Top Banner
143 چكيدهوب شهرستاندبیشه در جننهشناسی گر زاگرس مرتفع، برش چی در) گورپیر وسازندهای تاربو( شتین مائستری هایشتهلئواکولوژی نههنگاری و پاستچین زیرسی براي برارپی قر سازند گور زیر صورت همشیب دراند که بهکیل شده و آواري تش کربناتيز سنگهاي چیره ا ناحیه به طورربور در اینهاي سازند تاشتهنتخاب شد. نه بروجن ا و همشیب درشی فرسایطح تماسست و با سرن از مازند گورپی متشکل است. سا صورت همشیب ا نیز بهگ زیرینخ رني سر واحد آوار سازند باد. مرز زیرین این ميگیرنگر سنستي بیانلي رودیهاي ماکروفسی نمونهنیک ونکتووزنبران کفزي و پهاي رجموعهي بر پایه مهنگارستچینهاي زیگیرد. دادهار میزان قرتی شهبالومی دو زیر سازند وOmphalocyclus-Loftusia assemblage zone رتند از:شتین عبا مائستری هایشته در نهه شدهزون تشخیص دادت. دو زیستلعه اسلي مورد مطاین پسین براي توا مائستریشت اندازه برخي از انواع فسیلياواني و افزایش دریجاد تنوع، فر براي ایط مساعد زیستي کلي شرا. به طورContusotruncana contusa-Recemiguembelina fructicosa zone د رسوباتاد غذایي و ورورفتن سطح مون به با منطقه را ميتواس در اینیدتوی ربیُ یدس و لپیداتوی ربیُ واع دیگر همچون اود برخي انیط نامساعد و نب برابر آن شرازیا و در همچون لوفتوفیک در حوضه نسبت داد.ترود شرایط یویجال آن اه دنبا سطحي و بنابهاينهاي و روا تزریق رودخاشي ازري نا آوا-یلیسي ستروفیک.دیست، یوشتین پسین، روي، مائستریهنگارستچین سازند تاربور، زیها: كليدواژهE-mail:[email protected] قدمن وزیريم حسیويسنده مسئول:ن* ) گورپيروسازندهای تاربو( شتين های مائستريشته نه بومشناسی ديرينههنگاري وستچين زي) بروجنجنوب( ناحيه گردبيشه در5 طاهري و عزيزاله4 خزاعيحمدرضا ،ا3 گرائياريرا شهري ، سمي2 ، امراله صفري*1 قدمري من وزي حسين، ايرانصفهان، اصفهاه انشگاه علوم، داانشکدشناسي، دستاد، گروه زمين ا1 ن، ايرانصفهان، اصفهاه انشگاه علوم، داانشکدشناسي، د، گروه زمينستاديار ا2 ن، ايرانصفهان، اصفهاه انشگاه علوم، داانشکدشناسي، دشد، گروه زمينسی ارجوي کارشنا دانش3 د، ايرانشگاه بيرجند، بيرجنه علوم، دانانشکدشناسي، د، گروه زمينستاديار ا4 هرود، ايران صنعتي شاهرود، شانشگاهزمين، داانشکده علومنشيار، د دا5 1390/11/25 :یخ پذیرش تار1390/04/21 :اریخ دریافت ت162 تا143 ، صفحه87 ، شمارهال بیست و دوم، س92 بهار مقدمه-1 گورپی مشخصر و با سازندهای تاربوس چینخورده زاگرشتین درهاي مائستریشته نه عملکردیل منطقه مورد مطالعه به دلس رورانده وحیه زاگر در ناز آنجا که میشوند. اا درغییر ستبرها و تفاوت در رخساره در شکل حوضه ت پي آن، تغییر گسلها و دربراینست، بنا در خور توجه ا چینخوردهنه فارس و پهت به منطقهور نسب سازند تارب)فونا( زیاي پخش و پراکندگیهاي بر چگونگت رخسارن تغییرار این مقاله تأثی در ایخریبي نسبتهاي تیش رخساره افزاست. با گرفته اارسی قررد برر سازند تاربور مور دیدس وتوی ربیُ زنبران کفزي چون ا زیاهاي روود برخياتي کاهش یا نب به کربنازه برخي دیگر و حتي اندوع گونهايي، تنبل افزایش فراوانس و در مقایدتوی ربیُ لپیداطقه این منم. در این شاهد هستی راها چون لوفتوزیاین رخساره اع سازگار با از انوارتباط میاند ایجارپي و از تاربور به گو اها رخسارهب تغییرمل گاهي حتي سب عوا چیره تدریجي را به طورین مرزهاي شواهد چن است کها شده سازندهن این انگشتي بی زیاهاي یافتلعه افزون بر معرفيین مطاد. در اده کر مشاه منطقه گردبیشه ميتوان درس روراندهحیه زاگر تاربور در ناي سازندرهافاوتهاي رخسا و تأثیر آنها بر ت شدهیل نبودایي آنها و د و گسترش جغرافیرسي چگونگي پخش با دیگر مناطق، به بر برخي دیگر پرداخته ميشود.وع گونهايدازه و تن افزایش در ان برابرخي زیاها در برران در فرشادفر و همکار به وسیلههاي سازند تاربو از توالي برش چینهاي اولین اینJames & Wynd (1965) پس، س)1386 ،ي بختیارامیر( معرفي شد1960 سالي تودهاي،ز سنگآهکها متر و متشکل ا527 ه ستبرايه گدوان ب را در کو سازندشتینا مائستریین ت کامپان و به سنانرم تني صدفهاي نریتي داراه انیدي و گا صخرهالي یک آهک ریفيند. سازند تاربور به طور کنتخاب کرد برش نمونه اوان به عن به سويه است ووسعه یافت زاگرس تفاعاترس داخلي و ارتست که در فا رودیستي اپسد و سأ ژرف ميشوازک با منشگآهکهاي ندیل به سنري تب باخت مناطق جنوبایي که به تازگي در منطقهز کارههد. ا رخساره ميدپي تغییر رخساره شیلي گور به در شمال)1384( ليقدم و جن به مطالعات مغفوريم ميتوام شده استنجان ا لرستارسي با برRoss & Skelton (1993) کارهايستناد به ا کرد. آنها باشارهد ا خرمآباند وها پیشنهاد کرد براي آن مدل رسوبي5 ،تیسدار تلف رودیست سازندهاي مختاز کمشیبهاي سکوي بجموعه منطقه مشابه مربور را در آن محیط رسوبي سازند تايبختیار وظرگرفتند. امیر در ن(Low-angle open shelf margin complexes) تچینهشناسيي و زیسساسي در توصیف سنگچینهشناسغییرات ا ت)1385( ران همکا متر افزایش و سن692 تااي آن راند و ستبرونه مطرح کرد برش نم را در سازند اینادي و در مناطق مختلفتم سالهاي مند. طي نسبت دادشتینا به مائستری را تنه آنه استگرفتارسي قررد بر چینهشناسي موریلشناسي ویدگاه فس بیشتر از د سازند این؛ عسکري1376 ،؛ نجفي1374 ،؛ بلوچستاني1373 ، مرندي؛ حسیني1371 ،نتريک( ران،ري و همکایک سبزوا؛ میرب1381 ،؛ رشیدي1381 ،؛ افقه1377 ، پیربلوطيب1386 ،رانيبختیار و همکا؛ امیر1386 ،يبختیار؛ امیر1386 ،اد؛ بامد1385 لي رسوبي مورد مطالعه تواها، محیط و رخسارها از نظریز آن رادي نما تعد ا) و جالف؛1386 ،رانيبختیار و همکا؛ امیر1384 ،؛ صفري1375 ،قریب( هاندار داد قر؛1387 ،؛ هوشمند1386 ،رانشمند و همکا؛ هو1386 ،ران و همکاقدم وزیريمرتباط میانظر دیرینهبومسنجي، ازند از نین سا. ا)Vaziri Moghaddam et al., 2005 يشناسيشیمي و کاندیستها، ژئودن رونایي ریفساز بو، تواودیستها و مرجانها رین به تازگي و همچن)الف و ب1387( رانشمند و همکا کربناتي توسط هوهايشته نهیي توسطاي کرتاسه باي رودیستهبوم شناختودیستي و دیرینید زیاي ر از د شده است. نیز مطالعهKhazaei et al. (2010) و)1389( خزاعيند. برشعی دارترش وسیختر ایران گس با گورپی در جنوبگ های سازند سن

)يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

Jan 28, 2020

Download

Documents

dariahiddleston
Welcome message from author
This document is posted to help you gain knowledge. Please leave a comment to let me know what you think about it! Share it to your friends and learn new things together.
Transcript
Page 1: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

143

چكيدهشهرستان جنوب در گردبیشه چینه شناسی برش مرتفع، زاگرس در گورپی( و تاربور )سازندهای مائستریشتین نهشته های پالئواکولوژی و زیست چینه نگاری بررسی براي قرار گورپی سازند زیر در هم شیب صورت به که شده اند تشکیل آواري و کربناتي سنگ هاي از چیره طور به ناحیه این در تاربور سازند نهشته هاي شد. انتخاب بروجن مي گیرند. مرز زیرین این سازند با واحد آواري سرخ رنگ زیرین نیز به صورت هم شیب است. سازند گورپی متشکل از مارن است و با سطح تماس فرسایشی و هم شیب در بیانگر سن ماکروفسیلي رودیستي نمونه هاي و پالنکتونیک و پایه مجموعه هاي روزن بران کف زي بر داده هاي زیست چینه نگاري قرار می گیرد. دولومیتی شهبازان زیر سازند مائستریشتین پسین براي توالي مورد مطالعه است. دو زیست زون تشخیص داده شده در نهشته های مائستریشتین عبارتند از: Omphalocyclus-Loftusia assemblage zone و Contusotruncana contusa-Recemiguembelina fructicosa zone. به طور کلي شرایط مساعد زیستي براي ایجاد تنوع، فراواني و افزایش در اندازه برخي از انواع فسیلي

همچون لوفتوزیا و در برابر آن شرایط نامساعد و نبود برخي انواع دیگر همچون اُربیتوییدس و لپیداُربیتوییدس در این منطقه را مي توان به باال رفتن سطح مواد غذایي و ورود رسوبات سیلیسي- آواري ناشي از تزریق رودخانه اي و رواناب هاي سطحي و به دنبال آن ایجاد شرایط یوتروفیک در حوضه نسبت داد.

كليدواژه‌ها: سازند تاربور، زیست چینه نگاري، مائستریشتین پسین، رودیست، یوتروفیک. E-mail:[email protected] نويسنده‌مسئول: حسین وزیري مقدم*

زيست‌چينه‌نگاري‌و‌بوم‌شناسی‌ديرينه‌نهشته‌های‌مائستريشتين‌)سازند‌های‌تاربور‌و‌گورپي(‌در‌ناحيه‌گردبيشه‌)جنوب‌بروجن(

حسين‌وزيري‌مقدم‌1*‌،‌امراله‌صفري‌‌2،‌سميرا‌شهرياري‌گرائي‌‌3،‌‌احمدرضا‌خزاعي‌‌4و‌عزيزاله‌طاهري‌51 استاد، گروه زمين شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران

2 استاديار، گروه زمين شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران

3 دانشجوي کارشناسی ارشد، گروه زمين شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران

4 استاديار، گروه زمين شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه بيرجند، بيرجند، ايران

5 دانشيار، دانشکده علوم زمين، دانشگاه صنعتي شاهرود، شاهرود، ايران

تاریخ دریافت: 1390/04/21 تاریخ پذیرش: 1390/11/25

بهار 92، سال بیست و دوم، شماره 87، صفحه 143 تا 162

1-‌مقدمهنهشته هاي مائستریشتین در زاگرس چین خورده با سازندهای تاربور و گورپی مشخص می شوند. از آنجا که در ناحیه زاگرس رورانده و منطقه مورد مطالعه به دلیل عملکرد گسل ها و در پي آن، تغییر در شکل حوضه تفاوت در رخساره ها و تغییر ستبرا در سازند تاربور نسبت به منطقه فارس و پهنه چین خورده در خور توجه است، بنابراین در این مقاله تأثیر این تغییرات رخساره اي بر چگونگي پخش و پراکندگی زیا )فونا( در سازند تاربور مورد بررسی قرار گرفته است. با افزایش رخساره هاي تخریبي نسبت و اُربیتوییدس چون کف زي روزن بران زیاهاي برخي نبود یا کاهش کربناتي به لپیداُربیتوییدس و در مقابل افزایش فراواني، تنوع گونه اي و حتي اندازه برخي دیگر این منطقه این لوفتوزیا را شاهد هستیم. در این رخساره ها چون با انواع سازگار از میان ارتباط ایجاد و به گورپي تاربور از تغییر رخساره ها عوامل گاهي حتي سبب انگشتي بین این سازندها شده است که شواهد چنین مرزهاي تدریجي را به طور چیره مي توان در منطقه گردبیشه مشاهده کرد. در این مطالعه افزون بر معرفي زیا هاي یافت ناحیه زاگرس رورانده تاربور در بر تفاوت هاي رخساره اي سازند تأثیر آنها شده و با دیگر مناطق، به بررسي چگونگي پخش و گسترش جغرافیایي آنها و دالیل نبود

