای»هخدای پیشین ایالت آشوری یکی مامی تیارشو دسرزمین،

( بر ضد سلطه تا ساوه ی کنونی –وسیعاً –)پیرامون منطقه ی شراء همدان «پرداش»هخدای پیشین ایالت آشوری دیگری دوساننی د

پ.م(. ریاست خشتریتی و رهبری وی در آن قیام بالمعارض بود، که به احتمال قوی رسماً هم به 673)سال ی آشوری قیام کردند

بنیاد گردید. سمت پیشوای اتحادیه ی قبایل مادی برگزیده شد. بدین سان، پادشاهی اقوام مادی

)= «سپاه شهر»لحرب، قرارگاه ملت یا که نام باستانی ایالت همدان می باشد، به معنای ظاهری اسم بسا دارا« بیت کاری»درباره ی

است کم یا بیش این سوی حال ممکن ریباً با جایگاه کنونی شهر همدان)تق( kar-kassi)«کاشی –کار »سپاهان/ اسپهان( باشد. اما

ماد، یا با هگمتانه ی باستان منطبق دانسته اند. همانطور که گفته شد نخستین نامبرداری از خشتریتی نه به عنوان پادشاه ( آن سوی تر

مرکزی است زاگرسها جایی در «کاسی»که این نام سائق به مکان آن در وطن باشد« کارکاشی»بل همانا به عنوان رئیش شهر

وجود داشته، زیرا ( Akessaia)«اکسایا»)پ.م( به اسم هزاره ی دوم عهد مادان، یعنی در (. شهر همدان پیش از71: 1387)کمرون،

ها و به طور اخص، مادی ها، در طوایف پارس (.77: 1386شمن، یر)گبه معنای شهر کاسیان است« ارکاسیک»که در آشوری

Page 28: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

24

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

بعد، بیشتر مادی ها از بیابانگردی دست پدیدار شدند. اندکی زاگرسحدود سده ی دهم پیش از میالد بود که، در ناحیه ی

در پیرامون ارگهای آن ها( که خانه های 52: 1372)رایس،و بارو داری سکونت اختیار کردند برداشتند و در شهرهای برج

ساخته شد. آن هامستحکم و متعلق به رؤسای

1سگبیتو = سگابي

آن پیش از « بردیا»ی ماد بودن داده و اینطور نتیجه می گیرند که گئوماتا( جنبه -)گائوماتابسیاری از مورخان به شورش بردیا

(. در مورد بقایای معماری 196: 1386)داندامایف، به سر می برد« سیکایا اوواتیش»ی کشته شود در ماد در ایالت نسایا در قلعه که

ه است. سفال ها و یافته های کوچک، هایی شد و محوطه ی مسکونی نشأت گرفته از دوره ی پیش از هخامنشی در بیستون کاوش

پ.م نسبت می دهند. به نظر می رسد که نقش برجسته ی داریوش با تاسیسات قلعه و 6تأسیسات را به دوره ی ماد، یعنی قرن

«برگوآماتا»بقایای تراس در پای نقش برجسته مرتبط باشد؛ می توان پذیرفت که پیروزی یاد شده ی داریوش در کتیبه ی بیستون

ه در ماد، در محدوده ی بیستون رویداده است و تأسیسات قلع «نیسایه»در منطقه ی «سیکایا اوواتی»پ.م، در قلعه ی 522در سال

ان ( اما شواهد زبانشناختی چندان با این برآیندها سازگاز نیست یا حداقل مک30-29: 1385)کالیس، مطابقت دارند« سیکایااواتی»با

معرفی می کند. « سکایا اوواتیش»عنوان دژ ی دیگر را هم بهها

1200پ.م پادشاه ماد به نام هنی سیروك را شکست دادند و سگبیتو، شهر شاهی او را همراه با 821آشوریان در حمله ی سال

یوش یکماربار د ینباشد، نخست یکنون «یدشتماه»که کرمانشاه ینسا( 79: 1389استقرارگاه مجاورش ویران کردند)روف،

برادر «یابرد».م( مشهور به اسم پ 522) به سال یمغ ماد «گئوماتا» یامضمن شرح ق 2یستونب یکندهی.م( در نوپ476-522)یهخامنش

یهسکا» یهمراه با مغان هوادار خود در قلعه یشادیکرده است که سرانجام در روز دهم ماه باگ یاد، یندروغ یسسمردیه یا کمبوج

گئوماتا در فارس آغاز شده و یامبر آن است که ق نظر موافق پژوهشگرانمادستان کشته شد. ( Nisaya)«یساین» یتدر ناح «یشاووات

سی »آن یکم زءکه ج «ینسنگ چ یدژ» یبه معنا ظاهراً( Sikayauvatis)«یشاوات یاسکا» یاست. اما قلعه یدهرس یاندر ماد به پا

بات/ بوتی/ بیتو/ »مطابق است با ( Uvati )«او واتی»و اما جزء آخر باشد «ك / سنگ<:>س»همان ( sika/thika«)کا

: ی( به صورت هاین)= دژ سنگ چ«یاوات یاسکا» فارسی -ی ماد یکلمه ینهم یدر تلفظ آشور( bat/buti/bitu/butu«)بوتو

یتب» یبه گونه / استان( یتو / وال)=سالله / قلمر «یتب»که در حالت اضافه با «بوتو یبوتو / شونگ ی/ سنگ یبوت ی/ سنگ یتوسگ ب»

یه)سکا«یبوت یاز سنگ»م( پ. 7تا 9 یسده ها ی)ط یآشور یدر متون آمده؛ هرچند در سالنامه ها «ی/ سگبات / سنگ یبوت یسنگ

ت در دش «سگاوی /یسگاب» یباستان یامروز به نام تپه یکیکرده شده) یران زمین یاددر نقاط مختلف غرب ا یگرد ی(های اووات

«یساین»همان یاکرمانشاه دشت ماد(«)=دشت یماه» یواقع در منطقه «یندژ سنگ چ»مراد همانا ینجاکنگاور مشهور است( در ا

شلمانصر سوم یبار در لشکرکش ین، نخست«یاووَت یاسکا» ینهم ( یاBit Sangibuti)بوتو یسنگ یتو ناح« دژ» ینباستان است. از ا

1رهیافت . نگارنده به این مطلب واقف است که آ ار بدست آمده از تپه ی سگابی در کنگاور مبین فرهنگ پیش از تاریخ است لذا در این بخش از

الق گردد. زبانشناختی بهره گرفته شده است ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت که ممکن است نام جایها در طول زمان به مناطق پیرامونی نیز اط2.DB1,58

Page 29: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

25

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

.م( در پ 705-721شده؛ آنگاه سارگون دوم ) یاد.م پ 834شهرزور( در سال -) «ینامار / نمر» تیال.م( به اپ 824-858)یآشور

« دشت یماه» یو جنوب یشمال ین)اسالم آباد( در هر دوطرف«یپ یّال»یالت و ا« خارخار» یالتمقرون به ا پ.م 706و پ.م 715 یسالها

کرده اند. دیااز آن (110: 1389)اذکایی،کرمانشاه بر شاهراه خراسان

همدان« والشگرد»

گودین و همکنار با رودخانه ی خرمرود در دره ی تویسرکان روستایی به نام والشجرد وجود دارد که اتفاقاً -در مسیر هگمتانه

ه کمی آنطرف تر از این روستا تپه ی معروف گودین قرار گرفته است. این روستا همچنین دارای تپه ای باستانی است که با توجه ب

شواهد بدست آمده در بررسی های باستان شناختی تاریخ نسبی آن به دوران تاریخی و حتی تا هزاره ی یکم پ.م می رسد

به نام خود بنا کرد « ولیس بن گودرز»ناحیت فراهان همدان را « والشجرد/ ولیسجرد(. »288: 1382)محمدی فر و مترجم،

ربی همدان و بین اسدآباد و تویسرکان، هم از عهد اشکانی بصورت نزدیک کنگاور در جنوب غ ،(167: 1389)اذکایی،

بهم رودی روان شود، از آنجا به آن هاهزار چشمه سار در آن باشد و از پیوستن نیز یاد گردیده، دیهی که گویند یک« والستجرد»

)کنگاور( می رود.ه قصر اللصوصزل باشد و از آنجا بدر آن است، یک من« خسرو»ماذران )مندر آباد / وندر آباد( که کاخ

راه باستانيِ هگمتانه از كتیبه هاي گنجنامه

ابتدای دره ی گنجنامه از حاشیه ی غربی شهر همدان شروع و پس از طی حدود پنج کیلومتر دره در منطقه ای بنام محوطه ی

رسیده است. پس از طی مسافتی کوتاه از دره و پس از ( به آخر22: 1376)جهانپور، نظر می رسد و آبشار گنجنامه به« کتیبه ها»

تویسرکان منطقه ای است پشت سر گذاشتن گردنه ی شهرستانه وارد روستاهای تابعه ی شهرستان تویسرکان خواهیم شد.

که در دوران این منطقه کوه هایها و بین دره های الوند قرار گرفته است. بیشتر کوهستانی که بخش مهمی از آن در دامنه ی کوه

شمال غربی به از آن هاهای خارا و آذرین تشکیل شده اند و جهت امتداد سوم زمین شناسی پدیدار گردیده اند از تخته سنگ

(. بلندترین قله ی این رشته جبال قله ی الوند است که خط الراس آن حد طبیعی بین همدان 13: 1372)مقدم، جنوب شرقی می باشد

می آید. و تویسرکان به حساب

و شهرها نقاط راه هاگودین هنوز هم مورد استفاده است اما نه از هگمتانه به مقصد گودین بلکه با گسترش –راه باستانیِ هگمتانه

مختلفی را به یکدیگر وصل می کند. دو عامل اصلی مسبب بقای این مسیر تا به امروز است:

شهر متصل می کند. راه دیگر مین مسیر است که روستاهای نزدیک به شهر همدان را به این تنها مسیر مستقیم از همدان به تویسرکان ه .1

مالیر منشعب می شود. -اده است از جاده ی امروزیِ همدانتویسرکان که امروزه بیشتر مورد استف -همدان

این مسیر یک ایل راه قدیمی و باستانی است که هنوز هم عشایر از آن استفاده می کنند. .2

دشت های کوهپایه های غربی الوند و راه آبه هایش در جادۀ تویسرکان آینة دیروزین همدان توسعه نیافته در دره های شرقی

در شهرستان تویسرکان که نگارنده هم عضو 1391الوند کوه است. در بررسی های باستان شناختی سازمان میراث فرهنگی در سال

مورد نظر محوطه های بسیاری در حاشیه ی مسیر و همکنار با روستاها شناسایی و بت شد که راقم آن هیئت پژوهشی بود، در مسیر

سطور به دلیل منتشر نشدن گزارش های آن از ارایه ی اطالعات بیشتر در این ارتباط معذور است. اما در این حد می توان گفت که

Page 30: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

26

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

نیز برخورد شد. IIIخی هستند. در برخی موارد به سفال های نوع گودین بیشتر این محوطه ها مربوط به دوران پیش از تاریخ و تاری

راه باستاني هگمتانه و نويکنده هاي هخامنشي

(. این دو نویکنده ی میخی 1)تصویرشار گنجنامه قرار دارندکتیبه های دوقلوی الوند در دره ی سرسبز عباس آباد و در کنار آب

ستند. وجود این دو ا ر در مسیر مورد نظر اسناد مکتوبی هستند که می توانند زمان استفاده از متعلق به داریوش و پسرش خشایارشا ه

این مسیر را حداقل تا اوایل دوران هخامنشی عقب ببرد. بی شک با وجود محوطه های پیش گفته که طی بررسی های اخیر در راه

ده از این راه را عقبتر هم ببریم. عالوه بر این کتیبه ها آ اری هم از بین همدان و تویسرکان شناسایی شده اند می توانیم زمان استفا

« ز قلعه سیقی»استحکامات در باالی همین کتیبه ها وجود دارد که نشان از اهمیت این مسیر در دوران تاریخی است نام این سازه

( است.14: 1372)عباسی،

راه باستاني هگمتانه در منابع مکتوب

دوران اسالمی نیز به این مسیر و چگونگی استفاده ی مردم در آن زمان از این راه اشاره شده است در سفرنامه ی در منابع مکتوب

روز چهارشنبه شانزدهم شهر رجب صبح برخاسته سوار اسب شده، »ناصرالدین شاه به عتبات اینگونه از این راه تعریف شده است:

. آمدیم تا رسیدیم به ..ول دره رسیدیم. دره ی وسیعی است.س آباد. خیلی راندیم تا به ابه بلدی سلیم الل، را ندیم برای دره ی عبا

آخر درخت و باغستان. آب دو شعبه شد شعبه ای از دره راه تویسرکان می آید. شعبه ای دیگر از دره ی دیگر می آمد. باالی این

(. رفتم تماشا کردم. 178: 1372)عباسی، شته اندشرح مفصلی نو دره در روس سنگ بزرگی به خط میخی قدیم، دو صفحه

خطوطش عیب نکرده است. قلعه خرابه ای هم باالی کوهی است که مشرف است به این خطوط، بعد از نهار سوار شده همه جا راه

نیست، در آخر یک همه جا راه مالیده، می رود، سرباال هیچ معلوم« تویسرکان»را گرفته، رفتیم برای گردنه ی شهرستانه که می رود

.(28: 1372عباسی،)دفعه سرباال می شود، اما راهش خوب است، تا می رود گردنه.

از همدان » همینطور در منابع متقدمتر اسالمی که بعدها در منابع جدیدتر تبلور یافتند اینگونه به مسیر مورد نظر ما اشاره می گردد:

د نه فرسنگ و از نهاوند تا الشتر ده فرسنگ و از الشتر تا شابرخواست دوازده تا رود راور هفت فرسنگ از رود راور تا نهاون

یکی از گردنه های همدان، گردنه ی اسدآباد است که من از آن عبور کرده ام و دیگری .(101: 1362فرسنگ و...)مستوفی،

وصل می کند من برای سیاحت از شرق گردنه ای است که از الوند به طرف جنوب می رود و همدان را به تویسرکان و نهاوند

لرستان از این گردنه نیز عبور کرده ام. این گردنه سه تا چهار ماه از سال به علت برف زیاد مسدود است. دمورگان که اوایل ژانویه

رد که فقط کوره راه سخت و باریکی وجود دا»میالدی از این گردنه عبور کرده است درباره ی آن شرح جالبی دارد: 1892ی سال

یک قاطر می تواند از آن عبور کند و اگر تصادفاً دو کاروان با یکدیگر روبرو شوند، صرفاً کاروان قویتر معین می کند که کدام

کاروان باید از کوره راه بگذرد و کدام یک باید در توده های برف کنار راه، که گاهی اوقات ارتفاعشان به یک متر هم می رسد

.«(، توقف کند188: 1369گروته،نقل از )

Page 31: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

27

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

هجري قمري( 674)در آثار البالد و اخبار العباد

رودآور دهی است در سه فرسخی همدان. قریب به پانزده سال در آن والیت مانده ام. حال روداور دهی است و قصبه ی این

مابین این دو قصبه، سه «. سرکان»د موسوم به ، و قصبه ای دیگر دار«توی»محال، باالتر از رودراور به نیم فرسنگی واقع شده، نامش

علی آباد و آن کوه هایو معدن طلق در .یه ی موسوم به ارزان فوت بوده... ربع فرسنگ راه می باشد. و معدن سرب نیز در قر

قی است و سنگ شیر در این تاریخ که سنه ی هزار و دویست و شصت و هشت است در دروازه ی همدان با... . محال بسیار است

سنگی دیگر است در میان دره، در کنار راهی که به گردنه ی شهرستانه موسوم و به توی و سرکان می رود. آن سنگ را ،و...

تراشیده اند و عمقی در آن سنگ قرار داده اند و در آن عمق، چند سطر خط به حروف مقطعه نوشته شده و هر یک از آن حروف

می است و حال در روی زمین در هیچ یک از طوایف مختلفه، خطی به این اسلوب نمی باشد و به صورت پیکان است و بسیار قدی

در ابنیه ی قدیم نیز هیچکس بدینسان خط سراغ نمی دهد مگر در کرمان در باالی سنگی که در مقبره ی شاه نعمت اهلل گذاشته

است. « هگنج نام»(. و در این عصر، این سنگ موسوم به 440: 1373شده )قزوینی،

پیمايش مسیر

کیلومتر فاصله دارد در بین این مسیر بنایی وجود دارد که به امامزاده فخرالدین 5شهر همدان تا کتیبه های گنجنامه حدود

موسوم است، نگارنده ضمن بررسی محدوده ی این بنا به گورستانی اسالمی به همراه پشته ای کم ارتفاع برخورد کرد که به علت

منسوب به دوره ی تاریخی )اشکانی؟ ساسانی؟( سفال هاین آالت سنگین تخریب شده بود. در این قسمت به تعدادی تردد ماشی

گودین قرار دارد یک توقفگاه بین راهی است که بر اساس -گنجنامه که بر مسیر اصلی هگمتانهبرخورد شد. محل کتیبه های

قابل آن قرار داشته است که امروزه هم بقایای آن وجود دارد. این محوطه در های ناصرالدین شاه قلعه ی مخروبه ای هم م یادداشت

ین سایر ارتفاعات اطراف مشخص های سفید آهکی در ب با سینه ای پوشیده از سنگ« تاریک دره»سمت غربی دره ی

ه ی کنگاور در فصل تابستان در که هنوز هم اقوام کوچگر کشرد از منطق« تاریکدره»(. با گذشتن از دره ی 24: 1376)جهانپور، است

(. نقطه ی بعدی بعد از گذشتن از پیست اسکی تاریکدره گردنه ی شهرستانه است که در 3و 2آنجا اتراق می کنند )تصویر

های ناصرالدین شاه هم به آن اشاره شده است. این روستا که با همین نام شناخته می آید دارای تپه ای باستانی است که یادداشت

ه ی بعدی وردآورد یا رودآور نقطه است. از طرف سازمان میراث فرهنگی بت گردید 91بررسی های باستان شناختی سال در

بارها در منابع متقدم و متأخر اسالمی به آن اشاره شده است. از اینجا مسیر به دو شاخه می شود یک راه هم مسیر علیا)باال( است که

به « ابداالن»را دور می زنند و در نقطه ای به نام « سرتخت»کوه « کهنوش»هم مسیر با رودخانه و راه دیگر« خرمرود»با رودخانه

به دو نقطه ی مهم از نظر « سرتخت»است همزمان با دور زدن کوه « خرمرود»یکدیگر می رسند. مسیری که همراه با رودك

مسیری ،ای خشتی هم به همین نام در آن قرار دارد. این مسیر که قلعه«اشتران/ استران»و دیگری « سیستانه»زبانشناختی می رسد یکی

و « سرتخت»با دور زدن کوه « کهنوش»است که به شهر تویسرکان می رسد اما مسیر اصلی ما مسیر دوم است که هم مسیر با رودك

می رسد و با پیوستن به « /سگاویسگابی»و سپس محوطه ی شناخته شده ی « شأن آباد / شحن آباد»به « خان گشرمَز»سپس کوه

در مرز استان همدان و کرمانشاه به گودین تپه می رسد.« والشجرد»و سپس « طاهر آباد»و گذر از محوطه ی « قره چای»رودخانه ی

Page 32: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

28

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

نتیجه گیري

پنهان می شود ولی به تنهایی کافی نیست. )حقیقت(کاوش در تپه های باستانی اگر چه موجب پدیدار شدن برخی آمیغهای

پژوهشگر بخواهد گره از معمای پیچیده ی هگمتانه بگشاید. در این مقاله سعی شد تا با پرداختن به بخش این کهبخصوص

، شریان راهبردیِ تاریخی ای به رشته کشیده شود که در ابتدایی ترین دوران عامل ارتباط مادستان کوچکی از جغرافیای تاریخی

های گودین در هزاره های دوم و یکم پ.م بوده و در دوران متاخرتر و تا به امروز به شکل بین ساکنان هگمتانه ی باستان و تپه ی

دیدی کالن به پژوهشگر می دهد موجب وسعت نظر او این کهمختلف یکسره مورد استفاده قرار گرفته است. این رهیافت عالوه بر

ها مورد ن دستاوردهای این رهیافت را در تفسیر نتایج کاوشدر تحلیل داده ها و محوطه های مرتبط می گردد. از این رو می توا

پیشتر در ست رهایی یابیم. آن های نگرش خشرد که حاصل توجه صِرف به تپه ها و داده های برآمده از ان هااستفاده قرار داد تا از زی

آن سرزمین است. نظر به کوه هایها و گیمقدمه به نقل از دیاکونوف گفتیم که کلید جغرافیای تاریخ ماد مطالعه ی دره ها، برجست

باید بگوییم که بر خالف اقوام کوچگر عرب و تشرك زبان که بیشتر نی و توجه به قوم شناسی این گروههامسیر مهاجرت اقوام ایرا

یکجانشینی و ها و دره ها را برای رفت و آمد، در دشت ها و مرغزارها رحل اقامت می گستردند، اقوام ایرانی بیشتر شکاف کوه

استان همدان است. در کوه هایها و چندجانشینی انتخاب می کرده اند. بطوری که گواه این ادعا قوم شناسی اقوام ساکن در دشت

این استان که ترکیب جغرافیای طبیعی آن بصورت دشت و کوه است هیچ روستایی که اهالی آن ترك زبان باشند را در شکاف

های وسیعی همچون دشت شراء و بهار نمی توان روستایی را یافت که نخواهید یافت همانطور که در دشت ها و دره های الوند کوه

گاهی ترکیب قومی آن فارس، کشرد یا لشر باشند. اگر چه با توجه به تغییراتی که امروزه در شیوه ی معیشت و امکانات ایجاد شده

ن امر فقط در سده های اخیر صورت وقوع یافته و ناقض این ادعا در هزاره ، در اینجا باید گفت ایخالف این ادعا دیده می شود

مسیح و بعد از آن تا پیش از عصر حاضر نخواهد بود.عیسی های تو در تو و در هم تنیده ی پیش از میالد

میان شهرهای راه هاث شکل گیری و برپاییِ شهرها و روستاها در ابتدا، انتها و میانة راه های باستانی یا بهتر بگوییم احدا

رارگاه های بزرگ و با اهمیت پرجمعیت و مهم امری طبیعی است. اصوالً آغاز و پایان این مسیرها دارای شهرها و استق

راه ها را خرده محوطه ها و )هگمتانه و گودین در دوران متقدمتر و هگمتانه و معبد اناهیتا در دوران متاخرتر( و میانة این بوده

، قیزقلعه سی و تپه ی باستانی شهرستانه و یا قلعه ی اشتران( با درجة اهمیت کمتر در بر می گرفته ی گنجنامهمحوطه )روستاهایی

است. امری که امروزه هم درستی آن را در ارتباط با شهرهای جدید می توان مشاهده کرد. در این میان باید به پاسگاه ها، باجگیران

قیز کاروانیان را بر عهده داشتند توجه خاص داشت. اهی که وظیفة تأمین امنیت و گاه غارتمیان ر کاروانسراها و ایستگاههایها،

، جا همانا تبیین پیوستگی فرهنگیاما بحث زیربنایی در اینقلعه سی و قلعه ی اشتران در میانه ی این مسیر مصداق بارز این ادعا است.

نورسیده در هزاره ی دوم و یکم پ.م در برخورد با اقوام بومی ساکن در منطقه تحلیل روند جایگیری و همگرایی و جانشینی اقوام

، به بخشی از بازه ی زمانی ای که ناسان از نظرگاه پیشرفت فن آورانه و آ ار بازمانده ی آن قوم های مورد نظر است که ما باستان ش

ا چه اقوامی بوده اند؟ در اینجا می توانیم از نوشته های در آن می زیستند می گوییم: عصر مفرغ. اما صاحبان این مفرغ ه آن ها

Page 33: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

29

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

. تا پیش از ظهور مادان در عرصه ی سیاست جهانی، قومی که نامش بخصوص در متون میانرودانی برده 1میانرودانی کمک بگیریم

که از قضا زبان بابلی هم می اند. شاید عامل اتحاد ماد و بابل بر علیه حکومت آشورستان همین کاسیان بودند « کاسیان»شده است،

دانستند. پیشتر گفتیم کشتریتی شاهک کارکاشی چگونه عنان حکومت در غرب آسیا را برعهده گرفت.

اینک به پشتوانه ی داده های باستان شناختی و مدد علم تاریخ و نامجای شناسی و استدالالتی که پیشتر آوردیم همگرایی قبیله

ن هزاره ی دوم پ.م)با تسلط بیشترینه ی کاسی ها( را همان عامل پیوند دهنده ی فرهنگ های مفرغی و های ماد با حکومت های متقار

آهنی در تبیین روند شکلگیری حکومت مادها در قرن هفتم پ.م میدانیم. خصوصیت راه های مهم این است که در ادوار گوناگون

اند و نقاط کوچک و بزرگ بسیاری را در طول خود به هم وصل می توسط اقوام و حکومتهای مختلف مورد استفاده قرار می گرفته

گودین هم از این قانون مستثنا نیست که البته خود بخشی از راه شاهی هخامنشیان است. -کرده اند، راه باستانی هگمتانه

فته است فهرست وار ارایه می گردد:در پایان نتایج زیر که مستدرك از مطالب پیش گ

ه ی باستان بر خالف پندار بسیاری فقط تپه ی هگمتانه ی امروزی نیست بلکه بسیاری از محوطه های پیرامونی را نیز در بر می هگمتان .1

گرفته است که از اتحاد آن ها و بر اساس الگوی اتحاد ماندگاه های پیرامون مکان مرکزی شکل گرفته بوده است اما خود تپه ی هگمتانه

ن اکباتان شهر همدان، به شهادت آ ار یافت شده دارای الیه های درهمی است که نشان از توالی استقرار در این تپه ی واقع در انتهای خیابا

مهم دارد.

گودین می تواند به عنوان یکی از مسیرهای انتقال فرهنگ مفرغی موسوم به یانیق با سفال سیاهش از غرب الوند به -هگمتانهمسیر . 2

در ابتدا و انتهای این مسیر دو محوطه ی مهم تپه ی پیسا و تپه ی گودین قرار دارند. پیشتر در ارتباط با شرق آن قلمداد گردد.

همگرایی و روابط بین محوطه های پیرامون هگمتانه و تلقی ما از کلمه ی هگمتانه ی باستان توضیح دادیم از این رو تپه ی پیسا را

جزیی از هگمتانه ی باستان می دانیم.

کایلر یانگ هم طی بررسی هایش در این ناحیه یکبار از این مسیر به همدان آمده است و اظهار داشته که در گذشته برای ورود . 3

الوند بوده است )به ی اصلی ارتباط شرق و غربراه هابه همدان از ماهی دشت از این مسیر عبور می کرده اند و این مسیر یکی از

2نقل از مهدی رهبر(.

این کهدر دوران هخامنشی هم این مسیر مورد استفاده بوده است. وجود کتیبه های گنجنامه مُهر تاییدی بر این ادعا است. ضمن . 4

وجود نقش برجسته ی پارتی در حوالی این مسیر و در نزدیکی روستای مرادبیک نشان می دهد این مسیر تا دوران پارتی هم

1میانرودانی که -ه ی متون بابلیدند که ضمن مطالع، عنوان کرغرب کشور در دانشگاه آزاد همدان . پرویز اذکایی در همایش منطقه ای باستان شناسی

های هنگتوسط برینکمان ترجمه شده اند و مدتی هم یک نسخه از این ترجمه ها در اختیار خود ایشان بوده است به این مطلب رسیده اند که صاحبان فر

فتند. امر به زودی اتفاق بی این د که امید استه رشته ی تحریر بکشنعصر مفرغ کاسیان اند. البته ایشان قصد دارند کتابی با نام تاریخ کاسیان را ب2 وده اند ضمن ذکر این مطلب، تویسرکان و همدان بکایلر یانگ در منطقه ی کنگاور استان شناختی به سرپرستیعضو گروه بررسی ب. مهدی رهبر که خود

ر چه خود یانگ نیز مقاله ای در ارتباط با بررسی های باستان ند که نزد خود ایشان محفوظ هستند اگها نیز خبر داد از وجود یادداشت های آن بررسی

شناختی غرب ایران منتشر کرده است.

Page 34: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

30

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

تردد از کنگاور و غرب به هگمتانه ی باستان و بلعکس بوده است. در ابتدا و انتهای این مسیر همچنان یکی از بهترین مسیرها برای

تپه ی هگمتانه و معبد آناهیتا در کنگاور قرار دارند و در میانه ی آن محوطه ی والشگرد قرار دارد.

مناطق سرسبز نزدیک آن هاگیرد و تابستانگاه این مسیر امروزه نیز توسط ایالت و عشایر منطقه ی کنگاور مورد استفاده قرار می

از منظر نامجای شناسی (.2)تصویر 1روستای دره مرادبیک است که از قضا نقش برجسته ی پارتی مزبور هم در همانجاست

و...بسیاری نامهای ایرانی کهن در این مسیر دیده می شود مثل: سیستانه، شهرستانه، اشتران، والشگرد، ابداالن، سه گابی

كتابنامه

:فارسي

اذكايي، پرويز

)بیست گفتار درباره مادستان(، همدان، مادستان.همدان نامه 1380

اومستد، آلبرت تن آيلت

تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه: محمد مقدم، تهران، علمی فرهنگی. 1388

بهزادي، رقیه

العات و تحقیقات فرهنگی.میانه(، تهران، موسسه مط فارسیبندهش هندی)متنی به زبان 138

پورداود، ابراهیم

)یشت ها(، تهران، زبان و فرهنگ ایران. 2ادبیات مزدیسنا 1347

پیرنیا، حسن / افسر، كرامت اهلل

. سازمان میراث فرهنگی و انتشارات آرینراه و رباط، تهران، 1361

جکسن، آبراهامو ويلیامز

و فریدون بدره ای، تهران، خوارزمی.سفرنامه ی جکسن، ترجمه: منوچهر امیری 1352

چايلد، وير گوردون

آریایی ها، ترجمه: محند تقی فرامرزی، تهران، نگاه. 1390

دادگي، فرنبغ

بندهش، ترجمه: مهرداد بهار، تهران، توس. 1378

دياكونوف، ا.او

تاریخ ماد، ترجمه: کریم کشاورز، تهران، علمی فرهنگی. 1386

آداندامايف، و.

تهران. علمی فرهنگی.، ترجمه: روحی ارباب، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی 1373

روف، مايکل

ترجمه: زهرا باستی، تهران، سمت)تاریخ و معماری(، ماد و بین النهرین 1389

1آنها و شیوه ی جایگیری شان را مشاهده ر داشته است و از نزدیک محل استقرار. نگارنده ضمن آشنایی با این اقوام و ایالت مدتی نیز با ایشان حشر و نش

کرده است.

Page 35: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

31

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

رايس، تامارا تالبوت

هرانهنرهای باستانی آسیای مرکزی، ترجمه: رقیه بهزادی، ت 1372

رضايي، عمادالدين

سیمای همدان.،تهران، انوشه. 1381

سازمان جغرافیايي ارتش

فرهنگ جغرافیایی شهرستان های کشور)شهرستان همدان(، تهران، انتشارات سازمان جغرافیایی ارتش. 1380

طاليي، حسن

عصر مفرغ ایران، تهران، سمت. 1388

عباسي و ديگران

شهریار جاده ها)سفرنامه ی ناصرالدین شاه به عتبات(، تهران، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران. 1372

فراي، ريچارد نلسون

عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه: مسعود رجب نیا، تهران، سروش. 1388

قزويني، محمد بن محمود

ز جهانگیر میرزا قاجار، به تصحیح و تکمیل: میر هاشم محدث، تهران، امیرکبیر. آ ار البالد و اخبار العباد، ترجمه با اضافات: ا 1373

كاليس، ولفراو

(، ترجمه: فرامرز نجد سمیعی، تهران، میراث فرهنگی.1963-1967بیستون)کاوش ها و تحقیقات سال های 1385

كامرون، جرج

تهران، علمی فرهنگی. ایران در سپیده دم شهرنشینی، ترجمه حسن انوشه، 1387

گیرشمن، رومن

ایران از آغاز تا اسالم، ترجمه: محمد معین، تهران، نگاه. 1386

گروته، هوگو

سفرنامه ی هوگو گروته، ترجمه ی مجید جلیلوند، تهران، نشر مرکز. 1369

گرشوويچ، ايلیا

هتاب. (، ترجمه تیمور قادری، تهران، م2تاریخ ایران کمبریج)ج 1387

مجید زاده، يوسف

تاریخ سیاسی بین النهرین، تهران، مرکز نشر دانشگاهی. 1376

ملک شهمیرزادي، صادق

ایران در پیش از تاریخ، تهران، سازمان میراث فرهنگی. 1382

محمدي فر، يعقوب / مترجم، عباس

میراث فرهنگی استان همدان. گزارش بررسی باستان شناختی شهرستان تویسرکان، سازمان 1382

مترجم ، عباس

همدان، سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان همدان. –گزارش دور سوم از کاوش های باستان شناختی تپه پیسا 1389

مقدو، محمد

ال.، تهران، اقب1تویسرکان)سیری در اوضاع طبیعی، تاریخی، اقتصادی و اجتماعی(، ج 1378

مستوفي، حمداهلل

نزهه القلوب، مقاله ی سوم، باهتمام و تصحیح: گای لیسترانج، تهران، دنیای کتاب. 1362

Page 36: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

32

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

حبیب اهلل محموديان،

راه ها و معابر باستانی غرب زاگرس در دوران پارت و ساسانی، تهران، سبز رویش. 137

نبیل، زهرا

ن کنگره ی بین المللی باستان شناسی و هنر ایران، تهران، اصفهان، شیراز، جلد اول، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر.کاسیان، یادنامه ی پنجمی 1347

هینتز، والتر

ترجمه: فیروز فیروز نیا، تهران،انتشاراتت علمی فرهنگی. دنیای گمشده عیالم )بازسازی یک تمدن گمشده(، 1371

غیر فارسي:

Dyson، J. R. H.

1968 recent excavations at godin tepe، the memorial volume of the vth international art&archaeology tehran-

isfahan-shiraz 1968، special publication of the ministry of culture and arts ، vol 1، 39-58.

Young، C.

1967 The Iranian Migration into the Zagros، iran vol V، 11-34

1968 recent excavations at godin tepe، the memorial volume of the vth international art&archaeology tehran-

isfahan-shiraz 1968، special publication of the ministry of culture and arts ، vol 1، 204-210.

Page 37: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

33

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

)منبع: سایت مپس وورد( شه ی جغرافیایی ایراننق :1نقشه

)منبع: سایت هگمتانه( جغرافیایی استان همدان : موقعیت2نقشه

Page 38: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

34

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

)نقشه از نگارنده(گودین -: راه باستانی هگمتانه 3نقشه

)طرح از کایلر یانگ(: گودین تپه4نقشه

Page 39: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

35

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

)طرح از دیوید استروناخ(ی نوشیجان : تپه5نقشه

: کتیبه های الوند )عکس از نگارنده(1تصویر

Page 40: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

36

از هگمتانه تا گودنی

ی) ک

راه باستان ی

در مادستان(، خسرو محمدی

)عکس از نگارنده( دره ی تاریکدره :2تصویر

)عکس از نگارنده( عشایر کنگاور در دره ی تاریکدره استقرارگاه :3تصویر

Page 41: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

37

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

هخامنشي رگاني در دوره و مبادالت باز بررسي تجارت

با تمركز بر اشیا و داده هاي باستان شناسي مکشوفه از

منتسب به هخامنشیان گنجینه هاي

سامر نظري

«دانشجوی کارشناسی ارشد باستان شناسی دانشگاه هنر اصفهان»

علي اصغر سلحشور

«شناسی دانشگاه هنر اصفهان دانشجوی کارشناسی ارشد باستان»

مهران نوروزي

«شناسی دانشگاه هنر اصفهان دانشجوی کارشناسی ارشد باستان»

(8/3/1393* تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 15/12/1392)تاریخ دریافت مقاله:

(56تا 37)از ص

چکیده:

و نظامی در ی ساختار منطقی و منظم سیاسی، اقتصادی قوم پارس نخستین قومی بود که موفق شد شاهنشاهی بزرگ ایرانی را بر پایه

ی همین اقتدار سیاسی توانستند اصالحات عظیم اقتصادی و مالی برقرار کنند. یکی از این ق.م ایجاد نماید و در سایه4تا 6قرون

ارتباطی راه هایی این امر گسترش کرد. الزمه اصالحات، تقسیم شاهنشاهی به ایاالت مختلف بود که وصول مالیات را تسهیل می

راه های ارتباطی، تحولی را که که ضمن اشاره به برخی از این ه استه خشکی بود. در این مقاله سعی بر آن شدچه دریایی و چ

دست های به وجود آورد، بیان گردد. از سوی دیگر با استفاده از لوحهوسیله ی داد و ستد در کنار پرداخت به صورت جنسی به

های منتسب به آنان مانند فیلیپوکا، روگوزن، جیحون، هخامنشی که از گنجینههای آمده از شوش و تخت جمشید و دیگر یافته

آخالگوری، پروخوروکا و... به دست آمده است در حد امکان داد و ستد و تجارت هخامنشیان، مورد بررسی وکنکاش قرار گیرد.

.، هخامنشیانهای هخامنشی گنجینهارتباطی، داد و ستد و تجارت، الواح گلی، منابع مکتوب، راه های كلید واژگان:

. Email: [email protected]

Page 42: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

38

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

مقدمه:

ای جز هخامنشیان و به خصوص داریوش بزرگ به خوبی دریافته بودند که برای توسعه و پیشرفت روزافزون شاهنشاهی خود چاره

خود را فراهم ی خود ندارند و در این راستا با رونق اقتصاد و تجارت موجبات رفاه و آسایش مردمان شاهنشاهی تعامل با ملل تابعه

راه هایها و ایجاد توانیم بگوییم این هخامنشیان بودند که با ضرب سکه و گسترش پراکندگی آن، توسعه راه آوردند. به حق می

مند و سیستماتیک به رونق جدید و به خصوص راه شاهی و ایجاد تسهیالتی برای تجار و بازرگانان برای نخستین بار به صورت نظام

رت داخلی و خارجی اقدام کردند.و گسترش تجا

گرفت و تسهیل حمل و نقل، حجم مبادالت ی تجارتی قرار میآن هاهمچنین این جاده های ایجاد شده مورد استفاده کارو

: 1385بازرگانی را افزایش داد و افزایش مبادالت و تماس اقوام در ایاالت شاهنشاهی، تحول تازه ای به وجود آورد)گیرشمن،

توان از ایران به مصر سفر کرد و در این خصوص نه فقط در اندیشه ا رات ریوش بزرگ دریافته بود که از راه دریا می(. دا136

خواست با آمیز مسیر آبی از دریای مدیترانه به دریای سرخ و سپس خلیج فارس و اقیانوس هند بود، بلکه میاقتصادی موفقیت

(. تجارت دریایی از نظر 90: 1389ارانش را نیز تحت تأ یر کار شگرفی قرار دهد)والیتی، آمیز این پروژه فرمانبردتکمیل موفقیت

تر از تجارت از راه خشکی بودکه خود توسعه و رونق این نوع از تجارت را در دوره هخامنشی زمان، هزینه و امنیت بسیار با صرفه

ساخته شده در کارگاه های و غیر بومی،بک هنر هخامنشی)بومیها و اشیایی به س های اخیر گنجینه ها و دهه سبب شد. در سال

آن هااندکه با مطالعه آسیای میانه، روسیه و ... به دست آمده عربستان، هندوپاکستان، بلغارستان، هخامنشی(. از مناطقی مانند قفقاز،

های ها و شباهت بکی هخامنشیان، تفاوتهای هنری و س که با ویژگی توان به وضع تجارت در آن دوره پی برد و هم این هم می

ی خود آشنا شد. هنرشان با ملل تابعه

باشد: هستیم شامل موارد زیر می آن هاسواالتی که در طی این پژوهش مطرح شده و در صدد پاسخ گویی به

اند؟مسیرهای ارتباطی در دوران قبل و بعد از هخامنشی به چه صورت بوده .1

هخامنشی چه بود و در دوران هخامنشی چه تحولی پیدا کرد؟ ی داد و ستد پیش از وسیله .2

شناختی)سفال باستانهایمنابع مکتوب وداده )از تخت جمشید و شوش(،های مکشوفه داد و ستد هخامنشی بر اساس لوحه .3

های منتسب به هخامنشیان به چه صورت بوده است؟ و اشیا( مکشوفه از گنجینه

ریان اصلی ارتباط جچین که مراکز فرهنگی وتجاری در کنار سواحل رودها یعنی دره سند و، هرینالن در فالت ایران بر خالف بین

هم محل مناسبی . درنتیجه گزینش محل برای استقرار به دو عامل بستگی داشت رانی وجود نداشت. بنا شده بود رود قابل کشتی

ترین طریق به دیگر مراکز ترین وآساندر کوتاه آن محل را بتواند که یهای خاص جغرافیای برای زندگی باشد وهم دارای ویژگی

های اصلی افغانستان وآسیای مرکزی که در طول راه های حفاری شده در فالت ایران، اجتماعی و فرهنگی مرتبط سازد. محل

همین زیستند تقریباً یی پیش از تاریخ در این مناطق من هااترین دور مردمی که در قدیمی ،دنده نشان می اندکنونی واقع شده

ارتباطی کهن لزوماً راه های(. و از طرفی نیز باید به یاد داشت که 3: 1366)مجیدزاده، دادند مورد استفاده قرار می مسیرهای فعلی را

از چارپایان اآن هدار در آن زمان در ایران کاربرد بسیار کمی داشتند و به جای اند؛ زیرا وسایل چرخامروزی نبوده راه هایدر کنار

(. 19: 1386)فرای، دندبر ها بهره میهای کوهستانی و دشت برای بردن کاالی بازرگانی و گذرگاه استر و شتر بارکش مانندخر،

ان جای شاهان ایالمی،آشوری، بابلی، لیدیایی و مصری را گرفتند، با برخی ساختارهای آزمایش شده که هنوز پا فارسیهنگامی که

Page 43: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

39

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

های بسیار قدیمی روبرو شدند. همچنین در درون و بیرون شهرهای مهم سرزمین آشور رو و جاده های کاروان نند راهبرجا بودند، ما

(.102: 1390)ویسهوفر، وجود داشتند های سنگ فرش ویا آجر فرش که قیر پاشی شده بودند، و بابل این جاده

:شد عملی می آن هاطریق از شده وارتباط بین شرق وغرب ه میایران همواره ازچند مسیر مشخص برای ارتباط وتجارت استفاددر

مسیر های ارتباطی بین شرق و غرب:

غربی: این راه افغانستان را از طریق خراسان، دامغان، سمنان، ری، دشت قزوین، زنجان، میانه و تبریز به آسیای صغیر راه شرقی و

های تنگ زاب کوچک شامل ودره. حسنلو( -هسلدوز)جنوب دریاچه اورمی میانه به جلگه ای از این راه ازساخت. شاخه متصل می

.رفت النهرین و ازآنجا به سوریه وسرانجام به سواحل مدیترانه می بین

ساوه همدان و اور،گکن،شاهنکرما ،ذهاب پلسر این راه از جنوب آشور شروع واز طریق قصر شیرین، شرقی: شمال -غربی راه جنوب

شد. افغانستان متصل میو نیشابور دامغان، از ری به راه شرقی سمنان، رسید و میبه ری

ری قم به کاشان و را از طریق اصفهان، (وزستان وفارس)خغرب ایران جنوب ی جنوب ون هاااین راه است شمالی: - راه جنوبی

(.4: 1366مجیدزاده، )پیوست راه دیگر می از آنجا به دو رد وک متصل می

هاي ارتباطي و تجاري در دوره هخامنشي: مسیرها و جاده

و های ارتباطی های گرفته شده از شهرها و بازرگانان شهری باعث گسترش شبکه متکی بودن شاهنشاهی هخامنشی به مالیات

مالیات ی (. مسئله1: 1365)سلطان زاده، دوام سازمان سیاسی آن ضروری بود المللی در قلمرو شاهنشاهی شد که برای بازرگانی بین

ها و برقراری ارتباط بین به امور اقتصادی و عمرانی دیگری بستگی داشت. اولین اقدامی که در این زمینه انجام گرفت، ایجاد شاهراه

و اجناس از محلی به مراکز مهم شاهنشاهی به منظور نقل و انتقال سریع سپاه در موارد الزم، و دیگری حمل و نقل مسافران،کاالها

(.115: 1355)احتشام، (1 )تصویرودمحل دیگر ب

مسیر جاده ان هاترین مسیر کارو مرزی با یک روند شتابان توسعه یافت. طوالنی مرزی و برون در دوره هخامنشی تجارت درون

النهرین و جنوب دجله به شوش وصل کیلومتر مسافت داشت که از سارد در آسیای صغیر و از طریق بین 2400شاهی بودکه حدوداً

(.Hallock,1969:6)کیلومتر در امتداد این جاده قرار داشت 30-20هایی با خدمات رفاهی در هر شد. و ایستگاه یم

ای که ساردیس را به شوش متصل یعنی همان جاده داشت بیان کرده است،ای را که ازدریا تا نزد شاه امتداد جزئیات جادهنیز هرودوت

در انتقال فرهنگ بین ایران هخامنشی ذشت.که دارای کارکرد سیاسی و نظامی بود و گ امن میهای پر جمعیت و از سرزمین کرد و یم

بر این در غرب شاهنشاهی . عالوه(560:1381،)بریاننام داشتجاده شاهی که همان ساتراپ های غرب شاهنشاهی مو ر بوده ومناطق یا

ای که از خلیج ایسوس شروع و از طریق آسیای صغیر به . جاده1توان به: های دیگری نیز وجود داشت که از از جمله می هخامنشی جاده

شد و به ساحل مدیترانه در آسیای صغیر، تارسوس و سپس از طریق ای که از جنوب سارد شروع می. جاده2گشت؛ سینوپ متصل می

ب روسیه و اورال وصل ی کیلیکیه به دریای سیاه و سیبری واقع در است های جنو ی موسوم به دروازه جاده

ای که بابل را به هگمتانه)اکباتان(، باکتریا و مرزهای هندوستان متصل . جاده3؛ (Rostovtzeff,1970:219)گردید می

های دیگر که وجودشان جاده (،Khan,1972:121شد) ی ایندوس منتهی می (. و از طرق مکران به درهCook,1983:107)کرد می

ت یکی جاده ی تخت جمشید به اکباتان و ماد است که بخشی از آن که از برش تخت سنگی در نزدیکی برای ما ا بات گردیده اس

النهرین تا ماد است که متصل به جاده بلخ به هند بود و از تر بین ی قدیمی کرده است، کشف شده است و دیگری جاده پاسارگاد عبور می

Page 44: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

40

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

(.103:1390معروف شده است) ویسهوفر، "ابریشم"ی ام جادهآسیای مرکزی تا شرق آسیا عبور می کرده است و به ن

. افزون هخامنشی برقرار بود های فرعی دیگر نیز جهت سهولت ارتباط بین مناطق مختلف شاهنشاهی ی که ذکر شد راهیها بر راه عالوه

ربستان و هند و مناطق دیگر به دست شناسی که از شرق ع های باستان توان بر اساس منابع مکتوب و نیز دادهمی ،راه های خشکیبر

اقتصادی از طریق خلیج و تجاری، توان به ارتباطات گسترده فرهنگیها میاز این راه .نیز اشاره نمود یمده به وجود راه های دریایآ

های بعد ادامه هارمدارك موجود باستان شناسی حداقل از دوره ی عبید آغاز شد ودر طول هز رفارس ودریای عمان اشاره کرد که بنا ب

عمان تحت پوشش قرار عربستان و ایران، این شبکه ارتباطی سواحل شمالی وجنوبی این دو آبراه را تا اعماق بین النهرین، .یافته است

ی باالیی که داشت، توان گفت که بازرگانی از راه خشکی به استثنای کاالهای تجملی، به دلیل هزینه. می(1370:37داده بود)عبدی

-(، و این اهمیت راه های دریایی در آن روزگار را می102:1390توانست با اهمیت باشد)ویسهوفر، فقط برای فواصل نسبتاً کوتاه می

های چغامیش خوزستان توسط هیئت اکتشافی هایی است که در حفاری ترین سند دریانوردی در ایران مربوط به مهره رساند. قدیمی

ق.م برمی گردد. همچنین ارتباط تجاری ایالم و بابل از طریق رفت و آمد 3مت آن به اوایل هزاره آمریکایی به دست آمده و قد

که باید به آن اشاره کرد کته این(. 72:1389شد)والیتی،کشتی ها در راه های آبی دجله و فرات و شعبه های مرتبط با آن ها انجام می

آید ریشه آن را باید اما به نظر می ،محققین این کار را به کمبوجیه نسبت می دهند ایران می باشد که بسیاری از یسیس نیروی دریایأت

اما تا زمان داریوش ،سازمانی نیاز مبرم داشته است زیرا برای تصرف ایونی وفنیقیه به چنین نیرو و؛ ش جستجو کردودر دوران کور

این بازه با توجه به اصالحاتی که داریوش در زمینه تجارت و دادوستد ن ها بیشتر کارکرد نظامی داشته که درااستفاده از دریاها و ناوگ

-کردند که ایجاد کانال سوئز توسط داریوش به صحت این گفتار میی نقش اساسی ایفا مییاین راه های دریا ،به وجود آورده بود

میل دریایی در روز 80تا 60ه می توانستند از هایی ساخته شدک ی هخامنشیان برای اولین بار کشتی (. در دوره137:1389)سامی،افزاید

حرکت کنند. در همین عصر ساختن بنادر آغاز شد. عالئم دریایی مورد مطالعه قرار گرفت، و برای کشتی ها و تجارت دریایی اسناد و

با اقدام متهورانه (.71:1388مدارکی تنظیم گردید و در ایفای مشاغل دریایی، تخصص در نظر گرفته شد)خانیکی و فیروزمندی ،

اسکیالکس دوکاریاند دریانورد یونانی مقیم آسیای صغیر که از طرف داریوش ماموریت داشت رود سند را پیموده و مسیر دریایی

ی شاهنشاهی هخامنشی آن چنان گسترش پیدا کرد که عالوه بر ناوگان های بازرگانی تابعه منتهی به مصر را کشف کند، کشتی

های تن مخصوص عبور از راه های آزاد و کشتی 500تا 300بزرگ برای حمل کاالهای تجاری با ظرفیت های های نظامی،کشتی

تن ظرفیت حمل بار ساخته شدند.یکی از اهداف مهم احداث کانال 200تا 100کوچک برای عبور از رودهایی مثل دجله و فرات از

ی سرخ برای اهداف اقتصادی و نظامی بود که در واقع احداث این کانال برای سوئز توسط داریوش ارتباط بین دریای مدیترانه و دریا

(. از طرفی تالش برای تغییر قطب تجاری 75-73:1389تمرکز بخشیدن به اهداف تجاری مصر و خلیج فارس صورت گرفت)والیتی،

د. چنانچه داریوش در ستون های یادبود ی حفر کانال سوئز توسط داریوش مشاهده کر مصر را می توان در اقدامات عمرانی و ادامه

معروف این کانال در اطراف شهر سوئز چنین اظهار می دارد: دستور دادم کانال و آبراه های را در مصر حفر کردند که از نیل به

(. بنا در 198:1388ی،رفتند)والیتها بنا به درخواست ما و از مصر به و از طریق این کانال به پارس می دریایی از پارس می رسد و کشتی

ترین آن ها عبارتند از دیلمون)شاید بحرین که معروفمشهور و متعددی در کرانه های خلیج فارس و دریاها وجودداشتهتجارتی

ترابوزان، سرازونت، سینوب، هراکله، ،بنادر فازیس و آتنس در آسیای صغیر ،در کنار دریای سیاهو هرمزی)هرمز فعلی( ،امروزی(

صیدون و مدیترانه، صوربیبلوسدریای الجزایر میلت هالیکارناس در فنیقیه و کنار دریای بسفر، کالسدون، بیزانس و کنار تنگه ازمیردر

Page 45: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

41

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

.در ابتدای امر تجارت دریایی (1389:137از شهرهای معروف و پر روت فنیقیه بوده اند. در مصر مندس را می توان نام برد)سامی

. و بعد تجار یونانی تجارت دریای اژه را از (Elayi,1980:15-16,27ر دست بازرگانان فینیقی بود)شاهنشاهی هخامنشی با غرب د

در دوره هخامنشی، (.Olmstead,1948:13ها دست زدند)آمیز با فینیقیآن ها گرفتند و در دیگر مناطق به یک رقابت موفقیت

ن زمان بودند تحت تابعیت ایران درآمدند و باعث توسعه تجارت دریایی فینیقی ها و یونانیان آسیای صغیرکه هردو از ملل دریانورد آ

ی یونانی، فنیقی و عرب پیوند میان هند، خلیج (. دریانوردان ورزیده70:1388شاهنشاهی هخامنشی شدند)خانیکی و فیروزمندی،

ی بیشتری یافت و به نواحی دانوب و توسعه کردند. تجارت جهانی روز به روز فارس، بابل، مصر و بنادر دریای مدیترانه را تامین می

(.179:1385راین رسید )گیرشمن،

وسیله دادوستد پیش از دوره هخامنشي:

د، نداشت.ورده و کاالیی که به کار داد و ستد بخورآفر .بشر در دوران نخستین زندگی خود که به صورت بدوی زندگی می کرد

ر آمد و اجتماعاتی تشکیل داد، بالطبع بازار داد و ستد و مبادله رواج پیدا کرد و در پس از آنکه به تدریج از حال انزوا و توحش د

مخصوصاً ؛و وسیله مبادله کاال پیدا شد. برای رفع این مضیغه چهارپایان چون بیشتر مورد استفاده بشر بودند ذخآنتیجه احتیاج به م

خذ معامالتی این بود که ارزشش بر آین شد. تنها عیب این واحد و میعبه عنوان واحد معامالت ت ،گاو که اهلی و سودمندتر است

کرد. خالصه حسب چاقی و الغری، پیری و جوانی، بزرگی و کوچکی یکسان نبود و برای خریدار و فروشنده تولید اشکال می

و و مترقی بشر، متوجه اختراع به این دلیل فکر چاره ج ؛جا نمودن آن کار بسی دشوار و پردردسر بود هآنکه جمع کردن گاو و جاب

توان از آن اجزایی تهیه کرد و به می بود وگردید و در نتیجه فلزات چون قابل تقسیم بدون تغییریک ماخذ معامالتی ساده، ابت و

.(120:1389،)سامیت جای گاو را گرف د،سهولت حمل و نقل می ش

سانی آغاز گردید و در حقیقت نظام اقتصادی و اساس بازرگانی و تجارت با شروع دوران فلزات تحول عظیمی در سیر تکامل جوامع ان

همچنین برنز اشیایی به شکل شمش، حلقه، میله و قطعات چهارگوش و ،گذاری گردید. از فلزات مختلف مانند نقره، مس و طال پایه

کار می رفت به شکل میله ه جای سکه به زی که بدر چین فل ی معاوضه و مبادله قرار گرفت. مثالً تهیه گردید و وسیله (2)تصویر مدور

در کاوش های شوش نیز حلقه هایی در (،1389: 5تا بریدن آن برای توزین سهل و آسان باشد)سرفراز و آورزمانی، های باریک بود

دوران مادها)قرن های نوشی جان که متعلق بههمچنین در کاوش است،ویرانه های معابد از دوران دو هزار سال قبل به دست آمده

(. گل 6همان: هفتم ق.م( است نیز تعداد قابل مالحظه ای نقره کشف گردید که بر روی یکی از آن ها عالمت هایی دیده می شود)

-ق.م در ایران و بین النهرین)دوره اوروك جدید( به دست آمده که شمارشی، تصویری و یا ترکیبی 4هایی مربوط به اواخر قرن نوشته

ها در کنار ی بعدی که در ایران به آغاز ایالمی معروف گشته است، این گل نوشته اند و در دوره ی اقتصادی داشته جنبه اند و فقط

کاربرد اقتصادی،کاربرد سیاسی نیز پیدا کردند. در این دوران ما گل نوشته ها را از یک طرف در کنار فالت ایران در تپه سیلک و

باشد، و ز حبوبا کبیرا در سوریه و بین النهرین در اختیار داریم، که بیانگر ارتباط اقتصادی متمرکز میگودین کنگاور و از سوی دیگر ا

توان هم مقدار کاالها و هم گیرنده و فرستنده کاالها توان مسیر کاروآن های تجاری را به این ترتیب مشخص کرد و از طرفی می می

ها برای سهولت در کارهای اقتصادی، با گذشت زمان تجار بزرگ و دولت ( و در نهایت14: 1378را مشخص نمود)حصاری،

ها که وزن معین و ابتی داشتند، نقر کردند و سرانجام لزوم نظم وترتیب در امور اقتصادی و معامالت ها و حلقه عالماتی بر روی شمش

(.6:1389ها و توسعه تجارت منجر به اختراع سکه گردید)سرفراز و آورزمانی، بین ملت

Page 46: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

42

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

داد و ستد در دوران هخامنشي: و ابزارهايوسیله

کرد که برای داد و ستد و تشکیل حکومتی واحد در قسمتی از آسیای مرکزی و تمامی آسیای غربی توسط هخامنشیان ایجاب می

می ئو مسکوك دای کاال بین اقوام مختلف سراسر حوزه پادشاهی واحد پول ی مبادله امور بازرگانی و یکنواخت کردن وسیله

ق.م توسعه یافت. 539داری به وِیژه بعد از غلبه بر بابل در سال بانک . در دوره هخامنشی تجارت و(113:1389،معمول گردد)سامی

و ناوگان دریایی برای حمل کاالهای خود بین هند و ان هاتجار از کارو ها را فرا گرفتند. داری بابلی روش های بانک فارسیتجار

) قبوض( بانکی وسکه های طال )دریک( در ایران برای اولین بار در زمان داریوش اول و پس از غلبه اسناد ستفاده می کردند.ایران ا

ام بخشید، متوجه لزوم داریوش بعد از اینکه نظام اداری و مالی را قو .(Chachi, 2005: 8)ق.م استفاده شد516بر لیدی در سال

یعنی زمانی که داریوش به هند ق.م، 514سکه های لیدی تا سال (. قبل ازداریوش، 11: 1389 )سرفراز و آورزمانی،ضرب سکه شد

دلیلی دیگر بر )ایندوس(رواج داشت که ایجاد ساتراپی سته گوش و هیندوش ،حمله کرد و به معادن طال این سرزمین دست یافت

د؟ در کردنشان سکه ضرب میدن است که آیا هخامنشیان خوشود ای در اینجا سوالی که در ذهن ایجاد می باشد.صحت این امر می

کردند ولی با نظارت آن ها در ایاالت غربی خیر. شاهان هخامنشی خودشان سکه ضرب نمی: جواب به این سوال باید گفت

وری آتوان به ساردیس اشاره کرد که مرکز جمع می ها از مهمترین این ضرابخانه. شدشاهنشاهی هخامنشی سکه ضرب می

در شناسی سکه قطعاً شناسی و گونه از نظر ریخت (Kraay)کرای ی آسیای صغیر بوده و براساس تحقیقات های ساالنه مالیات

های هخامنشی به دو دسته های دیگری وجود داشته است. در مجموع سکه جنوب غربی و شمال غربی آسیای صغیر ضرابخانه

بیشتر در تجارت داخلی و به عنوان ،ل با مقیاس وزن بابلکِشِ. رکرد ویژه ای داشتبود که هر کدام کا (3)تصویرلکِدریک و شِ

کار هالمللی ب ای و بینولی سکه طال با واحد وزن ایوبیک آتیک به منظور تجارت فرامنطقه، یک واحد محلی بکار می رفته است

ومبادله آسان آن در معامالت وتجارت بود ی دریک، نظم در وزن (. از جمله دالیل رواج سکهAlraam, 1994:5)رفت می

داده و باز کفاف نیازهای همه مردم را نمی ،وجود فراوانیبا های طال ونقره ناگفته نماند که سکه (. 12: 1389)سرفراز و آورزمانی،

است ههخامنشی رایج بود گرفت که این امر بیشتر در حوزه شرق شاهنشاهی با جنس انجام می ،بسیاری از معامالت

(Alraam,1994:5)توان گفت اصالحات پولی در شمار کمی از شاهنشاهی تا یر داشت و در جاهای دورافتاده . در واقع می

گرفت. تنها بازرگانان سود می بردند. با این حال و ستد به آهستگی جریان داشت و مانند گذشته با جنس انجام می ومرزی، داد

ی بود و سکه آن هادادند سکه های خودشان را ضرب کنندکه نشانی از استقالل محلی جیح میفرمانروایان شهرهای بازرگانی تر

و شد. معین می آن هاهای محلی از روی داریک)دریک( و سکه های فرعی)شکل( از این نظر اهمیت داشتند که میزان سکه

: 1388)اومستد، ای بازرگانی در فینیقیه و یونان(ره)به ویژه شهشد، مرکز دادو ستد بود ل یافت میهای مستق جاهایی که این سکه

ازطرف دیگر باید خاطر نشان کرد که کمبود فلزات قیمتی در بین النهرین در زمان هخامنشیان را می توان ناشی از وضع (.258

شاهی رواج های غربی شاهن های سنگین توسط مقامات این سلسله دانست که منجر به کاهش فلزات شد. سکه در بخش مالیات

النهرین و ایران اصالً خبری از آن نیست؛ زیرا در این مناطق سنت توزین قطعات طال ونقره یا صرفاً مبادله کاال در داشت، اما در بین

، به "دودریکی"ی موسوم به (. بنابر نظر بابلون در اواخر دوران پادشاهی شاهنشاهان هخامنشی سکه46: 1389جریان بود)کرتیس،

(.6: 1388گرم به وجود آمد)بابلون، 65/16وزن

یابیم که مانند داریوش دریافته بود که کامیابی یک ملت بر بنیاد اقتصادی سالم در میان فرمانروایان باستان کمتر فرمانروایی را می

Page 47: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

43

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

های ن پیمانهجایگزی "ی شاه پیمانه"هاست. ها و اندازه شود. ونخستین امر برای او ایجاد یک دستگاه منظم وزن گذاشته می

ی داریوش و اعتبار آن را نشان ان هاباشد که نام و عنو در دست می"ارش شاه"داران شد. یک نمونه از خصوصی گوناگون ملک

ای اند و نمونه اندکه گرد شده های کوچکی ها به صورت هرم ایجاد کرد که این وزنه "کرشه"دهد. داریوش وزن دیگری به نام می

سوی شاهنشاهی کرشه است. جالب توجه این است که در آن120یافت شده است که وزنش حدود از آن در تخت جمشید

پرداختند.کوچکترین )وزنه( شاه میدور یهودی وام خود را از روی سنگهخامنشی در الفانتین در مرز جنوبی مصر، سربازان مز

و ده شکل "شکل"یک شد. چهار چارك، می "اركچ" که همزمان در بابل نیز وجود داشت. ده هلوریک)حبه( بود "هلور"وزن

(.235-251:1388یک کرشه بود)اومستد،

و نیز منابع مکتوب: لوحه هاي به دست آمده از شوش وتخت جمشیدبرپايه داد وستد هخامنشي

بررسي دادو ستد هخامنشي بر اساس الواح گلي:

به "ulla"برای بردن وانتقال دادن استفاده شده واز kut""فعل از (4)تصویر باروی تخت جمشید مده درآدست ه در بعضی الواح ب

نام پرو مقداری ه کارپردازی ب22آمده است که در سال "مثالً (.3)تصویراست استفاده شده معنی به اینجا آوردن وتحویل دادن به،

روی ه است که کارگرانی که (. همچنین آمد239: 1387ارفعی، )است شوم حمل کرده وتحویل داده ونام کرده آرد به شهری ب

عنوان مواجب به نیم غله وbar 69، بردومویش مقسمشان است کنند و می معاش امرار سختیبا که ی یآن ها ،اند یسکوی دریای

است.اشاره نشده البته دراین متون به هیچ گونه تجارت خارج از مرزهای سیاسی ایران امروز. (249همان: )داده شود

های دور سرزمین ی است که مصالح آن از مناطق یاخمربوط به ساختمان کا، (5تصویر )دست آمده از شوشه باما درلوح های

توسط ژان پرو که به سه زبان نوشته شده.م 1970 ه آپادانا درسالپمده از تآدست ه . در الواح به استدست به شوش وارده شد

های مختلف برای سازد از مصالح سرزمین می نره های مختلف روشدر دو اصول ساختمانی را که تحول و عالوه بر این است،

و از کرمان، باخترطال چوب یاگا از گاندارا و ،های لبنان عنوان شده که چوب سدر از کوه مثالً ؛ساختمان این کاخ نام برده شده

های سنگی از شهری بنام ستون و چوب فوفل از مصر ،سنگ الجورد وعقیق که در اینجا کار شد از سغد .سارد آورده شده است

ستد خارج و ستد داخلی به داد و که در متون این لوحه ها عالوه برداد .(9: 1350پرو، اند) هاپیراتوش در ایالم به شوش منتقل شده

ه است.از مرزهای ایران امروز اشاره شد

)منابع مکتوب(:رت هخامنشي بر پايه متون نوشتاريبررسي تجا

ق.م حجم مبادالت مواد خام از مجموع میزان مبادالتی که تا آن زمان صورت گرفته بود فراتر رفت. تنها تفاوت 6 و 5در قرن های

این است که جای اقالم تجمالتی اعصار پیشین، اقالم مصرفی چون لوازم خانه، آذوقه و لباس ارزان قیمت گرفت. به این ترتیب

(. یکی از مراکز اصلی 179:1385ی شاهنشاهی قرار گرفت)گیرشمن، قشار مختلف جامعهصنعت نوپا، روز به روز بیشتر در دسترس ا

ی تجارت با ایاالت غربی آسیای صغیر، فینیقیه، فلسطین و مصر بود. به عبارت دیگر در آسیای تجارت این دوره بابل بود که واسطه

ها همچنین زاج . بابلی(Oppenheim,1969:42خریدند)صغیر بازرگانان بابلی، مواد رنگی، آهن، مس، قلع و شراب می

سفید)ترکیبی از آلومینیم و پتاسیم( برای رنگ کردن پشم و سفید کردن لباس، صنعت شیشه سازی و داروسازی از مصر و سوریه وارد

شد. میآهن و نقره از معادن آسیای صغیر، مس از مقدونیه و بستر باالیی دجله وارد (.Wiseman,1966:155 ).کردندمی

کند که از فینیقیه وارد شده بودند و کشف تعداد زیادی کوزه با کتیبه های هرودوت به آمفوراهایی انباشته از شراب در مصر اشاره می

Page 48: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

44

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

که به مصر وارد شده است، صحت اطالعات "شراب صیدون"فینیقی در مصر و همچنین پاپیروسی با الفبای آرامی با این عبارت

کرد. و . همچنین مصر، طال، عاج،آبنوس و دیگر کاالهای تجملی را فراهم می(Meyer,1912:21-23)کندیهرودوت را تایید م

-Herzfeld,1968:68کردند ) ها، بلورآالت و دیگر تولیدات خود را صادر می فینیقیه و سوریه، چوب درخت سدر، انواع رنگ

70; Oppenheim,1969:243). های شاهنشاهی هخامنشی داشتند و کاالهایی همچون سرزمین ها تجارت فعالی با در غرب یونانی

. و شرق شاهنشاهی؛ یعنی (Finley,1973:133روغن، زیتون، شراب و سرامیک را به سرزمینهای تابعه هخامنشی صادر می کردند)

تان و سراندیب (. حتی هندوسBasham,1954:27هندوستان، طال، عاج و روغن های معطر به شاهنشاهی هخامنشی صادر می کرد)

پرداختند. همچنین از سغد، الجورد وکالسدون قرمز و از با استفاده از اوضاع به سامان اقتصادی در این عصر به صادرات ادویه نیز می

(.69:1388خانیکی و فیروزمندی، آمد)لباف شد. و از راه بلخ، طالی سیبری به کشورهای هخامنشی می خوارزم، فیروزه صادر می

)سفال،ريتون،جاو و...( به دست آمده يافته هاي باستان شناختي و ستد دوره هخامنشي بر اساس داده ها و داد

از گنجینه هاي منتسب به هخامنشیان:

بیانگر نظم تجاری و ارتباطی در این دوران دست آمده است که ههای این حکومت ب هخامنشی در ساتراپاشیاء مبنی بر دادوستد

در ادامه مورد معرفی وتجزیه و تحلیل قرار می گیرند:از این آ ار یل کثرت آ ار یافت شده از نقاط مختلف، برخی. به دلمی باشد

ق.م بوده اند به دست 5حوزه ی فرهنگی شمال دریای سیاه و روسیه: از گورستان پازیریک قالیچه های ایرانی که مربوط به قرن

(که 6)تصویر (. یکی از این قالی ها157: 1384 )کالیگان،کندن نواحی را آشکار میآمده که رابطه ی مستقیم هخامنشیان با ای

آورد آن را یک قالی هخامنشی می دانند های پارسه را به یاد می هایش که آشکارا نقش منقوش است و دانشمندان از روی نقش

ای یافت شده است که به سبک هنر هخامنشی رههای نق تر اشیایی مثل بشقاب و ریتون(. در نواحی شمالی100:1389)شاهیجانی،

(.Curtis,2005:48)جاری به این منطقه راه یافته اندتوان گفت که بر ا ر مبادالت ت اند و به احتمال خیلی زیاد می ساخته شده

بز . یکی از آن ها به شکلهستنددست آمده که از جنس نقره ه پنج ریتون ب (Seven brothers)از سایت هفت برادران

محسوب صورت معمول به عنوان یک دست ساخت هخامنشی با تاریخ قرن پنج ق.م ه ب، ( با تزیینات حکاکی شده7تصویر کوهی)

ی نمایش بز و تزیینات زنجیره ای، نحوه داند: متناسب با سبک هنری هخامنشی میبه چند دلیل آن را تریستر . میخایلشود می

احتمال دارد که محل ساخت ریتون گورستان هفت (Treister, 2010: 224).نداز آن جمله ا خطوط حلقوی روی بدنه

ای مبنی بر ارتباط مستقیم با برادران در کارگاهی در آناتولی باشد که به سبک هخامنشی ساخته شده؛ ولی این شیء هیچ اشاره

.( Ibid:249)نیز منتفی می باشد یپلماتیک باشدی د شاهنشاهی نمی کند واین احتمال که این ریتون به عنوان یک هدیه

ی پروخورواان هااند. برای نمونه از گورست اشیای مربوط به سبک هنر هخامنشی حتی در نواحی جنوب روسیه نیز به دست آمده

(Prokhorova) ( که بر 8)تصویر های شراب هخامنشی ی اورنبرگ اورال، قالیچه هایی با بافت بسیار ظریف، جام در ناحیه

: 1384شده و نیز مهری مربوط به زمان هخامنشی ، یافت شده است)کالیگان، هایی حک با خطوط آرامی کتیبه ن هاآدوتای

ی مختلفی تولید شده اند ان های متفاوت و در مکان ها(. اشیایی که در پروخورکا)پروخوروا( به دست آمده در زم155

(Treister, 2010: 249) .و بیشتر ظروفی که از فیلیپوکا(Filipokaونیز سینی )ها( که از )بشقاب( و کاسه هایی)جام

اند که مربوط به نیمه ی دوم قرن اند ودر کارگاه های آسیای صغیر تولید شده اند، به سبک هخامنشی پروخوروکا به دست آمده

هخامنشی هستند و مربوط به ق.م می باشند. و اشیای ساخته شده توسط هنرمندان بومی تقلیدی از سبک 4ق.م و نیمه ی اول قرن 5

Page 49: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

45

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

همچنین از .(Ibid: 250, 251)اند و بالکان ساخته و تولید شده ق.م هستند که توسط هنرمندان مدیترانه شرقی 4ی دوم قرن نیمه

ی ان هاروسیه قرار دارد و اهمیت آن به خاطر کورگ (Orenburg)که در منطقه ی اورنبورگ (Filipoka)سایت فیلیپوکا

این سایت مشاهده کرد 15توان در کورگان شماره آن است، ردپای هنر هخامنشی را می ندسلطنتی ارزشم

(Yablonsky,2010:129). فیگور و مینا کاری شده به دست آمد که (9)تصویر یک پالك طالیی 15ا حفاری کورگان ب

یل و سبک ساخت مانند مهرهای به دست دهد که از نظر است )احتماال پادشاه هخامنشی ؟( را نشان میشکل مردی با کاله تیاره

(.Ibid: 133)گرددق.م بر می5آمده از پارسه است که تاریخ آن به میانه یا نیمه ی دوم قرن

( نیز به دست آمده است 10دسته به شکل مرال)بزکوهی()تصویر ی دوالیه و دو از این سایت همچنین یک جام طالیی با دیواره

حیوانات خاطر شباهت سبکی حیوانات آن با به فرد بوده و به می باشد. این جام منحصر 1ی و پشته 2که مربوط به انبار شماره

ق.م وکارگاه ساخت این ریتون را 5ریتون یافت شده از غار کلماکره لرستان به شکل سه بزکوهی، زمان تولید آن را نیمه اول قرن

ای سبک هخامنشی این سایت به به طور کلی یافته های نقرهولی ؛ (Treister, 2010: 236, 237)اند لرستان)؟( دانسته احتماالً

اند های تراکیه و آسیای صغیر ساخته شده . و اکثریت این اشیاء در کارگاهگردد می ازب .م میانه قرن پنجم واوایل قرن چهارم ق

(Treister, 2010: 245).

