Top Banner
A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of Jerir and Akhtal’s Parodies Based on van Dijk’s Model Hasan Azami Khavirad * Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, University of Tehran Abdolbaset Arab Yoosefabadi Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, University of Zabol Received: February 12, 2019; Accepted: November 9, 2019 Abstract The discourse of literary texts can be viewed from a variety of perspectives and all the dimensions of their various levels can be evaluated. Discourse analysis provides an opportunity for a deep understanding of the text. It helps highlight the author’s discourse and linguistic interactions with ideological structures. The parodies of Jerir and Akhtal are among the texts of Arabic literature based on foregrounding and backgrounsing. These two poets use specific discursive tools in most of their parodies, seeking to foreground their own identity and to background the identity of their rival. This paper discusses some principles of critical discourse analysis, such as the explicit socio-political stance of discourse analysts, and focuses on the dominance of the elite and institutions as they are enacted, legitimated, or reproduced by text and speech. One of the crucial elements of this analysis of the relations between power and discourse is the patterns of access to (public) discourse for different social groups. This article argues that in order to be able to relate power and discourse in an explicit way, we need the “cognitive interface” of models, knowledge, attitudes, ideologies and other social representations of the social mind, which also relate the individual and the social, and the micro- and the macro-levels of social structure. This argument is illustrated with an analysis of parliamentary debates about ethnic affairs. The article attempts to refer to the ideological squareof van Dijk in order to check out the discursive levels of two parodies by Akhtal and Jerir. The results demonstrate that highlighting negative aspects of the other is of a very high frequency in both texts (66 percent in Jerir’s and 71 percent in Akhtal’s). The difference is that Jerir has been more successful in the use of discursive levels of meaning, formal structures, and grammar. Keywords: Critical discourse analysis, Van Dijk, Emphasis, Marginalization, Parody, Akhtal, Jerir. *. Corresponding author: [email protected] عربی ادب، سال12 ، شمارۀ2 ابستان ، ت1399 10.22059/jalit.2019.275833.612031 Print ISSN: 2382-9850//Online ISSN: 2676-7627 http://jalit.ut.ac.ir
24

A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

Jun 27, 2022

Download

Documents

dariahiddleston
Welcome message from author
This document is posted to help you gain knowledge. Please leave a comment to let me know what you think about it! Share it to your friends and learn new things together.
Transcript
Page 1: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of Jerir and

Akhtal’s Parodies Based on van Dijk’s Model

Hasan Azami Khavirad* Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, University of Tehran

Abdolbaset Arab Yoosefabadi Assistant Professor, Department of Arabic Language and Literature, University of Zabol

Received: February 12, 2019; Accepted: November 9, 2019

Abstract

The discourse of literary texts can be viewed from a variety of perspectives and all the dimensions of their various levels can be evaluated. Discourse

analysis provides an opportunity for a deep understanding of the text. It helps highlight the author’s discourse and linguistic interactions with

ideological structures. The parodies of Jerir and Akhtal are among the texts

of Arabic literature based on foregrounding and backgrounsing. These two poets use specific discursive tools in most of their parodies, seeking to

foreground their own identity and to background the identity of their rival. This paper discusses some principles of critical discourse analysis, such as

the explicit socio-political stance of discourse analysts, and focuses on the dominance of the elite and institutions as they are enacted, legitimated, or

reproduced by text and speech. One of the crucial elements of this analysis of the relations between power and discourse is the patterns of access to

(public) discourse for different social groups. This article argues that in order to be able to relate power and discourse in an explicit way, we need the

“cognitive interface” of models, knowledge, attitudes, ideologies and other social representations of the social mind, which also relate the individual and

the social, and the micro- and the macro-levels of social structure. This argument is illustrated with an analysis of parliamentary debates about

ethnic affairs. The article attempts to refer to the “ideological square” of van Dijk in order to check out the discursive levels of two parodies by Akhtal

and Jerir. The results demonstrate that highlighting negative aspects of the

other is of a very high frequency in both texts (66 percent in Jerir’s and 71 percent in Akhtal’s). The difference is that Jerir has been more successful in

the use of discursive levels of meaning, formal structures, and grammar.

Keywords: Critical discourse analysis, Van Dijk, Emphasis, Marginalization, Parody, Akhtal, Jerir.