برخي زیا ها در برابر افزایش در اندازه و تنوع گونه اي برخي دیگر پرداخته مي شود. اولین برش چینه اي از توالي هاي سازند تاربور به وسیله فرشادفر و همکاران در این James & Wynd (1965) سال 1960 معرفي شد )امیري بختیار، 1386(، سپسسازند را در کوه گدوان به ستبراي 527 متر و متشکل از سنگ آهک هاي توده اي، صخره اي و گاه انیدریتي داراي صدف هاي نرم تنان و به سن کامپانین تا مائستریشتین ریفي آهک یک کلي طور به تاربور سازند انتخاب کردند. نمونه برش عنوان به رودیستي است که در فارس داخلي و ارتفاعات زاگرس توسعه یافته است و به سوي مناطق جنوب باختري تبدیل به سنگ آهک هاي نازک با منشأ ژرف مي شود و سپس

به رخساره شیلي گورپي تغییر رخساره مي دهد. از کارهایي که به تازگي در منطقه لرستان انجام شده است مي توان به مطالعات مغفوري مقدم و جاللي )1384( در شمال بررسي با Ross & Skelton (1993) به کارهاي استناد با آنها اشاره کرد. خرم آباد و پیشنهاد کردند آنها براي رسوبي مدل 5 تتیس، رودیست دار مختلف سازندهاي محیط رسوبي سازند تاربور را در آن منطقه مشابه مجموعه هاي سکوي باز کم شیب و امیري بختیار نظرگرفتند. در (Low-angle open shelf margin complexes)

همکاران )1385( تغییرات اساسي در توصیف سنگ چینه شناسي و زیست چینه شناسي این سازند را در برش نمونه مطرح کردند و ستبراي آن را تا 692 متر افزایش و سن مختلف مناطق در و متمادي دادند. طي سال هاي نسبت مائستریشتین به تنها را آن این سازند بیشتر از دیدگاه فسیل شناسي و چینه شناسي مورد بررسي قرار گرفته است )کالنتري، 1371؛ حسیني مرندي، 1373؛ بلوچستاني، 1374؛ نجفي، 1376؛ عسکري همکاران، و سبزواري میربیک 1381؛ رشیدي، 1381؛ افقه، 1377؛ پیربلوطي، 1386ب همکاران، و امیري بختیار 1386؛ امیري بختیار، 1386؛ بامداد، 1385؛ مطالعه مورد توالي رسوبي و نظر رخساره ها، محیط از نیز آن را تعدادي اما و ج( 1386الف؛ همکاران، و امیري بختیار 1384؛ صفري، 1375؛ )قریب، قرار داده اند 1387؛ هوشمند، 1386؛ همکاران، و هوشمند 1386؛ همکاران، و وزیري مقدم

Vaziri Moghaddam et al., 2005(. این سازند از نظر دیرینه بوم سنجي، ارتباط میان

رودیست ها و مرجان ها، توانایي ریف ساز بودن رودیست ها، ژئوشیمي و کاني شناسي نهشته هاي کربناتي توسط هوشمند و همکاران )1387الف و ب( و همچنین به تازگي توسط باالیي کرتاسه رودیست هاي شناختي دیرین بوم و رودیستي زیاي دید از

خزاعي )1389( و Khazaei et al. (2010) نیز مطالعه شده است.برش دارند. وسیعی گسترش ایران باختر جنوب در گورپی سازند سنگ های

Page 2: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

144

و شمالي عرض 32º 26′ 50″ جغرافیایي مختصات با گورپي سازند نمونه 49º 13′ 47″ طول خاوري در محل تنگ پابده در شمال استان خوزستان قرار دارد است. شده معرفي James & Wynd (1965) توسط بار اولین و )1372 )مطیعی، آبي، به مایل خاکستري و تیره مارن هاي شامل سازند این چیره ترکیب سنگي شیل و کمي آهک خاکستري رنگ است. در مرز زیرین این سازند، سازند ایالم با ناپیوستگی فرسایشي کمي که با سطح آهن دار هوازده مشخص است، قرار مي گیرد با جدایش رسوبي روي ندارد، سازند گورپي ایالم وجود مناطقي که سازند در و با شیل هاي پابده که با سازند باالیي آن تماس قرار مي گیرد. سطح سازند سروک ارغواني مشخص مي شود، حالت ناپیوستگي فرسایشي دارد. در شمال خاوري لرستان بخش باالیي سازند گورپي به تدریج به ماسه سنگ و سنگ هاي سیلتي سازند امیران با رخساره توربیدایت تبدیل مي شود و به سوي فارس داخلي نیز به تدریج رخساره آهکي تاربور جانشین سازند گورپي مي شود. مرز سازند گورپي در تمام نقاط همزمان لرستان در و مائستریشتین - سانتونین خوزستان و فارس در که گونه اي به نیست

کامپانین - پالئوسن گزارش شده است )مطیعي،1372(. ناحیه مورد مطالعه در 48 کیلومتري جنوب شهرستان بروجن از توابع استان چهارمحال و بختیاري، در 35 کیلومتري شمال باختر سمیرم از توابع استان اصفهان و در جاده ارتباطي

51º 13′ 42″31 عرض شمالي وº 31′ 58″ بروجن- لردگان در محدوده جغرافیایي میان طول خاوري در پهنه راندگي هاي زاگرس و زیر پهنه سمیرم قرار دارد )شکل 1(.

نئوژن تا کرتاسه سازندهاي از کاملي نسبت به توالي هاي سمیرم پهنه زیر در اثر در دارند زاگرس با موازي روندي که واحدها این مجموعه یافته اند. رخنمون رانده هم روي کم شیب با راندگي سفره هاي صورت به زمین ساختي تنش هاي شده اند )قریب، 1375(. تفاوت هاي رخساره اي در این زیر پهنه با دیگر نقاط زاگرس با بوده است )شکل 2( که بلوک هاي گسسته پي سنگ متفاوت به دلیل جابه جایي حرکات متفاوت قائم خود تغییر شرایط فیزیکوشیمیایي حوضه هاي رسوبي و اختالف همکاران، و )حسن پور شده اند موجب حوضه این در را سنگي واحد هاي زماني

.)Authemayou et al., 2005 1387؛سازندهاي گورپي میان تدریجي مرز دلیل وجود به مطالعه مورد برش در توالي بنابراین نشده فراهم به صورت مشخص سازند دو امکان جدایش تاربور، و با عنوان تاربور-گورپي سنگ شناسي یادشده در متن و همه ستون های چینه شناسی معرفی شده است. توالي سنگ شناسي تاربور-گورپي در برش مورد مطالعه حدود 643 متر ستبرا دارد، که به طور چیره از شیل هاي روزن بردار با میان الیه هاي کربناتي داراي روزن بر و لیتوسوم هاي رودیستي تشکیل شده است. سازند تاربور در قاعده به صورت هم شیب روي مارن هاي سرخ رنگ با میان الیه هاي ماسه سنگ و کنگلومرایي با نام واحد آواري سرخ رنگ )شهریاري گرایي، 1388؛ وزیري مقدم و همکاران، 1389( داراي زیاي کاروفیت و استراکدي آب شیرین و به سن مائستریشتین پسین قرار دارد شده ناپدید محلي به طور رنگ سرخ واحد جانبی طور به .(Colin et al., 2010)

خاکستري مارن هاي و شیل یا کربناتي آواري- واحد روي بر تاربور سازند و روي حتي گاه و امیران سازند به مربوط ارغواني رنگ تا زیتوني سبز به متمایل )شهریاري گرایي، مي گیرد قرار گورپي سازند سفید رنگ تا خاکستري شیل هاي در مشخص و ناپیوسته مرزي با گورپی سازند شیل هاي برش، رأس در .)1388یادشده توالي در مي گیرند. قرار شهبازان سازند سفید رنگ دولومیت هاي زیر واحدهاي معرفي شده به ترتیب از پایین به باال عبارتند از )شکل 3(: واحد 1: متشکل این است. رنگ کرم آهکي میان الیه هاي با رنگ کرم تا خاکستري شیل هاي از با شیل آن روي سپس شروع مي شود، توده اي سنگ آهک هاي با ابتدا در واحد متناوب صورت به نازک الیه تا متوسط سنگ آهک هاي و زیاد نسبت به ستبراي قرار مي گیرند که بیشتر از خرده هاي رودیستي تشکیل شده اند )شکل 4(. اجتماعات رودیستي به صورت الیه هاي نازکي دیده مي شوند که به طور جانبی ناپدید مي شوند.

واحد 2: متشکل از شیل های سازند گورپی است که تا پایان برش ادامه دارد و بخش هایي از آن توسط واریزه هاي سازند شهبازان پوشیده شده است )شکل 5(.

2-‌روش‌مطالعهتاربور-گورپی( مائستریشتین)سازند های نهشته های زیست چینه نگاري تعیین براي با و سیستماتیک رخساره اي- روش از استفاده با نمونه برداري گردبیشه ناحیه در فاصله نمونه برداري کمتر از یک متر انجام شد. نمونه هاي برداشت شده به طور دقیق کد گذاري و محل براشت آنها به همراه کد روي الیه مشخص شده است. در بخش مطالعات آزمایشگاهي ابتدا مقاطع نازک میکروسکوپي از نمونه هاي آهکي تهیه شد، در ادامه برش هاي صیقلي عرضي، مایل و طولي از نمونه هاي رودیستي براي روشن شدن وضعیت ساختمان داخلي تهیه و در پایان گل شویي نمونه هاي مارني و جداسازي مقاطع میکروسکوپي مطالعه شامل بعد مرحله است. شده انجام ایزوله فسیل هاي فسیلي نمونه هاي از برخي بر روي آماري و اندازه گیري هاي ریخت سنجي نازک، )مانند لوفتوزیا، اُمفالوسیکلوس و رودیست ها( براي استفاده در شناسایي سیستماتیک و شناسایي فسیل هاي ایزوله جدا شده از نمونه هاي مارني بوده است. در انتها از مقاطع نازک میکروسکوپي و برش هاي صیقلي تهیه شده از ماکروفسیل ها عکس برداري و

همچنین از نمونه هاي ایزوله عکس SEM تهیه و نمونه ها شناسایي شد.

3-‌مطالعات‌زيست‌چينه‌نگاريو مرجان رودیست، از سرشار کربناته واحد یک عنوان به بیشتر تاربور سازند روزن بران کف زي به سن مائستریشتین معرفي مي شود که در حوضه زاگرس نهشته مساعد زمینه اي آن، کربناتي سکوي در موجودات این همزمان همزیستي و شده ایجاد مي کند. در برش مورد مطالعه در گردبیشه این جانداران ارتباط براي مطالعه این سازند از پهنه زاگرس مرتفع به واحدي آواري-کربناتي تغییر رخساره مي دهد و با بررسي زیاي شناسایي شده در آن مشخص مي شود که برخي از موجودات زنده مانند روزن بران کف زي همچون لوفتوزیا و اُمفالوسیکلوس و جلبک داسي کالداسه آ فراواني و تنوع گونه اي باالیي دارند، در حالي که جنس و گونه هایي مانند اُربیتوییدس از خانواده اُربیتوییده در آن حضور ندارند. بنابراین براي مطالعه ارتباط این جانداران با شرایط محیطي حاکم بر منطقه مورد مطالعه و در پایان بحث در مورد تغییرات جانبي حوضه که به حضور نداشتن برخي زیا و افزایش برخي دیگر انجامیده، ضروری است

به معرفي هر یک از گروه هاي فسیلي شاخص در سازند تاربور پرداخته شود.3-1.‌روديست

شمار به تاربور سازند کربناتي رخساره هاي سازندگان چیره ترین از رودیست ها Hippuritoida به راسته ناجوردندان منتسب از دوکفه اي هاي مي آیند. آنها گروهي بستر به آنها اتصال نوع پایه بر رودیست ها در اولیه و اساسي تقسیم بندي هستند. و Hippuritoidea رو خانواده 2 شامل اساس این بر که مي گیرد صورت دریا Requienioidea هستند که به ترتیب توسط کفه راست و کفه چپ با کف بستر اتصال

برقرار مي کنند. مهم ترین ویژگي ها در توصیف سیستماتیک رودیست ها چگونگي تزیینات سطحي، منطقه سیفونال، ترکیب اندازه جثه، اتصال کفه ها، شکل ظاهري، کاني شناسي و ساختار الیه اي پوسته، ساختمان هاي داخلي در برش هاي عمدتاً عرضي مطالعه مورد برش در و تاربور سازند در است. ریخت سنجي اندازه گیري هاي و و جنس ها شناسایي به شده گرد آوري رودیست نمونه هاي ریخت شناختي تشریح

گونه هاي رودیستي زیر انجامیده است )شکل هاي 6 و 7(:Hippurites cornucopiae, Praeradiolites aff. subtoucasi,

Dictyoptychus sp., Hippurites cf. variabilis, Durania sp.,

Bournonia sp., Biradiolites sp. Vaccinites sp., Radiolites sp.,

Radiolites cf. R. galloprovincialis, Radiolites cf. R. sauvagesi.