به سبک هخامنشی (11)تصویر با غالف طالکاری شدهکه ده دست آمه ب )خنجر(یک شمشیر (chertomlyk)چرتوملیک تپهاز

نسبت هااسکیت ق.م و 4قرن آن را به با توجه به تزیینات لبه، (E. V. Cherenkovای. وی چرننکو) مانند افرادی باشد، و می

( و E. Ju. Alekseev( و از طرفی اِی. جو. الکسیف)Chernenko, 1975: 163; Chernenko, 1984: 49 )دده می

دانند و ق.م می 5تا اوایل قرن 6ق.م و حتی اواخر قرن 5ای. وی. چرننکو با توجه به تزیینات دسته شمشیر آن را مربوط به قرن

;Alekseev, 1984: 38 – 41; Chernenko, 1984: 49آورند)شمشیر را از تولیدات هخامنشیان به حساب می

Alekseev, 2006: 166.) ی مختلف بوده که در یکی از ان های تودر تویی از زم ی مقبره وملیک باقی ماندهدر واقع تپه چرت

، 1384)کالیگان، شده واز نوع کارهای هخامنشی است های آن این خنجر به دست آمده و از دوسر به شکل گوساله ساخته اتاق

دو و نقش مایه الف: وجود موتیف هد:به چهار دلیل آن را به دوران هخامنشی نسبت می د تریستر آقای (.152و 151صص:

د: پیکره ؛تیف درخت نخل در محور عمودی غالفج: مو ؛ ای برگ نخلی ب: تزیین گلدسته ؛ای گاو نر ردیف گلدسته

.(Treister, 2010: 227- 229)اسب در حال تاختن به چ و راست رداران سوار ب کمان

ی نیرومند خود یعنـی ایـران قـرار گرفـت. از ایـن گهان در دایره نفوذ همسایهق.م گرجستان نا 6ی ی فرهنگی قفقاز: در سده حوزه

اند، کشف شده ی گلدآان های فلزی و جواهرات هخامنشی ی فرهنگی)قفقاز(گنجینه های آخالگوری و کزبگی که در بردارنده حوزه

هخامنشی با نقش لوتوس برجسته وجود دان سیمین بادامی شکل ی کزبگی، یک عطر شیء کشف شده از گنجینه200است. از میان

دان ی آخـالگوری چهـار عطـر ی آن وجـوددارد. از گنجینـه ی آرامی بر لبـه دارد. این عطردان به شکل سر قو درآمده است و کتیبه

ی باستانی وانی در غرب کلخیس از یک ( و یک کوزه سیمین در کارگاه های هخامنشی ساخته شده اند. ومحوطه12سیمین)تصویر

( و سیمین و جواهرات 13ق.م اشیای زرین)تصویر 4و 5های مهاجرنشین معمولی به یکی از مراکز مهم کلخیس تبدیل شد. در سده

Tsint)(. همچنین نزدیک تسینت اسکارو32: 1391دهد)کنوس، این منطقه تأ یر قابل توجه شرق یعنی الگوهای هخامنشی را نشان می

Sqaro) ی آلگتی در دهکده(Algetiد )ی ق.م کشف شد که حاوی یک کاسه 4ی ر جنوب گرجستان، گوری غنی متعلق به سده

Page 50: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

46

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

ای)تصویر دان شیشه یک سرمه (Pichvnari)(. در شرق گرجستان از گورستان پیچوناری33ی سیمین بود)همان: ای و دو پیالهشیشه

با شیارهای اریب زرد که به صورت استوان های کشیده می ی گرد شیار دار، ای تیره با لبه( به دست آمده است و به رنگ قهوه14

باشد. و شانه های بزرگ حجیمی با چهار برآمدگی قهوه ای دارد که بر روی بدنه ی اصلی آن ایجاد شده است. بدنه ی چهارضلعی

نی به شرق گرجسـتان وارد شـده گردد. احتماالً این سرمه دان از راه زمیتر می ی گرد آن نزدیک می شود، باریک آن هرچه به پایه

دان را دان ها پرداخته است، محل تولید ایـن نـوع سـرمه بندی این نوع سرمه شناسی و گاهنگاری به طبقه است. ون برژ که از نظر تی

دان های سرمه .(Kakhidze,2007:109-111)کند ق.م منتسب می 5داند واز نظر گاهنگاری آن را به قرن شمال غرب ایران می

دان هخامنشی شناخته شـده تر است و اغلب چهار برآمدگی بر شانه دارد، مشخصاً سرمه چهارگوش که به طرف پایین کمی باریک

(.263: 1387خوریم)کخ، ی فرهنگ ایران برمی دان فقط در حوزه است و به این شکل سرمه

هایی است که از زمان هخامنشی به دست آمده است. این ترین گنجینه ترین و بزرگ ی جیحون از مختلط ی آسیای میانه: گنجینهحوزه

ای و طالیی است. و در شیء فلزی نقره 180(، شامل 152: 1384گنجینه که در واقع در باکتریا نزدیک بلخ به دست آمده)کالیکان،

های مختلف پراکنده های زیادی است که در مجموعه های نذری و نیز سکه ی شمار زیادی زیورآالت شخصی، پالك بردارنده

ای)تصویر کنند. یکی از اشیایی که از این مجموعه به دست آمده ارابهی هخامنشی منسوب می اند، و از نظر زمانی آن را به دوره شده

ای از هنرمندی استادکاران ایران باستان اسب و یک راننده و مسافر است که این قطعه نمونه ی بسیار شناخته شده 4( با 15

ترین شکل . به طور کلی سبک خاص هخامنشیان در پیچیده(Mongiatti,Meeks and Simpson,2010:27,28)شدبا می

.(Feltham,2010:13)توان مشاهده کرد ی جیحون می های اشیای گنجینه ممکن آن را در فلزکاری، جواهرآالت طالیی و پیکره

(که احتماالً در 16) تصویر ای ظرف نقره 165رودخانه دانوب، و جنوبی روگوزن از نقاط شمالی بلغارستان از گنجینهبلغارستان:

کیلوگرم هستند. از 20زراندود و دارای وزن تقریبی آن هاق.م دفن شده بودند، به دست آمده است که برخی از 4ی قرن میانه

، (Duvanli) توان به اشیای قبور دووانلی غیر قابل انکار است می آن هاهای دیگر که تأ یر هنر هخامنشی بر ها و گنجینه مجموعه

اشاره کرد که همگی در نقاط مرکزی و شمالی (Lukovit) و لوکویت (Borovo)های بوروو ، گنجینه(Vratsa)وراتسا

ان، از کاسه های کله قندی تا نمونه هایی با فارسیهای کالسیک توان خاطر نشان کرد که شکل بشقاب بلغارستان قرار دارند. می

، در مجموعه ی روگوزن ل که در هنر هخامنشی تحول یافتهای شکهایی با تزیینات گل نیلوفر و غنچه ای و نیز کاسهینات خیارهتزی

های گوناگون یر فرهنگتأ )بلغارستان (ه است. ظروف به دست آمده از تراكای آن با ظرافت و استادی به کار رفتی نقره و کاسه

در مراکز آن هاتوان گفت تعدادی از شود و می ر هنر هخامنشی را به وضوح در این اشیا دیده میدهد، ولی تأ ی را نشان می

(.Curtis,2005:46,47)اند شاهنشاهی هخامنشی و به ویژه آسیای صغیر ساخته شده

ه بربی متحده امارات عتپه شارم در از IIIمتعلق به عصر آهن و (BMSW) دوغابیسفال صیقلی با لعاب : حوزه ی خلیج فارس

از طریق مناطق جنوبی ایران و در امتداد خلیج فارس توانسته ساخت آن محل باشد و از نظر مواد تشکیل دهنده نمیکه دست آمده

رسد این نوع ، به نظر می"BMSW" با شناسایی سفال نوع (.Mage,2005:82به نواحی شرقی عربستان صادر گردیده است)

های تپه یحیی در تحقیقات جدید بر روی داده. (Ibid:85) خلیج فارس تا پاکستان را در برداشته است ای ازی گسترده سفال ناحیه

از این منطقه نشات گرفته و بعداً از شرق عربستان به مرزهای "BMSW" ( نوع17دهد که اصطالح سفال)تصویر ایران نشان می

.(Ibid:84)ران منشر شده استهند و ای

Page 51: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

47

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ای سفال گل الله ،ها پی برد ستد هخامنشی بین ساتراپی و به تجارت یا داد آن هاتوان از طریق ی که میاز دیگر آ ار هخامنش

های آن از مراکز شهری و قلب شاهنشاهی هخامنشی . نمونهاست م های اصلی ظروف هخامنشی بودهرف از باشد. این سفال یکی می

توان نیز می شاهنشاهی. در بیرون از مراکز است دست آمدهه دهانه غالمان بتل اسپید و ،در پاسارگاد، پرسپولیس، شوش و تل قضیر

این خود دلیلی دیگر بر وجود داد و ستد در که ( Magee:2005:5).به سارد در غرب ترکیه و قندهار و افغانستان اشاره کرد

باشد. های باستان شناختی می داخل ساتراپ ها و خارج از آن ها بر اساس داده

گیري: نتیجه

های به مالیاتآن های مختلف و متکی بودن به ساتراپی شاهنشاهی ی هخامنشی با ایجاد نظام سیاسی متمرکز و تقسیم در دوره

های ارتباطی و بازرگانی بین المللی هم از طریق دریا و هم خشکی در و بازرگانان شهری باعث گسترش شبکه گرفته شده از شهرها

ای دوام سازمان سیاسی آن زمان ضروری می نمود.بر کهشدقلمرو شاهنشاهی

گیری شاهنشاهی شکوهمند هخامنشی و پیشرفت روز افزون جوامع دوران تاریخی، هخامنشیان دیگر با همان ساختارهای با شکل

ی به وسیله ه احتیاج . در نتیجهای گوناگون بپردازند ی این قلمرو گسترده با اقوام و فرهنگ توانستند به اداره سیاسی و اقتصادی نمی

شروع دوران فلزات تحول عظیمی در وسیله ی داد و ستد ایجاد گردید که میله های و قبل از این دوران و با ی کاال پیدا شد مبادله

در واحد یدر دوران هخامنشی تشکیل حکومت و در سیر تحول خود سرانجام سکه ابداع گردید. فلزی باریک معمول شدند.

کرد که برای تسهیل داد و ستد و امور بازرگانی و همچنین ایجاب می ،ای مرکزی و تمام آسیای غربی توسط آن هاقسمتی از آسی

رایج گردد.واحد پول و مسکوك ، ی پادشاهی ی کاال بین اقوام مختلف سراسر حوزه یکنواخت کردن وسیله ی مبادله

ی کاال بین مردم ده نشین و ی محلی که عبارت بود از مبادله جنبهی هخامنشی داد و ستد و تجارت دو جنبه داشت. یکی در دوره

دست آمده از ه لوحه های ب وهای کشاورزی بود های داخلی که بیشتر شامل منسوجات و فرآورده نشین و همچنین ساتراپ کوچ

ی دیگر جنبه .کند سازی می فی این نوع تجارت شفا و نیز منابع مکتوب به جای مانده از آن روزگار درباره باروی تخت جمشید

های کشاورزی شامل اشیای زینتی از قبیل ظروف تجارت بین ایاالت مترقی حکومت و کشورهای همسایه که عالوه بر فرآورده

ای توان تا حدی به تجارت فرامنطقه می آن هاباشد که از طریق های سفالی می ای، نقره ای، طالیی و مهمتر از آن دادهشیشه

ی اهمیت دهنده بلغارستان نشانو ، روسیهی دریای سیاه و آسیای میانه حوزه، قفقازگنجینه های بدست آمده از وپی برد هخامنشی

به دست آمده ها توان گفت اشیایی که از این گنجینه و در واقع می باشد. هم از نظر فرهنگی و هم از نظر اقتصادی می ،این موضوع

های بومی و با تقلید از اند و یا در کارگاه های هخامنشی ساخته شده باشند که یا در کارگاه ی میاست، دارای سبک هنری هخامنش

ی مبادالت بازرگانی و تجاری ای دیپلماتیک و سیاسی و یا به وسیلهسبک هنری هخامنشیان. که در مورد نخست یا به عنوان هدیه

اند. به این مناطق راه یافته

كتابنامه

ارسيف

، مرتضياحتشاو

شرکت سهامی کتابهای جیبی. تهران، ایران در زمان هخامنشیان، 1355

ارفعي، عبدالمجید

Page 52: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

48

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسالمی. ،tehوfortگل نوشته های باروی تخت جمشید، متن های 1387

اومستد،آلبرت تن آيک

.4چاپ تشارات علمی و فرهنگی،ان تهران، محمد مقدم، : تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه 1388

بريان،پیر

نشرپژوهش فروزان روز. تهران، ناهید فرغان، :امپراتوری هخامنشی، ترجمه 1380

حصاري، مرتضي

.14، ص:6و5پژوهی، ش: ، مجله باستان"فرهنگ آغاز ایالمی در ایران" 1378

ژان پرو

.6ش: ایران،، مجله باستان شناسی و هنر "کشف دو لوحه جدید در شوش" 1350

سامي، علي

تمدن هخامنشی، تهران، انتشارات سمت. 1389

سرفراز، علي اكبر و فريدون آور زماني

سکه های ایران از آغازتا دوران زندیه، تهران، انتشارات سمت، چاپ هشتم. 1389

سلطان زاده،حسین

.نشر آبی تهران، ای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران،مقدمه 1365

جاني، محمدشاهی

.ها، تمدن و هنر، تهران انتشارات سبزان، چاپ دوم هخامنشی 1389

عبدي ،كامیار

.37سال پنجم، شماره دوم، ص: شناسی و تاریخ، مگن، ملوخ، مجله باستاندیلمون، " 1370

فراي، ريچارد

.چاپ چهارم نیا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، مسعود رجب : تاریخ باستانی ایران، ترجمه 1386

كالیکان، ويلیاو

.انتشارات پازینه گودرز اسعد بختیار، تهران، : ها، ترجمه فارسیها و وران مادیشناسی و تاریخ هنر در د باستان 1384

كخ، هايد ماري

.چاپ سیزدهم نشر کارنگ، پرویز رجبی، تهران، :از زبان داریوش، ترجمه 1387

كرتیس، جان

زهرا باستی، :ترجمه (،گزارشی از سمینار یادواره والدیمیر لوکونین،331-539در دوران هخامنشی)جهان گشاییو امپریالیسم، النهرین و ایران بین 1389

انتشارات سمت. تهران،

گیرشمن، رومن

محمود بهفروزی، تهران، انتشارات جامی، چاپ سوم. : ایران از آغاز تا اسالم، ترجمه تاریخ 1385

همن فیروزمنديمیثم و ب لباف خانیکي،

.1، ش: 1شناسی مدرس، سال ی پژوهشهای باستان ، مجله"راه شاهی در شبکه ی راه های شاهنشاهی هخامنشی" 1388

مجید زاده، يوسف

.4و 3،صص:2، مجله باستان شناسی و تاریخ، سال اول ش:"سنگ الجورد و جاده بزرگ خراسان" 1366

واليتي، رحیم

.49، فصلنامه علمی، فنی و هنری ا ر، ش: "تانشناسی حفر کانال سوئز و تاسیس ناوگان دریایی در دوره هخامنشیانهای باس بررسی یافته" 1389

Page 53: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

49

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ی علمی،پژوهشی مطالعات ، مجله"اقتصادی آن در دوره هخامنشیان-چگونگی ساخت کانال سوئزتوسط داریوش و بررسی تا یرات سیاسی" 1388

.2،ش: 1علوم انسانی دانشگاه تهران، د: ی ادبیات و شناسی، دانشکده باستان

ويسهوفر، يوزف

.11ترجمه مرتضی اقب فر، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ پس از میالد(، 650پیش از میالد تا 550ایران باستان)از 1390

ارسيغیر ف

Alarm, M.

1994 "IRANIAN COINS & MINTS: ACHAEMENID DYNASTY DARIC TheAchaemenid Currency",

Ecyclopaedia Iranica.

Alekseev, A. J.

1984 rukojat paradnogo achemenidskogo mecha iz Chertomlytskogo kurgana, soobErmit 49, pp.38-41. Basham, A. L

1954 The Wonder That Was India, New York. Borissova, V. 2007 Managing IP when Documenting, Recording and dgitizing intangible cultural heritage ,museum and

archives:an institutional perspective from Bulgaria:5.

Chernenko, E. V.

1984 skifo – persidskaja vojna, Kiev, p.49. Cook, J.M.

1983 The Persian Empire, London. Chachi, A.

2005 "origin and development of commercial and Islamic banking operations", J.KAU: Islamic Econ., Vol.

18, No. 2, pp. 3-25(2005 A.D/1426 A.H).

Curtis,J. & Nigel, T.

2005 Forgotten empire of ancient persia,"The archeaology of Achaemenid period" ,John Curtis,The British

museum Press:46,47.

Dusinberre, R. M. E.

2000 " King or God? Imperial iconography and the tiarate head coins of Achaemenid Anatolia",Annual of

the American Schools of Oriental Research: p. 164. Elayi, J.

1980 “The Phoenician Cities in the Persian Period,” The Journal of the Ancient Near Eastern Society of

Columbia University 12, 1980, pp. 13-28.

Feltham, H.B.

2010 "Nomad cuture ,Greek style:steppes jewellery and adornment",Sino-platonic papers dep of East Asian

languages and civilization,University of Pennsylvania,philadelphia,PA 19104-6305,USA, p.13.

Finley, M. 1973 The Ancient Economy, London. Herzfeld, E.

1968 The Persian Empire. Studies in Geography and Ethnography ofthe Ancient Near East, Wiesbaden. Kakhidze, A. 2007 " Iranian Glass Perfume Vessel from the Pichvnari Greek Cemetery of the Fifth Century BC."

Achaemenid culture and traditions in anatolia, southern Caucasus and iran.

Khan, F.A.

1972 "Ancient Routes between the Indus Valley and Iran,” The Memorial Volume of the Vth International

Congress of Iranian Art and Archaeology I, Tehran, p. 27.

Magee, P.

2005 "investigating cross-Golf tradein the iron age III period:chronological and compositional on the

burnished maroonslipped ware(BMSW),on southeastern Arabia and Iran" ,Arabian archaeology and epigraphy Meyer, E. 1912 Der Papyrusfund von Elephantine, Leipzi.

Page 54: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

50

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

Mongiatti, A. & Nigel, M. & Simpson, S. J.

2010 "A gold four- horse model chariot from the Oxus treasure :a fine illustration of achaemenid

goldwork",the British museum ,the technical research bulletin,Vol 4. Olmstead, A.T.

1948 The history of the persian Empire,chicago

Oppenheim, A. L.

1969 “Essay on Overland Trade in the First Millennium B.C.,” Journal of Cuneiform Studies 21, p.54 Petrie, C.A & Magee, P. & Nasim Khan, M.

2007 "emulation at the edge of empire: the adoption of non-local vessel forms in the NWFP, Pakistan during

the mid-late 1st

millennium BC". Gandharan studies.vol.2. Rostovtzeff, M.

1969 Iranians and Greeks in South Russia, Oxford, 1922; repr. NewYork.

Stronach, D.

1969 " Excavation at Tepe Nushi – Jan, 1967", Iran. Jouranal of British institute of Persian studies, Volume.

VII, p.17

Teodorovich yablonskiy, L.

2010 "New excavation of the early nomadic burial ground of filippovka( south ural region Russia)",

American Journal of Archaeology, p.114. Treister, M.

2010 "Acheamenid-inspired goldware and silverware, jewellery and arms and their imitation to the north of

achaemenid empire"

2009 "silver-gilt bowls from burial-mound B at Prokhorovka",ancient civilization from Scythia to Siberia14,

p.187. Wiseman, D.J.

1966 "Some Egyptians in Babylonia,” Iraq 28, p. 58.

Page 55: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

51

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(77: 1388شبکه ی راه های ارتباطی و تجاری در شاهنشاهی هخامنشی)لباف و فیروزمندی، :1تصویر

(Stronach,1969:17)تپههای فلزی نوشیجان حلقه :2تصویر

(Dusinberre, 2000: 164)ی نقره هخامنشی موسوم به شِکِل ه: سک3تصویر

Page 56: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

52

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

(239: 1387یخی مکشوفه از تخت جمشید)ارفعی، لوح گلی با خط م :4 تصویر

(4: 1350لوح گلی شوش)ژان پرو، :5تصویر

(224: 1387مکشوفه از گورستان پازیریک)کخ، ی جهان، ترین قالیچه : کهن6تصویر

Page 57: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

53

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(Treister, 2010: 225)های سایت هفت برادران با شکل قدامی بز کوهی ریتون یکی از :7تصویر

(Treister,2009:187)ای به دست آمده از پروخوروکا: جام نقره8تصویر

(Yablonsky,2010:133)سایت فیلیپوکا15: پالك طالیی کورگان شماره 9تصویر

Page 58: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

54

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

(Treister, 2010: 237)ای فیلیپوکا با دو دسته به شکل مرالجام نقره :10تصویر

(Treister, 2010: 232): دسته خنجر به دست آمده از چرتوملیک تپه11ویر تص

(32: 1391)کنوس، های آخالگوری عطردان :12تصویر

Page 59: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

55

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(33: 1391های هخامنشی به دست آمده از وانی)کنوس، :النگوهای زرین ساخته شده در کارگاه13تصویر

(kakhidze,2007:110) نر هخامنشی از پیچوناری گرجستانه شیشه ای به سبک دان : سرمه14تصویر

(Mongiatti,Meeks and Simpson,2010:28)ی جیحون هایی از اشیای گنجینه : نمونه15تصویر

Page 60: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

56

ت بازرگانی در دوره هخامنشی ...، سامر نظری و دیگرانت ومبادال

بررسی تجار

(Borissova, 2007: 5)اشیای گنجینه ی روگوزن بلغارستان :16تصویر

(Magee, 2005:84)دوغابی تپه یحیی ع صیقلی با لعابسفال نو :17تصویر

Page 61: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

57

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

مبلمان در فرهنگ اورارتو

(ساخت، تزيین، تکنیک نگرشي بر جنس)با

وحید شاهسواراني

«دانشگاه آزاد اسالمی واحد تهران مرکز ، ارشد باستان شناسی یکارشناسدانشجوی »

فرزانه لطفي قرايي

«دانشگاه هنر اصفهان کارشناس ارشد باستان شناسی»

(6/7/93* تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 21/3/93تاریخ دریافت مقاله:)

(76 تا 57 )از ص

:چکیده

های بزرگی)مانند مصر، بابـل، هیتـی( دولت اورارتو در نیمه اول سده نهم پیش از میالد در صحنه تاریخ ظاهر شد، هم افق با دولت

یا به کلی از میان رفته یا وارد دوره انحطاط شده بودند. و در این زمان تهکه در طی هزاره دوم پیش از میالد بر خاورمیانه تسلط یاف

در معابـد آن هااستفاده شود، که در این میان مبلمان مورد ها در آ ار برنزی و معماری دیده می مهم ترین کارهای هنری اورارتویی

. در هسـتند ، حـائز اهمیـت اسـت ای ی روش بسیار پیشرفتهتکنیک ساخت و هم تزئینات دارا ظجهت که هم به لحا به این ،ها و کاخ

و شـواهد تصـویری برجـای مانـده از های اورارتویی در محوطهمربوط به این دوره مانده از مبلمان با مطالعه شواهد باقی نوشتاراین

. پرداختـه شـود ن وسـایل و چرایـی اسـتفاده از ایـ تزیینـات ،تا حد امکان به بررسی تکنیک سـاخت های آشوری و هخامنشی، تمدن

های انجام شده و باتوجه به شواهد تصویری و مادی، بـه مقایسـه آ ـار اورارتـویی بـا همچنین سعی شده با برداشتی آزاد از بازسازی

تا از این رهگذر با بخشی از هنـر و در حد امکان سطح تأ یر پذیری هخامنشیان از هنرمندان اورارتویی بررسی شود آ ار هخامنشی و

ویم. آشنا ش است، وری اورارتو که در پهنه وسیعی از خاور نزدیک حضور داشتهتصنعت امپرا

.آشور، هخامنشی، ، تزیینتکنیک ساختمبلمان، اورارتو، :كلید واژگان

. Email: [email protected]

Page 62: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

58

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

مقدمه

یاچـه وان سـخن بـه درهای جنـوبی اقوامی در ناحیه کوهستانی ارمنستان واقع در آسیای صغیر و در کوه در اسناد آشوری، از اتحاد

های این اقوام بـود کـه دولتـی نامیدند. براساس اتحادیه می ( Nairi)و ناییری ( Uruatri)که این اقوام را اوروآتریمیان آمده است

( Urartu)هـا آن دولـت را اورارتـو هـا بـه سـوی شـمال شـد. آشـوری در منظقه دریاچه وان تشکیل یافت و مانع پیشرفت آشوری

این امپراتوری با تاریخی متغیر تا اولـین دهـه (.907: 1370های مربوط به شرق باستان باقی ماند)بهزادی، ین نام در کتابنامیدند، و ا

ــرن ــه 6ق ــرات ملتی ــی ف ــم غرب ــدرتش از خ ــت و در اوج ق ــود داش ــین ( Urartu)ق.م وج ــل و از لن ــدود اردبی ــا ح ــه ت در ترکی

ــان ــدود ر (Leninakan)آک ــا ح ــتان ت ــوری ارمنس ــدوزدر جمه ــت)کالیس، در ( Ruwandiz)وان ــط یاف ــراق بس : 1367ع

.(1)تصویر(86

تـوان بـه شواهد بدست آمده از محوطه های اورارتویی، نشان دهنده پیشرفته بودن صنعت و هنر این تمدن اسـت. از آن جملـه مـی

ا اهـدایی بـه خـدایان ایـن تمـدن دهند مربوط به تخت یا صندلی شاهان اورارتـویی و یـ که باستان شناسان احتمال می قطعات فلزی

، از ایـن رو انـد هـای خصوصـی راه پیـدا کـرده ها و یا مجموعه ، اشاره کرد. بیشتر این قطعات به واسطه عتیقه فروشان به موزههستند

و 3، آلتـین تپـه 2کـارمیربلور ، 1هـای باسـتانی تـوپراك قلعـه مشخص نیست. اما براساس کشـفیات محوطـه آن هامحل دقیق کشف

اند. اکثر این قطعات از معابد، کاخ ها و یا مقابر بدست آمده 4نیسآیا

آن توان آ ار های آشوری و هخامنشی که می ترین منابع شناسایی و بازسازی مبلمان مورد استفاده اورارتوییان، نقش برجسته از مهم

های نـذری و کمربنـدهای باریـک هسـتند، زها، پالكهای اورارتویی دانست و اشیای فلزی مانند: مدالیون، آوی رو سنت را دنباله ها

دهند با این حال اطالعات قابـل تـوجهی دربـاره شـکل قطعـات مبلمـان، ییات فنی نمیرچه هیچ اطالعات دقیقی در مورد جزکه گ

یهـا قسمت تنها و رفته نیب از زمان گذشت ا ر در مبلمان یچوب یها قسمتکنند. منعکس می آن هاظاهر واقعی احتماالًو تزیینات

:Merhav, 1991)داشـتند نینمـاد مفهـوم ادیـ ز احتمال به شان ینزییت عملکرد و ساختار کنار در که است مانده یباق آن ها یفلز

صـندلی و هـا، دسـته هـای انتهـایی پایـه میزهـا و تخـت های باقی مانده بیشتر شامل قطعات اتصاالت مبلمـان، بخـش (. قسمت248

گرفتند، است. با توجه به این شواهد مواردی کـه ایـن نوشـتار نوان پایه و یا تزیین مبلمان مورد استفاده قرار میهایی که به ع پیکرك

دارد عبارتنداز: جنس، تکنیک سـاخت و تـزیین مبلمـان در دوره اورارتـو، علـت سـاخت و آن هاسعی در شفاف سازی و بررسی

ی اورارتو از لحاظ تکنیک ساخت و تزیینات بر مبلمان مورد ان هاسطح تأ یرات مبلم، این نوع مبلمان در فرهنگ اورارتواستفاده از

ها( است. هنرمندان و فلزگـران دوره استفاده در دوره هخامنشی با توجه به شواهد تصویری به جای مانده از این دوره)نقش برجسته

یی که به صـورت ان هاشان در ساخت اشیا فلزی از جمله مبلم قراری تواسطه نزدیکی با منابع فلزی و چوبی در محدوه اسه اورارتو ب

های باستانی این دوره، به سطح باالیی از تکنیـک سـاخت ترکیبی از فلز و چوب بودند، با توجه به شواهد مادی باقی مانده در سایت

یآناتول یشرق جنوب در وان شهر یکینزد در یباستان یا محوطه 1

ای باستانی در ارمنستان محوطه 2

ای باستانی در نزدیکی شهر ارزنجان در آناتولی محوطه 3

ه ای باستانی در آناتولیمحوط 4

Page 63: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

59

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

آیینی بودند. ادهاینمهای همجوار خود رسیده بودند که تزیینات بیشتر متأ ر از و تزیین در بین هنرمندان تمدن

مفهوو واژه مبل

یبرا ای و ردیگ یم قرار استفاده مورد خانه در که یمنقول اءیاش تمام به عموماً» :در فرهنگ نامه دهخدا در تعریف واژه مبل آمده است

بـا و سـازند نـرم یهـا فنر و فلـز و چـوب از کـه کنند اطالق یبزرگ نسبت به یها هیچهارپا به خصوصاً و رود یم کار به خانه نییتز

)لغت نامه دهخدا ذیل واژه مبل(.«نشست بتوان آن بر یبراحت تا پوشانند را آن ها آن جز و کیپالست ای پوست ای خوشرنگ یها پارچه

)فرهنـگ «بزرگ و نرم و دسـته دار اسـت معموالًنوعی صندلی راحت که » :لغت نامه معین نیز واژه مبل را چنین تعریف کرده است

معین ذیل واژه مبل(.فارسی

)فرهنـگ عمیـد «اسباب خانه از قبیل میز، صندلی و نیمکت با روپوش پارچه، و سایر اشیاء چوبی» :در فرهنگ نامه عمید آمده است

ذیل واژه مبل(.

پیشینه مبلمان از ابتدا تا دوره هخامنشي

میانـه و آسـیای غربـی نشـان خاورا ی گونـاگون هـ هـای کهـن در سـرزمین آ ار و مدارك باستان شناسی به جای مانده از فرهنگ

ترین نمونـه از کهنداشته است. که صندلی بعنوان وسیله ای برای نشستن از هزاران سال پیش به شکل های گوناگون وجود دهد می

آنـاتولی های صندلی برجای مانده، صندلی مربوط به اواسط هزاره هفتم ق.م است که از محوطه باسـتانی چاتـال هیـوك در مرکـز

بدست آمده است، مجسمه ای گلی از الهه ای در حال زایمان که بر صندلی با تکیه گـاه کوچـک نشسـته اسـت، دسـته هـای ایـن

ای چهارپایـه ،صندلی بدست آمده از ناحیه خاور نزدیـک نمونه های اولیه صندلی به شکل دو شیر ماده با سر برجسته است. از دیگر

)شهرری( در کاوش های اریـک اشـمیت در سـالهای تپه چشم علی در جنوب شرق تهران ان شناسیحفریات باستکه از است ساده

شن و کاه ،گل رس به دست آمده است. این چهارپایه که متعلق به نیمه دوم هزاره ششم پیش از میالد است با مخلوطی از 6-1934

یخ موزه ملی ایران نگهداری می شود. این چهار پایـه . خمیره و پوشش آن قرمز رنگ است و در بخش پیش از تارساخته شده است

از یمهـر ای بـر برجسـته در نقش. می تواند وزن انسان را تحمل کند طوری ساخته شده است که به لحاظ وزن و استحکام به راحتی

مـی بـه نـام از پادشـاهان عیال ایـن نقـش تصـویر یکـی ،نقش شده است تصویر صندلی ی رنگ از دوره عیالمجنس سنگ یمانی آب

وی صـندلی ر پادشاه عیالمی بـر نقش. در این استی به دخترش ا این شوشیناك را نشان می دهد، که در حال اهداء شی -شیلهک

این قطعه ، ه استپایه های آن به شکل سم یک حیوان نشان داده شد است،نشسته است که لبه تکیه گاه آن گرد و به حالت برگشته

نمونه های فراوانی از این نـوع مبلمـان در .(65-64:1377،)اسفندیاری استهزاره دوم پیش از میالد بهمهر و نقش روی آن متعلق

عیالم. دوران که شاهدی است بر استفاده از صندلی و تخت در مشاهده می گرددنقوش روی مهرهای استوانه ای از دوره عیالم

ر است که از زیباترین آ ار هنری عیالم نو محسوب می شود و به نام بانوی دیگر از این دست یک قطعه پالك از جنس خمیر قی ای نمونه

دست داشته و به سبک شرقی به حالت چهار ریسنده مشهور است. لوح مذکور تصویر زنی را نشان می دهد که یک دوك نخ ریسی در

هایی به شکل مقابل بانوی ریسنده چهارپایه ای با پایه زانو بر روی صندلی یا چهار پایه ای نشسته که پایه هایی به شکل پنجه شیر دارد، در

این نوع چهارپایه با پایه .(130: 1349آمیه،)پنجه شیر وجود دارد که بر روی آن ظرف محتوی یک ماهی با شش میوه گرد قرار دارد

ایـن موضـوع هده می گـردد. هایی به شکل پنجه شیر بارها در صندلی ها و تخت های مربوط به دوران هخامنشی تکرار شده و مشا

یر پذیری هخامنشیان از آ ار هنری دوران عیالم بوده است.أبیانگر ت

Page 64: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

60

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

مکشوفه از حفریات باستان شناسی در ایران، یک نمونه صندلی مفرغی متعلق به هزاره دوم یکی دیگر از قدیمی ترین نمونه های صندلی،

ندلی مفرغی که در ابعاد کوچک و مینیاتوری و از روی نمونه های واقعی ساخته ق. م از منطقه املش در استان گیالن است، این قطعه ص

.دارای یک صفحه مربع شکل با چهار پایه ساده و پشتی مستطیلی شکل بلندی است که کامال شبیه به نمونه های امروزی است ،شده

ای هـ سفانه اصل این آ ـار در کـاوش أنشی است. متن مربوط به دوره هخامتخت و صندلی در ایران باستا، بهترین نمونه های مبلمان

بر روی نقـوش برجسـته هـای تخـت جمشـید نظیـر: صـحنه صندلی ، لیکن نمونه هائی از تخت وباستان شناسی بدست نیامده است

سـتم ر نقـش ر ، صحنه خشایار شاه نشسته بر تخت شاهی و یا نقوش باالی آرامگاه داریوش دارعام داریوش در خزانه تخت جمشیدب

بخشـی از بـدن نمونه هایی از پایه های فلزی به شکل حیوانات اساطیری نظیر شیر و عقاب ویـا ،عالوه بر این بارها مشاهده می شود.

است.بلمان در دوره هخا منشی که بیانگر بخشی از تزئینات م شهای باستان شناسی بدست آمده است)پنجه شیر( در کاوحیوان

و تکنیک ساخت( )جنسل در فرهنگ اورارتومب

و انـد، ساخته شـده ها و میزهای باستانی خدایان، پادشاهان و بلندپایگان عمدتا از چوب)آبنوس، شمشاد( ها(، چهارپایه ها)سریر تخت

ــال: عـاج، سـنگ ــرای تـزیین از مـواد قیمتـی دیگــر بـه عنـوان مث شــده اســتفاده مـی آن هـا هــای نیمـه قیمتـی، طــال، نقـره و برنـز ب

(.Merhav, 1991: 246است)

هـای مـومی را با مفرغ مذاب و به واسطه مـدل آن هاشود که گیری می آوری شده در موزه ارمیتاژ چنین نتیجه بررسی اشیای جمعبا

های مشابه موجود در موزه بریتانیا، با مفرغ مـذاب قابـل جـدا که پیکرك است نشان داده (Barnett)ذوب شونده ساخته اند. بارنت

های پیش ساخته شامل این مراحل است: در وهله اول بـا اسـتفاده از مـواد متخلخـل، اند. روش قالب ریزی با مدل کردن ساخته شده

حله دوم این مدل با الیه ای از مـوم پوشـیده شـده و تمـام جزییـات مر. در شد که دارای خطوط کلی طرح شی بود مدلی ساخته می

متشـکل از خـاك رس و معمـوالً زییات، پیکرك با خمیری از مواد نسـوز کـه شد. بعد از دقت در اصالح ج طرح روی آن پیاده می

شد، یکی برای ریختن فلز مذاب و دیگری برای خروج هوا در زمـان قالـب شن بود، پوشانده شده و دو منفذ در آن کار گذاشته می

و بخشـی از آن جـذب مـاده شـد و در نتیجـه مـوم درونـی ذوب شـده ریزی. بعد از خشک شدن کامل، پیکرك حرارت داده مـی

گردد. با ریختن فلز مذاب، فضای خالی پر شده و شکل کامل نمونه اصلی متخلخل هسته اصلی گشته و بخش اضافی آن خارج می

شد و از طریق سوراخی که توسط مواد متخلخل هسـته درونـی ایجـاد شـده قالب برای بیرون آوردن شی شکسته می شد. حاصل می

ها جایی که سـطح کـار در داخل پیکرك معموالًشد. گردند. با این روش یک مجسمه تو خالی ساخته می ج میبود آن مواد را خار

شـد، نتیجـه ای که از هر قالب فقط یـک مجسـمه فلـزی سـاخته مـی ل رویت است. با این روش پر هزینهنشده دارد، بقایای موم قاب

ای اورارتویی بـه لطـف ایـن روش قالـب ریـزی فاقـد درز برجسـته ای ه شد که با قلم حکاکی امکان پذیر نبود. پیکرك حاصل می

وجود دارد که فقط از طریق نمونه سازی بـا یـک آن هاشود و همچنین ظرافتی در تزیینات های دو تکه دیده می هستند که در قالب

گیـری نشـدند، یک تکه قالب اشیا همیشه. (2)تصویر(245-244: 1383ی، وتروفسکیپماده منعطف پیش ساخته قابل دستیابی است)

ها( و جزییات جداگانـه شوند)مانند شاخ شوند، سپس به شیوه پرچ به هم متصل می های جدا، جداگانه قالب گیری می گاهی قسمت

(.Piotrovsky, 1967:32 های مختلف دارند) از آلیاژهای مختلف ساخته شدند بنابراین رنگ

تکنیک تزيین

کردند و گاهی اوقات جزییاتی کـه بـر روی مـوم اصـلی وجـود نـدارد را با قلم حکاکی تزیین می هاآن پس از قالب گیری اشیاء،

Page 65: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

61

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

سـت. روش آن هاکردند. بر روی برخی از اشیاء به جای مانده شواهد ورقه طال مشهود است که نشان دهنده مطـال بـودن اضافه می

بـدین صـورت کـه در حاشـیه پیکـرك ،اندندچسـب مـی ای آن را مادهبدون استفاده از هیچ مطال کردن اشیاء بسیار ساده بود، ظاهراً

کشـیدند. طـال بـه کردند و ورقه طال را روی شئ مـی های ورق را با قلم در این شیارها محکم می کردند و لبه شیارهایی را ایجاد می

ـ لطف قابلیت انعطاف زیاد تمامی خطوط بدنه اصلی مفرغی را به خود می دازه کـافی بـود. گـاهی تزیینـات گرفت و دوام آن بـه ان

ها از سنگ سفید و یا عاج و بـرای برای صورت پیکرك معموالًشد. های رنگی انجام می ها و لعاب تکمیلی با استفاده از انواع سنگ

کـه قابـل های مورد استفاده برای لعاب عبارتنداز: سفید، سیاه، قرمز و آبـی بودنـد شد. رنگ چشم و ابروها از سنگ سیاه استفاده می

هـا نیـز از قیـر طبیعـی (. بـرای چسـباندن سـنگ Piotrovsky, 1967:33)اسـت مقایسه با محدوده رنگی اصلی نقاشی اورارتویی

.(4و3()تصویرBarnett,1950: 7کردند) استفاده می

شواهد تصويري مبلمان

، ناگزیر برای بازسـازی مبلمـان مـورد اسـتفاده از آنجا که تاکنون مجموعه کاملی از مبلمان مربوط به دوره اورارتو پیدا نشده است

های مربوط به دوران آشور، تصاویر خـدایان بـر تخـت نشسـته بـر در نقش برجسته آن هاشاهان و خدایان این دوره باید به بازنمایی

. از دیگر منـابعی های نذری و کمربندهای باریک تکیه کرد روی اشیاء فلزی مانند مدالیون و آویزها و صحنه ضیافت بر روی پالك

هـای اورارتـو در دهنـده تـداوم سـنت های دوران هخامنشی است که نشان تواند به بازسازی مبلمان کمک کند نقش برجسته که می

ادوار بعدی است.

و معبـد هالیـدی موساسـیر آورده ( Urzana)از کـاخ اورزانـا II هایی که بوسـیله سـارگون به مبلمان این پادشاهی در لیست غنیمت

کننـد، خـدایان آشـوری های آشوری که این رویـداد را بـازگو مـی و در سالنامه( Merhav, 1991: 246اشاره شده است)ه، شد

(.Barnett,1950:29اند) نشسته بر تخت نمایش داده شده

نشسـته بـر تختـی است که ایشـتار را (Maltai)ای در مالتایی توان به آن اشاره کرد نقش برجسته های خوبی که می یکی از بازنمایی

دهد. همچنین نمایش سناخریب نشسته بر تختی مشابه که از الگاش بدست شود، نمایش می دار حمایت می که توسط دو موجود بال

.(5()تصویرIbid,1950:28آمده است)

که نمایشی دهد ای و مدال طالیی بدست آمده از توپراك قلعه فردی را نشسته بر تخت با حالتی خاص نشان می بر روی پالك نقره

های ضـیافت در صحنه .(7و6ویرا)تصبه هم شباهت نزدیکی دارندی با اختالفات جزئها آیینی و مذهبی دارد. در هر دو شئ صندلی

.(8)تصویرصندلی و هم میز بازنمایی شده استبر روی کمربندهای باریک هم

IVBکـه یـا متعلـق بـه دوره اسـت جـام زریـن حسـنلو ا ر دیگری که بر روی آن، هم صندلی و هم میـز بـه تصـویر کشـیده شـده

,Winterتر است و میراث خانوادگی ارزشمندی بوده که تا قرن نهم ق.م استفاده شده است) ق.م( و یا قدیمی800 -1000)حدود

توان جمله میهای اورارتویی دارد، از آن (. تصاویر مبلمان روی این جام شباهت نزدیکی با آ ار یافت شده در محوطه70 :1989

.(9)تصویر، اشاره کردشوند های میز و یا تخت که به سم گاو ختم می به پایه

هـای میـان آ ـار ( و بـا توجـه بـه شـباهت Barnett, 1950: 29)انـد در ساخت مبلمان دنباله رو آشـوریان بـوده فارسیپادشاهان

ای ر گرفتند، مانند پایه منتهی به پنجه شـیر و عنصـر دایـره تأ ی آن هااورارتویی شاید بتوان گفت تا حدودی از تصویری هخامنشی و

.(10های واژگون صندلی داریوش در نقش برجسته تخت جمشید)تصویر به شکل برگ

Page 66: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

62

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

معرفي اشیاء

دهند بر اساس شواهد تصویری مربوط به میـز های خصوصی که احتمال می ها و مجوعه این بخش به معرفی اشیا موجود در موزه در

ی بدون پشتی و سریر این امپراتوری باشند، می پردازد. یا صندل

میز يا صندلي بدون پشتي:

(. براسـاس آ ـار بدسـت آمـده از Barnett, 1950: 30)میز یا صندلی بدون پشتی مشـکل اسـت تعمیم دادن قطعات باقی مانده به

دهند مربـوط بـه میـز یـا صـندلی که احتمال می یشیائهای ا هایی بین ویژگی آلتین تپه شباهت IIIتوپراك قلعه، کارمیر بلور و مقبره

هستند وجود دارد.

های فلزی از جنس نقره یا برنز روکش شدند و باالی عنصری در انتهای پایه که شبیه فنجـان اسـت در فواصـل های چوبی با ورقه پایه

هـای ای بـا بـرگ تزیینـات دایـره آن هـا الی در قسمت با .(11نوان قطعه میانجی قرار گرفته است)تصویرغیر فلزی به عهای ماهیچه

هـا، در بین پایه .(13شوند)تصویر ای بیرون آمده در هم قفل میه میله های چوبی توسط زبانه .(12واژگون قرار گرفته است)تصویر:

ها بعنوان عناصر برگعناصر تزیینی طوماری قرار دارد. دایره آن هاهایی با مقطع عرضی مستطیلی قرار دارد که در محل اتصال میله

در محل اتصال پایه با قاب باالیی میـز .(14آورد)تصویر فراهم میکه امکان تغییر مقطع پایه از مربع به دایره زیر پایه را استمیانجی

هـا و میزهـای اورارتـویی این طرح توصیفی به طور عمـومی بـرای صـندلی های فلزی استفاده شده است. از بست احتماالًیا صندلی

هـای شـباهت .(16و 15اویر)تصـ شود و میز اورارتویی پذیرفته می معمول است و به عنوان یک مدل برای بازسازی از یک چهارپایه

-II(859توان به تخت بدون پشتی آشور نصیرپال های اورارتویی و آشوری وجود دارد به عنوان مثال می بسیاری بین اجزاء صندلی

ها در آ ار فنیقیـه هـم های قرار گرفته در فواصل بر روی پایه رچه عناصر دایره برگدار و ماهیچهگ .(17ق.م( اشاره کرد)تصویر883

هـا بودنـد بـه عنـوان مثـال چهارپایـه آشـور رسـد اورارتوییـان در ایـن تکـرار مـدیون آشـوری متداول بوده با این وجود به نظر مـی

آن را بـا عناصـر جدیـد جـایگزین کار بردند اما قـبالً ن این شیوه را بههای طوالنی بعد از آشوریا ها مدت نصیرپال.گرچه اورارتویی

(.Merhav, 1991: 250-251کردند)

شـود به سم گاو یا پنجه شیر ختم می آن هاپایه با قسمت سطحی گرد هستند که انتهای پایه بعضی از میزهای این دوره به صورت سه

.(18ه و دایره برگـدار قـرار دارند)تصـویر یا بر روی عنصر فنجانی شکل با ماهیچ که یا بصورت مستقیم بر روی زمین قرار گرفتند و

هـای چـوبی بجـای مانـده در اتـاق مقبـره در منطقـه آلتـین تپـه و قسـمت IIIهـای باقیمانـده از مقبـره توان بـه نمونـه برای نمونه می

.(19اشاره کرد)تصویر (Adelcevaz)آدلسواز

ای در و میلـه ( Cross-legged furniture)هـای متقـاطع ها با پایـه ن دوره میزها، چهارپایه و صندلیهای دیگر باقیمانده از ای نمونه

آ ـار برنـزی اورارتـویی شـاهد را بـر روی آن هـا هـای تصـویری وسط به عنـوان پشـتیبان و برقـرار کننـده تعـادل اسـت کـه نمونـه

متعلق بـه یـک احتماالًآلتین تپه بدست آمده که Iمایل از مقبرهیک انتهای پایه چوبی به شکل سم گاو با حالت .(20هستیم)تصویر

یک نمونه کامل از این نوع میـز بـا پایـه هـای متقـاطع بدسـت آمـده کـه از .(21باشد)تصویر پایه با پایه های متقاطع میمیز یا چهار

.(22شود)تصویر آن به سم گاو ختم می های ایهشوند، انتهای پ هایی برنزی با مقطع دایره ساخته شده که به راحتی جمع می میله

مرکـزی بـه میلـه احتماالًاند از توپراك قلعه بدست آمده که های برگدار که در فواصل معین قرار گرفته ای توپر برنزی با دایره میله

ــ گیـری علــت چنـین نتیجـه عنـوان پشـتیبان میـز بـوده. باد در خورســا IIهـای سـارگون نقـش یـک میـز بـر روی نقــش برجسـته یای

Page 67: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

63

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

.(24و23اویر)تص(Ibid:255است)

اجزاء تخت)سرير(

انـد کـه بـه روش قالـب گیـری مـوم گمشـده ی پیدا شدهانه اها باستانی اورارتویی قطعاتی برنزی به شکل موجودات افس در محوطه

تقدند که این قطعـات های رنگی، لعاب و یا عاج تزیین شدند، کاوشگران و محققان مع های طال، سنگ ساخته شده اند و بوسیله ورقه

های اهدایی به خدایان اورارتویی بوده و کاربرد تزیینی داشتند. در میان اشیاء کشف شده قطعـاتی متعلق به سریر پادشاهان و یا تخت

در گرفتند. در این بخش به معرفـی ایـن اشـیاء کـه های مبلمان مورد استفاده قرار می برای اتصال قسمت احتماالًنیز وجود دارند که

پردازیم. های مختلف جهان پراکنده هستند می موزه

دسته صندلی بـوده اسـت. احتماالًی که به صورت افقی و عمودی روی هم قرار گرفتند، انه امجسمه لمیده شیر بر روی عناصر استو

ود بوده از معبـد هالیـدی رهای ریزی روی سینه آن قرار دارد و در اصل جواهر نشان و زراندباشد. فِ نمایش دهان به طرز خاصی می

ی که به صورت افقی و عمـودی روی هـم انه اعناصر استو)های روی هم این سیستم نی .(25کشف شده است)تصویرتوپراك قلعه

های قبل از اورارتویی نیز دیده شده، از زمان سومریان حکاکی روی عاج از ماری بدست آمده اسـت کـه دو در سنت (قرار گرفتند

اتصاالت مبلمان با زاویه قائمه بدسـت . (26()تصویرBarnett, 1954:15دهد) روی چنین سریرهایی را نمایش می پیکره نشسته بر

ای ساخته شده است. سطح داخلی آن با به روش موم گمشده با قالب سه تکه باشد، ها می آمده از توپراك قلعه که مربوط به گوشه

احتمـاالً هـایی وجـود دارد کـه در سـطح بیرونـی آن حفـره ت نخل مانند آشوری اسـت. ها تزیین شده که مشابه نزییینا نواری از نخل

هـای هیروگلیـف و شـکاف های تزیینی و در زیر نشـانه باشد. در قسمت باال دو شکاف برای اتصال پیکره مربوط به ترصیع کاری می

(27(. )تصویر:Barnett, 1950:6های نشیمنگاه وجود دارد) هایی برای اتصال تسمه

پایه یک میـز یـا تخـت بـوده اسـت در قسـمت جلـو احتماالًدر پایه بزرگ برنزی بدست آمده از معبد هالیدی توپراك قلعه نیز که

هـای پنجـه حفـره هـایی بـرای اشـد. بـر روی انگشـت ب که شبیه دیسک بالدار مصری می دیسک بالدار با دو ستاره حک شده است

.(28()تصویرIbidترصیع کاری وجود دارد)

های سریر)تخت( باشـند، خـدایان ایسـتاده بـر روی شـیر یـا گـاو های تزیینی پایه دهند بخش که احتمال می ءگروهی دیگری از اشیا

خدایی بر روی شیر لمیده که پاهای جلـویی آن بـه شـکل گـاو و ،در یکی از این آ ار. را نشان می دهدای و ترکیبی لمیده اسطوره

دار که از زیر شانه راست پیچیده شده و بـاالی شـانه چـ را ی ریشه ایستاده، ملبس به لباس با حاشیهپاهای عقبی به شکل شیر است،

از جـنس دیگـری بودنـد. فـرد احتمـاالً ها مفقود شده اند کـه های مربعی تزیین شده است، صورت و دست پوشاند، دامن با قاب می

ا بـر در نمونه های مشـابه خـد .(29()تصویرBarnett, 1954:15-16د)ایستاده دارای تاج خدایی شاخدار است و ا ر زراندود دار

.(30روی گاو لمیده ایستاده است)تصویر

باشند که اغلب قسـمت صـورت و گـاهی دسته دیگر اشیاء، جانوران ترکیبی بالدار با صورت انسانی به صورت ایستاده یا نشسته می

، مفقود شدند. اند ه و به پیکرگ الحاق شدهشاخ ها، از آنجا که از جنس دیگری)عاج یا سنگ( ساخت

، در اطـراف احتماالً زن( مفقـود شـده )شته به چ اشاره کرد که صورت آنبه عنوان مثال می توان به مجسمه گاو بالدار با سر برگ

ـ احتماالًهایی وجود دارد که گردن دارای تزیینی خاص است. بر روی بال چپش فرورفتگی وده، در حـالی برای جواهر نشان کردن ب

هـا و بـر روی شـکم وجـود های ورقه طال در حاشیه بال که بر روی بال راست تنها ادامه تزیینات شبیه بال پرندگان وجود دارد. نشانه

Page 68: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

64

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

ــی ــه ســریر مشــاهده م ــه بقی ــه ب ــرای چفــت و بســت شــدن پیکــره بوســیله میل دارد. در پشــت ســر یــک ســوراخ مســتطیل شــکل ب

. مـردی بـا 2 ؛. بزغاله1در باالی سر پیکره سه نشانه هیروگلیف وجود دارد که شامل: .(31یر)تصو(Piotrovsky, 1967:29شود)

(. Barnett, 1950:7باشد) . نامشخص می3 و کاله خود

هـای در جزییـات تفـاوت های مختلف وجود دارند که در کلیـات شـبیه هـم مـی باشـند و تنهـا تعدادی پیکره مشابه این ا ر در موزه

.(33و 32اویرتص)مختصر دارند

براساس قطعات یافت شده و همچنین شواهد تصویری، محققانی دست به بازسازی مبلمان مورد استفاده اورارتوییان زدندکـه از آن

بـاد و سـناخریب در نینـوا آ در خـورس IIهـای کـاخ سـارگون توان به پیوتروفسکی که بازسازی وی براساس نقش برجسته جمله می

کـه (Maltai)ر وی بارنت نیز بازسازی را مطابق تخت خدای حک شده بر روی نقش برجسـته سـنگی مالتـایی است نام برد، عالوه ب

.(34()تصویرMerhav, 1991: 255)همزمان حکومت سناخریب است ارایه داده است

(تزيین ،مبل در دوره هخامنشیان) تکنیک، ساخت

بوده که بومی شده است. این تـأ یر پـذیری در نقـوش تصـویری بـه و همجوار خود گذشتههای هنر هخامنشی، هنری متأ ر از تمدن

به یقین مبـل ی دوره اورارتو دارد، نیز مشهود است.ان هاکه شباهت بسیاری با مبلممبلمان مورد استفاده هخامنشیان جای مانده از

کش برنـزی مبلـی ی شدند. بقایایی از روبها داشته است. چوب، با برنز، نقره و طال روکش مهای هخامنشی روکشی از فلزات گران

.(35)تصویر ( 228: 1376)کخ ، نشیان در المنا به دست آمده استاز این دست در گوری از زمان هخام

، ایـن پایـه شـبیه نگـاره ای از مصر پیدا شده اسـت ، در ریتانیا در لندن نگه داری می شودکه امروز در موزه بپایه برنزی تخت شاهی

را روی چهار پایه ، داریوش بر تختی پشت بلند تکیه زده، پااست که در همان موزه قرار دارد، در مرکز پلکان آپادانا دتخت جمشی

وه ی خـاص ایرانیـان ، بـه شـی ت که به پنجـه ی شـیر منتهـی مـی شـود رسد که پایه های تخ به نظر می (.36)تصویرای گذارده است

ا در پایه هـای عـود سـوز هـ تزیینی. این بخش راسته با برگ های معلق قرار داردای آ . پنجه های شیر بر روی پایهخراطی شده است

. پایه های زیر پایی مقابل شاه نیز مانند پایه ی تخت اصلی ساخته شده، اما بـه جـای پنجـه ی شـیر کند هم نظر ما را به خود جلب می

بـه مربـوط ولی نمونه های آن را می توان در آ ار .(37تصویر) (Ibid 230:)تفاده کرده اند که غیر عادی استاز نقش سم گاو اس

به چشم مـی خـورد نیـز بـه این دوره هایی که گاهی در تصاویر مهرها پایه پایه های چهار(. 22اوراتو مشاهده کرد)تصویردوره ی

که شـبیه حصـیر دیـده است یشاید هم چیز (،38تصویر ود این چهار پایه ها از حصیر است)خ . ظاهراًده استهمین شکل ساخته ش

یه ایـن میزها هم شب ظاهراً .(Ibidاند) ش تر ها نهاده شدهبرای راحتی بی چهار پایه، چ و راست هایی که بالشتک به همراهمی شود،

آویختـه گ هـای پایه میز را می توان با پایه تخت داریوش ، با پنجه شیر و زیر پنجـه کـه تـاجی از بـر چهار پایه ها ساخته می شدند.

ا پایـه هـایی ، بـ رت خزانه ی تخت جمشید پیدا شـده، تصـویر یـک میـز در استوانه ی تذهیب شده ای که در عما .است مقایسه کرد

(.Ibid: 231)نقر شده است ،متشکل از پیکر سه زن

عـالوه بـر .بوده باشد خت شاهی از طال و نقره، چنین بر می آید که بایستی تزنفن در باره ی کورش صغیر می دهداز گزارشی که گ

شـاهی در نگـاره . بقایایی از این عاج ها که شبیه پاره هـای افقـی تخـت شده است ی نیز تزیین میاین تخت با عاج و سنگ های قیمت

های تخت شاهی در درگاه های تاالر صد سـتون در نگاره(. 137: 1349آمیه، شده است)های تخت جمشید است، در شوش پیدا

م می خورد، به طور منظم، یعنی سه برگ آبی و یک برگ قرمز رنگ آمیزی شده است. رنگ به چش ا ر

Page 69: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

65

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

عاج که در دمتریاس یونان به دسـت آمـده، روی پایه های تخت خواب ها نیز مانند پایه های تخت شاه بوده است. در نگاره های بر

،9هـرودت مـی نویسـد)کتاب .( 233: 1376) کـخ، مردی که لباس ایرانی بر تن دارد بر روی یک چنین تختی داراز کشیده اسـت

ایـه هـای . پکه با طال و نقـره منقـوش بـوده اسـت : یونانی ها پس از جنگ پالته در اردوی ایرانی ها تخت هایی یافته اند ( که80بند

ار پایه ی کـوچکی کـه در یه های چه. پالیس برده بودند از نقره بوده استبازان یونانی به غنیمت به آکروپچهار پایه هایی هم که سر

تـوان های مربوط به دوره هخامنشـی چنـین مـی با توجه به یافته .(Ibidدر پاسارگاد به دست آمده، از طال است ) رامگاه کوروشآ

استنباط کرد که هنر مبلمان سازی تمدن اورارتو تأ یر بسزایی بر هنر مبلمان سازی دوره هخامنشی داشته است.

نتیجه گیري

های تزیینی مبلمان به کار رفته در فرهنگ اورارتو از آلیاژ مفـرغ و بـه روش قالـب گیـری مـوم که بسیاری از قسمت ه به اینبا توج

پادشاهی اورارتو مرکز پیشرفته تولیـد صـنایع برنـزی در تمـام آنـاتولی و در خـاور توان نتیجه گرفت که می اند گمشده ساخته شده

انـد. .م بوده است. برنزهای اورارتویی غنایم بسـیار بـا ارزشـی بـرای آشـوریان در آن زمـان بـوده نزدیک، در نیمه اول هزاره اول ق

هـای همجـوار، آسـیای غربـی، دهد کـه اورارتوییـان از عناصـر تزیینـی تمـدن نشان می ءبررسی عناصر تزیینی بکار رفته در این اشیا

ای را بوجود آوردند. های فرهنگی خود هنر ویژه با ویژگی بخصوص آشوریان تأ یرات فراوانی گرفته و با ترکیب این عناصر

مشـخص بودند کـامالً از آنجایی که بیشتر این آ ار از طریق دالالن عتیقه به دست باستان شناسان رسیده اند و بافت اصلی که در آن

هـای حـک عناصر تزیینی، شیوه ساخت، کتیبهگرفت. اما با توجه به ءتوان نتیجه درستی در رابطه با کاربرد اصلی این اشیا نیست نمی

تـوان چنـین اسـتنباط کـرد ایـن آ ـار بیشـتر جنبـه به کار رفته می آن هابهایی که برای ساخت و مواد گران ءشده بر روی برخی اشیا

تجمالتی و آیینی داشتند تا کاربردهای روزمره.

اولیه و ساخت، نشان دادن روت و عظمت اورارتوها بـوده اسـت. با توجه به سختی فراهم آوردن مواد ءهدف عمده تولید این اشیا

بـرد و بها که هم بیننده را در شگفت فرو می های گران این مهم ازطریق آفریدن موجودات ترکیبی ساخته شده با مفرغ، طال و سنگ

و یـا اگـر ایـن گونـه صل شده است.دارد، حا هم به عقیده اورارتوها پادشاه را در هنگام جلوس برتخت از ارواح خبیث محفوظ می

)جـانوران ترکیبـی( و ورارتـویی بودنـد ایـن گونـه تزیینات های یافت شده در معابد، اشیاء اهدایی به خـدایان ا تصور شود که نمونه

آن هـا ده شود و هم در مبلمان مورد استفا های اورارتویی دیده می استفاده از عناصری مانند پنجه شیر یا گاو که هم در نقش برجسته

د.نکن بروز یافته، نمادهای آیینی بودند و بر کاربرد مذهبی این نوع مبلمان تأکید می

بـر تـوان مـی را هخامنشی هنر در هنر مبلمان اورارتویی ردپای. است انکار اورارتویی غیرقابل هنر از هخامنشی هنر پذیریتأ یر

ظـاهری آ ـار ... بـا توجـه بـه همگـونی ریختـی و ، مهر هـا و هخامنشیناختی در نقش برجسته های اساس مدارك موجود باستان ش

بدست آمده ی اورارتویی در کاوش های باستان شناختی و آ ار بدست آمده از دالالن اشیای عتیقه مشاهده کرد .

مه اول هزاره اول ق.م توان گفت تمدن اورارتویی یک امپراتوری قدرتمند در نی ، می براساس تمامی آنچه که ارائه شدهو در نهایت

های همجوار بخصـوص آشـور عناصر آیینی وتزیینی تمدن ،بوده که محدوده وسیعی از خاور نزدیک را در اختیار داشته، و با هنرها

بـروز آن هـا هنر خاص خود را بوجود آورده است. این ویژگی در مبلمان مـورد اسـتفاده آن هاآشنایی پیدا کرده و با بومی کردن

، بسیار پیشرفته است و حکایت از اهمیت مبلمـان بودهده است و هنر مفرغ سازی اورارتو که بخشی از قطعات تزیینی مبلمان پیدا کر

در بین شاهان اورارتویی دارد.

Page 70: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

66

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

كتابنامه

:فارسي

آمیه،پیر

.، تهرانشیرین بیانی، انتشارات دانشگاه تهران :تاریخ ایالم، ترجمه 1349

آذرمیدخت،اسفندياري

.21:شناسی وتاریخ ،شماره پیاپی باستان ، پیشنه صندلی وگل نیلوفر آبی در مدارك باستان شناسی 1377

بهزادي،رقیه

.921 -907. 78چیستا.شماره .نظری به تاریخ اورارتو 1370

پیوتروفسکي،بوريس

، تهران.ژوهشی.پژوهشکده باستان شناسیسازمان میراث فرهنگی و گردشگری.معاونت پ ،ه: حمید خطیب شهیدیم.ترجتمدن اورارتو 1383

اكبر علي،دهخدا

، تهران.نامه لغت سازمان ،دهخدا نامه لغت 1352

علیون، صمد و صدرايي، علي

.ف تهرانگنجینه هنر/ سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان غربی ،های پروژه حسنلو مجموعه مقاالت کاوش 1389

حسن،عمید

، تهران.درش راه ،علیزاده عزیزاهلل:ویراستار، عمید فارسی فرهنگ 1389

كخ، هايدماري

از زبان داریوش ، ترجمه: پرویز رجبی، نشر کارنگ ، تهران 1376

كاليس، ولفراو

.، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تألیف و تدوین: هیئت باستان شناسان آلمانی، ترجمه: مهندس سروش حبیبیشناسی در ایران های باستان گزارش 1354

كاليس،ولفراو

.105-86. 27و26شماره،ترجمه: فرامرز نجد سمیعی، معماری اورارتویی 1367

محمد،معین

.، تهرانسرایش نشر، معین فارسی فرهنگ 1380

:فارسيغیر

Barnett. R. D.

1950 " Excavations of the British Museum at Toprakkale near Van", Iraq XII, part I.

Barnett. R. D.

1954 " Excavations of the British Museum at Toprakkale near Van-Addena", Iraq XVI, part I. Merhav. R,

1991 Urartu. A Metalworking Centre in the First Millennium BCE. The Israel Museum, Jerusalem.

Piotrovsky. B. B.

1967 Urartu. The Kingdom of Van and It’s Art, Edinburgh.

Winter,I.J.

1989 "The Hasanlu Gold Bowl: Thirty years later" in Expedition, vol.31,no.2-3,pp.87-106

سايت ها:

www.britishmuseum.org www.hermitagemuseum.org www.metmuseum.org www.ancientanatolia.com

Page 71: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

67

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(www.ancientanatolia.com)نقشه آناتولی و محدوده امپراتوری اورارتویی :1تصویر

(Merhav,1991:257)های مربوط به قالب گیری اشیاء برنزیقالب: 2تصویر

(Merhav,1991:260)های برگدار(زی تزیینی مبلمان)دایرهای از قطعات برننمونه: 3تصویر

Page 72: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

68

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

مجسمه مفرغی با صورت الحاقی از جنس عاج :4تصویر

(www.hermitagemuseum.org)

نقش سناخریب پادشاه آشور نشسته بر :5تصویر

(Barnett,1950:29) تخت از الگاش

مدال الهه یا ملکه نشسته بر تخت نمایش داده شده بر روی :6تصویر

(Barnett,1950:29)طالیی از توپراك قلعه

خدا یا پادشاه نشسته بر تخت بر روی پالك : 7تصویر

(Merhav,1991:247) ای از توپراك قلعهنقره

Page 73: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

69

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

تصویر صحنه ضیافت بر روی کمربند : 8تصویر

(Merhav, 1991: 249) باریک برنزی

ی : تصویر مبلمان بر روی جام حسنلو )تصاویر مذهب9تصویر

(231: 1389و آیینی()علیون و همکاران،

(129: 1381: طرح بازسازی شده قطعه پلکان شرقی آپادانا )داریوش بر تخت نشسته()رف، 10تصویر

Page 74: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

70

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

های صندلی بازسازی شده براساس قسمت: 11تصویر

آالتین تپه IIIفلزی پیدا شده از مقبره

(Merhav,1991:251)

از بسطام )ممکن است های آویخته: دایره برگ12تصویر

(53: 1354روکشی باشد بر هسته برنزی یا چوبی)کالیس،

پایه برنزی تخت خدای هالیدی از توپراك قلعه :13تصویر

(Barnett,1950:26)

ها در قسمت باال متانسب با ها که بازشدگی آندایره برگ :14تصویر

گرفتندای است که در امتداد آن قرار میشکل پایه

(Merhav,1991:260)

Page 75: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

71

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

های اصلی فلزی، چهارپایه با پوشش :16تصویر

های پیدا بازسازی شده بر اساس میزها و چهارپایه

(Merhav, 1991: 261) شده در معابد

های اصلی فلزی، : میز چوبی با پوشش15تصویر

های بازسازی شده بر اساس میزها و چهارپایه

(Merhav, 1991: 261) پیدا شده در معابد

II)تخت بدون پشتی آشور نصیرپال: 17تصویر

نمایش داده شده برروی نقش برجسته کاخش

(Merhav,1991:250) کااله، نیمرود

ای و میله میز سه پایه چوبی باسطح دایره: 18تصویر

(Merhav,1991:252) پشتیبان مرکزی

Page 76: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

72

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

پایه با روکش فلزی : 19تصویر

آلتین تپه IIIو پنجه شیر از مقبره

(Merhav,1991:252)

انتهای پایه چوبی از : 21تصویر

آلتین تپه IIIتاق Iمقبره

(Merhav,1991:253)

تصویر میز و چهارپایه با : 20تصویر

پایه متقاطع بر روی صفحه برنزی

(Merhav, 1991: 253)

: میز چهارچایه با انتهای پایه به شکل سم 22تصویر

ع دایرههای برنزی با مقطگاو ساخته شده از میله

(Merhav,1991:258)

پایه کوچک برنزی قالبی توپر، : 23تصویر

احتماال پشتیبان مرکزی میز از توپراك قلعه

(Merhav,1991:255)

Page 77: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

73

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

تصویر میز در حال حمل :24تصویر

روی نقش برجسته توسط درباریان بر

IIآشوری در خورساباد مربوط به سارگن

(Barnett, 1950:30)

اتصاالت مبلمان به شکل شیر، برنزی احتماال دسته :25تصویر

قلعهصندلی از توپراك

(www.britishmuseum.org)

: )حکاکی بر روی عاج، دو پیکره نشسته بر روی سریرهایی 26تصویر

های عمودی و افقی از ماری مربوط به سومریانساخته شده از استوانه

Barnett, 1954:15)

پا شیر بزرگ برنزی )احتماال پایه : 28تصویر

مبلمان( از معبد خدای هالیدی توپراك قلعه

(www.britishmuseum.org)

: اتصاالت مربوط به مبلمان دارای خط 27تصویر

هیروگلیف در قسمت باالی آن

(www.britishmuseum.org)

Page 78: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

74

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

پیکره خدای ایستاده بر روی :29تصویر

(Barnett, 1954:14) شیر لمیده

ی ایستاده بر روی گاو لمیده با شواهد ورقه طال : پیکره خدا30تصویر

(www.metmuseum.org) برروی آن از توپراك قلعه

پیکره گاو بالدار با نیم تنه و سر انسانی، با خطوط هیروگلیف در : 31تصویر

(www.britishmuseum.org) باالی سر آن از توپراك قلعه

Page 79: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

75

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ز توپراك : پیکره گاو نر بالدار ، مرصع و مطال ا32تصویر

(www. hermitagemuseum.org) قلعه

پیکره برنزی زن شیر )اسفنکس(: 33تصویر

(www. hermitagemuseum.org)

طرح سریر بازسازی شده : 34تصویر

(Barnett, 1950:43) اورارتویی

مغزی قطعه ای از پایه یک صندلی با : 35تصویر

چوبی و روکش فلزی، هخامنشی

(,1992:228 Koch)

Page 80: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

76

ت ...، وحید شاهسورانی، فرزانه لطفیک ساخ

س، تکنیگ اورارتو)با نگرشی بر جن

مبلمان در فرهن

داریوش در حال حال پذیرفتن هئیت های نمایندگی ، : 36صویر ت

(1992:109 Koch,)

پایه ی تخت و زیر پایی شاه ، بخشی از : 37تصویر

( ,Koch 109 :1992) 36 تصویر

(Koch 1992:282,)ای با نقش بانوی متشخص ایرانی نشسته بر تخت : )مهر استوانه38تصویر

Page 81: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

77

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

تحول در ساختار معماري مذهبي دوره

مطالعه موردي: بناي -هاساساني؛ آتشکده

بازه هور

علي هژبري

«شناسی از دانشگاه تهرانارشد باستان آموختة کارشناسیدانش»

(14/6/93 * تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 11/1/93مقاله:)تاریخ دریافت

(124تا 77)از ص

شناسي ايران در دورۀ به پاس خدمات ارزنده ايشان به باستان ،استاد مهدي رهبر به كنمتقديم ميرا اين اثر »

«ساساني

:چکیده

عی روستای اسدآباد از توابع شهرستان تربت فر یشرق روستایِ رُباط سفید، در جاده کیلومتری جنوب مشهد و در 75حدود در

تاق چهار»ز معدود بناهایی است که به عنواناین سازه ا .هور، بنای سنگی جالب توجهی قرار دارد های بازه حیدریه و در کوهپایه

اند ولی  گرچه برخی از پژوهشگران همچون آندره گدار در مورد آتشکده بودنش دچار تردید شده .است  شناخته شده« اشکانی

تر  مرکزی ساختمانی وسیع هرسد، این بنا هست نظر میاند. به اکثراً آن را آتشکده دانسته و گویا به ملحقات پیرامون آن توجه نکرده

های  تاقیبندی چهار ها و همچنین تقسیم بررسی سفالینه ،ما در این مقاله با در نظر گرفتنِ پالن معماری سازه و ملحقاتش .بوده است

ها بپردازیم و  بندی این سازه کوشیم تا به طبقه می ،به دست آمده در نقاط مختلف از ادوار گوناگون ،فی که با کاربری آتشکدهمختل

ای از  آتشکدهاحتماالً هور هها نشان خواهد داد که بنای باز این بررسی هنتیج .از این رهگذر جایگاه بنای بازه هور را مشخص کنیم

هرباط سفیدِ باز هتوان به تحلیل ساز های این دوره رخ داده، می آتشکده هست و با تحوالت مذهبی که در سازساسانی ا هدور ةمیان

.هور پرداخت

.ساسانی -هور، اشکانی هتاقی، باز: معماری مذهبی، چهاركلید واژگان

به موفق تاکنون متمادی سالیان گذشت برگزارکنندگان با متأسفانه ولی ،گردید ارائه جوان شناسانباستان همایش سومین در 1385 سال به پیشتر مقاله این

با را آن پرداخته، هوربازه بنای در کاوش نیز به نیکیخا لباف میثم دکتر آقای جناب سال از نوشتن این مقاله که 8با گذشت اکنون. اندنگشته آن انتشار

.رسانممی چاپ به کندوکاو نشریه کمترین دخل و تصرف در

. Email: [email protected]

Page 82: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

78

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

مقدمه

امروزی از بافت کهن و وسیع خود در گذشته تا گرفته است و با تقسیمات سیاسی بخش بزرگی از شرق ایران را در براستان خراسان،

شناسی در ایران کمتر به شرق معطوف بوده )خراسان و سیستان، تا آنجا که به معماری  های باستان بررسی .حدودی مجزا شده است

ایست برخی است که می ب ایمین ناشناخته هستند که جای بسی تأسف است زیرا این منطقهساسانی مربوط می شود، تقریباً سرز

یشده شده و شناخته و در این رهگذر بیشتر آ ار بررسی ( Reuter,1938:496()های ارتباطی مهم را در آن یافت می شدحلقه

پیش از تاریخ و هایههای مهم فراوانی از دورشوند، این در حالی است که محوطه اسالمی منحصر می انخراسان عمدتاً به دور

.جود داردتاریخی در این سرزمین و

سزایی داشته هتاریخی تأ یر ب هدور ایرانِ هایی بوده که در تاریخ سیاسیِ تاریخی، مرکز مناقشات و جنگ هاین سرزمین در دور

ها در  هپتالی ه(، ظهور اشکانیان و دفع حمل84: 1386بنگرید به: جان مانوئل کوك،)است، از جمله کشته شدن کوروش در این دیار

جا مانده از این دوره نشان ه قرار دادند و آ ار و بقایای بهانیان پس از به قدرت رسیدن، مرزهای شرقی را مورد توجساس .ساسانی هدور

(.Schippman,1971)در این بوم قرار داشته است ،)آتش کشاورزان(مهر برزین   مهم آنان، آذر ۀدهد که یکی از سه آتشکد می

خان بجنورد  (، نیشابور و قلعه1378هایی همچون بندیان درگز)مهدی رهبر،در محوطهشناختی  های باستان افزون بر این، کاوش

.G)های دیگری در بیرون از محدوده مرزهای سیاسی امروزی همچون مرو (در درون مرزهای سیاسی کنونی و محوطه1388)گاراژیان،

Herrman,et al,1993&1994 )(نسا ،Invernizzi,2005:136-140بگرام، پنجک ،)(نت، میل حرمKaim,2001 و مواردی )

شناسی دوره تاریخی سرزمین خراسان بخشیده و گویای این واقعیت است که هنوز ذخایر اطالعاتی  سزایی به باستاناز این دست اهمیت به

در رباط سفید بازه توان به بررسی معماری بقایای بنایی  در این راستا، می .بسیاری درباره این موضوع به انتظار کنکاش محققان است

پرداخت، با این پرسش که گاهنگاری و کاربری این بنا چیست؟ (1 شکل)هور

موقعیت جغرافیايي

راه خاکی .(2)شکل تربت حیدریه قرار دارد ـ قدیم مشهد هکیلومتری جنوب مشهد برکنار جاد 75روستای رُباط سفید در حدود

رود و از آنجا به سوی شمال متمایل گشته و به  به سوی روستای اسدآباد میاصلی، هکوچکی از رباط سفید در جانب شرقی جاد

تربت حیدریه  ـ ای طبیعی در کنار راه آسفالته قدیمی مشهد قبل از رسیدن به درّه و بر روی پشته .رسد هور می های ژرف به نام باز درّه

433دقیقه و 22درجه و 59 انیه طول جغرافیایی و 024ه و دقیق 46درجه و 35هور در مختصات جغرافیایی هبقایای بنای سنگی باز

در فهرست بناهای 39م( به شماره 1931سپتامبر 16)خ1310شهریور ماه 24نا در تاریخ این ب . 1انیه عرض جغرافیایی واقع شده است

.(1تاریخی ایران به بت رسیده است)تصویر

وجه تسمیه

ای است که یادمان مورد بحث ما،  هور( نام درّه ه)باز«خورشید هدرّ»بنابراین، نای خورشید است؛درّه و هور به مع به معنای «بازه»

پسر هدختر و قلع ههای قلع کوه مجاور، بقایای دو قلعه وجود دارد به نام هدر این محل و در ورودی گردن .نامش را از آن گرفته است

.(59: 1375 ،)گداردانند دو قلعه باالیی می« هآشپزخان»هور را هکه مردم محل، بنای سنگی باز

پژوهش هپیشین

پس از توصیف مختصری از بنای 5(1958)و لویی واندنبرگ 4(1939)، آندره گدار3 (1926)ارنست هرتسفلد 2(،1923)ارنست دییز

نه آتشکده بلکه یکی از تر آندره گدار که این بنا را  به استثنای توصیف مفصل .دهند ساسانی نسبت می همذکور، آن را به دور

گدار به .کنند ساسانی معرفی می های از دور داند، سایر محققان مذکور این بنا را آتشکده پسر میهدختر و قلعهملحقات دو بنای قلع

ارد بنایی وجود د»وی معتقد است: .شود پندارد که آ ار هیچ راهروی طوافی در پیرامون آن دیده نمی این علت آن را آتشکده نمی

Page 83: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

79

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

( ولی دلیلی برای ساسانی بودن این بنا ارائه 59: 1375)گدار «قرن سوم میالدی تعلق داشته است شک به صد در صد ساسانی که بی

.دهد نمی

ولی ساختمان آن را دارای راهروی طواف دانسته که از 6ارنست هرتسفلد هر چند که هیچ نقشه و عکسی از بنا ارائه نداده،

ی احتماالً اویرانه های آتشکده»ار رویتر در معماری ساسانی آن را براین اساس اسک .ساسانی است های دوره های آتشکده مشخصه

.(Reuter,1938:498)معرفی نموده است« متعلق به دوره ساسانی

عرفی لوئی واندنبرگ در بخشی از کتابش که به خراسان و سیستان اختصاص داده، در چند پاراگرافی که آ ار ساسانی را م