Page 3: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

145

خاوري جنوب مانند تتیس حاشیه از مختلفي مناطق در فوق رودیست هاي آدریاتیک دریاي حاشیه در همچنین و )Steuber & Loser, 2000( عمان ترکیه، 1389؛ )خزاعي، مرتفع زاگرس در نیز و (Cestari & Sartorio, 1995)

Khazaei et al., 2010( گزارش شده اند. در شکل 8 پراکندگي گونه و جنس هاي

معرفي شده در برابر ستون سنگ چینه اي نمایش داده شده است. گونه Hippurites cornucopiae مهم ترین گونه شناخته شده از ایالت مدیترانه اي تتیس است که از نقاط مختلف این حوضه از اسپانیا تا ایران گزارش شده و حضور Douville, 1910;) است شده قطعي مناطق این در مائستریشتین در گونه این این حضور محدوده مراجع برخي .(Kuhn, 1932; Morris & Skelton, 1995

نقل به 1389، )خزاعي کرده اند بیان میاني مائستریشتین از پس را شاخص گونه چارت در همچنین گونه این .)ICS چینه شناسي بین المللي کمیسیون سایت از بیوکرونواستراتیگرافي کرتاسه پسین (Ogg, 2004) نیز داراي بازه زماني مائستریشتین و ترکیه و ایران مائستریشتین از Bournonia anatolica گونه است. پسین میاني- گونه Bournonia garloica از بلغارستان با سن مائستریشتین پسین گزارش شده اند. گونه هاي مختلف جنس Dictyoptychus از تاکسون هاي بومي منطقه سکوي عربي به شمار مي آیند که گسترش چینه شناسي آنها محدود به آشکوب ماستریشتین است و از سازندهایي به همین سن از کشورهاي عمان، امارات متحده عربي، عربستان، ایران، Pons et al., 1992; Morris & Skelton, 1995;) ترکیه و سومالي گزارش شده اند Ozer et al., 2008). بنابراین با وجود گونه هاي شاخص اشکوب مائستریشتین در میان

مجموعه زیایي شناسایي شده، با توجه به ارزش چینه شناسي بیان شده براي گونه هاي شناسایي شده مجموعه مقایسه و )Hippurites cornucopiae )همچون شاخص در هم ارز سازندهاي از مطالعه شده تجمعات دیگر با منطقه این در رودیست ها از کرتاسه باالیي نواحي مجاور (Steuber & Loser, 2000) و همچنین با توجه به ارائه سن مائستریشتین پسین براي واحد آواري سرخ رنگ در قاعده سازند تاربور در این منطقه (Colin et al., 2010) مي توان سن مائستریشتین پسین را براي واحدهاي داراي

رودیست سازند تاربور در این منطقه در نظر گرفت. حضور رودیست ها و پیکره هاي ناشي از آنها در سازند تاربور و دیگر معادل هاي طي در دریاها زنده موجودات و محیطي جهاني تغییرات به توجه با ایران در آن کرتاسه که سبب شد تا مرجان ها، جلبک هاي سبز، استروماتوپوریدها، سیانوباکتري ها به رودیست ها و گونه هاي محدودي ابتداي کرتاسه جاي خود را بریوزوئرها در و باالي سمت به حرکت دیگر، سوي از و دهند سرخ جلبک هاي و مرجان ها از سبب که عربي سکوي از بخش هایي در )اینفراکامبرین( هرمز سازند نمک هاي شد، کربناتي شلف هاي هندسه در تغییراتي نهایت در و ویژه ساختمان هاي ایجاد فراهم (Rudist Buildups) رودیستي ساختارهاي تشکیل براي را مناسبي شرایط داده اند نشان پ ژوهش ها .(Sadooni, 1993; Sadooni & Aqrawi, 2000) آورد از آنها مي توانستند در بخش هاي مختلف یک که رودیست ها و پیکره هاي حاصل موضوع این و کنند زندگي بخش ها( خارجي ترین تا دروني بخش هاي )از شلف .(Ruberti et al., 2006) احتماالً نشان دهنده ماهیت فرصت طلبي این موجودات استبه جانبي به صورت و مي زیسته خود تخریب از حاصل رسوبات در رودیست ها مي توان بنابراین مي شده اند، تبدیل تخریبي هاي خود از ریزدانه تا الیه هاي درشت نتیجه گرفت انرژي محیط، تکامل پیکره هاي حاصل از آنها را کنترل مي کرده است. البته سالم بودن پوسته ها و متصل بودن کفه ها بیان کننده نبود جابه جایي زیاد است اما نمي توان ناپایداري و آشکاري آشفتگي را در برخي رسوبات این پیکره ها رد کرد )شکلA-9(، بنابراین مي توان تفاوت میان رژیم هاي جریاني انرژي باال و انرژي پایین

.(Pedley & Carannante, 2006) را در رشد پیکره هاي رودیستي مؤثر دانستاز برخي که است مطلب این بیانگر رودیستي ریزرخساره هاي مطالعه روي )Intertiidal( کشندی میان محیط هاي در زندگي توانایي آنها تاکسون هاي

مختلف بخش هاي در زندگي آنها بیشتر اما (Skelton, 1991) داشته اند را Sanders & Pons, 1999;) ترجیح مي داده اند را ساب تایدال محیط وسیله به که رودیست ها حاوي ساب تایدال محیط هاي .(Ross & Skelton, 1993

به از جلبک هاي سبز و روزن بران کف زي مشخص مي شوند باال تنوع با تجمعات .(Carannante et al., 2000) دو بخش کم ژرفا و ژرف یا باز قابل تقسیم بندي هستندتجمع روزن بران کف زي بیشتر همراه با رودیست ها در محیط هاي ساب تایدال کم ژرفا (Shallow Subtidal) و شامل میلیولیدها است (Reiss & Hottinger, 1984) )شکل هاي

C -9 وD(، درحالي که در محیط هاي ساب تایدال باز (Open subtidal) مي توان همراه با رودیست ها، تنوع باالیي از روزن بران کف زي )انواع فرصت طلب و انواع با پوسته آگلوتینه(، مرجان ها، شکم پایان و جلبک هاي سبز )شکل B-9( و همچنین به مقدار خوبي به که مشاهده کرد را می توان پالنکتونیک روزن بران و کلسیسفرها کمتر است عادي و شوري اکسیژن محتواي و نور خوب میزان با دریایي شرایط بیانگر (Carannante et al., 2000). از سوي دیگر رسوبات ساب تایدال داراي رودیست را

مي توان به دو گروه تقسیم کرد: 1( آنهایي که به سمت باال چرخه هاي کم ژرفا شونده Ross & Skelton, 1993;) هستند چرخه هایي چنین داراي که آنهایي )2 ندارند.

.(Moro et al., 2002

هیپوریتیده هستند، از خانواده بیشتر شامل گونه هاي مختلف اول که در گروه ظهور مي یابند فلوتستوني بافت هاي در پراکنده و انفرادي صورت به رودیست ها همچون دیسکي شکل و منفذدار هیالین دیواره با بیشتر آنها همراه روزن بران و سیدرولیتس( )مانند کالکارینیده و امفالوسیکلوس( )مانند اوربیتوییده خانواده هاي با رودیست از غني تجمعاتي معموالً رسوبات این .)Eو F )شکل هاي 9- هستند دوره هاي کم و بیش مکرر از چرخه هاي وابسته به رخدادهاي توفاني یا انرژي باال پیکره هاي رسوبي شده دوباره سازمان تجدید آنها سبب در این شرایط هستند که است و تعداد کمي از موجودات زنده توانایي ماندن در موقعیت اولیه خود را داشته اند

.(Hottinger, 1983; Gili et al., 1995)

به در گروه دوم تاکسون هاي رودیستي نوع اول کمیاب است و جاي خود را همراه و چندتایي اجتماعات به صورت که مي دهند رادیولیتیده خانواده گونه هاي با روزن براني با دیواره آگلوتینه مانند پسودوسیکالمینا دیده مي شوند. این تجمعات بسیار غني از رودیست هستند )رادیولیتیده هاي ایستاده کوچک با تنوع گونه اي کم( و به طور دوره اي با سنگ آهک هاي روزن بردار ریزدانه جایگزین یا به طور متناوب

قرار مي گیرند. گروه اول را مي توان به بخش هاي خارجي تر شلف و گروه دوم را به بخش هاي در و نسبت داد ژرفا( کم ساب تایدال )پري تایدال- سکو کم انرژي تر و دروني تر گذر از سکوي داخلي به خارجي مخلوطي از هیپوریتیدها و رادیولیتیدها را مي توان

مشاهده کرد )شکل 10(. همان گونه که در ستون تطابقي پراکندگي زیا و رخساره اي )شکل 8( مشاهده و است رادیولیتیده خانواده از بیشتر شده گزارش زیاي توالی، قاعده در مي شود همراه با ریز رخساره هاي B )بنتیک فرامینیفرا بیوکالست وکستون- پکستون( مشاهده مي شود. این رخساره ها نشان دهنده رسوب گذاري در محیطي با انرژي کم تا متوسط تنوع جامعه زیستي روزن بران دانه ریز و بافت رسوبي از سکوي داخلي هستند که کف زي تأییدکننده این مسئله است. تنوع موجودات نشان مي دهد که چرخش آب به خوبي صورت مي گرفته و محیط تشکیل داراي شوري و محتواي اکسیژن عادي این مطلب است که بیانگر (Flugel, 2004). همچنین وجود جلبک سبز بوده است نفوذ نور نیز به خوبي صورت مي گرفته و امکان تبادل اکسیژن به خوبي فراهم بوده

.(Zhicheng et al., 1999; Bachmann & Harsch, 2006) است در ادامه توالی شاهد حضور و تنوع انواع خانواده هیپوریتیدائه و دیکتیوپتیکوییدائه E بیوکالست فلوتستون- رودستون( با فراواني بیشتر و( D در میان ریز رخساره هاي

Page 4: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

146

D بیوکالست پکستون-گرینستون( با فراواني کمتر هستیم )شکل 8(. ریز رخساره(بر پایه اجزاي تشکیل دهنده، بافت رسوبي، موقعیت چینه شناسي و نابرجا بودن قطعات مي تواند بیانگر بخش هاي ژرف تر از سکوي داخلي تا بخش هاي با انرژي متوسط تا باال در بخش ابتدایي سکوي میاني باشد، در حالي که ریزرخساره E بر اساس اندازه بخش هاي خارجي ترین در رسوب گذاري نشان دهنده دربردارنده زیاي و دانه ها سکوي میاني رو به دریاي باز است. وجود فراوان و متنوع روزن بران کف زي در کنار سازند رسوبي رخساره هاي توالي در بریوزوئرها و مرجان ها کاهش و رودیست ها تاربور در این منطقه مي تواند بیانگر محیط یوتروفیک سازگار با زیست رودیست ها و

ناسازگار با زیست مرجان ها باشد.بیشتر منطقه این رودیستي نمونه هاي اندازه گیري شده، اندیس هاي به توجه با با و زیاد بسیار تعداد )به (Dictyopthychoidae) دیکتیوپتیکوییدائه خانواده از فراواني با (Radiolitidae) رادیولیتیدائه خانواده از انواعي که هستند بزرگ( جثه همچنین شده اند. مشاهده آنها با همراه نیز متوسط فراواني با هیپوریتیدائه و کمتر و تا چندتایي انفرادي به صورت تجمع دید چگونگي از منطقه این رودیست هاي دسته گلي تا خوشه اي و از نظر چگونگي قرار گیري در بستر بیشتر به صورت باالرونده و با فراواني کمتر به صورت چسبیده هستند که به ترتیب به محیط هاي کم انرژي با آهنگ رسوب گذاري باال و پر انرژي همراه با آهنگ رسوب گذاري پایین وابسته اند )شکل 11(. همچنین در این واحدها به دلیل حضور فراوان رودیست ها، لیتوسوم هاي

رودیستي قابل جدایش از توده سنگ ها شکل گرفته اند. با توجه به مطالعاتي که به تازگي توسط خزاعي در منطقه گردبیشه صورت گرفته است تاکسون هاي معرفي شده از این منطقه از دید گسترش جغرافیایي شامل دو گروه انواع و هستند عربي محدوده صفحه ویژه بومي انواع که هستند غیربومي و بومي غیربومي در قلمرو تتیس یا با گسترش جهاني تا کاراییب حضور دارند. این مجموعه ایالت هاي با دیگر زیایي کمتري رابطه و ترکیه و مناطق عمان با پیوسته اي ارتباط

مدیترانه اي تتیس دارد )خزاعي، 1389(.3-2.‌جلبک‌داسي‌كالدآسه‌آ

آهکي رخساره هاي مهم سازندگان جمله از داسي کالدآسه آ آهکي جلبک بر تکیه با پژوهش، این در بنابراین به شمار مي رود. منطقه این در تاربور سازند کربناتي رخساره هاي در ژرفا سنجي شاخص هاي عنوان به جلبک ها این ویژگي (Aguirre & Riding, 2005) ارتباط رخساره اي این جلبک ها و نحوه پراکندگي آنها

در نیمرخ پلت فرم کربناتي مورد بررسي قرار مي گیرد. مطالعه میکروسکوپي مقاطع Barattoloporella sp., Heteroporella sp., نازک این ناحیه به شناسایي جنس هاي

.Acroporella sp., Pseudocymopolia sp. Salpingoporella sp انجامید.

بخش خارجي که هستند فسیلي آهکي مهم ترین جلبک هاي از داسي کالدها به نسبت سبب، همین به و است جایگزین شده کلسیت با خوبي به آنها تالوس به جا از خود بهتري تاریخ زمین شناسي، نگاشت رسوبي دیگر جلبک هاي سبز، در دارند، پالئواکولوژیکي بررسي هاي براي باالیي ارزش فسیل ها این گذاشته اند. بخش هاي همچنین و کهن کم ژرفاي کربناتي شلف هاي تفسیر در گونه اي که به متنوع یک پلت فرم به عنوان عنصر کلیدي به شمار مي آیند. پراکندگي این جلبک ها توسط دماي آب )آب هاي گرم بیشتر با دماي 20 درجه سانتي گراد(، زمینه یا الیه هاي سطحي )بیشتر از نوع ماسه سنگي یا گلي(، شوري )عادي دریایي، فقط تعداد کمي از تاکسون هاي جدید و برخي تاکسون هاي ترشیاري خود را با آب هاي خیلي شور محیط هاي به مربوط بیشتر پایین )انرژي آب انرژي سازگارکرده اند(، نیمه شور و بیشتر از 5 متر و خوب ساب تایدال( و ژرفا )زیر حد کمترین مد تا حدود 30 متر، باز، در الگون هاي مي توان بیشتر را داسي کالدها فراواني کنترل مي شود. نورگیر( خلیج هاي باز اما به نسبت حفاظت شده و در پناهگاه هاي حاشیه اي (Ridges) مشاهده

.(Elliot, 1991) کرد

در منطق��ه م��ورد مطالع��ه، ب��ا توج��ه ب��ه جنس ه��اي معرف��ي ش��ده، تطابق با ریزرخساره هاي همراه )شکل 8( و مقایسه با مدل ارائه شده برای پراکندگی آنها در پلت فرم کربناتي توسط Flugel (2004) )شکل 12( مشاهده مي شود که داسي کالدها در محدوده اي که بیشتر داراي رخساره هاي متعلق به بخش هاي کم ژرفاي ساب تایدال و گونه ها از خاصي انواع و دارند را گسترش بیشترین است، داخلي سکوي از گامت ها یا سلول هاي تناسلي آنها توان جابه جایي تا بخش هاي شلف خارجي را نیز این از فراواني مقادیر داراي که تاربور سازند از ریزرخساره هایي همچنین دارند. جلبک هستند )ریزرخساره ها ی B) معموالً به همراه روزن بران کف زي شاخص شلف

داخلي همچون لوفتوزیا و دیسیکلینا دیده مي شوند.3-3.‌روزن‌بران‌كف‌زي

گستره رسوبات، در فراواني زیاد، تنوع همچون کف زي روزن بران ویژگي هاي زنده موجودات این زیست، پهناور محدوده و عهد حاضر تا کامبرین از پهناور کلي به طور تبدیل کرده است. دیرینه محیط بازسازي براي مناسب ابزاري به را انرژي بستر، آب، تحرک شوري، اکسیژن، غذایي، مواد چون مختلفي عوامل هیدرودینامیکي، نور و فرایند همزیستي بر توزیع روزن بران کف زي اثر مي گذارند و Van der Zwaan et al., 1999;) جنس و گونه هاي روزن بران کف زي را تغییر مي دهندBeavington & Racey, 2004). روزن بران کف زي بزرگ در محدوده گسترده اي

محیط بوم شناختي شرایط که مي کنند زیست (Neretic) کم ژرفا محیط هاي از عادي، شوري در است. آنها رسوب گذاري محیط تعیین در عوامل مهم ترین از ژرفاي نشان دهنده که حضور دارند کشیده و بزرگ اندازه با کف زي روزن بران زیاد و زیر محیط رسوبي دریاي باز است. در شوري باالتر و در حالت مرتبط بودن با دریاي باز این روزن بران بزرگ با دیواره هیالین را مي توان با اندازه کوچک تر همراه با روزن براني با دیواره پورسالنوز مشاهده کرد که زیر محیط الگون نیمه محصور را دیواره با تنها روزن براني باال بسیار با درصد شوري نمایش مي دهد. در محیط هاي دارند محصور الگون رسوبي زیر محیط از نشان که دیده مي شوند پورسالنوز

.(Flugel, 2004)

جنس و گونه هاي روزن بران کف زي شناسایي شده در نهشته هاي سازند تاربور Omphalocyclus macroporus, :)15 برش گردبیشه عبارتند از )شکل هاي 13، 14 وOmphalocyclus sp., Loftusia sp., Loftusia coxi, Loftusia persica,

Loftusia harrisoni, Loftusia minor, Loftusia baykali, Loftusia elongate,

Loftusia anatolica, Antalyna korayi, Monolepidorbis sp.,

Monolepidorbis douvillei, Laffitina sp., Biconcava sp., Minouxia conica,

Minoxia sp., Dicyclina sp., Dicyclina schlumbergeri, Dictyoconus sp.,

Sirtina sp., Rotalia sp., Gavelinella pertusa, Broeckinella sp.,

Sirtina orbitoidiformis, Cuneolina sp., Rotalia skourensis, Elphidiella sp.,

Elphidiella multiscissurata, Neoflabellina sp., Siderolites sp.,

Siderolites calcitrapoides, Nodosaria sp., Nezzazata conica,

Nezzazatinella picardi, Murgeina apula, Marsonella sp., Gavelinella sp.,

Ammodiscus sp., Quinqueloculina sp.

Widmark, 1997;) براي شناسایي گونه هاي کف زي ریز از منابع معتبري چون Bolli & Sanunders, 1989; Alegret, 2001) استفاده شده است.

از (Omphalocyclus) اُمفالوسیکلوس و (Loftusia) لوفتوزیا اینکه به توجه با روزن بران کف زي بزرگ با فراواني زیاد در سازند تاربور این منطقه هستند در زیر پرداخته این دو جنس و چگونگي تشخیص گونه هاي آنها از به توضیح مختصري

مي شود.رخساره هاي در که است مائستریشتین کف زي روزن بران از لوفتوزیا لوفتوزيا: ‌-سکوي خارجي تتیس یافت شده است (Meric et al., 2001). اندازه گیري متغیرهاي

Page 5: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

147

انجام مگالوسفریک فرم هاي به وسیله تنها لوفتوزیا تشخیص گونه هاي براي اصلي 20 طول )بیشینه متوسط تا کوچک اندازه هاي در لوفتوزیا گونه هاي مي شود. میلي متر و نسبت طول/ قطر 1:1 تا 1:2( در مقاط نازک و با میکروسکوپ شناسایي مي شوند، در حالي که در انواع با اندازه بزرگ )با طول 20 میلي متر به باال و نسبت طول/ قطر 1:3 به باالتر( به دلیل ابعاد بزرگ آنها مطالعه با روش حجمي انجام مي شود

.(Meric et al., 2001)

زیرین آواري واحدهاي از متأثر برش گردبیشه در مشاهده شده لوفتوزیاهاي سازند تاربور داراي دانه هاي ماسه اي درشت با گردشدگي باال و تنوع رنگي در پوسته آگلوتینه خود هستند )شکلC-16(. از سوي دیگر اندازه آنها نیز بزرگ تر شده است و همچنین در این برش تنوع گونه اي در جنس لوفتوزیا سیر فزاینده اي نشان مي دهد. بنابراین به نظر مي رسد که شرایط زیستي براي لوفتوزیاها در این برش مناسب تر بوده است که هم از دید اندازه و نوع ترکیب پوسته و هم گونه ها تنوع و گستردگي بیشتري به مناسب نمونه هاي از تعدادي اندازه گیري هاي ریخت سنجي روي انجام با دارند. دست آمده در منطقه مورد مطالعه )جدول1( و مقایسه آنها با داده هاي ارائه شده از Meric et al. (2001) مي توان نمونه هاي در اندازه بزرگ یافت شده در سازند تاربور

این ناحیه را به دو گونه Loftusia anatolica و Loftusia pesirca نسبت داد. از میان گونه هاي کوچک تر شناسایي شده در مقاطع میکروسکوپي تصاویر مربوط به گونه .)Cو A -16 در اطلس میکروفسیل ها درج شده است )شکل هاي Loftusia baykali

از عبارتند گردبیشه برش در شناسایي شده لوفتوزیاي گونه هاي کلي طور به Loftusia sp., Loftusia coxi, Loftusia persica, Loftusia harrisoni, :)16 شکل(

.Loftusia minor, Loftusia baykali, Loftusia elongate, Loftusia anatolica

با توجه به نمونه هاي یافت شده از توالي هاي منطقه مورد مطالعه و مقایسه آنها حضور همچنین و (Meric et al., 2001) مدیترانه تتیس از ارائه شده داده هاي با Loftusia baykali در این منطقه مي توان سن مائستریشتین پسین را براي سازند تاربور

این ناحیه پیشنهاد کرد )شکل 17(.-‌ُامفالوسيكلوس: اُمفالوسیکلوس از روزن بران کف زي اُربیتوییدال فرم است که در

آب هاي به نسبت کم ژرفای پلت فرم خارجي تتیس در کرتاسه پسین مي زیسته است. بیشتر تا در مائستریشتین پسین سبب شده است از چینه هاي این جنس اولیه تشریح مقاالت سن این جنس و گونه مشهور آن )امفالوسیکلوس ماکروپروس( را به زمان .(Meric,1967; Rahaghi,1976; Van Gorsel, 1978) مائستریشتین پسین نسبت دهند

ساختارهاي اصلي اُمفالوسیکلوس براي مطالعات ریخت سنجي معموالً در مقاطع استوایي تهیه شده از نمونه هاي ایزوله بررسي مي شود و در این رابطه از اصطالحات معرفي شده توسط Van Hinte (1965) و )Baumfalk (1986 که براي مطالعه جنس استفاده نیز اُمفالوسیکلوس ریخت سنجي تشریح براي ارائه شده بود، اُربیتوئیدس

مي شود )شکل 18 و جدول 2(. در مقاطع محوري به دلیل حالت هاي مختلف قرار گیري صفحه مقطع گیري، حجره جنیني شکل هاي متنوعي دارد و ممکن است به صورت هاي دو، سه و یا تک حجره اي دیده شود. در انواع دو حجره اي دیواره میان پروتوکونچ و دوتروکونچ نسبت به هم ممکن است به صورت هاي کمان باز (Open Arch)، کمان باریک (Narrow Arch) و یا جناغي (Chevron Arch) دیده شوند )شکل 19(، بنابراین این تنوع در حجره جنیني در مقاطع محوري را نمي توان ناشي از تفریق گونه اي دانست و به عنوان گونه هاي

.(Meric, 1967) جدید در نظر گرفتبه مناسب نمونه هاي از تعدادي روي ریخت سنجي اندازه گیري هاي انجام با دست آمده در منطقه مورد مطالعه )جدول3( و مقایسه آنها با داده هاي ارائه شده از تتیس مدیترانه مي توان نمونه هاي یافت شده در سازند تاربور این ناحیه را به دو گونه