.داند هور اشاره مختصری نموده و آن را یک آتشکده می هدختر باز ههای قلع کند به ویرانه می

.پندارند با این وصف، این گروه از محققین با توجه به ساختار و طرح کلی پالن بنا، بدون استثنا آن را ساسانی و اکثراً آتشکده می

اند. از جمله  اشکانی منسوب کرده هساخت گنبد بنا، آن را به دور هتوجه به شیو این در حالی است که گروهی دیگر از محققان با

علت انتساب این .(50: 1373 ،)پوپداند گنبددار، از عصر پارتیان می ههای آتشکد ترین نمونه هور را از کهن هبنای باز 7آرتور پوپ

ای جلوتر از  از این روی، این بنا را به مرحله .)؟!(تناسب بناست سازی ابتدایی و ساختار بی اشکانی از نظر پوپ، گوشه هبنا به دور

.(52)همانجا: کند سوم میالدی منسوب می ههای ساسانی متعلق دانسته است و آن را به سد آتشکده

( و 108: 1382 ،)پیرنیامعرفی نموده است« ش از ساسانینیایشگاهی احتماالً پی»بر همین اساس، این بنا را 8محمدکریم پیرنیا

.داند سازی با چوب می ویژگی آن را گوشه

گنبدسازی پی برده و از هتجربی و اولی هبنا، به نامتناسب بودن سازه و در نتیجه مرحل هسازی ساد نیز عالوه بر گوشه 9دونالد ویلبر

.ساسانی منسوب کرده است هاین رو آن را به پیش از دور

هور رباط سفید را مشخص نمود، حتی هتوان قدمت سازه باز ز محققین، به درستی نمیهای هر دو گروه ا پژوهش هبا توجه به نتیج

از این رو، ما در این نوشتار پس از توصیف کلی بنا، .شان اتفاق نظر ندارند ها، با اکثریت در مورد کاربری بنا شمار اندکی از آن

.درستی جایگاه این سازه مشخص گردد ها بر اساس ادوار تاریخی داریم تا به بندی آتشکده سعی در طبقه

بنا توصیف

واقع شده است «بازه هور»های طبیعی دامنه آن در مدخل دره شرق و جنوب و بر روی یکی از پشتهکوه کوچکی در هاین بنا در دامن

.گذرد و به سوی شمال می رود مسیل بزرگی از نزدیکی غرب این پشته می .(2)تصویر

گچِ .کوب است ای خاکستری و سبز مایل به خاکستری با مالتِ گچِ نیم های ماسه سنگ هور، الشه هزمصالح معماریِ بنای با

، این حسن را دارد که به علت وجود قطعات سنگ گچ در آن به عنوان چسباننده، در معرض هوا و نزوالت جوی از بین کوب نیم

های اخیر  شناختی دقیقی در این بنا صورت پذیرد، در سال ستانهای با که پژوهش پیش از آن .نرفته و از خود مقاومت نشان دهد

پذیر نیست زیرا بنا شکل اولیه خود را نداشته  گیری دقیق ساختارها امکان بنابراین، اندازه .های اساسی در آن انجام گرفته است مرمت

های مخروطی سیمانی  توان بلوك در پیرامون بنا می .یما بنا نپرداخته هاز این رو، به توصیف دقیقِ مبتنی بر انداز .و ظاهری نوساز دارد

آنچه از . (6تا 3تصاویر)کل میراث فرهنگی استان خراسان قرار داده شده است هرا دید که به منظور تعیین حریم محوطه توسط ادار

جرزها از بین رفته ولی ههایی از پای گردد که قسمت بنا که توسط محققین پیشین گرفته شده، مشخص می ههای برجا ماند عکس

.(27تا 22تصاویر)نمای ساختمان آسیب فراوانی دیده ولی در داخل آن هنوز بقایای اندود گچی مشهود است .گنبد آن پا برجاست

هها نیز با نقش کدام از آنبا هم دارند و هیچ های بسیاری اختالف 11(1939)و گدار 10(1353)وسط گلکارشده ت های برداشت نقشه

(، درگاه کوچکی که در راهروی شمالی قرار دارد، لحاظ نشده و نیز 3)شکل آندره گدار هدر نقش. (7)شکل ی بنا مطابقت نداردکنون

شود و در بنا به صورت بخشی الحاقی به بنا قابل رؤیت  ای بیرون زده که در پالن گلکار دیده نمی غربی زائدهکنار جرز جنوبدر

هاهروی شمالی به سوی غرب ادامه پیدا کرده و به درون جرز شمال غربی راه پیدا نموده و از دیوارگدار، ر ههمچنین در نقش .است

Page 84: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

80

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

توان چنین عنصری را مالحظه  گلکار و نه در حال حاضر نمی هاین در حالی است که نه در نقش .آورد شمالی تاق غربی سر در می

پذیر بوده  به نظر گدار، تنها راه ورود به بنا از درگاه غربی امکان دید. توان آن را به خوبیهای قدیمی میولی با دقت در عکس کرد

.توان دست یافت های شمالی و جنوبی به راهروهای باریکی می و قسمت شرقی مسدود است، پس از ورود به بنا از طریق تاق

های ظاهری و  ( به استثنای اختالف1353ن، شده توسط گلکار)سازمان حفاظت آ ار باستانی ایران، دفتر فنی خراسا  در نقشه ارائه

از این رو، .(4شکل )ها با نقشه گدار، جهت شمال اشتباه قرار داده شده و درگاه غربیِ بنا در نقشه وی شمال معرفی شده است اندازه

ربری و گاهنگاری بنا، به های نقشه و نیز اختالف نظرهای بین پژوهشگران در مورد کا های بسیار زیاد بین برداشت با توجه به تفاوت

با این وصف، آنچه پس از مرمت .(18)تصویر شناسی در آن اقدام به مرمت بنا شود های باستان جا و شایسته بود تا پس از کاوش

درازای بنا از جرزهای شمالی تا جرزهایِ جنوبی حدود .کوب است بنا قابل مالحظه است چهار جرز قطور سنگی با مالتِ گچ نیم

( در هر دو 14هایِ شمالی و جنوبی)تصویر  با احتساب سازه .متر است 12تر و از جرزهایِ غربی تا جرزهایِ شرقی حدود م 11

کوب  ور در گچِ نیم های قلوه غوطه شده با سنگ در شرق بنا، بقایای پی دیوارهای ساخته .شود متر به بنا الحاق می 3جهت حدود

در نمای بیرونی دیوار شرقی سازه .(15و 13ماری الحاقی به این قسمت از بنا هستند)تصاویر شود که نشانی از بقایای مع دیده می

بنابراین، عالوه بر راهروهای .(20شود)تصویر  های بلندتر دیوار مالحظه می هایی از دیوار بنای الحاقی در قسمت بازه هور قسمت

که با دیوار شرقی پیوند نخورده و بر روی سطح صاف نمای  به این شمالی و جنوبی، در شرق بنا فضایی قرار داشته که با توجه

همچنین بقایای یک کفِ گچی در جلوی تاقِ .شرقی آن قرار گرفته، شاید در یک مرحله دیگر به بنا افزوده شده است

عرض در  رودی کم( و یک و12مانند در دیوار راهروی شمالی پیداست)تصویر  ( و بقایای یک تورفتگی تاقچه11جنوبی)تصویر

.(21ساخته است)تصویر  ضلعِ شمالِ شرقی راهرویِ شمالی امکان دسترسی به خارج بنا را میسر می

اند نمای  های فوقانی بوده و سعی کرده تر از قسمت های تحتانی بنا بزرگ هور در قسمت هباز هکار رفته در سازهای به سنگ الشه

در قسمت هالل تخت بر روی هم ةهای الش ها نیز به صورت قرار دادن سنگ اجرای تاق هشیو .ها را در نما کار کنند تر سنگ صاف

تری ایجاد شده  های نسبتاً کوچک گنبد کوچک بنا به شکل قسمت انتهایی یک بیضی و از سنگ .(8)تصویر ( استتاق )رومی

های آن تعدادی تیر چوبی به صورت  در گوشهطریقه ساخت آن نیز بدین صورت بوده که پس از ساختنِ چهار جرز حجیم بنا .است

( و بر روی 5تیر چوبی قابل تشخیص است )شکل 4نوبی تیر و در جرزهای ج 5که در جرزهای شمالی (10اند)تصویر افقی قرار داده

چین  تر، این سنگ های فوقانی در قسمت .کندضلعی تبدیل میار گرفته که چهارضلعی را به هشتچینی قر تیرهای چوبی سنگ

این قسمت از بنا که گنبد بر روی آن ساخته شده در قسمت هقاعد .شود که گنبد بر فراز آن ایجاد شده است تبدیل به دایره می

.(7هاست که دارای چهار نورگیر کوچک در مرکز هر ضلع است)تصویر خارجی، حجمی چهار ضلعی بر فراز تاق

شود که امکان دسترسی از سطح بام راهرویِ شمالی بر روی جرز شمال شرقی را  یآ ار و بقایای پلکانی در شمال شرقی بنا دیده م

سو  ساختمان دقیقاً در جهات اصلی ساخته نشده و با اندکی اختالف از جهات اصلی، با جهات فرعی نیز هم. ساخته است میسر می

ریزی کرد: گونه طرح توان تا حدودی شکل بنا را این با این وصف، می .نیست

.متر بر روی پشته ای طبیعی در دامنه کوه اجرا شده است 12×16ح کلی بنا در زمینی به وسعت حدود طر .1

.بلکه در حد فاصل بین این جهات ساخته شده است ،جهت بنا نه در جهات اصلی و نه در جهات فرعی است .2

ها  که ابعاد سنگکوب است  مالت گچ نیم خاکستری و سبز متمایل به خاکستری با ههایِ الش کار رفته در بنا، سنگ مصالح به .3

.تر استفاده شده است های کوچک های فوقانی بوده و در گنبد از سنگ تر از قسمت های تحتانی بزرگ در قسمت

.پذیر بوده است تنها را ه دسترسی اصلی به بنا از درگاه غربی امکان .4

.یافته است درگاه کوچکی در راهروی شمالی به بیرون راه می .5

.(16و تاق این بخش، نوعی کلیل است)تصویر شرق بنا درگاهی وجود نداشته استدر .6

Page 85: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

81

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

اند که بقایای راهروی شمالی و نیز کف گچی  یافته های شمالی و جنوبی به راهروهای کم عرض و باریکی راه می درگاه .7

.راهروی جنوبی هنوز قابل مشاهده هستند

.شود الی بنا دیده میبقایای مهرابه یا یک تاقچه در راهروی ضلع شم .8

.(17)تصویر ای از چوب ساخته شده است سازی ساده گنبد بر فراز گوشه .9

ور در گچ صورت  های غوطه درستی برای ما معلوم نیست، الحاقاتی به ضلع شرقی بنا با تکنیک سنگ در زمانی که به .10

.( 19پذیرفته است ) تصویر

تاريخي انها در دورآتشکده1

3عصر آهنِ

ترین الیه، بقایای ساختمانی متعلق به عصر ، در قدیمیجان در دشت جوکار مالیر توسط دیوید استروناخ ینوش ههای تپ وشبا کا

مرکز آن معبد جدیدتری قرار دست آمد که بنا بر نظر کاوشگر در بخش غربی آن بقایای یک معبد قدیمی و در ( به)ماد 3آهنِ

س تپه بوده و در دهد که معبد مرکزی که بنایی در رأاین مسئله را به چالش بکشد و پیشنهاد تس توانسترووِالبته الکساند تِدارد،

معبد مرکزی، طبق »تس آورده: وترو. (Tourovets,2005:361)ترین بخش باشدن های دیگر است باید قدیمیساختمامرکز

ساختمان منفرد بوده باشد که در اوج تپه با توجه به رسد در آغاز باید یک به نظر می موقعیتش در مرکز فضای ساختمانی، آشکارا

اند، با این تفاوت که راه ورود به معبدِ  این هر دو بنا در جهات فرعی ساخته شده .دید مستقیم از اطراف تپه قرار گرفته بوده است

که  مت جلویی بنا: پیش از آنهر دو بنا، دارای دو قسمت هستند؛ قس« ورود به معبد قدیمی از شرق است. مرکزی از جنوب و راه

داری که در  که در هر دوی معابد نوشیجان سطح شیب شکل قرار دارد به محل قرارگیری آتشدان برسیم، یک اتاق مستطیل

قسمت دوم بنا، محل قرارگیری آتشدان .ساخته است ها قرار گرفته، امکان دسترسی به قسمت فوقانی بنا را میسر می ای از آن گوشه

عالوه بر آن هاولی تفاوت اساسی .ها پس از ورود به این اتاق آتشدان، در سمت چ قرار گرفته است در هر دوی آناست که

شکل بوده ولی اتاق دوم معبد مرکزی،  اتاق دوم معبد غربی، مستطیل .اختالفِ جهات جغرافیایی، در پالن ساختمان است

.(8)شکل چلیپایی است نیمه

هخامنشي اهخامنشي و فر هايهدور

-مقدس پاسارگاد باشد که نیایش در فضای باز صورت می هتوان نام برد شاید یکی محوط ها می هخامنشی آنچه از آتشکده هاز دور

را به عنوان آتشدان و دیگری را مختص آناهیتا معرفی نموده است؛ آن هایکی از فردکامبخشدر نظری جالب توجه، ]گرفته است

( است که پ.م 358-338) ( و اردشیر سومپ.م 404-358) هخامنشیان از زمان اردشیر دومالت عقیدتی اگر چنین باشد با تحو

338م تا .پ 404رو محوطه مقدس پاسارگاد را باید بنایی از آناهیتا در کنار مهر در زمره خدایان هخامنشی نام برده می شود، از این

آناهیتا در ایران آنچه متکی به متون میخی بوده و شواهدی از آن در دست سابقه وجود معابد»همو در جایی آورده: .م دانست.پ

بنگرید به: ها . برای مطالعه بیشتر در مورد آتشکده1

Shippman, Klaus,1968, “ The Development of the Iranian Fire Temple “, Vth InternationalCongress Iranian Art

and Archaeology, Vol.1, pp.353-362.

I.N.Kholopin,1968, “ On the Genesis of Fire Temples in Ancient Iran”, Vth InternationalCongress Iranian Art

and Archaeology, Vol.1, pp.276-281.

G.R.H.Wright,1968, “ Square Temples, East and West “, Vth InternationalCongress Iranian Art and

Archaeology, Vol.1, pp.380-388.

Page 86: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

82

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

های هخامنشی،  آرامگاه هدر نقوش برجست (.53: 1355کامبخش فرد، .«)است، از زمان اردشیر دوم شاهنشاه هخامنشی است

.ه نمایان نیستاند ولی شکل معبدی که آتشدان در آن قرار گرفت شاهنشاهان در مقابل آتشدان نشان داده شده

ای با  بناهای واقع بر صفه تخت جمشید سازه  در مرکز مجموعه .هخامنشی، تخت جمشید است هنام دورههای ب یکی از محوطه

: 1383)ویسهوفر، کندرقی و غربی را به هم متصل میاین بنا، بخش ش .(11)شکل دروازه یا تاالر شورا واقع شده است عنوان کاخ سه

جهتِ .(1381:168)بنگرید به: رف،دانندایارشا میدر زمان خش آن رااین بنا را در زمان داریوش و تکمیل تاریخ ساخت .(42

یکی درگاه شمالی است که با پلکانی دو جانبه .سازد میسر می ت و دو درگاه امکان دسترسی به آن راساختمان در جهات فرعی اس

درون بنا، مربعی است که سقف آن با چهار ستون نگهداری .انسان است شکل سرِهای آن به  رسد و سرستون دار می به ایوانی ستون

دار دیگری  رسد و درگاه جنوبی نیز به ایوان ستون در سویِ شرقی اتاق، درگاه دیگری به راهروی پهن و درازی می .شده است می

ها، بقایای زیرسازی سنگی  مرکزِ داخل بنا و بین ستوندقیقاً در .سازد خورد که امکان دسترسی به خارج از بنا را میسر می پیوند می

شود که اگر فرض کنیم متعلق به زیرسازی ستون است به ساختار بنایی همگون  های تخت جمشید مالحظه می مشابه زیرسازی ستون

آتشدان است که  ای پایههایی که ممکن است بتوان در مورد آن پیشنهاد داد، زیرسازی بر لطمه خواهد زد؛ بنابراین، یکی از گزینه

راین در بناب .توان بازیافتمیهای پادشاهان هخامنشی در نقش رستم و تخت جمشید گوردخمهبرجسته روی نقوش بر آن راشکل

اگر چنین باشد . (333: 1377ماری کخ، ر بوده است)از اعتبار قابل توجهی برخوردا هایی(زمان داریوش، آیین زرتشت)با تفاوت

( و کاخ آپادانا را با تاالر 238: 1381ای مذهبی بخشید)بنگرید به: برومند سعید، عناصر دیگر معماری تخت جمشید جلوه توان به می

. 12دهد ای دیگر خود را نشان می ساسانی به گونه هدار تخت سلیمان دور جان مقایسه کرد که بعدها در تاالر ستون ینوش هستوندار تپ

جثه، نگهبان ( پیکرهای کالنگرفت ها که در ورودی معابد قرار می )کیدن یاکیتنِ عیالمیه خشیارشاشاید وجود الماسوها در درواز

)که ه جانبیهای دوسوی (، پلکان42( و از لحاظ دفع شیاطین معنای نمادین خاصی دارند)همانجا:41: 1383ها هستند)ویسهوفر،دروازه

رتفاع کم و طول زیاد )از آن روی که با طمأنینه وارد بنا شد(، سنگاب بزرگی که در هایی با ا یافته(، پلکان مستقیماً به بناها راه نمی

دار آپادانا و مواردی از این دست،  )شاید به عنوان نماد تطهیر پیش از ورود به مجموعه(، تاالر ستونه خشیارشا واقع شدهپشت درواز

.دالیلی بر این مدعا باشند

بنا مذهبی است، چه نپذیریم، ساختارهایی از دوره فراهخامنشی در شوش و شهر پارسه به هرحال چه بپذیریم کاربری این

.دانند ها را بناهای مذهبی در پیوند با آتش می هایی به آن داشته که کاوشگران، آن شباهت

پس از ه(، توسط شمار اندکی از محققان به دور9تصویر )دانه شوش که توسط کاوشگر، بنایی هخامنشی معرفی شده آیَه

ساخت آن با هم ۀاند، گرچه در مورد دور این عده از محققان کاربری بنا را مذهبی دانسته. 13هخامنشی نسبت داده شده است

.14کنند اختالف نظر دارند، و عده دیگری این بنا را یک خانه اشرافی معرفی می

هسو با دو ورودی در گوشبا چهار ستون که از یک( A)در پالن به نام ه شوش اتاق مربعی استدان مرکزی بنای آیَه ههست

ه در ( در خارج بنا راه یافته و دو درگاB)دار رسد که از آنجا با درگاهی به ایوان ستون ( میV)شکلی دیوارهای بنا به اتاق مستطیل

( C)ای در هر دو قسمت داگانهراهروی طواف راه ج .یافته استدار راه می ( در پیرامون اتاق ستونL)جوانب اتاق به راهروی طوافی

احتماالً راه . 15( قرار داردS)دار دو اتاق مجزا در جوانب این راه و ایوان ستون .دار داشته است ( جلوی ایوان ستونP)به آجرفرش

تاالر شورا را دانه در شوش با  آیَه هتفاوت اصلی در نقش .یافته است دیگری در سویِ دیگر ساختمان با پلکان دوسویه به بیرون راه می

( و A)دار ( حد فاصل اتاق ستونVافزون بر این، فضای) .دانه دانست دار آیَه توان وجود راهروی طواف در پیرامون اتاق ستون می

کند که در تاالر شورا دیده  ( ایجاد شده که از وارد شدن به طور مستقیم به درون اتاق اصلی بنا جلوگیری میB)دار ایوان ستون

.شود نمی

Page 87: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

83

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

هرتسفلد در پای ایوان .(10)تصویر آتشکده شهر پارسه استپس از هخامنشی نسبت داده شده، هز دیگر بناهایی که به دورا

یونانی، که به دلیل تجسم ایزدان زرتشتی همراه خدایانهای اهدایی یونانی یافت  تعداد زیادی کتیبه ،شاهی از درونِ محراب آتشگاه

.(.65 :1375)گدار،16دادتوان تاریخ ساخت بنا را به اندکی پس از زمان اسکندر نسبت  ها می سکهها، روش حجاری و تاریخ  نوشته

.هایی دارد ها و تفاوت دانه شوش و تاالر شورای تخت جمشید شباهت های آیَه پالن این ساختمان با نمونه

در قسمت انتهایی معبد، اتاق .پذیر بوده است ته، امکانیاف داری با چهار ستون راه می ورود به بنا از طریق پلکانی که به ایوان ستون

دار  داری با چهار ستون قرار گرفته که در پیرامون آن چهار راهروی عریض و طویل به صورت مستقل قرار دارد و تاالر ستون ستون

.تاق کوچکی تعبیه شده استدار، آتشکده بوده و در انتهای آن ا راهروی جانب راست اتاق ستون .ها راه دارد به سه تا از آن

دانه شوش دارد ولی به هدار، راهرویی واقع شده است شباهت با آی دار و ایوان ستون در این بنا از آن نظر که حد فاصل اتاقِ ستون

که در چنان .دار قرار گرفته است شود، راهروهای مجزا از هم، در جوانب اتاقِ ستون دانه دیده می جای راهروی طواف که در آیَه

.دار قرار داشت ها در سویِ شرقی اتاق ستون تاالر شورای تخت جمشید یکی از آن

، هخامنشی و فراهخامنشی عنوان کرد:3های عصر آهنِ  توان مطالب زیر را در مورد آتشکده پس می

.اند و کامالً نیز در جهات فرعی قرار ندارند در جهات اصلی ساخته نشده آن هاتمامی .1

)بخش جلویی و بخش اصلی( که بخش جلویی، فضایی حد فاصل فضای ، دارای دو بخش هستند3عصر آهنِ های آتشکده .2

همچنین آتشدان در .خارجی و بخش اصلی آتشکده است و در آن راهی به بخش فوقانی ساختمان تعبیه گردیده است

به احتمال قریب به و 17همدان هتپ موشجان تپه، شاید نوشی)ها این آتشکده .سویِ چ بخش اصلی آتشکده واقع شده است

.تغییر مذهب است هاند که نشان هخامنشی پُر شده هاحتماالً در اوایل دور مهر ( توسط مؤمنانِ دین18زاربُالغ قمیقین

اند و دارای یک  مذهبی است(، دارای دو ورودی ه)چنانچه بپذیریم تخت جمشید یک مجموعه هخامنشیهای دور آتشکده .3

شکل و در مرکز ساختمان قرار گرفته  آتشدان در میان چهارستون اتاق مربع .ریک در یک سوی ساختمان هستندراهرویِ با

.است

دار و گاهی دارای راهروهای مجزا از هم در  هخامنشی دارای راهروی طواف در پیرامون اتاق ستون فرا ههای دور آتشکده .4

دار، اتاقی قرار گرفته که از ورود  دار و ایوانِ ستون فاصلِ اتاقِ ستون در هر دو نمونه، حد .دار هستند پیرامون اتاق ستون

به شکل دار بنای آتشگاه شهر پارسه دار و اتاقِ ستون این اتاق در حد فاصلِ ایوانِ ستون .کند مستقیم به بنا ممانعت می

.آمده استچهارتاق در

دوره اشکاني

( شواهدی از معبد نسای قدیم در 32:1386) بویس،شمردندجایز میها در حکومت خود آزادی محلی دینی را پارتی

یای بقا(، Sami Said Ahmed,1992:103-111؛ 371-382، 1376)سفر، مصطفی،معابد هاترا (،1373:35ترکمنستان )هرمان،

بنگرید معبد مهر و نیز همچون)یای مهر در دورااروپوس( سرپل ذهاب و بقاقلعه زُهَک در هشترود، معبد گچ گنبد در ریژاو)ریجاب

کل معابد رو شاز این .توان نگاه مهرپرستی را در این تاریخ درك کرد( می72: 1373نقاشی مهر مکشوف از آن معبد در : هرمان، به

.ها و اختالفاتی با معابد پیش و پس از خود داردمهری در این زمان شباهت

د به ارگ است و با وجود برج عمارت، دورترین بخش در ورو .نسای قدیم دیدترین این معابد را بتوان در شاید یکی از قدیمی

امکان دارد در این فضای .ورودی اصلی عمارت در بخش جنوبی است. اش، راه یافتن به آن چندان هم ساده نیستسه ورودی

های نسا با ینقاش .(A.Invernizzi,2005:138-139گرفته است)ها صورت میمدور، برخی مراسم تشریفاتی و جشن برجی

( Goldman,1980)های مهری از دورااروپوسوضوعی با نقاشیهای مو شباهت(، Pilipko,2005)موضوع سوارکار مسلح

.(178: 1385است) سوزان داونی، (Mitras Ephippos) «مهر سوارکار»یادآور واژه

Page 88: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

84

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

استرابو .شودآتشدان رهنمون میبه این نوع پرستش در کنار سنگی متعلق به بالش ما را رجسته اشکانی بیستون بر روی تختهنقش ب

) .«کردندمی بردند، نخست با نیایش آتش آغازمغان به هر ایزد که یزشن می»آورده: (میالدی 63تا 19فاصله سال های که )

و یکی از ( 189: 1385) دریج وری،گرفته است (htr' dšmš)«منطقه مقدس شمش»هاترا نام خود را از (. 38: 1383بنونیست،

.های معبد خورشید را در خود جای داده استرین نمونهتجالب

ساساني هدور

رقرار مرکزی با دخالت در امور مذهبی ب یان بود که دوباره قدرت یکپارچهان، یعنی پادشاهی ساسانفارسیدر دوران امپراتوری دوم

دختر فیروزآباد و  خوره، قلعهمله شهر اردشیراز ج .ی متعددی برپا کردم( بناها.226- 224اردشیر پاپکان)و (. 32:1386)بویس،شد

.کاخ اردشیر در فیروزآباد

( همچنین Huff,1993:45-61تاق را مشخص کرد)بر فراز منار شهر بقایای یک چهاردیتریش هوف در مرکز شهر فیروزآباد

دختر  در قلعه .(12)شکل کند شکلی را القا می ای چلیپایی)طربال( شهر فیروزآباد بقایایِ چهار جرز ساده، بننشین بر روی تخت

شکل با چهار درگاه وجود دارد که نمای بیرونی آن مدور است، تنها یکی از این  سوم، پشت ایوان، اتاقی مربع هفیروزآباد در طبق

.(13)شکل اند رسیده های کوچک مجزا از هم می یافته و بقیه به اتاق ها به خارج راه می ورودی

شکل  ( حد فاصل بین ایوان و بخش خصوصی، بقایایِ سه اتاق مربعBier,1982:26-36توان در کاخ اردشیر در فیروزآباد) می

با این وصف، در .(14)شکل گرفته و اتاق میانی دارای چهارتاق یا درگاه است گنبدی قرار می آن هارا مالحظه نمود که بر فراز

)همچون ر مورد کاربری برخی از این بناهاشود؛ هرچند که د های متفاوت دیده می بنیه با کاربریساسانی، چهارتاق در ا هآغاز دور

ساسانی هاولی هها به دور نشین( تردیدهایی وجود دارد ولی تمام محققان در مورد انتساب آن کاخ اردشیر، منار فیروزآباد و تخت

.رأی هستند هم

شهر بیشاپور ساخته شد و در .شود ر اردشیر پاپکان، تحوالتی در معماری مشاهده می، جانشین و پساولپورشابا روی کار آمدن

تاق بوده و در جهاتِ فرعی ساخته . تاالر چلیپایی دارای چهار(15)شکل شکل و معبد آناهیتا بر پا گشت بخشی از شهر، تاالر چلیپایی

قدر کم در جانب شمالی گرچه عرض راهروی طواف آن .تدر سه وجه پیرامونی آن نیز راهروی طوافی ساخته شده اس .شده است

تاق را از بخش بیرونی عرض و کوچکی درگاه شمالیِ چهارتحت عنوان راهرو معرفی نمود ولی اتاق کم است که شاید نتوان آن را

.معبدِ آناهیتا در ضلع شمال غربی تاالر چلیپایی واقع شده است .مجزا نموده است

ما چه پذیرای این نظر باشیم اند.  عملکرد تاالر چلیپایی را آتشکده عنوان کرده 19شد برخی از پژوهشگران تر اشاره که پیش چنان

ههای اوایل دور و چه تردیدهایی در این مورد ما را از پذیرش این نظر منصرف سازد، طرح این بنا به عنوان سرمشقی برای آتشکده

.شود ساسانی مورد قبول واقع می

سازی،  هایی ایجاد شده و با گوشه ساسانی از چهار جرز شکل گرفته که در حد فاصل جرزها، تاق ههای اولی شکدهطرح کلی آت

های این  از جمله نمونه .دارای راهروی طواف در پیرامون جرزها هستند آن هااند و همگی  گنبدی بر فراز چهار جرز برپا کرده

.(16)شکل آباد غرب اشاره کرد در اسالم 20شیان هبه آتشکدتوان  ها که مورد کاوش قرار گرفته می آتشکده

طرح اولیه آتشکده از چهار جرز که آتشدان در مرکز آن ها قرار گرفته، تشکیل شده است و در پیرامون آن راهروی طوافی

آن خواهیم پرداخت. از وجود دارد. با تحوالت عقیدتی میانه دوره ساسانی نقشه این آتشکده تغییراتی یافت که در جای خود به

توان در آن به خوبی باز شناخت، آتشکده آذرگششنَس )تخت سلیمان(  دیگر بناهای دوره ساسانی که سیر تحول آتشکده را می

( متشکل از چهار جرز ساده با راهروی A(.آتشکده اصلی و هسته مرکزی بنا یک چهارتاقی)در نقشه، اتاقِ 17است)شکل

ت و گویای این است که بنای مذکور در اوایل دوره ساسانی برپا شده است. با مطالعه بقایای سایر طواف در پیرامون آن اس

Page 89: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

85

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

های دوره ساسانی را باز شناخت که در ادامه بدان اشاره  توان سیر تحول تدریجی نقشه آتشکده های تخت سلیمان می آتشکده

(. 75: 1382خواهد شد)ناومان،

عالوه 21(1964)اده شده است. در این بنا، گولینیاشکانی نسبت د هت که توسط هرتسفلد به دورکوه خواجه در سیستان بنایی اس

هها به دوردی کوامی احتمال تعلق برخی نقاشیهمچنین ترو .(19اسانی را نیز تشخیص داده است)شکل س هاشکانی، دور هبر دور

.22ساسانی در این بنا را بررسی نموده است

را راهروی ساسانی تعلق دارد، بقایای یک چهارتاقی متشکل از چهار جرز ساده که پیرامون آن هدور در شمال بخشی که به

شکلی راه  راه ورود به چهارتاق از درگاه جنوبی میسر است و از درگاه شمالی به اتاق مستطیل .دست آمدطوافی احاطه کرده، به

.های شرقی، غربی و شمالی بنا است اهروهایی در وجوه بیرونی بنا در بخشدیگر در مورد معماری بنا، وجود ر هنکت .یافته است می

.(209: 1379،)بزنواله سوم میالدی( تأیید شده است)یعنی اواسط سده سومبنا از شروع دور هنقش

)اشکال وب کردساسانی منس هشیر را نیز به اوایل دورهای فراشبند و ظَهرچهارتاقِ نگار و چهارتاقی هتوان نقشبا این وصف، می

شان را راهروی طوافی احاطه کرده و به استثنای زَرشیر که اتاقی  اند که پیرامون این بناها از چهار جرز ساده تشکیل شده .(22تا 20

شکلی تعبیه شده است که با درگاه یا  های مستطیل ندارد، در جنوب چهارتاقِ نگار، اتاق و در جنوبِ چهارتاق فراشبند، اتاق

در چهارتاقِ نگار، اتاق بالفاصله به بنا افزوده .ها در جهات فرعی است جهت تمام این ساختمان .یابند ایی به بیرون راه میه درگاه

ها رو به  های آن شده ولی در فراشبند در بخشِ جنوب غربی بنا در هر ضلع، دو اتاق به صورت مستقل از هم قرار داشته که درگاه

.(Huff,1975:243-255شمال است)

کلیسایی ساسانی یا آتشگاهی که تغییراتی مختصر در آن داده »آندره گدار در مورد چهارتاقی فراشبند معتقد است که این بنا

ها آشنا بوده، آذین  کنندگانِ مسیحی، آن را با چند فرم خاص معماری غربی که برای آن شده است، سازندگان آن یا بهتر بگوییم هبه

نا در کل مشابه طرح واضح و گویای این ب هنقش»ولی در جای دیگر به صراحت اشاره کرده که .(64: 1375)گدار «اند. کرده

.آن ایرانی و تزییناتش غربی است هبنابراین، نقش .جا( )همان«شوش است ادانایآپ

ها کاربری  چهارتاق هبقی جر ه معرفی کرده، هبه استثنای چهارتاقی فراشبند که آندره گدار آن را با عنوان یکی از بناهای درّ

.اند آتشکده داشته

ساسانی از هدور ههای اولی دهد که بخش مرکزی مجموعه همچون معماری سایر آتشکده بررسی معماری کنار سیاه نشان می

.(23شکل)چهار جرز و راهروی طواف تشکیل یافته است و راستای قرارگیری ساختمان در جهات فرعی است

ساسانی: هها مشخص شد که در اوایل دور رتاقبا بررسی این چها

به شکل مربع هستند؛ آن هاتمام .1

اند؛  در جهات فرعی ساخته شده آن هاتمام .2

دارای راهروی طواف در پیرامون هستند؛ آن هاتمام .3

ستون معابد هخامنشی این چهار جرز در واقع جای چهار .گرفته است احتماالً گنبدی بر روی چهار جرز قرار می آن هابر فراز .4

ها را در آن معابد، مکان مقدس قلمداد کرد و راهروی طواف  از این رو، شاید بتوان حد فاصل بین ستون .اند و فراهخامنشی را گرفته

.ها انگاشت را در کنار دیوارها و در پیرامونِ ستون

سیاه، فراشبند، نگار، کوه خواجه، تخت سلیمان و بیشاپور( )کناربسته به بنا را تشخیص دادهایی وا توان اتاق ها می در بیشتر آن .5

های کنار سیاه( و در برخی دیگر ا ری از  )شیان، برخی از اتاققات، مربوط به مراحل بعدی هستندها این الحا و در شمار اندکی از آن

.ده استرنگ آن توجه نکر که داشته و محقق به ته )زرشیر( یا آنتوان یافت الحاقات به بنا نمی

.اند ساسانی ههایی از اوایل دور کاربری مذهبی داشته و به استثنای یک نمونه که احتماالً کلیسا است، بقیه آتشکده آن هاتمام . 6

Page 90: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

86

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

هایی با راهروی طواف به اتاق  خود شامل چهارتاق هها تحول یافته و از شکل گذشت آتشکده هساسانی نقش هدور هدر میان

ه مرکزی این هست .زمانی گنجاند هرا در این بره چهارتاق کراتهشاید بتوان .دهند های جانبی تغییر شکل می شکل با اتاق چلیپایی

شکل با چهار تاق که در جهات فرعی قرار دارند، تشکیل شده است و تنها تاقِ شرقی به ایوان کوچکی که  از اتاقی چلیپایی چهارتاق

های مستقلی راه  های شمالی، جنوبی و غربی احتماالً به اتاق درگاه .ساخته است ا را میسر مییابد، امکان دسترسی به بن به خارج راه می

.(24)شکل اند یافته می

کاوش یازده فصلمهدی رهبر در این بنا .توان به بندیان دَرگَز اشاره کرد ساسانی می هدور ههای آتشکده در میان از دیگر نمونه

اتاق اصلی آتشکده چلیپایی است و در مرکز آن آتشدان گچی .ا از دل خاك بیرون آورده استمهم ر هکرده و بقایای یک آتشکد

ای، تقریباً  های ارزنده داری در ضلع شرقی آن با گچبری این بنا نیز در جهات فرعی ساخته شده و تاالر ستون .ساخته شده است

.(25)شکل م( ساخته شده است 420-438)اهنشاه بهرام پنجمبنا در زمان ش به احتمال زیاد این .سازد تاریخ بنا را مشخص می

را از هم مجزا کرده است که با درگاه دیگر در ضلع آن هاشکلی  دار و اتاق چلیپایی، اتاق مستطیل حد فاصل بین تاالر ستون

ای در دیوار بنا مشاهده  رفتگی  دار، فرو شمال غربی تاالر ستون هدر گوش .یافته است تری دسترسی می جنوبی به ایوان کوچک

رسد که در شکل می شکل، درگاه دیگری به اتاق مربعی در شمالِ اتاق چلیپایی .شود که توسط کاوشگر مهرابه معرفی شده است می

ها اهمیت این  ها و سایر یافته فرد، کتیبه  به  ها، آتشدان منحصر وجود گچبری .های گچی ساخته شده است پیرامون آن استودان

.ده را دو چندان نموده استآتشک

بر معماری و یر زیادی تأ آتشکده بندیان، .پنجم میالدی منسوب کرد هنخست سد هتوان تاریخ این بنا را به نیم رو میاز این

ن از قرتواند قبل از آغخت گچبری ها نمیدهد که زمان سامقایسات نشان می .در ترکمنستان داشته است یرامتزیینات آتشکده میل ح

.(M.Wagner,2006:130میالدی متغییر است) 6و آغاز قرن 5گذاری تا پایان قرن میالدی باشد. این تاریخ 5

این بنا .است« آباد دارابگرد اربابی حاجی هخان»پرداخت، آن هاتوان به بررسی  ساسانی که می هدور هاز دیگر بناهای مهم در میان

توان بقایای یک  ( می114و 104های  )اتاقگذاری شده است. در بخش مذهبی بنا ی تاریخساسان هدور هتوسط مسعود آذرنوش به میان

پیوندد، با خارج ارتباط برقرار  اتاق چلیپایی را مالحظه کرد که در جهات فرعی بنا شده و از طریق درگاهی که به راهروی شرقی می

.(26)شکل وده استکرده و در غرب آن نیز درگاه دیگری به معبد آناهیتا مرتبط ب می

توان تغییراتی را که در آتشکده  ها در میانه دوره ساسانی رخ داده است، پس می اگر بپذیریم که این تحول در معماری آتشکده

شیان پدید آمده به این برهه زمانی منسوب کرد. در آتشکده شیان که از نوع معابد اوایل ساسانی است، در دوره میانی ساسانی درگاه

شکل به صورت مستقل به شمال بنا افزوده شده که راه ورودی آن نیز از جانب شرقی است. از  لی مسدود شده و اتاقی مستطیلشما

رود، کفی گچی ایجاد شده است. بنابراین،  عرض درگاه غربی کاسته شده و در جلوی درگاه شرقی که راه اصلی بنا به شمار می

شکلی در جانب غربی ساخته شده که قسمت « T»ت راهرویِ طواف کاسته شده، زیرا ساختار درگاه اصلی بنا در شرق است و از اهمی

شکل در بخش غربی آتشکده « T»سازد. جالب اینکه این ساختار  رو می عمده این راهرو را فرا گرفته و تردد در آن را با مشکل روبه

ین تغییرات را در آتشکده شیان به میانه دوره ساسانی نسبت داد. توان ا شود. بنابراین، می بندیان از میانه دوره ساسانی دیده می

در تخت سلیمان PD هزمانی گنجاند، آتشکد هتوان آن را در این بره ساسانی که با توجه به ساختار بنا می هاز دیگر بناهای دور

مت مجزا داری با دو قس االر ستوندر جنوب سازه، ت .( 18شکل )( واقع شده استA)ه اصلیاست، این بنا در سویِ غربی آتشکد

های مدور ساخته شده  ( با ستونPB)دار مربع مستطیل و قسمت دوم زاویه هقاعد هایی با ( با ستونPA)قرار گرفته که قسمت نخست

به اتاق جا  رسیم که از آن دار می شکلی در حد فاصلِ آتشکده و تاالر ستون عرضِ مستطیل دار به اتاق کم پس از تاالر ستون .است

دار، اتاقی در حد فاصل اتاق  وجود تاالر ستون .یابیم ( راه میPD)گاهی در شمال آن به اتاق چلیپایی( و با درPC)جلویی آتشکده

آبادِ دارابگرد و  های حاجی توان آن را با نمونه بودن سایر جهات اتاق چلیپایی، دالیلی است که می دار و بسته چلیپایی و تاالر ستون

Page 91: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

87

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(، واقع در ضلع شرقی معبد B). همچنین معبد چلیپایی تخت سلیمانساسانی منسوب کرد هدور هدرگز سنجید و آن را به میان بندیانِ

این بنا نیز بسیار مشابه با آتشکده بندیان بوده و .( باید با تغییرات عقیدتی این دوره از ساسانی به مجموعه افزوده شده باشدAاصلی )

راه .اند، اتاقکی در این بخش ایجاد نمودهاست و برای اینکه مستقیماً از خارج وارد فضای اصلی نشوند راه ورودی آن از جنوب

های دوره اتاق چلیپایی را از افزوده توانرو با اطمینان بسیار می از این .اتاق چلیپایی ایجاد شده است دیگری از شرق معبد اصلی به

.میانه ساسانی به مجموعه دانست

-تان، شاهی را بین دو خدا نشان مینقش برجسته شماره یک تاق بسدهد چنانکه د این تغییر ذائقة مذهبی ساسانیان را نشان میشای

مطالعه متون تاریخی روشن ساخت .گرفته است در دست اهورامزدا و مهر برسم به دست، پشت سر شاه قراردهد که حلقه قدرت

بوده است که در شکست جولیانوس و مرگ وی نقش بسزایی م(.379-384فرزند شاپور دوم)به احتمال بسیار اردشیر که این نقش

آیددرمی نمایش به نیز برجسته نقش در حتی که شده محسوب ایزدانی از مهر. در این برهة زمانی (45: 1375آذرنوش، داشته است )

.رخوردار استسزایی بو این در مطالعة تغییرات مذهبی در دورۀ ساسانی از اهمیت به

ساسانی به نکات زیر اشاره کرد: هدور ههای میان توان با بررسی آتشکده با این وصف، می

در جهات فرعی قرار دارند؛ آن هاتمام .1

راهروی طواف از پیرامون بنا حذف شده است؛ .2

اند؛ از شکل چهارتاق به اتاقِ چلیپایی تغییر شکل داده .3

اد آب )حاجیسترسی به درون بنا ممکن بوده است)بندیان درگز، شیان( و گاهی از غربد معموالً از درگاه شرقی امکان . 4

تخت سلیمان(؛ PD)دارابگرد( و نیز گاهی از جنوب

یافته است؛ های مجزای دیگری راه می هایی از درون اتاق چلیپایی به اتاق معموالً درگاه یا درگاه. 5

گز و تخت سلیمان، حد فاصل بین آتشکده و فضاهای خارجی برای آنکه بالفاصله تر همچون بندیان در های بزرگ در نمونه .6

آباد احتماالً راهرویی بوده است؛ حاجی هشکل قرار دارد که در نمون از بیرون به محوطه مقدس آتشکده وارد نشد، یک اتاق مستطیل

ها آتشکده است؛ کاربری تمام آن .7

گرفته است؛ پایی قرار میاحتماالً آتشدان در مرکز اتاق چلی .8

دار  دار تخت سلیمان ، تاالر ستون بوده است )همچون تاالر ستون «معبد آناهیتا»های جانبی به عنوان  کاربری یکی از اتاق .9

.حاجی آباد( 114بندیان درگز و اتاق

توان در چهارتاقی  ها را می هبارز این آتشکد هنمون .متأخر ساسانی دوباره دستخوش تغییر شد هها در دور معماری آتشکده

یا خسرو دوم( از ه این بنا در زمان یکی از خسروها)خسرو یکم شواهد معماری این بنا گویای آن است ک .آتشکوه محالت دید

.(27)شکل آهکی ساخته شده است ههای بادبر و قوار سنگ

.شرقی تخت سلیمان مشاهده کرده جنوبن در دروازتوا ای را می چنین شیوه .است 23«کلهراسته» هتکنیک ساخت این بنا به شیو

مزدکیان دانسته و شماری دیگر آن را از ههای خسرو یکم بعد از ختم غائل شماری از پژوهشگران این دروازه را از مرمت

اند این نکته را هایی که یافت شدهسکه } .اند های خسرو دوم، احتماالً پس از حمالت رومیان و تخریب بخشی از بنا دانسته بازسازی

توان رو میست. از اینکنند که در اواخر دوران حکمرانی قباد اول کارهای ساختمانی به شدت در شرف انجام بوده اتایید می

در زمان بازسازی مذهب رسمی دوره مزدکیان در دوران جانشینی خسرو اول PB , PAتاریخ بنای تاالرهای ستوندار احتمال داد

.{(51: 1972هوف،)نومان و دانست

Page 92: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

88

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

مشابه .شکل است قلبی آن ها هتوان به جرزهای این بنا اشاره کرد که مقطع نقش از دیگر عناصر معماری قابل مقایسه با سایر نقاط می

توان در جرزهای جنوب شرقی و جنوب غربی بنای کنگاور مشاهده کرد که آن را کاخی از زمان خسرو دوم  ای را می چنین نقشه

.(18-55: 1377آذرنوش،اند)رفی نمودهساسانی مع

ساسانی از زمان خسرو همحالت را به اواخر دور هتوان بنای چهارتاقی آتشکد گذاری دقیق باشد، می بنابراین، چنانچه این تاریخ

تا ربع 6 هخر سدم( دانست و تاریخ آن را اوا590-628)عصر با خسرو دوم، پرویزماالً هم( به بعد و احت.م531-579) یکم، انوشیروان

ها دچار تحول شده و ایوان به  ساسانی، ساختمان آتشکده هبینیم که در اواخر دور با این فرض، می .میالدی تعیین کرد 7 هنخست سد

.شود جهت بنا تقریباً در جهات فرعی است و در شمال آن ایوانی با دو اتاق جانبی دیده می .بنا افزوده شده است

زمانی ه( ملحق شده را به این برهA)ه اصلیهای سنگی تخت سلیمان که به شمال و جنوب آتشکد توان ایوانبا این وصف، شاید ب

سمت شمالی ( نمونه بسیار مشابهی با تغییرات پالن اواخر دوره ساسانی در ق30نی)شکلهمچنین پالن چهارتاقی ره .متعلق دانست

هایی است که در نی از معدود آتشکدهارتاق رههاز اینرو چ .گذاردنمایش میرا به -ایوان و حیاطبا -(A)معبد مرکزی تخت سلیمان

.این برهه زمانی ایجاد شده است

ساسانی اظهار داشت که: ههای اواخر دور توان در مورد آتشکده با این مختصر، می

ها نیز در جهات فرعی قرار دارند؛ این آتشکده .1

ایوان به معماری بنا افزوده شد؛ .2

های مهدی رهبر در آتشکوه  )کاوشگرفته است های شمالی و شرقی و شاید غربی بنا را در بر می احتماالً راهروهایی، قسمت .3

توان حدس زد(؛ به این نکته اشاره دارد که در بخش شرقی بنا بقایای این سازه را می 1378به سال

دهد؛ مچنین چهارتاق فراشبند نشان میدانه در شوش و ه هایی را با آیَه بنای آتشکده شباهت هنقش .4

.شکل به حالت چهارتاقی درآمده استو چلیپایی ساختمان دوباره از حالت بسته هنقش .5

تغییرات ساختاری در ای از دوران آل بویه بوده که در ادامه چنیننیز به احتمال بسیار زیاد آتشکده( 28بنای سروستان)شکل

. ره ساسانی، در اوایل دوران اسالمی شکل گرفته استهای اواخر دوپالن آتشکده

برآيند

ها نیازمند بررسی زمانی است که بنا در آن  دادن به آن های متعددی وجود دارد که پاسخ به رغم بحثی که انجام شد، هنوز پرسش

.وار نکاتی را آورد توان اشاره ه میبارشی مفصل و مستقل است، اما در ایناین امر البته خود نیازمند پژوه .مقطع ایجاد شده است

شـواهد باسـتان .(31: 1385پیش از عهد زرتشت، مهر یکی از خدایان بزرگ و بسیار مورد توجـه آریاهـای ایرانـی بود)رضـی،

-Bivar,2005:341شناختی گویای این است که دین مادها و همچنـین هخامنشـیان تـا زمـان داریـوش، مهرپرسـتی بـوده اسـت)

در اصـالحات زرتشـت همـه خـدایان مـردود شـناخته .یا زرتشت به عنوان مصلحی مذهبی برای دین مهر برخاسته استگو .(385

.(31: 1385نامیده شد)رضی، -هستی بخش دانا-شدند و خداوند به نام اهورامزدا

می و حکومتی ارتقاء یافته بوده اسـت توان نتیجه گرفت که قربانی برای اهورامزدا به مرتبه آیینی رساز اطالعات الواح دیوانی، می

( ایـن 327: 1377که معنی آن پذیرفته شدن آیین زرتشـت)با اختالفـاتی( بـه عنـوان دیـن رسـمی کشـور بـوده اسـت)ماری کـخ،

اختالفات)اندك بین دین داریوش با زرتشت( نتیجه کوشش داریوش برای وفق دادن دین بـا نیازهـای شاهنشـاهی پرجمعیـت خـود

.(269: 1381بود)رضایی،

از اینجـا اسـت کـه راز ورزی و }مغان، روحانیون دین مهر، پس از به قدرت رسیدن داریوش مجبـور بـه پـذیرش ظـاهری دیـن نـو

شـد و مسلک با پافشاری و اصرار حفـظ مـی اسرار این .آیین میترا، آیین اسرار است.شودتر مینگهداشتن اسرار در دین مهر پررنگ

Page 93: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

89

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

و یـا نیستی)کشـته شـدن در مراسـم {(61: 1359شد)رضـی، کردنـد، مکشـوف مـی لی ترقـی مـی عا برای معدودی که در درجات

با اوضـاع مند به از دادن تمام عیار نفوذ خود نبودند، راهی جز تطبیق خود. طبیعی است مغان اگر عالقهشی( شدندکشمُغ ماگوفونی =

جـان )همچون نوشیمهر( معابدِ آتش )ماد 3عصر آهنِ ا پایانآنچه مسلم است، ب .(327: 1377ماری کخ، و احوال جدید نداشتند)

( 270: 1386مانوئل کـوك، ” .جان همان معبد دیوهایی است که خشایارشا ویران کرده بودگیرشمن می پندارد نوشی .تپه و زاربالغ

محکـوم بـه نـابودی شـریعت حکـومتی نمودنـد( آن راشـبیه بـه آنچـه کـه داریـوش و جانشـینانش دیـن نوظهور)  به دستور صاحب

ها و پر شدن معابد مهری ارتبـاطی مشـخص نمـود و بر ضد دئوه (X Phبنگرید به کتیبه )توان بین کتیبه خشایارشااحتماالً میشدند)

زبـان به معنـای خـدا، در duesواژه التینی } .هاست که پیروان بسیاری داشته استی از مهمترین دئوهنیز فراموش نکنیم که مهر یک

دوه ودایی و دئوه اوسـتایی بـه معنـای تابـان “ ؛ 26: 1386بهار، ”.در اصل به معنای خدا بوده است daeva، در اوستا devāودایی

مـآبی را اگر چنین باشد شاید در عصر هخامنشی از زمان داریـوش بـه بعـد، کـه دیـنِ زردشـتی {.( 35د: 1385بویس، ”.بوده است

دانه که برای پاکی اعتقاد زردشتی برافروختـه اسـت، آیـین میثـره و ور رغنـه و آناهیتـا و به دئوهپذیرفته اند، و خشایارشا بر اساس کتی

: 1359گ،کنـد)نیبر خـورده اسـت را نـابود مـی آن هـا دیگر خدایان که برای پیامبر گاهان ناشایست بودند و در اینجا داغ دیوان بر

رو تنها کسانی قادر بـه از این .دست خود مهرپرستان کرده اند دای پیشین بهو امر به پُر کردن معابد آتش خ ، به نقل از هرتسفلد(365

رسد، کسانی که اینچنین ایمانی دارنـد کـه معابـد خـدای انجام چنین پروژه عظیمی هستند که مومنان واقعی به مهر بوده و به نظر می

ــوده) ــویش را پــر نم ــروی ایمــان “خ ــی ...انضــباط و نی ــارزه و سرســختی یک ــی آیــین مهرپرســتی نیــروی مب از اصــول اساس

برتـرین “( تا از گزند تخریب حاکمان به دور بماند، با تغییر حکومت، دیـن جدیـد را بـه دل پـذیرا نشـده) 77: 1354همایون،”.است

شـان ( و از آنجا که قادر به اجرای مناسک مذهبی 138: 1377شاکد،”.اش، یگانه شدن با ایزدان استهدف انسان نیک در زندگی

نماید( و مهرپرستان با و به این دلیل، از این تاریخ، معابد مهری در غارها رخ میپرستند)تند، به صورت مخفی همچنان مهر را مینیس

هـای بنگریـد بـه کتیبـه )نفوذ در بدنه دین نو توانستند از دوره اردشیر دوم باز دوباره مهر را در زمره خدایان مورد پرسـتش درآورنـد

A²Ha , A²Sd , A³Pa ،1384در: نارمن شارپ).

ها و مادها؛ و از دید دینی، پیکاری بود میان آیین درباری هخامنشـی پیکار داریوش با مغان از دید سیاسی، پیکاری بود میان پارس

مـآبی تغییر دین از مهرپرستی به زردشـتی با . ( 395: 1359) نیبرگ،از سوی دیگرسو و آیین کهن مادی مغان و دین کشوری از یک

ها نیز تغییر کرد؛ گرچه در ساختار همچنان نیایشگاه آتش و تاالر ستوندار وجود دارد ولـی تغییـر  هخامنشی، شکل نیایشگاه هدر دور

جان تپه و کـاخ سـه دروازه)؟!( یـا تـاالر بازشناخت)مقایسه کنید بین معبد مرکزی نوشی آن هاتوان در معماری  ایدئولوژیک را می

هـای هخامنشـی سـاخته شـده  های آتش تا حدودی شبیه به نمونه فراهخامنشی شکل نیایشگاه هدر دور. جمشید( شورا )؟!( در تخت

.است که با عناصر یونانی نیز ترکیب شده بود

شـاید علـت آن نداشـتن دیـن .توان به وضوح و صراحت، بقایایی از معماری نیایشـگاه آتـش را معرفـی نمـود  اشکانی نمی هاز دور

؛ 371-382: 1376مصطفی،.ع.هر چند که شواهدی از معابد هاترا)سفر، فواد و م .ای باشد اگونی مذاهب بومی و منطقهرسمی و گون

هـک در (، بقایای قلعه ز1373:35ُ، معبد نسای قدیم در ترکمنستان)هرمان، ( Sami Said Ahmed,1992:103-111همچنین:

)بنگریـد بـه روپوساش-برجستة بالش در بیستون و بقایای مهـر در دورا نقش، ( سرپل ذهابگنبد در ریژاو)ریجاب-معبد گچ هشترود،

توان نگاه مهرپرستی را در این تاریخ درك کرد ولی شواهد دیگری از می( 72: 1373: هرمان، مهر درمعبد نقاشی مهر مکشوف از

Page 94: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

90

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

در سنگ نگاره آلـوت کومـاژن، )چ استها رو به جانب کهشده شاه بر سمهرپرستی اشکانیان در دست است: غالباً تصاویر ضرب

ها قرار داده شـده اسـت؛ دل ر نوشیجان، در جانب چ آتشکدهد ؛ آتشدان ها 155: 1385ی کند. دورنر،میترا به سمت چ نگاه م

در عصـر “(؛ از آنجا که اسکندر مقـدونی نـاجی مغـان مهـر) ز در جانب چ بدن قرار گرفته استکه در عرفان جایگاه مهر است نی

ــایی ظ ــس از کشورگش ــت پ ــکن لم ــای اس ــی ه ــینت م ــرای آمــدن سئوش ــار ب ــدید شــده در، انتظ ــان تش ــان ایرانی ــتی در می بایس

در زبـان “) دگیرر کبیر مورد توجه مهریان قرار میعنوان اسکنده ( از دست مشرکان)؟( هخامنشی است ب128د:1385بویس،.”باشد

( و در ازاء ایـن 34: 1359نیبـرگ، .”شـود ه نامیـده مـی گجست وره ساسانی[های ایرانی، مقدونی پیروز است ]ولی در دعمومی نوشته

ـ دار هلن معرفی میموهبت، اشکانیان خود را دوست -هسـزایی داشـت هکنند؛ و در نهایت اشکانیان در انتقال آیـین مهـر بـه روم نقـش ب

البتـه دیـن مهـری کـه بـه روم (.Sarkhosh,2000:23-34؛ 1387؛ شـورتهایم، 1386،کـومن )برای آگاهی بیشتر بنگرید بـه: ندا

تـرین کهـن “( به یاد داشـته باشـیم کـه 255: 1386)بهار،رین نیز بسیار تأ یر پذیرفته بودالنهیک دین ایرانی نبود بلکه از بین رسید، تنها

.(149: 1385گردد)دوشن گیمن، ]در اروپا[،تنها به قرن دوم میالدی برمیمانده از آیین رمزی مهرآ ار برجای

با آغاز . گیرده در صدر امور حاکمان قرار می( مسائل مذهبی دوبار1383)بیانی،ر ساسانیانبا غروب امپراتوری اشکانیان و ظهو

گذار  بنابراین، بنیان .ناهید در استخر فارس معرفی شده است هم( در متون تاریخی، موبد آتشکد.224-6ساسانی، اردشیر پاپکان) هدور

گسترش نیافت. از زمان درنگ در سراسر سرزمین  با روی کار آمدن اردشیر پاپکان دین وی بی .ی استاین سلسله شخصیتی مذهب

و کتابِ (1384:12)بویس،هپور، پیروز، به دربار نفوذ یافتپور یکم، جانشین و پسر اردشیر، مانی پیامبر از طریق برادر شاشاهنشاه شا

و در بخشی از شهر معبد (45: 1379)گیرشمن، بیشاپور توسط شاپور یکم برپا شد . شهرشاپورگان را در این زمان به شاه تقدیم کرد

بودن، وجود راهروی شکلهای این تاالر افزون بر چلیپاییاز ویژگی .( 37-57: 1379آناهیتا و تاالری چلیپایی ایجاد شد)گیرشمن،

.آغازین ساسانیان ۀتش در دورهایِ آ طواف در پیرامون بنا بود که سرمشقی شد برای ساختمان نیایشگاه

)بهرام یکم، بهرام دوم و بهرام سوم( شخصیت دیگری به نام کرتیر، دین رسمی دولت ساسانی را در زمان جانشینان شاپور یکم

شبیه )معابدی غیر از دین رسمی ساسانی( ویران شدند و این بسیاره دیوان(، خان 1385های وی)اکبرزاده،  ریزی نمود و بنا برکتیبه پی

: 1384در این زمان، مانی کشته شد و پیروانش گریختند)بویس، .یارشا در دوره هخامنشی صادر کرداست که خشبه همان دستوری

خواستند ی مشروعیت بخشیدن به قدرت خود میساسانیان برا .( دوباره رسمیت می یابد)مزدیسنیرو دین زردشتی مآباز این. (14

ای باستانی ایران و نیز پیروان دین ورهشده ایرانیان یعنی هخامنشیان، جانشینان پادشاهی اسطی قدیمی نابودرا وار ان امپراتورخویشتن

اسانیان با هخامنشیان نیز شدند هایی بین سبک معماری سبرخی از محققین متوجه شباهت (.13:1383)ویسهوفر،دهندزرتشت نشان

.، مظاهر مادی نیز داشته استکیشانشاندهد این رجعت به عقاید همکه نشان می

حد فاصل بین اتاق چلیپایی و بیرون بنا، اتاق .ها تغییر کردآتشکده هساسانی، نقش هدور هم و در میان.5ه نخست سد هاحتماالً در نیم

ونی عقیدتی بنابراین، یک تغییر در باور و دگرگ .بود 3های عصر آهنِ  های نیایشگاه شکلی ایجاد شد که از مشخصه کوچک مستطیل

م( فرزند یزدگرد یکم، معروف به بزهکار 420ـ438)این دوره تشخیص داد. بهرام پنجم توان در و بازگشت به عقاید مهرپرستی را می

پس احتماالً .عالوه بر این، بنا به درخواست پدر، بهرام گور نزد اعراب حیره پرورش یافت .دخت یهودی است و مادرش شوشین

بازگشت به دین مهرپرستی و امتزاج با .زمانی را توجیه کرد ههای مادر، شاید بتوان تغییر عقیدتی این بره و آموزهتحت تأ یر اعراب

( را 135: 1384بویس، .”مهر اگرچه بزرگ است ولی مقام او بسیار فروتر از عرش اورمزد است)“ساسانی هآیین مزدیسنیِ اوایل دور

نقوش گاو)برج ور .ها حک شده به خوبی نشان داد بندیان دَرگَز بر نقوشی که روی استودان هتوان در آتشکد این دوره می هدر میان

بر روی شکم )صلیب شکسته( یاآن ها عالمت گردونه مهرداری که روی کپل کوهان (81: 1359به نقل از: رضی، .آغاز بهار است

Page 95: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

91

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

سانی به همراه مار در حال حمله به گاو یا بز  قش سگحک شده و نیز ن .همانجا()رضی،)برج عقرب آغاز پاییز استآن عقرب

در زمان اردشیر پیشتر از این، .ها خود را نشان دادندبلکه در این زمان در پالن آتشکدهاین تغییرات بالفاصله شکل نگرفته .هستند

.ذهبی در دست دارد( میترا نقش شده است ولی حلقه قدرت همچنان در دست اهورامزداست و مهر نماد م.م379-384)دوم

چنانچه این تغییرات را از زمان خسرو .متأخر ساسانی نیز تحت تأ یر چنین تحوالتی است ههای دور معماری آتشکده هتغییر دوبار

ارتباط با قیام مزدکیان و تحوالت و اصالحات اجتماعی عصر مزدك نیست و چنانچه این تغییرات در   یکم، انوشیروان بدانیم، بی

بوده است. از ) شیرین (، دختر امپراتور روم، موریسه خسرو، مریمسرو دوم، پرویز رخ داده باشد، تحت تأ یر همسر و معشوقزمان خ

(، چرا که حکم ارتداد 249طبری تاریخ الرسل و الملوك،ص شود)دست پسرش شیرویه کشته می جا نیست که خسرو بهرو، بیاین

، این عمل پیشتر در مورد ترور یزگرد یکم رخ داده بود)شهیدی (813، 1د پانزدهم: ، فرگر2از دین مرگ است )وندیداد، ج

(، فتح 159: 1384ش با روم)شیپمان،ن هاارو آشنایی خسرو با دینِ مسیح و پیوندِ دوستازاین .(1373مازندرانی،

است، در ستایش وی در مصر نیز همچون این باور که میثره ساکن خورشید )“( و آشنایی با تفکراتِ مصری160همانجا:شیپمان،مصر)

)برای شناخت محسوب شود تواند دالیلی بر این تغییرات در اواخر دوران ساسانی ( می147: 1384بویس،.”ایران اهمیت داده می شد

را فراهم ( تعصب دینی ساسانیان سرانجام موجب افول و زوالشان93: 1385مختصر از تاریخ سیاسی این برهه بنگرید به: زرین کوب،

د پذیرش واقع شده و بینیم این ساختار مورهای اوایل دوره اسالمی میدر معماری آتشکده( همانگونه که 55)رضی، وندیداد:آورد

های اواخر دوران ساسانی دارند و در حال حاضر نزد زردشتیان، یک اصطالح معمول و های بسیار زیادی با نمونههمچنان شباهت

-سزایی در ادیان بعدی میه یر بو مهر حتی تأ (128: 1384است )بویس،ب ”برمهر“یا ”درمهر“های زردشتی رایج برای پرستشگاه

یر گرفته بایست یکی از دیگری تأها، چنان همانند یکدیگرند که میهای آیینی بین مهریان و کاتولیکبرخی از روش“ گذارد )

.(195: 1386کومن، .”باشد

، به نقل از دوشن 68: 1385ی،بیانگداد)ر خود راه نمیاهورا و میترا، هر یک دیگری را به جایگاه برت هبا این اوصاف، از آنجا ک

درگیر بوده آن هامآبی بین پیروان دو دین مهم مهرپرستی و زردشتیبینیم که در دوران تاریخی ایران نزاع بر سر برپایی می (گیمن

کند؛ از زمان اردشیر دوم با ظهور می مآبی؛ از زمان داریوش زردشتیانددهمهرپرست بواست: مادها و هخامنشیان تا پیش از داریوش،

انی که مجبور به امتزاج شوند؛ اسکندر مقدونی به عنوان ناجی مهرپرستپدیدار می نفوذ مغان مهری، مهر و ناهید در لیست ایزدان

شود؛ اشکانیان با آنکه تسامح گجستک نامیده می اند،ی شدهو نزد زردشتیانی که مغلوب وشود کبیر خوانده می اند،دینی شده

دوباره گیری اوایل دوران ساسانی شکل اند؛نقش اساسی داشته عنوان مومنان مهر در انتقال این دین به رومبه مذهبی دارند ولی

.ج دینی استخر ساسانی دوران امتزانفوذ عقاید مهری بر آن و دوره متأمآبی؛ میانه دوره ساسانی زردشتی

گیرينتیجه

بازه بنایِ معماری طرح ویژگی یادآوری و گوناگون های دوره های آتشکده و ها چهارتاقی معماری های ویژگی برشمردن از پس

هایسفال شناسی ریخت طریق از توان می بیشتر اطمینان برای ولی کرد منسوب ساسانی دوره میانه به را بنا این توان می ،(7 شکل)هور

ها از چهارتاق با راهروی در دورۀ میانة ساسانی، آتشکده .یافت دست تریمطلوب نتایج به ،(29 و 28 تصاویر و 6 شکل)آن طحیس

هور بازه بنای وصف، این با .قرار دارند فرعیطواف در پیرامونشان، به فضایی با یک یا دو ورودی تبدیل شده ولی همچنان در جهات

.گیردمی قرار ساسانی دورۀ میانة یبناها زمرۀ در سفید رباط

:نوشت پي .از آقای محمود بختیاری )در اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی( که مختصات جغرافیایی این محوطه را به من ارائه داد، سپاسگزارم. 1

2. E. Diez, Encyclopedie de L islam, 1923, p.141

Page 96: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

92

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

3 . E. Hertzfeld, Rehsebeicht, 1926, PP. 275-6

.59-61، صص 1375سوم، .مقدم، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چ ، ترجمه ابوالحسن سروقد1 .گدار، آندره و دیگران، آ ار ایران، ج. 4

.15، ص 1379دوم، .ات دانشگاه تهران، چشناسی ایران باستان، ترجمه عیسی بهنام، تهران: انتشار واندنبرگ، لویی، باستان. 5

.59، همان، ص گدار. 6

.50، ص 1373سوم، .پوپ، آرتور اپهام، معماری ایران، ترجمه غالمحسین صدری افشار، تهران: انتشارات فرهنگان، چ. 7

 ـ  شناسی معماری ایرانی، تدوین غالمحسین معماریان، تهران: نشر پژوهنده پیرنیا، محمدکریم، سبک. 8 .108، ص 1382دوم، .معمار، چ 

.275، به نقل از پوپ، همانجا، ص 21ـ28، صص 1946بولتن، دسامبر . 9

این جا دارد از آقای حسن نامی )کارشناس بخش پژوهشی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان خراسان رضوی و نیز دفتر فن ی سازمان مذکور( که.10

.را اظهار دارم ام اتب قدردانینقشه را به نگارنده دادند، مر

.60گدار، همانجا، ص . 11

دار تخت سلیمان با  آباد دارابگرد و تاالر ستون حاجی 114و 104های  مسعود آذرنوش بحث مفصلی در مقایسه معبد آناهیتا و تاالر تشریفات بیشاپور، اتاق. 12

.(Azarnoush 1987مشید صحبتی به میان نیاورده است )بنگرید به: دار بنای نوشیجان نموده، اما در مورد تخت ج معابد تاالر ستون

دیوید استروناخ. 13

.میرعابدین کابلی طی مذاکره حضوری، این مسئله را اظهار داشت. 14

.گدار کلیسایی ساسانی است های دوره ساسانی آتشکده فراشبند در درّه جره شباهت بسیاری به نقشه این ساختمان دارد که به نظر آندره در میان آتشکده. 15

.65به نقل از آندره گدار، همانجا، ص . 16

 موش. 17 فر و تپه واقع در شهرك مدنی شهر همدان، توسط دانشگاه بوعلی همدان و به سرپرستی دکتر محمدرحیم صراف با همکاری دکتر یعقوب محمدی 

.دکتر عباس مترجم کاوش شده است

های اخیر توسط مهرداد ملکزاده کاوش شده  هران توسط میرعابدین کابلی، حسن رضوانی و جعفر مهرکیان بررسی و در سالمحوطه زاربُالغ بین قم و ت. 18

.است

19. Azarnoush, Ibid

.ماه کاوش نمود 5به مدت 1384این محوطه را حسن رضوانی در پاییز و زمستان . 20

-578مربوط به تصرف منطقه به وسیله خسرو یکم ) 2به آغاز دوره ساسانی و اواسط سده سوم میالدی و وضعیت 3کند که وضعیت یگولینی پیشنهاد م. 21

531      .207به نقل از: بزنوال، همانجا، ص .م( است 

22. Kawami,trudi S,1987

.دهند عمودی در طول و ردیف دیگر را به صورت افقی قرار میها را به صورت  چینی، ردیفی از سنگ در این شیوه سنگ. 23

كتابنامه

:فارسي

مسعود آذرنوش،

.37-45 :صص ،19 شمارۀ تاریخ، و شناسی باستان مجلة ،«سوم شاهپور و دوم، اردشیر دوم، شاهپور به دیگر نگاهی» 1375

.18-55 صص ،29-30 شمارۀ ا ر، مجلة کریمی، فاطمه ترجمه ،«کنگاور کاوش» 1377

ديويد استروناخ،

: تهران شهیدی، خطیب حمید ترجمه: ،(1963 تا1961 سال از)بریتانیا ایرانی مطالعات مؤسسة توسط شده انجام های کاوش از گزارشی پاسارگاد، 1379

کشور. فرهنگی میراث سازمان

داريوش اكبرزاده،

.نهپازی: تهران موبد، موبدان کرتیر های نبشته سنگ 1385

.ت .ا اومستد،

.امیرکبیر انتشارات: تهران مقدم، محمد ترجمه هخامنشی، شاهنشاهی تاریخ 2537

Page 97: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

93

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

جواد سعید، برومند

.کشور فرهنگی میراث سازمان: تهران خورشید، پرستشگاه جمشید تخت 1381

روالن بزنوال،

.فرهنگی میراث سازمان انتشارات: تهران حبیبی، سیدمحسن ترجمه: کهن، نزدیک خاور در تاق آوری فن 1379

امیل بنونیست،

.قطره نشر: تهران سرکاراتی، بهمن ترجمه: یونانی، معتبر های متن پایة بر ایرانی دین 1383

مري بويس،

.بندهش انتشارات: تهران تهامی، ابوالحسن و بهبهانی امید ترجمه: مانوی، ادبیات بررسی الف1384

صص ققنوس، انتشارات: تهران علیخانی، بابک :کوشش به باستان، هند و ایران در مهر مقامی، قائم احمدرضا ترجمه: ،«زردشتی دین در مهر نقش» ب1384

142-101.

.143-158 صص ققنوس، انتشارات: تهران علیخانی، بابک کوشش: به باستان، هند و ایران در مهر بهرامی، عسگر ترجمه: ،«مانوی ایزدکده در میثره» ج1384

.ققنوس انتشارات: تهران بهرامی، عسکر ترجمه: ،(آن ها دینی آداب و باورها)زردشتیان 1385

.نگاه انتشارات: تهران تهامی، ابوالحسن ترجمه زرتشت، آیین 1386

مهرداد بهار،

.چشمه نشر: تهران آسیایی، ادیان 1386

اوگو بیانگي،

انتشارات: تهران فر، اقب مرتضی ترجمه: ،(مهرشناسی کنگرۀ دومین های گزارش مجموعه)باستان جهان در مهر ،«ایرانی یکتاپرستی مسئله و مهر»1385

.47-75 صص توس،

شیرين بیاني،

.تهران دانشگاه: تهران ساسانیان، بامداد و اشکانیان شامگاه 1383

اپهاو آرتور پوپ،

.فرهنگان انتشارات :تهران افشار، صدری غالمحسین ترجمه ایران، معماری 1373

محمدكريم پیرنیا،

.معمار پژوهنده نشر: تهران معماریان، غالمحسین تدوین ایرانی، معماری شناسی سبک 1382

احمد حامي،

.سیستمافرم چاپ جا، بی ساختمانی، مصالح 1359

.و .ج  .هـ وري، دريج

.181-221 صص توس، انتشارات: تهران فر، اقب مرتضی ترجمه: باستان، جهان در مهر ،«الحضر در مهر» 1385

ژاک گیمن، دوشن

.کبیر امیر انتشارات: تهران قادری، تیمور ترجمه: زرتشت، برابر در غرب واکنش 1385

كارل فردريش دورنر،

.155-164صص توس، انتشارات: تهران فر، اقب مرتضی ترجمه: باستان، جهان در مهر دین ،«کوماژن در میترا» 1385

جیمز سل،را

.51-104 صص ققنوس، انتشارات: تهران کاویانی، شیوا ،(زرتشتی عرفان)زرتشت آیین در رازوری ،«زرتشت آیین در نهانی دانش و رازوری» 1377

عبدالعظیم رضايي،

.در انتشارات: تهران باستان، ایرانیان های دین و نسب و اصل 1381

Page 98: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

94

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

حسن رضواني،

.نشده( منتشر)شناسی باستان پژوهشکدۀ فرهنگی، میراث سازمان مرکز اسناد بایگانی شیان، آتشکدۀ حفاری اول فصل گزارش 1384

هاشم رضي،

.بهجت انتشارات: تهران جلد، 2 وندیداد، 1385

.بهجت انتشارات: تهران آتش، های جشن ب1385

مايکل رف،

.هنر گنجینه انتشارات: تهران ،نژاد غیا ی هوشنگ ترجمه: جمشید، تخت حجاران و برجسته نقش 1381

مهدي رهبر،

.نشده( منتشر)شناسی باستان پژوهشکدۀ فرهنگی، میراث سازمان مرکز اسناد بایگانی درگز، بندیان ششم فصل گزارش 1376

.ر كوب، زرين و .ع كوب، زرين

.سمت: تهران ساسانیان، سیاسی تاریخ(: 4) باستان ایران اریخت 1385

مصطفي .ع.و و فواد سفر،

.کشور فرهنگی میراث سازمان: تهران سردشتی، کریمیان نادر ترجمه: خورشید، شهر( حضرا) هترا 1376

حسین مازندراني، شهیدي

.15-31: 1 شمارۀ تاریخی، های بررسی مجلة ،«او شدن کشته داستان و یکم یزگرد» 1373

شائول شاكد،

.105-148 صص ققنوس، انتشارات: تهران کاویانی، شیوا ،(زرتشتی عرفان) زرتشت آیین در رازوری ،«تشتزر آیین در[ رازورانه] نهانی های گرایش» 1377

المار شورتهايم،

. الث: تهران درخشانی، نادرقلی ترجمه: اروپا، در ایرانی آیین یک گسترش 1387

كالوس شیپمان،

.فرزان شرن: تهران جهانداری، کیکاوس ترجمه ساسانیان، تاریخ مبانی 1384

جرير بن محمد ابوجعفر طبري،

.کتاب نشر و ترجمه بنگاه: تهران نشات، صادق ترجمه الملوك، و الرسل تاریخ 1351

اله سیف فرد، كامبخش

.51-76 صص ،4 شمارۀ ایران، معماری فرهنگ مجلة ،«کنگاور ناهید معبد در مرمت عملیات» 1355

مانوئل جان كوک،

.ققنوس انتشارات: تهران فر، اقب مرتضی ترجمه: ی،هخامنش شاهنشاهی 1386

فرانتس كومن،

. الث نشر: تهران آجودانی، احمد :ترجمه مهری، دین 1386

ديگران و آندره گدار،

.رضوی قدس آستان انتشارات: مشهد سروقدمقدم، ابوالحسن ترجمه: ،1 .ج ایران، آ ار 1375

گلکار

.نشده( منتشر)خراسان فن ی دفتر ایران، باستانی آ ار حفاظت سازمان هور، زۀبا چهارتاق نقشه فن ی ترسیم 1353

رومن گیرشمن،

.کشور فرهنگی میراث سازمان: تهران کریمی، اصغر ترجمه: ،1 ج بیشاپور، 1379

ناومان .ر و هنینگ هانس دراوستن، فون

.فرهنگی میراث سازمان: تهران سمیعی، نجد فرامرز ترجمه: سلیمان، تخت 1382

Page 99: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

95

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

هايد كخ، ماري

.کارنگ نشر تهران، رجبی، پرویز :ترجمه داریوش، زبان از 1377

رلف شارپ، نارمن

.پازینه: تهران هخامنشی، شاهنشاهان های فرمان 1384

ديتريش هوف، و رودلف نومان،

.24-62 ،10 شمارۀ ان،ایر هنر و شناسی باستان مجلة سمیعی، نجد فرامرز ترجمه: ،«سلیمان تخت حفاریهای» 1972

رودلف ناومان،

.فرهنگی میراث سازمان: تهران سمیعی، نجد فرامرز ترجمه: سلیمان، تخت های ویرانه 1382

ساموئل هنريک نیبرگ،

.ها فرهنگ مطالعة ایرانی مرکز: تهران آبادی، نجم الدین سیف ترجمه باستان، ایران های دین 1359

لويي برگ، واندن

.تهران دانشگاه انتشارات: تهران بهنام، عیسی ترجمه: باستان، ایران شناسی باستان 1379

يوزف ويسهوفر،

.ققنوس: تهران فر، اقب مرتضی ترجمه: باستان، ایران 1383

جورجینا هرمان،

.دانشگاهی نشر مرکز: تهران وحدتی، مهرداد ترجمه: باستان، ایران در تمدن و هنر حیات تجدید 1373

ليع هژبري،

.نشده( منتشر)شناسی باستان پژوهشکدۀ فرهنگی، میراث سازمان بایگانی شیرین، قصر شهرستان شناختی باستان بررسی 1384

غالمعلي همايون،

.65-78 صص ،3 شمارۀ ایران، معماری فرهنگ مجلة ،«کرمان میمند روستای در تمرکز و ای صخره معماری فلسفه» 1354

ديتريش هوف،

: تهران ،(کیانی محمدیوسف کوشش به)اسالمی دورۀ ایران معماری کیانی، محمدیوسف و افسر اهلل کرامت ترجمه: ،«اسالمی معماری در اگنبده» 1366

.397-414 صص سمت، انتشارات

:غیرفارسي

Azarnoush, M.