O. cideensis و O. macroporus نسبت داد.

بر پایه تحلیل هاي انجام شده روي توالي هاي جمعیتي در تتیس مدیترانه و همچنین

تطابق آنها با داده هاي روزن بران پالنکتونیک و جنس هاي اُربیتویید فرم اُربیتوییدس و لپیداُربیتوییدس )شکل 20( سطوح داراي اُمفالوسیکلوس در این حوضه به سه پهنه

تقسیم مي شود: L. bisambergensis یا کمي کهن تر در کنار Globotruncana aegyptica zone -1

و O. megaloformis و به سن کامپانین پسین. O. megaloformis, O. gruenbachensis در کنار Gansserina ganssrei zone -2

و L. minor, L. socialis و به سن کامپانین پسین- مائستریشتین زیرین.Abathopmhalus mayaroensis zone در کنار O. apiculata و L. socialis و -3

به سن مائستریشتین میاني-پسین. به ترتیب به O. macroporus گونه شاخص و معرفي شده تازگي به دو گونه این سه پهنه نسبت داده شده اند. البته باید توجه داشت که تجمعات اُمفالوسیکلوسي معرفي شده از نوع زون فراواني (Acme Zone) هستند. در برش مورد مطالعه با توجه با این لپیداُربیتوئیدس امکان تطابق سني اُربیتوئیدس و به حضور نداشتن جنس هاي جنس ها وجود ندارد، ولي از سوي دیگر به دلیل حضور روزن بران پالنکتونیک در به را توالي ها اُمفالوسیکلوس ها مي توان با آنها و همراهي توالي ها بخش هاي شیلي زون هاي 2 و 3 ارجاع داد و با توجه به فراواني گونه O. macroporus که مي توان آن را به صورت یک زیست زون از نوع فراواني معرفي کرد، توالي ها بیشتر قابل ارجاع به

زون 3 و بیانگر سن مائستریشتین پسین براي این سازند هستند.گسترش شده، شناسایي کف زي روزن بران گونه هاي و جنس پایه بر زیست زون مي توان گونه ها، شدن ناپدید و ظهور و پراکندگي و پخش زماني، زیاي داراي واحدهاي براي را Omphalocyclus-Loftusia assemblage zone

کف زي سازند تاربور در برش گردبیشه معرفي کرد ک�ه قابل انطباق با زیست زون از است. مائستریشتین سني بازه کل نشان دهنده و Wynd (1965) 37 شماره )مانند لوفتوزیا شاخص گونه هاي فراواني و تشخیص به توجه با دیگر سوي و )L. anatolica, L. persica, L. coxi, L. minor, L. elongata, L. harrisoni

مائستریشتین در گونه ها ای�ن پراکندگي استناد به و برش این در اُمفالوسیکلوس م�ی�ان�ي- پسین م�ن�ط�ق�ه تتیس و تشخیص گونه شاخص Loftusia baykali و زون فراواني Omphalocyclus macroporus )شکل هاي 17 و 20( مي توان سن زیست زون سازند تاربور را در برش یادشده به صورت دقیق تر به مائستریشتین پسین نسبت داد

.(Ozcan & Ozkan-Altiner, 1999; Meric et al., 2001; Ozcan, 2007)

3-4.‌روزن‌بران‌پالنكتونکرتاسه دریایي سکانس هاي زیست چینه نگاري تحلیل در پالنکتون روزن بران آنها ارزش ولي هستند. مفید اقیانوس هاي دیرینه جغرافیاي بازسازي و جوان تر و نمونه هاي گستردگي همچنین محدودتر است. پالئواکولوژیکي مطالعات در است مفید دریا آب سطح نوسانات بازسازي در کرتاسه پالنکتوني روزن بران (Hart & Carter, 1975). اصوالً روزن بران پالنکتوني به ژرفاي خاصي از ستون آب

سازگاري دارند. ذخایر غذایي، درجه حرارت، اکسیژن، نفوذ نور، شوري، چگالي آب و چرخش آب از جمله عوامل مهم در تغییر تجمعات روزن بران پالنکتوني در ستون آب هستند (Be, 1977). در برش مورد مطالعه، روزن بران پالنکتون در سازند با به گروه مورفوتایپ نوع یک یعني اشکالي بیشتر آنها گورپي مشاهده می شوند. که دارند تعلق ردیفي دو حجرات و کروي حجرات با تروکوسپیرال صدف هاي Pseudoguembelina sp., Globigerinelloides گونه هاي به مي توان آنها جمله از به سمت و تدریج به اشاره کرد. sp., Heterohelix sp., Muricohedbergella sp.

کلي طور به مي شود. افزوده سه و دو نوع مورفوتایپ هاي مقدار بر توالی باالي فراواني روزن بران پالنکتونیک با افزایش ژرفا افزایش مي یابد که دلیل آن مي تواند کاهش آشفتگي یا افزایش فاصله از خط ساحلي باشد. جنس و گونه هاي روزن بران

پالنکتونیک شناسایي شده در این برش عبارتند از )شکل هاي 21و 22(:

Page 6: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

148

Globotruncana orientalis, Globotruncana linneiana, Globotruncana arca,

Globotruncana dupeublei, Globotruncana aegyptica, Globotruncana

ventricosa, Globotruncana bulloides, Globotruncana falsostuarti,

Globotruncanita stuartiformis, Globotruncanita stuarti, Contusotruncana

fornicata, Contusotruncana plummerae, Contusotruncana

pateliformis, Rugoglobigerina rugosa, Rugoglobigerina hexacamerata,

Globigerinelloides alvaresi, Globigerinelloides sp., Pseudoguembelina

costelifera, Muricohedbergella sp., Heterohelix globulosa, Heterohelix

striata, Heterohelix sp., Plammerita cf. hantkeninoides, Laviheterohelix sp.

بیوکرونواستراتیگرافي چارت به توجه با معرفي شده، پالنکتونیک تجمعات زیست زون با انطباق قابل مي تواند (Verga & Rettori, 2004) پسین کرتاسه

نشان دهنده و Contusotruncana contusa-Racemiguembelina fructicosa zone

سن مائستریشتین پسین براي توالي سازندگورپی باشد )شکل 23(.3-5.‌كلسيسفرها

با و شده اند مشاهده پژوهش این در مطالعه مورد برش طول تمام در کلسیسفرها توجه به تنوعي که در گونه ها و پراکندگي از آنها مشاهده مي شود مي توان توانایي آنها در سازگاري با انواع شرایط محیطي کم ژرفا را تصدیق کرد. جنس و گونه هاي

کلسیسفري شناسایي شده در برش مورد مطالعه عبارتند از:Calcisphaerula sp., Pithonella ovalis, Stomiosphaera sphaeric, Pithonella sp.

افزون بر روزن بران و غیرروزن بران یادشده با مطالعه مقاطع نازک تهیه شده عناصر دیگري نیز با فراواني باال شناسایي شده اند که عبارتند از:

Coral, Rudist and Algae debris, Ostracoda, Echinodermata, Pelecypoda and

Gastropoda fragments.

توالي سنگ شناسی به مطالعات میکروبیواستراتیگرافي صورت گرفته روي با توجه پالنکتونیک، و کف زي روزن بران از گونه 59 و جنس 30 تاربور-گورپي غیرروزن بران )کلسیسفرها(، جلبک و رودیست ها در این منطقه تشخیص داده شده است. بنابراین مقایسه و تطابق بازه زماني مجموعه هاي فسیلي )همچون رودیست ها، لوفتوزیا، اُمفالوسیکلوس، روزن بران کف زي ریز و روزن بران پالنکتونیک( شناسایي و شرح داده شده از توالي یادشده در این برش مي تواند نشان دهنده سن مائستریشتین پراکندگي و پخش و زماني گسترش نمودار زیر در باشد. توالی این براي پسین چینه شناسي برخي زیاهاي کف زي و پالنکتونیک شناسایي شده مربوط به برش مورد

مطالعه در ناحیه گردبیشه رسم شده است )شکل 24(.

4-‌بررسي‌اثر‌بوم‌شناسي‌ديرينه‌بر‌زياي‌سازند‌تاربورمشخص گردبیشه برش در مطالعه مورد توالی در شده شناسایي زیاي بررسي از و لوفتوزیا چون کف زي روزن بران مانند زنده موجودات از برخي که مي شود در دارند، باالیي گونه اي تنوع و فراواني داسي کالد جلبک و اُمفالوسیکلوس ندارند، اصاًل حضور اُربیتوییده خانواده از اُربیتوییدس گونه هاي و حالي که جنس بنابراین مي توان چنین تصور کرد که شرایط بوم شناختي دیرینه براي موجودات زنده

یاد شده با فراواني باال مناسب تر بوده است.از واحدهاي سنگ آهکي، متشکل تاربور توالي سازند مطالعه، مورد برش در سنگ آهک مارني، شیل و مارن به صورت متناوب است. در این برش رودیست ها، مرجان ها و روزن بران درشت به فراواني در واحدهاي آهکي مشاهده مي شوند ولي از قاعده توالی به سمت باال از تعداد مرجان ها کاسته مي شود، به صورتي که بیشتر مرجان هاي مشاهده شده در این برش از بخش هاي قاعده ای هستند و از سوي دیگر تنها تجمعات پایان، در افزوده مي شود. روزن بران کف زي و رودیست ها تعداد بر در و خارپوستان و بریوزوئرها گاه و کف زي روزن بران همراه به رودیست ها از

بخش هایي به سازند گورپي و از روزن بران پالنکتونیک تشکیل شده اند. در برخي از الیه ها تعداد موجودات زنده افزایش یافته یا اندازه آنها به صورت آشکار بزرگ تر همچون کف زي روزن بران و رودیست ها مورد در موضوع این که شده است لوفتوزیاها و اُمفالوسیکلوس ها به روشني دیده مي شود. در چنین بخش هایي ترکیب سنگ شناسي نیز از سنگ آهکي به سنگ آهک مارني و مارن تغییر یافته است. این تغییرات زیایی در توالی مورد مطالعه ناشی از افزایش ورود مقادیر قابل توجه ذرات

سیلیسي- آواري و باال رفتن سطح مواد غذایي است. با افزایش ورود مواد آواري به حوضه معموالً اولین تغییر قابل مشاهده، حذف یادشده برش در نیستند. سازگار جدید شرایط با که موجودات است از برخي شده اند حذف اُربیتوییده خانواده جنس هاي از برخي مانند موجودات از برخي )همچون اُربیتوییدس و لپیداُربیتوییدس(، اما از سوي دیگر بر تعداد، تنوع گونه اي و ابعاد برخي از موجودات زنده )مانند لوفتوزیا( افزوده شده است. بنابراین وجود و ناحیه این تاربور سازند قاعده در امیران سازند و سرخ رنگ آواري توالي هاي رسوب گذاري حوضه به آنها فرسایش از ناشي سیلیسي-آواري رسوبات ورود اُربیتوییده ناپدید شدن برخي از جنس هاي خانواده تاربور را مي توان عامل سازند با از سوي دیگر است. بوده نامساعد آنها براي زیست یادشده دانست که شرایط انجام شده روي دانه هاي آواري موجود در دیواره برخي مطالعات میکروسکوپي از لوفتوزیاهاي شناسایي شده )شکل C-16( در برش یادشده و اثبات وجود قطعات دو وجود مي توان آنها میان در امیران سازند رادیوالریتي چرت هاي و افیولیتي در لوفتوزیاها گونه اي تنوع و ابعاد تعداد، افزایش براي دلیلي را یادشده توالي بوده اند. جنس این براي زیستي مساعد شرایط ایجاد کننده عامل که گرفت نظر با همراه معموالً حوضه یک در آواري سیلیسي- ذرات ورود افزایش همچنین را عامل دو این بنابراین است حوضه آن به ورودي غذایي مواد سطح رفتن باال اصلي عامل عنوان به احتماالً و گرفت درنظر هم با مستقیم ارتباط در مي توان افزایش ( حالت این دیگر سوي از کرد. معرفي گردبیشه برش در تغییرات این سطح مواد غذایي با ورود مواد آواري( بیانگر ایجاد شرایط یوتروفیک در حوضه است. به این ترتیب از قاعده به سوي میانه و در پایان رأس توالي، با تغییر شرایط نبود با بنابراین به همین دلیل پایان یوتروفیک مواجه هستیم، به مزوتروفیک و در داشتن دلیل به که مي شویم روبه رو لپیداُربیتوییدس و اُربیتوییدس جنس هاي به شرایط تغییر با و هستند فراوان الیگوتروفي شرایط در بیشتر نوري همزیست مزوتروفي تا یوتروفي ناپدید مي شوند (Hottinger, 1997). بنابراین حضور نداشتن و فراوان وجود آن برابر در و الیگوتروفي شرایط با سازگار کف زي روزن بران متنوع روزن بران کف زي دیگر در کنار رودیست ها و کاهش مرجان ها و بریوزوئرها شرایط وجود تأیید کننده مي تواند سازند این رسوبي رخساره هاي توالي در باشد. نیز مرجان ها با زیست ناسازگار و با زیست رودیست ها یوتروفیک سازگار

همچنین حضور روزن بران، جلبک هاي سبز و به ویژه همراهي آنها با انواعي از براي مساعد و شوري اکسیژن نور، با دریایي گرم، کم ژرفا تداعي کننده مرجان ها را برابر رودیست ها تنوع کم مرجان ها در و تعداد از سوي دیگر منطقه است. این مي توان ناشي از نوسانات سطح آب دریا ناشي از زمین ساخت ناپایدار منطقه دانست )حسن پور و همکاران، 1387؛ Authemayou et al., 2005( که فرصت زیادي براي گسترش و تکامل پلت فرم هاي کربناتي ایجاد نکرده است و در نتیجه آن مرجان ها چندان مجالي براي توسعه و گسترش بیشتر نیافته اند؛ بنابراین تنها تعداد جنس هاي با

تنوع گونه اي کم از مرجان ها را مي توان در منطقه مشاهده کرد.