1987 “Fire Temple And Anahita Temple”, Mesopotamia, XXII, pp. 391-401.

1994 The Sassanian Manor House at Hājiābād, Iran, Monografie di Mesopotamia III, Florance, Casa Editrice

Le Lettere.

Bazl, F.M.

1968 “The Influence of the Moghan )Magian( Philosophy upon the Art and Culture”, Vth International

Congress Iranian Art and Archaeology, Publication of the Ministry of Culture and Arts, Vol. 1, pp.222-238.

Bier, L.

1982 “Sasanian Palaces in Perspective”, Archaeology, Vol. 35, N. 1, pp. 29-36.

Bivar, A.D.H.

2005 “Mithraism : A Religion for the Ancient Medes”, Iranica Antiqua, Vol. XL, pp. 341-385.

Goldman, B. and et. al.

1980 “The Beginning of Sasanian Painting and Dura_Europos”, Iranica Antiqua, Vol. XV, pp. 283-298.

Herrman, G., and et. al.

1993 “The International Merv Project, Preliminary Report of the First Season )1992(”, Iran, XXXI, pp. 39-62.

1994 “The International Merv Project, Preliminary Report of the Second Season )1993(”, Iran, XXXII, pp.

53-75.

Page 100: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

96

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

Huff, D.

1975 “Sasanian Čahar Tāqs in Fars”, Proceedings of the IIIrd Annual Symposium on Archaeological

Research in Iran, 2nd-7nd Nov. 1974, Ed. F. Bagherzadeh, Tehran, pp. 243-255.

1993 “Architecture Sassanide”, Splendeur des Sassanides, Bruxelles, Musées Royaux d`Art et d`Histoire, pp. 45-

61.

Invernizzi, A.

2005 “The Citadel of Parthian Nisa”, Miras, No. 2 )18(, pp. 136-140.

Kaim, B.

2001 “ Zarathushtrian Temple of Fire”, AGADE.

Kawami, T.S.

1987 “Kuh-e khwaja , Iran, and its wall paintings: The records of Ernest Herzfeld”, Metropolitan Museum

Journal, Vol. 22, pp. 13–52.

Kholopin, I.N.

1968 “On the Genesis of Fire Temples in Ancient Iran” , Vth International Congress Iranian Art and

Archaeology, Publication of the Ministry of Culture and Arts, Vol. 1, pp. 276-281.

Pilipko, V. N.

2005 “The Painting of Nisa. A New Fragment with the Image of Riders”, Miras, No. 1)17(, pp. 133-138.

Reuter, O.

1938 “Sasanian Architecture”, A Survey of Persian Art,6 Vol., ed. A. Pope, Sasanian Art,Vol.1, pp.493-578.

Roaf, M.

1998 “ Perspolitian Echoes in Sasanian Architecture.” The Art and Archaeology of Prient Persia , Newlight on

the Parthian and Sasanian Empires,Ed.V.Sarkhosh et al.,London,Newyork, The British Institute of Persian

Studies.

Said Ahmed, S.

1992 “Hatra”, Archaeology, Vol. 25, No. 2: 103-111.

Sarkhosh Curtis, V.

2000 “Parthian Culture Costume”, Mesopotamia and Iran in the Parthian and Sasanian Periods, Ed. J. Curtis,

British Museum Press, pp. 23-34.

Shippman, K.

1968 “The Development of the Iranian Fire Temple”, Vth International Congress Iranian Art and

Archaeology,Special Publication of the Ministry of Culture and Arts, Vol. 1, pp. 353-362.

Stronach, D. and Roaf, M.

2007 Nush-ijan I: The Major Buildings of the Median Settelment,London,British Institute of Persian Studies

and Peeters, Printed hn Belgium.

Tourovets, A.

2005 “Some Reflexions about the Relation Between the Architecture of Northwestern Iran and Urartu”,

Iranica Antiqua, Vol. XL, pp. 360-370.

Wagner, M.

2006 “Podia with Stucco Decoration of Square Metopes from the Temple of Fire at Mele Heiran”, Miras,

No.1 (21), the state institute of cultural heritage of the peoples of Turkmenistan, pp. 133-137.

Wright, G.R.H.

1968 “Square Temples, East and West”, Vth International Congress Iranian Art and Archaeology, Publication

of the Ministry of Culture and Arts, Vol. 1, pp. 380-388..

Page 101: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

97

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

در جغرافیای ایران موقعیت جغرافیایی ا ر: 1نقشه

محوطهدسترسی به کروکی :2نقشه

Page 102: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

98

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

دور نمای رباط سفید :1تصویر

دور نمای چهار تاق بازه هور: 2تصویر

Page 103: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

99

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

نمای شمالیچهارطاقی بازه هور با دید از : 3تصویر

نمای جنوبی: چهارطاقی بازه هور با دید از 4تصویر

Page 104: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

100

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

نمای غربیچهارطاقی بازه هور با دید از :5تصویر

نمای ضلع جنوب غربیچهارطاقی بازه هور با دید از :6تصویر

Page 105: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

101

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

گیر: قسمتی از درگاه غربی و نور7تصویر

ها یوه سنگ چینی در تاقش: 8تصویر

قسمتی از راهرو شمالی :9تصویر

Page 106: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

102

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

زیر گنبد فیلپوش :10تصویر

کف گچی درگاه جنوبی :11تصویر

Page 107: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

103

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

تاقچه دیوار راهروی شمالی: 12تصویر

بقایای معماری سنگی در ضلع شرقی :13تصویر

Page 108: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

104

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

بقایای معماری سنگی در ضلع جنوبی: 14تصویر

بقایای معماری سنگی در ضلع شمال شرقی :15تصویر

Page 109: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

105

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

پور( حمید هاشمی :)عکس ازقسمتی از کلیل ضلع شرقی :16تصویر

پور( حمید هاشمی :)عکس ازگیر:کلیل و فیلپوش و نور17تصویر

Page 110: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

106

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

پور( حمید هاشمی :تاق در حال مرمت ضلع جنوبی)عکس از: چهار18تصویر

بقایای دیوار الحاق شده به دیوارشرقی: 20تصویر بقایای معماری سنگی ضلع شرقی :19تصویر

Page 111: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

107

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ده سوم عصر اشکانی، طاق قوسیرباط سفید ،از س :22تصویر قسمتی از راهروی شمالی :21تصویر

از بقایای چهارتاق بازه هور قدیمی تصاویری :24و 23تصاویر

Page 112: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

108

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

(61:1375،)گدار: تصویر قدیمی از چهارطاقی بازه هور، ا ر گدار 25تصویر

(63 ا،: تصویری قدیمی دیگری گرفته شده توسط گدار)همانج26تصویر

Page 113: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

109

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(62تصویری قدیمی دیگری گرفته شده توسط گدار)همانجا :27تصویر

(60: پالن برداشته شده از چهارطاقی توسط گدار)همانجا،1پالن

Page 114: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

110

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

(1353پالن برداشت شده از چهارطاقی، برداشت شده توسط گلکار) :2پالن

و فیل پوش ها زسازی گوشه سازی هابا :1طرح

Page 115: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

111

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

در محوطه پیرامون چهارطاقی های جمع آوری شده روی سفالینه :28تصویر

در محوطه پیرامون چهارطاقی های جمع آوری شده پشت سفالینه: 29تصویر

Page 116: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

112

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

سفالینه های سطحیطراحی از :2طرح

نگارنده: پالن برداشت شده از جموعه چهارطاقی بازه هور توسط 3پالن

Page 117: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

113

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(395:1379،)بزنوال : نوشیجان، نقشه مجموع4پالن

(406:1366آیدانه، شوش)هوف،نقشه :5پالن

Page 118: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

114

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

(66:1375،: آتشگاه پرسپولیس)گدار6پالن

(402:1379،)بزنوالتخت جمشید، تاالر شورا)کاخ سه دروازه( :7پالن

Page 119: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

115

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(435:،همانجا)بزنوال: تخت نشین8پالن

(434 :،همانجا)بزنوالقلعه دختر فیروز آباد :9پالن

Page 120: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

116

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

(430،همانجا:)بزنوالفیروز آباد کاخ اردشیر :10پالن

(436:،همانجا)بزنوالبیشاپور، تاالر تشریفات و معبد آناهیتا :11پالن

Page 121: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

117

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

آتشکده شیان )اسالم آباد غرب( :12پالن

(406:همانجاتخت سلیمان)هوف،:13پالن

Page 122: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

118

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

(451:،همانجا)بزنوالتخت سلیمان :14پالن

(452:،همانجاوال)بزنکوه خواجه :15پالن

Page 123: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

119

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(458 :،همانجانگار)بزنوال :16پالن

(454 :،همانجا)بزنوالفراشبند :17پالن

Page 124: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

120

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

(408 :همانجا)هوف،چهار تاقی زرشیر :18پالن

(453 :،همانجا)بزنوالکنارسیاه :19پالن

Page 125: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

121

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(407:همانجاف،)هوترنگ تپه :20پالن

بندیان درگز )از مهدی رهبر( :21پالن

Page 126: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

122

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

حاجی آباد دارابگرد :22پالن

(66:همانجا ،گدارچهار تاقی آتشکوه، محالت ): 23پالن

Page 127: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

123

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(437 :،همانجاسروستان )بزنوال: 24پالن

(441 :،همانجا)بزنوالقصر شیرینچارقاپی :25پالن

Page 128: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

124

تحول در ساختار معماری مذهبی دوره ساسانی؛ آتشکده ها ـ مطالعه موردی...، علی هژبری

(408 :همانجا)هوف،نیهتاقی رو: چهار26پالن

Page 129: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

125

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

، Iنقش برجسته ساساني دارابگرد

اردشیر اول يا شاپور اول؟ میالد وندائي

«دانشگاه آزاد اسالمی، واحد همدان، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان»

(1/7/93 * تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 19/2/93 :)تاریخ دریافت مقاله

(157تا 125 )از ص

چکیده:

شاهنشاهی ساسانی را می توان یکی از شاخص ترین دوره های سیاسی تاریخ ایران دانست. این سلسله نه تنها در سیاست، بلکه در

گوشه های تاریکی از تاریخ و هنر دین دوران، می تواندر تاریخ هنر ایران دارد، و بررسی هنر ا ایی هنر و معماری نیز جایگاه ویژه

ایران باستان را نمایان کند. هنر این دوران را می توان از اوایل سده های میالدی، یعنی از خاندان فرته داران که دارای حکومتی

ی توان رگه های تا یر گذار بر هنر میالدی و پس از انقراض این خاندان نیز م 10و 9فئودالی در پارس بودند شناخت و تا سده های

را نیز بررسی کرد؛ به عبارتی هنر ساسانی نزدیک به یک هزاره را در بر می گیرد. یکی از شاخص ترین این هنرها، هنر آنپس از

شاهان در خدمت خاندان ساسانی و ایدئولوژی های نقش برجسته زنی بر دل کوه ها و صخره ها بوده است که در این دوره، کامالً

این سلسله قرار داشته است، پس شناخت هر چه بهتر این هنر، نه تنها می تواند ما را در سبک شناسی هنری کمک کند، بلکه در

، یک نمونه بارز از این دست حجاری ها Iاین دوره نیز بهره رسان است. نقش برجسته دارابگرد تاریخ بحث شناخت هر چه بهتر

راد موجود در آن و همچنین تاریخ حجاری آن سخنان و نظرات بسیار گفته شده است و اختالف نظر می باشد که بر سر هویت اف

در این باره بسیار است. ما در این مقاله ابتدا موقعیت جغرافیایی و سپس ابعاد نقش برجسته را معرفی خواهیم کرد، و در ادامه به

ژوهشگران متخصص در این باره خواهیم پرداخت، و در بخش نتیجه بررسی و توصیف ا ر و همچنین نظریات ارائه شده توسط پ

گیری، پس از بررسی و تحلیل تمامی داده ها، این نقش برجسته را متعلق به شاپور اول دانسته ایم که در تاریخی پس از پیروزی

.م حجاری شده است.244شاپور بر قیصران رومی، یعنی سال

ول، اردشیر اول، نقش برجسته، ساسانیان.، شاپور اI دارابگرد كلید واژگان:

. Email: [email protected]

Page 130: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

126

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

مقدمه

هنر ایرانی یک پدیده ی تاریخی منحصر به فرد و جاویدان است. به نظر می رسد که اساسی ترین و شاخص ترین مشغله ی اقوام

ه ترین سهمی که در تمدن جهانی ایرانی پرداختن به هنر بوده است. پایا و ماندگارترین بازمانده ایی که از این مردم بازمانده است، و ارزند

داشته اند همین هنر است، و تاریخ هنر ایشان بسیاری از مسائل تاریخ فرهنگ بشری را روشن می کند. نقوش برجسته بخشی از این هنر

ن دست از آ ار پابرجا و ماندگار است که ریشه در تاریخ کهن بین النهرین باستان دارد؛ شاهنشاهی ساسانی را می توان دوران طالیی ای

گوشه از ایرانشهر نمونه های منحصر به فردی از آن به یادگار مانده است. در نزدیکی شهر باستانی دارابگرد که شهری هر دانست که در

به سبک مدور و ساسانی است، دو نقش برجسته ساسانی منحصر به فرد حجاری شده است؛ نقش برجسته شماره یک که امروزه در محل

ی زیر نقش برجسته شماره یک نه ی کوه کنده شده است و نقش برجسته شماره دو که متعلق به همین دوران است و در حوضچهو بر سی

(. ما در این پژوهش به معرفی این ا ر و 123-94:1390شود)وندائی، قرار داشته است و امروزه در موزه هفت تنان از آن نگهداری می

رده شده است می پردازیم، و سعی بر آن داریم تا هویت افراد موجود در آن را مشخص کنیم.همچنین نظریاتی که درباره آن آو

موقعیت جغرافیايي نقش برجسته

N84.24.28با طول و عرض جغرافیایی ،در کنار شهر داراب امروزی و شهر دارابگرد باستانی Iنقش برجسته دارابگرد و

E31.33.54 است. برای رسیدن به این نقش باید ابتدا مسیر شده واقع جهان متر از سطح آب های آزاد 1090ارتفاع و با

کیلومتری جنوب 6/2کیلومتری از شیراز تا داراب را طی کرد و پس از رسیدن به این شهر به سمت روستایی به نام اکبرآباد در 260

ستای اکبرآباد قرار دارد که بر سر این کوچه تابلوی راهنمایی جهت اندك مشتاقان ی روایی فرعی و خاکی در میانهداراب رفت؛ کوچه

ی دارابگرد خواهید رسید. این نقش در متری و البته خاکی به نقش برجسته 700این نقش نهاده شده است. پس از پشت سر نهادن مسیری

جاری شده ح« پهنا»ی کوهی با نام آن دیده نمی شود؛ نقش برسینه ایی زیبا حجاری شده بود اما امروزه ا ری ازگذشته بر باالی حوضچه

(. 2و 1است)تصاویر

ابعاد نقش برجسته:

متر 2/8 ارتفاع نقش برجسته از کف:

متر 14/935/5 طول و عرض نقش برجسته:

سانتیمتر 20تا 6بین عمق میانگین نقش برجسته:

شود:بخش تقسیم مینقش برجسته به سه *

نفر 22 تعداد نفرات بخش راست)اسیران رومی(:

نفر 5 تعداد نفرات بخش میانه)شاهنشاه و اسیران(:

( 3نفر)تصویر 18 تعداد نفرات بخش چ )درباریان ساسانی(:

Page 131: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

127

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

تاريخچه پژوهش و بررسي نقش برجسته

آلمانی (Engelbert kaempfer)، از انگلبرت کمپفری دارابگرد به دست ما رسیده نخستین گزارشی که از نقش برجسته

کند و شود. او از نقش برجسته داراب یاد می، به همراه یک هیأت سفارت سوئدی وارد ایران می1688تا 1683است که از سال

(. 1362داند)کمپفر،ای ایران میآن را تصویرهایی از رستم پهلوان اسطوره

.م 1811( در سال Sir William Quseleyین نقش برجسته طراحی کرد، سرویلیام اوزلی)نخستین اروپایی هم که از روی ا

1840، از سال(Pascale Coste)و کوست (Eugene Flandin)(. فالندن1)طرح (Quseley,1821:145-48)بوده است

طرحی از روی آن بر کنند و کنند و در سفر پربار خود به شیراز نیز از این نقش دیدن میبه ایران سفر می 1844تا

ه.ق( نیز 1339، فوت:1271(. فرصت الدوله شیرازی)تولد:2)طرح (Flandin & Coste,1851-54: 364-371)دارند می

(. جرج 3()طرح 96-95: 1362نخستین ایرانی است که از این نقش یاد کرده و طرحی از آن برای ما به جا گذاشته است)شیرازی،

(.4)طرح(Rawlinson, 47)حی به جا گذاشته استراولینسون نیز از این نقش طر

Stein,1936:Fig).م نخستین عکس، از این نقش را منتشر کرده است1934در سال (Sir Aurel Stein)همچنین سراورل استین

(، Ghirshman,1962:160؛ 234-211: 1379، گیرشمن)گیرشمن،(Herzfeld,1941:313). افرادی چون هرتسفلد(28-29

Vanden)، واندنبرگ(Hinz,1965:148-160)(، هینتس Lukonin,1968:112؛310:1372وکونین،لوکونین)ل

Berghe,1966:61;1978:135-147)(مک درموت ،MacDermot,1954:76هرمان ،)(Herrmann,1969:65) و لویت

اند. از این نقش دیدن کرده و نظریه پردازی کرده (Levit-Tawill,1992,161-180)تاویل

قش برجسته: توصیف ن

توان به سه بخش: چ ، میانی و راست تقسیم کرد که یک همانطور که در بخش ابعاد نقش برجسته آورده شد، این نقش را می

(: 4پردازیم)تصویر به یک به توصیف هر بخش می

بخش چ :

ند. در دو ردیف پایین، پنج اقرار گرفته ارسیپ -ساسانی و بزرگان درباریان و نجیب زادگان در پشت سرشاه چهار ردیف از

ی شخصیت این افراد در جای خود دهند. دربارهمیتشکیل نفره را 18یک هیئت هستند که نفر 4نفر و در دو ردیف باالیی

کنیم. را توصیف می آن هاصحبت خواهیم کرد، اما در این جا تنها شمایل و هیکل

د د که به دلیل کمبود فضا، حجار تنها پیکر دو تن از آنان را توانسته تمام قانقرار گرفته ارسیپنفر 5در ردیف نخست از پایین

پوشاك خاص دوره ساسانی است. این افراد لباسی به نام رانپا به تن دارند که تا پایین زانوی به نقش درآورد ونکته اصلی در ایشان

دو دگمه وجود دارد که با اتصال به شان ر روی سینهشود. بآنان کشیده شده است و در وسط با کمربند، به دو نیم تقسیم می

کند. شلوار خاص درباریان را نیز به تن دارند که در یکدیگر شنلی را که بر روی شانه های شاه قرار دارد را به یکدیگر وصل می

ی و دست چپشان را بر قبضهتمامی نقوش برجسته ساسانی قابل مشاهده است. درباریان دست راست خود را بر سینه به نشان احترام

Page 132: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

128

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

(. 5اند)تصویر شمشیر که با غالفی به دور کمر آنان بسته شده نهاده

تماالً این هر پنج نفر شمایلی یکسان دارند، یعنی کالهی نیم گرد که قسمتی از آن بر روی گوششان آمده و آن را پوشانده)اح

ایی فِر که چند دسته از آن از پشت سرشان بیرون آمده و م بوده است(، ریش متوسط و منظم و موهقسمت اضافه از جنس چر

اضافه یاینیز در تمامی مهرها و نقوش برجسته این دوره قابل شناسایی هستند. تنها نفر آخر به گونه آن هاگردن بندهایی گرد که

(. 6تصویرشود، زیرا حجار در فضایی محدود، مجبور به نقش آفرینی شمایل آن شده است)در نقش مشاهده می

ایی در نقش نیست و بی شک پوشاکی به مانند دو نفر ردیف نخست دارند. م هیچ پیکرههای دوم، سوم و چهاراز ردیف

دارای ریش، چهارمتن هستند، شمایلی متفاوت با یکدیگر دارند، نفرات اول ودوم و 5نفرات ردیف دوم از پایین که آنان نیز

و به جلو آمده وشاید بتوان احتمال داد که ررسند فاقد ریش هستند. کاله آنان در باال به نظر می ترو نفرات سوم و پنجم که جوان

این گروه، فرزندان شاپور با تاج حیوانی هستند و حجار تنها، در باالی تاج با دادن خمی رو به جلو، کار خود را راحت کرده است.

این نکته در نوع خود جالب است؛ آنان ریشی همانند دیگر افراد درباری شود که فاقد کالهند، ردیف سوم شامل چهار نفر می

و گردنبندی گران قیمت از برای حفظ سنت و زیبایی برگردن دارند.

ای، خاص شاهزادگان شود که سه تن از آنان شمایلی یکسان با کالهی فریگیه از پایین نیز شامل چهار نفر می چهارمردیف

ول جوان و فاقد ریش هستند و تنها نفر سوم ریش دارد. ایرادی در این قسمت بر طراحی فالندن و کوست دارند؛ تنها دو نفر ا

اند. نفر آخر نیز که احتماالً یک درباری است فاقد کاله است و دارای هست؛ یعنی این که دو نفر اول را با ریش طراحی کرده

(. 5و طرح 7شمایلی همچون افراد ردیف سوم است)تصویر

:بخش میانی

شاهنشاه در مرکز این نقش برجسته سوار بر اسب است و این خود یکی از قواعد سنتی نقوش برجسته ساسانی است، از برای

(.8بزرگ و پراهمیت جلوه دادن پادشاه)تصویر

یی زیبا و دلنشین، با ای شاه به صورت تمام رخ، و پایین تنه او و اسبش، به صورت نیم رخ است. شاهنشاه چهرهشمایل و نیم تنه

ایی عبور کرده و تنها خاص شاهان است و موهایی پَرشکن که از دو طرف هایی پرپشت دارد، که از وسط آن حلقه سبیلی بلند و ریش

ی شاهی ساسانی وجود دارد که مرکب از اند. در قسمت فوقانی، کاله شاه یا همان کوریمبوس، نشانهاو در چند دسته حجاری شده

از پشت تاج و (. 9باشد)تصویر ای ظریف بر تارك تاج شاه که خود نمادی از جهان میپارچه مدوری است از موی پوشیده درتوده

آویزان هستند، گویی که نسیمی مالیم از مقابل او در حال وزیدن است و شاهنشاهیپشت گردن او بندهایی ابریشمی به نشان فَر

ز در آورده است. تنها بندها و ردای او را به اهتزا

مندی وی نیز هست. ایی دلنشین و خوشرو دارد که در عین حال نشانگر هیبت، بزرگی و فَر ه با این تفاسیر شاهنشاه ساسانی، چهره

اند و در پایین با و مواج نقش شده ظریفهایی گیرد، با پلیسهلباس چین دار پادشاه که یک پارچه از گردن تا مچ پایش را در بر می

Page 133: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

129

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ندی پاپیون مانند به مچ پایش بسته شده است. تونیکش نیز از روی سینه، با دو حلقه به یکدیگر وصل شده و نسیمی نامرئی آن را ب

است لباس او را دو های آن قابل تشخیصه است. از وسط نیز کمربندی که سگکیی و آرام رو به عقب بردانه انیز در حالتی افس

اش پیداست، اما ظاهراً نیام آن راست کمربند، دشنه یا شمشیری کوتاه آویزان است که تنها قبضه از سمت نیم کرده است؛ همچنین

(.11و 10را به ران بسته بوده است)تصاویر

شاه دست چ خود را دراز کرده و بر سر شخصی نهاده است و در دست راست خود چیزی نامعلوم دارد، اما آن را در مقابل

ایی است که از روی آن در حال خواندن است و یا به قول گیرشمن صلح نامه است)گیرشمن، گویی که نوشتهخود نگاه داشته است،

توان مشاهده کرد که (. اسب شاه به صورتی آراسته و قوی هیکل به تصویر کشیده شده است. در قسمت یال و دم می223: 1379

و از سینه و پشت آن نیز زنجیرهایی متصل به یکدیگر که احتماالً تنها کاربرد اند موهای اسب به شکلی هنرمندانه و چشم نواز بافته شده

های بزرگان ایالت و توان در بین اسب ایی و یا فلزی، حتی امروزه نیز میاند. این زنجیرها را یا به شکل پارچهزیبایی دارند آویزان شده

شود. ایی فندقی شکل میاست که ختم به منگولهعشایر مشاهده کرد. از زیر زین اسب نیز زنجیری نازك آویزان

ی جالب در هیکل اسب به نقش کشیدن آلت نرینگی اسب توسط حجار است، گو این که به تصویر کشیدن این مهم برای او و نکته

احتماالً زیتونی ی جوانی بدون ریش نقش شده. او پیشانی بندی صاحب نقش ارزش بسیاری داشته است. در زیر پاهای اسب، پیکر مرده

(. 12استش هیچ ا ری در نقش نیست)تصویرشکل بر سر، و موهایی فِر و در هم آمیخته دارد. دست چ خود را به زیر سر نهاده و از دست ر

در روبروی اسب شاه، مرد جوانی به صورت تمام قد حجاری شده است که دارای موهای کوتاه و سربندی مزین به برگ زیتون

هایش در جنبش است. وی شمشیری بلند بر کمر بسته ودر حالی که با یکی از افسران کوتاهی پوشیده که از پشت شانهاست و ردای

نهد، گو این ای که در زیر پای اسب شاه است میرسد پای راستش را عمالً بر روی بازوی شخص مرده ایرانی به حضور شاهنشاه می

یر کشیدن شخص مرده و نفی کردن آن دارد. دستانش را نیز با حالتی ملتمسانه به سوی شاه اش سعی در به زبرای رسیدن به خواسته که

ساسانی فرمانده. در پشت سر او نیز یک داردبرابر پادشاه ی او نشان از ضعف و حقارتش درم و آشفتهرهَدراز کرده است و شمایل دَ

(. 13رساند)تصویر او را به حضور پادشاه می که فاقد تاج است و لباسی همانند بلند پایگان سمت چ دارد،

آخرین شخص در بخش میانی، فردی است که در مقابل سر اسب شاه، به صورت نیم تنه قرار گرفته است و بر سر شخصیت آن

ه سمت بیشترین جدال علمی تاکنون صورت گرفته است. این شخص ردایی مواج بر تن دارد و سر خود را با احترام و التماس گونه، ب

ای شاه دراز کرده و شاه با نهادن دست چ خود بر سر او، گویی در حال دادن مقام و منصبی به اوست. در حالی که این فرد، با چهره

(.14میانسال و لبانی نیمه خندان، دست راست خود را به صورت اطاعت و احترام به سوی پادشاه دراز کرده است)تصویر

بخش راست:

ی افقی و دو دسته عمودی تقسیم جسته بسیار مختصر و یکدست حجاری شده است و به دو دستهبخش راست نقش بر

ی دو های عمودی اول و دوم هر یک در بردارندهنفر و دسته 6ی دوم شامل نفر، دسته 4ی نخست از باال شامل شوند. دسته می

توان تن است. از لباس آنان می 24ده تعداد نفرات به اشتباه نفره هستند. البته در طرحی که از فالندن و کوست به جا مان 6ردیف

Page 134: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

130

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

اند که در اسارت ساسانیان، مفتخر به بارعام در فهمید که اسیران رومی هستند و احتماالً شامل سناتورها، درباریان و نظامیان بلند پایه

اندوه، غم و ترس را مشاهده کرد؛ گو این که توان ی تمامی آنان میاند. در چهرهمقابل شاهنشاه، از برای مراسم خاصی شده

(. 15تقاضای بخشش و آزادی از شاهنشاه دارند. البته شمایل آنان متفاوت و تا حدودی نشانگر سن ایشان نیز هست)تصویر

ست. با ی آن به تصویر کشیده شده ای جلویی اسبی با تزئیناتی اشراف گونه به همراه ارابهدر پایین بخش راست نیز، نیم تنه

اش شخصی را که در مقابل شاهنشاه)شاپور تجسم تصویری ترکیبی، گویی حجار قصد آن را داشته که نشان دهد، این اسب و ارابه

در بخش راست نقش برجسته به (.6و طرح 16اول(دست دراز کرده)فیلی عرب( را در همان دَم به صحنه رسانده است)تصویر

ا در سبک و چین لباس ها، چهره افراد، نوع ایستادگی، ارابه قیصر و نوع تعظیم مشاهده کرد.خوبی می توان تا یر هنر رومی ر

بررسي و تحلیل نظرات ديگر پژوهشگران

، یکی از نقوش بحث برانگیز ساسانی است، و این مهم باعث گردیده تا متخصصان مختلفی در این Iنقش برجسته دارابگرد

، دو د در آن را شناسایی کنند. مهمترین شخص در این نقش، شاهنشاه است که بر سر هویت آنمورد نظر داده و هویت افراد موجو

شاپور »به ظریه دوم اعتقاد بر تعلق این نقشمی دانند، و پیروان ن «اردشیر اول»پیروان نظریه نخست شاهنشاه را نظریه وجود دارد؛

هستند. برای آن که این سخن به درازا کشیده نشود، ابتدا نظریات متفاوت دارند، البته پیروان نظریه دوم بیش از نظریه نخست «اول

ی هویت افراد موجود در این نقش از دیدگاه نگارنده سخن خواهیم گفت. در این باره را به صورت مختصر آورده و سپس درباره

ه، کمپفر آلمانی است؛ او براساس همانگونه که در قسمت تاریخچه نقش آورده شد، نخستین کسی که از این نقش دیدن کرد

. فرصت الدوله شیرازی (Kaempfer,1712:365)داندایی ایران میهای خود این نقش را متعلق به رستم، پهلوان اسطوره شنیده

داند که دست خود را بر سر فیلیپوس مقدونی، صاحب نقش را دارابشاه می« آ ار العجم»نیز در اظهار نظری جالب در متن کتاب

در در نظری متناقض، (، اما96: 1362)شیرازی،!دهد ر اسکندر نهاده است و موضوع نقش را به پیروزی او بر فیلی ارتباط میپد

طرحی که از نقش برجسته برداشته، در کنار آن، در متن کوچکی آورده که شاید صاحب نقش شاپور اول

، فالندن و (Quseley, 1821: 148)نقش شاپور اول است (. اوزلی معتقد است که صاحب3طرح :()ر.ك به97)همانجا:!باشد

(. نظر اوزلی و فالندن و کوست، به احتمال Flandin & Coste,1851-54:369کنند) کوست نیز از نظریه وی پیروی می

سخن مردم بومی است و بر اساس داده های باستان شناختی و برهان تاریخی نیست. فراوان برگرفته از

اول شاهنشاه این نقش را اردشیر (Levit-Tawell,1992:171)و لویت تاویل (MacDermot,1954:76)درموتمک

ی مفصلی به این نقش پرداخته و با انتصاب آن به اردشیر اول، سه نفری را که به زیر اسب او دانند، همچنین جرجینا هرمان در مقاله می

. لوکونین نیز (Herrman,1969:86)که اردشیر آنان را شکست داده است داند اند، حاکمانی محلی میافتاده و در مقابلش ایستاده

(؛ البته وی تاریخ 310:1372شک او به دلیل تاجی است که پادشاه بر سر دارد)لوکونین، شیر و یا شاپور بودن نقش شک دارد؛بین ارد

فالندن و کوست، افراد بر اوزلی و (. عالوهLoukonine,1968:7داند)ی سوم میالدی میی سی، در سده نقش را اواخر دهه

Page 135: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

131

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

، (Ghirshman,1962:160)گیرشمن (Herzfeld,1941:313)، هرتسفلد(Stein,1936:196)دیگری چون: اورل استاین

دانند. البته هر یک نیز این نقش را متعلق به شاپور اول می (Vanden Berghe,1966:61)( و واندنبرگ203: 1385هینتس)هینتس،

تواند به مقاالت ی عالقمند می اند که خوانندهران در مقاالت خود به شناسایی دیگر افراد موجود در نقش نیز پرداختهاز این پژوهشگ

آنان رجوع کند.

بررسي افراد موجود در نقش برجسته

ر ساسانی، روشی است که سیلوست های ترین روش برای شناسایی هویت اشخاص موجود در نقوش برجسته بهترین و مناسب

(، 312: 1381برای نخستین بار کشف کرد و هرتسفلد آن را گسترش داد و پرورانید)هرتسفلد، (Silvester de Sacy)دوساسی

یعنی روش شناسایی شاهان براساس تاج پادشاهی آنان.

VIهای های لوکونین از نوع سکهبر سر دارد، براساس تقسیم بندی Iتاجی که پادشاه موجود در نقش برجسته دارابگرد

ی ها نشانه(. این سکه17()تصویر272:1372.م از آن استفاده کرده است)لوکونین، 243تا 240اردشیراول است که در بین سال های

(؛ چیزی که 271ی آن مروارید دوزی شده است)همانجا:ایی دارند و آن پوشانیدن موی سر پادشاه است و دیگر این که حاشیهویژه

نگارنده با یشود)برای اطالعات بیشتر درباره نقش برجسته سلماس ر.ك به مقاله ر در سلماس نیز دیده میدر نقش برجسته اردشی

(؛ اردشیر در آخرین نقش برجسته منفرد خود در مقابل 19تصویر()111-5:1390عنوان: اردشیر پکان در خان تختی سلماس،

(. بر این اساس نقش برجسته نقش رستم نیز در اواخر سلطنت 20همین تاج را بر سر دارد)تصویر نیز اهورامزدا در نقش رستم

، با مشاهده کردجدید طراحی اصولی بدن انسان و اسب را در آن ون هنریتوان فن اردشیر حجاری شده است و به خوبی می

سیران رومی پس از های نوینی که در آن شکل گرفته است؛ این نکته نشانگر پیشرفت هنری این دوره و احتماالً با ورود ا حجم

.(Herzfeld,1941:312)جنگ با الکساندرسِوِر بوده است

30ی از اواخر دهه اول دانیم که اردشیرها، صاحب نقش را اردشیر اول دانست، اما ما می توان براساس این آگاهی تا این جا می

کنند و اردشیر به هر دو پادشاهی می همزمانشکلی به بعد، به 240ی سوم میالدی شاپور را نایب السلطنه خود میکند و از سال سده

(. 19:1383کند)دریایی، گیری میمرور زمان از سلطنت کناره

در نقش برجسته سلماس، شاپور نیز تاجی به مانند تاج پدر خود بر سر دارد، اما با یک نکته اساسی متفاوت، و آن این که موهای

اند. در زیر تاج پنهان شده Iها و نقش رستم (، ولی موهای اردشیر به مانند سکه21تصویر شاپور از دو طرف سر او بیرون آمده) مجعد

ایی که در آینده از بینیم که در نقش برجسته دارابگرد نیز موهای پادشاه از دو طرف به مانند تمامی نقوش برجسته حال می

بینیم، حجاری شده است؛ رسمی که می (Herrman,1981)و بیشاپور (Herrman,1989)شاپور در مناطقی چون نقش رستم

و VII (Herrman & Howell,1971)نرسی در دو نقش برجسته نقش رستم چون ش انخاص شاپور بود و پس از وی فرزند

. شاپور در نقش برجسته سلماس ریشی به مانند ریش پدرش دارد که از وسط حلقه ند( از او تقلید کرد1390تنگ قندیل)وندائی،

ی عمر است و این نشانگر برابری پدر و پسر در امر سلطنت است. عالوه بر آن شمایل پادشاه، در دارابگرد فردی را در میانه گذشته

Page 136: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

132

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

ی او را مشاهده کرد. ی پیر شدهتوان چهره های آخرین اردشیر به خوبی میدهد، در حالی که در سکه نشان می

باشند یم پادشاه موجود در این، نقش شاپور اول است، اما موارد دیگری نیز میبرد که قبول کن این دو اصل ما را به سمتی می

کند. به این معنی ی این رأی هستند. همچنین اسبی که شاپور بر آن سوار است به نتیجه گیری ما کمک فراوان میکه تأکید کننده

(، از جمله هم در آرایش: دُم، 22رستم است)تصویرکه زینت آالت اسب شاپور در این نقش متفاوت با اسب او در بیشاپور و نقش

افسار و لگام، نحوه ایستادن و به ویژه نحوه فنی و هنری حجاری آن. احتماالً شاپور این اسب و یا حداقل تزئیناتش را پس از

ر مورد تأیید قرار تاجگذاری عوض کرده است و بی شک با تفاوت لباس او در دارابگرد و دیگر نقوش موجود از او، این مهم بیشت

گیرد. می

نکته دیگر بحث برانگیز در این نقش برجسته، موضوع آن است؛ بر این اساس که افراد موجود در نقش چه کسانی هستند و این

کند؟ ای اشاره میتصویر به چه واقعه

-III (238سباره مبنی بر رومی بودن افراد این نقش است یعنی: گوردیانونظر بیشتر پژوهشگران در این

همچنین نفرات زیر .(24)تصویر(Marcus Julius Philippus).م(249-244( و فیلی عرب)23)تصویر(GordianusIII).م(244

پای اسب و شخص ایستاده، دست دراز کرده به سمت شاه)ر.ك به منابع یاد شده در بخش نظرات پژوهشگران(، و او دست بر سرش

است که این نقش را متعلق هرمانتوان گفت، جرجینا (. تنها می200: 1385دانند)هینتس، می (Valerian).م(260-253نهاده را والرین)

، باید گفت این نظر از دیدگاه نگارنده (Herrman,1969:63-88)!داند به اردشیر و افراد موجود در آن را فرومانروایان محلی می

د. ایی سست است که پایه های چندان محکم وعلمی ندارنظریه

دانست و ادعا داشت که نیاکان او از کورش تا ، اردشیر آسیا را حق نیاکان خویش می)Herodian’s(براساس گزارش هرودین

، (Dodgen & Lieru, 1994)بایست دوباره تحت حکومت او در آیند اند و میها فرومانروایی کردهداریوش سوم بر این سرزمین

دست به جدال با روم و حمله به شهرهای مرزی در غرب امپراتوری خود زد که کم و بیش بر همین اساس پس از به قدرت رسیدن،

,Dodgen & Lieu؛ Neighboursand Rivals, 2007نیز در آن ها موفق بود)درباره جنگ های ایران و روم ر.ك به:

شد و شاپور به بهترین نحو ممکن آن را به ای که پس از اردشیر تبدیل به یک ایدئولوژی و اصل در شاهشاهی ساسانی (؛ نکته1994

اجرا در آورد.

.م)مصادف با 244فوریه سال 11در تاریخ IIIپس از زد و خوردهای فراوان بین ساسانیان و دولت روم، سرانجام گوردیانوس

و ،(Von Domaszewski,1917:23)شود ( در منطقه مشیک)می سی خه به تحریر یونانی( کشته میخورشیدیبهمن ماه 22

آید و با پذیرفتن مبلغ پانصد هزار دینار پس از آن قیصر فیلی عرب به نقل از کتیبه شاپور در کعبه زرتشت، به نزد شاپور می

. (Sprengling,1940:341-429)شود دهد و خراج گذار ایران ساسانی می بها، برای نفرات اسیر رومی می خون

به پیروی از نظریه شاپور اول بودن نقش توسط دیگر پژوهشگران(، نمایانگر تصویر نقش برجسته دارابگرد به نظر نگارنده)

Page 137: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

133

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

کشته شدن گوردیانوس و خراج گذاری فیلی است. بر این اساس شخص مورد نظر در زیر پای پادشاه، گوردیانوس

مارکوس ژولیوس ( و فردی که سرپا دستان خود را به صورت ملتمسانه به سمت شاهنشاه دراز کرده، 25است)تصاویر

ی این نظریه، دیگر نقوش شاپور اول در نقش ملقب به فیلی عرب است. تأکید کننده (Marcas Julius Philippus)فیلیپوس

باشند که در اند، اسیرانی میرستم و بیشاپور با همین مضمون است. افرادی نیز که در مقابل پادشاه با شمایل رومیان قرار گرفته

اند و فیلی خراج پانصد هزار دیناری را برای آزادی آنان پرداخت کرد. ارت درآمدهجنگ مذکور به اس

.م تاج پدر را بر سر دارد؟ 244حال پرسش دیگری که در این بین بی پاسخ می ماند، این است که چرا شاپور هنوز تا تاریخ

تسلط بر تمامی فتوحات هخامنشی بود و با این تفکر دارِ ایدئولوژی نوین پدرش بر مبنای همانگونه که گفته شد، شاپور میراث

دانیم که اردشیر پس از فتح هتره، سلطنت را به ی همین روش بود. ما میتکیه بر سریر پادشاهی زد و پیکار با روم نیز ادامه دهنده

ش و به احترام او تاج گذاری گیری کرد، اما شاپور تا زمان مرگ پدر.م از سلطنت کناره240پسرش واگذاشت و خود در اواخر سال

شاپور اول پس از مرگ .(272: 1372هنوز در مملکت رایج بودند)لوکونین، VIهای او از نوع نکرد و تا مرگ اردشیر آخر سکه

آوریل همان 9.م رخ داده، در نهایت در 243ی)ماه های بهمن و اسفند خورشیدی( پدرش که احتماالً در ماه های مارس و یا فوریه

های اردشیر نیز نشان . قطع شدن سکه (Heniny & Taghyizadeh,1957:106-121)کند .م( تاج گذاری رسمی می243ال)س

ی خود ای نقش برجستهو در دارابگرد نیز از آن برمی نهاد ایی را بر سر از همین مهم دارند، پس باید تاج خاص خود، یعنی تاج کنگره

ی پیکار خود با دشمن غربی اج اردشیر از سوی شاپور در این نقش این است که شاپور ادامه دهندهدلیل نهادن تاما استفاده می کرد.

های رومی، ای که به تقلید از طاق نصرتبراساس یک ایدئولوژی است که بنیان گذارش پدر او بوده است. پس در نقش برجسته

گذارد. عالوه بر آن، موقعیت د را که مدیون پدر بوده به نمایش مینمایانگر پیروزی پرافتخار او بر دولت روم است، این موفقیت خو

ی دارابگرد مکانی است که اردشیر پاپکان قرارگیری نقش برجسته نیز بی شک با هدف از سوی شاپور انتخاب شده است، زیرا منطقه

و شاپور در حجاری این نقش در نزدیکی (،218: 1382م به بعد از آن جا آغاز کرد)یارشاطر، .208های شاهنشاهی خود را در سال

شهر دارابگرد قصد داشته نشان دهد که این پیکار را کامل کرده و یا حتی خاتمه داده است.

اما شخصی که شاپور دست خود را بر سر آن نهاده چه کسی است؟

تا 258یعنی در حدود سال های ی دارابگرد متعلق به آخرین پیکار شاپور با روم است هینتس معتقد است که نقش برجسته

.م و شخصی که شاپور دست خود را بر سر آن نهاده والرین است. 260

گفته شد، حجاری نقش متعلق همسو با دیگر پژوهشگران اما نگارنده نظری مخالف با دیدگاه هینتس دارد، زیرا همانگونه که

یبه کعبه زرتشت آورده که والرین را با دستان خود دستگیر کرده .م میالدی است. از سویی شاپور در کت245و یا 244به سال های

و در تمامی نقوش پیروزی خود در نقش رستم و بیشاپور دستان او را به عنوان اسیری حقیر ،(44: 1385است)اکبرزاده و طاووسی،

از جنس عقیق این پیروزی را خاصدر دست خود گرفته است، تا حقارت و کوچکی او را در مقابل خود نشان دهد، و در مُهری

(. 26، تصویر 22کشد)ر.ك به تصویر به خوبی به رخ آیندگان می

Page 138: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

134

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

نهد و گو این که در حال اهدای مقام و یا منصبی به او است، اما در دارابگرد شاپور دستان خود را بر سر شخص مقابلش می

گویند. و آن مراسم تشریفاتی تاج می (Rex Datus)رسمی که در بین رومیان بیشتر رواج داشته است و به آن رکس داتوس

دهد)گیرشمن، کند و یا به عنوان حاکم یک کشور فتح شده قرار می گذاری است که امپراتور، حاکم جدیدی را انتخاب می

همچنین بر روی برخی )L’Orange and Van Cerkan,1936:PI46(( که بر روی طاق کنستانتین در روم215: 1379

گرفته با دادن حلقه به شخص مورد نظر انجام میتوان دید رسمی که در ایران ین رسم را از سوی امپراتوران رومی میها ا سکه

است.

نیست، زیرا شمایل، لباس و رسم ارسیپشود، بی شک یک می ز طرف شاپور مفتخر به گرفتن مقاماما فردی که در این نقش ا

کند که در نخستین پیکار بین گوردیانوس سوم نامی یاد می (Mari Yades)م به او ایرانی نیست. گیرشمن از ماریادساهدای مقا

کند و معتقد است که ماریادس در این نقش برجسته از طرف شاپور، و شاپوراول، به شاپور در پیروز شدن بر دشمن خود کمک می

(. 171-152: 1379من، گیرد)گیرش فرومانروایی انطاکیه را هدیه می

,Trebellius Pollio, Tyranno Trigigag)برای ماریادس یک زندگی نامه کوتاه در نظر گرفته « گوستتاریخ آ»

II.3.) ی کند ولی بعد از این که طال و نقره ای معرفی میکه او را به عنوان فردی متعلق به یک خانواده اصیل و نجیب انطاکیه

ها اعالم جنگ دهد. ابتدا کند تا علیه رومی گریزد؛ در آنجا شاپور را قانع می ان میارسیپبرد، به نزد رقت میفراوانی از پدرش به س

رود. او به شاپور برای فتح انطاکیه مزد( و پس از او، همراه با شاپور به آنجا می)احتماالً هر(Odomastes)همراه با اشدُماستدس

(. 184: 1379آورد)نقل از: گیرشمن، مغان میرا برایش به ارکند و همین امر عنوان سزاری کمک می

به خوبی آگاه بود که زنده نگاه داشتن شهری که سالیان بسیار رومی بوده، استکه یک پادشاه سیاس و کار کشته شاپور نیز

دهد و هم های او را میکمکدر دست یک ایرانی تقریباً غیر ممکن است. پس با به قدرت رساندن ماریادس در انطاکیه، هم پاسخ

کند حکومت خود را به دست دولت مردان بومی رسمیت بخشد و از ماریادس در منطقه به عنوان مشاور نظامی و همچنین سعی می

(. Gage,1953:301-324گی ماریادس ر.ك به: )برای آگاهی از زندبرد مشاور سیاسی بهترین استفاده را می

پس شاپور در دست راست خود، حکم فرومانروایی انطاکیه را دارد و با نهادن دست چپش بر سر ماریادس، او را به رسم

کند، سپس با دادن شمشیری که شخص مالزم شاپور در پشت سرش آماده تحویل دارد، ها حاکم آن شهر مهم و مرزی میرومی

بخشد و ماریادس نیز با باال بردن دست راستش به عنوان احترام این جایگاه و مقام را با ارتقاء می یدس را تا مقام قیصرماریا

پذیرد. لبخندی که بر لبان دارد، می

ماند. پس از کنکاش بر روی هویت اشخاص بخش میانی نقش برجسته، تنها شناسایی افراد بخش چ می

مزد اردشیر، بهرام های: هررا چهار فرزند او با نامشاپور ی کعبه زرتشت پنج نفر نخست پشت سربههینتس با پیروی از کتی

گیالنشاه، شاپور میشان شاه، نرسی سکان شاه و نفر پنجم را اردشیر برادر شاپور، شاه کرومان معرفی

Page 139: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

135

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(، ما نیز نظر 47-45: 1385زاده و طاووسی، ()درباره فرزندان شاپور ر.ك به کتیبه کعبه زرتشت: اکبر202:1385کند)هینتس، می

پذیریم اما با این تفاوت که پنج نفر دوم چنین اشخاصی هستند. زیرا همانگونه که در نقش قابل مشاهده است دو نفر هینتس را می

با شاهزادگان پشت سر توان این افراد را از افراد در ردیف دوم جوان، و بدون ریشند و سه نفر دیگر دارای ریش؛ حال به خوبی می

(. حتی این مهم نیز تأکیدی 27مقایسه کرد که در آن بهتر قابل شناسایی هستند)تصویر Iی نقش رجب شاپور در نقش برجسته

ی ان هاتوان شناخت زیرا نه نش مضاعف بر شاپور بودن این نقش است. دیگر افراد موجود در سه ردیف باقی مانده را، به سختی می

ایی هستند. شاید چهار ردیف بودن این افراد، نشان از های آنان است و نه دارای کتبیهبر سرکاله Iمانند نقش رجبخانوادگی به

)شاهزادگان(، بزرگان و ی: شهرداران، ویسپورانان های حاجی آباد از آنان با عنوی مردمی است که شاپور در کتیبهچهار طبقه

توان تک تک آنان را شناسایی کرد. کند، ولی به شکل متمایز نمی ( یاد می28: 1385آزادان)اکبر زاده و طاووسی،

،اما از منظر سبک شناسی هنری، می توان این نقش برجسته را نمونه ایی از دوره ی انتقالی سبک هنری دوران اول نقوش برجسته

دانست. در این ا ر ادامه می یابد بهرام اول دوره ایی که تایر اول به دوره ی دوم هنری نقوش برجسته ساسانی، یعنی دوره ی اردش

همانند نقش برجسته اردشیر اول در نقش رستم، نقش دارای چارچوب مشخص و قاب بندی استاندارد است، پادشاه در میانه ی قاب

ده است که نمادی از شاخصه ی قرینگی هنری در دوره ی ساسانی است؛ قرار گرفته است و قاب به بخش چ و راست تقسیم ش

، به ویژه در بخش سمت راست که هیکل پادشاه نسبت به اسب تناسب بهتری دارد، و کمی نقش رو به واقع گرایی پیش می رود

الً همراه با همین سناتورهای به مربوط به سناتورهای رومی است و این احتمال وجود دارد که این بخش را هنرمندان رومی که احتما

اسارت درآمده اند حجاری کرده باشند؛ در این بخش چین ها و انعطاف لباس ها نسبت به قبل بیشتر شده است و هنرمند تا حد نیاز

رجسته پیچش و ظرافت بیشتری را به خرج داده است. به عنوان نمونه می توان شنل فیلی عرب را مقایسه کرد با شنل وی در نقش ب

شاپور در نقش رستم که نزدیک به بیست سال پس از این ا ر حجاری شده است، همچنین شمایل همین شخص که در دارابگرد یک،

او را بسیار عجوالنه نسبت به چهره ی واقعی او به تصویر کشیده اند، اما در نقش برجسته شاپور در نقش رستم، شمایل او شباهت

.و نمایانگر پیشرفت سبک هنری این دوره است به جای مانده از وی دارده های بیشتری نسبت به مجسم

دانست که همراه با درباریان و مشابه Iدر مثال دیگر می توان این نقش برجسته را با نقش برجسته شاپور اول در نقش رجب

ت این دو نقش برجسته به یکدیگر غیر خاندان خود به تصویر کشیده شده است؛ به ویژه در بخش اصلی نقش یعنی خود پادشاه. شباه

همچنین سر اسب و نوع آرایش و افسار بر تن دارد و خنجری که به کمر دارد،شاه قابل انکار است، به ویژه در باال تنه و رانپایی که

.(29و 28)تصاویرو با این شباهت می توان این احتمال را داد که هنرمند این دو نقش برجسته یک نفر بوده است آنان،

لباس ها و اندام ی و عدم انعطاف را درن ساسانی است ما باز هم همان خشکاما در بخش سمت چ که مربوط به درباریا

خصه های هنر امی بینیم؛ حرکت موقر، ترتیب خشک و ساکن هیکل ها و چهره ها و حالت رسمی آنان که ش سنگین آدم ها

ان این بخش، کار دست هنرمندان بومی است. پارسی را شاهد هستیم و به احتمال فراو

اما بر خالف نقوش ابتدایی ساسانی، این نقش برجسته حجم بیشتری به خود گرفته است و پیشقدم جسارت بیشتر هنرمندان بوده

Page 140: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

136

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

سال ادامه ی پادشاهی او حجاری شدند، از جمله نقش شاپور در نقش رستم و 30است برای دیگر نقوش شاپور اول که طی

همچنین سه نقش برجسته آن در تنگ چوگان که همگی آن آ ار از منظر هنری ادامه دهنده و مکمل سبکی هستند که هنرمند در

نقش برجسته دارابگرد برای اولین بار آن را آزمایش کرده است.

نتیجه گیري

ی مورد نظر متعلق ین است که نقش برجستهدر پایان، به پیروی از نظریه تعلق این نقش برجسته به شاپور اول، نظر نگارنده بر ا

ای مشخص و با .م و به افتخار پدرش و با تاج او؛ در منطقه244سال به شاپور اول است که پس از پیروزی برگوردیانوس سوم در

باشد و فردی که در مقابل اسب گوردیانوس سوم می قرار دارد،هدفی معین حجاری شده است. شخصی که زیر پای اسب شاپور

دهد و این جایگاه هنشاه دستان خود را دراز کرده است فیلی عرب است. همچنین شاپور فرومانروایی انطاکیه را به ماریادس میشا

کند. ها( بر سر ماریادس به او اهدا میرا با نهادن دستش)به رسم رومی

اند و فیلی برای شاهنشاه شاپور درآمده. م به اسارت 244افراد هیئت سمت راست نیز اسیران رومی هستند که در پیکار سال

شامل شهرداران، ویسپوران)شاهزادگان(، احتماالً هیئت سمت چ نیز کند؛ پانصد هزار دیناری تعیین می آزادی آنان خراجی

از بزرگان و آزادان در دولت ساسانی هستند که پادشاه با افتخاری روز افزون از آنان برای حضور در این نقش استفاده کرده است.

نظر سبک شناسی هنری نیز می توان این ا ر را نمونه ایی انتقالی از دوره اول هنری)اردشیر اول( به دوره دوم هنری)شاپور اول تا

نقوش برجسته ساسانی دانست. بهرام اول(

كتابنامه

فارسي

اكبرزاده، دكتر داريوش/ طاووسي ، دكتر محمد

.نقش هستی تهران، کتیبه های فارسی میانه}پهلوی ساسانی{، 1385

زرين كوب، زرين كوب/ عبدالحسین، روزبه

.سمتتهران، (، 4تاریخ ایران باستان) 1386

دريايي، تورج

.ققنوس تهران، شاهنشاهی ساسانی، ترجمه: مرتضی اقب فر، 1383

شیرازي، فرصت الدوله

.انتشارات یساولی تهران، آ ار عجم، به کوشش: علی دهباشی، 1362

كمپفر، انگلبرت

.خوارزمی تهران، {، ترجمه: کیکاوس جهانداری،2سفرنامه کمپفر}جلد 1362

گیرشمن، رومان

.میراث فرهنگی فرهنگی تهران، بیشاپور}جلد اول{ ،ترجمه:اصغر کریمی ، 1379

لوكونین، والديمیر.گ.

.لمی فرهنگیانتشارات ع تهران، تمدن ایران ساسانی ،ترجمه عنایت اهلل رضا، 1372

Page 141: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

137

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

وندائي، میالد

.101-55سال یازدهم، شماره اول و دوم، صص بازنگری نقش نرسی در نقوش برجسته ساسانی، مجله نامه ایران باستان، 1390

.124-95، مجله کندوکاو، سال سوم، شماره سوم، صص IIنقش برجسته پیکار شاه و شیر در دارابگرد 1390

.111-85جله کندوکاو، سال سوم، شماره چهارم، صص م، (KH T)ن تختی سلماساردشیر پاپکان در خا 1390

نقوش برجسته ساسانی)جلد اول(، همدان، دانشگاه آزاد اسالمی واحد همدان. 1392

هرتسفلد، ارنست

.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران، ایران در شرق باستان، ترجمه: همایون صنعتی زاده، 1381

ینتس، والتره

.ققنوس تهران، ترجمه: دکتر پرویز رجبی، یافته های تازه از ایران باستان، 1385

يارشاطر، احسان

.امیر کبیر تهران، تاریخ ایران کیمبریج}ج سوم،قسمت اول و دوم{،ترجمه:حسن انوشه، 1380

:غیر فارسيQuseley, Sir.W.

1821 Travel in Various Countries of the East, More Particularly Persia, 2 vols. London, vol. 2, pp. 145-48,

pl. 35.

Flandin, E. & Coste, P.

1851-54 Voyage en Perse de Mm. Eugene Flandin, peintre, et Pascal Coste, architecte, 2 vols. Paris, vol. 2, pp.

361-71, pl. 33. Stein, Sir. A.

1936 "An Archaeological Tour in the Ancient Persis," Iraq 3, 194-96, pl. 17, figs. 28-29. Herzfeld, E.

1941 Iran in the Ancient East, London, p. 313. Ghirshman, R.

1962 Persian Art: The Parthians and Sassanian Dynasties: 249 B.C.-A.D. 651, New York, pp. 160-61. Lukonin, V. G.

1968 "Monnaie d'Ardachir I et l'art officiel sassanide," Iranica Antiqua 8, p.112. Hinz, W.

1965 "Das sasanidische Felsrelief von Salmas," Iranica Antiqua 5, pp.148-60, pls. 44-51. Vanden Berghe, L.

1966 L'Archdologie de 1'Iran ancient, Leiden, pp.160-61 1978 "La D6couverte d'une sculpture rupestre 'a Darabgird," Iranica Antiqua 13, pp.135-47, pls. 1-3. Mac Dermot, B.C.

1954 "Roman Emperors on the Sassanian Reliefs," Journal of Roman Studies 44(), pp.76-78.

Herrmann, G.

1969 The Dārābgird Relief: Ardashīr or Shāhpūr? A Discussion in the Context of Early Sasanian, Iran, Vol.

7, pp. 63-88.

1981 The Sasanian Rock Relief an Bishapur: part2, Iranisches Denkmaler, life 10, Berlin.

1989 The Sasanian Rock Relief at Naghsh-I Rostam, Iranische Denkmäler 8, Berlin.

Herrman, G & Howell, R.

1977 Naghsh-I Rustam 5 and 8, Sasanian Reliefs attributed to Hormizd II and Narseh, Iranisches Denkmaler,

life 8, Berlin. Levit-Tawil, D.

1992 The Sasanian Rock Relief at Darabgird-A Re-Evaluation, Journal of Near Eastern Studies, Vol. 51, No.

3, pp. 161-180.

Page 142: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

138

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

Hinz, W.

1965 Das Sasanidische Felsreief Von Salmās, Iranica Antiqua, Vol.V, pp.148-160.

Kaempfer, J.E.

1712 Amoenitatum exoticarum politico-physico-mediacarum fasciculi V, Lemgo, p.365.

Sprengling, M.

1940 ShahpuhrI, the Greant on the Kaabbah of Zoroaster(KZ), The American Journal of Semitic Languages

and Literatures, vol 57, No4, pp.341-429.

Hening, W.B. & Taqizadeh, S.H.

1957 The dates of Manis Life, Asia Major VI, pp. 106-121.

LOrange, H.P & Von Gerkan, A.

1939 Der Spatantike Bildchmuch des Konstainisbogen, Berlin.

Gage, J.

1945 studies in roman imperial art, Copenhangue, p.87.

Neighbours & Rivols

2007 Rome And Persian in Late Antiquity, Cambridge University Press, New York.

Dodgeon, M.H & Lieu, S.N.

1994 The Roman Eastern Frontier and Persian Wars, A.D. 226-363, London, New York.

Loukonin, V.

1368 Koultoura Sasanidkogo Iranca, Moscou, p.48.

Von Domaszewski, A.

1917 Die Daten der Scritores Historiae Augustae von Sverus Alezander bis Carus. Sitzugsber.d. Heidberger

Akademie d.Wiss, VIII.

:سايت هاي اينترنتي

http://www.grifterrec.com/coins/sasania/sas_ardI_1.html

http://en.wikipedia.org/wiki/Philip_the_Arab

http://nl.wikipedia.org/wiki/Gordianus_III

http://raeeka.wordpress.com/2010/06/29/1461/

Page 143: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

139

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(Google Earthدر منطقه)در جغرافیای ایران، و همچنین : موقعیت قرارگیری نقش برجسته دارابگرد 1تصویر

ی فصلی)عکس از: نگارنده(و قرارگیری آن در باالی حوضچه I: نقش برجسته دارابگرد2تصویر

Page 144: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

140

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

نگارنده(: تصویری که نشانگر عمق حجاری است)عکس از: 3تصویر

(Quseley,1821)، ا ر اوزلیIطراحی از نقش برجسته دارابگرد :1طرح

Page 145: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

141

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(Flandin & Coste,1851-54:369)، ا ر فالندن و کوستI: طراحی از نقش برجسته دارابگرد2طرح

(97:1362ازی، ، ا ر فرصت الدوله شیرازی)شیرI: طراحی از نقش برجسته دارابگرد3طرح

Page 146: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

142

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

(Rawlinson, Fig:47)، ا ر جرج راولینسونI: طراحی از نقش برجسته دارابگرد4طرح

)عکس از: نگارنده( I: نقش برجسته دارابگرد4تصویر

Page 147: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

143

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ه(نگارند :به تصویر کشیده شده در بخش چ نقش برجسته)عکس از درباریان ساسانی : 5تصویر

نخست موجود در بخش چ نقش برجسته)عکس از: نگارنده( ایستاده : پنج نفر6تصویر

Page 148: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

144

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

: سه ردیف باالیی در بخش چ نقش برجسته)عکس از: نگارنده(7تصویر

(Trumpleman,1975:Tafel1-12در بخش چ نقش برجسته) درباریان ساسانی: طراحی از شمایل و سر 5طرح

Page 149: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

145

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

نگارنده( :)عکس از Iدر نقش برجسته دارابگرد اول : اسب و پیکره شاپور8تصویر

Page 150: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

146

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

نگارنده( : : شمایل و تاج شاه)عکس از9تصویر

لوار شاپور اولحجاری شده در ش ظریف: پایین تنه و چین های 10تصویر

(Trumpleman,1975:Tafel1-12طراحی از: ؛)عکس از: نگارنده

Page 151: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

147

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

و زیورآالت به کار رفته در اسب شاپور اول ، پوزه بند: افسار11تصویر

(Trumpleman,1975:Tafel1-12 طراحی از: ؛)عکس از: نگارنده

Page 152: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

148

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

شاپوراولدر زیر پاهای IIIبی جان گوردیانوس : پیکر12تصویر

(Trumpleman,1975:Tafel1-12 طراحی از: )عکس از نگارنده؛

Page 153: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

149

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

نگارنده( :در مقابل اسب شاپور اول)عکس از فیلی عرب: 13تصویر

: شمایل ماریادس در حال دریافت فرومانروایی انطاکیه از سوی شاپور اول14تصویر

(Trumpleman,1975:Tafel1-12 نگارنده؛طراحی از: :)عکس از

Page 154: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

150

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

نگارنده( :: گروهی از اسیران رومی در بخش راست نقش برجسته)عکس از16تصویر

نگارنده( :ی رومی متعلق به فیلی عرب)عکس از : ارابه17تصویر

Page 155: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

151

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(Trumpleman,1975:Tafel1-13 :: طراحی از سر یکی از رومیان و اسبان حامل ارابه ی رومی)طراحی از6طرح

: سکه ی اردشیر اول متعلق به اواخر پادشاهی او18تصویر

Page 156: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

152

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

(http://www.grifterrec.com/coins/sasania/sas_ardI_1.html)

نگارنده( :اردشیر اول در نقش برجسته سلماس)عکس از: شمایل و تاج 19تصویر

نگارنده( :)عکس ازI: شمایل و تاج اردشیر اول در نقش رستم20تصویر

Page 157: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

153

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

نگارنده( :: شاپور با تاج اردشیراول و آرایش موهای متفاوت در نقش برجسته سلماس)عکس از21تصویر

نگارنده( :رجسته شاپور اول به افتخار پیروزی بر والرین و فیلی عرب در نقش رستم)عکس از: نقش ب22تصویر

Page 158: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

154

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

III: مجسمه گوردیانوس23تصویر

(http://nl.wikipedia.org/wiki/Gordianus_III)

ه فیلی عرب: مجسم24تصویر

(http://en.wikipedia.org/wiki/Philip_the_Arab)

Page 159: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

155

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

در حالت مرده، زیر سم اسب شاپور اول در نقوش برجسته پیروزی شاپور بر رومیان III: گوردیانوس25تصاویر

)عکس از: نگارنده( IIپایین: بیشاپور ؛ IIIراست: بیشاپور ، Iچ : بیشاپور میانه، ؛ Iباال: دارابگرد

Page 160: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

156

ش برجسته ساساننق

یدارابگرد

I ،

اردش ری

اول ای

شاپور اول؟،

یم الد

وندائ ی

نبرد شاپور اول ساسانی )سمت راست( با امپراتور روم والرین )سمت چ ( را نشان : مهری از جنس عقیق یمانی که 26تصویر

Bibliothèque nationale (de France)دهد، محل نگهداری می

)عکس از: نگارنده(I: افراد موجود در پشت سر شاپوراول در نقش رجب27تصویر

Page 161: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

157

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

)چ ( و شباهت این I)راست( و نقش رجب I: پایین تنه شاپور اول در دو نقش برجسته دارابگرد 28تصویر

)عکس از: نگارنده(دو ا ر با یکدیگر

)چ ( و شباهت این I)راست( و نقش رجب Iاسب شاپور و آرایش آن در دو نقش برجسته دارابگرد : شباهت سر 29تصویر

)عکس از: نگارنده(دو حجاری با یکدیگر

Page 162: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

158

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

تحلیل موضوعي ـ مکاني سنگ

ساساني نگاره هاي دوره مريم صابري

«کارشناسی ارشد باستان شناسی دوره تاریخی، تهران مرکز»

(10/3/1393* تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 28/11/1392له: )تاریخ دریافت مقا

(176تا 158)از ص

چکیده:

نقوش برجسته ها یکی از مهمترین اسناد آ ار معتبری هستند که زبان گویای تمدن این سرزمین کهن می باشند. این آ ار گویای

ی یک سرزمین را می توان جایگاه آن مکان در روی کره صخره ای در بستر موقعیت جغرافیایی شکل گرفته اند. موقعیت جغرافیای

زمین و دوری و نزدیکی آن نسبت به دریا، کوه وغیره دانست. هدف اصلی این پژوهش یافتن ارتباطی بین موضوع نقوش برجسته

یر نبوده اند و چه های دوره ساسانی و مکان آن ها می باشد. بی شک عوامل جغرافیایی متعدد در به وجود آمدن این نقوش بی تأ

محیط های مورد بسا اگر یکی از این عوامل موجود نمی بود، ممکن بود نقوش در آن مناطق شکل نمی گرفتند. در این پژوهش

استفاده نقوش برجسته ها، از لحاظ موقعیت مکانی به سه دسته مکان های مذهبی، نظامی و شکارگاهی، و از لحاظ موقعیت طبیعی

تنگه تقسیم شده اند. درواقع برای پاسخ به این پرسش که آیا بین نوع مکان )نظامی، مذهبی و شکارگاهی( و به دو دسته دشت و

ها در تعداد نقوش رابطه وجود دارد؟ و یا این که آیا بین مکان جغرافیایی)رو به دشت و یا رو به تنگه بودن( و تعداد نقوش برجسته

شود که تعداد فراوانی در هر خی دو نکویی برازش بهره بردیم. در این آزمون فرض می دوره ساسانی رابطه وجود دارد؟ از آزمون

خانه)فراوانی مورد انتظار( با یکدیگر برابر است و بر اساس تفاوت بین تعداد فراوانی مورد انتظار و فراوانی مشاهده شده آزمون

ه منظور پاسخگویی به پرسشهای ذکر شده، و با توجه به قابل ذکر است که در راستای این تحقیق و ب شود.خی دو انجام می

های مالی و زمانی، پژوهش به دو شیوۀ کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است.محدودیت

محیط جغرافیایی، نقوش برجسته، مکان، ساسانی. كلید واژگان:

. Email: [email protected]

Page 163: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

159

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

مقدمه

ود آمدن نقوش برجسته های شگفت انگیز بی تأ یر نبوده بی شک عوامل جغرافیایی، نوع اقلیم، و پیشینة تاریخی مکان ها در بوج

اند. چه بسا که اگر یکی از این عوامل موجود نمی بود، نقوش در آن مناطق شکل نمی گرفتند. بنابراین بشر هیچگاه نمی تواند

می توان جایگاه آن مکان موقعیت جغرافیایی یک سرزمین را نقش موقع جغرافیایی را نادیده بگیرد و از نیروهای آن چشم بپوشد.

در روی کره زمین و دوری و نزدیکی آن نسبت به خط استوا، دریا، کوه وغیره دانست. در واقع دانشمندان برای بیان اوضاع یک

سرزمین ابتدا موقع جغرافیایی آن را بررسی می کنند، چرا که به هر صورت انسان در زیر سرپنچه عوامل جغرافیایی و نیروهای

در این میان میراث فرهنگی هر کشور که در محیط جغرافیایی آن شکل گرفته بیانگر جنبه .(15: 1316)کریمی،رار داردطبیعت ق

هایی از نبوغ و خالقیت آن مردمان است، و سنگ نگاره ها به عنوان بخش مهمی از این میراث به شمار می روند، شناخت و

مورد بحث محققان بوده و در سال های اخیر مطالعات گوناگونی بر روی تفسیر صحنه های نقوش همواره از موضوعات مهم و

آن ها انجام پذیرفته است، همانطور که قبالً اشاره شد این سنگ نگاره ها در محیط هایی ایجاد شده اند که دارای شرایط خاص

ها را بررسی نمود، چرا که چه بخواهیم و چه بوده اند و برای بیان جزئیات آن ها باید ابتدا اوضاع جغرافیایی و عوامل محیطی آن

نخواهیم همگان در زیر نفوذ عوامل طبیعی هستیم.

هنر جنبه درباری داشته و متناسب با تبلیغات درباری بود به طوری که اولین پادشاهان این دوره برای بزرگداشت ساسانی در دوره

سنگی متوسل می شدند و این نقوش را معموالً در کنار شهرهای پیروزی به نقوش برجسته و رویدادهای مهمی چون تاج گذاری

که مانده ینقش برجسته از دوره ساسانی برجا و چهار یا چشمه ایجاد می کردند. سی رودخانه و ،مورد عالقه یا نزدیک آب

(.1392)وندائی، گردندآنها در استان فارس واقع شده اند و به صد و پنجاه سال اول پادشاهی آنها باز می بیشترتقریباً

در واقع هدف این پژوهش معرفی سنگ نگاره های دوره ساسانی نمی باشد بلکه بررسی موقعیت جغرافیایی نقوش، از لحاظ

اقلیمی، مقدس بودن مکان، دوری و نزدیکی به شهرها، راه های ارتباطی و سایر عواملی که در شکل گیری نقوش در این مکان ها

لذا با توجه به موضوع پژوهش، پرسش اصلی تحقیق که مبنای کار می باشد عبارت است از این که: باشد.دخیل بوده اند می

های شاهی انتخاب شود؟های موجود برای طرح نگارهویژگی محلی موجب شده است مکان چه .1

چه رابطه ای بین مکان نگاره ها و صحنه های نمایش داده شده بر قرار بوده است؟ .2

در این مناطق ایجاد شده اند، در دسترس و دید همگان بوده اند، یا تنها برای قشر خاصی تعبیه شده بودند؟ آیا نقوشی که .3

در واقع پژوهشگران متعددی موضوعات نقوش برجسته ها را به انواع مختلف مذهبی ـ سیاسی، غیرمذهبی و صحنه های ترکیبی

چون سبک نقوش، موضوعات نقوش از لحاظ سیاسی، اجتماعی، تاریخی، تقسیم نموده اند، و انواع تحقیق ها در زمینه هایی

م (، فالندن و کوست 1760م(، نیپور ) 17بازرگانی و... صورت گرفته است، در ابتدا پوهشگران اروپایی چون شاردن) قرن

هم محققان بزرگی چون تصاویر دقیق تری از نقش برجسته های ساسانی از نقش رستم و نقش رجب تهیه نمود. در دورۀ معاصر

ارنست هرتسفلد)کتاب ایران در شرق باستان(، فرانتس ، رومن گیرشمن) کتاب هنر ایران، جلد دوم هنر پارت و ساسانی (

زاره)کتاب هنر ایران(، والتر هینتس )کتاب یافته های تازه از ایران باستان،(، آندره گدار ) کتاب هنر ایران(، جورجینا هرمان)کتاب

حیات هنر و تمدن ایران(و... نتایج تحقیقات خود را ارائه دادند. به این لیست می توان مقاالت و کتاب های فراوانی از دیگر تجدید

پژوهشگران که در مجالت معتبر و دانشنامة ایرانی ویراستة استاد یارشاطر به چاپ رسیده اند را نیز افزود.

Page 164: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

160

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

كلیات پژوهش

ی است که اطراف آن را رشته کوه هایی بلند فرا گرفته و بخش داخلی آن را از زمین های فالت ایران سرزمین وسیع و مرتقع

اطراف جدا نموده است. طریقه ایجاد این چین خوردگی ها و طبیعت چند گانه قشرهای طبقاتی آن باعث تنوع خاك این

م خاك فارس تا سواحل خلیج را می سرزمین شده است. امتداد حصار غربی فالت، که زاگرس نام دارد، از طرف جنوب تما

پوشاند. این حصار از یک سو تا جلگه بین النهرین و از سوی دیگر تا کویرهای مرکزی امتداد می یابد. از ویژگی های کوه های

زاگرس، این است که با نظم بیشتری به موازات یکدیگر کشیده شده و در میان آن ها دشت های بزرگ و کوچکی به وجود

همین دشت ها از زمان های بسیار کهن محل تجمع افراد قرار گرفته است. این رشته کوه ها در خاك فارس دارای چین آمده که

های مالیم با ورقه های وسیع باز و سنگ های اغلب آهکی است که آب در آن نفوذ کرده و باعث گردیده که منابع زیرزمینی و

رشته کوه های این قسمت به گونه ای کشیده شده که در موازات یکدیگر چشمه های متعددی در فارس جریان داشته باشد.

هستند و شکلی داالنی را به وجود آورده اند که اغلب مسیرهای ارتباطی از میان این داالن ها عبور می نمود و این نکته از لحاظ

د، با منابع فراوان زیستی، غنای جانوری و سوق الجیشی دارای اهمیت می باشد. همچنین وجود رودها، چشمه ها و منابع آب متعد

گیاهی منطقه و وجود ذخایر متعدد از قبیل معادن گچ، گاز، نفت، قیر، گوگرد و... باعث شکل گیری استقرارهای شهری و

(. همچنین می توان گفت که زاگرس در مناطق کرمانشاه 5: 1361روستایی در حوزه های مورد بررسی گردیده است. )بهروزی،

آذربایجان هم دارای چنین خصوصیات مشابهی می باشد. و

عالوه بر موقعیت طبیعی زاگرس، می توانیم اشاره ای داشته باشیم به نقش توسعه راه ها که خود بازتابی است از افزایش پویایی

ه مانند اجزاء یک شبکه می نقاط. اگرچه نقاط و راه ها در ظاهر دارای نقش و عملکرد جداگانه ای هستند، اما در یک نگاه کلی ب

باشند که الزم و ملزوم یکدیگرند. در واقع نقاط پویا که در دید وسیع تر در یک حوزه همان شهر می باشد، خطوط ارتباطی را

تولید می نماید، همچنین برعکس این موضوع نیز صادق است که گاهی شهرها حاصل وجود شاهراه ها می باشند. این شاهراه ها

این که وظیفه ارتباطی را عهده دار بودند، در امر تجارت و بازرگانی سود سرشاری را عاید شهرها می عالوه بر

(. در دوره ی ساسانی ایران به دلیل وضعیت خاص جغرافیایی خود به عنوان پل تجاری شرق و غرب 86: 1362نمودند)محمودی،

توان مسیرجاده ابریشم را بدین صورت بیان نمود: سرزمین محسوب می گردید و جاده ابریشم رونق خاصی داشت، در واقع می

های ترکستان، بلندی های پالمیر تا کوشان قدیم، باختر، مرو، سغد، کاشغر، بخارا و سمرقند که به طرف خراسان ادامه می یافت.

البته این مسیر اصلی بود و از آن سپس این راه به سمت نیشابور و از آنجا به صد دروازه)دامغان( و در نهایت به ری متصل می شد.

(. در ری شاخه ای از جاده ابریشم جدا شده و مستقیم به سمت جنوب و 79: 1370راه های فرعی بسیاری منشعب می شد)فرانسوا،

ن، شهر اصطخر، و از آنجا به فرمشگان، فیروزآباد، بیشاپور و در نهایت بندر سیراف ادامه داشت. مسیر دیگری از ری به تاکستا

قزوین، آذربایجان و دریاچه وان منتهی می شد.

در این دوره سیاست دینی ساسانیان بر این اصل استوار بود که جهت ارتقای مذهب، عبور مسیرهای مهم از مکان های مذهبی باشد و

ها راهی بود که اصطخر (. از جمله این شاهراه76: 1379این عاملی مهم در نشان دادن خط سیر جاده های قدیمی است) واندنبرگ،

مرکز مهمترین کوره فارس)مهمترین مکان مذهبی( را به تیسفون مقر سیاسی ساسانی متصل می نمود.در این میان شهرهای مهمی

چون فیروزآباد وبیشاپور بر روی این خط سیر قرار می گرفتند. به طوری که فیروزآباد از طریق چندین گذرگاه محدود در حصار

Page 165: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

161

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

راف شهر، مستقیماً به کرمان و خلیج فارس و بین النهرین و از طریق کازرون و به شیراز و اصطخر راه می یافت. در کوهستانی اط

حقیقت راه عمده دسترسی به جلگه فیروزآباد از طریق تنگاب است که در ورودی آن با دو نگاره از اردشیر اول، پل مهر نرسی،

هی ساسانی رو به رو می شویم. جاده شاهی از کنار نقوش و رودخانه تنگاب می گذرد و یاد بقایای کاروانسرا و نیز بخشی از جاده شا

آور شکوه و عظمت این امپراتوری در اذهان مسافرانش می باشد. عالوه بر این موارد وجود کوه های بلند اطراف تنگاب و همچنین

(. همچنین می توان گفت که نگاره های تنگاب در عین حال 38: 1379قلعه دختر نشان از دفاعی بودن و امنیت منطقه دارد)گیرشمن،

و این خود می تواند دلیلی بر تبلیغاتی بودن وکه رو به جاده هستند،در شمال فیروزآباد ودر محوطه ای رو به طلوع خورشید قرار دارد

(.1)تصویرنگاره ها باشد

هم می باشد، می توان به دید مذهبی هم به موضوع نگاه داشت چرا که عالوه بر مسأله تبلیغات که در آغاز سلسله ساسانی بسیار م

در ساسانیان از سنت جغرافیایی پیروی می کردند که شالوده آن بر چهارچوبی سامان یافته از بن مایه های دین زردشتی استوار بود.

وی به سنگ نگاره ها منتقل می شود)آموزگار، نگاره هایی که در برابر طلوع خورشید قرار دارند گویی با طلوع خورشید نیروی مین

(. در اینجا ذکر این نکته ضروری می باشد که از همان آغاز دوره ساسانی برای ساخت سنگ نگاره ها دبستان هنرهای 20: 1388

کردن (. در این دبستان فن نقش 112: 1388تصویری وجود داشت که سبک هنری آن تا اواخر دوره مورد استفاده بود)گروسی،

)قابل ذکر .صخره ها به دو نوع نقاشی و حجاری وجود داشت حجاری نیز به دو شیوه نقش کنده و نقش برجسته انجام می گرفت

است که در نقش کنده، نقش به صورت تقریباً مسطح می باشد و به مهارت کمتری نیاز دارد(. برای ایجاد نقش برجسته، ابتدا مکانی

ردند. در انتخاب محل نقش، به موقعیت بصری محل، جنس و ساختار صخره و بی رگه بودن آن، مناسب برای نقش ایجاد می ک

تقدس محل و در معرض دید بودنش توجه می شد. بعد از انتخاب سنگ، تراش اولیه صخره انجام می گرفت تا به سطحی صاف و

اد تعیین شده می کشیدند. در مرحله بعد اطراف نقوش را مناسب برسند آن گاه طرح اولیه را بر سطح صخره و برالیه ای از گچ در ابع

با انواع قلم، اسکنه، مته و چکش می تراشیدند. در مرحله آخر، پرداخت نهایی حجم های برجسته انجام می گرفت و در صورت نیاز

ار داشت. در خلق این نقوش را با سوهان یا سنگ های ساینده صیقل می داند. شکل نهایی کار بستگی به مهارت و هنرمندی حج

(.88: 1386آ ار، از فنون آسیایی یا ترکیبی از فنون یونانی و آسیایی استفاده شده است)رضایی نیا،

در مورد نگاره جنگ سواره در فیروزآباد می توان اذعان داشت به دلیل این که نخستین نگاره دوره ساسانی می باشد، و از آن جا

یعنی دوره اشکانی می باشد، و هدف آن نشان دادن هر چه زودتر قدرت و ابهت اردشیر به مسافران که تحت تأ یر سبک قبل از آن

و افرادی که از تنگه عبور می کردند بود، لذا به جنس سنگ در این مکان توجهی نشده است و وضعیت نگاره بر ا ر هوازدگی، در

توان گفت که این نقش صرفاً به دلیل شتابی که اردشیر برای سطح بیرونی سنگ به صورت ورقه ورقه می باشد. بدین جهت می

نشان دادن پیروزی خود بر اردوان داشت، و به این علت که در کنار جاده اصلی و شاهی قرار داشت و می توانست مورد دید

نماید، و بدلیل این همگان قرار گیرد، و از طرفی طبق روایت اصطخری اردشیر نذر داشت که پیروزی خود را در این مکان بت

که اولین نقش این دوره محسوب می شود و هنوز مدرسه ای برای هنر تصویر گری منظور نشده بود، بدون در نظر گرفتن جنس

نامرغوب سنگ و همچنین شدت ضربات قلم و چکش حجار برای برجسته سازی نقش که خود سبب ایجاد ریز ترك هایی در

(26: 1386ان که در شمال فیروز آباد می باشد ایجاد شد) بهرمان،ساختار صخره می شد، در این مک

کمی دور تر، در شمال نقش ذکر شده، نقش دیگری از تاج ستانی اردشیر از اهورامزدا مشاهده می شود که در وضعیت بهتری

Page 166: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

162

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

و به طلوع آفتاب، رو به جاده و نسبت به نقش قبلی قرار دارد. اما از لحاظ موقعیت جغرافیایی هم طراز نقش قبلی می باشد یعنی ر

در سمت شمال فیروز آباد قرار دارد. اردشیر برای نشان دادن قدرت مذهبی و بر حقِ خویش بعد از فیروزآباد رو به سوی محلی

آورد که درشمال تخت جمشید و غرب شهر اصطخر و در سمت راست جاده شاهی که از استخر می آید قرار دارد. می توان دلیل

این نقش در این محل) نقش رجب( را عالوه بر در دیدرس و نزدیک بودن به جاده اصلی، و همچنین جنس مناسب سنگ ها ایجاد

جهت ایجاد نقش برجسته، به سبب این که در میانه راه تخت جمشید به نقش رستم و شهر اصطخر می باشد، و از آن جا که اردشیر

(.1)نقشه ند، دانستسعی داشت اعقاب خود را به هخامنشیان برسا

دیگر نقش اردشیر در محل مقدس نقش رستم قرار دارد. همانطور که می دانیم این محل از دیر باز)دوره عیالمی ها ( مقدس بوده

اصطخر به شوش قرار داشت آن جا را به محیطی و پس از آن شاهان هخامنشی به دلیل این که این محیط بر سر راه جاده شاهی

کردند؛ ساسانیان هم به تقلید از پیشینیان از این محیط استفاده نمودند.مذهبی تبدیل

اردشیر نگاره دیهیم ستانی و پیروزی خود را در غربی ترین نقطه این محوطه و در مجاورت نگاره عیالمی قرار داده است. چرا که

(. اما به نظر 2تبلیغاتی در دید رس قرار دارد )تصویراین محوطه نزدیک ترین نقطه به جاده می باشد و بیشتر از نقاط دیگر از لحاظ

می رسد که این موضوع تنها دلیل انتخاب این محل نمی باشد. اگر در هنگام طلوع خورشید به این نگاره نظر بیاندازیم می توانیم به

از اهورامزدا( می تابد و این این استدالل برسیم که نور از سمت راست و باالی صخره به صحنه)محل گرفتن دیهیم توسط اردشیر

بیانگر همان دید مذهبی می باشد که نیروی مینوی از دست مظهر اهورامزدا به انگشتان اردشیر منتقل می شود و در هنگام غروب،

(.3تابش مستقیم نور خورشید بر روی سنگ نگاره، یادآور آتش مقدس زرتشتی می باشد)تصویر

نگاره بر حضور میترا)مهر( تأکید دارد، مهر همراه با خورشید از مشرق به مغرب می رود و پس می توان گفت که عنصر نور در این

) از فرو رفتن خورشید نیز به زمین می آید و بر پیمان ها نظارت می کند. بنابراین از نور به منظور نمادین استفاده نموده اند

ای حضور نگاره در این قسمت باشد. چرا که اردشیر نخستین فرد از به نظر می آید که این دلیل منطقی بر .(28: 1388آموزگار،

دودمان ساسانی بود که این محوطه را برای نگارکند خود انتخاب نمود، در آن زمان دیگر صخره های نقش رستم خالی از نگاره

زد که در این زمان مدرسه هنرهای بود و از آن جا که این نگاره جزء آخرین نگاره های اردشیر می باشد، بنابراین می توان حدس

تصویری برپا بوده است چرا که محیط نگاره از هر لحاظ) حتی از جهت تابش نور( مورد بررسی دقیق قرار گرفته است.

به دست می آید و آن حذف آتشدان در نقش 2مورد قابل بحث دیگر در نگاره نقش رستم از مقایسه این نگاره با نگاره فیروز آباد

می باشد. در واقع با دقت در دو سنگ نگاره نقش رستم و فیروزآباد، مشاهده می کنیم که در فیروزآباد، مظهر اهورامزدا و رستم

اردشیر هر دو پیاده اند در حالیکه در نقش رستم هر دو بر اسب سوارند. می توانیم پیاده و سواره بودن افراد را دلیل بر محیط

انیم و به این نتیجه می رسیم که حذف آتشدان در نقش رستم به دلیل فضای باز و همچنین وجود سرپوشیده و باز در دو ا ر بد

آتشدان های محوطه نقش رستم می باشد.

آخرین نگاره اردشیر در سلماس موجود است، که این محوطه هم همانند سایر محل های دارای نگاره درمنطقه ای دشت مانند و

که به دریاچه وان منتهی می شد قرار دارد، و در سه کیلومتری جنوبش رود زوالچای می گذرد، در مسیر دوم جادۀ ابریشم

همچنین در نزدیکی آن دریاچه ارومیه واقع است. این منطقه دارای انواع مختلف پوشش های گیاهی و جنگل می باشد و در غرب

زر و کوه های قفقاز شمالی واقع است و این نشان دهنده فالت آذربایجان به شکل مثلثی در میان جلگه بین النهرین، دریای خ

Page 167: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

163

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

در دوره اشکانیان و ساسانیان جزو ایالت پرسرمنیا بوده که گاه به آتورپاتکان و موقعیت استراتژیک محوطه می باشد. سلماس

ده و پس از آن به محل یکی از مناطق حائل بین ایران و امپراتوری روم بو و در واقع زمانی به ارمنستان وابستگی داشته است

درگیری های نظامی دو شاهنشاهی ایران ساسانی و امپراتوری روم تبدیل شد. در واقع اردشیر پس از شکست خسرو اشکانی پادشاه

ارمنستان این ناحیه را ضمیمه متصرفات خود نموده بود و بدین دلیل یا به دستور شاه ساسانی و یا به میل و رغبت ارامنه آن زمان به

(.185: 1387منظور نشان دادن اطاعت و پیروی از شاهنشاه این سنگ نگاره را ایجاد نمودند)هینتس،

بعد از اردشیر، شاپور نخستین نگاره خود را به تقلید از پدر در مسیر راه شاهی اصطخر در شمال تخت جمشید و غرب شهر اصطخر

نگاره های خود را که شامل تاجگذاری و مجلس بزرگان می باشد را یعنی در نقش رجب، قرار داد. به نظر می رسد شاپور نخستین

به عمد در این محل قرار داده است، چراکه این محل به شهر اصطخر) محل اجداد و آبایی ایشان( نزدیک بوده، وهمچنین عالوه بر

ساند.تقلید از کار پدر، قصد داشته است که بدین طریق جانشینی مشروع خود را به گوش همگان بر

نگاره بعدی شاپور در داراب در کنار جاده نظامی قدیمی و در کنار چشمه ای پوشیده از نی زار در شمال دارابگرد قرار دارد که

این مسیر پایتخت فارس را به هرمز در کرانه خلیج فارس پیوند می داد. عالوه بر این که این نگاره در مسیر نظامی قرار داشت می

توجه کرد که شهر داراب در آن زمان یکی از مهمترین والیات پارس بوده و نیز یکی از بزرگترین ضرابخانه های توان به این نکته

پارس در آن قرار داشت و از آن جا که این مکان از دیر باز مورد توجه خاندان ساسانی بوده شاپور تصمیم به بت بزرگترین

ا گذاشتن کاله پدرش ادای احترام به وی را هم داشته باشد، در این مکان می رویداد شاهنشاهی اش در عین حال که می خواهد ب

.(197 :1385)هینتس، گیرد

نگاره ای دیگر منتسب به شاپور در پلخمری افغانستان واقع است. این نقش در دامنه کوهی رو به دشت و در شمال پلخمری و در

ر دارد. در واقع چرایی وجود این نگاره در این محل را می توان به جنگ نزدیک رودخانه وهمچنین در مسیر بلخ و جاده شاهی قرا

شاپور با کوشان ها نسبت داد، طبق نظر مورخین شاپور در آغاز سلطنت توجه خود را به مسائل خارجی و همین طور شاهنشاهی

وشان ها را به تصرف در آورد و کوشان ها در شرق کشور معطوف داشت و سرانجام سپاه او توانست پیشاور پایتخت زمستانی ک

ظاهراً شاپور برای نشان دادن . (Grenet,2007:245) دره سند را اشغال نماید و سرانجام کوشانیان را به زیر سلطه خود در آورند

در قدرت و برتری خود در منطقه ای که تازه به آن دست یافته بود تصمیم به نقر نقش برجسته ای از خود در مسیر شاهی ابریشم

این ناحیه می گیرد تا عالوه بر نشان دادن پیروزی خود بر کوشان ها تبلیغی از قدرت و ابهت خود را به جهانیان داشته باشد.

دیگر نگاره های شاپور در شمال بیشاپور در منطقه تنگ چوگان قرار دارد. همانطور که می دانیم بیشاپور در کنار جاده شاهی که

ی ارتباطی کشور بود احداث شد. در واقع این شهر چهار راه و محل ارتباط کشور قدیمی ایران بود که از یکی از مهمترین راه ها

یک طرف به بین النهرین و شوش و تیسفون و از طرف دیگر به فیروزآباد و استخر و از راه دیگر به دریا مربوط می شده است و

ته این مسیر در دوره هخامنشی نیز مورد استفاده بوده و جاده شاهی از اصطخر و بدین طریق ارتباط فالت با دریا میسر می گردید. الب

تخت جمشید را به شهر شوش پیوند می داد. همچنین در این مکان شاپور از موهبت طبیعی کوه شاپور استفاده نمود و چند نقش

ر شمال روستای ساسان قرار دارد که رودخانه شاپور برجسته پیروزی خود بر رومیان را در آنجا ایجاد نمود. عالوه بر آن این کوه د

از جنوب آن می گذرد و غار معروف شاپور نیز در بلندای کوه واقع شده است. در واقع موقعیت کوه به لحاظ طبیعی و شیب دامنه

عنوان عامل حفاظتی و شکل ظاهری خاصی را دارا بود که معماران چیره دست ساسانی به خوبی از این شرایط بهره برده و از آن به

Page 168: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

164

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

دفاعی برای شهر استفاده نموده اند، همچنین بر روی ارتفاعات این کوه همانند فیروزآباد نیز آ اری از بقایای ساسانی به نام قلعه

عالوه بر پسر به چشم می خورد که موارد مذکور بازگو کننده نکات دفاعی شهر، تنگ چوگان و اهمیت استراتژیک آن می باشد.

چوگان، رودخانه شاپور که از سه چشمه ساسان) داخل تنگ چوگان ( چشمه پیرسبز و چشمه روهنجان)پشت چوگان، نودان( کوه

سرچشمه می گیرد، در سوی شمالی شهر بیشاپور جریان داشته که از لحاظ دفاعی به خاطر داشتن عرض مناسب و ارتفاع دیواره

بود. این رودخانه از میان تنگ چوگان گذشته و تا محدودۀ انتهای شهر در ضلع بلند دارای اهمیت بسزایی برای شهر بیشاپور

جنوب غربی، احاطه کامل بر شهر داشته است و عالوه بر تأمین امنیت، آب مورد نیاز شرب و کشاورزی را نیز تأمین می نموده

(.4()تصویر 28-29: 1385است) زارع،

رد که یکی از زیباترین نقوش این مکان می باشد. به نظر می رسد که شاپور برای آخرین نقش برجسته شاپوردر نقش رستم قراردا

تذکر وتوجه بیشتر نگاره اش آن را به عمد در در مقابل برج کعبه زرتشت و همچنین در روبه روی جاده شاهی قرار داده است تا

بدین طریق به نقش خود مشروعیت بخشد.

تنها نقش بهرام اول در بیشاپور بر می خوریم که به تقلید از اجداد خود سعی داشت سلطنت بعد از سنگ نگاره های شاپور اول، به

خود را به وسیله این نگاره مشروعیت بخشد و آنرا در تنگ چوگان در موقعیتی که کامالً رو به جاده و رودخانه و در نزدیکی تنگه

قرار داشت، بنا کرد.

ز سیر تحولی نقوش برجسته دوران ساسانی یعنی نقوش خانوادگی روبه رو هستیم. اولین نقش بهرام را در دورۀ بهرام دوم با نوع متفاوتی ا

در نقش رستم دقیقاً بر روی نقش برجسته برجا مانده از دوره عیالمی مشاهده می کنیم که احتماالً برای مشروعیت بخشیدن به نقش خود

همچنین به نظر می رسد که وی برای جلب توجه بیشتر نقش قدیمی عیالمی را نیمه آنرا در نزدیکی نقش اردشیر اول ایجاد کرده است.

مخروب نموده و نگاره مربوط به خود را در آن جا ایجاد نموده است. وی برای ایجاد سنگ نگاره های بعدی خود رو به سمت اطراف

قرار دارد در قسمت شمال کوه بهرام، نگاره ای از بهرام که کیلومتری شمال بیشاپور 35بیشاپور می آورد. در روستای سراب بهرام که در

در بین بزرگان نشسته است، در میان چشم اندازی زیبا که با وجود چشمه ای که آن منطقه را تبدیل به یک محیط شکارگاهی نموده

هرام دوم برای ایجاد نقش . منطقه دیگری که ب(Vanden Berghe,1983: 76؛ 72: 1376) بوسایلی، شراتو، است، دیده می شود

بعدی خود انتخاب نمود در شمال غرب بیشاپور قرار دارد. تنگ قندیل محیطی بود که از ویژگی های یک منطقه شکارگاهی برخوردار

Frye,1974:188) (. همانطور که می دانیم این نگاره بهرام بر روی سنگی آزاد ایجاد شده است5()تصویر2: 1388بود) امیری،

شاید بتوان به این دلیل استناد نمود که این سنگ در کنار جاده شاهی که از بیشاپور به سمت تیسفون ادامه .(Tawil, 1993:141؛

داشته، قرار داشته است.

نگاره بعدی بهرام دوم را می توانیم در منطقه سرمشهد شاهد باشیم که در شش کیلومتری شهر خندجان که ظاهراً متعلق به وی

دارد. این منطقه هم مانند مناطق قبلی دارای مراتع و رودخانه های پر آبی بوده است که مناسب بود جهت شکار. جالب بوده، قرار

توجه است که موضوع نگاره که جدال با شیر بوده که بی ربط با محیط اطراف نیست. البته قابل ذکر است که موضوع کشتن

به سبکی خاص به چشم می خورد و می توان ریشه های آن را در داستان های جانوران مهیب به دست شاه در تمام دوران ها،

اسطوره ای هر منطقه یافت. از دوره هخامنشی ما شاهد این گونه نگاره ها در درگاه های شرقی و غربی تاالر صد ستون تخت

ام دوم عالوه بر انگیزه شکار در آن جمشید هستیم و همین طور ادامه آن را در دوره اشکانی می بینیم. به نظر می رسد که بهر

Page 169: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

165

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

. نگاره بعدی بهرام را در منطقه برم دلک در (Herzfeld, 1947:355محوطه، انگیزه تقلید از پیشینان را هم در سر داشته است)

ین اطراف قصر ابونصر، در دامنه کوه و رو به روی بیشه زاری که چشمه های متعددی از اطرافش می جوشد می بینیم. همچنین ا

Werner & Sylvia)نگاره همانند سایر نقوش رو به روی جاده ای قرار دارد که از تخت جمشید به سمت فیروزآباد می رود

(.6)تصویر ( 75 : 1376,

دیگر نگاره بهرام دوم در گویوم، در تنگ موسوم به قوام آباد واقع شده که از شمال به دشت ارژن منتهی می شود و در اطراف آن

(.272: 1364،رودخانه های شیراز سرچشمه می گیرد)لسترنجیکی از

اگر خط سیر احتمالی جاده شاهی را از اصطخر تا انتهای غربی فارس مورد بررسی قرار دهیم می بینیم که این مسیر تمام آ ار بهرام

جمشید به بند امیر یا معبر دوم را در بر می گیرد، این مسیر طبق گفته مصطفوی بدین صورت می باشد که به ترتیب از تخت

دیگری روی رودخانه کر، کرانه شرقی جلگه کربال، قصر ابونصر، محل کنونی پل فسا، جلگه کوار و محل آبادی فرمشگان...

(. 54: 1343امتداد راه از فرمشگان و کوار به فیروزآباد، دشت بارین، جره، باالده، فامور، کازرون و شاپور می باشد)مصطفوی،

از سمت فالت به دشت ارژن و به نزدیکی تنگ قندیل و بیشاپور می رسیم. در یک نگاه کلی می توان گفت که نگاره همچنین

با مقایسه وار در مسیرهای اصلی جاده و بیشتر آن ها در مناطق شکارگاهی و تفریحی ایجاد شده اند.های بهرام دوم به صورت دایره

به این نتیجه می رسیم که بهرام دوم در امر مملکت ندهان بعد از آن ها تا قبل از زمان بهرام دوم دوران اردشیر اول و شاپور اول و فرما

، و همچنین در دوره (353-352 :1384)گیرشمن، داری ضعیف بوده چرا که در زمان وی ارمنستان و بین النهرین از ایران جدا شدند

بر اصل و نسب بود و پادشاهان خود در شمار بزرگترین و مقتدرترین افراد مقامات و درجات بیشتر بر حسب اشرافیت مبتنی های قبل

دولت ساسانی بوده اند که در این دوره به نظر می رسد اینچنین نبوده، و همچنین از روی موضوع نگاره های وی می توانیم شاهد

های متفاوت در محیط های گوناگون از این کاستی بنابراین وی تصمیم می گیرد با ایجاد سنگ نگارهکاهش نفوذ و اقتدار شاه باشیم،

(.139: 1384خود تا حدی بکاهد)شیپمان،

پادشاهان بعد از بهرام دوم یعنی نرسه، هرمز دوم و شاپور دوم به ترتیب نگاره های خود را به تقلید از پیشینیان در محل مقدس

گاره جنگ سواره ن، (140 :)سامیمنتسب به نرسه قرار دارد گدر نزدیکی مقبره داریوش بزر ای که نگارهنقش رستم قرار دادند)

)خجندی، قرار دارد در زیر آرامگاه داریوش دومو نگاره منسوب به شاپور دوم ( 40-41: 1378)فون گال، منسوب به هرمز دوم ها

حل به اصطخر و معبد آن شهر همچنین دلیل حضور آناهیتا در نگاره نرسه که در ابتدای جاده قرار دارد، را نزدیکی م (63: 1387

می توان دانست.

70در این دوره هنر و سنت نقش برجسته سازی سنگی که با اردشیر اول آغاز شد، در زمان هرمز دوم به یک باره و برای مدت

هی رسیده است سال وقفه افتاد و بعد از آن در دوره شاپور دوم که به نظر می رسد کشور تا حدی دوباره مقتدر شده و به سامان د

شاهد ادامه سنت سنگ نگاری هستیم. همچنین می توان گفت که تا قبل از این وقفه، یکی از جنبه های کاربردی نقوش برجسته

ها، تبلیغاتی بودن آن ها بوده است، اما این وقفه باعث شد که تبلیغات جنبه دیگری پیدا کند و ما در اواخر دوره ساسانی بیشتر

(. در واقع 14: 1386صورت ارسال ظروف سیمین در سطح امپراتوری و امپراتوری های دیگر هستیم) رضایی نیا، شاهد تبلیغات به

از اواسط قرن چهارم میالدی صحنه های شکار شاهان ساسانی بر روی ظروف نقره متداول و موضوع اصلی نقوش این جام ها

ر دوم در نقش رستم، می توان این نگاره ها را همانند نگاره جنگ اما در مورد نگاره های هرمز دوم و شاپو قرار گرفته است.

Page 170: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

166

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

سواران اردشیر در فیروزآباد دانست که مشرف و رو به روی جاده قرار گرفته اند تا در برابر دید همگان باشند.

نشاه را به عنوان آخرین پادشاهان ساسانی در این زمان تخت جمشید و منطقه فارس را واگذاشته و صخره های طاق بستان کرما

کنار چشمه ای در پای کوه پرو ، شمال شرقی شهر کرمانشاهمرکز جدید نمایش قدرت سلطنتی خود برگزیدند. این محوطه در

اند، قابل ذکر است را اطراقگاهی برای کاروانیان دانسته آنکه است و از نظر موقعیت در کنار جاده ابریشم قرار داشته شده واقع

بر سر راه یکی از مهمترین جاده هایی قرار دارد که تیسفون را به پایتخت مادی اکباتان متصل می کند و در ادامه به که طاق بستان

شرق می رود، همچنین آبی که در آن منطقه وجود دارد و همین طور از نقوشی که بر روی ایوان های آن جا کنده شده است

(.88: 1384طنتی نیز وجود داشته است)محبی، چنین بر می آید که در این محل یک شکارگاه سل

در انتها الزم است که از دو نقش برجسته دیگر که منصوب به دوره ساسانی هستند یاد شود :

اولین نگاره منصوب به شاپور اول که در شهر ری واقع شده بود. موضوع این نگاره طبق گزارشات رسیده مربوط به جنگ سواران می

ه نظر می رسد که این نگاره ناتمام رها شده بود، احتماالً شاپور اول این محل را به دلیل این که چهار راهی بود که جاده باشد و این طور ب

ابریشم در آن جا به دو شاخه تقسیم می شد، انتخاب نمود. همچنین در مورد موقعیت محلی ری کهن یا ارشاکیه می توان گفت که این

ء اماکن مهم به شمار می رفت اما پایتخت نبوده است، بنابراین بعید نیست که در آغاز دوره ساسانی شاهان مکان در اواخر دوره پارت جز

اولیه به این نیت در آن مکان نگاره خود را نقر نمودند که قدرت خویش را به قوم رقیب نشان دهند. اما هنرمند حجار زمانی که متوجه شد

. (48: 1378تر نامناسب می باشد کار خود را نیمه تمام رها نمود ) فون گال،جنس سنگ مزبور برای ادامه کار ظریف

سنگ نگاره بعدی در منطقه کازرون در شمال دریاچه پریشان قرار گرفته است که این نگاره به دلیل آسیب فراوانی که دیده است

گاره آن را به دوره ساسانی نسبت داده اند. این قابل تشخیص نیست که مربوط به کدام شاه می باشد اما از روی تزئینات لباس ن

محوطه همانطور که گفته شد در کنار دریاچه پریشان و در محیطی تفریحی در نزدیکی روستای شهرنجان در دامنه کوه بنگ واقع

رون می باشد شده است. در واقع می توان گفت که موقعیت کازرون در انتهای مسیر خط سیر احتمالی جاده شاهی بیشاپور ـ کاز

( 15: 1388که از نواحی کوره شاپور بود و اطراف آن دریاچه های آب شیرین وجود دارد ) امیری،

يافته هاي پژوهش

به سؤاالت تحقیق از آزمون آماری استفاده شده دقیقتر برای دستیابی به استدالل قوی تر در این پژوهش، و در راستای پاسخ گویی

های مورد استفاده نقوش برجسته ها، از لحاظ موقعیت مکانی به سه دسته مکان های مذهبی، نظامی و در این پروژه محیط است.

شکارگاهی، و از لحاظ موقعیت طبیعی به دو دسته دشت و تنگه تقسیم شده اند. درواقع برای پاسخ به این پرسش که آیا بین نوع

دو آزمون خید دارد؟ از آزمون خی دو نکویی برازش بهره بردیم. مکان )نظامی، مذهبی و شکارگاهی( و تعداد نقوش رابطه وجو

شود. در پژوهش حاضر این اند به کار برده می های مختلف قرار گرفته هایی که در طبقه به منظور آزمون فرضیه استقالل فراوانی

ذهبی و شکارگاهی نسبت به موضوع بررسی شده است که برای ساخت نقوش برجسته چه نوع مکانی از بین سه مکان نظامی، م

های مشاهده شده)تعداد نقوش مورد مطالعه قرار گرفته در هر آیا بین فراوانی ها ترجیج داده شده است. به عبارت دیگر سایر مکان

های فرضی)تعداد نقوشی که به صورت فرضی انتظار داریم در هر مکان باشد(، اختالف معناداری وجود دارد؟ در مکان( با فراوانی

نقش برجسته وجود 34دو ارائه شده است. با توجه به آنکه در سه نوع مکان مورد بررسی فرمول زیر نحوه محاسبه آماره خی

داشته، اگر مبنا را بر این بگذاریم که در انتخاب مکان برای ساخت نقوش برجسته ترجیحی وجود نداشته است، بنابراین فراوانی

Page 171: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

167

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

11مکان تعداد مساوی نقش برجسته داشته باشیم؛ به عبارت دیگر انتظار داریم در هر مکان حدوداًمورد انتظار این است که در هر

ها از مکانی به مکانی دیگر متفاوت بوده است. نقش برجسته وجود داشته باشد ولی در عمل دیده شده که تعداد این نقش برجسته

کند. مفهومی دیگر که در های مورد انتظار عمل می شده و فراوانیهای مشاهده دو بر اساس همین تفاوت بین فراوانی آزمون خی

توانند ( عبارت است تعداد مشاهداتی که به آزادانه میd.fاست. درجه آزادی ) 1دو باید در نظر گرفت، درجه آزادی آزمون خی

نیم مجموع فراوانی دو مکان چه تعداد نقش برجسته است و بدا 34تغییر کنند. در پژوهش حاضر با توجه به اینکه تعداد کل فراوانی

(. به صورت کلی درجه 3-1=2است) 2توانیم فراوانی مکان سوم را تعیین کنیم. در این حالت درجه آزادی مساوی است، می

شود ها( منهای یک؛ در پژوهش حاضر سه مکان داریم بنابرای درجه آزادی می ها)در اینجا مکان آزادی مساوی است با تعداد طبقه

)به معادله و جدول زیر مراجعه شود(. 1-3=2

χ2 = ∑فراوانی مشاهده شده) − 2(فراوانی مورد انتظار

فراوانی مورد انتظار

(. χ2= 483/0و P <05/0معنادار نبوده است) 05/0در سطح 2، آماره خی دو با درجه آزادی1با توجه به نتایج جدول شماره

می، مذهبی و شکارگاهی( و فراوانی نقوش برجسته در دوره ساسانی رابطه معناداری وجود ندارد. فراوانی بنابراین بین مکان)نظا

ارائه شده است. 1نقوش برجسته را با توجه به مکان آنها در نمودار شماره

ها در دوره ساسانی ستهدر مورد پرسش دیگر که آیا بین مکان جغرافیایی)رو به دشت و یا رو به تنگه بودن( و تعداد نقوش برج

معنادار 05/0در سطح 1ادعا نمود که آماره خی دو با درجه آزادی 2رابطه وجود دارد؟ می توان با توجه به نتایج جدول شماره

(. χ2= 6/ 125و P <05/0بوده است )

عناداری وجود دارد. بدین ترتیب از آن بنابراین بین محیط طبیعی)دشت و تنگه ( و فراوانی نقوش برجسته در دوره ساسانی رابطه م

جا که در این دوره بین مکان های مذهبی، شکارگاهی و نظامی و تعداد نقوش رابطه معنا داری وجود ندارد اما می توان گفت که

که دارای تعداد محیط جغرافیایی نقوش در ایجاد آن ها تأ یر داشته اند. بدین معنی که نقوشی که در تنگه ها ایجاد شده اند، با این

کمتری نسبت به نقوشی که در دشت ها قرار گرفته اند، هستند اما با توجه به شرایطی که قبالً گفته شد بیشتر جنبه دفاعی و حفاظت

ارائه گردیده است. 2از شهر را داشته اند. فراوانی نقوش با توجه به نوع محیط طبیعی آن ها در نمودار شماره

نقوش نسبت به رودخانه، چشمه و آتشکده می توان گفت که منظور نزدیک ترین رودخانه و یا چشمه به در مورد فاصله محیط

محیط نقوش برجسته است، چرا که همان طور که می دانیم در این دروه به دالیل مذهبی آب عنصر مقدس و پاك محسوب می

ایجاد کنند، تا هم جنبه مشروعیت داشته باشد و هم جنبه شده و شاهان سعی داشته اند که آ ار خود را نزدیک این عنصر مقدس

گویای این مطلب می باشد. 3تفریحی. جدول و نمودارشماره

در مورد جهت قرار گیری نقوش نسبت به شهرها می توان گفت که در این دوره به علت نفوذ مذهب، شهرها در سمت شرق

1. degree of freedom

Page 172: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

168

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

قوش برجسته ها تا حدی مورد حمایت قرار گرفته است. بنابراین می توان این فرض اما ظاهراً این قانون در مورد نایجاد می شدند.

را داشت که محیط جغرافیایی نقوش اهمیت بیشتری نسبت به جهت محوطه ها نسبت به شهرها از لحاظ مذهبی داشته اند. جدول و

نشان دهنده موقعیت قرار گیری نقوش نسبت به شهرها هستند. 4نمودار شماره

یجه گیري:نت

در نهایت نتایج حاصله در این پژوهش به ترتیب عبارتند از :

آ ار صخره ای به دلیل این که در فضای باز قرار داشته، عموماً تحت تأ یر شرایط اقلیمی می باشند، بنابراین بسته به .1

عوامل مؤ ر در نوع سنگ نقوش موقعیت مکانی ارتباط مستقیمی با اقلیم و چگونگی کوه ها و نوع سنگ دارند. در واقع از

برجسته می توان به شیوه تشکیل سنگ ها، نوع و بافت سنگ و عوامل بیرونی چون رطوبت، تغییرات درجه حرارت، بارش

اشاره کرد، بنابراین حجاران بیشتر سطوحی از صخره ها را انتخاب می کردند که نیاز به کمترین کار جهت صاف نمودن

3 دارای درجه سختیکه می باشد ت سیسنگ های کل اکثر صخره های دارای نقوش برجسته از جنسسطح آن داشته باشد.

() 34: 1382)زارع،قابلیت پرداخت و صیقل کاری مطلوبی نیز دارند که و در نتیجه جزء سنگ های نرم دانسته شده هستند

تعلیم و ایجاد نقوش برجسته بر روی صخره ها در این دوران احتماالً مدرسه ای برای(. بنابراین 168: 1387طالبیان، قبادی،

وجود داشته که می توان پنداشت که عالوه بر آموزش تکنیک هنری، در مورد مکان یابی برای ایجاد نقوش، از لحاظ جنس

به نظر می رسد مچنین صخره، بی رگه بودن آن، در معرض نور خورشید بودن و غیره هم آموزش های الزم داده می شد. ه

عضی از نگاره ها به نوعی با طلوع و غروب آفتاب در ارتباط هستند. در نگاره های در برابر طلوع خورشید، گویی با که ب

می « مهر همراه با خورشید از مشرق به مغرب»طلوع، نیروی مینوی به سنگ نگاره ها منتقل می شود. در واقع در این نگاره ها

ن می آید و بر پیمان ها نظارت می کند)نقش برجسته اردشیر در نقش رستم(.رود و پس از فرو رفتن خورشید نیز به زمی

در نگاره های تاج ستانی، اهتزاز نوار حلقه تأیید و اهورامزدا، از عناصری هستند که حسی از عنصر باد را در محل نمایش می

وای )ویو( تجسمی است ازباد. او یکی » بینیم دهند. شاید بتوان گفت که این نقوش در مسیر باد بوده اند. با مطالعه اساطیر می

می توان گفت که باد ایزدی است که با صفت پیروزی می آید ) آموزگار، « از اسرار آمیز ترین خدایان هند و ایرانی است

ه است. می توان گفت که در این دوره عالوه بر آناهیتا و مهر خدای باد یا پیروزی هم مورد ستایش بود ( بنابراین28: 1388

هنر نقش برجسته سازی در اوایل هر دوره متأ ر از دورۀ قبل خود است و به تدریج سبک هنری مخصوص آن دوره آشکار .2

می شود. بنابراین می توان بنا بر شواهد بر جای مانده از دوران قبل از ساسانیان)اشکانیان( ادعا نمود که نقوش با محتوای

وران ساسانی مخصوصاً در اوایل)یعنی دوران اردشیر اول( اقتباسی بوده از صحنه های جنگ تن به تن و دیهیم بخشی در د

رایج دوره اشکانی.

در مورد موقعیت مکان هایی که دارای نگاره های جمعی هستند مانند فیروزآباد، نقش رستم و بیشاپور می توان به موارد زیر

جایگاه تولیدی ومکان مناسب جهت سرویس دهی به افراد خاص، در یک این دوره در فیروزآباد محوطه تنگاباشاره نمود:

و همچنین دارای جاده ای بود که چشم انداز زییایی داشت. خاص، مورد استفاده بوده است دورهیک

نقش رستم در دوره های مختلف تاریخی دارای نقش های بسیاری بوده و این نشان دهندۀ تقدس آن مکان می باشد.

وان به وجود مکانی تحت عنوان مخزن آب اشاره نمود که شاید به علت قداست منطقه، برای بازدید کنندگانی همچنین می ت

Page 173: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

169

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

که به زیارت آ ار می آمده اند و یا برای اسبان آن ها تهیه دیده شده بود، شاید هم این مخزن را برای انجام مراسم مذهبی در

کوه ایجاد نموده اند.

یشاپور و تنگ چوگان در کنار راه شاهی است که شهر گور و بیشاپور را به تیسفون مقر دولت محوطه طبیعی ـ تاریخی ب

ساسانی متصل می نموده است. همچنین می توان به وجود مواهب طبیعی چون کوه شاپور و تنگه چوگان که امنیت شهر

ورودی شهرها می توانسته کاربرد دفاعی ایجاد می نمودند اشاره نمود. همچنین به نظر می رسد که ایجاد تعدادی نقوش در

عالوه هم داشته باشد، و بدین طریق به افرادی که به آن شهر می آمدند قبل از ورود قدرت و ابهت خود را نشان می دادند.

بر موارد ذکر شده می توان گفت که نقوش در محدوده فضای باز اطراف شهرها و اکثراً در نزدیکی آب چشمه یا رودخانه،

ر جایی در مسیر جاده شاهی قرار دارند. به احتمال زیاد دلیل این ایجاد را می توان جنبه تبلیغاتی آن ها دانست. اما در اواخر د

این دوره تبلیغات به صورت ارسال ظروف سیمین به امپراتوری های دیگر و سطح امپراتوری صورت گرفت.

اً نقوش بهرام دوم( می توان به موقعیت جغرافیایی محل که در مورد نقوشی که به صورت تک نگاره هستند)مخصوص .3

برای شکار مناسب بودند اشاره نمود. البته به نظر می رسد که در کل دورۀ ساسانی به این دلیل که مناطق تفریحی متعلق به

خاصی در نظر گرفته شده شکارگاه های سلطنتی و شاهی بوده اند، احتماالً از دید مردم عادی به دور بوده اند و برای افراد

بودند.

به نظر می رسد که نقوش تاج ستانی در ورودی محوطه ها و نقوش پیروزی در ابتدای تنگه ها و جاده ها)مسیر شاهی جاده

ساسانیان از سنت جغرافیایی پیروی می ابریشم( و در دید عموم ایجاد شده اند. البته بر این اصل هم می توان اکتفا نمود که

و جهت ارتقای مذهب، عبور که شالوده آن بر چهارچوبی سامان یافته از بن مایه های دین زردشتی استوار بود کردند

مسیرهای مهم از مکان های مذهبی باشد و این عاملی مهم در نشان دادن خط سیر جاده های قدیمی است.

كتابنامه

فارسي

آموزگار، ژاله

.انتشارات سمت، تهران، تاریخ اساطیری ایران 1388

، مصیب امیري

گزارش نقش برجسته سرمشهد، بیشاپور. 1388

علیرضا بهرمان،

سال دوم، شماره چهارم. ، تهران،دو فصلنامه مرمت وپژوهش 1387

محمدجواد ، بهروزي

.کانون تربیتانتشارات ، شیراز،کازرون شهر سبز 1361

شراتو، اُمبرتوبوسايلي، ماريو /

.، تهران، انتشارات مولیتی و ساسانی ، ترجمه یعقوب آژند(، هنر پار2هنر ایران) تاریخ 1376

Page 174: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

170

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

، عباسرضايي نیا

مجله گلستان هنر.سیر تحول هنری نقش برجسته های صخره ای ایران ، تهران، 1386

موسي ،زارع

.ه راهنمایی دکتر مسعود آذرنوش ،بتان شناسیه آزاد اسالمی گروه باسدانشگا ، تهران،رسی استحکامات دفاعی شهر بیشاپوربر 1385

، علي سامي

.جلد دوم ،شیراز بخشی از مجموعه دروس در دانشکده علوم و ادبیات ،تمدن ساسانی 1342

،كالوسشیپمان

.نشر فرزان ،تهرانمبانی تاریخ ساسانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، 1384

، برنارد هويیکفرانسوا

.79ص ،256شماره ،پیام یونسکو 1370

، هوبرتوسفون گال

.نسیم دانشانتشارات ،فرامرز نجد سمیعی، تهران :در هنر ایران و هنر متأ راز هنر ایرانی در دورۀ پارت و ساسانی(، ترجمهجنگ سواران) 1378

كريمي، بهمن

.شرکت چاپخانه فرهنگ جغرافیای مفصل تاریخی غرب ایران، تهران، 1316

، رضاگروسي

.نشر ماهی ،تهران، سنگ تراشی و تندیس سازی ساسانیان، در زمینه پیکره شاپور اول 1387

مانو، رگیرشمن

اث فرهنگی کشور.، تهران، انتشارات سازمان میربیشاپور، ترجمه اصغر کریمی، جلد اول 1379

.شارات علمی و فرهنگیانت تهران، ،، چاپ شانزدهممحمد معین :، ترجمهایران از آغاز تا اسالم 1384

گايلسترنج،

.، انتشارات علمی و فرهنگیتهران ،محمود عرفان، چاپ دوم :جغرافیای تاریخی سرزمینهای خالفت شرقی، ترجمه 1364

، حمید رضامحبي

.88، ص 23، شماره نشریه هنرهای زیبا، نشانه ها در طاق بزرگ طاق بستان 1384

، عليمحمودي

.مرکز نشر دانشگاهی ،تهران، چاپ اول، حمل و نقلجغرافیایی 1362

، محمد تقيمصطفوي

.انتشارات انجمن ملی ایران ،تهران، اقلیم پارس، چاپ اول 1343

هینتس، والتر

.ققنوس انتشارات ، تهران،پرویز رجبی :یافته های تازه از ایران باستان، ترجمه 1385

، لوييواندنبرگ

.انتشارات دانشگاهتهران، ، چاپ دوم، : عیسی بهنام، ترجمهیران باستانباستان شناسی ا 1370

وندائي، میالد

نقوش برجسته ساسانی)جلد اول(، همدان، دانشگاه آزاد اسالمی واحد همدان. 1392

Page 175: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

171

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

:غیر فارسي

Frye, R. 1974 The Sasanian Bas – relief at Tang-i-Qandil, vol.12, British Institute of Persian Student.

Grenet, F. 2007 The Sasanian relief at Rag – i – Bibi (Northern Afghanistsn), Jonathan Lee, Philippe Martinez &

Francois Ory , Proceedings of the British Academy.

Herzfeld, E.

1947 Iran In The Ancient East, London.

Levit -T.

1993 "Re-dating the Sasanian reliefs at Tang-e Qandil and Barm-e Dilak , composition and style as dating

criteria," in: Iranica Antiqua 28.

Werner, F. & Sylvia, A.

1376 from Pasargardae to Darab, yassavoli, Tehran. Vanden Berghe,L.

1983 Riliefs rupestres de l’Iran ancient , Brussels

Page 176: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

172

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

، فیروزآباد در هنگام طلوع آفتاب)عکس از: میالد وندائی(گاره جنگ سواره اردشیر اولن :1تصویر

و تخت جمشید ، ما بین نقش رستم ، شهر اصطخرمحوطه نقش رجب :1نقشه

(نگارندهاز: )عکسسه راهی روبه روی نقش اردشیر درنقش رستم :2تصویر

Page 177: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

173

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(مهدی حق شناس)عکس از: نمایی از دیهیم ستانی اردشیر اول از اهورامزدا در هنگام طلوع آفتاب :3تصویر

نمایی از رودخانه بیشاپور)عکس از: مصیب امیری( : 4تصویر

)عکس از: مصیب امیری(نمایی از محوطه تنگ قندیل :5تصویر

Page 178: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

174

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

(نگارنده)عکس از: نمایی از جاده روبه روی نقش برم دلک :6تصویر

آزمون خی دو برای رابطه بین نوع مکان و فراوانی نقوش برجسته: 1جدول

به مکان آن هانمودار فراوانی نقوش برجسته با توجه :1نمودار

0

2

4

6

8

10

12

14

16

نظامی مذهبی شکارگاهی

15

11

10

معناداری درجه آزادی آماره خی دو

16/1 2 58/0

Page 179: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

175

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

آزمون خی دو برای رابطه بین نوع محیط طبیعی و فراوانی نقوش برجسته :2جدول

نمودار فراوانی نقوش برجسته با توجه به محیط جغرافیایی آن ها: 2نمودار

: تعداد محیط نقوش از لحاظ نزدیکی به رودخانه، چشمه و آتشکده3جدول

: تعداد محیط نقوش از لحاظ نزدیکی به رودخانه، چشمه و آتشکده3نمودار

0

5

10

15

20

25

30

رو به تنگه رو به دشت

26

10

0

1

2

3

4

5

6

7

8

نزديکي به آتشکده نزديکي به چشمه نزديکي به رودخانه

8

7

6

معناداری درجه آزادی آماره خی دو

0س/012 1 111/7

تشکدهنزدیکی به آ نزدیکی به چشمه نزدیکی به رودخانه

6 7 8 تعداد محیط نقوش

Page 180: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

176

تحللی

موضوع

یـ م

کان ی

گ نگاره هاسن

یدوره ساسان

، ی

یمر م

صابر ی

شمال غرب جنوب شرق جنوب غرب شمال شرق جنوب شمال

1 1 3 3 3 3 تعداد نقوش

موقعیت قرارگیری نقوش نسبت به شهرها: 4جدول

موقعیت قرار گیری نقوش نسبت به شهرها :4نمودار

0

0.5

1

1.5

2

2.5

3

جنوب جنوب شرق شمال غرب شمال شرق جنوب شمال

غرب

3 3 3 3

1 1

Page 181: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

177

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

مذهبي حضرت - مجموعه تاريخي

قیدار نبي )ع( در شهرستان خدابنده

)قیدار( مهدي بختیاري

«پیشوا –امین کارشناس ارشد و مدرس گروه معماری، دانشگاه آزاد اسالمی واحد ور»

(24/7/1393* تاریخ پذیرش نهایی مقاله: 15/4/1393)تاریخ دریافت مقاله:

(195تا 177)از ص

چکیده:

شهرستان خدابنده، با مرکزیت شهر خدابنده)قیدار( در جنوب استان زنجان واقع شده است. شهر خدابنده جزء مناطقی است که در

دکی از آن در دست داریم و به تبع در خصوص معماری و بناهای تاریخی آن شناخت سده های مختلف اسالمی، اطالعات ان

مذهبی حضرت قیدار نبی )ع( است. بقعه -کافی وجود ندارد. مهمترین بنای اسالمی برجای مانده در این شهر، مجموعه تاریخی

ه.ق توسط بلغان 719بنای اولیه آن در سال است.این مجموعه متعلق به حضرت قیدار بن اسماعیل)ع( از پیامبران بنی اسرائیل

خاتون)همسر غازان خان ایلخانی(، تخریب و مجدد مورد بازسازی قرار گرفت. در دوره صفویه تزئیناتی به آن افزوده و بناهای زائر

چه زمانی ظهور این سرا و مسجد جامع آن در دوره قاجاریه به این مچموعه افزوده شده است. تحقیق حاضر بر آن است که با تاریخ

فرم از معماری، عوامل مو ر بر تکوین و توسعه آن را بازشناسد و با معرفی این مجموعه، به شناختی دقیق تر و جامع تر از معماری

مذهبی اسالمی ایران دست یابد. این پژوهش با بهره گیری از برخی منابع منتشر شده و نیز بررسی میدانی، به ارزیابی مجدد معماری

این بنا و تزئینات این بنا می پردازد.

شهرستان خدابنده، قیدار نبی)ع(، معماری مذهبی، دوره ایلخانی. -: مجموعه تاریخیكلید واژگان

Email: [email protected]

Page 182: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

178

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

مقدمه

در میان آ ار به جای مانده از گذشتگان که همگی دارای ارزش های خاص خود هستند، برخی به دلیل ویژگی هایی نظیر دوره

ن با شخصیت های خاص، تزئینات و غیره از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در میان این آ ار و ابنیه ها، ساخت، ارتباطشا

ای برخوردارند و مورد توجه عام بوده است. های مذهبی در مقایسه با سایر بناهای اسالمی)به جز مساجد( از اعتبار ویژه مقبره

ده شروع می شود و در طول زمان با اضافه کردن بناهای دیگر، به یک مجموعه بسیار برخی از این آرامگاه ها با ایجاد یک مقبره سا

زیبا و با شکوه تبدیل می شوند.

این مجموعه ها که معرف سبک های دوره های مختلف و شیوه های گوناگون معماری بوده، از نظر مطالعه تاریخ معماری اسالمی

دارای اهمیت زیادی هستند.

ار نبی)ع( یکی از بناهای آرامگاهی دوره ایلخانی استان زنجان است که مدفن یکی از پیامبران الهی است. این مجموعه حضرت قید

مجموعه یکی از آ ار گرانب ها و پر ارزش است که نشان دهنده قرن ها تکامل و ذوق و اندیشه هنری هنرمندان این سرزمین است.

ی، در این مقاله سعی گردیده شده است که ضمن معرفی این پیامبر، بقعه و سایر عناصر به دلیل ناشناخته بودن این پیامبر و مقبره و

مجموعه نیز از لحاظ ویژگی های معماری، عناصر معماری و تکنیکی، نقشه، سبک و شیوه ساختمانی این مجموعه و عناصر

ی مورد بررسی و مطالعه جامع قرار گیرد. تزئینی)آجرکاری، کاشیکاری، گچبری، کتیبه ها و غیره( و دیگر جزئیات هنر معمار

بخش اعظم این اطالعات از طریق مشاهدات میدانی نگارنده و نیز بهره گیری از بررسی های سودمند سایر محققین در گذشته

از بناها فراهم گردیده که به آن ها اشاره خواهد شد. پیش از پرداختن به این مجموعه، ابتدا تاریخچه ایی از سیر تحول این سبک

در ادوار مختلف اسالمی آورده می شود.

روند شکل گیري مجموعه هاي آرامگاهي در ايران:

در اوایل اسالم، آن سادگی)بدون تشریفات( که پیامبر اسالم جهت تدفین مردگان توصیه کرده بود، توسط مسلمانان رعایت نشد.

دند و با گذشت زمان برای اعتبار بخشیدن به آرامگاه، محرابی بدان افزوده ای را بر روی قبورایجاد کر بان های پارچه در اوایل سایه

های گرانقدر به آن افزوده گردید که باالخره همین گردید و بعدها عالیم تکریم و تعظیم گوناگونی همچون نرده و ضریح

مشخصات، منجر به بناهای واقعی گردید.

نیز آن هاشد، بلکه سبب توسعه زوار از راههای دور، نه تنها موجب آبادی بقاع میهای متوالی مردم محل و سیل دایمی ایمان نسل

ای در شد و نقش عمده ای گردید که غالباً چندین جریب وسعت آن می گشت. انسان که زیارتگاه هسته مرکزی مجموعه می

گردید. یی در محیط مذهبی برخوردار میکرد و بدین طریق از اهمیت واال زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه ایفا می

روند شکل مجموعه آرامگاهی در طول دوران اسالمی ایران یکنواخت نبوده و طی دوران مختلف دارای فراز و نشیب های فراوان

ها، دیده نمی بوده است. با توجه به آ ار بر جای مانده از ابتدای دوران اسالمی تا قبل از دوره سلجوقی ردیابی از این مجموعه بنا

اما سنت ساخت آرامگاه به صورت منفرد از رشد خاصی برخوردار بود. معماری آرامگاهی در ایران به دو نوع اساسی ایجاد شود.

(.43-45: 1374گردیده: چهار ضلعی گنبد دار و مقبره های برجی شکل)کیانی،

شانه هایی از مجموعه های آرامگاهی متشکل از بناهای به بعد است که می توان ن غزنوی)مقبره ارسالن جاذب(از اواخر دوره

Page 183: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

179

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ه. ق( در مرو یافت. این مقبره بخشی از مجموعه کاملی است که شامل کاخ و مسجد می 531مختلف را در مقبره سلطان سنجر)

عه های ( و از این رو جزء نخستین مجموعه های آرامگاهی است که الگوی ساخت مجمو383:1387شده)اتینگهازون و گرابار،

(.35:1389آرامگاهی ادوار بعدی شده است)کیانی،

بعد از دوره سلجوقی و بخصوص در دوره ایلخانی با توجه به تغییر مذهب سالطین مغول، شاهد تحوالت گسترده ای در عرصه

آموزشی که -در این دوره ساخت مجموعه های آرامگاهی با الهام از اماکن مقدس و متبرك و مراکز علمی سنت تدفین هستیم.

یاد « ابواب البر» به عنوانمذهبی است به یک سنت شهری و معماری تبدیل شده که از آن -واقع ترکیبی از مجموعه های علمیدر

همانگونه که از جایگزین هسته مرکزی سابق یاکهندژ، البته با رویکردی مذهبی گردید.« ابواب البر» می شود.در واقع طی این دوره

های نیکوکاری بودند که در هسته مرکزی شهر با عملکردهای مذهبی و ه نیز بر می آید، این مجموعه بناها، درگاهنام این پدید

علمی آموزشی با مرکزیت یک مقبره بنا می شدند. لذا می توان گفت مجموعه های آرامگاهی این عصر بر خالف گذشته مکان و

رای کسب درجات و در هر یک از زمینه های فوق بناهای مورد نیاز را محلی برای ترویج تعقل و عبادت و فضیلت است که ب

، ربع رشیدی و سلطانیه اشاره نمود)شکاری، «ابواب البر شنب غازان» احداث می کردند. از جمله این مجموعه ها می توان به

76:1382.)

زرگترین برنامه معماری غازان خان در دوره ساخت مجتمع تدفینی موسوم به شنب غازان یا غازانیه در حومه غربی شهر تبریز، ب

ایلخانی بود. سالطین اولیه دوره ایلخانی از رسوم تدفینی مغوالن مبنی بر پنهان ساختن محل قبر خود پیروی می کردند. اما غازان

المنفعه را در پیرامون خان که به آیین اسالم مشرف شده بود به پیروی از آداب ایرانیان مسلمان، دستور ساخت بناهای وقفی و عام

(.76:1382مقبره رفیع خود صادر کرد)بلر و بلوم،

بنا، شامل یک مسجد جامع، خانقاه، دارالسیاده یا مسافر خانه 12این مجتمع بنا به نوشته خواجه رشید الدین در مجمع التواریخ از

ت القانون یا مدرسه حکمت، حوضخانه یا چشمه آب، جهت پذیرایی از سادات، دارالشفاء، بیت الکتب یا کتابخانه، رصد خانه، بی

(. 1374-8:1373بیت المتولی یا کوشک، گرمابه و دو مدرسه برای طالب علوم مذهبی شافعی و حنفی تشکیل شده بود)همدانی،

ر این بناها سفانه علیرغم وسعت و عظمت بسیار زیاد و همچنین نیت خیرخواهانه غازان خان در ساخت شنب غازان، امروزه آ امتأ

بطور کامل از بین رفته است.

که همواره منش و شیوه شاهان و سالطین مورد تقلید و استقبال اطرافیانشان قرار گرفته، جای تعجب نیست که خواجه یاز آنجای

امگاهی یکی از بزرگترین وزرای دوره ایلخانی نیز از این شیوه تبعیت کرده و دستور ساخت مجتمع آر به عنوانرشید الدین

می مشابهی را در حومه شرقی تبریز برای خود صادر کرده است. هر چندکه از این مجموعه های آرامگاهی برجای نمانده است. اما

عنوان مثال با ه ن را از البالی کتب تاریخی همزمان و همچنین وقفنامه های آن دوره، استخراج کرد. بتوان نوع بناها و مشخصات آ

رجای مانده، مجتمع رشیدالدین شامل چهار بنای یعنی مسافرخانه، خانقاه، دارالشفاء و مقبره ای با دو مسجد توجه به وقفنامه ب

زمستانی و تابستانی می شده که در داخل حصار دیواری ضخیم قرار داشته و راه ورود به آن، از طریق یک ورودی بزرگ میسر

(.14بوده است)بلر و بلوم، همان:

، اولجایتوکه پس از اسالم آوردن نام محمد خدابنده را خود برگزیده بود، اقدام به ساخت بزرگترین مجموعه در ادامه این سنت

تدفینی و مقبره دوره اسالمی نمود. وی بنا به دالیل مختلف از جمله کسب شهرت و ماندگاری نامش بدون در نظر گرفتن سایر

Page 184: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

180

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

ایجاد شهر یا پایتخت جدید سلطانیه در نزدیکی شهر زنجان کنونی کرد و اقدام به عوامل الزم برای تکوین و گسترش یک شهر،

مجموعه آرامگاهی خود را مرکز قل این شهر قرار داد. مجموعه آرامگاهی مزبور که در داخل دیوارهای ارگ شهر جای داشت

دارالقرائه، دارالحدیث و بناهای دیگر می شامل مقبره، مسجد، مسافرخانه، دارالشفاء، خانقاه، مهمانخانه، دارالحفاظ، دارالسیاده،

که در حال حاضر فقط مقبره عظیم آن با پالن هشت ضلعی بر جای مانده است. ساخت آرامگاه مزبور را می (72:1374شد)کیانی،

توان نتیجه رقابت با آرامگاههای مربع شکل سلجوقی دانست.

های دیگر که مهمترین وزرای آنان نبود، بلکه گاهی برای شخصیت ساخت مجموعه های دوره ایلخانی فقط در انحصار سالطین و

را شاهان و بزرگان دربار آن هاشیوخ صوفی و عرفای بزرگ بودند نیز مجموعه های فاخری ساخته شده که هزینه ساخت آن ها

ود و مقبره می در شهر بسطام شاهرایلخانی و گاهی مریدان و شاگردان بر عهده داشتند. مهمترین این مجموعه ها مقبره بایزید بسطا

با توجه به وجهه مذهبی عرفای مزبور، پس از مدتی این ه. ق( در شهر نطنز کاشان است. 712)متوفی شیخ عبدالصمد اصفهانی

نوعی نشان دهنده عزت و حرمت ه که ب ت را تا دوره معاصر حفظ کرده اندزیارتگاه در آمده و این خاصی به صورتمجموعه ها

(.60به بزرگان و عالمان دینی از سوی مردم ایران است)بلر و بلوم، همان: نهادن

از دوره صفویه به بعد هیچ مجموعه آرامگاهی جدیدی برپا نشده است. اما کارهای عمرانی زیادی در رابطه با مجموعه های

امگاهی دوره صفویه و روزگار موجود صورت گرفت. توسعه و مرمت و بازسازی بقعه ها سهم عمده کوشش در راه معماری آر

پس از آن است.

موقیعت جغرافیايي شهرستان خدابنده

شهرستان خدابنده با مرکزیت شهر خدابنده در جنوب استان زنجان واقع است. این شهرستان مشتمل بر بخشهای مرکزی،

دقیقه طول شرقی ونصف 57درجه و 48تا دقیقه 51درجه و 47(. این شهرستان در 1سجاسرود، افشار و بزینه رود می باشد)تصویر

دقیقه شمالی خط استوا و اقع شده است. از شمال به شهر زنجان و سلطانیه، از شرق 25درجه و 36دقیقه تا 35درجه و 35النهار و

(.46: 1384به شهرستان ابهر، از جنوب به همدان و از جنوب غربی و غرب به کردستان محدود است)جعفری،

کلی منطقه خدابنده یک ناحیه کوهستانی است که از ارتفاعات و قله های متعددی بر خوردار است. این شهرستان در گذشته به طور

ان بنام قیدار مشهور بوده و امروزه نیز در بین اهالی استان به نام قیدار مشهور است. از نظر قدمت تاریخی از قدیمترین مناطق تاریخی است

ه هزاره چهارم و پنجم قبل از میالد در آن شناسایی گردیده است. دو شهر تاریخی سهرورد و سجاس در بوده و آ اری مربوط ب

محدوده شهرستان خدابنده قرار گرفته که ضمن برخورداری از آ ار تاریخی ارزشمندی از دوره سلجوقی و ایلخانی، دانشمندان و

ی، رکن الدین سجاسی)استاد شمس تبریزی( پرورش داده است. در بزرگان زیادی از جمله شیخ اشراق شیخ شهاب الدین سهرورد

دوره صفوی، شاه طهماسب از پاشاه تبعید شده هند) همایون شاه(، در ییالق والیت قیدار تجلیل و پذیرایی می نماید.

:موقعیت مکاني مجموعه

در جنوب غربی شهر خدابنده و در خیابان مجموعه تاریخی قیدار نبی)ع( که شامل بقعه، صحن و مسجد جامع خدابنده می باشد،

(. 2)تصویرامام خمینی، در دامنه ارتفاعاتی کوهی بهمین نام)پیغمبر داغی( قرار گرفته است

:تاريخچه بنا

بقعه )ع( شامل بقعه، صحن، زائر سرا و مسجد جامع خدابنده است که هسته اصلی و مرکزی این مجموعه،مجموعه قیدار نبی

Page 185: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

181

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

(. 3باشد)تصویر قیدارنبی)ع( می

های های مختلف صورت گرفته است. با توجه به بررسی دوره های موجود، تاریخ ساخت و تزئینات این بنا در با توجه به کتیبه

باستان شناسی صورت گرفته، بنای اولیه این بنا مربوط به دوره ایلخانی می باشد. قدیمیترین کتیبه موجود در این بنا مربوط به

باشد که بر روی ضریح چوبی بقعه حکاکی شده است. بنای فعلی بقعه، با توجه به کتیبه موجود در شبستان، ه. ق می 691و 640سال

ه.ق توسط 751ه. ق توسط بلغان خاتون همسر غازان خان پادشاه ایلخانی، تجدید بنا شده است. گنبد این بنا در سال 719در سال

تعمیر شده است. ای شخصی بنام استاد تیمورخان سلطانیه

)ع( گذاشت ه نوه خود را در مقبره قیدار نبیو تیمور جناز» در منابع دوره تیموری در کتاب خلدبرین در مورد بنا چنین آمده است:

(.331: 1379خلدبرین،«)مرقند انتقال دهدتا بعد از فراغت از جنگ جسد او را به س

گردیده شده و در همین دوره ضریح چوبی دیگری بر با تزئینات گره تزئینات گچبری موجود در بقعه در دوره صفوی اجراء

خان قمری توسط شخصی بنام امیر افشار جهانشاه 1319سازی روی ضریح قدیمی بقعه، نصب گردیده شده است. این بنا در سال

رت امیر جهانشاه خان در دوره حکومت محمد علی شاه قاجار با نظا 1321مرمت شده است. مسجد جامع این مجموعه در سال

)ع( در ضلع شرقی مجموعه ساخته شده است و ز محل اعتبارات موقوفه قیدار نبیافشار که از اعمال حکومتی و فئودال منطقه بود، ا

(.4بدین ترتیب آخرین عنصر کار آمد مجموعه نیز بر پیکره آن افزوده شد)تصویر

توان به تخریب بخشی از ت و تغییرات اساسی قرار گرفته است از جمله میهای اخیر چندین بار مورد تعمیرا مجموعه فوق در سال

و ساخت بنای جدید) مصالی جدید(، اشاره نمود. این مجموعه 1372های آن در سال دیوار جنوبی مجموعه و یکی از برج

در فهرست آ ار ملی به بت رسیده است. 321به شماره 21/8/1317تاریخی در تاریخ

)ع( يحضرت قیدارنبشجره طیبه

« صاحب امت»و « سرور»دومین فرزند حضرت اسماعیل)ع( و به عنوانحضرت در قرآن کریم نیامده، اما در تورات از او نام آن

یاد شده است.

لند بیابان و شهرهایش و دیار سکونت قیدار، آوازه خود را ب»درکتاب اشعیای نبی)ع( درباره مساکن قیدار اینگونه سخن گفته است:

وصف عظمت خدا را نموده، حمد او را در جزایر آشکار ]و[ها گلبانگ زنند ساخته و متمکنان در صخره، ترنم نموده از سر کوه

تعبیر نموده است)رامین « پسران شرقی»ر نام برده شده و از آنان به عنواندر کتاب ارمیای نبی)ع( نیز از قوم و قبیله قیدا «.سازند

(. 64-65:1387نژاد،

به « جرهم بن عامر»به یمن رفتند و آنجا را مالک شدند، فرزندان « قحطان بن عامر»چون فرزندان »در تاریخ یعقوبی آمده است:

دختر حارث بن مضاض جرهمی را به همسری اختیار « حنقاء»زمین تهامه آمدند و با اسماعیل بن ابراهیم همسایه گشتند. اسماعیل،

حضرت ده پسر آورد: قیدار، نابت، ادبیل، مبشام، مسمع، دوما، مسا، حداد، تیما، یطور، ناقس و قیدها.کرد و آن زن برای وی، دواز

اسماعیل صدوسی ساله بود که وفات کرد و در حجر دفن شد. پس از وفات ایشان، پسرش قیدار و بعد از او برادرش نابت بن

جستجوی آب و زمین پراکنده گشتند، برخی هم ماندن در حرم را اسماعیل، امر کعبه را عهده دار شدند. فرزندان اسماعیل در

(.276-277:1366برخود الزم شمرده و گفتند ما از حرم خدا رو بر نمی گردانیم)یعقوبی،

برخی گفته اند، قیدار یعنی سیاه پوست، پسر دوم اسماعیل است. او پدر مشهورترین قبایل عرب بود. بالد و مملکت ایشان نیز قیدار

Page 186: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

182

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

(.10:1380وانده شده است)صالح مدرسه ای،خ

حضرت قیدار جد »در ذکر اجداد پیامبر گرامی اسالم، به نقل از برخی کتاب ها نوشته است: « بحاراالنوار»مرحوم عالمه مجلسی در

(.106:1365عالمه مجلسی،«)سی ام پیامبر اکرم)ص( است

در کتاب تاریخ یعقوبی شجره وی به شرح ذیل ذکر شده است:

محمد بن عبداهلل بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کالب بن مره بن کعب بن لوی بن غالب بن فهربن مالک بن »

نضربن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضربن نزار بن معدبن عدنان بن اد بن ادد بن همیسع بن یشجب بن امین بن نبت بن

(.515یعقوبی، همان:«)بن تارخ بن ساروغ بن ارغوبن فالغ بن عابر بن شالخ.... بن آدم علیه السالم قیدار بن اسماعیل بن ابراهیم

توصیف و تحلیل معماري بقعه

متر و ارتفاع گنبد از سطح 30/8متر، عرض آن 5/14بنای بقعه در وضعیت کلی دارای پالن مربع مستطیل می باشد که طول آن

جرهای ختایی تشکیل ا ابتدا بر روی سه ردیف سنگ سبز تراشیده بنا گشته و سپس تاروپود بنا را آمتر می باشد. این بن 5/9زمین

داده است.

عنوان فضای مقدماتی ه ایوان با قوس تیزدار می باشد، ب به صورتاین بنا از سه بخش تشکیل گردیده است. بخش نخست که

به اقی نخست چهاطدو چهار تاقی به هم چسبیده تشکیل یافته است. ورودی تعبیه شده و سپس دو فضای پشت سر هم به شکل

هشتی با پوششی گنبدی ساخته شده و سقف آن بر چهار جرز استوار گشته است. در حد فاصل دو جزر از سمت غرب، عنوان

(. 5درب ورودی بقعه قرار گرفته است که با تزئینات هندسی تزئین یافته است)تصویر

( و سقف این فضا را 82:1377ی، دورتا دور بنا این فضا، با کاشی تک رنگ پوشیده شده است)زنده دل، تا ارتفاع یک متر

شبستان اصلی آرامگاه می به عنواناقی دوم که چهارط .است عرقچین پوشش نموده که بال واسطه بر جرزهای جانبی فرو نشسته

گنبد این بنا در عین سادگی در نوع خود در سسته( استوار گشته است.باشد، قبر در آن قرار گرفته و بر فراز آن گنبد دو پوششی)گ

فرد است و از نوع گنبدهای زنگوله ای است. ه این منطقه بی نظیر و منحصر ب

گونه تزئینات می باشد. اما پوسته داخلی آن)آهیانه(،که سقف داخلی بقعه را تشکیل می دهد از درون فاقد هرپوسته خارجی گنبد

سازی قرار گرفته بازهای اخیر گنبد و ایوان ورودی چندین بار مورد مرمت و یهای بسیار زیبا تزئین گردیده است. در سالبا گچبر

است. از جمله اقدامات صورت گرفته می توان به کالف کشی مقبره، ساخت جرزهای آجری بعد از کالف کشی و انجام

(.6سفیدکاری اشاره نمود)تصویر

:توصیف زائر سرا

این بقعه را زائر سرای بزرگی محصور کرده است که با طرح مستطیلی و به سبک خاص ساخته شده و تقلید ناقص از سبک بناهای

قلب و مرکز اصلی به عنوانصحن این مجموعه، ارتباط دهنده و عامل وحدت و پیوند تمامی ارکان بنا شده و چهار ایوانی است.

های اصلی و حجرات مستقیم به صحن باز می شوند. به ه در مرکز صحن قرار گرفته و ایوانبنا متجلی گردیده است. بقعه مجموع

های مستطیل شکل اجرا شده است، در بقیه اضالع طاق نمای آجری با قوس تیزدار در قاب 8استثنای ضلع شرقی صحن که

(. 3صویر ()ت83محل سکونت زائرین احداث شده است)زنده دل، همان: به عنوانحجره 36صحن،

متر می باشند. 4متر و عمق 3به شکل مستطیل به عرض (به استثنای گوشه شمال غربی که به شکل ذوزنقه است)حجره های فوق

Page 187: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

183

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ها، طاقچه ای هر حجره دارای یک ایوانچه ورودی باقوس تیزدار در قاب مستطیل شکل می باشد که در دو ضلع جانبی این ایوان

(. حجره های ضلع غربی 7سانتیمتر، استوار گشته است)تصویر 20سانتیمتر و عمق 50سانتیمتر، عرض 80باقوس هاللی با ارتفاع

به جهت شیب تند زمین، در دو طبقه ساخته شده که طبقه زیرین آن به عنوان محل مرکب زائرین در نظر گرفته شده است.

ه ها از طریق پلکانی که در سمت شمالی زائر سرا قرار طاقی است و دسترسی به باالی این حجر به صورتپوشش فضای حجره ها

ها، بدون استفاده باقی مانده محل استفاده طالب و سایر آن به عنوانپذیر می باشد. امروزه تعدادی از این حجره ها، دارد، امکان

است.

باشد اما ورودی اصلی این )ع( دارای سه درب ورودی به شکل طاق جناغی در سمت شمال، جنوب و شرق میمجموعه قیدارنبی

متر و عرض 60/6در آن به شکل ایوانی با طاق نمای جناغی در قاب مستطیل، با ارتفاع مجموعه در سمت جنوبی تعبیه شده و سر

تزئینات سردر با عنصر کاشیکاری و با استفاده متر در خود دارد. 10/1و عرض 75/2متر می باشد که دو در چوبی با ارتفاع 85/6

در طرفین ایوان سر در ز نقش مایه های هندسی، شکل یافته است و زنجیر عدالت جهت داد خواهی مردم از آن آویزان است. ا

یکی از 1372متر، بنا گردیده است)در سال 5/2متر از سطح زمین و به قطر 6ورودی، دو برج آجری استوانه ای شکل با ارتفاع

دسترسی به این برج از طریق پلکانی در سمت جنوب غربی زائر سرا (.9و 8ست()تصویر ها مورد تخریب واقع شده ا این برج

امکانپذیراست.