5-‌نتيجه‌گيريمطالعات زیست چینه نگاري در برش مورد مطالعه نشان داده است که:

شده گل شویي شیلي نمونه 26 تهیه شده، نازک مقطع 135 از یادشده برش در -

Page 7: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

149

و روزن بران گونه 59 و جنس 30 شده، گرد آوري ماکروفسیلي نمونه هاي و غیرروزن بران و ماکروفسیلي شناسایي شده است که نشان دهنده تنوع و فراواني باال

در نهشته هاي ناحیه مورد مطالعه است.تنوع بیانگر فراواني و تاربور در برش گردبیشه - بررسي محتواي فونستیک سازند لوفتوزیا و از موجودات زنده مانند روزن بران کف زي چون باال در برخي گونه اي اُمفالوسیکلوس و جلبک داسي کالد است، در حالي که جنس و گونه هاي اُربیتوییدس

از خانواده اُربیتوییده حضور ندارند.- بیشتر تجمعات رودیستي سازند تاربور این منطقه از خانواده دیکتیوپتیکوئیدائه و به مقدار کمتر انواعي از خانواده رادیولیتیدائه و هیپوریتیدائه هستند. همچنین رودیست ها از دید چگونگي تجمع به صورت انفرادي تا چندتایي و از نظر چگونگي قرار گیري

در بستر بیشتر به صورت باالرونده هستند.- لوفتوزیاهاي مشاهده شده در برش گردبیشه متأثر از فلیش هاي امیران و واحدهاي آواري سرخ رنگ زیرین داراي دانه هاي ماسه اي درشت با گردشدگي باال و تنوع رنگي در پوسته آگلوتینه خود هستند و از سوي دیگر اندازه آنها نیز بزرگ تر شده است.

گسترش شناسایي شده، کف زي روزن بران گونه هاي و جنس پایه بر -زیست زون مي توان گونه ها شدن ناپدید و ظهور و پراکندگي و پخش زماني،

زیاي داراي واحدهاي براي را Omphalocyclus-Loftusia assemblage zone

با زیست زون انطباق قابل معرفي کرد ک�ه برش گردبیشه در تاربور کف زي سازند با دیگر سوي از است. مائستریشتین سني بازه کل نشان دهنده و وایند 37 شماره L. anatolica, L. )مانند لوفتوزیا شاخص گونه هاي فراواني و تشخیص به توجه

persica, L. coxi, L. minor, L. elongata, L. harrisoni( و اُمفالوسیکلوس در این

م�ن�ط�ق�ه پسین م�ی�ان�ي- مائستریشتین در ای�ن گونه ها پراکندگي استناد به و برش فراواني زون و Loftusia baykali شاخص گونه تشخیص دیگر سوي از و تتیس Omphalocyclus macroporus مي توان سن زیست زون را به مائستریشتین پسین ارتقا

داد. حضور گونه شاخص رودیستي H. Cornucopiae در میان گونه هاي رودیستي شناسایي شده مي تواند تأیید کننده این بازه زماني باشد. تجمع پالنکتوني شناسایي شده Contusotruncana که از سازند گورپي به دست آمده و قابل انطباق با زیست زونcontusa-Recemiguembelina. fructicosa zone است نیز تأیید کننده این بازه زماني

رودیست ها، )مانند فسیلي مجموعه هاي زماني بازه تطابق و مقایسه بنابراین است. لوفتوزیا، اُمفالوسیکلوس، روزن بران کف زي ریز و درشت و روزن بران پالنکتونیک( شناسایي و شرح داده شده از توالي سنگ شناسی سازندهای تاربور- گورپي در برش

مورد مطالعه مي تواند نشان دهنده سن مائستریشتین پسین براي این توالي باشد.ناحیه تاربور سازند فسیلي محتواي در تنوع ایجاد براي زیستي مساعد شرایط -گردبیشه و نیز نبود برخي از موجودات زنده را مي توان به باال رفتن سطح مواد غذایي

یعني ایجاد شرایط یوتروفیک در حوضه نسبت داد.

سپاسگزارياز جناب آقایان پروفسور Gormus و دکتر Ozcan از دانشگاه سلیمان دمیرل و دانشگاه امفالوسیکلوس و لوفتوزیا نمونه هاي شناسایي و نام گذاري در که استانبول صنعتي

کمال همکاري را با ما داشته اند، سپاسگزاري مي کنیم.

شکل1- موقعیت جغرافیایي و راه هاي دستیابي به برش چینه اي مورد مطالعه )اطلس راه هاي ایران، 1386، 1/100000(.

شکل2- مدلی در مورد چگونگي عملکرد گسل های عرضی منطقه همچون گسل های دنا و سمیرم نسبت به گسل اصلی زاگرس و تأثیر آنها .(Authemayou et al., 2005) بر توالی های چینه شناسی در حوضه مورد مطالعه

Page 8: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

150

شکل3- ستون چینه نگاری توالي سنگ چینه اي تاربور-گورپي در برش گردبیشه.

Page 9: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

151

شکل4- بخشي از واحد1 تاربور شامل سنگ آهک هاي توده اي و رودیستي با میان الیه هاي شیلي.

شکل5- واحد 2 شامل شیل ستبر الیه منتسب به سازند گورپي که در زیر دولومیت هاي شهبازان و همچنین سنگ آهک هاي گرهک دار )نودوالر( و مارني همراه با الیه بندي سازند تاربور که در زیر سازند گورپي قرار مي گیرند.

شکل6- نمونه هاي رودیست گرد آوري شده از سازند تاربور برش گردبیشه.رودیست عرضي برش و دستي نمونه (F و E ،Durania sp. رودیست عرضي برش و دستي نمونه (D و C ،Hippurites cornucopiae رودیست دستي نمونه و عرضي برش (B و A

.Radiolites sp. نمونه دستي و برش عرضي رودیست (H و G ،Dictyoptychus sp.

Page 10: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

152

شکل8- نمایش پراکندگي جنس و گونه هاي رودیستي و جنس هاي جلبکي و همچنین ریزرخساره هاي وابسته معرفي شده از توالی سنگ شناسی تاربور-گورپی در منطقه گردبیشه.

شکل7- نمونه هاي رودیست گرد آوري شده از سازند تاربور برش گردبیشه. A و B) برش عرضي و نمونه دستي از رودیست .C ،Praeradiolites sp و D) نمونه دستي و برش عرضي از رودیستBournonia sp. نمونه دستي و برش عرضي از رودیست (F و E ،Hippurites cf. variabilis.

Page 11: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

153

شکل9- رخساره ها و ریز رخساره هاي رودیستي.A) الیه رودیستي با رودیست هاي جهت بندي شده ناشي از افزایش انرژي محیط، B) ریز رخساره رودیستي ساب تایدال باز همراه با مرجان، و داسي کالد و لوفتوزیا میلیولید، با همراه کم ژرفا ساب تایدال رودیستي رخساره هاي ریز (D و C شکم پا، و رودیست و اکینید خرده

E و F) ریزرخساره هاي رودیستي فلوتستون- رودستوني همراه با مخلوطي از روزن بران با دیواره هیالین و پورسالنوز، جلبک سبز و اکینید.

داخلي کربناتي-آواري شلف رخساره هاي در رودیستي خانواده هاي توزیع چگونگي شکل10- توسط تغییر با Sanders & Baron-Szabo, 1997; Ruberti, 2006 از )برگرفته خارجي و

شکل11- نوع تجمعات رودیستي مشاهده شده از سازند تاربور در برش گردبیشه نگارندگان(.Hippurites & Vaccinites aggregation (B , Radiolitid aggregation (A

Hippuritid bouquet (D , Hippurites & Dictyoptychus aggregation (C

شکل12- مدل ارائه شده براي توزیع جنس هاي مختلف و گامت هاي تناسلي جلبک داسي کالد در یک صفحه کربناتي )بر گرفته از Flugel, 2004 با تغییر توسط نگارندگان(.

Page 12: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

154

شکل14- گونه هاي مختلف روزن بران کف زي شناسایي شده در برش گردبیشه.نیمه برش ،Antalyna korayi (B عرضي، برش ،Nezzazatinella picardi (A

محوري، برش ،Dictyoconus sp. (D محوري، برش ،Elphidiella sp. (C محوري، Rotalia skourensis (E، برش محوري، Siderolites calcitrapoides (F، برش محوري،،Sirtina orbitoidiformis (H برش محوري و ،Omphalocycluc macroporus (G

برش محوري.

شکل15- گونه هاي مختلف روزن بران کف زي شناسایي شده در برش گردبیشه.برش ،Siderolites calcitrapoides (B محوري، برش ،Laffitteina sp. (A

عرضي، برش ،Cuneolina sp. (D محوري، برش ،Biconcava sp. (C محوري، Elphidiella multiscissurata (E و Omphalocyclus macroporus، برش محوري،

Minouxia conica (F، برش محوري و Dicyclina cf. schlumbergeri (G، برش هاي

مایل و نیمه محوري.

شکل13- گونه هاي مختلف روزن بران کف زي شناسایي شده در برش گردبیشه.، Omphalocyclus cideensis (C ،برش محوري ،Elphidiella multiscissurata ، Sirtina orbitoidiformis ، Monolepidorbis douvillei (B ،برش محوري ،Broeckinella sp. (A

برش مایل و Omphalocyclus macroporus (D، برش استوایي.

Page 13: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

155

دست آمده Loftusia به گونه هاي زماني پراکندگي و پخش شکل17- از )بر گرفته تتیس حوضه داده هاي با آن مقایسه و گردبیشه برش از

.)Meric et al., 2001

شکل18- تصویر نمادین از حجره جنیني اُمفالوسیکلوس و عامل هاي ریخت سنجي )مورفومتري( .Baumfalk(1986) و Van Hinte (1965) توضیح داده شده در جدول 2 برگرفته از

شکل19- انواع حالت هاي ناشي از نوع برش محوري در اُمفالوسیکلوس هاي دو حجره اي.

شکل16- گونه هاي مختلف Loftusia شناسایي شده در برش گردبیشه.A و Loftusia baykali (C، برش محوري، B و Loftusia harrisoni (D، برش عرضي، Loftusia coxi (E، برش عرضي، F و Loftusia elongata (G، برش مایل و

Loftusia minor (H، برش مایل.

Page 14: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

156

،Rugoglobigerina hexacamerata (B ،نماي جانبي و پشتي ،Globotruncana linneiana (A .شکل21- گونه هاي پالنکتونیک شناسایي شده در برش گردبیشهپشتي، و جانبي نماي ،Globotruncanita stuartiformis (D شکمي، و جانبي نماي ،Globotruncana cf. bulloides (C شکمي، و جانبي نماي ،Plummerita cf. hantkeninoides (G نماي جانبي و پشتي و ،Globotruncana ventricosa (F ،نماي جانبي و شکمي ،Globotruncana cf. ventricosa (E

نماي شکمي.