:تزئینات بقعه

تا دور های یکرنگ، گچبری و آجرکاری اجراء گردیده است. تا ارتفاع یک متری، دور عمده تزئینات این بنا با استفاده از کاشی

های ه رنگ فیروزه ای، بنفش، سیاه و سفید پوشیده شده و شبستان دوم با کاشیداخل شبستان اول، با کاشی های شش گوش ب

(. سقف 10کاشیهای لوزی شکل فیروزه ای رنگ قرار گرفته، تزیین یافته است)تصویر آن هاهشت گوش آبی که در میان

موتیفی به نام شسمه با کاربندی منشعب های بسیار زیبایی تزئین گردیده است. ترکیب کلی تزئینات از شبستان گنبددار با گچبری

(.11را محدود می نماید)تصویر شده صورت گرفته است که خطوط آن تصاویر

می باشند، نقش لچک و ترنج، تصویر خیالی فرشتگان که ان هاها با نقش های گل و بوته که در حال جوانه زدن از گلد گچبری

متقارن، طراحی و اجرا به صورتدگان بسیار زیبا در اطراف آن قرار گرفته اند، دارای زیور آالت بوده اند، درخت زندگی که پرن

ها و مفهوم تزئینات بنا با توجه به سبک گچبری (.12شده است. کلیه تزئینات با دو رنگ آبی و طالیی جلوه گر شده اند)تصویر

های سقف فرو بر ا ر رطوبت حاصله از فیل پوشدرگوشواره های جرز شرقی تزئینات اولیه . تصاویر به دوره صفویه مربوط است

(.173:1377ریخته اند که در دوران قاجاریه مرمت شده اند) بوتی،

:ضريح بقعه قیدار نبي)ع(

در دوره های مختلف برای بقعه، سه ضریح مختلف ساخته شده است: اولین ضریح بقعه به طرز زیبایی از چوب گردو در دوره

های هندسی و متر می باشد و تزئیناتی از قبیل طرح 10/1متر و ارتفاع آن 1متر، عرض آن 90/1ول آن ایلخانی ساخته شده که ط

گل و بوته به روش حکاکی بر روی آن ایجاد کرده اند. در قسمت باالی آن، آیه مبارکه آیه الکرسی با خط زیبایی از سمت

(. در میان نقوش 13ضریح به اتمام رسیده است)تصویر شمالی شروع شده و پس از حکاکی در چهار سوی آن در بخش غربی

حکاکی شده چهار کتیبه قرار دارد که معرف بانی تجدید ضریح، سازنده، صاحب خط و عامل نقوش آن می باشد که سبک

Page 188: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

184

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

را دشوار نموده است. آن هاو گذشت زمان، قرائت مضامین آن هاخاص درج

کتیبه ها به شرح زیر می باشد:

یده االمیر بلغان احسن اهلل عاقبته فی الدارین. امر بتجدید -1

ه . ق(. 640ذی قعده سنه اربعین و ستمائه) –عمل محمد بن عبد اهلل بن ابوالقسم اصفهانی -2

نویسنده این خط جالل اسدی ابهری دعا می خواهد. -3

عامل این نقش و نقار علی اصفهانی غالم مردان. -4

متر و 75/2متر و و به طول 2دوره ایلخانی، ضریح دیگری از جنس چوب به ارتفاع در دوران صفویه به لحاظ حفاظت از ضریح

(.4:1388متر بر روی آن نصب گردیده که با ترکیبی از گره سازی و شمسه اجرا شده است)نصیری، 86/1عرض

(. 14تصویر )ین ضریح چوبی دوره صفویه شده استمتر جایگز 5/2متر و عرض 5/3ضریح فلزی به طول 1385در سال

كتیبه هاي بقعه

مضمون کتیبه ضلع جنوبی به ؛ (15در مورد تاریخ احداث بنا دو کتیبه سنگی در جبهه جنوبی بقعه و هشتی دیده می شود)تصویر

شرح ذیل می باشد:

ی ربیع االخر سنته تسع عشر بلغان خاتون امر به تجدید هذا المقام المبارك، الخاتون المعظم زید عظمتها بلغا فی الدنیا و االخرتها ف»

«.و سبعمائه ... مبارك محمد

خط این کتیبه لث جلی و به سبک حکاکی رقم گردیده است.

اخراجات، تعمیر روضه مقدس و گنبد » نصب شد و مضمونی بدین شرح دارد: کتیبه دوم در ضلع جنوبی فضای نخست )هشتی(

.«751ابراهیم خان سلطانیه ای سنه شیخ شیخ جلیل ابن مرحوم )ع(، رایمنور حضرت قیدار نب

هجری قمری توسط بلغان خاتون زن غازان خان ایلخانی 719با توجه به کتیبه های موجود می توان گفت بنای موجود در سال

، اد شدهی« 1بلغان خاتون»هجری قمری تعمیر شده است. در تحلیل کتیبه بقعه، بانی بنا 751تجدید بنا گردیده و گنبد بنا در سال

خاتون هایی که با نام بلغان خاتون در صحنه سیاسی دوران ایلخانی از زمان آباقاخان تا غازان خان بوده اند، نام سه خاتون قابل

موسوم است، ایشان زن و معشوقه آباقاخان بوده و به علت عالقه خان به این « بلغان خاتون بزرگ»آن ها بهمالحظه است. نخستین

بهایی به ایشان اهدا گردیده و لذا یکی از متمولین عصر خویش بوده است. این زن پس از مرگ آباقاخان به گرانخاتون، هدایای

)شهری در را به کوه سجاس در کنار آب کر و فات یافته و جسد وی 685صفر سال 23ازدواج ارغون در آمده و نهایت وی در

و لذا بعضی از محققین به استناد همین ،(812: 1373ا دفن گرده اند)همدانی، کیلومتری شمال غرب خدابنده( برده اند و در آنج 12

)ع( به که انتساب بنای بقعه قیدارنبی مطلب جامع التواریخ، بنای بقعه قیدارنبی)ع( را به بلغان خاتون بزرگ نسبت داده اند. در حالی

بلغان خاتون بزرگ می تواند مردود باشد.

ه بلغان کوچک معروف است و به احتمال قریب به یقین، جانشین و صاحب اردوی بلغان خاتون بزرگ اما بلغان خاتون دوم که ب

ی شود، در تاریخ آمده است که شبی بلغان خاتون در خواب می بیند که باید مرقدی برای حضرت قیدار نبی )ع( بنا کند. تا سه شب این خواب تکرار م. 1

.ی گیرددر روز چهارم بلغان خاتون دستور می دهد تا به سوی قبر مطهر پیامبر خدا حرکت کنند. از همان روز احداث مرقد فعلی صورت م

Page 189: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

185

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

با غازان خان ازدواج 694مده و سپس درسال گردید و زن ارغون خان ایلخانی بوده است. پس از ارغون به نکاح گیخاتو در آ

نموده است.

نی بنای بقعه قیدارنبی)ع( بلغان خاتون کوچک زن ارغون خان و غازان خان با عنایت به تمکن مالی ایشان، احتمال می رود که با

بلغان خاتون دیگری که زن غازان خان بوده به بلغان خاتون خراسانی مشهور است. (.1214بوده است)همان:

مسجد جامع خدابنده

در دوران محمدعلی شاه 1321در سال در ضلع جنوب شرقی بقعه قیدار نبی)ع(، مسجد جامع قیدار قرار گرفته است. این مسجد

قاجار، با نظارت جهانشاه خان افشار که از اعمال حکومت و فئودال منطقه بوده از محل اعتبارات موقوفه قیدار نبی)ع( ساخته شده

ون در جلو و ست 6ستون) 10متر اجراء گردیده و عرقچین گنبد برروی 5/14× 5/43است. این مسجد به سبک مساجد شبستانی با ابعاد

سانتیمتر ارتفاع سر ستون می باشد( نشسته است)تصویر 45سانتیمتر ارتفاع تنه ستون و 145سانتیمتر) 190ستون در عقب( با ارتفاع 4

(. سقف فضای فوق بوسیله چشمه طاق هایی با پوشش گنبدی بر پایه فیلپوش هایی از نوع رسمی بندی پو شیده شده است.16

متر و به فاصله 8درب به شکل طاق تیزدار و دو مناره استوانه ای به سبک بناهای دوران قاجاریه با ارتفاع ک سراین مسجد دارای ی

(.17متر از یکدیگر می باشد.کالهک مناره های فوق با استفاده از کاشیهای فیروزه ای تزیین شده اند)تصویر 60/3

تمامی ورودی این (.179:1366م دینی تعبیه شده است) بوتی،حجره جهت تربیت طالب علو 8در ضلع غربی مسجد تعداد

حجرات دارای یک ایوانچه در جلو با طاق تیزدار است که هر ایوان به در چوبی حجره ای ختم می شود که در طرفین آن دو

ارد به یکدیگر ارتباط وجود د ان هاهای هاللی که در طرفین ایو حجرات فوق از طریق طاق پنجره با قوس هاللی قرار گرفته است.

(.18دارند)تصویر

نتیجه گیري

ره می توان گفت: ایرانیان با حرمت نهادن به معنویت و دوری از مادی گرایی و اعتقاد به تعالیم مذهبی، در طول تاریخ، بویژه در دو

نی که خواهان معنویت و خدا پرستی شاهان و حکمرانا ،کاران، معماران، هنرمندان، افراد خیر و گاهاسالمی و با تالش و همت استاد

بوده اند، یادگارهایی با شکوه در معماری بجای گذاشته اند.

با توجه به یافته های تحقیق و آ ار مجموعه های آرامگاهی بر جای مانده چنین بر می آید که آغاز ساخت این نوع مجموعه ها در

) ایلخانی و تیموری( مجموعه های مزبور بیشتر برای شاهان یا افراد های بعدیایران در دوره سلجوقی آغاز گردیده و در دوره

برجسته حکومتی و صوفیان و عارفان بزرگ این ادوار ساخته شده و طی ادوار صفوی و قاجار اغلب اقدامات عمرانی و الحاقی در

یع صورت گرفته است.و سایر شخصیت های مهم مذهب تش آن هارابطه با مجموعه های ائمه معصومین و منتسبان به

مجموعه فوق مجموعه ارزشمند قیدار نبی )ع( یکی از بناهای اسالمی است که توسط همسر شاه ایلخانی تجدید بنا گردیده است.

با ایجاد یک آرامگاه ساده آغاز گردیده است و در طول زمان با افزودن بناهای آن هاجزء آن دسته مجموعه هایی است که تشکل

مجموعه عظیم و کار آمد مبدل شده است. اقدامات الحاقی و مرمتی این مجموعه در ادوار صفوی و قاجار صورت دیگر به یک

گرفته است. از جمله: تزیینات گچبری در دوره صفوی و اقدامات مرمتی آن در دوره قاجار و همچنین ساخت زائر سرا و مسجد

جامع آن در دوره قاجار صورت گرفته است.

های تاریخی باید گفت: شهرستان خدابنده از مناطقی است که در دوره های پیش از اسالم و ود منابع و گزارشعلی رغم کمب

Page 190: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

186

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

دوره اسالمی اهمیت داشته است ولی شهر امروزی خدابنده اهمیت چندانی نداشته است چون در هیچ یک از متون تاریخی از آن

قط به مقبره اشاره شده نه یک شهر یا روستا.نامی برده نشده است و تنها در منابع دوره تیموری ف

می توان گفت این شهر امروزی تا دوره معاصر، یک روستا بوده است و شهر های اطراف آن) سجاس و سهرورد و کرسف( از

و امید است این تحقیق گامی کوچک باشد درجهت معرفی و مورد توجه قرار دادن این مجموعه اهمیت بیشتری برخوردار بودند.

همچنین شناخت معماری دوره اسالمی.

كتابنامه

فارسي

اتینگهازون، ريچاد و گرابار، الگ

هنر ومعماری اسالمی، ترجمه یعقوب آژند، تهران، انتشارات سمت. 1387

اعتماد السلطنه، محمد حسن خان

رهنگسرا.مطلع الشمس، ج اول و دوم، به اهتمام تیمور برهان لیمو دهی، تهران، انتشارات ف 1362

بلر، شیال اس و بلوو جاناتان. او

هنر و معماری اسالمی در ایران و آسیای مرکزی، ج اول، ترجمه محمد موسی هاشمی گلپایگانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و 1382

ارشاد اسالمی.

ثبوتي، هوشنگ

.تاریخ زنجان، زنجان، انتشارات اداره کل فرهنگ وارشاد اسالمی 1366

بناهای آرامگاه استان زنجان، زنجان، انتشارات زنگان. 1377

جعفري، عباس

گیتاشناسی ایران، ج سوم، تهران، انتشارات موسسه گیتاشناسی. 1384

رامین نژاد، رامین

مزار پیامبران، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسالمی، مشهد. 1387

زنده دل، حسن

دی استان زنجان، تهران، نشر ایرانگردان. مجموعه راهنمای جامع ایرانگر 1377

سازمان میراث فرهنگي و گردشگري كشور

پرونده بتی بنا، منتشر نگردیده. 1317

سازمان میراث فرهنگي و گردشگري كشور

پرونده مرمتی بنا، شیراز، پژوهشکده مرمت. 1371

شجاعي، حمید

قم، انتشارات فهرست. دانشنامه اماکن مذهبی، فرهنکی و تایخی ایران، 1389

شکاري نیري، جواد

.72-81 صص ،24ش ،نشریه هنرهای زیبای دانشگاه ، تهران،«یافته های از طرح شنب غازان خان پدیده شهری عصر ایلخانی به نام ابو البر» 1384

صالح مدرسه اي، عباس

پیامبران سرزمین ما، انتشارات در راه حق. 1380

Page 191: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

187

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

عالو، نعمت اسماعیل

عباسعلی تفضلی، تهران، انتشارت شرکت به نشر. :میانه در دوران اسالمی، ترجمههنرهای خاور 1382

غروي، مهدي

آرامگاه در گستره فرهنگ ایران، تهران، انتشارات آ ار مفاخر فرهنگی. 1387

فوزي، ولي اهلل

پژوهشی در زندگی پیامبران ایران، قم، انتشارات اسالمی. 1381

فكیاني، محمد يوس

های ایران، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی. پایتخت 1374

، انتشارات سمت.نمعماری ایران دوره اسالمی تهرا 1388

مالزاده،كاظم

دایره المعارف بناهای آرامگاهی، تهران، انتشارات حوزه هنری. 1387

نصیري، اسد

انتشارات دانش.امامزادگان شهرستان خدابنده، زنجان، 1388

همداني، خواجه رشیدالدين فضل اهلل

محمد روشن و مصطفی موسوی، ج دوم، تهران، نشر البرز. :جامع التواریخ، تصیح و تحشیه 1373

يعقوبي، ابن واضح

، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.1تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ج 1366

Page 192: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

188

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

نقشه استان زنجان و شهرستان خدابنده: 1تصویر

)ع( از اتفاعات کوه قیدار)منبع: نگارنده(: بقعه قیدار نبی2تصویر

Page 193: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

189

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

پالن مجموعه قیدار نبی)ع( :3تصویر

1347نمای از مجموعه قیدار نبی در سال : 4تصویر

Page 194: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

190

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

از ضلع شرقی)منبع: نگارنده( )ع(: بقعه قیدار نبی5ویرتص

(3:1371)منبع: پژوهشکده مرمت،1371بقعه قیدار نبی )ع(در حال مرمت درسال : 6تصویر

حجرات مجموعه قیدار نبی)ع( در ضلع جنوبی و شرقی )منبع: نگارنده( :7تصویر

Page 195: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

191

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

1317ب جنوبی مجموعه قیدار نبی)ع( در سالدر : 8تصویر

)منبع: نگارنده(1390درب جنوبی مجموعه قیدار نبی)ع( سال : 9تصویر

Page 196: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

192

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

)منبع: نگارنده(ینات کاشیکاری بقعه قیدار نبی)ع(تزی: 10تصویر

تگان و نقوش هندسی)منبع: نگارنده(تزیینات گچبری سقف شبستان بقعه با نقوش گیاهی، فرش : 11تصویر

تزیینات گچبری بقعه با نقوش گیاهی و پرندگان)منبع: نگارنده( : 12تصویر

Page 197: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

193

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

نگارنده( )منبع:قبره قیدار نبی)ع(، دوره ایلخانیضریح م: 13تصویر

Page 198: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

194

مجموعه تاریخ ی

- مذهب

یت قیدار نبی )ع( در شهرستان خدابنده )قیدار(

ضرح

، مهدی

بختیاری

گارنده()منبع: نجدید بقعه قیدار نبی)ع(ضریح :14تصویر

)منبع: نگارنده(: کتیبه های بقعه قیدار نبی)ع(15تصویر

)منبع: نگارنده(مسجد جامع خدابندهشبستان ستوندار : 16تصویر

Page 199: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

195

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

( 6:1317ورودی و مناره های مسجد جامع خدابنده)منبع: سازمان میراث فرهنگی، :17تصویر

منبع: نگارنده(ع خدابنده در سمت درب شرقی بقعه)مسجد جام : حجره های18تصویر

Page 200: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

196

یددگاه

گ اهی

باستان شناس

یبررو

یمح

یز ط

یت،

س

استفاده گی

اه،

نائومم ی

لریت ،

رجمه: شراره قاسم

ی

زيست، شناسي برروي محیط گیاه باستان ديدگاه

درون منطقه اي تماسو كشاورزي گیاه، استفاده

ايران غرب و جنوب در

نائومي میلر

ترجمه: شراره قاسمي

  «مرودشت واحد اسالمی، دآزا دانشگاه شناسی، باستان ارشد کارشناسی دانشجوی»

چکیده:

زیستی است که محیط و گیاهان ها، انسان بین ارتباط های جنبه از بسیاری کننده منعکس شناسی باستان محوطه های گیاهی بقایای

از وسیعی می باشند، طیف مشاهده قابل میکروسکوپ بدون که چوب و بذرها بقایای درشت گیاهی،. کنند می زندگی آن در

برای می کردند؟ رشد چه محصوالتی که شامل این است پرسش هاترین اساسی از یکی. را می تواند جوابگو باشد سش هاپر

سوم و چهارم هزاره رسوبات از هایی نمونه ؟آمده دور های سرزمین از هیچ گیاهی آیا می گرفته؟ قرار استفاده چه مورد سوخت

ها کشت می محوطه در تمام جو و گندم مجموعه اصلی کشاورزی با که دهد می شانملیان ن و گودین، آباد، شرف فرخ آباد، در

چوپانی تولید سمت شواهد قوی تری از آبیاری دارند، عدس و کتان، و به نظر می رسد فرخ آباد به گودین و آباد شده. شرف

چندین از شده گرفته های از مثال استفاده با یشناس گیاه باستان مقدمه ارائه با مقاله این. دیگر بوده است های محوطه بیشتر از

فارس و خوزستان در گیاهی پوشش روی انسان بر یرتأ رسد می نظر به. ایران است غرب و جنوب و چهارم در سوم هزاره محوطه

در و برنج جارتت ، نشان دهندهملیان هسته خرما از مناطق سرد/ سردسیر)منتظره غیر یافته ی چند. است بوده حداقل زمان این در

(.استکشت می شده سند دره در که طوالنی مدت که باشد جدید محصول یک از شواهدیممکن است شوش زمان پارتی

.ملیان گودین، فرخ آباد، آباد، شرف کشاورزی، شناسی، گیاه باستان :كلید واژگان

است از: ای . این مقاله ترجمه

Naomi F. Miller, 2011, An Archaeobotanical Perspective on Environment, Plant Use, Agriculture,

and Interregional Contact in South and Western Iran , IRANIAN JOURNAL OF ARCHAEOLOGICAL

STUDIES 1: 2.

Page 201: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

197

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

معرفي

و ایران در. داریم زیست محیط شناسی گیاه به دانستن ما نیاز ن،باستا برای درك جوامع بنابراین هستند، انسان زندگی اساس گیاهان

باستان قوم پس ماند های ارگانیک، و تحلیل و تجزیه چوب، و زغال بذر تحلیل و تجزیه گرده، تحلیل و تجزیه دیگر، جای در

به (.1 شکل)می دهند را ارائه تهگذش در گیاهان و مردم رابطه بین مورد در روش یادگیری مفید و های ها تکنیک شناسی تمام این

در ایران بسیاری از مناطق استنباط می کنیم که زاگرس، های کوه در دریاچه در رسوبات شده انجام گرده مطالعات از مثال، عنوان

زغال های بذر (.1991 ،1977 ،بوتما وان زیست و)ناسازگاری داشته انسان سکونتگاه با بوده و خشک و سرد پلیستوسن خیلی طول

است غرب در کشاورزی جوامع با از تماس کشاورزی سریع گسترش خوزستان مستند در دهلران دشت در کش علی از

.(1998 ،یوسف -بار به کنید نگاه همچنین ؛1969،هلبک)

و فیروز حاجی در پیدا شده از ظروف آبجو و شراب مانده های باقی در تخمیر اولیه ماندهای ارگانیک شواهد پس تحلیل و تجزیه

،همکاران و گوورن مک ؛1990 ،همکاران و بدلر)است کرده سنگ شناسایی و مس و نوسنگی به دوره مربوط داده های گودین

آمده، مدفوع از شناسی باستان های محوطه در موجود بذرهای از بسیاری که دهد می نشان ملیان شناسی در باستان کار قوم(. 1996

مواد ارائه مستقیم نمی توانند شواهد مانده باقی زغال شده گیاهان از بسیاری بنابراین،. شده استسوزانده سوخت عنوان که به

و نشاسته تحلیل و تجزیه و فیتولیت باستانی جدیدتر، مانند های روش آینده، در(. 1984 ،میلر)انسانی باشند غذایی رژیم و غذایی

مردم بین رابطه از را ما را ارائه می دهد که درك اطالعاتی شک یاه بدونگ( DNA)دی ان ای باستان، حتی شاید و مدرن، مطالعه

مورد در بحث ؛ برای2003 ،میلر به کنید نگاه ایران، در شناسی گیاه باستان برای بررسی)تر می کند باستان عمیق ایران در گیاهان و

(.کنید نگاه 2000 هوف، و به زهری محصوالت،

محیط گیاهان، مردم، رابطه بین مختلف های جنبه کننده منعکس شناسی باستان های محوطه گیاهی یبقایا شد، گفته که همانطور

و چوب بقایای درشت گیاهی، بذرها از آمده دست بحث به مورد اطالعات مقاله این. کردند هستند می زندگی آن در که زیستی

گیاهی مواد اکسیژن، حضور عدم شده اند؛ حفظ زغال شدگی قطری از این بقایا بیشتر. هستند مشاهده قابل میکروسکوپ بدون که

که سوخته و بذر های اول درجه در چوب شامل زغال شناسایی بقایا. خاکستر حفظ کردند به تبدیل جای به را خود شکل سوخته

و شناسی باستان های باید الیه ما برای تفسیر مواد،. شناسی می باشد باستان های خاك استخراج نمونه سازی از شناور توسط

.مختلف را در نظر داشته باشیم نسبت انواع و مقدار همچنین

که گفت توان نمی سادگی به. توسط مردم نمی باشد راه استفاده از گیاهان یا و باستانی زیست های محیط دقیقا آینه بقایای گیاهی

محصول مهمترین جو است، جو دانه از %90 اگر یا که و د،می باش بلوط درصد 50 جنگل بلوط بوده، مانده باقی از چوب نیمی اگر

روی بر آن ها آمدن بیشتر نخست،: فرهنگی عبور می کند فیلتر دو می کنیم از تحلیل و تجزیه ما که گیاهی بقایای. بوده است

که دهد می تجربه نشان. دشده ان سوخته آن ها نقاط از برخی در که، و دوم این انسانی است، های فعالیت از برخی نتیجه منطقه

سوخت عنوان به آمده، مدفوع از و بذرها که محوطه، از خارج در آوری شده جمع چوب سوخت ناقص سوخته، مواد از بسیاری

پرسش ها از ای گسترده طیف پاسخ تواند گیاه باستان شناسی می بقایا می رسیم، اطالعات ماهیت به درك ما که زمانی .بوده است

استفاده چه چیزی مورد سوخت برای است؟ می کرده رشد محصوالتی چه شامل این است که آن ها ترین اساسی از یکی. باشد

در کنند، اما نمی صحبت خودشان بقایای گیاهی در مورد آمده اند؟ دور های سرزمین گیاهان از از یک هر آیا می گرفته؟ قرار

Page 202: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

198

یددگاه

گ اهی

باستان شناس

یبررو

یمح

یز ط

یت،

س

استفاده گی

اه،

نائومم ی

لریت ،

رجمه: شراره قاسم

ی

درون منطقه تماس شواهد و ارزیابی زیست، محیط بر انسان تا یر و زمین یبازسازی کاربر اجازه شما به که استدالل درك انواع

.را می دهد مهم هستند ای

:سوو اوايل هزاره - هزاره چهارو اواخر در غرب ايران مثال از عنوان به: زمین كاربري و كشاورزي ارزيابي

محیط شرایط به را خود غذایی مواد تولید های راتژیاست چگونه مردم این که درك به تواند کمک می گیاه باستان شناسی بقایای

که ، سوم و اوایل هزاره هزاره چهارم اواخر ی،محوطه چهار از در مورد بقایا بخش، بحث این در. زیستی محلی سازگار می کنند

تل و ،(1990،میلر)پهت گودین ،(1981a ،میلر)تپه فرخ آباد ،(1981 ،همکاران و رایت)آباد شرف تپهام می باشد) کرده کار من

شوش با سیاسی یا و فرهنگی روابط با مشخص اوروك ته نشست های گودین در دوره و فرخ آباد آباد، شرف (.1982 میلر،)ملیان

آباد یک شرف. ایالمی است آغاز دوره در آن از بعد کمی بانش ملیان فاز تاریخ نمونه های .است بحث مورد اینجا سوزیانا در و

و رایت)آمده است بسیار بزرگ زباله گودال از شده کاوش مواد. بود کیلومتری شوش 20 از در کمتر واقع روستایی اداری مرکز

در بیشتر مرکز اداری کوچک رسد می نظر به گرفته و قرار دهلران دشت مجاور در فرخ آباد به طور مرکزی(. 1981 ،همکاران

در اگرچه گودین(. 1981 رایت،)است آمده به وجود مرتبط با پیشه معماری های نشست ته ها از نمونه. اوروك بوده است دوره

در ،(1975 ،یانگ و ویس)است بوده شوش تجاری پایگاه یک ابتدا در است؛ آشکار نفوذ دشت سیاسی آن کرمانشاه، کنگاور دره

نمونه ها از خالف بر(. 2011 ،ربدل و راتمن)بودند سوخته که خارجی ششم دژ دوره که ساکنان است روشن کمتر حاضر حال

این. محوطه ها است بزرگترین ملیان. دارد ذخیره محصوالت از باالیی نسبت بقایای گودین رسد می نظر به دیگر، های محوطه

.است آمده مخلوط زباله ها از نمونه ؛(1986 ،سامنر)کر رود حوضه سیاسی مرکز

شش تا پنج است در ممکن گیاهی پوشش مناطق و هوا و آب چه اگر .ندا گرفته قرار مختلف زیست های محیط در ها محوطه

بدست به قادر .بودند امروزه به شبیه محوطه تغییرات بین نسبت که کنیم فرض است معقول شده باشد، جا به جا گذشته سال هزار

پوشش برای. بوده است سال در متر یلیم 400-200 بین مناطق بارش در همه رسد می نظر به نبودم، اما مفید بارش های داده آوردن

پوشش گیاهی مناطق بنابراین .همچنین بارش دارد و حرارت درجه به بستگی که است، رطوبت مهم بودن دسترس بیشتر در گیاهی

الگوهای خشک،/ گرم مرطوب به/ سرد از. محصول دارند تولید را برای رطوبت بودن دسترس های نشانه از برخی ها محوطه

(. 1جدول()1973 ،زهری)است غالب گرمسیریحوزه نوبی سندی گیاهی پوشش پسته، بلوط، است جنگل جنگل گیاهی پوشش

حالت مرزی بهترین در دیم کشاورزی .است منطقه کشاورزی دیم باران با بارش باشند، می زاگرس ارتفاعات در گودین ملیان و

رژیم] دهلران برای» که می دهد توضیح( 1977:373)ویت ؛است بوده درسوزیانا در آباد شرف در و دشت دهلران فرخ آباد در

آن ها تولید سال از نیمی برای محصوالت فقط بدون آبیاری، که، آوریل، تا ماه دسامبر از زمستان رشد فصل معنای به[ بارش

«.می شده کاشته

زراعي گیاهان

موفق به گیاهان برخی ایجاد کردند که جدیدی کولوژیکیا رفتگی تو مردم پیش، سال 10000 حدود در کشاورزی آغاز با

از لوانت رشد محدودی منطقه در رشد از شرایط باریک نسبتاً ای مجموعه زیر در امر وحشی مثال، گندم عنوان به. گسترش شدند

تا گرس کل راهزا -گسترش آن به هالل توروس تا سال صد در چند کمی مقدار امر شدن اهلی برای کشت و کار، با کند. می

در. عدس است امر و گندم ردیفه، جو دو شامل ایران در شده گیاهان کشت اولین(. 1969 ،را پیموده است)هلبک کش علی

Page 203: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

199

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

اند ییآن ها از تر برجسته ایران غرب در تر گسترده آبیاری خاطر به احتماالً محصوالت مزرعه ای، دیگر قبل از میالد 5000 حدود

. کتان است و نان گندم ردیفه، شش هستند شامل جو آبیاری بهتر با کارگیری حداقل یا و با نیاز، که صوالتیمح. بودند قبل از که

بیشتر آن ها خود رشد کنند، وحشی اجداد از شرایط از تری وسیع محدوده در توانند می زراعی گیاهان از اگر بسیاری حتی

جو و گندم بدون آبیاری، یا با مثال، عنوان به. دیگران هستند ر نسبت بهبرنامه کشت و کا ها و محیط زیست از بعضی برای مناسب

و دارد، گندم به خشکی بیشتری نسبت تحمل کلی جو طور به همچنین،. بهار برداشت می شوند فصل در کاشته و پاییز در معموالً

یا تابستان بهار آبیاری بیشتر با اعیزر محصوالت کتان و عدس. ردیفه دارد شش از نوع کمتری رطوبت به نیاز ردیفه دو جو

.هستند

مقایسه (. 2 جدول)هستند مشترك و عدس را جو، و گندم مختلف انواع مشابه، مانند محصوالت از در بسیاری محوطه چهار

برای .یستن پذیر است امکان متنوع رسوبات از شناسی باستان های که الیه دلیل این به مستقیم طور گیاه باستان شناسی به مجموعه

هرز علف و وحشی ها بذرهای نمونه از بسیاری و آمده از بذر ها از اشغال های ساکنان اصلی بسیاری تا از این محوطه ها، سه

بقایای جمع شدگی با ها سوخته شدن ساختمان از ها نمونه از گودین، بسیاری در حال، این با. دارند زراعی محصوالت از بیشتری

این کننده منعکس سادگی به است ممکن اما است، بسیار مهم رسد نوع می نظر به عدس گودین، در مثال، نعنوا به. است محصول

میان است که در توجه قابل. سوخت باشد بیشتر از غذایی، مواد انبار کشیدن آتش از به اول بقایا درجه از بسیاری واقعیت باشد که

آبیاری دهد می نشان عدس، آبی نیاز به توجه با گیاهان کشت شده بود؟ سایر از بیش عدس آباد چند شرف تنها دیگر، محوطه سه

آبیاری می توانسته که دیگر محصول کتان، با محوطه آباد نیز تنها شرف بوده؛ گودین مهم و آباد شرف دو هر در تابستان یا بهار

آبیاری است دهنده که نشان داشته بزرگ کتان دانه سبز تپه در دشت دهلران، آغاز در که باشید داشته توجه است؛ شده باشد

(.408:1969،هلبک)

می تاریخی شرایط و زیست محیط مورد در ما که آنچه با ایران متناسب های محوطه از بازیافت شده محصوالت از ای مجموعه

ردیفه دشوار دو و شش جو شناسی باستان های از نمونه بسیاری تشخیص اما ها وجود دارد، محوطه تمام چهار در جو. دانیم است

هارلن به توجه با. خورده اند اصل، پیچ در دانه ها، از سوم دو جو شش ردیفه، در اما مستقیم، دانه های دارای نوع دو هر. است

آبیاری که آنجا از. شود آبیاری که دارد احتمال ردیفه دو نوع بیشتر از ردیفه شش جو رشد می کنند، دو هر که زمانی ،(1968)

در همه اما است، مهم تر کمتر دیم مطمئن کشاورزی آن در که ارتفاعات مرطوب در ردیفه شش نوع انتظار دارد، کار بسیاری

است. در (50:53) 0,5 حدود مستقیم به دانه پیچ خوردگی نسبت ملیان در. پیچ خورده است های دانه از برخی ها حداقل محوطه

.ردیفه است شش نوع از باالیی نسبتاً سهم گودین دارای مواد ؛(181:96) 1,5 در حدود است، خشکتر کمی هوا و آب که گودین،

گونه هر برای ها زمین های پست محوطه از کمی های داده حال، این با (بود خواهد2 .0 نسبت . این ردیفه خالص شش جو در)

با کشت شده، گیاهان از ساده کاتولوگ یک تیح که دهد می نشان محصوالت از بحث این .باشد نامناسب می بیشتر ها مقایسه

مواد و کشاورزی مورد در اطالعات آموزنده بالقوه طور به شده است، گرفته نظر و الیه های فرهنگی در محیطی زیست های زمینه

است. شده مصرف غذایی مواد سوخته مواجه هستیم، با مواد ما که آورد یاد به باید اما ؛غذایی هستند

سوخت تهیه

شناسی باستان های در محوطه می باشند که ما سوخت ترین بارز چوب و سوخت، داده شده قرار آتش در مواد زیاد احتمال به

Page 204: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

200

یددگاه

گ اهی

باستان شناس

یبررو

یمح

یز ط

یت،

س

استفاده گی

اه،

نائومم ی

لریت ،

رجمه: شراره قاسم

ی

از بیش چوب نقل و حمل. است مهم فلز و سرامیک تولید برای نیز و گرما، و داخلی پز و سوخت برای پخت است. شده پیدا

چه برای فهمیدن این است که راه بهترین چوب زغال تحلیل و تجزیه بنابراین، .نیست صرفه به بیشتر مقرون یا کیلومتر 50 حدود

نوع ترین ، نزدیکملیان در میالد از قبل سال 3000 حدود در مثال، عنوان به .رشد می کنند محوطه یک نزدیکی در درختان از نوع

جنگلی است دهنده نشان چوب از بسیار کمی مقدار ،بادفرخ آ در(. 1985،میلر)بوده است ارس و بادام پسته، جنگلی زمین های

و ها رودخانه کنار در معمول طور به اما بیشتر نیست، جنگلی های از گونه حتی کهبود درخت گز بیشتر چوب زغال خشک است،

طور به بنابراین را نمی سوزانند، خود غذایی مواد مردم عمداً سوخته چطور؟ بذرهای مورد در .کند می مرطوب رشد مناطق در

به سوخته مدفوع در مانده موجود باقی اشغال در هابذر بیشتر کنم می است که فکر خوبی دلیل نزدیک، خاور های محوطه کلی در

کش، علی پیش تر که بسیار همانطور(. 1984،میلر)استسوخت چوب مفید و ارزان جایگزین که مدفوع سوخت بودند عنوان

استفاده ها محوطه این در باید دهد که کود می نشان آباد شرف و فرخ آباد در سوخته به بذر های نسبت چوب زغال ناچیز مقادیر

و ملیان در شناورسازی های نمونه از سوخته مدفوع قطعه زاگرس، منطقه جنگلی قلب در حتی. 1( 1996،میلر)است می شده

.شد گودین کشف

بذر مجموعه انسان، غذایی جای مواد به حیوانات علوفه از و زراعی، محصوالت ایج وحشی به گیاهان از که بذرها از بسیاری با

-هزاره چهارم)فرات رودخانه طول محوطه در سه بذر تحلیل و تجزیه. چراگاه ارائه می دهد و مرتع روی بر دریچه ای سوخته

می منعکس کشاورزی های روی فعالیت ن برمکا و طول زمان در بقایای گیاهی که توزیع است داده نشان ،(میالد از پیش -دوم

کشاورزی و داری گله نسبی وابستگی ارزیابی برای تواند حبوبات می به وحشی بذرهای نسبت خاص، به طور(. 1997،میلر)شود

وحشی گیاهان آن ها که چراگاه فرستاده می شدند به دهنده این است که حیوانات نشان باال باشد، رقم این اگر. شود استفاده

فرات، منطقه کشاورزی خشک در. است کرده رشد حیوانات برای علوفه که دهد می نشان کم باشد، آن اگر خورند، بیشتری می

کنار در. یابد می افزایش وحشی تعداد بذرهای تر بروید، خشک جنوب به تر مرطوب شمال از سمت شما که است معنی بدان که

بزسانان که دهد می این نشان. بود خوك همراه و گله گاو به وابسته بز و گوسفند نسبت اب حبوبات نسبت وحشی: های فرات، دانه

مرتع فرستاده می شدند. است به زیاد احتمال به

اصلی خانگی غذایی های شما نسبت اگر(. 3 جدول)دهد مفید می دیدگاه ایران یک های محوطه به استدالل همان از استفاده

از بذر برخی ، بقایا دهد می خوك را نشان و گله گاو مربوط به بزسانان مشابه نسبت مناطق مرتفع و پست د،حیوانات را مقایسه کنی

بر تاکید که حبوبات مربوط به وحشی بذر مقدار آباد باالترین فرخ محوطه، چهار از. 2 (2 جدول)دهد می علوفه را نشان در تفاوت

دانیم می محیط زیستی و تاریخی گذشته مورد در ما که آنچه با کامل طور به این. دهد می را نشان کشاورزی از بیش چوپانی

است معتقد کسی اگر کند می این نکته تاکید(. 1977،ویت)است بوده مهم دهلران دشت در همواره چوپانی است. شرایط سازگار

طبقه این ؛(2جدول)باال ارائه می دهند یتکیف با علوفه آن ها از بسیاری نخود،( اهلی)بومی وحشی بذر بندی طبقه ترین مهم که

خ آباد و شرف آباد ندارم، اولین محوطه هایی که در آن کار کرده ام. به اندازه گیری شناور سازی زغال ها فکر نکرده ام اما باید اشارهداده های کمی از فر 1

کرد که بسیار کم بوده اند.دهد که ساکنان گودین ) ( حضور گوسفتد، بز، گله گاو و تعدادی خوك را گزارش کرده است. داده های چاپ نشده او نشان می2011. کرابتری ) 2

استراتژی گله داری ( را دنبال نکرده اند. بلکه بیشتر بر روی پرورش حیوانات برای تولید گوشت تمرکز کرده اند.

Page 205: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

201

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

آغاز در کش اولیه علی بذر در محوطه نوع این(. دیگر و گونه های گون از برخی از، شبدر)مشابه گیاهان و( شبدر)شامل

بادآ فرخ اقتصاد دوره اوروك مهمی در نقش چوپانی تنها نه دهد می نشان ها داده بنابراین،. بوده داری رایج گله و کشاورزی

نخود تر پایین نسبت به توجه با. است طبیعی قرار نمی گرفته گیاهی پوشش تا یر تحت شدت به چرای هنوز اما بازی می کرده،

تجربه را اختالل که است افتاده اتفاق زمین روی در این که رسد می نظر به ملیان، در کمتر میزان به و آباد، شرف در چرای بومی،

برای شواهد اما بود، حد از بیش چرای یا و کشاورزی به با توجه اختالل این آیا که گفتن برای کافی رهای بذ داده. است کرده

.داده است بهتر توضیح موضوع روشن را ملیان، در شهرسازی و آباد شرف در آبیاری

اي منطقه درون فرهنگي تماس

توزیع جغرافیایی دارند، رشدی خاص و گیاهان نیاز که جاآن از. دهد مناطق را نشان بین فرهنگی تماس گاهی تواند می بذرها

هلبک هانس کردم؛ ذکر را غرب و ایران اولیه ارتباط قبالً می کنند. من مختلف را ممکن مناطق بین تماس شناسایی اوقات گاهی

شواهد کش علی در نشد اهلی که طوری به شده، اهلی آنجا در و محدود لوانت به امر گندم وحشی جد که کرد اشاره( 1969)

حیوانات شدن اهلی اما یافت، گسترش شرق در و شد آغاز غرب در گیاهان شدن اهلی)است شرق به کشاورزی فرهنگ گسترش

.(2000 ،هس و زدر ؛1984 ،هول] یافت گسترش غرب به و شد آغاز زاگرس در

پسته های گونه مثال، عنوان به. گسترش کشت و کار اتجارت باشد ت شواهد زیاد احتمال می تواند به پیدا شدن گیاه اوقات، گاهی

(Pistacia vera )به دو ( 1989 ،طوسی و لمبرگ کارلوفسکی)یحیی پنجم تپه هزاره کستانینی از لورنزو توسط شده گزارش

(. 1973 ،زهری)خارج است مرکزی آسیای در وحشی، نوع طبیعی از محدوده یحیی اول،. کرده باشد رشد است در آنجا بعید دلیل

،روی -اشپیگل زهری و)نیافته است گسترده میالد از قبل سوم باغ تا هزاره تولید ابتدایی است؛ در مراحل درخت کشت دوم،

این پسته در حضور تشخیص باشند، قابل غیر وحشی پسته کشت شده و درختان اگر میوه های خشکباری حتی بنابراین،(. 1975

.شمال است و ایران بین فالت تجارت تماس از نوعی برای تفسیر شواهد بهترین مکان و زمان

نزدیک (. 190: 1982 ،میلر)بود خواهد ملیان در ازمیالد هزاره دوم قبل زباله های از خرما هسته دو کوتاه برد تجارت از مثال یک

جدید محصوالت سازگاری زی،توسعه کشاور از پس حتی نهایت، در .است محوطه از کیلومتر 100 خرما حدود رشد منطقه ترین

سوم هزاره اوایل برنج در(. 1981b ،میلر)است برنج گیاه و مورد، محوطه شوش این در. دور است راه فرهنگی دهنده تعامل نشان

داده های برنج اما .است شده مستند خوبی به البته النهرین است، که بین هاراپا و بین تجاری تماس های. سند کشت می شده دره در

سازی شخصی ،فورد شناسایی شده .ای توسط ریچارد)خشت و گل در برنج پوسته برداشت .گردد می باز اشکانی دوره به شوش

و نسبیت به کنید نگاه همچنین) شد سپس در آنجا کشت و کوبیده شد، شوش در دانه دهد که می نشان( رابرت وینک

دولت پیشرفته و آبیاری تکنولوژی که زمانی تا باشد آمیز موفقیت ستهنتوان شوش در برنج رشد . شاید(325-322:2010،همکاران

(.2000 هاف، و زهری)است گسترش یافته زمان بعد غرب تا برنج به کشت رسد نمی نظر به. بود محل در اجرایی

نتیجه

مختصر بررسی که این امیدوارم من. شده اند جابه جا گیاهان آن طریق از که مسیری کشاورزی و نوآوری منبع دو هر ایران

داده را نشان ایران در باستانی فرهنگ ما از درك تعمیق و رسانی اطالع تواند گیاه باستان شناسی می تحلیل و تجزیه چگونگی

فرهنگی در ردیابی برای همینطور و باستانی های زمین از استفاده شیوه به نسبت دیدی چوب زغال تحلیل بذرها و و تجزیه. باشد

Page 206: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

202

یددگاه

گ اهی

باستان شناس

یبررو

یمح

یز ط

یت،

س

استفاده گی

اه،

نائومم ی

لریت ،

رجمه: شراره قاسم

ی

این مقاله بر روی بقایای گیاهی چه اگر. بود شده قطعی ها بیشتر کاش مثال کنم می آرزو. دهد می زمانی اجازه های دوره و مناطق

ما درك نزدیکی محوطه رشد کردند تاکید کرده، در که گیاهان دیگر و زراعی محصوالت برای مستقیم عنوان شواهد به سوخته

باقی گیاه باستان شناسی، از مختلف شواهد انواع از استفاده به شروع ما همانطور که کرد خواهد تر پیشرفت سریع باستان زندگی از

چوب ها، بذر :بزرگتر حتی گیاه باستان شناسی بقایای و حتی و نشاسته، میکروسکوپی فیتولیت دی ان ای تا مانده های مولکولی و

.باستان است اقتصاد مطالعه برای قدیم دنیای در اطقمن ترین جذاب از یکی در اوراسیا مرکزی محل ایران. استخوان و

كتابنامه

Badler, V. & Patrick, E. M. & Rudolph, H.

1990 Drink an dBe Merry!:In frared Spectroscopy and Ancient Near Eastern Wine. In W.R Biers & P. E.

McGovern(eds.) Organic Contents of Ancient Vessels: Materials Analysis and Archaeological Investigation,

MASCA Reserch Papers in Science and Archaeology 7: 26 – 36. Philadelphia: University of Pennsylvania

Museum.

Bar-Yosef, O.

1998 The Natufian Culture in the Levant, Threshold to the Origins of Agriculture.EvolutionaryAnthropology

6(5), pp: 159–177.

Crabtree, P. J.

2011 The Animal Bone from Godin Perod VI. In H. Gopnik & M. S. Rothman (eds.) On theHigh Road, The

History of Godin Tepe, Iran. 109.Toronto: Royal Ontario Museum Press.

Harlan, J. R.

1968 On the Origin of Barley. In Barley: Origin, Botany, Culture, Winter Hardiness, Genetics,Utilization

Pests, A g r iculture Handbook 338:9-31. Washington,D. C.: Agricultural Research Service.

Helbaek, H.

1969 Plant Collecting, Dry - farming, and Irrigation Agriculture in Prehistoric DehLuran. In F. Hole, K.V.

Flanne ry & J.A.Neely (eds.)P rehistory and Human Ecology of the Deh Luran Plain, Memoirs of the Museum

of Anthropology, University of Michigan1:3 83–426.Ann Arbor:University of Michigan.

Hole, F.

1984 AReassessment of theN eolithic Revolution. Paléorient 10: 49–60.

Lamberg-Karlovsky, C.C. & Maurizio, T.

1989 The Proto- Elamit Community at Tepe Yahya: Tools of Administration and Social Order. In K. Frifelt

& P. Sørenson (eds.) South Asian Archaeology ,1985: 104–113. London: Curzon Press.

McGovern, P. E. & Donald L. G. & Lawrence J. E. & Mary M. V.

1996 Neolithic Resinated Wine. Nature 381:480–481.

Miller, N. F.

1981a The Plant Remains. In Henry T. Wright (ed.) An Early Town on the Deh Luran Plain, E xcavations at

Tepe Farukhabad.Memoirs of the Museum of Anthropology. University of Michigan 13: 227 –232;427 – 430.

Ann Arbor: University of Michigan.

1981b Plant Remains from Ville Royale II, Susa. Cahiers de la Délégation Archéologique Française en Iran

12: 137–142.

1982 Economy and Environment of Malyan, a Third Millennium B.C. Urban Center in Southern Iran.P h.D.

dissertation,University of Michigan, Ann Arbor. Ann Arbor: University of Microfilms.

1984 The Use of Dung as Fuel: An Ethnographic Example and an Archaeological Application. Paléorient

10(2): 71–79.

1985 Paleoethnobotanical Evidence for Deforestation in Ancient Iran: A Case Study of Urban Malyan.

Journal of Ethnobiology 5: 1–19.

1990 Godin Tepe, Iran: Plant Remains from Period V, the Late Fourth Millennium B.C. M ASCA

Ethnobotanical Laboratory Report 6. Manuscript on file . Philadelphia: University of Pennsylvania, Museum of

Archaeology and Anthropology.

Page 207: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

203

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

1996 Seed Eaters of the Ancient Near East, Human or Herbivore? Current Anthropology 37: 521– 528.

1997 Farming and Herding along the Euphrates: Environmental Constraint and Cultural Choice (Fourth to

Second Millennia B. C.) In Richard L. Zettler( ed.) Subsistence and Settlement in a Marginal Environment, Tell

es-Sweyhat, 1989–1995 Preliminary Report, M ASCA Research Papers in Science and Archaeology 14: 123-

132. Philadelphia: University of Pennsylvania Museum.

2003 Archaeobotany in Iran, Past and Future. In N. F. Miller & K. Abdi (eds.) Yeki bud, yeki nabud, Essays

on the Archaeology of I ran in Honor of William M. Sumner. Monograph, Cotsen Institute of Archaeology 48:

8–15. Los Angeles: University of California.

Nesbitt, M. & St. John Simpson & Ingvar, S.

2010 History of Rice in Western and Central Asia. In S.D. Sharma (ed.) Rice. Origin, Antiquity and History:

308–340. Boca Raton: CRC Press.

Redding, R. W.

1981 The Faunal Remains. In Henry T. Wright (ed.) An Early Town on the Deh Luran Plain, Excavations at

Tepe Farukhabad. Memoirs of the Museum of Anthropology, University of Michigan 13: 233 – 261, 391 – 426.

Ann Arbor: University of Michigan.

Rothman, M. & Virginia R. B.

2011 Contact and Development in Godin Period VI. In H. Gopnik & M. S. Rothman (eds.) On the High

Road, The History of Godin Tepe, Iran: 67–137. Toronto: Royal Ontario Museum Press.

Sumner, W M.

1986 Proto- Elamite Civilization in Fars. In U. Finkbeiner & W. Röllig (ed.)GamdatNasr: Period or Regional

Style?: 199–211. Tübinger Atlas des Vorderen Orients B, nr. 62.

Van Zeist, W. & Sytze, B.

1977 Palynological Investigations in Western Iran. Palaeohistoria 24: 19–85.

1991 Late Quaternary Vegetation in the Near East. Beihefte zum Tübinger Atlas des Vorderen Orients.

Reihe A, Nr. 18. Wiesbaden: Dr. Ludwig Reichert Verlag.

Weiss, H. & T. Cuyler Young, Jr.

1975 The Merchants of Susa, Godin V and Plateau-Lowland Relations in the Late Fourth Millennium B.C.

Iran 13: 1–18.

Whyte, A.

1977 Water Control and Desertification, the Resettled Nomads of Deh Luran, Iran. Economic Geography

53(4): 372–375.

Wright, H. T.

1981 An Early Town on the Deh Luran Plain, Excavations at Tepe Farukhabad. Memoirs of the Museum of

Anthropology, University of Michigan 13. Ann Arbor: University of Michigan.

Wright, H. T. & Naomi F. M. & Richard, W. R.

1981 Time and Process in an Uruk Rural Center. In L'archéologie de l'Iraq: Perspectives et limites de

l'interpretation anthropologique des documents: 265-282. France:Colloques internationaux du CNRS 580.

Zeder, M. A.

1991 Feeding Cities. Washington D.C.:Smithsonian Institution Press.

Zeder, M. A. & Brian, H.

2000 The Initial Domestication of Goats(Capra hircus) in the Zagros Mountains 10,000 Years Ago.Science

287: 2254-2257.

Zohary, D. & Maria, H.

2000 Domestication of Plants in the Old World, 3rd edition. New York: Oxford University Press.

Zohary, D. & Pinhas S. R.

1975 Beginnings of Fruit Growing in the Old World. Science 187:319-327.

Zohary, M.

1973 Geobotanical Foundations of the Middle East, 2 vols. Stuttgart: Gustav Fisher Verlag.

Page 208: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

204

یددگاه

گ اهی

باستان شناس

یبررو

یمح

یز ط

یت،

س

استفاده گی

اه،

نائومم ی

لریت ،

رجمه: شراره قاسم

ی

بیشترین رطوبت ، بیشترین خشکی تامحل محوطه ها :1 جدول

ملیان

(بانش)

VI:1 گودین

(اروك)

فرخ آباد

(اروك)

شرف آباد

)اروك(

N=70 N=10 N=8 N=15 شماره نمونه ها

ردیف شمارش

گندم 6 8 1460 30

جو 52 28 440 112

) نامعین( حبوبات 43 34 263 86

عدس 47 1 5380 4

علف وحشی 126 14 279 40

نخود بومی 2 257 22 21

دیگرگیاهان وحشی یا علف 13 74 881 144

کل حبوبات 101 70 2163 228

علف یا وحشی کل دیگر گیاهان 141 345 1180 205

اد/تعداد(گندم/جو.)تعد نسبت ها 0,12 0,29 3,32 0,27

تقریبی،گرم(حبوبات )تعداد/ز/وحشی یا هر 140 493 55 90

درصد نخود بومی در مجموعه بذر وحشی یا هرز 1% 74% 2% 10%

. خالصه بقایای گیاهی2جدول

) نکته چاپ نشده آزمایشگاه(( a 1981بعد از: فرخ آباد ) میلر گرم، 0,01دانه =1بوبات و برآورد: شمارش ح

(1990( گودین )میلر 1982 ملیان )میلر

محوطه طول جغرافیایی ) شرق( عرض جغرافیایی ) شمال( گیاهی* پوشش منطقه

بادام، نزدیک به -جنگلی پستهاست

سندی گرمسیری -نوبی آباد شرف 32,29 48,34

-پسته جنگلی بلوط ایرانی، نزدیک است

گرمسیری سندی -نوبی بادام و آباد فرخ 32,59 47,22

-پسته جنگلی است نزدیک ایرانی، بلوط

گرمسیری سندی -نوبی و بادام گودین 34,45 48,01

-پسته جنگلی ست ا نزدیک ایرانی، بلوط

گرمسیری سندی -نوبی و بادام ملیان 30,01 52,41

Page 209: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

205

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

شرف آباد فرخ آباد گودین ملیان

)اروك( (اروك) (اروك) (بانش)

گوسفند یا بز 1125 327 نبود اطالعات 7761

گله گاو 29 12 اطالعات نبود 166

خوك 20 0 اطالعات نبود 0

درصد بزسانان % 96 %96 اطالعات نبود 98%

. است بز/ گوسفند نسبت ،1981 ردینگ) آباد فرخ: از پس}خوك گاو، بز، د،گوسفن استخوان تعداد: 3. جدول

،(است کم احتماال بز/ درصد گوسفند بنابراین غزال، گروه/ بز/ گوسفند برای شده زده تخمین

{(1991زدر ) ، ملیان(1981 همکاران و رایت) آباد شرف

Page 210: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

206

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

شطرنج و تخته نرد در پارس ساساني

تورج دريايي

: شهره بهفرترجمه

«کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد همدان»

ی نرد آسمان تخته و انجم بودش مهره

کعبتینش مه و خورشید و فلک استاد است

با چنین تخته و این مهره و این کهنه حریف

بنیاد است فکر بردن بودت، عقل تو بی

ت نه دانستن کار شرط در آمد کار اس

طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است

هـا بازی روی صفحه در بسیاری از نقاط دنیای باسـتان رایـج بـوده اسـت. ولـی در واقـع بسـیار دشـوار اسـت کـه بتـوان ایـن بـازی

در « اور»نی ای بـه شـهر باسـتا هـای صـفحه تـرین ا ـر مکشـوف از بـازی ای مشـخص، نسـبت داد. قـدیمی را به جایی خاص و ناحیه

و در 1نیـز مـی تـوان نـام بـرد کـه در مصـر باسـتان وجـود داشـته (Senet)بین النهرین تعلق دارد. از بـازی دیگـری بـه نـام سِـنِت

هـا بیشتر موارد جایگاه آن ها در قصر فراعنه بـوده اسـت. گـاهی مـی تـوان در تصـاویر بـاقی مانـده از دنیـای باسـتانی مصـر مـرده

ی ( بـا الهـه 1270ای بـازی رامسـیس سـوم )ق.م ی روی صـفحه بـا خـدایان دیـد. بـه عنـوان مثـال در صـحنه را در حال انجام بـاز

ــزیس ــوات انجـام (Isis)طبیعـت، آی شــده اســت. بـه تصــویر کشــیده شـده اســت، کــه بـرای کســب اجــازه ی ورود بـه عــالم ام

ای در دنیـای باسـتان اسـت چـرا کـه ایـن صـفحه هـای دهنـد، ارزش و اهمیـت واالی بـازی حقیقتی که این تصاویر به ما نشـان مـی

شـده انـد و از آن هـا صـرفاً جهـت تفـریح و تفـرج اسـتفاده نمـی بینی همراه و دارای مفاهیم فلسـفی و دینـی بـوده بازی ها با جهان

:این مقاله ترجمه است از .

Daryaee, T. 2002, Mind, Body & the Cosmos: Chess & Backgammon in Ancient Persia, Iranian Studies,

Voloume 35, Number 4, pp:281-312. 1. For the Egyptian game of Senet see E.B Pusch, Das Senet-Brettspiel im alten Aegypten, Muenchner

aegyptologische Studien, Heft 38, Muenchen, Berlin, Deutscher Kunstverlag, 1979; W.Decker, Sports and

Games of Ancient Egypt, Yale University Press, New Haven, 1992.

برای این اطالعات سپاس گذاری می کنم.« آنتونیو لوپرینو»من میخواهم همین جا از

Page 211: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

207

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ـ انـد، بنـا بـر گفتـه است. آ ـار مربـوط بـه بـازی هـای روی صـفحه در ایـران قـدیم تـا دوره هخامنشـیان ردیـابی شـده ارك ی پلوت

(Plutarch) داده اسـت. همچنـین منـابعی داریـم، اگـر چـه متـاخر، کـه ، نوعی بازی به روی صفحه بـا طـاس انجـام مـی 1اردشیر

هـای در کتـاب حکایـت (Chaucer)ای وجـود داشـته اسـت. چاسـر هـای صـفحه دهنـد در دوران اشـکانیان نیـز بـازی نشان مـی

ــد کـه توسـط شـاه دیمیتریـوس روی صـفحه انجـام مـی ه مـی بـه نـوعی بـازی اشـار (Canterbury Tales)کـانتربری شــده کن

. 2است

ــدیمی ــت، و ق ــده اس ــت ش ــد یاف ــد، در هن ــی ده ــر م ــتان خب ــای باس ــطرنج در دنی ــازی ش ــود ب ــه از وج ــاریخی ک ــع ت ــرین منب ت

ــدی قـدمت ــا دوران زنـدگی دسـتورنویس بـزرگ هن )(« نـی پـانی » آن بـه پانصـد ســال قبـل از مـیالد و همزمـان ب niniaP ــی م

ــر حماســی و برجســته 3رســد ــدی یعنــی مهابهارتــا . همچنــین در ا ـ )(ی هنـ rataabhaMah ــطرنج ــز ردی از بــازی شـ نیـ

ــی ــش م ــی از بخ ــد. در یک ــوان دی ــا ت ــزرگ، ویاس ــای ب ــاب، دان ــن کت ــای ای )(ه saaVy ــیس ــرای اوده ــازی را ب ــانون ب ــرا ق تی

(Yudhisthira)ــاهزاده )(زرگ پانـــداوا ی بـــ ، شـ ndavaaP ــرح مـــی ــازی کـــه در سانســـکریت بـــه آن شـ دهـــد. بـ

(Caturanga) ــه ــی میانـــ )(، در فارســـ atrangC

ــی ــو و عربـــ ــی نـــ )/(ودر فارســـ atrangsatranjS

ــطرنج شـــ

ــی ــره م ــارگروه مه ــاره ی چه ــان زده اســت درب ــه هیج ــالی ک ــد. وی درح ــل(، hasty گوین vasa)فی ،)اســب(nauka

با صدایی بلند توضیح می دهد.)پیاده نظام( taaPad)کشتی( و

ــه واژه ی سانسـکریتی ــه معنـای (Caturanga)بـدین گون ــا ب ــده»را نمــی تـوان تنه ــن « ی چهـار عضــو دارن ــع ای دانسـت. در واق

ــ ــد در آنزم ــروی نظــامی هن ــود در نی ــدی موج ــه بن ــه طبق ــازی ب ــایب ــاره دارد و معن ــه » ان اش ــا تقســیمات چهارگان ــش ب را در « ارت

خود جای داده است.

ــه در ــابر آنچ ــه (Amarakośa)بن ــم مــیالدی، کلم ــیش از قــرن شش ــت تــا پ ــایش را بــه Naukaآمــده اس )کشــتی( ج

ratha ــه ، داد و بخــش ــد: هــای چهارگان ــورت در آم ــن ص ــه ای ــل(، hastyی شــطرنج ب vasa)فی ،)اســب(ratha )ــه )اراب

1. Plutarch, Lives, Translated by J. Dryden, The Modern Library, New York, 1864, xvii. 2. B. Gheiby, Guzāreš-e Šatranj, Edited and Translated by Nemudar Publications, Bielefeld, 2001, p. 12;

G.Chaucer, '' The Pardoners Tald,'' The Canterbury Tales, Wordsworth Poetry Library, Hertfordshire, 1995, p.

281.

Loke eek that, to the kyng Demetrius

The King of Parthes, as the book seith us,

Senet him a paire of dees of gold in scorn

For he hadde used hazard ther-biforn

For which he heeld his glorie or his renoum

At no value or reputacioun

به شاه دیمیتریوس بنگر

پادشاه پارت، همانطور که این کتاب نقل می کند

فرستاداو یک جفت طاس طالیی را با تمسخر

چرا که از قبل شرط بندی کرد ه بود

تا که جالل و شهرتش را پاس دارد

بدون ارزش و اعتبار

Page 212: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

208

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

ــی Padātaو ــاده(، کــه همــه شــاه و مشــاور او را همراهــی م ــد )ســربازان پی ــود 1کردن ــاب شــطرنج وج ــز در ب ــابع دیگــری نی . من

ــی ــه م ــه دارد ک ــوان ب ــات ــری از آن ه ــه ا ــرد. از جمل ــرن دوم ق.م(، patānjaliمراجعــه ک )قــرن Dandinو anaB)ق

2) قرن نهم میالدی(.karaaRatnا ری از هفتم میالدی( و

ــدیمی ــدی و اًمـا بـرای بررسـی خاســتگاه اصـلی تختـه نـرد هــم بایـد نگـاهی بـه ســرزمین هندوسـتان انـداخت و بـه ق تـرین ا ـر هن

ــه در آن از ــرد »کــ ــه نــ ــروده « تختــ ــت و آن ســ ــاره داشــ ــده اشــ ــحبت شــ ــام Bharthariای از صــ ــه نــ ــت بــ اســ

Vaiāgyaśataka3اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم میالدی تدوین گشته است که در.

ــن ــانگر ای ــت ماســت نش ــان ا اطالعــاتی کــه در دس ــتان و در دوران ساســانی، جری ــه در عهــد باس ــومی ســت ک ــش عم ــال دان انتق

بـات شـده، از هندوسـتان بـه سـمت ایـران وجـود داشـته اسـت.گواه دیگـری نیـز بـرای ا ای نیـز مـی هـای صـفحه که شامل بـازی

ــدی ــا هن ــرد »منش ــه ن ــازی « تخت ــاس در ب ــتفاده از ط ــود دارد و آن اس ــار را از وج ــاس و قم ــوان ط ــی ت ــه م ــرا ک ــد چ ــی باش م

های دور دانست. ی هندیان در گذشته های محبوب و مورد عالقه سرگرمی

ــر تاریخچــه ی ــم ب ــه ســعی داری ــن مقال ــرد»و « شــطرنج»در ای ــه ن ــروری داشــته باشــی « تخت ــدیم م ــران ق ــت و ارزش در ای م و اهمی

ــیم.کهن آن هــا ــارس شــرح ده ــرزمین پ ــه را در نظــام اجتمــاعی س ــرد ب ــه ن ــطرنج و تخت ــاب ش ــت شــده در ب ــر مــدون یاف ــرین ا ت

)گـزارش Wizārišn I čatrang ud nihišn I Nēw ArdaxšI rکشـور ایـران تعلـق داردکـه متنـی اسـت بـه نـام

ــرد( ــده کـه اگـر چــه تـاریخ دقیـق ن 4شـطرنج و ابـداع تختـه ن ــا توجـه بـه آنچــه کـه در مـتن آم گــارش آن معلـوم نیسـت، ولـی ب

ــرو اول ) ــاهی خس ــد پادش ــه عه ــیالد و ب ــد از م ــم بع ــرن شش ــه ق ــر ب ــن ا ــت ای ــه 53-571اس ــه ب ruwanagsoanم( ک

ــی ــوده اســت، برم ــذیر، شــهره ب ــی جــاودان و فناپ ــورد تر )انوشـیروان( یعن ــت داســتان م ــه صــحت و درســتی روای ــد گــردد. البت دی

دشـوار مـی نمایـد. امـا آن هـا انـد و ا بـات تـاریخی بـودن دانیم متون فارسـی میانـه، بیشـتر ماهیـت ادبـی داشـته است، چنانکه می

ــن ــت دارد ای ــه مشــترکاً ا آنچــه اهمی ــدی و فارســی میان ــع هن ــر دو منب ــت کــه در ه ــره س ــه شخصــیت و چه ــرن ب ی برجســته ی ق

ششم میالدی اشاره شده است.

1. P.Thieme, " Chess and Backgammon ( Tric- Trac ) in Sanskrit Literature," Indological Studies in Honor of

W.Norman Brown, ed. E. Bender, New Haven Connecticut, 1962, pp. 215, reprint in his Kleine Schriften, teil 2,

Franz Steiner Verlag Gmbh, Wiesbaden, 1971, p. 424.

2. E. Falkner, Games of Ancient and Oriental and How to play them Being the Games of the Ancient

Egyptians, the Hiera Gramme of the Greeks, the Ludus Latrunculorum of the Romans and the Oriental Games

of Chess, Draughts, Backgammon and Magic Squares, Dover Publication, Inc., New York, 1892, p.125; B.

Utas, '' Chess I. The History of Chess in Persia, '' Encyclopadia Iranica, ed. E. Yarshater, Vol. V, Ma zda

Publishers, Costa Mesa, 1992,p. 395.

. به نظر می رسد عدم استفاده از طاس در بازی شطرنج رخدادی تازه باشد. 6

A.van der Linde, '' Geschicte und Literature des Schachspiels I,'' 1874, p. 78ff apud Thieme, p. 424.

3. Thieme, op. cit.,pp. 423-424. 4. C.J. Brunner, ''The Middle Persian Explanation of Chess and Invention of Backgammon, '' The Journal of the

Ancient Near Eastern Society of Columbia University, Vol. 10, 1978, pp. 43-51; A.Panaino, La Novella degli

Sacchi e della Tavola Reale, Testo Pahlavi, traduzione e comment al wizārišn I Čatrang ud nēw-ardaxšIr,

Mimesis, Milan, 1999; J.Cutis & I. Finkel, ''Game Boards and Other Incised Graffiti at Persepolis, '' Iran,Vol.

XXXVII, 1999, PP. 45-48.

Page 213: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

209

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ــ ــون دیگــری از قبـل از بررســی م ــا اســتفاده از مت ــرد را در جامعــه ی ایـران باســتان، ب ــه ن ــاال، الزم اســت نقـش شــطرنج و تخت تن ب

نگاهی بیندازیم. آن ها، بررسی کنیم و به تا یر اجتماعی میانهفارسی

سـمتی از ق« شـطرنج و تختـه نـرد »ای تـوان بـه وضـوح فهمیـد کـه هـر دو بـازی صـفحه از محتوای سه ا ـر مکتـوب موجـود، مـی

ــاهزاده آمــوزش ــب هــای ش ــا و نجی ــوب مــی ه ــده و زادگــان محس ــی آن هــاش ــه م ــرای دســتیابی ب ــار « فرهنــگ» بایســت ب در کن

ــازی هــای متعــددی کــه مــی مهــارت ــد، در انجــام ب ــی هــای صــفحه آموختن ــد. فرهنــگ را در فارس ــدا میکردن ــز مهــارت پی ای نی

ــه ــو ، Frahangمیان ــی ن ــی Farhangو در فارس ــه م ــد ک ــادل واژهگوین ــانی مع ــی Paideiaی یون ــی م ــت و در انگلیس اس

معنا کرد. Cultureتوان آن را

ــون، وارد مدرســـه ــوم و فنــ ــرای کســــب علــ ــراف بــ ــی شـــاهزادگان و اشــ ــی مــ ــه ی آموزشــ ــدند کــ ــتان»شــ « فرهنگســ

n)at( farhanges ــتان ــی هیربدسـ ــه ی دینـ ــت. دو مدرسـ ــام داشـ ــتان ) hērbedestān) نـ ــز ( mowestān( و مغسـ نیـ

xusrō ud اولـین مـتن از فارسـی میانـه .1وجـود داشـتند کـه بـرای تعلـیم و تربیـت روحـانیون و موبـدان اســتفاده مـی شـدند

rēdag « ــدگ ــرو و ری ــده نــام دارد، « خس ــه در مــتن آم ــه بنــابر آنچ ــه ک ــایتی اســت ک ــانی و در عهــد حک در دربــار ساس

ــاده اســت ــدینش را از دســت . ریـدگ )شــاگرد( 2پادشـاهی خســرو اول اتفـاق افت ــدانی اشــرافی مـی باشــد کـه وال پسـری از خان

ــرار داده اسـت. در داسـتان مـی خـوانیم کـه وی از پادشـاه درخواسـت مــی کنـد کـه او را تحـت مراقبـت و سرپرسـتی خـودش ق

ــدارس آموزشـی ــه فضـایل کســب شـده در م دارد. وی ، معطــوف مــیکــه در بـاال از آن صــحبت شـد دهـد و توجــه پادشـاه را ب

ــ در ــیل در دوران ی ط ــین در بــه « فرهنگســتان »تحص ــوده اســت. همچن ــاعی و پــرتالش ب ــاگردی س ــگ آمــوزی، ش در فرهن

ــوزه ــواختن آالت خــاطر ســپردن آم ــر روی اســب، چوگــان، ن ــزه ب ــا نی ــدن ب ــوارکاری، جنگی ــت، خوشنویســی، س هــای دینی،کتاب

ــاد داشـته و ــدگی، شـعر، رقــص، وسـتاره شناســی مهـارت زی ــازی هـای صــفحه ای یـن در آخــر ا موسـیقی، خوانن کــه در انجـام ب

.(10-11، 29)متون پهلوی، جاماسب آسانا استاد بوده استنیز بین هم سن و ساالن خودش

Ud čatrang ud nēw-ardaxšIr ud haštipāy3 kardan az hamahlān frāzter hēm. تم. ()و در بازی شطرنج و تخته نرد و هشت پای، من از همه همتایان خودم سرتر هس

در عهـد باسـتان داشـتیم « فرهنـگ » بدین ترتیـب و بـا خوانـدن مـتن فـوق تصـور کلـی کـه مـا در ذهـن خـود نسـبت بـه مقولـه ی

ــه شـناخت عمیـق تغییـر مـی ــری دربـاره ی معنـا و مفهــوم کنـد و ب ــان و در سـرزمین پـارس دســت « فرهنـگ آمـوزی » ت در آن زم

می یابیم.

ــوده «فرهنگسـتان »رمــوزش دمسـلماً در اکتســاب فرهنــگ تنهـا اتمــام آ ــرای شـخص کــافی نب ــی پـر از اطالعــات ب و داشــتن ذهن

ایران باستان رجوع کنید به :. برای مطالعه در باره ی الزامات مورد نیاز شاه و شاهزادگان در 1

W.Knauth, Das altiranische Füerrstenideal von Xeneophon bis Ferdousi, nach d.antiken u. einheim. Quellen

dargest, Franz Steiner, Wiesbaden, 1975. 2. D. Monchi-Zadeh, '' XusrOv I Kavātān ut Rētak, Pahlavi Text, Transcription and Translation, ''

Monumentum Georg Morgenstierne, Vol. II, Acta Iranica 22, E.J. Brill, Leiden, 1982, pp 47-91. 3. Sanskrit a āpada < Persian haštpāy is similar to the chessboard and has 64 squares,8 rows of 8 squares,

Murry, idem.,p. 3311. Sanskrit a āpada < Persian haštpāy is similar to the chessboard and has 64 squares,8 rows

of 8 squares, Murry, idem.,p. 33

Page 214: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

210

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

هــای هـای متفـاوت بـه نمـایش بگـذارد و بتوانـد از قابلیـت اسـت بلکـه مـی بایسـت ورزیـدگی و چیـره دسـتی خـود را در عرصـه

ــن مســلک کــه کــامالً ــد. ای ــه خــوبی و در عمــل اســتفاده کن ــی ب ــان خـود هــم در بعــد جســمانی و هــم در بعــد ذهن ــای ایرانی دنی

ــود، در تمـدن یونـان نیـز انعکـاس پیـدا کــرد. نظـرات ت تـأ قـدیم را تحـ بـر دانســته « اسـترابون »و « هـرودوت » یر خـود قـرار داده ب

ــان در عهــد باســتان ســخن ــدگی ایرانی ــی از آداب زن ــه صــورت کل ــد هـرودوت ب ــزوده اســت. هــر چن ــه اف ــن زمین ــا در ای هـای م

ــه ا ــلی ک ــی از گــزارش مفص ــت ول ــه اس ــه جزئیــات (strabo)ســترابون گفت ــرده ب ــی ارائــه ک ــان دوره ی هخامنش از ایرانی

بیشتری دست می یابیم.

ــی ــد ) هــرودوت م ــی »(: 1، 136گوی ــارس، م ــرزمین پ ــان س ــی جوان ــتفاده م ــان اس ــد از کم ــی گرفتن ــاد م ــوارکاری ی ــت س بایس

ــر ادامـه مـی دهـد کـه «کردنـد و همیشـه سـخن راسـت مــی گفتنـد. ــه اسـترابون باشـرح مفصـل ت تعلیمــات جوانـان پـارس تنهـا ب

ــان ــان زم ــرورش ذهــن توســط عالمــان و دانای ــرای پ ــد، بلکــه ب ــادگیری ســوارکاری منتهــی نمــی ش ــر و کمــان و ی اســتفاده از تی

ــه خــاطر سـپردن اســطوره آمـوزش مــی ــد ودر ب ــه دیدن ــوط ب ــوزه آن کـامالً هــا و عناصــر مرب ــین در آم ــد. همچن هــای ســاعی بودن

ــنش هــا و گفتارهــ دینـی، ســروده ــاب خــدایان و م ــود را مــی آن هـا ایی کـه در ب ــزرگ ب ــردان ب ــار م ــد و از کـردار و گفت آموختن

ــت ــواع درخ ــدن ان ــتن و پروران ــی گرفتند.کاش ــاریخ درس م ــع ت ــا و جم ــه ه ــردن ریش ــر از آوری ک ــی دیگ ــز یک ــان نی ی گیاه

ــادگیری آن کوشـا بودنـد چــرا کـه بـدین وســیله ا ــان سـرزمین پـارس در ی ای از طالعـات علمـی گســترده ملزومـاتی بودکـه جوان

یـابیم کـه ریشـه ی ایـن نـوع تربیـت و پـرورش جوانـان دنیای فیزیکی و مـادی کسـب مـی کردنـد. بنـابر آنچـه گفتـه شـد در مـی

گردد. ایران قدیم به عهدی دورتر و قبل از استیالی اسکندر بر ایران، یعنی دوران هخامنشی برمی

ــاب ــتن بعــدی کت ــه Kārnāmag I Ardaxšir I pāpagANم ــار نام ــون ، )ک ــد مت ــت کــه مانن ی اردشــیر بابکــان( اس

ــه دیگــر از دوره ــازی ی میان ــده و در آن از ب ــاقی مان ــان فارســی ب ــاره هــای صــفحه ی زب ــتن درب ــده شــده اســت. م ــخن ران ی ای س

ــیر باب ــام اردش ــه قی ــاره ب ــت و اش ــک اس ــر باب ــیر اول پس ــدگی اردش ــانزن ــ 224-240)ک ــاهی اش ــه پادش ــر علی ــیالدی( ب کانی و م

ــارس، دارد. ــرزمین پ ــدرت گــرفتن او و یکپارچــه ســاختن س ــان تاســیس سلســله ساســانی و ق ــه نظــر مــی رســدکه زم ــد ب هــر چن

ــه دوره ــاب ب ــیالدی و احتمــاالً در عهــد ســلطنت خســرو نگــارش کت ــتم م ــرن هف ــرایش آن در ق ــاخرتر برســد. آخــرین وی هــای مت

ــت 590-628دوم ) ــورت گرفتــه اس ــیالدی( ص ــایی . در بخــش 1م ــده اســت. ه ــخن رانــده ش ــایل اردشــیر س از مــتن از فض

آن هـا امتیازاتی کـه باعـث شـد توانـایی هـای فـردی او در قیـاس بـا سـایر شـاهزادگان خـود نمـایی کنـد و سـبب خـارج نمـودن

ــار از دور رقابـت شـود. از جملـه ایـن مهـارت هـا، توانمنـدی بـاالی اردشــیر در انجـام بـازی شـطرنج و تختـه نـرد بـوده کـه در کن

ــ ــوزش ایر ورزشس ــمتی از آم ــا قس ــر دیگــر ه ــری وی ب ــث برت ــی شــده و باع ــوب م ــوزی محس ــگ آم هــای او در راه فرهن

شاهزادگان شده است.

Pad yazdān ayyārIh pad čōbēgān ud aswārIh ud čatrang ud nēw-ardaxšIr ud

abārIg frahang az awēšān hamōyēn čēr ud nibardag būd.

1. O.M. Chukanova, Kniga deianii Ardashira syna Papaka, Pamiatniki Pis'mennosti Vostoka, Moscow,

1987, p. 162; the method used by Chukanova for dating the last redaction of the text has been criticized by A.

Panaino, '' The Two Astrological Reports of the Kārnāmag I ArdaxšIr I Pābagān )III, 4-7; IV, 6-7), ''Die

Sprache, Zeitschrift für Sprachwissenschaft, Band 36, 1994, pp. 181-198.

Page 215: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

211

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ــزدا ) ــاری ی ــا کمــک و ی ــه فرهنــگ ن اوب ــه ی چیزهــایی کــه ب ــرد و بقی ــه ن ــزه، ســوارکاری، شــطرنج، تخت ــاب نی )اردشــیر(، در پرت

)شاهزادگان( خود را نشان داد.(تر از همه ایشان زمندتر و ورزیدهمربوط بود، پیرو

Andarz I ōšnar I dānāg «ــا ــدرز اوشــنر دان ــز « ان ــاب نی ــن کت ــه آن اشــاره مــی شــود. ای ــی اسـت کــه ب ــه آخــرین متن ب

دارای دیـدگاهی منفـی اسـت. در ایـن « تختـه نـرد »فارسی میانه نوشـته شـده اسـت ولـی بـر خـالف متـون دیگـر نسـبت بـه بـازی

ــر ــاب ب ــه روی»کت ــدال و میان ــه naPaym« اعت ــز ک ــراط در چهــار چی ــردان را از اف ــراوان شــده و م ــد ف ــه( تاکی )در فارســی میان

اشته است: زند بر حذر د آسیب می آن هابه

Pad ēn 4 čiš rāy mard ziyānkārtar bawēd was xwardan I may ud waranIg pad

zanān ud was kardan I nēw-ardaxšIr (ud) naxčIr nē pad paymānagIh1. ــاه مـی ــرد و زنـدگی او را تب ــه نـرد و شــک ) چهـار چیـز م ــراط در بـازی تخت ــاد بـه زنـان، اف ار سـازد: شــرابخواری بسیار،کشـش زی

بیش از حد و بدون اعتدال.(

تـوان چنـین اظهـار مـی کـه زمـان تـالیف کلیـه ی متـون فارسـی میانـه در دوران متـاخر صـورت گرفتـه اسـت صـرفًا یاز آنجای

صـحبت آن هـا هـایی کـه از داشت کـه در دوران پادشـاهی خسـرو اول ساسـانی، آ ـار ادبـی و هنـری گونـاگون همـراه بـا بـازی

ــارس شـد، و متعلـق بـه ســرز ــد بـه سـرزمین پ ــان معرفـی گردیـد و در طــی قـرن ششـم مـیالدی از هن مین هندوسـتان بـود بـه ایرانی

ــار مــی ــن آ ــه ی ای ــتن منتقــل شــد. از جمل ــه م ــوان ب ــط Paňcatantraت ــات توس ــر روای ــا ب ــره( اشــاره کــرد کــه بن )پنجــه تنت

ــام ــه ن ــخه Burzoپزشــکی ب ــن نس ــد. متاســفانه ای ــه ترجمــه ش ــی میان ــه فارس ــرزو( ب ــه ی )ب ــا ترجم ــه ام ــین رفت ی برگــردان از ب

ــه زبـان سـریانی در دســت اسـت کـه در ســال ــام 570دیگـری از ایـن مـتن ب ــه و Kalilag wa Damnagمـیالدی بـا ن )کلیل

ــه»دمنـه( برگــردان شــده اســت. ــه»و « کلیل ــام (Karata u Damanaka)« دمن هــای دو شــغال هســتند کــه در سانســکریت ن

ــ شخصــیت ــه ش ــان هــای اصــلی داســتان ب ــن داســتان را از زب ــع ای ــن مقف ــداهلل ب ــیالدی عب ــرن هشــتم م ــدها در ق ــد. بع مار مــی رون

ی آن هـا داسـت »فارسی میانه بـه عربـی ترجمـه کـرد. نسـخه ای کـه در حـال حاضـر از ایـن داسـتان بـه زبـان فارسـی موجـود و بـه

. 2بی به فارسی ترجمه شده استمعروف است در ابتدا از سانسکریت به فارسی میانه و سپس به عربی و از عر« بیدپای

آن داسـت »و « هـای بـودا حکایـت »ی همـین جریـان انتقـال ادبیـات سانسـکریت بـه سـرزمین پـارس بـود کـه آ ـاری مثـل بـه واسـطه

بـه ادبیـات ایـران پیوسـت و بعـدها بـه زبـان یونـانی، التـین و عربـی ترجمـه شـد. همچنـین موجـب بـه وجـود آمـدن « ی جاتاکاها

ــی دیگـری ــه آ ـار ادب ــاه ایـزوپ آن هــاداسـت »از جمل ــه »در روم شــرقی، « ی کوت ــی شــب»و « سـندباد نام ــه نظــر 3«هـای عرب شـد. ب

ــت مـی ــوق از متنـی دیگــر بـه نـام رسـد داســتان هـا و حکای ــی Hitopadeśaهـای ف ــدرزهای نیـک »یعن ــان « کتـاب ان کــه بـه زب

ــده ــه ش ــوده، گرفت ــ سانســکریت ب ــوب هن ــار مکت ــری آ ــی از آن س ــاب بخش ــن کت ــد. ای ــه ان ــت ک ــه nītiśāstraدی اس ای )آین

ــام ــا ن ــز ب ــه نی ــه فارســی میان ــوط ب ــار مرب ــران در آ ــد و در ای ــام دارن ــرای شــاهزادگان( ن ــد. wēn-nāmagēب ــود داشــته ان وج

1. For the text and latest translation see, I.M.NāzerI, Andarz I Ōšnar I Dānā, Hermand Publishers, Tehran,

1373, pp. 22-23.

2. Dāstānhāy-e BIdpāy, translated by Muhammad b. Abdallāh al- BukhārI, ed. P.N.KhānlarI and M. Roshan,

KhārazmI 3. A. Skilton,A Concise History of Buddhism, Barnes & Nobl, New York, 1994, p. 200.

Page 216: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

212

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

ــه صــورت ــو ب ــن کلمــه در فارســی ن ــه» āyIn-nāmeبعـدها ای ــین نام ــه « آی ــده اســت. در بخشــی از نســخه ی فارســی میان درآم

ــه دو بـازی شــطر ــرد اشــاره شـده اســت ی کتـاب ب ــن سـبک نوشــته .1نج وتختـه ن ــی نیـز از ای هــا در روش در زبـان فارســی و عرب

Siyārتـوان بـه کتـاب رواج داشـته اسـت. از آن جملـه مـی « ای بـرای شـاهزادگان آیینـه »تـر زنـدگی بزرگـان یـا بـه زبـان رایـج

al – muluk سیر الملوك( یا(Nasīhat al muluk اشاره کرد )نصیحت الملوك( .

ــاب ــوع کت ــن ن ــرا ای ــه چ ــال اینک ــوان ح ــه عن ــا ب ــه ه ــده (ēwēnag)آیین ــهره ش ــوی ش ــاب در پهل ــد در کت Dēnkard VIان

دینکرد ششم، به زیبایی توضیح داده شده است.

awēšān ēniz ōwōn dāšt ku pad āmōzišn ī ōy ī did ān2 čišē ēn weh ka xēm ī xwēš be

wirāyēd ud xwēštan ēwēng be kunēd ud

pēš ī ōy ī did dārēd ud ōy ī did andar nigerēd

ud wēnēd ud az-iš abar hammōzēd ــه )همگـان بـر ایـن نکتـه بسـیار تامـل کننـد: در آمـوزش وتعلـیم بهتـرین آنسـت کـه تعلـیم دهنـده خـود را و شخصـیت خـود را ب

ــد و از خویشـتن یــک آیینـه بسـازد و ــرا روی شـاگردان قـرار دهــد. فضـایل اخالقـی و صــفات ممتـاز آراسـته گردان ــه آن هـا ف ب

های نیک او را خواهند دید و از رفتار و منش وی درس خواهند گرفت.( او خواهند نگریست، ویژگی

ــاب ــرد(. باچهــ Wizārišn čatrang ud Nihišnī Nēw- Ardakšīrدر کت ــه ن ــداع تخت ــطرنج و اب ــزارش ش ار )گ

ــیت اصـــلی مواجـــه هســـتیم ــیرم( پادشـــاه هندوســـتان، وزیـــرش Dēwišarm/sačidarm، شخصـ Taktrītos)دوشـ

ــران، ــمت ای ــوس( و از س ــر او xusrō I)تختریت ــانی و وزی ــاه ساس ــرو اول پادش ــا Wuzurgmihrخس ــال ب ــر(. ح )بزرگمه

ــوع رابطــه ــاال و ن ــراد ب ــه اســامی اف ــق ب ــای نگــاهی دقی ــیآن ه ــتن از دوره ، م ــن م ــه در ای ــرد ک ــا ک ــوان ادع ــاه ت ــه، پادش ی میان

ــاب Dēwišarmن هندوســتا ــه در کت ــتن بلک ــن م ــا در ای ــه تنه ــد ن ــر چن ــت. ه ــاریخی نیس ــی ت ــیت حقیق ــتان »دارای شخص داس

ــام بـرده شـده اسـت کـه در Dēwišarmنیـز از « هـای بیـدپای ــای آن هـا داسـت »بـه عنـوان یکـی از پادشـاهان هنـدی ن « ی بیـد پ

ــورت ــه ص ــت. Dabšalīmب ــده اس ــفلد» آم ــت « هرتس ــد اس ــه معتق ــر ک ــتان اخت ــاق داس ــیر اول اتف ــطرنج در دوران اردش اع ش

رسـد در واقـع . امـا آنطـور کـه بـه نظـر مـی 3افتاده و در حقیقت این حکایت از آن زمـان بـه عهـد خسـرو اول منتقـل شـده اسـت

ــر دو در هــم نگــارش داســتان سلحشــوری اردشــیر ــران، ه ــه ای ــال آن ب ــراع شــطرنج و انتق ــان( و هــم اخت )کارنامه ی اردشــیر بابک

ــل ــه واژه دوران سـ ــود دارد کـ ــان وجـ ــن امکـ ــت. ایـ ــاده اسـ ــاق افتـ ــرو اول اتفـ ــی Dēwišarmطنت خسـ ــی و عربـ )در فارسـ

DabšlImــه ــی Devaśarmanی (، از کلم ــه معن ــه ب ــکریت ک ــدا »در سانس ــادمانی خ ــن « ش ــد. ای ــده باش ــتق ش ــت، مش اس

ــی ــاب واژه را م ــوانیم در کت ــیم Hitopadeśaت ــز ببین ــک( نی ــدرزهای نی ــری 4) ان ــال دیگ ــه . احتم ــود دارد و آن اینک ــز وج نی

1. A. TafazzolI, '' āyIn-nāme, '' Encyclopaedia of Iran and Islam, ed. E. Yarshater, The Royal, Institute of

Translation and Publication, Tehran, 1978, p. 266. 2. Shaked omits, Wisdem of the Sasanian Sages, Dēnkard VI, Westview press, Boulder, Colorado, 1979,

passage 223 pp. 86-87. 3. E, Herzfeld, Zoroaster and His World, Vol. II, Octagon Books, New York, 1974, p. 628. 4. T. Nöldeke, ''Persische Studien '' Sitzungsberichte der K. Adademie der Wissenchaften in Wien, Phil.-hist.

Klasse, Vienna, Kl. 126, Abh. 12, 1892, pp. 21-23.

Page 217: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

213

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ــی ــاه یعن ــن پادش ــد. از دوره Dēwišarmای ــل شــده باش ــیالدی منتق ــم م ــرن شش ــه ق ــای دیگــر ب ــارکوات»ه ــا « م ــعی داشــته ت س

ــین ــافتن ارتبــاطی بـ ــدد یـ ــاه را کشـــف کنــد و در صـ ــاریخی ایــن پادشـ ــاه Yaśōdharmanو DabšlImماهیــت تـ پادشـ

ی هنـدیان بـه . تصـور مـی شـود کـه نـام فرسـتاده 1رو اول بـوده برآمـده اسـت هندوستان که هم عصر و مقـارن بـا پادشـاهی خسـ

ــران ــیت (Taktritōs)ای ــام شخص ــد ن ــز همانن ــان نی ــد. گم ــوام باش ــرداز ع ــال پ ــن خی ــه ی ذه ــاخته و پرداخت ــر س ــای دیگ ه

ــفلد» ــراین 2«هرتس ــام ا ب ــن ن ــه ای ــت ک ــده ی واژه ی t'tlytus (Taktritos)س ــف ش ــ Aristotleتحری ــه البت ــد ک ــن باش ه ای

ــت، ــده اس ــاال آم ــتن ب ــت. در م ــر محتمــل اس ــه غی ــود Taktritōsنظری ــا خ ــه ب ــتاده شــد در حالیک ــران فرس ــه ای ــوس( ب )تختریت

ــورد 32صـفحه ی شــطرنج و ــان را م ــن بودکـه هــوش ایرانی ــر ای ــز، همـراه داشــت و ب ــاقوت قرم ــرد و ی مهــره ســاخته شـده از زم

ــه ــین نام ــد. همچن ــرار ده ــنجش ق ــی Dēwišarmای از س ــاه ساســانی )دوش ــرو اول پادش ــرای خس ــه ب ــتان ک رم( شــاه هندوس

فرستاده شده بود با خود داشت. نامه ای که در آن حل معمای شطرنج و یافتن فلسفه ی آن درخواست شده بود.

، قدرتمنـد و برتـر بـودن پادشـاه ایـران زمـین از همتـای «دوشـیرم »و اما مطابق مـتن سـبب ایـن مبـارزه طلبـی و چـالش از طـرف

ــاهوش ه ــان و فرزانگـان قلمــرو اونیـز ب ــل نـدی خــود بـوده اســت کـه در نتیجــه مـی بایســت دانای ــان ســرزمین تـر و عاق تـر از دانای

هندوستان باشند.

واضح است که ایـن چیـزی جـز شـعاری توخـالی نیسـت کـه توسـط ساسـانیان بـرای ارتقـاء شـان و مقـام دربـار و نیـز بـا شـکوه و

شـده اسـت. در ادامـه آمـده اسـت هـای آن عهـد، سـاخته ساسـانی در میـان دیگـر امپراطـوری تر جلـوه دادن پادشـاهی با عظمت

ــه ی توضــیحی از منطــق ــافتن راز شــطرنج و ارائ ــرای ی ــران از فرســتاده ی هندوســتان تقاضــای فرصــتی ســه روزه ب کــه پادشــاه ای

ـ در روز سـوم یکـی از دانایـان دربـار بـه الخره و احـاکم بـر آن کـرد. در ابتـدا هـیچ شخصـی قـادر بـه یـافتن قـانون بـازی نشـد. ب

ــام ــر»ن ــا « بزرگمه ــطرنج را ب ــود، ش ــیحات خ ــرد. او در توض ــطرنج ک ــازی ش ــرح روش ب ــعی در ش ــت وس ــود برخاس ــای خ از ج

ــحنه بــرای مــا Mahābhārata. شــباهتی کــه باعــث یــادآوری واقعــه ی 3ی پیکــار دو ارتــش در نبــرد قیــاس کــرد ص

ــای در ــر دان ــر وزی ــت. بزرگمه ــده اس ــفه گردی ــار توانســت فلس ــان ب ــه ی می ــاره تناســب و رابط ــد. وی درب ــازی را کشــف کن ی ب

ها چنین توضیح داد: مهره

u-š homōnāg 2 sar-xwadāy kard šāh *[mādayārān ō raxw *ī]4 hōyag ud dašnag

homānāg frazēn ō arteštārān-sālār homānāg pīl ō puštībānān-sālār homānāg ud

asb ō aswārān-sālār homānāg payādag ō ān ham-payādag homānāg pēš-razm.

)مهـره ی شـاه، سـرور و خداونـدگار همـه اسـت، دو رخ در دو جنـاح چـ و راسـت قـرار مـی گیرنـد. وزیـر بـه عنـوان فرمانـده

1. J. Markwart and de Groot, J.J.M. ''Das Reich Zābul und der Gott Zūn, '' Eduard Sachau- Festchrift, 1915, p.

257. 2. E. Herzfeld, idem., p. 628

جنگ قیاس می کند و مشابهت harbتن کوتاهی از نسخه ی فارسی میانه موجود است. آن بخش که بزرگمهر بازی شطرنج را با . در مجمع التواریخ م3

توصیف می کند. falakتخته نرد را با کیهان

Ed. M-Š Bahār, Tehran, 1334, p. 75. حات پانائینو پیروی شده است.اما در اینجا از اصال šāh O mādāyārān O hOyag. متن به این صورت است: 4

La Novella, op. cit., pp. 68-69.

Page 218: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

214

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

هـای مانـده هـا در نقـش فر هـای گـارد مخصـوص و نگهبانـان هسـتند و اسـب هـا هماننـد فرمانـده کنـد. فیـل و ارشد سپاه عمل می

نیـز بـه پیـاده نظـام در پیکـار واقعـی مـی ماننـد کـه آن هـا کننـد و در نهایـت سـربازان پیـاده را داریـم کـه سـواره نظـام عمـل مـی

ــو درحرکــت هســتند. ــق و شــرح مفصــل بزرگمهــر Taxtritōsهمیشـه در صــف جل ــن توضــیح دقی ــا شـنیدن ای ــوس( ب )تختریت

ــن بـازی ــه بـه شـدت متحّیـر گشــت چـرا کـه ابـداع ای ــت بسـیار صـورت پذیرفت توسـط دانایـان و دانشــمندان هنـد بـا رنـج و محن

ــود. واضــح ــازی را حــدس زده ب ــق منطــق ب ــه طــور دقی ــه ســادگی معمــا را حــل کـرده و ب ــاً ب بـود در حــالی کــه بزرگمهــر تقریب

ــدین نکتـه را بـرای شـنوندگان خــاطر نشـان سـازد: اول ایـن ــه تنهـا شـاه شـاه اسـت کـه داسـتان سـعی دارد چن ــارس، از کـه ن ان پ

ــرین امپراطـوری ــران )امپراطـوری پـارس ساسـانی( بزرگت ــر و قدرتمنـدتر اسـت، بلکـه ای ســت و دوم ا هـا دیگـر همتایـان خـود برت

تـرین فـرد در میـان دانایـان سـرزمین پـارس اسـت، بلکـه دانـاترین فـرد در کـل جهـان این موضوع که بزرگمهـر نـه تنهـا بـاهوش

را شکست بدهد. آن های ه توسط هندیان اختراع شده بود سه بار فرستادهاست. وی همچنین توانست در بازیی ک

ــرین و ــاه آن بزرگت ــد باســتان و پادش ــرین امپراطــوری در عه ــارس، بزرگت ــوری پ ــت: امپراط ــامالً روشــن اس ــن داســتان ک ــام ای پی

ــازی قدرتمنـدترین شاهنشـاه و وزیـر آن دانـاترین فـرد در میـان جهانیـان اسـت. بزرگمهـر متقـابالً تصـم یم بـه طراحـی و سـاخت ب

آنجـا سـفر نـام داشـت، گرفـت و هماننـد هنـدیان بـرای بـه چـالش کشـیدن پادشـاه هنـد و دانایـان سـرزمینش بـه « تخته نـرد » که

کرد، ولی کسی از این سرزمین یافـت نشـد کـه بتوانـد معمـای تختـه نـرد را حـل کنـد و فلسـفه ی آن را پیـدا کنـد. در نسـخه ی

اردشـیر »بـه معنـی Nēw-Ardakšīrگـذارد، انیم، نـامی کـه بزرگمهـر بـر اختـراع خـود )تختـه نـرد( مـی خـو فارسی میانـه مـی

است که به یاد اردشـیر اول، موسـس سلسـله ی ساسـانی، انتخـاب شـده اسـت. ایـن کلمـه در فارسـی و بـه خصـوص عربـی « دلیر

در nardšyrی ت یافـت شـده اسـت. واژه آمـده اسـت. در تلمـود بـابلی نیـز بـه ایـن صـور nardšīrیـا nardهـای به صورت

را ترکیبـی از nardšīrفرهنگ نویسـی عـرب دارای ریشـه شناسـی عامـه پسـندی اسـت، رایجتـرین آن اینسـت کـه کلمـه عربـی

nard وšīr شـود کـه توسـط بعضـی از محققـین نیـز پذیرفتـه داننـد. در واقـع ایـن یـک ریشـه شناسـی عامیانـه محسـوب مـی مـی

تختـه نـرد بـیش از پـیش بـرای بزرگمهـر اعتبـار و ارزش بـه همـراه آورد. وی توانسـت احتـرام و تکـریم مـردم . ابداع 1 شده است

مملکتش را از آن خود کنـد و شـهرت بیشـتری کسـب کنـد. نـام بزرگمهـر بـیش از گذشـته در ادبیـات و آ ـار ادبـی دیـده شـد و

.2از او یاد شد« بوذرجمهر»، Buzurjmihrی و نیمه تاریخی پیدا کرد و با عنوان آن هاوی شخصیتی نیمه افس

1. F. Rosental, ''Nard,'' The Encyclopaedia of Islam, Vol. VII, Fas. 129-139, E.J. Brill, Leiden, 1992, p. 963;

H.J.R .Murry also accepted the false etymology of šIr for " lion" A history of Bo ard-Games other than Chess,

Oxford, Clarendom Press, 1952, p. 114.

در خصوص ماهیت افسانه ای وی و نقصان تاریخ گرایی مراجعه شود به: .2

T.Nöldeke, '' BurzOes Einleitung zum Buche Kalila we Dimna, '' Schriften der Wissenschaft Ges. In Strassburg,

Vol. 12, 1912, p. 104f; مراجعه شود به:« برزو«در توضیح تاریخی بودن شخصیت وی و تمییز او از

A . Christensen, '' La legend du sage Buzurjmihr,'' Acta Orientalia, Vol. 8, 1929, pp. 81-127;

در خصوص تا یر و نفوذ خسرو اول و بزرگمهر در دوران بعد از ساسانی مراجعه شود به:

R.D. Marcotte, '' AnIshIrvān and Buzurgmihr – the Just Ruler and the Wise Counselor: Two figures of Persian

Traditional Moral Literature, Rocznik Orientalistyczny, LI, 2, 1998, pp. 69-90.

Page 219: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

215

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ماهیت كیهاني تخته نرد

ــداع ــت داســتان اب ــرد»بســیارمحتمل اس ــه ن ــاختگی باشــد « تخت ــی و س ــتانی جعل ــر، داس ــه نظرمــی توســط بزرگمه ــن و ب ــد ای رس

ـ ه ایـران اسـت بازی از هند بـه ایـران آمـده باشـد و در حقیقـت بخشـی از جریـان بـزرگ انتقـال علمـی و هنـری دانـش از هنـد ب

ــاده ــه 1کـه در عهـد باسـتان اتفـاق افت ــران منتقـل شـده اسـت. از جمل ــا موضـوعات متفـاوت بـه ای و در طـی آن آ ـار و تالیفـاتی ب

ــه ــی میانـ ــه در فارسـ ــق کـ ــم منطـ ــکریت trakعلـ ــی trakaو در سانسـ ــه مـ ــود و گفتـ ــه در kōšakشـ ــه( کـ ــی میانـ )فارسـ

ــی kośaسانســکریت ــه، و آ ــاری مبتنـ ــی خانـ ــت یعنـ ــه اسـ ــی میانـ ــه در فارسـ ــاحت و بالغــت کـ ــر فصـ و در āwyākrnبـ

انتقـال اطالعـات از یونـان بـه ایـران نیـز جریـان داشـته اسـت و از ایـن طریـق آ ـار .2شـود گفتـه مـی vyākarana سانسـکریت

ــه ــم هندس ــه عل ــاوتی از جمل ــوس، zamīy-paymānīhمتف ــاالت بطلمی ــه( و مق ــی میان ــه mgstyg)فارس ــه( ک ــی میان )فارس

. 3اند شناخته شده هستند وارد ایران شده کامالً

ــا ــان و روم آن هـا همچنـین علـوم مربـوط بـه سـتاره شناســی و نجـوم نیز)کـه تختـه نـرد ب مـرتبط اسـت ( در دوران ساسـانی از یون

ــن را از ــد و ای ــل بودن ــوم قائ ــن عل ــرای ای ــادی ب ــت زی ــد. واضــح اســت کــه ساســانیان ارزش و اهمی ــال یافتن ــران انتق ــه ای شــرقی ب

توان فهمید. هایی که در فارسی میانه برای پژوهندگان این علم در نظر گرفته شده است می تعداد متنوع نام

ــان ــوان از واژگ ــی ت ــال م ــوان مث ــه عن ــامی stārōšmārو axtarmārب ــناس، اس ــتاره ش ــی س ــه معن ، murw-nīš ، kēd، ب

kundāg ــین، واژه ــالع بـ ــی طـ ــه معنـ ــه م stār-gōwišnی بـ ــی کـ ــای کسـ ــه معنـ ــی بـ ــروج را مـ ــه البـ ــه نطقـ ی گوید،کلمـ

stārhangār ــده ــمارش کنن ــده و ش ــبه کنن ــی محاس ــه معن ــه ، ب ــتارگان و کلم ــه hangām-šnāsی ی س ــای ب ــی دان ــه معن ب

زمان نام بـرد. تمـامی ایـن اسـامی، ارزشـمند و پرکـاربرد بودنـد چـرا کـه بـرای پـذیرش دانـش و اسـتفاده از علـوم جدیـد سـتاره

ـ نیـاز بـوده اسـت. اینطـور کـه پیداسـت براسـتی آن هـا ان، هنـد و از بابـل بـه ایـران وارد شـده بودنـد، بـه شناسی و نجوم که از یون

ــد ــی جدی ــد و ترکیب ــه هـم بپیوندن ــران ب ــابلی، در ای ــد و اخترشناسـی ب ــان و هن ــش کیهـان شناســی یون ساسـانیان موجــب شــدند دان

.4ایجاد کنند

ــاب ــدیم در کتـ ــن نـ ــت»ابـ ــت : آورد « الفهرسـ ــته اسـ ــود نوشـ ــرع خـ ــر، مختـ ــه بزرگمهـ ــد کـ ــرد »ه انـ ــه نـ ــاب « تختـ ــر کتـ بـ

Anthologiae of vettius valens ــه ــین رفت ــه از ب ــته ک ــرحی نوش ــیر و ش ــوم، تفس ــنس( در نج ــوس وال ــگ وتی )جُن

ــا تیکــه ــا اسـت، ام ــی ی پراکنـده ه ــان عرب ــه زب ــده اســت ای از آن ب ــاقی مان ــه ترجمـه شــده، ب . 5کـه از روی نســخه ی فارســی میان

شناخته می شده است. ludus duodecim scriptormاشته و با عنوان پانائینو می گوید که در واقع این بازی از ابتدا در غرب وجود د . آنتونیو1

Alea tabula, La Novella, p. 197. 2. H.W. Bailey, Zoroastrain Problems in the Ninth-Century Books, Oxford, Clarendon Press, 1943; P. de

Menasce, '' Notes Iraniennes, '' Journal Asiatique, 1949, pp. 1-2; M Boyce, '' Middle Persian Literature,''

Handbuch der Orientalistik, Iranistik, Literature, Lieferung 1, Leiden / Köln, E.J.Brill, 1968, pp. 36-37. 3. Baily, ibid., p. 86; Boyce, ibid., pp. 36-37;

:کنید به برای بررسی کلیه ی مواد مربوط به زبان فارسی نگاه

H. Reza' I BāghbIdI, '' Vāže GozInI dar Aṣr-e SāsānI va Ta'sIr ān dar Fārsi –ye DarI,'' Nāme-ye Farhangestān,

vol. 5, no.3, 1998[2000], pp.144-158. 4. D. Pingree, Astronomy and Astrology in Indian and Iran,''Isis, An International Review Devoted to the

History of Science and its cultura Influances Vol. 54, Part 2, No .176, 1963, p. 241. 5. British Museum MS Add. 23,400, Pingree, ibid.,p pp. 241-242; Brunner op. cit.,1978, p. 46; …

Page 220: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

216

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

ــاره فلســفه شــرحی کــه بزرگمهــر ــه درب ــل و گــرایش او ب ــث تمای ــه داد، باعــث شــد کــه بح ــرد ارائ ــه ن ــازی تخت ــر ب ی حــاکم ب

کیهان شناسی و نجوم مطرح شود و او را شیفته ی این دانش بدانند.

ــاب ــه در کت ــرد »در ادام ــه ن ــداع تخت ــطرنج و اب ــی« گــزارش ش ــازی م ــتادن ب ــا فرس ــتان ب ــاه هندوس ــس از آن کــه پادش خــوانیم پ

ــ ــد و از آن شــطرنج ب ــارزه طلبی ــه مب ــان ســرزمینش را ب ــران و دانای ــار ساســانی، پادشــاه ای ــازی را ه درب هــا خواســت کــه معمــای ب

ــرای بـه چــالش کشـیدن پادشــاه و دربـار هندوســتان، بـازی صــفحه ــرد »ای بیابنـد، بزرگمهــر متقـابالً ب هــای آن را و مهـره « تختـه ن

ــرد. دانایـان هنـد نتو ــد. در ابـداع کـرد و بـا خـود بـه هنـد ب ــر بـازی را دریابنـد و قـانون بـازی را کشـف کنن انسـتند منطـق حـاکم ب

نتیجه بزرگمهر دگربـار بـرای دربـار ساسـانی افتخـار آفریـد و همـراه بـا غنـایمی کـه از پادشـاه هندوسـتان سـتانده بـود در کمـال

ــر خــود بزرگمهــر خواسـ ــران بازگشــت. سـپس شــاه شــاهان، خســرو اول ساسـانی، از وزی ــه ای ت کــه خــود او، معمــایی احتـرام ب

ی پنهـان در بـازی تختـه نـرد، بـر عقایـد ی فلسـفه که دانایان هنـد نتوانسـته بودنـد دریابنـد را شـرح دهـد. سـخن بزرگمهـر دربـاره

و باورهای زرتشتیان تمرکز داشت.

توصـیف مـی در متن مذکور بـه روشـنی و دقیقـاً بـه همـان صـورت کـه بزرگمهـر توضـیح داده بـود ماهیـت کیهـانی تختـه نـرد

ــدر 1سـازد وگـردش کیهـان آشـکار مـی ن هـا اشـود و شـباهت بـازی را بـا مراحـل مختلـف زنـدگی انسـ . همـانطور کـه قضـا و ق

ــه اسـت و گــردش طــاس نقــش ــا گرفت ــر تقـدیر و شــانس بن ــز ب ــازی نی ــان ایـن ب ــر زنـدگی بشــر دارد، اســاس و بنی نقـش مهمــی ب

در ایـن جهـان هسـتند، جهـانی کـه آن هـا ای تختـه نـرد هماننـد انسـ هـ . مهـره 2را بـازی مـی کنـد آن هـا سرنوشت در زنـدگی انسـ

شود. کند، کنترل می منطقه البروج دریافت می 12ستاره و عالئمی که از 7به وسیله

ــ baxtحـال اگـر بپـذیریم کــه بزرگمهـر نقـش بسـیار مهــم آن هـا )فارســی میانـه( یعنـی سرنوشــت را در زنـدگی و عملکـرد انس

ــی ــده م ــین کنن ــه ی دان و تعی ــز گفت ــی»ســته و نی ــک کلب ــدای (Eznik of kolb)« ازنی ــد ساســانی خ ــر اینکــه در عه ــی ب را مبن

ــا « Zorvan»زروان ــر ب ــادل و براب ــی baxtمع ــد زروان ــر را دارای عقای ــذیریم، در نتیجــه بزرگمه ــت را بپ ــوده اس )سرنوشــت( ب

و از پیروان مکتب زروان باید دانست.

ــاوتی اســت کــه ــت دارد تف ــد صــحنه ی آنچـه کــه اهمی ــرد وجــود دارد، در حالیکــه شــطرنج همانن ــه ن ــازی شـطرنج و تخت ــین ب ب

ــه آن معناسـت کــه نبـرد و پیکـار و براســاس منطـق مـی ــاب و گـردش طـاس وابســته اسـت و ایـن ب ــرد بـه پرت باشــد، بـازی تختـه ن

این بازی بر پایه ی شانس طراحی شده است.

.Pingree, ibid., p گرایش بزرگمهر به ستاره شناسی و نجوم ارائه داده است ابن خلدون نیز نظرات مشابهی درباره ی شیفتگی و ادامه از صفحه قبل:

وی گفته است ایرانیان از مدت ها قبل در قرن پنجم به اختر شناسی عالقمند شدند، پیش از آنکه آ ار هندی تا یر خودش را نشان دهد. 245

E.S. Kennedy and B.L. van der Waerden, '' The World-Year of the Persians, '' Journal of the American Oriental

Society, Vol. 83, 1963, p. 323; را ترجمه کرده باشد، نیست. Anthologiaeپانائینو معتقد است که بزرگمهر آن شخص که

Panaino, La Novella, p. 123. 1. Brunner, op. cit., pp. 46-47. 2. C.J. Brunner,'' Astrology and Astronomy II. Astronomy and Astrology in the Sasanian Period,

''Encyclopaedia Iranica, ed. E. Yarshater, Vol. II, Routledge & Kegan Paul, London and New York, 1987, p.

864.

Page 221: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

217

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ــدر بــ ــا و ق ــانی، قض ــتیان دوره ساس ــاور زرتش ــابر ب ــت دارد. در بن ــرل آن را در دس ــت و کنت ــاظر اس ــاکم و ن ــر ح ــدگی بش ر زن

خوانیم: که به زبان فارسی میانه نوشته شده است می« قوانین ضد اهریمنی»)وندیداد( wīdēwdādکتاب

gētīg pad baxt, mēnōg pad kunišn ast kē ēdōn gōwēd: zan ud frazand ud xwāstag ud

xwadāyīh ud zīndagīh pad baxt, abārīg pad kanišn.

ــو » ــان مین ــدیر و سرنوشــت اســت و جه ــابع تق ــی، ت ــی یگیت ــه کــه شخصــی م ــابع عمــل و کــنش. چنانک ــد و ی ت ــد: زن و فرزن گوی

کنـد و بقیـه)در دنیـای معنـوی( بـه عمـل و کـنش شــخص دارایـی و قـدرت و زنـدگی اشـخاص را سرنوشـت و تقـدیر معـین مــی

«وابسته هستند.

سـت، صـرفاً مربـوط بـه مکتـب آن هـا ا تـابع سرنوشـت آن هـا ن می سازد کـه ایـن اعتقـاد کـه زنـدگی انسـ شائول شاکد خاطرنشا

. 1نیز این ایده پذیرفته شده است« راست دینی زرتشتی»زروان نیست، چرا که در

ــازی صــفحه ای ــی ب ــات کل ــرد»شـکل و هی ــه ن ــین ســپندارمذ « تخت ــه زم ــین « Spāntā Ārmaiti»ب ــانوی زم ــزد ب ، )اوســتایی( ای

ــا یــک انگــاره اســت بلکــه ــه تنه ــین قســمتی از ســاختارکیهانی محســوب مــی شــودکه ن ــن تفکــر کــه زم ــد شــده اســت. ای همانن

ــه فرشــتگان( یــک ویژگــی ــاد ب ــی باشــد، در حقیقــت در فرشــته شناســی زرتشــتی )فلســفه ی اعتق ــز م دارای شـمایل و تصــویر نی

ــراز موجــودی کیهـا 2متعـارف اســت ــا بـر ف ــده انسـان ه ــن ای ــا، . مطـابق ای ــات اسـت. مهــره ه ــدگی مـی کنندکــه دارای حی نی زن

ــا چــرخش و « صـور فلکــی و آسـمان »نمایـانگر ســی شـبانه روز هســتند. نقـش طــاس، هماننـد نقــش اختـران و ســپهر اســت کـه ب

ــانی ــایی مک ــت و جابج ــرای حرک ــد، )ب ــی کن ــین م ــرد را تعی ــایی ف ــت و جابج ــود حرک ــدد( خ ــعّیت )ع ــاه و وض ــر جایگ تغیی

و زندگی انسان ها را از قبل پیش بینی می کند. شخص تصمیم می گیرد(

ــک»عــدد ــق « ی ــام و مطل ــدرت ت ــانگر ق ــده اســت، نمای ــتن آم ــه در م ــابر آنچ ــاس بن ــه روی ط ــزد»ب ــانگی « اورم ــایی و یگ ویکت

ــت. ــاس « دو»اوس ــر روی ط ــوی( و menōgب ــای مین ــی gēnIg)دنی ــایش م ــه نم ــادی را ب ــانی و م ــان روح ــگ( دو جه )گیتی

ــردیس اســت. ایـن ســه نما« ســه»گـذارد. ــدار humatیـانگر ســه منزلگــاه آسـمانی اســت کــه در بـاور زرتشــتیان مقــدم بـر پ )پن

ــرای رسـیدن بـه بهشـت بایـد آن هـا را گذرانـد. huwaršt)گفتـار نیـک(و hūxtنیـک(، « چهــار»)رفتـار نیـک( هسـتند، کـه ب

اسـت « چهـار گوشـه ی دنیـا » Čahār sōg I getIg تّجلـی دیگـری از نظـام کیهـانی را بـه نمـایش مـی گـذارد و آن

ــدی ــا واژه ی اک ــوم ب ــم مفه ــطالح ه ــن اص ــود. ای ــی ش ــوب م ــی محس ــین النهرین ــاهانه ب ــدئولوژی ش ــم در ای ــومی مه ــه مفه ک

kibrāt arb'i 3است. یعنی کل جهان.« چهار گوشه»به معنی

1. Sh. Shaked, ''Bakt II. The Concept.'' Encyclopaedia Iranica, ed. E. Yarshater, Vol III, Routledge & Kegan

Paul, London and New York, 1989, p. 538; برای مطالعه در مورد تا یر فلسفه ی افالطونی بر این بخش از کتاب وندیداد مراجعه کنید به:

J.Duchesne- Guillemin in Hommages á Georges Dumézil, Collection Latomus 45, 1960, pp. 102-103. 2. Henry Corbin, Spiritual Body and Celestial Earth, From Mazdean Iran to ShI'ite Iran, Bollingen Series XCI:

2, Princeton Univesity Press, 1977, pp. 4-5.

3. Kibrātim arba'im '' king of the four corners of the world '' adopted by Cyrus in the sixth century B.C., The

Assyrian Dictionary, eds. M.Civil, I. J. Gelb, A. L. Oppenheim, E. Reiner, Vol. 8, The Oriental Institute,

Chicago, Illinois, 1971, p. 331. In Cyrus' cylinder (CyC 1-2): [mKu-ra-áš šár Kiš-šat šarru dannu šár Bābili ) DIN.TIR( ki šár kuršume-ri u AkkadI….]

-ni-šu […. …. Šár ki-i]b-ra-a-tim ir-bi-it-tim …

Page 222: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

218

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

ــده طبقـاتی از « پـنج » ــر آنچـه در مـتن آم ــد در نمایـانگر اجســام روشـن آســمانی اسـت کــه بنـا ب ســپهر شـمرده مــی شـوند، هرچن

ــوعی انحـراف از قاعـده و هنجــار اصـلی دیـد، چـرا کــه مطـابق بـا اوســتا آسـمان دارای چهارطبقـه و جایگــاه اینجـا مـی تـوان ن

اسـت کـه عبارتنـد از سـتاره هـا، مـاه، خورشـید و روشـنایی جاویـدان. حـال در اینجـا و بـا توجـه بـه جایگـاه هـای آسـمانی زیـر،

ــی خورشــید، ــیم یعن ــی نظمــی در ســبک تقس ــه ای ب ــا گون ــمانی، ب ــا اجــرام آس ــت روشــنایی ی ــا، آتــش و در نهای ــتاره ه ــاه، س م

ــه رو مــی شــویم ــازل عــرش رو ب ــدی من ــانگر « شــش». و در آخــر عــدد 1بن ــار»، شــش aš gāhānbāršنمای ــه « گاهنب اســت ک

در دین زرتشتی شش ضیافت فصلی محسوب می شوند.

نسـان هـا هماننـد شـده اسـت ودر انتهـای بـازی تجمـع دوبـاره ی مهـره هـا و بازگشـت آن هـا زدن مهره ها در بازی، بـه مـرگ ا

به صفحه ی بازی، اشاره به عمل رستاخیز دارد که بنابر جهان بینی زرتشتی، در هزاره ی دوازدهم رخ خواهد داد.

ــان رسـیدن هــزاره و شــروع دوره ی آخـر ال ــم نجــومی بـه هنگــام پای ــرای همچنـین نشــانه هـا وعالی ــان کــه طلیعـه ای اســت ب زم

ــدن ــزاره ی دوازدهــم و آم ــیانس» Sōyšānsشــروع ه ــده « سوش ــار زن ــردم دگرب ــه م ــان ک ــیار هســتند.آن زم ــت بس دارای اهمی

مـی شـوند و اجـرام نـورانی آســمان بـه جایگـاه اصـلی شــان در بلنـدترین نقطـه ی فلـک بـر مــی گردنـد، عالئـم هفـت ســّیاره و

ــرین ن ــه ی دوازده منطقـه البـروج مهمت ــا بـه گفت ــا بـازی مــی کننـد کـه بن ــه « زنـر »قـش را در سرنوشــت انسـان ه قســمتی از بـاور ب

ــی ــت ســیّاره، اهریمن ــن فلســفه، هف ــر اســاس ای ــی وجــود دارد. ب ــدعت زروان ــت کــه در ب ــدیر انســان هاس ــأ یر ســتارگان در تق ت

ــروج ونشـانه هـای ــزد قـرار دارنـد و آن هــاهسـتند و دوازده منطقـه الب ــا اآن هــدر سـمت اورم همـه آن جـا در آســمان هسـتند ت

ــد ــودِ یر و سرتق ــم خ ــتی، و ه ــی زرتش ــت کیش ــم راس ــه ه ــت ک ــادی اس ــن اعتق ــد. ای ــم بزنن ــات رق ــان را در کائن ــت انس نوش

. 2آن را نفی کرده اند« زرتشت»

( مـی خـوانیم کـه هـر آنچـه از شـادکامی 278,21-22« )ردمینـوی خـ » MEnōg I xradبنـا بـر همـین اعتقـاد اسـت کـه در

بدبختی به سوی مرد آید، از سمت هفت سیّاره وعالئم دوازده منطقه البروج است. و سعادت یا فالکت و

ــک ــه ی ــرد، ب ــه ن ــطرنج وتخت ــای ش ــازی ه ــانی ب ــت کیه ــه ماهیّ ــرد ک ــا ک ــوان ادّع ــی ت ــداال»م ــه « مان ــباهت دارد ک مطابقــت و ش

کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانا، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه ی جهان... " ادامه از صه قبل:

See W. Eilers, '' Le texte cunéiforme du cylinder de Cyrus. '' Commémoration Cyrus, Hommage Universel II,

Acta Iranica 2, 1974, p. 29-32. * که تنها پیشگفتار آن « صوریشاهنامه ی ابو من»قابل توجه است که فونت هایی که برای آوانگاری استفاده می شود، استاندارد نیستند. از منابع ادبی می توان به

باقی مانده است،اشاره کرد. نویسنده برای شرح تقسیم جهان چنین می گوید:

آرامگاه مردمان بود به چهار سوی جهان

از کران تا کران این زمین را ببخشیدند و به هفت

بهر کردند و هر بهری کشور خواندند

M. QazwInI, '' Moghadame-ye qhadim šāhnāme, '' BIst Maqāleh, Vol. II, Tehran, 1332, p. 43. . در خصوص تا یر تفکرات بین النهرین و یونان بر تعداد منازل آسمان نگاه کنید به:1

A.Pananio, '' Uranographian Iranica I: The Three Heavens in the Zoroastrian Tradition and the Mesopotamian

Background, '' Au Carrefour des religious, Mélanges offerts á Philippe Gignoux, ed. R. Gyselen, Groupe pour

l'Ḗtude de la Civilisation du Moyen-Orient, Bures-sur-Y vette, 1995, pp. 205-226. 2. R.C. Zaehner, The Dawn and Twilight of Zoroastrianism, Weidenfeld and Nico lson, London, 1961, p. 238

Page 223: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

219

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ــه ی ــی از چرخ ــابین نمایش ــردی م ــاز نب ــه، در آغ ــن چرخ ــد. در ای ــی باش ــدی م ــان هن ــانی در جه ــوه» devasکیه ــا و«دئ ه

Asuras«امـا مـی تـوان چنـین گفـت کـه ایـن نبـرد کیهـانی در جهـان مـادی و جسـمانی نیزنقشـی 1هـا در گرفتـه اسـت «اسوره .

و تنازع وی استوار می گردد. آن هاکه سرنوشت بشر بر مبنای فرجام کار یکی از مشابه ایفا می کند آنجایی

نمايش هنرمندانه:

کهن ترین مهـره هـای شـطرنج کـه تـا امـروز بـاقی مانـده انـد، بـه سـرزمین پـارس تعلـق دارنـد و در میـان آن هـا فیلـی تراشـیده

کـه اینچ( دیـده مـی شـود. ایـن قطعـه متعل ـق بـه اواخـر قـرن ششـم یـا هفـتم و مقـارن بـا دوره ای اسـت 8/27شده از سنگ سیاه)

.2تالیف شده است« میانه متن مذکور به فارسی»در آن

ــره و ــدحی نـیم کــره از جـنس نق ــور ام سـاکلر آ»زرانـدود شــده اسـت کــه در گـالری مهمتـراز آن، ق نگهــداری مـی شــود. « رت

ــی از عهـد ساســانیان بـه روی آن نقــش بسـته اســت ) (. در ایـن نقــوش صـحنه ای از عروســی، fig2جـامی کـه تصــاویر پـر اهمیت

ــا ــازی ب ــال ب ــی از دو شــخص در ح ــا نقش ــی از آن ه ــی شــود کــه در یک ــده م ــر دی ــدین تصــویر دیگ صــحنه ای از کشــتی و چن

ــدگی تختـه نـرد بـه تصـویر کشـیده شـده اسـت. بـر مبنـای تصــاویر، مـی تـوان چنـین اسـتنتاج کـرد کـه قـدح، آدابـی کـه در زن

ــایش گذاشــته اســت ــه نم ــد را ب ــوه مــی کردن ــت جل ــاری پراهمی ــتن و ن 3درب ــاس م ــر اس ــز ب ــرو و » xsurō ud rEdagی خس

می توان اظهـار داشـت کـه تصـاویر نمایـان گـر فعالیـت هـایی اسـت کـه یـک اشـراف زاده مـی بایسـت آن هـا را فـرا « ریدگ

کـه در موردشـان کسـب دانـش مـی کـرد. ایـن آداب شـامل کشـتی، آگـاه بـودن از احکـام دینـی وتشـریفات می گرفت یا ایـن

ــ ــذهبی، ازدواج و ص ــفحه ای م ــای ص ــازی ه ــام ب ــودن در انج ــد ب ــین توانمن ــیقی و همچن ــواختن آالت موس ــدن، ن احب اوالد ش

را قـرن هفـتم تعیـین کـرده اســت. « قـدح » بـا چنـد قیـاس منطقـی، تـاریخ ســاخت « هــارپر»مـی شـده اسـت. « تختـه نـرد »از جملـه

ــر روی ــا ب ــاس شخصــیّت ه ــوع لب ــدح»ن ــباهت دا « ق ــتان ش ــای طــاق بس ــته ه ــه نقــش برجس ــه ب ــی از ک ــمایل برخ رد، شــکل و ش

.4ظروف و نیز متعل قات خنجرها در تصاویر از جمله قیاس های وی است

ــن ــانگر ای ــرد، نمای ــه ن ــازی تخت ــه ب ــوط ب ــرار دارد دســت ا صـحنه ی مرب ــروز کــه در ســمت چــ تصــویر ق ســت کــه شــخص پی

ــرده اسـت، در حــالی ــاال ب ــ چـ خــود را بـه نشــانه ی بـرد ب ــرد ســمت راسـت تص ــرار ویر بـر کـه دســت چـ ف ــویش ق روی زان

ــز خـم کـرده اسـت. وضـعیت خــم کـردن انگشـت اشـاره در عهــد دارد و بـه نظـر مـی رسـد یکــی از انگشـتان همـان دسـت را نی

ــانگر ــر مــی گــردد و نمای ــیالد مســیح ب ــل از م ــه هــزاره ی دوّم قب ــت و ب ــرین اس ــک دارای ســابقه ای دی باســتان و در خــاور نزدی

ــی باشـد، امّـا ــرای نشـان دادن حالـت تســلیم و فرمـانبرداری نیـز اســتفاده مـی شــده احتـرام و تکـریم م در عهــد ساسـانیان از آن ب

ــا 5اســت ــلیم ی ــت وضــعیت تس ــل اس ــایین متمای ــه پ ــدکی ب ــز ان ــرش نی ــه س ــده در حالیک ــویر بازن ــن تص ــارت دیگــر در ای ــه عب . ب

1. T. Bruckhardt, Moorish Culture in Spain, McGraw- Hill, New York, 1972, pp. 118-119. 2. E. Herzfeld, Ein Sasanidischer Elefant, '' Archaeologiche Mitteilungen aus Iran, Vol. III, 1931, P. 27; F.

Sarre, '' Sasanian Stone Sculpture, '' Survey of Persian Art, Oxford, 1939, Vol. I, PP. 593-600; C.K. Wilkinson,

Chess: East and West, Past and Present, A Selection from the Gustavus A. Pfeiffer Collection, The Metropolitan

Museum of Art, New York, 1968, xxxvii. 3. P.O. Harper, The Royal Hunter, Art of the Sasanian Empire, The Asia Society, New York, 1978, p. 75. 4. Ibid., pp. 75-76; A. C. Gunter and P. Jett, Ancient Iranian Metalwork in the Arthur M. Sackler Gallery and

the Freer Gallery of Art, Smithsonian Institution, Washington, D.C.,1992, P. 163. 5. J.K. Choksy, '' Gesture in Ancient Iran and Central Asia II: Proskynesis and the Bent Forefinger, '' Bulletin of

the Asia Institute, Vol. 4, 1990[ 1992], p. 205.

Page 224: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

220

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

شکست را به نمایش گذاشته و برنده دستش را به نشانه ی پیروزی باال برده است.

ــه نـام مـدر ــرد از آســیای مرکـزی از شــهری ب ــازی تختـه ن ــز از ب ( PncyknDch)ســغدی Panjikentك مصــور دیگـری نی

ــال ــی درس ــتان شناســان روس ــت. باس ــف 1964در دســت اس ــت را کش ــع شــده اس ــروزی واق ــه در تاجیکســتان ام ــل ک ــن مح ای

هرمانانـه و حماسـی دیـد. تعــدادی از کردنـد. در نقاشـی هـای یافــت شـده از آن مـی تـوان صــحنه هـایی بـا مضـمون مــذهبی، ق

ــد رزم رســتم، ســوگ ســیاوش ــی، همانن ــن نقــوش داســتان هــای حماس ــه و (sōg siyāwaš)ای ســایر تصــویر ســازی هــایی ک

. 1کامالً مرتبط با دنیای ایران باستان است را نشان داده اند

ــهر ــه از شـ ــواری کـ ــای دیـ ــی هـ ــان نقاشـ ــت» panjikentاز میـ ــده و در « پَنجکَنـ ــت آمـ ــوزه ی بدسـ ــر در مـ ــال حاضـ حـ

Hermitaj «ــاژ ــاژ / هرمیت ــت هــای « آرمیت ــه آن فعالی ــا ب ــورگ نگهــداری مــی شــوند، نقشــی از آنچــه کــه م ــرز ب شــهر ســن پیت

تختـه »کـه بـه احتمـال قـوی نـوعی بـازی صـفحه ای درباری می گوییم دیـده مـی شـود. ایـن صـحنه دو مـرد را در حـال انجـام

ــان جمعـی از ش « نـرد ــوده اســت، در می ــار ب هســتند، بـه تصــویر کشــیده اســت. فحــوای آن هــاخصــیت هــای برجســته کـه در کن

ــا ــودایی جاتاک ــای ب ــتان ه ــا داس ــحنه ی ــن ص ــه ای ــت ک ــده اس ــه ش ــور گفت ــا اینط ــت اّم ــن نیس ــح و روش ــتان واض ــلی داس اص

«Buddhist Jātaska »2ایرانی روایت کرده است -را به تصویر کشیده است یا حکایاتی با مضمون ترکی.

ر یکی از بازی کنانی کـه بـه نشـانه ی پیـروزی دسـت راسـت خـود را بـاال بـرده، هالـه ای نمایـان اسـت. بـه عـالوه در ایـن دور س

صحنه نیز شخصی کـه در سـمت چـ نشسـته دسـت چـ خـود را در حـالی کـه انگشـت اشـاره ی خـم شـده اش را نشـان مـی

او نیـز بـا انگشـت اشـاره ی خمیـده بـه فـرد بازنـده دهد باال برده است. تصویری پشـت سـر شـخص برنـده، دیـده مـی شـود کـه

اشاره کرده است. سبابه ی خم شده در اینجا دگربـار تسـلیم و یـا شکسـت شـخص در بـازی را نمایـان مـی سـازد کـه بـا تصـدیق

شخص دیگر با همان حالت به عنوان شاهد همراه است.

ــه قـرن چهـاردهم ا و دیگــری « خسـرو اول »سـت دو تصــویر، یکـی از دربـار در یکـی از نسـخه هـای خطــی شـاهنامه کـه متعل ـق ب

ان در حـالی کـه همـه دسـتارهای سـفید بـر سـر فارسـی دیـده مـی شـود. در تصـویر اول بزرگمهـر بـا سـه تـن از « دوشیرم»از دربار

را نـوعی بـازی صـفحه ای قـرار دارد کـه بنـابر مـتن داسـتان مـی تـوان آن فارسـی دارند بر زمـین نشسـته انـد. روبـه روی حکـیم

ــرد » ــد کــه هـر یــک دســتاری « تختـه ن ــان سـرزمین هن ــدی بـر ســریر خــود تکیـه زده و اطــرافش را دانای قلمــداد کـرد. پادشــاه هن

اشـاره کـرده « تختـه نـرد »تصاویرهسـتند، فراگرفتـه انـد. بزرگمهـر بـا دسـت راسـت خـود بـه سیاه بر سر دارنـد وتیـره تـر از سـایر

پـس از عـدم دریافـت ایـن کـه رم بـه چـالش کشـیدن دانایـان هنـد اسـت یـا است کـه ایـن بـدان مفهـوم اسـت کـه وی یـا سـرگ

ــب توجــه اســت کــه یکــی از دو ــژه جال ــه وی ــه ب ــن نکت ــازی را توضــیح مــی دهــد. ای ــانون ب ــدی ق پاســخ صــحیح از حکیمــان هن

ــن ــه ای ــد ب ــا ســردرگمی بـه روی دهــانش گذاشــته اســت. همچنـین بای ــه نشــانه ی حیـرت ی ــدی دسـت خــود را ب ریـش ســفید هن

ــازی نقاشـی شــده موضـ ــه صـفحه ی ب ــازی، بسـیار ب ــه ی صـفحه ی ب ــت»بـر دیوارهــای وع اشــاره کـرد کــه طـرح و زمین « پَنجکَن

1. For a discussion of these matters see G. Azapay, Sogdian Painting , The Pictoral Epic in Oriental Art,

University of California Press, Berkeley, The Pictoral Epic in Oriental Art, University of California Press,

Berkeley, Los Angeles and London, 1981. 2. M. Bussagli, Painting of Central Asia, The World Publishing Company, Ohio, 1963, pp. 46-47.

Page 225: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

221

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

سـت کـه بـازی هـای صـفحه ای از قبیـل ا آنچه کـه از تصـویر سـازی هـا و متـون ارائـه شـده اسـتنتاج مـی شـود ایـن .1شبیه است

ــات شـطرنج و تختـه نـرد، تنهـا بـه سـبب تفــریح و تفـرج مهـم شـمرده ن مـی شـدند بلکــه بـه طـور سـمبلیک اهمیـت چرخـه ی حی

ــد اسـت و « شــطرنج» کـه را بـه نمـایش گذاشــته انـد، چــرا ــری در زنـدگی همانن ــه نـرد »بـه صــحنه ی نبـرد و درگی تقــدیر و « تخت

ــدگی و ــه چــالش هــای فیزیکــی در زن ــاتی هســتند کــه ب ــفحه ای تمرین ــازی ص ــن دو ب ــی دهــد. ای چرخــه ی کیهــانی را نشــان م

ه سازی شده اند به عـالوه بـا پـرورش ذهـن شـخص را تبـدیل بـه یـک انسـان کـار آزمـوده مـی کننـد بـه عبـارت دیگـر رزم شبی

را اکتساب کرده است.« فرهنگ» frahangانسانی که

دنیاي پس از ساسانیان:

ــ ــت ک ــواهدی موجــود اس ــع ش ــدند. در واق ــرد آشــنا ش ــه ن ــا تخت ــالمی، اعــراب ب ــل دوره ی اس ــه در اوای ــیم ک ــانگر مــی دان ه نش

ــرد »محبوبیـت بـازی ــر داسـتان مشـهوری کــه بـه 2در عهـد پیـامبر اســالم در عربسـتان اسـت « تختـه ن منصــور عبـدالملک ابو . بنـا ب

ــالبی نســبت داده شــده اســت هنگــامی ــت ع ــد، یــک دس ــتح کردن ــت ساســانیان را ف ــه اعــراب مســلمان شــهر تیســفون، پایتخ ک

ــرد»کامـل از مهــره هـای ــه ن ــ « تخت ــد کــه بـه خســرو دوّم) کـه از مرجــان و فی ــیالدی( 590-628روزه سـاخته شــده بـود را یافتن م

تعل ق داشت.

ــه ــامبر، از جمل ــوهریره»اصــحاب پی ــات « اب ــلمانانی کــه 676)وف ــا مس ــات ب ــرد»( از مالق ــه ن ــی « تخت ــاع م ــد امتن ــازی مــی کردن ب

ــدی ــازی کنـد هماننـد کســی « دتختـه نـر » nardورزیدنـد. همچنـین آورده انـد کــه وی گفتـه اسـت، اگـر کســی بـا شـرط بن ب

بـازی کنـد هماننـد کسـی اسـت کـه « تختـه نـرد » nardاست که گوشـت خـوك خـورده اسـت، اگرکسـی بـدون شـرط بنـدی

دستان خود را درون خون خوك فرو برده است و هـر کسـی کـه بـازی را تماشـا کنـد شـبیه کسـی اسـت کـه گوشـت خـوك را

. 4را حـرام اعـالم کـرده بودنـد « تختـه نـرد »ه ی فقـه وحقـوق اسـالمی بـازی . تا قرن هشتم مـیالدی چهـار مدرسـ 3نگاه کرده است

ــم کـه نشــان مــی دهنـد ــوب بیشــماری داری ــد کــه منـابع مکت ــرد»هـر چن ــه ن در بســیاری از دربارهـای ســرزمین هــای خــاور « تخت

انـد و براسـتی بـازی مـی کـرده « تختـه نـرد »نزدیک اسالمی بازی می شده است که بدین معناسـت کـه جماعـت زیـادی از مـردم

محبوبیت بازی این نظر را تأیید می کند.

ــ ــت عبّاس ــل دوران خالف ــازی 750-900) یدر اوای ــیالدی(، ب ــرد »م ــه ن ــار « تخت ــم در درب ــید »ه ــارون الرش ــار « ه ــم در درب و ه

ــأمون»پسـرش ــازی « م ــأمون ب ــد کـه م ــرد »محبوبیـت داشــته اسـت. آورده ان را دوسـت مــی داشـت چراکــه در صــورت « تختـه ن

ــی شکسـت ــر گــردن طــاس یعن ــازی « شــانس»مــی توانســت تقصــیر را ب ــز از ب ــدازه نی ــه همــان ان ــد کــه ب بگــذارد. نقــل کــرده ان

نـوعی ابـزار قمـار توسـط بسـیاری از مسـلمانان اسـتفاده شـده اسـت. نویسـندگان قـرون وسـطی نیـز ایـن بـازی 5شطرنج به عنوان

ــد مـادامی ــه را موجّـه دانســته و شـرح داده ان ــرورش دهنـده ی ذهــن اسـتفاده شــود، ســودمند و کــه از شـطرنج ب عنـوان ورزش پ

مفید است.

1. C.K. Wilkinson, ibid., p. xii. 2. F.Rosenthal, Gambling in Islam, E.J. Brill, Leiden, 1975, p 88. 3. Al-BukhārI, al-Adab al-mufrad, ed. MF. Abd al-BākI, Cairo, 1375, pp. 326-328; and for other trandition also

see Rosenthal, ibid., p. 91.

4. Murry, op. cit., p. 114-115.

5. Murry, op. cit., p. 115.

Page 226: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

222

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

ــاب ــلی از کتـ ــاص دارد و در آن آداب و Qābūs-nāmeفصـ ــرد اختصـ ــه نـ ــطرنج و تختـ ــازی شـ ــه دو بـ ــز بـ ــنامه( نیـ )قابوسـ

ــاب ــازی هـا شــرح داده شــده اسـت و در ب ــن کـه روش صـحیح ب ــب ای ــرد رقی شــخص چــه زمـانی و در چــه شــرایطی در برابـر ف

نده و یا برنده اسـت مفّصـل بحـث شـده اسـت و نیـز در آن تأکیـد فـراوان شـده اسـت کـه حـق شـرط بنـدی در ایـن بـازی هـا باز

ازعهـد سـلجوقی نیـز گـزارش شـده . 1وجود ندارد و فقط در اینصـورت اسـت کـه شـطرنج فعـالیتی مناسـب قلمـداد مـی گـردد

بنـا بـر یکـی از متـون فارسـی آلـ ارسـالن در یکـی از بـازی بـود و « تختـه نـرد » شـیفته و دلباختـه ی « آلـ ارسـالن » اسـت کـه

. اگـر چـه فـرض بـر 2آورده بـود، بـه ناگهـان خشـمگین گشـت « جفـت تـک »در بـازی « جفـت شـش »ها، هنگامی کـه بـه جـای

بودن بازی تخته نـرد بـوده ولـی عشـق بـه بـازی تـا بـه امـروز آن را بـه محبـوب تـرین بـازی صـفحه ای در خـاور نزدیـک « حرام»

. 3هایی از اطراف مدیترانه تبدیل کرده است قسمتو

ــه نـرد در سـایر منـاطق خــاور نزدیـک و آنـاتولی پخـش شــده اسـت، سـبک فارسـی محســوب سـبکی کـه امـروزه از بـازی تخت

ــی آن را بـه اســامیِ ــن فـرض، ایـن اســت کـه هنـوز هــم در ترکّیـه وکشـورهای عرب ــل و گـواه بـرای ای -Shesh»مـی شـود. دلی

baish » ،«nard » ــا ــی « nardi»ی ــا واژه ی عرب ــا ب ــازی « tāwula»ی ــی ب ــان تکنیک ــطالحات و واژگ ــین اص ــد. همچن ــی نامن م

ــرده مـی شــوند: ــان اعـداد بکــار ب ــرای بی ــد اصــطالحاتی کـه ب ــه شــده انـد همانن ــان فارسـی گرفت در فارســی ;Yukمعمـوالً از زب

yak ــی میانــه ـ doدر فارســی du ;« یــک » Ek، در فارس ــی میانـ در فارســی seدر فارســی sey ;«دو» dOه ، در فارس

ــی میانــه Čāhārدر فارســی jahr ;«ســه » sEمیانــه ــی panj، در فارســی Benj ;«چهــار » ahārČ، در فارسـ در فارسـ

«.شش» Šaš، در فارسی میانه Šeš، در فارسی sheshو « پنج» panjمیانه

ــدرتاً ــان اعــداد، ن ــرای بی ــین ب ــی همچن ــاتی از عرب ــده مــی شــود ترکیب ــد ، و فارســی در اصــطالحات دی ــا shesh-baishهمانن ی4.dū-yuk ــام ــازی بـا ن ــن ب ــردی»nardi در گرجسـتان ای ــه مــی شــود و « نـر » narrمشـهور اســت، درآســیای مرکــزی « ن گفت

ــالت ــن»در ف ــام « دک ــا ن ــازی ب ــن ب ــی takhta-e-nard ای ــه از واژه ی فارس ــود دارد ک ــده taxt-e-nardوج ــه ش گرفت

.5است

ــوچهری، ــانی، من ــدی، فردوســی، خاق ــوری، اس ــاعرانی چــون، ان ــروده هــای ش ــه در س ــعار فارســی، از جمل ــت، در اش و در نهای

ــادی بـه ــوی، ســعدی و سـنایی اشــارات زی ــرد»مسـعود ســعد، مختـاری، مول ــه ن تعـدادی از شــعرا مفهــوم .6دیـده مــی شــود « تخت

1. Unsur al-ma 'ālI Kai-Kāwūs b. Iskadar b. Qabūs b. WašmgIr b. Ziyār, Qābūs nāme, ed. Q.-H. Yusefi,

Scientific and Cultural Publishers, Tehran, 1375, p. 77. 2. Ahmad b. 'Umar b. 'AlI NizāmI SamarghandI, Čahār maghāle, ed. M. Ghazwini and M. Mo'In, Armaghān

Publishers, Tehran, 1331, pp. 68-69; آورده است اما مدارك دیگری دال بر « دو»تعداد طاس را « قزوینی»سه ذکر شده است. در کتاب « دو»در برخی از نسخه ها ی خطی تعداد طاس ها به جای

، چاپ دوم، ص 1309طاس بودن تخته نرد هم وجود دارد، در نفایس الفنون فی العرایس العیون از محمد بن محمود آملی، ویراستار: میرزا احمد، تهران، سه

، در خصوص تخته نرد آمده است که بازی با سه طاس انجام می شود و همچنین درباره ی مشابهت آن به کیهان صحبت شده است. 220

یسنده چندین سال در یونان زندگی کرده است و محبوبیت این بازی را در بین یونانی ها دیده است.. نو3

4. Robert A. Barakat, Tāwula: A Study in Arabic Folklore, Suomalainen Tiedeakatemia Academia Scientiarum

Fennica, Helsinki, 1974, pp. 10-11.

5. Murry, op. cit., p. 115.

6. See Loghat Nāme Dehkhodā, ed. M. Mo'In and Dj. ShahidI, Letter N, Fas. 10, Tehran, 1972, pp. 421-422.

Page 227: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

223

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ــرد»کیهــانی ــه ن ــرار داد « تخت ــورد اســتفاده ق ــدرا در شــعر خــویش م ــر از آن هــاســت کــه ین معناه اندکــه ب ــه توصــیف بزرگمه ب

بازی وفادار مانده اند.

دو بیتی زیر از منوچهری، در سر نوشت و تقدیر انسان ها و کیهان سروده شده است.

فلک همچو پیروز گون تخته نردی ز مرجانش مهره ز لولوش خصلی

است. مهره های آن ساخته شده از مرجان و از جنس مروارید هستند.آسمان همانند تخته نردی پیروز

در جهـان اسـالمی، و بعــد هـا در اروپـا، مطلـب دیگــری اسـت و بـه ایـن بحــث آن هـا و انتشــار « تختـه نـرد »و « شـطرنج »اهمیـت

ــوط نمــی ــن با مرب ــر ای ــرات متعــدد ب ــیم کــه تمــدن هــای مختلــف باعــث ایجــاد تغیی ــاد آوری کن ــد ی ــد بای ــازی شــد. هــر چن دو ب

شدند.

در پایـان بـرای نشــان دادن تـأ یراتی کــه شـطرنج از فرهنــگ هـا و منـاطق مختلــف پذیرفتـه اســت، نکتـه ای را خــاطر نشـان مــی

« انـدلس »سازیم. هنگامی کـه مسـیحیان اسـپانیولی توانسـتند مسـلمانان را بـه عقـب براننـد، مسـلمانانی کـه شـطرنج را بـا خـود بـه

های شطرنج تغییر یافت. برده بودند، یکی از مهره

ایـن امروزه می بینیم ملکـه جـایگزین مهـره ی وزیـر شـده و از آن رو اسـت کـه ایـن بـازی بیشـتر اسـپانیایی بـه نظـر مـی رسـد تـا

به پیکره ی واقعی خود از خاور نزدیک شبیه باشد. که

Page 228: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

224

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

ضمیمه

گردان، و متن آوا نویسی، بر

گزارش شطرنج و ابداع تخته نرد

ــرن ــانجانا در ق ــا برگــردان س ــت کــه ب ــه اس ــورت پذیرفت ــتن ص ــن م ــای متعــددی از ای ــت ترجمــه ه ــوزده و بیس ــای ن ــارل 1ه ، ک

ــن ــاراپر ،2زالم ــی ت ــی ج ــیدی3س ــارو ،4، ام. لوس ــر ،5آ.پالی ــائینو ،6کریســتوفر برون ــو پان ــد. اصــالحیه و 7و آنتونی ــاز ش آغ

ــرگ بـر روی مـتن پهلـوی اصــلی نگاشـ ــر 10و .... 9و پیتر.اش.هانســن 8ته شـده اسـت نظـرات مهمـی از سـاموئل نیب نیـز حاشـیه هـای پ

ــی ــرین آن توســط ب. غیب ــت کــه بهت ــه فارســی موجــود اس ــه ب ــتن ســه ترجم ــن م ــین از ای ــد. همچن ــرآن داشــته ان ــاری ب و دو 11ب

انجام شده است. 13و سعید عریان 12دیگر توسط مهرداد بهار

سـی نیـز ترجمـه ای از ایـن مـتن بـا جزییـات بیشـتر وجـود دارد کـه بـه عـالوه بایـد بـه ایـن توجـه داشـت کـه در شـاهنامه ی فردو

ـ .14در درجـه ی دوم اهمیـت قـرار دارد مـتن ارائـه داده اسـت کـه بیشـتر بـه نمونـه ی ر ایـن عـالبی نیـز شـرحی عربـی از عـالوه ب

موجود در شاهنامه شباهت دارد تا فارسی میانه.

ــاله ی MKنســخه ی خطــی ــطرنج و ا»کــه حــاوی رس ــرد گــزارش ش ــه ن ــداع تخت ــ « ب ــه وســیله ی ك.ج .جاماس ــی باشــد ب م

ویـرایش شـده اسـت. ایـن نسـخه ,JJ, TD, MK آسـانا گـردآوری و تنظـیم شـده اسـت. مـتن بـر پایـه ی سـه دسـت نوشـته ی

ــتن 163دارای ــی باشــد و م ــفحات Wizārišn I Čatrang ud Nihišn I Nēw-ArdaxšIrصــفحه م 115در ص

1. D.P.B. Sanjana, Ganje shâyagan andarze Atrepât Mârâspandân, Mâdigâne chatrang and Andarze Khusroe

Kavâtân. The Original Péhlvi Text, the same Transliterated in Zend Characters and Translated into the Gujrati

and English Languages, a Commentary and a Glossary of Selected Words, Bombay, 1885. 2. Mittelpersische Studien. Ersets Stük ( sic). Mélanges Asiatiques tires du Bulletin de l' Académie Impériale

des Sciences de St. Pétersbourg, Tome IX, Livraison 3, 1887, pp. 222-242. 3. J.C. Tarapore, Vijārishn-I chatrang or the Explanation of Chatrang and other Text, Transliteration and

translation into English and Gujarati. The Original Pahlavi Text. With an Introduction, Bombay, 1932. 4. Il Testo Pahlavico Vičārišni čatrang ud nihišni nēw –artaxšēr, Scuola Orientale, Universita di Roma, 1935-

1936. 5. A. Pagliaro, Il Testo Pahlavico Sul Giuoco degil Scacchi, in Miscellanea G. Galbiati, Vol. III, Fontes

Ambrosiani VIII, Milano, pp. 97-110. 6. C.J. Brunner, '' The Middle Persian Explanation of Chess and Invention of Backgammon, '' The Journal of

the Ancient Near Eastern Society of Columbia University, Vol. 10, 1978, pp. 43-51. 7. A. Panaino, La Novella, Mimesis, Milan, 1999.

8. H.S. Nyberg, Amaual of Pahlavi, Otto Harrassowitz, Wiesbaden, 1964, pp. 9. Zum mittelpersichen Vičārišn čatrang, International Orientalistenkongress in rom, Vela J.J.Augustinus in

Glückstad Holst, 1935, pp. 13-19. 10. Review of A. Panaino's La Novella degli Scacchi e della Tavola Reale in Orientalistiche Literaturezeitung,

vol. 95, no. 3, 2000, pp. 304-311. 11. B.Gheiby, Guzāreš-e Šatranj, Nemudar Publications, Bielefeld, 2001.

12. M.T. Bahār, '' Gozāresh-e šatrang va nahādan-e vanirdšēr, '' Tarjumeh-ye čand matn-e pahlavI, '' Tehran,

1347, pp. 10-17. 13. S. Oriān, Motūn-e pahlavI, National Library of Iran, Tehran, 1371, pp. 152- 157, 226-342. 14. Šāhnāme-ye FerdowsI, Moscow edition, 1970, vol. VIII, lines 2628-2810, pp. 206-217: Š.H. GhāsemI, ''

Peydāyeš-e Šatranj be Ravayat-e Šāhnāme, '' Tahghighāt IslamI, Vol. VI, 1991-1992, pp. 458-466.

Page 229: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

225

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ن مشـتمل بـر متـون گونـاگونی اسـت کـه برخـی کوتـاه و برخـی دیگـر طـوالنی هسـتند همچـون یافت می شـود، همچنـی 120تا

Ayādgār I Zarērān ،)یادگار زریران(XusrO ud Rēdag )و از این قبیل [)خسرو و ریدگ[ .

ترجمه متن پهلوي

به نام یزدان

ــز -1 ــرم، شــهریار ب ــلطنت خســرو انوشــیروان، دِویِشَ ــد کــه در دوران س ــین گوین ــرد چن ــودن خ ــرای آزم ــتان، ب رگ، شــاه هندوس

مهــره 16مهـره سـاخته شـده از زمـرد و 16کـه شــامل برتـری خــود، یـک دسـت کامـل شـطرنج و دانـایی ایرانیـان و نیـز نمـایش

ساخته از یاقوت سرخ بود را به ایران فرستاد.

فیـل و آنچــه 90یـد و جامـه داشـتند و راس شــتر کـه بـاری از طـال، نقـره، جــواهر، مروار 1200همـراه بـا آن شـطرنج، تعـداد -2

ای بـود انتخــاب کــه شـخص برجسـته TaxrItosبـود را روانـه ایـران کــرد. از میـان هنـدوان، تختریتـوس آن هــاکـه مـورد نیـاز

شد و همراه با کاروان به ایران آمد.

ــرم -3 )(دویش armswieD ــه ــت: از آ در نام ــین نوش ــیروان چن ــرو انوش ــه خس ــاب ب ــاه شــاهان ای خط ــما را ش ــه ش ــا ک نج

ــز سـرور همـه مـی ــا و شاهنشـاه مـا هســتید، مـی نامنـد و نی ــس ی م ــدتر باشـند. پ ــردان دانـای مـا، خردمن بایســت دانایـان شـما از م

فلسفه ی این بازی را بیابید در غیر آن برای ما باج و خراج بفرستید.

ــران -4 ــان خردمنـدان ای ــد، قـانون شــطرنج را شــرح شاهنشـاه ســه روز زمـان خواســت، کسـی در می ــین یافـت نشــد کـه بتوان زم

دهد.