شکل20- همخواني چینه شناسي بین اُمفالوسیکلوس و جنس هاي اُربیتویید فرم کرتاسه پسین و همچنین همخواني آنها با زون هاي پالنکتونیک )برگرفته .)Ozcan & Ozkan-Altiner, 1999, 2001 از

Page 15: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

157

شکل22- گونه هاي پالنکتونیک شناسایي شده در برش نماي ،Globotruncana orientalis (A گردبیشه. ،Globotruncana cf. bulloides (B ،جانبي و پشتي Contusotruncana (C شکمي، و جانبي نماي شکمي، و جانبي نماي ،plummerae

جانبي نماي ،Globotruncana linneiana (D

جانبي، نماي ،Heterohelix striata (E پشتي، و شکمي، نماي ،Globigerinelloides alvarezi (F

شکمي، نماي ،Globigerinelloides sp. (G

جانبي، نماي ،Heterohelix globulosa (H

جانبي نماي ،Rugoglobigerina rugosa (I

،Contusotruncana fornicata (J شکمي، و Pseudoguembelina (K و پشتي و جانبي نماي (All samples scalebar .نماي جانبي ،costellifera

present 100µm)

چارت در گورپي سنگ شناسي توالي از جمع آوري شده پالنکتونیک گونه هاي به شده داده نسبت زون زیست و زماني بازه شکل23- .(Verga & Rettori, 2004) بیوکرونواستراتیگرافي کرتاسه پسین

Page 16: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

158

شکل24- نمودار گسترش زماني و انتشار زیستي برخي از روزن بران شناسایي شده در توالي سنگ شناسي تاربور-گورپي ناحیه گردبیشه.

Page 17: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

159

جدول1- داده هاي ریخت سنجي از نمونه هاي Loftusia گرد آوري شده از برش گردبیشه )L: طول و D: قطر(.

Sample L(mm) D(mm) D/L(mm) Shape speciesT1 17.62 5.3 0.301 fosiform L. anatolicaT2 18.44 5.74 0.311 fosiform L. anatolicaT3 20.40 6.20 0.304 fosiform L. anatolicaT4 20 6.70 0.335 fosiform L. anatolicaT5 22.1 6.08 0.275 fosiform L. anatolicaT6 18.36 5.40 0.294 fosiform L. anatolicaT7 17.28 5 0.289 fosiform L. anatolicaT8 15.62 5.26 0.337 fosiform L. anatolicaT9 13.16 4.22 0.321 fosiform L. persicaT10 13.88 4.08 0.294 fosiform L. persicaT11 19.06 5.20 0.273 fosiform L. anatolicaT12 18.34 4.88 0.266 fosiform L. persicaT13 13.3 4 0.301 fosiform L. persicaT14 11.44 3.56 0.311 fosiform L. persicaT15 18.48 5.1 0.276 fosiform L. anatolicaT16 14.3 6.6 0.462 fosiform L. anatolica

(Baumfalk, 1986 و van Hinte, 1965) جدول 2- اصطالحات ریخت سنجي

اصطالحاتتوضيحاتLiقطر بزرگ حجره جنیني بدون ستبرای دیواره

Loقطر بزرگ حجره جنیني با ستبرای دیوارهLi قطر حجره جنیني بدون ستبرای دیواره و عمود برIi

Lo قطر حجره جنیني با ستبرای دیواره و عمود برIoLi + Iiاندازه حجره جنیني

PECچمبرلت هاي اپي امبریونیک اولیهAECچمبرلت هاي اپي امبریونیک فرعي

E (AEC + PEC)تعداد کل چمبرلت هاي اپي امبریونیکPپروتوکونچDدوتروکونچTتریتوکونچ

جدول3- داده هاي ریخت سنجي از نمونه هايOmphalocyclus گرد آوري شده از برش گردبیشه.

SpeciesLi + Ii meanNumberSample

O.cideensis6011T16

O.cideensis4961T29

O.cideensis6223T38

O.macroporus7637T82

O.macroporus7624T96

O.macroporus8212T100

O.macroporus7543T101

O.macroporus7345T102

O.macroporus8489T113

O.macroporus8931T125

O.macroporus6672T127

Page 18: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

160

كتابنگاريافقه، م.، 1381- مطالعه میکروبیواستراتیگرافي سازند تاربور در شمال- شمال شرق و جنوب شرق شیراز. پایان نامه دوره دکتري، دانشگاه آزاد اسالمي واحد علوم و تحقیقات تهران، 180 ص.

امیري بختیار، ح.، 1386- لیتواستراتیگرافي و بایواستراتیگرافي سازند تاربور در ناحیه فارس. پایان نامه دوره دکتري، دانشگاه شهید بهشتي، 439 ص.امیري بختیار، ح.، شمیراني، ا.، صادقي، ع. و وزیري مقدم، ح.، 1385- بازنگري لیتواستراتیگرافي و بیواستراتیگرافي سازند تاربور در برش نمونه )کوه گدایون شیراز(. م�جموعه مقاالت دهمین همایش

انجمن زمین شناسي ایران، تهران، لوح فشرده ص. 1563-1555.امیري بختیار، ح.، شمیراني، ا.، صادقي، ع.، آدابي، م. ح. و وزیري مقدم، ح.، 1386- میکروفاسیس ها، محیط رسوبي و چینه شناسي سکانسي سازند تاربور در برش نمونه )کوه گدایون شیراز(، مجموعه

مقاالت اولین همایش دیرینه شناسي ایران، تهران، 14 صفحه.امیري بختیار، ح.، صادفي، ع.، شمیراني، ا. و طاهري، م.، 1386- بیواستراتیگرافي سازند تاربور و معرفي انواع گونه هاي لوفتوزیا در کوه ساچون )جنوب شهرستان داراب، فارس(. م�جموعه مقاالت

یازدهمین همایش انجمن زمین شناسي ایران، مشهد، 9 صفحه.امیري بختیار، ح.، صادقي، ع.، شمیراني، ا.، وزیري مقدم، ح. و صفري، ا.، 1386- انتخاب و معرفي برش چینه اي کوه چهل چشمه خرامه شیراز به عنوان برش مکمل سازند تاربور. مجله علوم دانشگاه

شهید چمران اهواز، 15 صفحه.بامداد، ل.، 1386، زیست چینه نگاري، میکروفاسیس و محیط هاي رسوبي سازند تاربور در ناحیه ناغان )جنوب غرب شهرکرد(. پایان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان، 69 ص.

بلوچستاني، ف.، 1374- بیواستراتیگرافي رسوبات کرتاسه باالیي جنوب- جنوب غربي بروجن )ناحیه گردبیشه(. پایان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان، 168 ص. 2-30 ایران، زمین شناسي انجمن همایش دوازدهمین مقاالت مجموعه دگرشکلي. شرایط تحلیل اساس بر شهرکرد راندگي ورقه هاي خاستگاه -1387 ه.، صفایي، و ع. یساقي، ر.، پور، حسن

اسفند1387، اهواز، ص. 557-552.حسین�ي م�رن�دي، ح.، 1373- بیواستراتیگرافي رس�وب�ات ک�رت�اس�ه ب�االی�ي ج�ن�وب ش�رق دری�اچ�ه بختگان )ناحیه خرامه(. پایان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان، 150 ص.

خزاعي، ا.، 1389- چینه نگاري زیستي و دیرین بوم شناختي رودیست هاي کرتاسه فوقاني تاربور در ناحیه سمیرم و گردبیشه. پایان نامه دوره دکتري، دانشگاه اصفهان، 212 ص.رشیدي، ع.، 1381- بیواستراتیگرافي و محیط رسوبي سازند گورپي و سازند تاربور در نواحي سمیرم و بروجن بر اساس فرامینیفر و پالینومورف. پایان نامه دوره کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان،

95 ص.شهریاري گرائي، س.، 1388- زیست چینه نگاري، میکروفاسیس و محیط هاي رسوبي سازند تاربور در ناحیه گردبیشه )جنوب و جنوب غرب بروجن(. پایان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان،

236 ص.صفري، ا.، 1384- چینه نگاري زیستي، محیط هاي رسوبي و چینه نگاري سکانسي سازند تاربور در زاگرس مرکزي )شهرکرد تا شیراز(. پایان نامه دوره دکتري، دانشگاه اصفهان، 148 ص.

عسگري پیربلوطي، ب.، 1377- بیواستراتیگرافي رسوبات کرتاسه فوقاني )سازند تاربور( در دوراهان از توابع استان چهارمحال و بختیاري. پایان نامه دوره کارشناسي ارشد، دانشگاه فردوسي مشهد، 148 ص.

قریب، ف.، 1375- بررسي سنگ شناسي و محیط رسوبي سازندهاي گورپي، امیران و تاربور منطقه سمیرم بخشي از ورقه هاي 1/100000 کوه دنا و سمیرم. پایان نامه دوره کارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسالمي- واحد تهران شمال، 101 ص.

کالنتري، ا.، 1371- سنگ چینه اي و رخساره هاي میکروسکوپي زاگرس، انتشارات شرکت ملي نفت ایران، 421 ص.مؤسسه جغرافیایي و کارتوگرافي گیتاشناسي، 1386- اطلس راه هاي ایران، 1/100000.

مطیعي، ه.، 1372- چینه شناسي زاگرس، انتشارات سازمان زمین شناسي کشور، 536 ص.مغفوري مقدم، ا. و جاللي، م.، 1384- رودیست ها و اهمیت آن در اکتشاف نفت. ماهنامه اکتشاف و تولید، شرکت ملي نفت ایران، شماره 21، صفحه 31-28.

میربیک سبزواري، ک.، شهیدا، م. ر.، بهروند، س. و رضایي روزبهاني، پ.، 1385- بیواستراتیگرافي سازند تاربور در گستره خرم آباد. مجموعه مقاالت دهمین همایش انجمن زمین شناسي ایران، تهران، لوح فشرده ص. 1626-1618.

نجفي، ع.، 1376- چینه شناسي و بیواستراتیگرافي کرتاسه فوقاني و مرز کرتاسه-پالئوژن در جنوب شرق شیراز )ناحیه کوهنجان(. پایان نامه دوره کارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان، 164 ص.وزیري مقدم، ح.، صفري، ا.، شهریاري، س.، طاهري، ع. و خزاعي، ا.، 1389- معرفي رسوبات آواري-کربناته و آواري قرمز رنگ ماستریشتین در ناحیه زاگرس مرتفع )سمیرم-اردل(. مجله علوم

دانشگاه تهران، جلد 36، شماره 1، صفحه 117-103.ناحیه سمیرم و بروجن. مجله علوم دانشگاه اصفهان، جلد 27، شماره 1، صفحه وزیري مقدم، ح.، طاهري، ع. و رشیدي، ع. م.، 1386- بررسي میکروفاسیس ها و محیط رسوبي سازند تاربور در

.147-133 هوشمند، ح.، 1387- ژئوشیمي، دیاژنز و محیط رسوبي نهشته هاي کربناته سازند تاربور در برش سطح االرضي خانه نهر در شمال شرقي جهرم و مقایسه آن با برش نمونه جنوب شرقي شیراز. پایان نامه

دوره کارشناسي ارشد، دانشگاه شهید بهشتي، 227 ص.هوشمند، ح.، آدابي، م. ح.، صادقي، ع. و امیري بختیار، ح.، 1386- میکروفاسیس ها و محیط رسوبي سازند تاربور در مقطع سطح االرضي خانه نهر )شمال شرقي جهرم(. م�جموعه مقاالت بیست و

ششمین گردهمایي علوم زمین، سازمان زمین شناسي کشور، تهران، صفحه 252.هوشمند، ح.، آدابي، م. ح.، صادقي، ع. و امیري بختیار، ح.، 1387- توانایي یا عدم توانایي رودیست هاي سازند تاربور به عنوان موجودات ریف ساز در مقطع سطح االرضي خانه نهر )شمال شرقي جهرم(.

م�جموعه مقاالت دومین همایش انجمن دیرینه شناسي ایران، اصفهان.هوشمند، ح.، آدابي، م. ح.، صادقي، ع.، امیري بختیار، ح. و عبدي، ا.، 1387- پالئواکولوژي و ارتباط بین رودیست ها و مرجان هاي سازند تاربور در برش سطح االرضي خانه نهر )شمال شرقي جهرم(.

م�جموعه مقاالت دومین همایش انجمن دیرینه شناسي ایران، اصفهان.

Page 19: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

حسین وزیري مقدم و همکاران

161

ReferencesAguirre, J. & Riding, R., 2005- Dasycladacean algal biodiversity compared with global variations in temperature and sea level over the past

350 Myr, Palaios, v. 20, p. 581-588.Alegret, L. & Thomas, E., 2001- Upper Cretaceous and lower Paleogene benthic foraminifera from northeastern Mexico, Micropaleontology

47, p. 269-316.Authemayou, C., Bellier, O., Chardon, D., Malekzad, Z. & Abbassi, M., 2005- Role of the Kazerun fault system in active deformation of the

Zagros fold-and-thrust-belt (Iran), C.R.Geoscience 337, p. 539-545.Bachmann, M. & Harsch, F., 2006- Lower Cretaceous carbonate platform of the eastern Levant (Galilee and the Golan Heights): stratigraphy

and second-order sea-level change. Cretaceous Research, 27: 487-512.Baumfalk, Y. A., 1986- The evolution of Orbitoides media (Foraminiferida) in the Late Campanian, Journal of Foraminiferal Research 16, p.