از جای خود برخاست. « بزرگمهر بختگان» در روز سوم -5

دانـد کـه در ایـن کشـور دانـاترین کند می شما و هرکس که در سرزمین ایران زندگی می« عمر شما جاودان باد»و چنین گفت: -6

ام. را بدین سبب توضیح نداده فرد هستم. و من تا به امروز قانون این بازی

)(من معمای شطرنج را به سهولت حل خواهم کرد، و از دویشرم -7 armswieD باج و خراج خواهم ستاند. پس از آن چیزی

و خراج ابداع خواهم کرد و برای او خواهم فرستاد و او توانا نخواهد بود برای آن شرحی بیاورد و من برای بار دگر از او باج

همه پی خواهند بردکه شما ارزش آن را دارید که شاه شاهان باشید و مردان خردمند ما داناتر از بدین ترتیبخواهم ستاند،

)(خردمندان دربار دویشرم armswieD .هستند

گمهر بپردازد. سکه نقره به بزر 12000شاه شاهان سه بار به بزرگمهر آفرین گفت و بفرمود تا تختریتوس، -8

ــرم -9 ــت: دویش ــین گف ــد و چن ــود فراخوان ــزد خ ــوس را ن ــر، تختریت ــد بزرگمه )(در روز بع armswieD ــه ــازی را ب ــن ب ای

مانند صحنه ی کارزار طرح ریخته است.

ــر را هماننــد -10 ــ و وزی ــت و چ ــت، دو رخ را در جنــاح راس ــته اس ــار زار گماش ــن ک ــرور بــر ای ــک س ــد ی ــاه را همانن ش

ی گـارد مخصـوص و اسـبها را بـه سـاالر سـواران هماننـد هـا هماننـد فرمانـده ی ارشـد بـر سـپاهیان قـرار داده اسـت. فیـل فرمانده

ای در نظر گرفته است که در صف جلوی صحنه ی رزم هستند. ها را همانند سربازان پیاده کرده است و پیاده

ــوس مهــره -11 ــا سـپس تختریت ــد و بـازی ب ــازی 3. بزرگمهــر در هـر بزرگمهــر را آغـاز کــرد هـای شــطرنج را چی ــر وی دســت ب ب

Page 230: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

226

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

پیروز شد و بدین سبب آرامش و آسودگی به کشور برگشت.

سپس تختریتوس برخاست. -12

ــ -13 ــدرت اعجـاز و چنـین گفــت: پادشــاه ج ــن ق ــزد ای ــه شــما داده اســت. اودان باشــد، ای ــدی را ب ــدرت و پیروزمن ــر ه، ق ــن ف ، ای

انیران. شمائید خداوندگار ایران و

ــه -14 ــن مجموع ــد ای ــان هن ــن از دانای ــدین ت ــرزمین چن ــن س ــه ای ــد، ب ــاده کردن ــراوان آم ــد ف ــش و جه ــا کوش ــطرنج را ب ی ش

فرستادند و کسی قادر نشد که حتی توضیحی برآن بدهد.

شما با عقل ذاتی خویش، به چه سادگی و سهولت آن را شرح داد. « بزرگمهر» -15

ا به خزانه ی پادشاه گسیل کرد. و چنان دارایی و روت ر -16

دو روز بعد شاه شاهان، بزرگمهر را نزد خود فراخواند. -17

ــرای -18 ــی خــواهم ســاخت و ب ــا گفت ــه م ــز کــه ب ــا، آن چی خــواهم فرســتاد « دویشــرم»و او را چنـین گفــت کــه ای بزرگمهــر م

چیست؟

ــن هـزاره، اردشـ -19 ــام و یر توانـاتر، الیـق بزرگمهـر پاسـخ داد: از میـان فرمانروایـان بـزرگ ای ــاتر بـوده اسـت. پـس بـه ن تـر و دان

)تخته نرد( نام خواهم نهاد. Nēw-ArdaxšIrبه یاد وی این بازی را

)تخته نرد( را با سرشت زمینِ سپندارمذ، همانند خواهم کرد. Nēw-ArdaxšIr صفحه ی -20

ــه تعــداد شــب و روز، -21 ــره ی ســپید 15مهــره خــواهم ســاخت. 30و ب ــه روز و مه ــب مهــره 15را ب ــاریکی ش ــه ت ی ســیاه را ب

همانند کنم.

چرخش طاس، همانند گردش اختران و چرخش سپهر خواهد بود. -22

آید. است که یکی است و هر نیکی از او پدید می« اورمزد»ی طاس نشانگرِ در مهره« یک»عدد -23

نشانگر دو جهان مینوی و گیتی )مادی( است. « دو» -24

ی سـه اصــل پنـدار نیـک، گفتـار نیــک و کـردار نیـک اسـت و بـه تفکــر، گفتـار و کـردار هماننـد شــده نشـان دهنـده « سـه » -25

است.

ی انـد، قـرار خـواهم داد. مثـال چهـار گوشـه بـه وجـود آمـده آن هـا از ان هـا را نمایانگر عناصر چهارگانـه کـه انسـ « چهار» -26

ل غربی. گیتی، شمال شرقی، جنوب غربی، جنوب شرقی، شما

آید. را به پنج روشنایی همانند کنم، خورشید، ماه، ستاره، آتش و روشنایی آسمانی که از سپهر فرود می« پنج» -27

ــات در « شـش » -28 ــه آفـرینش مخلوق ــار، هماننـد خــواهم کرد را ب ــه واسـطه شـش گاهنب ــه شـش قســمت آن هــای )کـه ب سـال ب

شود(. تقسیم می

ــرد( Nēw-ArdaxšIrهــای آراســتن مهــره -29 ــه ن ــادی )گیتیــگ( )تخت ــای م ــات دنی ــرینش مخلوق ــه آف ــه روی صــفحه را ب ب

همانند خواهم کرد. « اورمزد»توسط خدای

ــ گـردش و حرکــت مهــره -30 ــد انس ــه ســبب طـاس، همانن در آن و عملکردشــان در جهــان مـادی )گیتیــگ( اســت، آن هـا هـا ب

شــوند. در دش و حرکـت هسـتند بـه جهـان مینـوی متصـل مـی صـور فلکـی کـه همـه در حــال گـر 12سـیاره و 7حـال کـه از بـا

Page 231: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

227

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ی دنیـای مـادی شـبیه خواهنـد بـود آن زمـان کـه یکـی بـه آن هـا زننـد ، بـه انسـ هـا بـه هـم ضـربه مـی آن هنگام که در بازی مهره

زند. دیگری ضربه می

ــی و مهــره -31 ــا چــرخش طــاس جمــع م ــی هــایی کــه ب ــانی هســتند کــه از جهــان گیت ــد مردم ــه مانن ــد رخــت بربســتهشــوند ب ان

آراسـته چیـده شـدن بـه مردمـانی هماننـد هسـتند کـه در گـاه رسـتاخیز همـه دوبـاره بـه انـد( و بـه هنگـام دوبـاره مرتـب و )مرده

گردند. زندگی باز می

، اسـب عربـی هـم رنـگ بـا 12000شاه شاهان، پادشـاه ایـران، بـا شـنیدن ایـن سـخن را بسـیار خشـنود گردیـد و بفرمـود تـا -32

12000مـرد جـوان کـه از ایـران زمـین انتخـاب و جـدا شـده باشـند، همـراه بـا 12000هایی مـزیّن شـده بـه زر و مرواریـد، افسار

ــد مـزیّن بـه هفـت دکمــه 12000شمشـیر ســاخته شـده از فـوالد هنـدی و 12000زره هفـت گـرد و ــز کمربن ی طالیـی و هـر چی

آراسته شود. مه با شکوه تزیین ونیازمندند، ه آن هاهایشان به مرد و اسب 12000دیگر که

ــده -33 ــان را فرمان ــر بُختگ ــیروان(، بزرگمه ــرو انوش ــاهان )خس ــاه ش ــپس ش ــای س ــا آن ه ــب ب ــرد، و در روزی منتخ ــپاه( ک )س

فالی نیکو و با یاری یزدان، به سمت هندوستان روانه کرد.

ــه دویشــرم -34 )(هنگامیک armswieD ــهریارِ شــاهان هن ــپاه را در آن حالــت )شــکوه و جــالل( بــزرگ، ش دوســتان، س

روز زمان خواست. 40دید، از بزرگمهر بختگان

از بین دانایان سرزمین هندوستان، کسی یافت نشد که بتواند قانون و معمای تخته نرد را دریابد. -35

ــرم -36 ــاره از دویش ــر دوب )(بزرگمه armswieD ــتاند و ــادی بس ــراج زی ــاج و خ ــه ب ــکوه، ب ــریری باش ــر س ــت و ب ــا میمن ب

ایران زمین بازگشت.

توان توضیح داد: منطق حاکم بر بازی شطرنج را اینطوری می -37

ــرای ــروز کسـی اسـت کــه بـا خــرد و بـا داشــتن دانـش الزم ب ــاب گفـت: پی ــایی در ایـن ب پیـروزی از طریـق مهــارت، چنانکـه دان

نبرد بدون سالح، بازی را ببرد.

شـطرنج در ابتـدا لـزوم بـر مشـاهده ی دقیـق اسـت. سـپس بـرای حفـظ و نگهداشـت مهـره هـای خـود بایـد سـاعی در بازی -38

بـود و امـا بعـد از آن نوبـت تسـخیر مهـره هـای حریـف اسـت کـه سـعی و کوششـی دو چنـدان مـی طلبـد. بـه ایـن امیـد کــه در

ــز نبایـد بـد و ناصـحیح بـازی کنیـد. ــد جهـد در ایـن باشـد کـه همـواره یکــی از گـرفتن مهـره هـای حریـف توانمنـد هسـتید نی بای

مهره ها در موقعیت حمله قرار بگیرد و سایر مهره ها در حالت دفاع باشند.

ــه کـار بسـتن نکـاتی کـه در کتـاب ــه »مشـاهده و دقـت همـراه بـا تفکـر بسـیار و ب ــد بـه نگـارش درآمـده، مـی « هـا آیـین نام توان

پیروزی بیآفریند.

Page 232: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

228

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

فردی است که به ظرف نقره ای ساسانی که امروزه در موزه های خارج از ایران نگه داری می شود و روی آن نقش دو: 1تصویر

هستند، گالری آرتور. ام ساکلر بازی نرد مشغول

پیدا شدن تاس هایی مربوط به دوره ساسانیان در شهرهای ایران باستان از جمله نیشاپور: 2تصویر

Page 233: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

229

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

)تاجیکستان(، از دو بازیگر تخت نرد، موزه ی هرمیتاژ، سن پترزبورگدیوارنگاره ی پنجیکنت: 3تصویر

جالبه که نرد باز ها افرادی بزرگتر و نگاره تخت نرد و شترنج در کتابخانه مبارکشاه، دوره تیموری، سده پانزدهم میالدی: 4تصویر

مت باالیی مجلس مشغول بازی هستند و شترنج بازها افرادی کوچکتر در قسمت پایین و روی زمین در بر روی زیر انداز در قس

.حال بازی اند

Page 234: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

230

س ساسانیشطرنج و تخته نرد در پار

، تورج

دریایی، ترجمه

: شهره بهفر

هجری 1311ده صفر ه شد نوشته آن زیر و است تهران دانشگاه مرکزی ی کتابخانه های عکس گنجیه این تصویر از: 5تصویر

حضرت شاهنشاهی سواد کوه که از جانب بندگان اعلیدر مراجعت از فیروزکوه و خورشیدی( منزل چهار باغ 1269) قمری

ا فداه انگشتری به جناب اجل صدر اعظم ) علی اصغر خان اتابک( مرحمت شده بود و وقت خوشی روحن )ناصرالدین شاه(

داشتند. نایب ناظر و باشی هم به بازی نرد مشغولند

های قدیمی که نشان از محبوبیت تخت نرد در این دوران داشت تصویری از صادق هدایت همراه با از دیگر تصویر: 6تصویر

.است محمد مقدمدوست خود

Page 235: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

231

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

كشف افق علمي، خالقیت و نوآوريفلسفه ي

باستان شناسي ايران هاي جديد در

وحید شاهسواراني

ی، واحد تهران مرکز( )دانشجوی کارشناسی ارشد باستان شناسی، دانشگاه آزاد اسالم

دعای نیم شبی بود و گریه سحری مرا از این ظلمات آنکه رهنمایی داد

آزاد و بی ،کلمات وحشی اند .از آن دست مفاهیمی است که اگر تعریفش ناممکن نباشد، اما بسیار دشوار و پیچیده است کالم

تحت حروف الفبا به صف کشیدشان و به فرهنگ نامه ها می توان، دتوان در بندشان کر . آری میمسئولیت و مهار نشدنی

که در شمع شعله از است و کور سویی، مثل هاله ردمیگذباستان شناسی ما . آنچه بر اما دیگر زنده نیستند ... تسلیمشان کرد

اگر چنگ ،در غیر این کفایتت کند.نباید بگذاری و هم نه، همانطور و همانقدر که می بینی اش، ستهم واقعی. کلمات نمی گنجد

ید شعله ای هر چقدر پس با می سوزی.به سبب از دست دادنش از درون زنی تا نگهش داری، شعله می میرد، هاله می گذرد و تو

درباره ی که حاصل تأمالت علم باستان شناسیاست. آن پیدایش و رشد هر علمی در گرو خالقیت و نوآوری. کوچک افروخت

ضروری است، یکی از عرصه های از گذشته تا اکنون در باب فعالیت های انسانی بنیادی و نهایی در هر موضوعی های پرسش

در آن بیندیشیم. مراد از نوآوری برداشتن قدم نظری جدیدی است که به پیشرفت، علمی درباره تحول و نوآوریکه باید است

نیز همچون دیگر حوزه های تفکر بشری با باستان شناسی کند. توسعه و تعمیق یک علم یا پیدایش یک شاخه علمی کمک

تاریخش ابتدای نشان می دهد که این حوزه از علم باستان شناسی در ایراناما نگاهی به تاریخ نوآوری ظهور و توسعه یافته است؛

ها بدین د. برخی از این پرسشاست. تأمل در پرسش هایی که در این زمینه مطرح است می تواند راهگشا باش بودهدچار رکود

نوآوری کرد حوزه ی باستان شناسی کشور ممکن است؟ چگونه می توان در باستان شناسی ایراندر علمی قرار است: آیا نوآوری

می تواند به نوآوری باستان شناسیو راهکارهای آن چیست؟ عوامل و موانع نوآوری کدامند؟ چه شیوه از آموزش و پژوهش در

کمک می کنند؟ آیا هر نوآوری مطلوب است؟ آیا باستان شناسی کشور در علمی تهی شود؟ چه دانش هایی به نوآوریمن علمی

مالزم است؟ علوم میان رشته ای چون باستان شناسی اعتقاد به نوآوری با شکاکیت و نسبیت در معرفت

شدن، کمال طلبی، قدرت خالقه و پویائی حیات و معرفت نوآوری الزمه استعداد انسان برای سیر به سوی بهتر از دیدگاه فلسفی

مراد از «.پس هستم، نوآوری می کنم »رد که نوآوری دارد؛ پس باید گفت و انسان تا وقتی براستی حیات انسانی دا انسانی است

. Email: [email protected]

Page 236: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

232

فلسفه ی

خالقی

تو نوآور

یعلم

،یف افق ها

کش ی

جددی

در باستان

شناس

یا یران

، وح

دی

شاهسواران ی

ل یک علم مراد از تکام ؛ک شاخه علمی یا تکامل آن کمک کندنوآوری برداشتن قدم نظری جدیدی است که به پیدایش ی

.پیشرفت، توسعه و تعمیق و تدقیق آن یا به عبارت دیگر گسترش طولی، عرضی و عمقی آن است

بسیاری از سخنان تازه وهم ت.نیسهر سخن تازه ای نوآوری به معنای مثبت و سازنده آن در حوزه باستان شناسی کشور بنابراین،

، بافتن ذوقی و دلبخواهی اند نه یافتن مستند و ه ورزیاند نه نقد فلسفبافی ه فلسف هستند نه کشف، مغالطه اند نه برهان، لجبازیِ

البته تفکیک مصادیق این عناوین .. که، نه مسئوالنه اندیشیدن.فلسفه ورزی در باستان شناسی اند ومستدل، هرزگی و ابتذال فلسفی

.ابل دفاع به ارزیابی پرداختهمیشه آسان نیست. باید کوشید در هر حوزه ای مطابق معیارهای منطقی و ق

دارد، گرچه ما از آن بی اطالع هستیم. وجود در جهانی که رابطه سببی و مسببی حاکم است برای نوآوری نیز قاعده و قانونی قطعاً

راه هست که صدد ارائه آن نیز نیستیم. اما عوامل و زمینه های بیرونی و درونی بسیاری در این ما فرمول نوآوری را نمی دانیم و در

باید شناخت و بکار بست و موانع فراوانی هست که باید پس از شناسائی از سر راه برداشت. آنچه در اینجا می گوییم نه شرط کافی

د و زمینه ساز و هموار کننده راه برای نو مِد و مُعِشرط ضروری برای نوآوری است. اما می توان مدعی شد که اینها مُ و نه لزوماً

است. به عبارت دیگر، تضمین نمی توان داد که شخص با رعایت نکاتی که خواهیم حوزه علمی باستان شناسی کشور در آوری

.هموار گردد علمی گفت به نوآوری برسد، اما در عین حال امید زیادی می توان داشت که با توجه به این نکات راه نوآوری

بودن باستان شناسدیگر برای ، مهارت در شرح و حل معضالت آنرداختن پو و نظریات متقدم امروزه خواندن دقیق متون کهن

موفق و نوآور امروز باید عالوه بر این به معارف و مهارت های بسیار دیگری مجهز باشد. بین فلسفه باستان شناسکافی نیست.

مطالعه های باستان شناختی راپژوهش ها باید تفاوت گذاشت. ممکن است کسی سالدر باستان شناسی آموزی و فلسفه ورزی

الزم است، اما از همان آغاز باید تمرین تفکر کرد. این پژوهش ها اما مقلد باشد. البته خواندن کند

بسی دشوار تر از طرح در مبانی باستان شناسی ابداع یک نظام فلسفی جدید روشن است که ابعاد نوآوری ها یکسان نیست و مثالً

های جزئی و گاه بظاهر بی استدالل جدید است، اما برکسی پوشیده نیست که طرح نکات و پرسشیک سؤال یا آوردن یک

برای جلوگیری از سوءتفاهم در بین اساتید باستان شناسی ایران شود. تحول بنیادياهمیت است که می تواند منشأ ظهور یک

اگر پرسش ها و نقادی های فخری رازی نبود معلوم نبود ال : برای مثچون فلسفه ذکر خواهم کرد مثالی از شاخه ای دیگر از علوم

ا به ظاهر فقط افزودن یک استدالل بر وجود نیتدوین یابد. برهان صدیقین ابن س شرح اشارات خواجه طوسی به صورتی که هست

ر باره برهان وجودی آنسلم خدا بود، اما کیست که در اهمیت تأ یر این استدالل بر الهیات اسالمی تردید کند. نظیر این سخن را د

نیز شناخته می علمی در باستان شناسی ایران با بررسی زمینه ها و عوامل نوآوری، موانع نوآوری .در الهیات غربی نیز می توان گفت

موانع نوآوری برخی روحی و روانی است، برخی روشی و برخی بیرونی و اجتماعی است. برخی عوامل روانی همچون خود د.شو

دانشی و اعتقادی نسبت به نظام تعصب .مانع تجدید نظر در آراء پذیرفته شده است خودشیفتگيو غرورو همینطور ینيكم ب

شدن، محبوس ماندن در گروه خاصی از کتاب ها، استفاده از یک بزرگمعین و تقلید و مرعوب نامهای باستان شناسیخاص یا

ند از موانع شکوفائی فکری و دست کم کش صاحبان افکار ديگرو گریز از مواجهه با استاد یا یک گروه از اساتید هم فکر و پرهیز

قرار راه را بر ابتکار می بندد. ان ارزیابی شتابزده و افراط و تفریط در برخورد با دیگر .هستنددر این حوزه کننده حرکت فکر

Page 237: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

233

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

، کالسی، دانشگاهی و حتی گاهاًهیئتیبی و یارکشی های ، حزاز قبیل گروهیگرفتن بدون مطالعه و نیازموده دردسته بندی هایی

، فارغ از قضاوت های حتی در دیوار پاره های مجازیافرادی خاص چوب دارياز دید جغرافیایی در کشور به یمنطقه ای

از دیگر موانع های روز علمی در حوزه های دانشگاهی های به روز آموزشی مطابق با نیازتحلیلیِ نظری و عملی، نبود سر فصل

.و متاسفانه در حال حاضر به اوج خود رسیده است رایج بوده از ابتدای باستان شناسی کشوراست. این نوع صف بندی ها

است. آن عملی -های نظری و سبک علم و گرایش های جدیدآشنائی با زمینه های عملی حیات باستان ورزی علمی درشرط

حوزه که اغلب در تحول و دگرگونی است آگاه نباشد نمی تواند کمکی به نش بروز انسان شناختیو دا از لوازم باستان شناساگر

، حوزه عمل است. آشنایی با این حوزه و تأمل عقالنی تان شناسیباسدر علمی کند. بنا بر این، یکی از عرصه های بکر نوآوریخود

به سختی می توان در این حوزه نوشونده و نوآوری های دیگران بدون آگاهی از دنیای ست.آن از مواضع نوآوری و ابتکار ا در

الزم است و هم آگاهی از حال آنها. برخی همیشه به گذشته ها نظر و نظریات نوآوری داشت. هم آشنائی با گذشته اندیشه ها

ان و مکتب ها و آراء گذشته می دانند و از عالم گذشتگان و صاحب نظران آنرا فقط متعلق به آن دارند و علم و حکمت راستین

بخوبی مطلع هستند، اما به دوره های اخیر و عصر خود عنایتی ندارند و منطق ناگفته و نانوشته آنها این است که متأخرین بر سر

چنین عالمی که از زمان آگاه نیست معلوم نیست سخن تازه ای برای مخاطب . سفره متقدمین نشسته اند و از خود چیزی ندارند

بعاتش به نکات باریکی تفطن یابد، اما بدلیل خود دقت های بسیاری بورزد و در تر خود داشته باشد. او ممکن است در تنهائی عص

که مصداق این امر د. باط با دغدغه های فکری زمانش باشبی خبری از آنچه در بیرون می گذرد یا یافته هایش نو نباشد، یا بی ارت

که در برخی از نحله های کالمیآنچنان که مشاهده کرد.هی کشور در رشته باستان شناسی می توان را به وضوح در جامعه دانشگا

است. علمی در نوآوری باستان شناسیحیات امروزه این بی توجهی به زمان دیده می شود. ، این شبه عالمان است بر آمده از

م برای نوآوری را دارد. اما فعلیت یافتن این استعداد منوط به نشان می دهد که استعداد الز باستان شناسی ایرانگذشته و حال

در مقوله نظری و ورزی باستان پژوهی و باستان، ناسیش باستان ششیوه های آموزمبانی مکاتب و تجدید نظرهایی اساسی در

برای نوآوری در همه اعصار است. نوآوری در هر عصری با یافته ها و امکانات آن عصر تناسب دارد. از این رو نمی توانعملی

ه باستان شناسی در با دیگر علوم و گسترش روز افزون دانش بشری، امروز باستان شناسیراهکار واحدی را ارائه داد. نظر به ارتباط

، پرورشعالوه بر از این رود. نباید طی کند و مقدمات بسیار بیشتری را باید فراهم کنعلمی تری را برای نوآوری راه دراز ایران

گرایش ها و و تخصص در حوزه ای خاص، باید با سطح دانشگاهیآموزش نظام مند در ،روحی خالقیت اخالقی و زمینه های

در حیات آن آشنا باشد و در بهره برداری ازهای پیشرو و دسته اول ستان شناسی در جهان به خصوص کشوربروز بامختلف مکاتب

.یز تأمل کندندانش باستان شناسی فردی و جمعی

: که لسان الغیبو چه زیبا گفت

به این راه و روش میرو که با دلدار پیوندی کلید گنج مقصود است آه شبدعای صبح و

Page 238: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

234

بررس ی

و معرف ی

مراسم چهل منبر ی

در استان لرستان،

شاد ی

قزونی

ی

و معرفي مراسم چهل منبري در بررسي

استان لرستان

شادي قزويني

«همداندانشجوی کارشناسی ارشد فرهنگ و زبان های باستانی دانشگاه آزاد واحد »

گرفته شده است. برای بیان مفهوم اسطوره «جستجو، آگاهی و داستان»اسطوره کلمه ای معرب از واژه یونانی هیستوریا به معنی

استفاده شده است. در مفهوم عامه و در برخی از « شرح، خبر و قصه» به معنی در زبان های اروپایی از بازمانده واژه یونانی میتوس

سطوره معنی آنچه خیالی و غیر واقعی ست و جنبه افسانه ای محض دارد یافته است. اما اسطوره را باید داستان و فرهنگ ها، ا

(. اسطوره در واقع بی زمان و بی مکان است. انسان با 3:1386)آموزگار، ست که معموال اصل آن معلوم نیستسرگذشتی مینوی دان

فراموش میکند تا به جهان مینوی بازگردد. مکان اساطیری نیز بنیاد بی ازلی دارد. روایت اسطوره و اجرای آئین و مناسک زمان را

اسطوره در جوامع پیشین کارکردی حیاتی در زندگی مردم داشته است. با بهره گیری از اساطیر میتوان رفتارهای فرهنگی،

(.78:1380)اسدیان،قوام گوناگون را تحلیل کرداجتماعی و اقتصادی و روانی ا

در این پژوهش به بررسی یکی از اسطوره های آئینی فرهنگ ایران که ریشه در ایران باستان دارد، می پردازم. هدف از این

است که خاص تاسوعای حسینی است و نیز معرفی ابزارهایی که در مراسم چهل منبری در استان لرستانپژوهش، آشنایی و شناخت با

ن منظور ابتدا به بررسی اطالعاتی درباره فرهنگ سوگواری در ایران، تقدس عدد چهل در فرهنگ این مراسم استفاده می شود. بدی

ایران اسالمی و نیز تحلیل اشیاء فلزی مورد استفاده در این مراسم، می پردازم. این پژوهش از دوبخش تشکیل شده است: بخش اول،

رهنگ ایران است. بخش دوم یا بخش اصلی، معرفی مراسم چهل منبری درباره پیشینه عزاداری در ایران و تحلیل و بررسی آن در ف

است. الزم به ذکر است، که برای آشنایی بیشتر با این مراسم تصاویری از آن تهیه کرده ام که در ادامه ارائه داده می شود.

پیشینه عزاداري در ايران

جستجو کرد. شاهنامه خوانی و پرده خوانی که ریشه در فرهنگ ریشه مر یه سرایی و عزاداری محرم را باید درایران باستان

ایرانی دارد، در دوره قاجار زمینه ای برای نوحه خوانی و ذکر مصیبت در محرم را فراهم کرد. در فرهنگ ایرانی نخستین و روشن

خودرا در میان ملل اسالمی نگاه ترین سند عزاداری بت شده سوگ سیاوش است. ایرانیان طی قرون متمادی، مقام پیشوایی معنوی

داشتند، اما نیروی خلقی و سیاسی آنان بعد از سقوط دولت ساسانی خیلی ضعیف شد. سبب این ضعف، چنانکه بعضی پنداشتند این

ست، بلکه یکی از علل انحطاط ملت ایران وضع حکومت فارسینیست که اسالم از حیث استواری مبانی اخالقی کمتر از دین

که موجب امتیاز ت، که بر اسالم برقرار شد. طبقات نجبا رفته رفته در سایر طبقات توده فرو رفته، محو گردیدند و صفاتی عامه اس

(.368:1391)کریستین سن،آنان شد، ضعیف شد

Page 239: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

235

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

ت گرفتن یک دگرگونی سیاسی یا تعویض قدرت سیاسی خاندان حاکم بر ایران نبود، با به دس با روی کارآمدن صفویان، صرفاً

قدرت توسط شاه اسماعیل اول و اعالن رسمیت مذهب تشیع به عنوان آیین ملی کشور، به یکباره مکتب تشیع دین رسمی کشور

شد. اما تاریشه دواندن این فرهنگ در عمق و جان مردم و آشنای مردم ایران با آموزه های شیعه گری مدت زمانی به طول انجامید،

ی عشری به عنوان مذهب رسمی کشور اعالم شد، صفویان با این مشکل روبه رو شدن که مردم از احکام زیرا هنگامی که مذهب ا ن

تشیع ا نی عشری از مسائل مذهب حق جعفری و قواعد ائمه ا نی عشری آگاهی نداشتند. به طوری که برای ترویج این مذهب با

کردند از دانشمندان عرب شیعه بهره بگیرند. با ورود علما به ایران کمبود یا فقدان علما و کتب دینی مواجه شدند. بنابراین تالش

تبلیغات برای پیشرفت مذهب تشیع و همچنین عناصر فرهنگ تشیع نیز گسترش یافت. یکی از این عناصر خاص که تا یر شگرفی بر

(.23:1382 د)رمضان نرگسی،فرهنگ عمومی زنان ایران گذاشت، مساله عزاداری امام حسین و برپایی مجالس روضه خوانی بو

فاصله چندسال پس از شهادت اولین سوگواری برای امام حسین پس از شهادت ایشان توسط اهل بیت و علویان در مدینه و به

اما ریشه عزاداری امام حسین در (. 275:1382) محرمی، انجام شد هجری قمری 65ایشان برگزار شد، که به سرپرستی مختار از سال

ان در دوره پادشاهی احمد معزالدین آل بویه رواج یافت. آل بویه نخستین حکومت ایرانی بود که دارای اقتدار شد. این ایر

حکومت شیعی پس از استقرار عزاداری محرم را به صورت نهادینه در آوردند. قم، کاشان، سبزوار، ساوه که مرکز شیعیان بودند

ت دادن از آن زمان پایه گذاری در اماکن مذهبی به عزاداری پرداختند. سنت آب و شربدر هنگام عزاداری تعطیل رسمی شدند و

.(282-280)همان، شد

عزاداری امام حسین )ع( با سقوط آل بویه تعطیل و به صورت مخفی برگزار شد. تا پایان دوره تیموری کمتر در منابع خبر از

وریان، کتاب روضه الشهدا توسط مالمحمد واعظ کاشفی نوشته شد. در این برگزاری عزاداری به چشم می خورد. در دوره تیم

دوره در هرات که پایتخت این حکومت بود دوباره از سلطان حسین بایقرا آخرین پادشاه تیموری مراسمی برگزار شد. روضه

واسطه خواندن روضه الشهدا به الشهدا مهمترین منبع عزاداری هاست، به طوری که در دوره قاجار گویندگان مراسم عزادری به

.(137:1383)فروغی، هور شدند و این اصطالح باقی ماندروضه خوان مش

با به قدرت رسیدن دولت صفویه در ایران و رسمیت بخشیده شدن مذهب شیعه عزاداری های اهل بیت خصوص امام حسین

شیعی چون قم و کاشان مراسم باشکوه بیشتری برگزار میشد. دارای اهمیت بیشتری شد. در این دوره در همه ایران بخصوص مناطق

اما برگزاری با شکوه عزاداری رقابت هایی را در محله ها و شهرها به دنبال داشت، هر محله ای می کوشید با شیوه خاص و باشکوه

سنت های عزاداری در دوره قاجار ترین مراسم را برگزار کند و برتری و مفاخره آمیز خودرا ابت کند.اما با این حال بیشترین

ی عزاداری شکل یا تقویت گرفت. بیشتر سنت های عزاداری امروزی از دوره قاجاریه باقی مانده است. برای نخستین بار پایگاه ها

(.290:1382ها به حسینیه تبدیل شد)محرمی،

حسینی در منطقه در تاسوعای «چهل منبر»اسم مرنیز دارد، برپایی 40از جمله آئین و مراسمی که پیوندی دیرینه با عدد

لرستان است که به گونه های مختلفی در این منطقه به اجرا در می اید. در این رسم در خرم آباد که به آن دختران چهل منبری هم

یه های شهررا می می گویند، دختران سیاه پوش و نقابدار با پای برهنه به صورت گروهی از اول صبح تاسوعا، مجالس عزا و حسین

گیرند و با نیت و خواسته های مختلف در هر جلسه و مراسم عزاداری شمع روشن می کنند، تا چهل شمع روشن شود.

Page 240: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

236

بررس ی

و معرف ی

مراسم چهل منبر ی

در استان لرستان،

شاد ی

قزونی

ی

جايگاه عدد چهل در فرهنگ اسالمي

ه چه صورت در این جا ابتدا به بررسی و تحلیل عدد چهل می پردازم. اینکه چرا عدد چهل؟ جایگاه این عدد در زندگی مردم ب

است؟

نیز از دیرباز در زوایای مختلف زندگی فرهنگی، اجتماعی و مذهبی مردم 40، عدد 7درفرهنگ ایران اسالمی عالوه بر عدد

همگی نشانه ایران، معتبر و مقدس بوده و از جایگاه ویژه ای برخوردار است. واژه های چله نشستن، چل چلی، پیراچله، گرماچله،

به نمادین و ماورائی این عدد در فرهنگ ایرانی ست. نمادی که در تاروپود آئین و سنن و رسوم این سرزمین ریشه اهمیت و حن

دوانیده است. عدد چهل، عدد کمال و مقدس است: به چله نشستن درویشان، ریاضت چهل روزه صوفیان، چهلم فوت، چهلم تولد

)ص(، و این که حضرت یونس چهل مال فکری انسان(، سن بعثت پیامبرکودك، چله تابستان، چله زمستان، چهل سالگی )سن ک

(.181:1386او بیرون آمد)حسن زاده،سال در دل ماهی بود تا پالوده و پاك از کام

نیز گاه به مانند عدد هفت، ماهیت کمی خود را از دست میدهد و در معنای کمال، تمامیت وفراوانی به خود می گیرد. 40عدد

مثال، همه میدانیم که کاخ چهل ستون، فقط بیست ستون دارد. مقبره چهل تن شیراز، شانزده قبر بیشتر ندارد یا چراغ های برای

در قرآن و احادیث نیز درباره عدد ل چهل تکه نیست. چلچراغ خیلی مانده به چهل برسد ویا توپ و پارچه چهل تکه واقعا شام

ش در مدت چهل روز حاصل شده میقات حضرت موسی با پروردگار»بقره که می فرماید: سوره 51ایه چهل نقل شده است. مانند

«است.

فرشته مراقب او می گوید: از این 2چهل سالگی سن کمال انسان است، هنگامی که بنده به چهل سالگی می رسد خداوند به

کنید. چرا که شخصیت انسان تا چهل سالگی پس بر او سخت بگیرید و همه کارهای کوچک و بزرگ و کم و زیاد اورا بت

(.182:1386)حسن زاده،تحوالت درونی در او سخت میشود شکل می گیرد و از آن پس

بررسي استفاده از عَلَمات در مراسم سوگواري

مراسم های یکی دیگر از اعتقاداتی که در آئین های عزاداری امام حسین حائز اهمیت است، استفاده از علمات است که در

گوناگون، از جمله مراسم چهل منبری استفاده میشود. علمات یکی از مشهورترین ابزارهای مرسوم در آئین سوگواری امام حسین

است. درباره آن به خطا گفته اند که نمادی ست از صلیب، اما با یک دید بینا می توان دید که اساس علمات عبارت است از تلفیقی

(.275:1390بهار،)و پیکره های از حیوانات و برخی حیوانات دیگر "سرو"و "مار"دقیق میان

علم های اولیه، چوب خشک شده صنوبر یا درختی کشیده قامت مانند آن بوده است. علم در ابتدا جزئی از لوازم جنگی بوده

بزرگترین علم ها متعلق به تکیه هاست. ارتفاع است، ولی از هنگامی که به تشریفات عزاداری راه یافت تغییراتی در آن بوجود آمد.

زبانه داشته است که زبانه وسطی بزرگ تر از بقیه بوده است و حد فاصل بین زبانه ها با اشیاء فلزی به شکل 11متر و 3بیشتر علمها

(.124:1388)لطیف زاده، اووس، گنبد و بارگاه پر شده استکبوتر، ط

ی که در موزه توپقاپی استانبول نگه داری میشود مربوط به ترکمن های آق قویونلو و قره قویونلو قدیمی ترین علم های ایران

(.حیواناتی که در علم ها استفاده می شوند، 125)همان، ص و مذهبی از ان استفاده می کردندبوده است، که در دسته های سیاسی

قرار می کیرد و حالت نگهبان دارد و نشان شجاعت و دلیری ست. مرغ رخ عبارتند از شیر که همیشه در کنار شاه تیغ ) تیغ اصلی (

Page 241: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

237

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

در کناره های علم قرا می گیرد و نگهبان و حافظ کل علم است. طاووس، قرقاول، شانه به سر، مرغ، کبوتر، مرغ شاخدار، بلبل،

(. از پر قرقاول نیز بر روی علم 127مان، ه)گنجشک، مرغابی، قوچ و اژدها از دیگر حیواناتی هستند که بر روی علم قرار میگیرند

استفاده میشود. استفاده از پرندگان گوناگون به صورت سمبلیک در اشیاء عزاداری، نماد پرواز روح به سوی جهان حقیقت است.

ار از جهان سرو نمادی ست از تسلیم زادمرد، مظهر خدای موکل بر گیاهان است. ایزد گیاهی شهید شونده ای که هرساله به

مردگان بر می خیزد و با خود نشاط و برکت را به طبیعت باز می گرداند. بهره گیری از نماد های درخت سرو در آئین های

حضور مار در علمات به سنت و سابقه ای کهن (. 275:1390بهار،)زگشت از جهان مردگان ارتباط داردسوگواری با عقیده امید به با

ی باروری ست از دیرباز اورا مظهری از دانایی می شمرده اند. همچنین مار را با شفابخشی نیز مرتبط دانسته می رسد. مار منبعی برا

اند، خاصه که از بهره گیری از سم و نیش آن برای درمان بیماری ها موید چنین برداشتی بوده است. در دو سوی هر یک از تیغه

دارد. در دوران بسیار کهن مار به دالیل گوناگون با مفهوم حیات مرتبط بوده های علمات، دومار اژدهای دهان گشوده هم وجود

است. از جمله می توان به پوست اندازی های ساالنه آن که موید اندیشه جوانی و جاودانگی ست، اشاره کرد و نیز به ظهور

ر میشده است.به همین دلیل حضور مار اسرارآمیز آن بر سطح زمین و غیب شدن ناگهانی اش در اعماق که جایگاه مردگان تصو

چه واقعی چه خیالی همواره بازندگی مربوط است. مار در اساطیر جهان، نقش هایی متفاوت دارد. درآئین میترا مار جانور بدکار و

.( 1)تصویر (77:1380متعلق به اهریمن نیست. ) اسدیان،

منبری به شرح این مراسم می پردازم که مردم لرستان به عنون یک بعد از توضیحاتی درباره مسائل مربوط به مراسم چهل

اسطوره به این مراسم احترام خاصی می گذارند وهرساله آنرا برگزار می کنند.

مراسم چهل منبر در خرو آباد

ازآمیز است. شعر و لرستان پیشینه ای فراتاریخ دارد. آ ار مادی و معنوی این سرزمین، نمودگار این دیرینگی شکوهمند و ر

م فرهنگی قو –ادبیات و موسیقی مردم لرستان، خود جهانی رنگین و برخاسته از جلوه های گوناگون وارزش های حیات اجتماعی

(.58:1381لر و زیست بوم اوست. ) اسدیان،

ان کهن مایه و رازگونه است و از مردم لرستان دارای فرهنگ منحصر به فردی هستند. بسیاری از اعتقادات و باورهای مردم لرست

اساطیر هزاران سال پیش ریشه میگیرد، ازجمله این اعتقادات برپایی مراسم سوگواری در ماه محرم و صفر است که این مراسم ها

ی خاص مناطق لرستان که به گونه های خاصی نیز برگزار میشود. یکی از این مراسم که پیوندی دیرینه با عدد چهل دارد، برپای

مراسم چهل منبری در تاسوعای حسینی در خرم آباد است.این مراسم به گونه های مختلف در لرستان انجام میشود. همان طور که

اشاره شد در این رسم که به آن دختران چهل منبری نیز گفته میشود، دختران سیاه پوش و نقابدار باپای برهنه به صورت گروهی از

ای نذر خود می کنند. ادای نذر به صورت گوناگون و نمادینی خود را نشان می دهد. گاه در یک اول صبح تاسوعا شروع به اد

روز خاص نذورات به صورت یکسان بروز می کنند.مثالدر شام غریبان روشن کردن شمع از اصلی ترین نذورات این مراسم

ن دهنده تنوع در فرهنگ نقاط مختلف ایران محسوب می شوند. اما بروز آن در مناطق مختلف کشور یکسان نیست و این نشا

است.نمونه ای از این نماد ها را میتوان در مراسم چهل منبری خرم آباد یافت.

در این مراسم که خاص زنان است، زنان به صورت گروهی با تهیه شمع به طرف اجرای مراسم تاسوعا میروند. از دیگر

ن نذر است.پوشیده بودن چهره و سکوت اختیار کردن کار نذرکنندگان را سخت می مناسک این مراسم پوشاندن چهره تا پایا

Page 242: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

238

بررس ی

و معرف ی

مراسم چهل منبر ی

در استان لرستان،

شاد ی

قزونی

ی

کند. از این رو برای پیدا کردن مقصد و از هم جدا نشدن چادر های خود را گره می زنند. گره زدن نشان دهنده اتحاد، یکدلی و

ایداری حضرت زینب )س( در نگاهداری حجاب تصمیم قطعی برای به پایان رساندن هر کاری ست. اما گره زدن چادرها نشانه پ

خود در سخت ترین شرایط است. بنابراین زنان لر نیز با حضرت زینب برای حفظ حجاب خود هم پیمان می شوند. همچنین تا

کوت پایان نذر هیچ یک از زنان حق صحبت ندارند و آن روز را روزه سکوت می گیرند و با پای برهنه نذر خود را ادا می کنند. س

به معنای صبر و شکوه نمردن حضرت زینب از مصیبت هایی ست که در واقعه کربال شاهد آن بود.

گروه زنان که وارد محل ادای نذر می شوند. قبل از وارد شدن علمهایی که در ورودی محله وجود دارند را میبینند و ادای

زنان شرکت کننده عهد می بندند در (. 5تا 2 ویرا) تصس راهی می شوندرا می بوسند و سپ احترام برای آنها به جا می آورند و آن

شمع روشن کنند. این مجالس به این گونه است که افرادی که در محله ای که این مراسم برگزار می 40مجلس عزا، هریک 40

و یا هر وسیله ساده دیگری، شوند زندگی می کنند، جلوی درب منزل خود یا به صورت چیدن آجر، یا حتی گذاشتن ظرف استیل

خود این وسایل را قسمتی را اختصاص می دهند تا نذر کنندگان شمع های خود را آنجا روشن کنند. این افراد نیز برای ادای نذر

ن . ای"برای بچه دار شدن من هم دعا کنید"مثال در قسمتی از محله دیدم که زنی روی کاغذ نوشته بود .(6تصویر)آماده می کنند

نوشته آنقدر دیگران را تحت تا یر گذاشته بود که بیشترین شمع جلوی آن روشن شده بود.ادای نذر چهل منبری زمان زیادی را می

خواهد، از این رو از صبح تا غروب طول می کشد.

یئت های دیگر بابت همراه با روشن کردن شمع، نذر قند و شکالت نیز رایج است. قند و شکالتها نذوراتی هستند که از ه

تبرك برداشته شده اند و اکنون که حاجت افراد برآورده شده است، وقت آن است که بین مجالس دیگر توزیع شود. این قند و

آیین چهل منبری خرم آباد بیشتر در مناطق جنوب شهر برگزار می شود، ما به مصرف عزاداران روضه می رسد.شکالت ها عمو

خرم آباد است که محله ای قدیمی و سنتی ست. بانوان سایر محالت خرم آباد که "باغ دخترون "سم محله مرکز و کانون این مرا

در پایان مراسم کسانی که (. 8تا 6رهنه به مجالس این محل می آیند) تصاویرنیت این نذر را دارند برای ادای نذر خود با پای ب

ود باز می کنند، روبنده از چهره بر می دارند و گفتگو را آغاز می کنند. موفق به انجام این مناسک شدند، گره از چادر های خ

گویی به تعهد خود عمل کرده و از یک آزمون سخت سرفراز بیرون آمده اند.

نتیجه گیري

هر رستانلدر لرستان از دیرباز تاکنون در ماه محرم و صفر مراسمات خود را از صبح تاسوعا تا غروب عاشورا آغاز می کنند.

یباش لرستان در محرم دیبا لرستان در ییعاشورا یها نیآئ از نوشتن یبرا. کند یم تن بر اهیس رخت( ع) نیحس امام یعزا در ساله

با شبها یعزادار ت هایئیه و ته هادس لرستان در محرم ماه شروع با .یکن احساس را نیسرزم نیا مردمان اندوه عمق یبتوان تا

در این مراسم ها شرکت زین یزن نهیس و یزن ریزنج ه هایدست از یبرخ و پرداخته یعزادار به مهیخ به موسوم ییها هیتک در حضور

دارند. همانطور که در توضیحات به آن اشاره کردیم، آیین چهل منبری با عدد چهل پیوندی دیرینه دارد. زیرا که عدد چهل نشانه

نام آنرا چهل منبری گذاشتند، تا نذرکنندگان با روشن کردن چهل شمع در چهل تکامل در فرهنگ اسالمی ست. وبه همین دلیل

مجلس عزا به تعهد خود، کامل عمل کنند. با توجه به شواهد، این نتیجه بر می آید که اکثر بازماندگان واقعه کربال که وظیفه ابالغ

بودند، بنابراین شرکت کنندکان در این مراسم نیز از بین و ادامه راه امام حسین )ع( را بر دوش داشتند، از بین زنان و کودکان

کودکان و زنان بودند. مردان نیز در این مراسم شرکت می کنند تا همراه باشند و نذر خود را ادا کنند. مناسکی که در آئین چهل

Page 243: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

239

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

فرهنگ تاریخی لرستان دارد، از منبری انجام می شود، باتوجه به توضیحاتی که ارائه شد، نشان می دهد که این مراسم ریشه در

جمله استفاده از علمات که در توضیحات به آن اشاره کردم و نیز عدد چهل که اهمیت به سزایی در فرهنگ ایران اسالمی دارد.

كتابنامه

آموزگار، ژاله

تاریخ اساطیری ایران ؛ تهران؛ انتشارات سمت. 1386

اسديان، محمد

67-65.صص 2ها، عناصر کهن اساطیری در باورهای مردم لرستان؛ فصلنامه فرهنگ مردم، شماره اسطوره ها و افسانه 1381

اسديان، محمد

78-80.صص 36و 35بیان نمادین در اسطوره؛ مجله اطالع رسانی و کتابداری؛ شماره 1380

مهرداد بهار،

.چشمه نشر تهران؛ ؛ خیتار تا اسطوره از 1390

آمنه زاده، حسن

165-190صص .10 شماره ران،یا مردم فرهنگ مجله ؛40 و7 اعداد بر دیتاک با رانیا مردم فرهنگ در اعداد گاهیجا 1386

رضا ،ينرگس رمضان

29-21.صص 67 شماره عرفان،معرفت، و انیاد مجله ؛یرانیا زن بر عیتش مکتب ریتا 1382

كريستین سن، آرتور

ه: رشید یاسمی؛تهران؛ نشر صدای معاصر.ایران در زمان ساسانیان؛ ترجم 1391

فروغي، اصغر

142-131. صص 84نگاهی به پیشینه عزاداری در اسالم؛ مجله مشکوه، شماره 1383

ديمروار زاده، فیلط

113-139. 82 رهماش هنر، فصلنامه عاشورا؛ ژهیو اءیاش در فلز نقش یبررس 1388

محرمي، غالمحسین

300-255، صص 3ری برای امام حسین )ع(؛ مجله تاریخ در آیینه پژوهش، شماره تاریخ عزادا 1382

Page 244: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

240

بررس ی

و معرف ی

مراسم چهل منبر ی

در استان لرستان،

شاد ی

قزونی

ی

علم مورد استفاده در سوگواری ماه محرم با نمادهای از حیوانات اساطیری :1تصویر

دخترون باغ محله ورودی در واقع های علم به احترام ادای: 2تصویر

لماتع به بستن دخیل: 3تصویر

Page 245: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

241

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

زنان برای ادای نذر راهی مراسم می شوند: 5تصویر )راست(دخیل بستن به علمات :4تصویر

زنان شرکت کننده در حال روشن کردن شمع: 6تصویر

Page 246: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

242

بررس ی

و معرف ی

مراسم چهل منبر ی

در استان لرستان،

شاد ی

قزونی

ی

م چهل منبریشمع های نذری در مراس: 7تصویر قند و شکالت های نذری: 6تصویر

در این مراسم عالوه بر زنان، مردان نیز شرکت می کنند: 8تصویر

Page 247: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

243

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

بگذارند میراث فرهنگی نباید رسانه ها

سیاسی شود

رخ در رخ با سید محمد بهشتي

Page 248: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

244

رخ در رخ با سدی

محمد بهشت

، یمرجان

حاج

یرح

می ی

ها براي جبران و وزارتخانه آن هابا ديگر سازمبه نظر مي رسد سازمان میراث فرهنگي در مقايسه آقاي بهشتي

دهد، نمود خارجي كند؛ يا حداقل اقداماتي كه انجاو مي پشتي كار مي هاي گذشته خیلي آهسته و الک سال

ندارد، نظر شما در اين باره چیست؟

ام که سازمان میراث فرهنگی در درباره وضعیت سازمان باید کسانی پاسخ دهند که مسئولیت آن را برعهده دارند. من همیشه گفته

ی دولتی بیشترین خسارت را در دوران دولت گذشته متحمل شد که در همان حال پژوهشگاه بیش از بقیه آن هامقایسه با دیگر ارگ

ای تشبیه کرد که در بین سرنشینانش آنکه توان سازمان میراث فرهنگی را به ماشین تصادف کرده های آن آسیب دید. می بخش

ل شناسایی نیست، پژوهشگاه است.قاب

در جريان انتقال پژوهشگاه به شیراز تقريبا اين دستگاه از هم پاشید و پژوهشکده هايي مانند زبان و گويش،

هايي براي ساماندهي پژوهشگاه و بازگرداندن آن به شناسي، حفاظت و مرمت منفعل شدند. چه برنامه مردو

وضعیت قبل داريد؟

پژوهشگاه دایر است ای که پژوهشگاه با آن روبرو است، کمبود فضاست. در ساختمانی که فعالً ترین مسالهدر حال حاضر بزرگ

ها درون آن قرار گرفته است. همچنین ما در تالش قبال فقط پژوهشکده حفاظت و مرمت مستقر بود اما اکنون تمام پژوهشکده

میلیارد تومان است که 13مبلغ ،1393بودجه جاری پژوهشگاه در سال بودجه بیشتری برای آن بگیریم. 1394هستیم که برای سال

شود. البته اگر کار پژوهشگاه ها می عمدتاً صرف حقوق کارمندان، آب و برق و گاز ساختمان، و مختصری هم برای حق ماموریت

میدانی که الزمه های پژوهش ت هزینهی بود شاید این بودجه کافی به نظر می رسید ولی این بودجه کفایآن هافقط مطالعات کتابخ

کند. کار این پژوهشگاه است را نمی

در عمارت مسعوديه مستقر بود كه االن آن عمارت هم توسط دولت قبل به بخش البته بخشي از پژوهشگاه قبالً

خصوصي اجاره داده شده و در اختیار نیست.

. در مجموع بهتر است بگوییم که کل ساختمان مرکزی سازمان شناسی مستقر بود در عمارت مسعودیه فقط پژوهشکده باستان

میراث فرهنگی به پژوهشگاه تعلق داشت.

شناسي شناسي اشاره كرديد، شايد بتوان گفت قلب تپنده پژوهشگاه، پژوهشکده باستان به پژوهشکده باستان

است.

پژوهشگاه خودش قلب تپنده سازمان میراث فرهنگی است.

شناسي قلب تپنده پژوهشگاه است. وهشگاه قلب تپنده سازمان است و پژوهشکده باستانتوان گفت پژ خب مي

ها مهم هستند، و هیچ یک بر دیگری ارجحیت ندارد. پژوهشکده حفاظت و مرمت، پژوهشکده خیر، اینطور نیست. همه پژوهشکده

، بیشتر دیده می شود. زیرا هرکسی هرجایی که شناسی بیشتر حاکمیتی است شناسی و بقیه. شاید چون نقش پژوهشکده باستان مردم

شناسی مجوز بگیرد. ولی برای مطالعات مردم شناسی که الزم نیست از شناسی کند باید از پژوهشکده باستان بخواهد کاوش باستان

پژوهشکده مردم شناسی مجوز گرفت.

هاي گذشته بسیاري از ر سالشناسي نقش حیاتي دارد. اما د ها، پژوهشکده باستان به هرحال از نظر خیلي

توانند كاوش كنند. ها هنوز هم نمي الکنگ بودند و خیلي شناسان پیشکسوت و خبره اصطالحاً ممنوع باستان

Page 249: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

245

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

هاي نجات بخشي سپرد. زيرا كه چون مثالً بودجه خوبي از وزارت نیرو هاي علمي جايش را به كاوش كاوش

اي براي بازگرداندن ن كار جذاب بود. چه برنامهشد براي خیلي ها اي براي آن اختصاص داده مي

هاي علمي داريد؟ شناسان خبره و پیشکسوت به كاوش باستان

هایی که شناسان برای پاسخ به پرسش شناسی پرسش محور که باستان شناسی را می توان به دو حوزه تقسیم کرد. اول باستان باستان

شناسی نجات بخشی. در حوزه اول براساس ضوابط طول بکشد. دوم باستان کنند و ممکن است چندین سال هم دارند کاوش می

توانند برنامه خود یی که در خارج هستند، میآن هاکنند و چه یی که در داخل ایران زندگی میآن هاشناسان ایرانی چه تمام باستان

.دهد مجوز کاوش می آن هارا برای کاوش اعالم کنند. پژوهشگاه بعد از بررسی به

های اجرایی طی عملیات عمرانی خود مانند بخشی باید گفت که در سالهای گذشته وقتی دستگاه های نجات اما درباره کاوش

کردند، وظیفه داشتند آن را اعالم کنند. طبیعتاً اگر سازمان میراث فرهنگی متوجه سازی به آ اری برخورد می سدسازی و جاده

شد ممکن بود هیچ وقت کسی از وجودِ آن آ ار باخبر نشود. در این حالت مشکل متوجه نمی کرد. اما اگر شد ورود پیدا می می

اصلی این بود که سازمان علم غیب

نداشت که بداند کجا ا ر وجود

دارد. در دوران مدیریت سابق بنده

قانون 114)ج( را به ماده بندآمدیم

برنامه چهارم توسعه افزودیم که به

ی اجرایی ها موجب آن دستگاه

مکلف شدند پیش از انجام عملیات

عمرانی از سازمان میراث فرهنگی

استعالم بگیرند. به این ترتیب

سازمان میراث فرهنگی از انتهای

توانستند مسیر جاده را تغییر دهند. اما درباره سازی کار آسان بود و در صورت کشف آ ار می صف به اول آن آمد. درباره جاده

ها در ایران محدود است. طبعاً در کشور کم شد. زیرا سد باید روی رودخانه بسته شود و تعداد رودخانه پیچیده میسدها کار کمی

اند، باید انتظار وجود آ ار در جوانب رودها را کشید. به همین دلیل استعالم آب که مردمانش برای زندگی همیشه به آب نیاز داشته

وری است. اما اتفاقی که در دولت گذشته رخ داد این بود که قانون برنامه چهارم به دست از سازمان میراث فرهنگی الزم و ضر

های فراموشی سپرده شد. به همین دلیل عملیات عمرانی آسیب جدی به آ ار تاریخی وارد کردند. به همین دلیل بود که کاوش

داد و به ساخت تخصیص می رای سدهایی که میها را وزارت نیرو ب بخشی شدت گرفت. اغلب هم بودجه شناسی نجات باستان

گفت بیایید آ ارتان را ببرید؛ در صورتی که سازمان آ ار را پهن نکرده بود که بخواهد جمع کند. حاال در تالش سازمان میراث می

جرایی صورت گرفته تا از های ا هستیم که دوباره اجرای این ماده قانون را در دستور قرار دهیم. مکاتبات و تعامالتی نیز با دستگاه

این پس باز هم پیش از شروع عملیات عمرانی سازمان میراث فرهنگی وارد عمل شود.

هاي شناسي دارو اين است كه حاال چرا مجوز كاوش پرسش ديگري كه راجع به پژوهشکده باستان

Page 250: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

246

رخ در رخ با سدی

محمد بهشت

، یمرجان

حاج

یرح

می ی

كار كنند به كشورهاي به جاي اينکه در ايران آن هاشناسي به گروه هاي خارجي داده نمي شود تا باستان

حاال كه بودجه پژوهشگاه محدود است و همسايه چون تركیه، ارمنستان و حتي اربیل عراق بروند. مخصوصاً

شناسان خارجي عالوه بر اينکه علم روز امکان كاوش خیلي از محوطه ها را ندارد و شايد حضور باستان

په ها و سايت هاي تاريخي از قاچاقچیان آثار تاريخي شناسي را به ايراني ها ياد مي دهند سبب شود ت باستان

در امان بمانند.

جایگاه فرهنگی ایران بسیار باالتر از کشورهایی چون افغانستان، ارمنستان، و اربیل عراق است. در بسیاری از این کشورها حتی یک

کنند، و می روند. کنند، کاوش می کشورها سفر میشناسی خارجی به آن های باستان شناس بومی وجود ندارد. بنابراین هیات باستان

داد، و اکنون هم می تواند ادامه یابد رخ می 1384شود که ما هم مثل آن کشورها باشیم. روندی که تا پیش از سال این دلیل نمی

باره با دقت بررسی و نشناسان ایرانی فعال شوند. باید در ای های مشترك خارجی و ایرانی به سرپرستی باستان این است که هیات

تصمیم گیری شود زیرا ضروری نیست همه تپه ها و سایت ها به سرعت کاوش شوند.

هاي تاريخي از تخريبي كه توسط قاچاقچیان مي سبب شود تا اين محوطه ها و تپه آن هاولي شايد كاوش بموقع

شوند در امان بماند.

های تاریخی بر عهده یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی و همین طور سایتها و شاید. ولی موضوع اینجاست که حفاظت از تپه

شناسی نباید در مقام رقابت با قاچاقچیان وارد عمل شود؛ چرا که هیچگاه کار ست، و پژوهشکده باستانآن هاشورای تامین است

رسید.علمی و پژوهشی متخصصان از نظر زمان و توان انسانی به سرعت کار قاچاقچیان نخواهد

خواهم نظر شما را راجع به راه اندازي مركز خريد و فروش آثار آقاي مهندس از پژوهشگاه دور شويم. مي

تاريخي كه به تازگي از سوي مسئوالن سازمان میراث فرهنگي مطرح شده، بدانم.

ی خرید و فروش و شناسایی باید خرید و فروش هر شیء و ا ر به دست آمده از حفاری غیرقانونی است. اما برای دیگر آ ار تاریخ

ها را قیمت گذاری و یا که باید مرجعی وجود داشته باشد که بتواند آن آزاد باشد؛ به شرطی که از کشور خارج نشوند. ضمن این

کمک کند. این مراکز از بخش خصوصی متخصص هستند که تحت نظارت کارشناسان سازمان آن هاحتی در مرمت و نگهداری

کنند. گی عمل میمیراث فرهن

مي شناسید. اما به نظر مي به عنوان پرسش آخر، شما به عنوان چهره اي شناخته شده ايد كه رسانه را كامالً

ها به ارائه كند. براي نمونه بارها و بارها رسانه ها توجهي نمي سازمان میراث فرهنگي به رسانه رسد كسي در

راض كردند و خواستار رعايت نظر كارشناسان مبني بر هکتاري شوش به يونسکو اعت 400عرصه و حريم

هکتار عرصه و حريم شدند ولي گوش شنوايي وجود نداشت. 800حداقل

ها که تخصص چنین اظهار نظرهایی را ندارند. رسانه

ولي رسانه ها زبان كارشناسان هستند.

دانم که مدتی طوالنی است از پژوهشگاه . میها مطرح نکنند های تخصصی را در رسانه ترجیح این است که کارشناسان بحث

ها هم اینجاست و نباید با اینجاست. جای این حرف آن هاباید دوباره با پژوهشگاه آشتی کنند. خانه آن هااند اما دلگیر شده

ذاب شدن محتوی های خبری بیشتر سیاسی و سیاست زده هستند، و از هیاهو و جنجال برای ج ها مطرح شود. رسانه جنجال در رسانه

Page 251: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

247

شم ش

رهشما

و، کا

د وکن

له مج

ل سا

،رم

چها ،

ییزپا

و ان

ستزم

13

91

گیرند. ما در دوران پیشین تمام تالشمان را کردیم که اخبار میراث فرهنگی را از صفحه حوادث بیرون بیاوریم و شخصیتی بهره می

مثبت و خاص بدان ببخشیم ولی در دوره اخیر دوباره اخبار تخریب و ویرانی آ ار در صدر قرار گرفته و به صفحه حوادث بازگشته

های احتمالی رخ داده که باعث موضوع میراث فرهنگی تنزل یافته است به تخریب آ ار، قاچاق اشیاء، و ناهنجاریاست. یعنی

های پژوهشگران نادیده گرفته شود. شود تمام تالش می

كه اگر رسانه ها نوشتند عرصه و توجه نکرد. ضمن اين آن هاالبته كارشناسان مراجعه كردند و كسي به حرف

هکتار برسد، اين اصال سیاسي نويسي نیست. 800هکتار بايد به 400از حريم شوش

ایم. حال در چنین شرایطی آیا باید ببینید. باید توجه کنیم که ما از اقامتی طوالنی مدت در یک فضای مسموم و تاریک بیرون آمده

اند بنا بر تخصصشان تدبیر که به سازمان آمده همچنان تدابیر سابق را برای ادامه حیات به کار ببریم؟ یا باید بگذاریم کسانی

هکتار یعنی سازمان میراث فرهنگی همچنان مسئولیت خودش را متوجه نیست و به 800هکتار و 400بیاندیشند. بحث درباره

ی را ی، هم منجر به حفاظت بهتر نشود و هم مرجع تخصصانه اکارهای دیگری مشغول است؛ این یعنی سیاسی کاری. اگر کار رس

تضعیف کند، کیان میراث فرهنگی را به خطر انداخته است. شما اگر به جای گوشزد کردن مشکالت صالحیت علمی بیمارستان را

دانیم افتد. ما که از هر کسی بهتر می کند، و سالمت و بهداشت به خطر می زیر سوال ببرید که دیگر کسی به پزشک مراجعه نمی

دنیاست، یک گنجینه است، و پایتخت عیالم و هخامنشی بوده است. چرا باید اهمال و غفلت که شوش یکی از چهار شهر کهن

400کنیم؟ ما در پژوهشگاه در گفتگو با متخصصین به این نتیجه رسیدیم که ضمن رعایت تمام ضوابط قانونی و مدیریتی،

ن حریم ویژه و با ضوابط عرصه بت کنیم. پس نظر هکتار را به عنوا 2500هکتاری که در مالکیت سازمان است به عنوان عرصه، و

400شود. دوم اینکه ها تا تصمیم نهایی در عرصه عمومی بیان نمی رود اما اوالً این بحث هکتار هم فراتر می 800پژوهشگاه از

یان شوراها و کند؟ جز متخصصین مستقیم امر که کامالً در جر هکتار را چه کسی و بر چه مبنایی تعیین می 800هکتار یا

ها هستند؟ گیری تصمیم

کشند که دردی از شناسان ما چیزی را بیرون می زده قبلی از زبان باستان ها تحت تا یر فضای سیاست گویم رسانه اینجاست که می

ایش را به ه شناسی بحث علمی کند، حرف شناس بیاید در پژوهشکده باستان کند. به جای اینکه باستان دردهای فعلی ما را حل نمی

ها ارزشمند است، اما اگر موضوع میراث فرهنگی سیاسی شود جز گوید. حواسمان باشد که هرچند حساسیت رسانه ها می روزنامه

کند. میراث فرهنگی ما هیچ چیز دیگری ضرر نمی

Page 252: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

248

English

Abstract

Historical-Religious Complex of

HazratGheydarNabi

in the city of Khodabandeh

(Gheydar)

Mehdi Bakhtiari (Instructor, Department of Architecture, Varamin- Pishva Branch Islamic

Azad University)

Abstract: Khodabandeh town has located in the south of Zanjan Province. This town is one of the zones

of which we have little information in different Islamic centuries and there is consequently

insufficient knowledge concerning its architecture and monuments. The most important

Islamic building remained in that city is Hazrat-e GheydarNabi ,Historical and Religious

Complex. The monument of this complex belongs to Hazrat-e Gheydar Bin Esraeil who was

one of the prophets of Bani Israel. Its first building was destructed and reconstructed in 719

by BolghanKhatoon (the wife of Ghazan Khan Ilkhanian) and some decorations were added

to that in the Safavids Period. The present research aims to identify the effective factors of

creation and development of this form of architecture through its history and to gain a more

accurate and more comprehensive understanding of the Iranian Islamic architecture by

presenting the said complex. This research which is issued by benefiting from some

published sources and field reevaluates the architecture of this building and its decorations.

Keywords: Historical Complex, Khodabandeh City, GheydarNabi, Ilkhanian Period

Page 253: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

249

Kan

d o

kav

Journ

al,

Vol. 4

, N

o, 6, A

utu

mn &

Win

ter

2012

Thematic- location analysis

of Sassanid reliefs Maryam Sabri

(Master of archeology, historical era, Tehran center)

Abstract:

The reliefs are one of the most important evidence that are the language of this ancient

civilization. This Illustrative evidence formed in the bed of geographic location. Geographic

location can be said as a place of a land somewhere on the earth and its proximity to the sea,

mountains, etc., Undoubtedly, many geographic factors have been effective in the

development of these designs and and maybe if there was not one of these factors, it was

possible that the shape of these designs were not formed.Tthese reliefs in terms of location

are divided in to three category, religious, military and hunting sites, and the natural position

of the two, plains and valley . In fact, to answer to the questions of whether is there a

relationship between the type of places (military, religious and hunting) and the number of

designs or between the geographic location (up or down into the valley plain) and the number

of designs in Sassanid, we took benefit of Khidou The test assumes that the number of

frequencies in each cell (expected frequency) are equal to each other and is performed based

on the difference between the expected frequency and the frequency of the observed Khidou

test. It is noted that the research was conducted in two methodes, library and field due to the

purpose of this study to answer the questions above, and time and financial constraints.

Keywords: geographic location, relief, location, Sassanid.

Page 254: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

250

English

Abstract

Sassanian reliefs Darabgerd I,

Artaxerxes I Or Shapur I?

Milad Vandaee

(Young Researchers & Elites Club, Hamedan Branch, Islamic

Azad University, Hamedan, Iran)

Abstract:

Sasanian Empire can be seen as one of the most significant periods of political history. This

dynasty abtain a special place not only in politics, but also in the history of art and

architecture and study the art of this period, can reveal dark corners of history and art of

ancient Iran. . The art of this period can be known from the early centuries AD, when the

Fartedaran family owned feudal state and after the extinction of the family until 9 and 10 th

century, can also study the factors affecting the art, In other words, Sassanid art covers

nearly a millennium. One of the most prominent of these arts, art reliefs on the mountains and

rocks, which in the course, entirely have been at the service of the Sassanian dynasty of kings

and their ideologies, Having a better understanding of the art, not only can help us in the style

of art, but also in the history of this period. Relief Darabgerd I, a perfect example of this

carvings and there is much disagreement on the identity of the people in it and it also the date

of carving. In this paper, we present the geographical location and the size of the reliefs, and

continue to investigate and describe the effect as well as the ideas presented by the expert

researchers in this subject, and at the conclusion, after analyzing all the data, it is known to

belong to ShapurI, that has been carved after the victory of ShapuI over Roman Emperors in

244 AD.

Keywords: Darabgerd I, Shapur I, Artaxerxes, reliefs, the Sassanids.

Page 255: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

251

Kan

d o

kav

Journ

al,

Vol. 4

, N

o, 6, A

utu

mn &

Win

ter

2012

A Study of Structural Developments

in the Religious Architecture of

Sassanid Era; Case Study: Chahar-

Taq-e Baze-Hoor; Khorasan, Iran

Ali Hozhabri

(M.A. archaeology)

Abstract:

Just about 75 kilometers to the south of Mashhad, lying in the east of Robat-e-sefid village,

on the Asadabad village road, which is part of Torbat-e-Heydarieh township, and on the

mountain of Bazehhoor, is located an exciting stone structure (fig. 1). This structure is one of

the rare structures that are known to be called "AshkanidChartaghi" or AshkanidTetrapylon

(squared-base structures). Though some of the researchers such as Andre Goddard have

expressed doubts regarding the claim that it is a fire temple, most of them have accepted it as

a temple and seemingly they have been negligent regarding its contextual belongings. It

seems that the monument has been the central nucleus of a larger building. This article,

drawing on the architectural plan of the structure and its belongings, the survey of its

potteries and also the classification of different kinds of Chartagi structures in different

regions used as temples in different periods, tries to classify these structures and consequently

to spot the right status and position of the BazehHoor monument. The findings of the

investigations would suggest that BazehHoor monument is a temple dating back to mid

Sassanid dynasty and one can analyze and study BazehHoor structure from the perspective of

the religious developments in the structure of the temples in this period.

Keywords: religious architecture, Tetrapylon, BazehHoor, the Parthian-Sassanid.

Page 256: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

252

En

glish

Ab

stracts

Furniture in urartu culture

(by reviewing on material and

construction technique and

decorations)

Vahid Shahsavarani

(The M.A.student in archaeology of Islamic azad university in central Tehran

branch)

Farzane Lotfi gharaei

(The M.A.student in archaeology of Esfahan University of Arts and tutor in

shandiz institute)

Abstract:

State of Urartu emerged in the first h alf of the ninth century BC, Along with the large states

(like Egypt, Babylon, Hittite) during the second millennium BC dominate the Middle East

And at this time were either completely gone or has entered a period of decline. The most

important urartu art works can be seen in bronze works and architecture. So, in this case, the

furniture that used in temples and palaces were very important in aspects of advanced method

construction technique and decoration. In this study, evidence remains important article of

furniture of period of urartu in areas such as visual evidence left by Assyrian and

Achaemenid civilization as possible and why the technique use of these device is addressed.

And try to study In comparison between the art works of the Achaemenid and Urartu and

Achaemenid influence of Urartu due to free understanding of reconstitution and with regard

to the visual and material evidence,so become familiar to a part of the craft and technology of

Urartu in the vast empire of the Middle East .

Keyword: furnitue, urartu, construction technique, Assyri, Achaemenid.

Page 257: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

253

Kan

d o

kav

Journ

al,

Vol. 4

, N

o, 6, A

utu

mn &

Win

ter

2012

Study of business and trade in the

Achaemenid period, focusing on objects

and artifacts from the archaeological

treasures attributed to the Achaemenid

dynasty

Sumer nazari

(The M.A.student in archaeology of Esfahan University of Arts)

Ali Asghar Salahshour

(The M.A.student in archaeology of Esfahan University of Arts)

Mehran Norouzi

(The M.A.student in archaeology of Esfahan University of Arts)

Abstract:

Persian nation was first nation thatsuccessed to established the Iranian great imperial based on

logical and systematic politicl, economic and military stuctures in century 6-4 BC.And with this

political power could found the great economic and finance reformers.one of this reformers was

division kingdome to different states that facilitated tax receiving.and its essential was

improvement of Sea and land routes. In this article tried to indicate to some theseconnection ways

Referring to some of these communication routes that changed trading beside payment in

kind. also,as far as possible achaemenian trade surveyed and probed by means of discovered

tablets from susa and persepolis and other achaemenid finding that discovered attributed treasure

to them like Filipoka,Rogozen,Oxus,akhalgori,prokhorovka and etc.

Keywords: Achaemenian, connectionways, trade and commerce, muddytablets,writings and

Achaemenid treasures.

Page 258: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

254

Abstract E

nglish

FromEcbatanatoGodin

(An ancientway in Madstan)

KhousroMohamadi

(M.A. archaeology)

Abstract:

One way of understanding the ancient Ecbatana, Knowledge of historical geography and the

identification of ways and route that connected this ancient city to other related area in past

and even today. According to archaeologists about cultural trends to be said that Working on

the mystery of the mysterious factsof Hegmataneh require extensive studies in the fields of

archeology, history,locating, historical geography of culture and people of the first and

second millennium BC. Investigation related to an indicator area such Godinis almost over

and wehavesomegood information about how their residents were living but the investigation

wil be continue about Multi courses area such ecbatana. As stated in the study of the

relationship between Hegmataneh routes and other relevant sites is essential Which will

broaden the mind of the researcher. t at the beginning These studies make more significan the

relationship between the areas And in the second stage can lead to the discovery of small sites

that may help them to solve the puzzles of the ancient Ecbatana. This article due to an

archaeological, historical and Namjay evidence, introduces the ancient way between Godin

Tepe and Ecbatana that seems was used in the first and second millennium BC. And again

used in later periods with some changes. This research is based on a library and field

methods.

Keywords: MountAlvand,Ecbatana, Godin, firstmillenniumBC.

Page 259: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

Contents

Title Page

FromEcbatanatoGodin(An ancientway in Madstan)

KhousroMohamadi …………………………………………………………………….. 15

Study of business and trade in the Achaemenid period, focusing on objects and artifacts

from the archaeological treasures attributed to the Achaemenid dynasty

Sumer nazari, Ali Asghar Salahshour, Mehran Norouzi …………………………….... 37

Furniture in urartu culture (by reviewing on material and construction technique and

decorations)

VahidShahsavarani, Farzane Lotfi gharaei ……………………………………………. 57

A Study of Structural Developments in the Religious Architecture of Sassanid Era;

Case Study: Chahar-Taq-e Baze-Hoor; Khorasan, Iran

Ali Hozhabri …………………………………………………………………………… 77

Sassanian reliefs Darabgerd I, Artaxerxes I Or Shapur I?

Milad Vandaee ………………………………………………………………………… 125

Thematic- location analysis of Sassanid reliefs

Maryam Sabri ………………………………………………………………………..... 158

Historical-Religious Complex of HazratGheydarNabi in the city of

Khodabandeh(Gheydar)

Mehdi Baktiari ………………………………………………………………………… 177

Page 260: Kand o Kav Journal, Vol. 4; No6; مجله کندوکاو، سال 4، شماره 6

256

Journal Kandokav Vol. 4, No, 6, Autumn & Winter 2012

Publisher: Archaeology Students Association,

Islamic Azad University of Hamedan

Field emission: Archaeological Science and

Culture and Ancient Languages

Director responsible: Vida Nadaf

Founder and Editor –in- Chief: Milad Vandaee

Editorial Board(Alphabetical respectively):

Dr.Touraj Daryaee Professor University of California, Irvine

Dr. Kamal Uddin Niknami Professor Tehran University

Dr. Hassan Fazeli-Nashly Associate Professor Tehran University

Dr. Yaghoub Mohamadi far Assistant Professor Bu-Ali Sina University of Hamedan

Dr. Hamid Fahimi Assistant Professor Free University of Berlin

Dr. Mohamad ali Roshani Nejad Assistant Professor Islamic Azad University of Hamedan

Dr. Reza Mehrafarin Assistant Professor University of Sistan and Baluchestan

Dr. Roya Tajbakhsh Assistant Professor Islamic Azad University of Hamedan

Dr. Seyed Rasoul Mousavi Haji Assistant Professor University of Sistan and Baluchestan

Dr. Abbas Motarjem Assistant Professor Bu-Ali Sina University of Hamedan

Dr. Kamyar Abdi Associate Professor Markaz-e Nashr-e Daneshgahi

Dr. Kazem Mollazadeh Assistant Professor Bu-Ali Sina University of Hamedan

Dr. Mohammad Ebrahim Zaree Assistant Professor Bu-Ali Sina University of Hamedan

Cover and Logo Designer: Milad Vandaee

Rights of all articles were reserved for Islamic Azad University of Hamedan. The opinions and

views contained this publication does not necessarily indicate the vote and views of the official

journal and magazine and journal is free in Edit and publish the articles.