293-312.Be, A. W. H., 1977- An ecological, zoogeographic and taxonomic review of recent planktonic foraminifera. In: Oceanic micropalaeontology

Ramsay, A.T.S. (ed.), v. 1, p. 1-100.Beavington-Penney, S. J. & Racey, A., 2004- Ecology of extant Nummulitids and other larger benthic foraminifera: applications in

palaeoenvironmental analysis: Earth-Science Reviews, v. 67, p. 219-265.Bolli, H. M. & Saunders, J. B., 1989- Plankton Stratigraphy, Cambridge University Press. v. 1, p.Carannante, G., Ruberti, D. & Sirna, M., 2000- Upper Cretaceous ramp limestones from the Sorrento Peninsula (Southern Apennines, Italy):

micro-and macrofossil associations and their significance in the depositional sequences: Sedimentary Geology, v. 132, p. 89-123.Cestari, R. & Sartorio, D., 1995- Rudists and facies of the Periadriatic domain.-207Pls., many microphotographs, Milano (Agip), Early and

Late Cretaceous. E, F, PDColin, J. P., Vaziri-Moghaddam, H., Safari, A. & Shahriari Graii, S., 2010- Presence of the genus Frambocythere Colin, 1980, Ostracoda

(Lilmnocytheridae, Timiriaseviiinae) in the Upper Maastrichtian of the Zagros Mountains, Iran, a new relay betewen southern Europe and the Far East.- In; Benzarti-Said, R. (Edits.), Programme et résumés des communications. - ROLF 23, 23ème Réunion des Ostracodologistes de Langue Française (Tunis, 6-8-Mai, 2010). Serept, Tunis: 27-28.

Douville, H., 1910- Etudes sur les rudistes. Rudistes de Sicile, d’ Algerie, d’Egypte, du Liban et de la Perse: Memoires de la Societe Geologique deFrance 41, p. 1-83.

Elliott, G. F., 1991- Dasycladacean algae of the Palaeozoic and Mesozoic, In: Riding, R. (ed.), Calcareous algae and stromatolites, Springer, p. 125-130.

Flugel, E., 2004- Microfacies of carbonate rocks, Springer-Verlag Berlin Heidelberg Germany, 976p.Gili, E., Masse, J. P. & Skelton, P. W., 1995- Rudists as gregarious sediment dwellers, not reef-builders, on Cretaceous carbonate platforms.

Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology 118, p. 245-267.Hart, M. B. & Carter, D. J., 1975- Some observations on the Cretaceous Foraminiferida of south-east England. J. Foramin. Res. 2, p. 14-34.Hottinger, L., 1983- Processes determining the distribution of larger foraminifera in space and time: Utrecht Micropaleontological Bulletin, v.

30, p. 239-253.Hottinger, L., 1997- Shallow benthic foraminiferal assemblages as signals for depth of their deposition and their limitation: Bull. Soc. Geol.

France, v. 168, p. 491-505.James, G. A. & Wynd, J. G., 1965- Stratigraphic nomenclature of Iranian oil consortium agreement area: American Association Petroleum

Geology Bulletin, v. 49, p. 2182-2245.Khazaei, A. R., Skelton, P. W. and Yazdi, M., 2010- Maastrichtian Rudist fauna from Tarbur formation (Zagros region-SW Iran), Preliminary

observations: Turkish Journal of Earth Sciences, v.19, p.703-719.Kühn, O., 1932- Rudistae from eastern Persia: Records of the Geological Survey of India, v. 46, p. 151-179.Meric, E., 1967- An aspect of Omphalocyvlus macroporus (Lamarck). Micropaleontology 13, p. 369-380.Meric, E., Ersoy, S. & Gormus, M., 2001- Palaeogeographical distribution of the species of Loftusia (Foramin iferida) in the Tethyan Ocean

during the Maastrichtian (Late Cretaceous): Cretaceous Research, v. 22, p. 353-364.Moro, A., Skelton, P. W. & Cosovic, V., 2002- Palaeoenvironmental setting of Rudists in the Upper Cretaceous (Turonian-Maastrichtian)

Adriatic carbonate platform (Croatia), based on sequence stratigraphy: Cretaceous Research, v. 23, p. 489-50.Morris, N. J. & Skelton, P. W., 1995- Late Campanian - Maastrichtian rudists from the United Arab Emirates - Oman border region: Bulletin

of the British Museum (Natural History), Geology Series, v. 51, p. 277-305.Ogg, J. G., 2004- Geologic time scale, Late Cretaceous (65-100 Ma time-slices), Cambridge Univ. Press.Ozcan, E. & Ozkan-Altiner, S., 1999- The genus Lepidorbitoides and Orbitoides: evolution and stratigraphic significance in some Anatolian

Basins. Geological Journal 34, p. 275-286.

Page 20: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

زیست چینه نگاري و بوم شناسی دیرینه نهشته های مائستریشتین )سازند های تاربور و گورپي( ...

162

Ozcan, E. & Ozkan-Altiner, S., 2001- Description of an early ontogenetic evolutionary step in Lepidorbitoides: Lepidorbitoides bisambergensis asymmetrica spp. Nov., Early Maastrichtian (Turkey). Rivista Italiana di Paleontologia e Stratigrafia 107, p. 137-144.

Ozcan, E., 2007- Morphometric analysis of the genus Omphalocyclus from the Late Cretaceous of Turkey: new data on its stratigraphic distribution in Mediterranean Tethys and description of two new taxa. Cretaceous Research 28, p. 621-641.

Özer, S., Sarı, B. & Önal, M., 2008- Campanian-Maastrichtian rudist-bearing mixed siliciclastic-carbonate transgressive-regressive system tracts of the eastern and southeastern Anatolia: faunal correlation, depositional facies and palaeobiogeographic significance. Eighth International Congress on Rudists, İzmir-Turkey, Pre-meeting Field Trip (1) Excursion Guide, 1-28.

Pedley, H. M. & Carannante, G., 2006- Cool-Water Carbonates: Depositional systems and palaeo-environmental controls, Geological Society, London, Special publications 255, p. 1-9.

Pons, J. M., Schröeder, J. H., Hofling, R. & Moussavian, E., 1992- Upper Cretaceous rudist assemblages in Northern Somalia: Geologica Romana, v. 28, p. 219-242.

Rahaghi, A., 1976- Contribution and I etude de quelques grands foraminifers de I Iran, Parts 1-3. Societe National Iranienne des Petroles, Publication no.6, p. 1-79.

Reiss, Z. & Hottinger, L., 1984- The Gulf of Aqaba. Ecological micropaleontology, Ecological Studies 50, Springer Verlag, Berlin, 354 p.Ross, D. J. & Skelton, P. W., 1993- Rudist formation of the Cretaceous: a Paleoecological, Sedimentological and Stratigraphical review In:

Wright V.P., Sedimentology Review: Blackwell Sc. Pub. Oxford, v. 1, p. 73-91.Ruberti, D., Carannante, G., Simone, L. & Toscano, F., 2006- Rudist lithosomes related to current pathwaysin Upper Cretaceous, temperate-

typeSadooni, F. N. & Aqrawi, A. A. M., 2000- Cretaceous sequence stratigraphy and petroleum potentional of the Mesopotamian Basin, Iraq. In:

Scott, B., Alsharhan, A.S. (Eds.), Middle East models of Jurassic/Cretaceous carbonate systems. SEPM Special publication 69, p. 315-334.Sadooni, F. N., 1993- Stratigraphic sequence, microfacies and petroleum prospects of the Yamama Formation, Lower Cretaceous, southern

Iraq. American Association of Petroleum Geologists, Bulletin 71, p. 1971-1988.Sanders, D. & Baron-Szabo, R., 1997- Coral-rudist bioconstructions in the Upper Cretaceous Haidach section (Northern Calcareous Alps,

Austria), Facies 36, p. 69-90.Sanders, D. & Pons, J. M., 1999- Rudist formations in mixed siliciclastic-carbonate depositional environments, Upper Cretaceous, Austria:

stratigraphy, sedimentology and models of development, Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, v. 148, p. 249-284.Skelton, P. W., 1991- Morphogenetic versus envaironmental cues for adaptive radiations. In: N., Schmidt-Kittler and K., Vogel (Editors),

Constructional Morphology and Evolution. Springer, Berlin, p. 375-388.Steuber, T. & Loser, H., 2000- Species richness and abundance patterns of Tethyan Cretaceous rudist bivalves (Mollusca: Hippuritacea)

in the central-eastern Mediterranean and Middle East analysed from a palaeontological data base. Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, v. 162, p. 75-104.

Van der Zwaan, G. J., Duijnstee, I. A. P., Den Dulk, M., Ernst, S. R., Jannink, N. T. & Kouwenhoven, T. J., 1999- Benthic foraminifers: proxies of problems? A review of palaeoecological concepts, Earth-Science Reviews 46, p. 213-236.

Van Gorsel, J. T., 1978- Late Cretaceous orbitoidal foraminifera. In: Hedley, R.H., Adams, C.G. (Eds.), Foraminifera. Academic Press, London, p. 1-120.

Van Hinte, J. E., 1965- An approach to Orbitoides. Proceedings, Koninklijke Nederlandes Akademie van Wetenschappen, Amsterdam, Series B 68, p. 57-70.

Vaziri Moghaddam, H., Safari, A. & Taheri, A., 2005- Microfacies, Paleoenvironments and Sequence stratigraphy of the Tarbur Formation in Kerameh area, SW Iran, Carbonates and Evaporites, v. 20, p. 131-137.

Verga, D. & Rettori, R., 2004- International school on planktonic Foraminifera, Universities of Perugia & Milano, 283p.Widmark, J. G. V., 1997- Deep-sea benthic foraminifera from Cretaceous-Tertiary boundary strata in the south Atlantic ocean, Taxonomy and

Paleoecology, Fossils & Strata 43, p. 1-94.Zhicheng, Z., Willems, H. & Binggao, Z., 1999- Marine Cretaceous-Paleogene biofacies and ichnofacies in southern Tibet, China, and their

sedimentary significance. Marine Micropaleontology, 32: 3-29.

Page 21: )يپروگوروبراتیاهدنزاس(نيتشيرتسئام ...gs.gsi.ir/Files/Journal/1_2014-03-30_12.07.22_15-Vaziri... · 2014-03-30 · )يپروگ و روبرات یاهدنزاس(

Scientific Quarterly Journal, GEOSCIENCES, Vol. 22, No. 87, Spring 2013

224

Biostratigraphy and Palaeoecology of the Maestrichtian Deposits (Tarbur and Gurpi Formations) at Gardbishe Area (South of Borojen)

H. Vaziri-Moghaddam 1* , A. Safari 2, S. Shahriari 3, A. Khazaei 4 & A. Taheri 5

1 Professor, Faculty of Science, Department of Geology, University of Esfahan, Esfahan, Iran2 Assistant Professor, Faculty of Science, Department of Geology, University of Esfahan, Esfahan, Iran

3 Ms.c. Student, Faculty of Science, Department of Geology, University of Esfahan, Esfahan, Iran4 Assistant Professor, Depatment of Geology, Faculty of Science, University of Birjand, Birjand, Iran5 Associate Professor, Faculty of Earth Science, Shahrood University of Technology, Shahrood, Iran

Received: 2011 July 12 Accepted: 2012 February 14

AbstractIn order to study the biostratigraphy and palaeoecology of the Maestichtian deposits (Tarbur and Gurpi formations) in High Zagros, Gardbishe section in south of Borojen was selected. The Tarbur deposits in this region are mainly composed of carbonate and clastic a rock which has been overlaind by Gurpi Formation. The lower contact of this formation is lower red unit as conformable contact. The Gurpi Formation is lithologically composed of marl which has been overlaind as a disconformable contact by Shahbazan dolomites. The biostratigrphic data based on benthic and planktonic foraminifera and rudists represents the late Maestrichtian age for the section. Two biozones were identified in Maestrichtian deposits including: Omphalocyclus-Loftusia assemblage zone, Contusatruncana contusa-Recemiguembelina fructicasa zone. In general, the suitable environmental conditions for diversity, frequency and increase in size of some fossils such as Loftusia and in the absence of some other fossils such as Orbitoides and Lepidorbitoides in this region can be related to augmentation of nutrients and entering the detrital and silica sediments due to river injection and runoff and consequently to the eutrophic conditions formed in the basin.

Key words: Tarbur Formation, Biostratigraphy, Late Maestrichtian, Rudist, Eutrophic For Persian Version see pages 143 to 162*Corresponding Author: H. Vaziri-Moghaddam; E-mail: [email protected]