*. Corresponding author: [email protected]

1399 ، تابستان2، شمارۀ 12 سال، ادب عربی

10.22059/jalit.2019.275833.612031

Print ISSN: 2382-9850//Online ISSN: 2676-7627

http://jalit.ut.ac.ir

Page 2: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

110 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

بر اساس نقایض جریر و اخطلگفتمان شناختی-تحلیل اجتماعی

كدایون الگوی

*خویرد اعظمی حسن استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران

آبادییوسف عرب عبدالباسط استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابل

(132تا ص 109)از ص 18/08/1398، تاريخ پذيرش: 23/11/1397تاريخ دريافت:

یدهكچلان و خرد كقابل بررسی است و سطوح گوناگون آن در ابعاد از منظرهای مختلفی متون ادبی گفتمان

. آورداز متن را فراهم میدستیابی به برداشتی عمیق تحلیل گفتمان امکان . گیردمورد ارزيابی قرار می

داشته های گفتمان شاعران رانیسازی و حاشیهبرجستهای در تواند جايگاه ويژهاين شاخه از تحلیل می زبان عربیهای ادبی جمله پديدهاز .نمايد شفك كايدئولوژي ساختارهای با را هاآنی زبان تعاملات باشد و

اين دو شاعر در بیشتر است.ل جرير و اخط، نقايض استرانی بنا شدهسازی و حاشیهپاية برجسته بره ك

هويت رانیسازی هويت خود و حاشیهدر پی برجسته ابزارهای گفتمانی خاص، استفاده ازبا نقايضشان

تحلیلی و با استناد به -بر روش توصیفییهک. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با تهستند رقیب

و جوهالإله ق بح»از اخطل و «بضأنكياجرير انعق »، سطوح گفتمانی نقیضة كدايونمربع ايدئولوژيك های متن و گفتار به مطالعة استراتژیاش دايك در الگوی پیشنهادیونبررسی شود. از جرير «ت غ لب

نشانبرداشت نهايی دهد. ها را با بافتار اجتماعی و سیاسی مورد مطالعه قرار میپردازد و رابطة آنمیاخطل و %66)ديگری در هر دو نقیضه از بسامد بسیار بالايی ات منفی کسازی نبرجستهه ك دهدمی

در استفاده از سطوح گفتمانی معنی، به نسبت اخطل برخوردار است، با اين تفاوت كه جرير جرير( 71%

است. تر عمل كردهموفق، های گفتمانصورتهای صوری، دستور زبان و ساخت

، ، نقايضرانیسازی، حاشیهبرجسته، كداي، ونانتقادی تحلیل گفتمان :لیدیك هایواژه

اخطل، جرير.

مقدمه. 1

لاجرم در كنه خود خاستگاهی به نام -خواه كلامی و خواه غیركلامی - هر نوع ارتباطی

در روابط ینقش مهم گر،يکديافراد با ةدهندعنوان عامل ارتباطبهزبان دارد. زبان

بیاتشان را با ها و تجردهد تا انديشهاين امکان را می هاو به آن كندیم فايا یاجتماع

[email protected] نويسندة مسئول: رايانامة .*

Page 3: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

111 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

ارتباط یبرقرار ةزبان را دو دست یشناسان معمولا كاركردها. زبانيکديگر تبادل نمايند

ند و در ارتباط با گريکديمکمل همواره یزبان یكنند. كاركردهایم یبندو تکلم طبقه

شوند. شکل یزبان م قيارتباط از طر جاديمنجر به ا تينها رو د رندیگیکل مهم ش

نوع دوم ارتباط است. اما یدر واقع همان كاركرد زبان در برقرار یارتباط زبان یظاهر

داینمود پ شيهاهر فرد كه در صحبت یتیو شخص یابعاد فکر ةدربار )تکلم(كاركرد زبان

به نحو گويشوركه شودیاشاره م یاطلاعاتبه در تحلیل تکلم، . بحث خواهد كردكند یم

ةلیصحبت و به وس نیافکار و اعتقاداتش در ح ،یاز خود، محل زندگ یريناپذاجتناب

یادهيپد عنوانبهاست كه زبان دو كاركرد زبان موجب شده ايندهد. یزبان بروز م

منجر به اندتویها مزبان انیموجود م یهاتفاوتاز ديگرسو . شود یتلق یاجتماع

و بافت یزندگ طیشود و در مقابل هم مح رامونیمتفاوت از جهان پ یهادگاهيد

بگذارد. ریتاث یزبان یهایژگيزبان و و یتواند بر رویم یاجتماع

بیان مسأله. 1-1

های زبان برای دستیابی به نقش (language pragmatics)از منظر كاربردشناسی زبان

بسترهای مختلف، در وهلة نخست بايد گفتمان آن زبان مورد بررسی قرار گیرددر

هايی است كه برای جمله روش از یل گفتمانتحل. (61: 1983؛ جابر، 10: 1977)الراجحی،

. هدف تحلیل گفتمان، آيدبه كمك میها، يابی به سطحی از دادهتحقق اين مهم و دست

« دار فراتر از جملهتوصیف كلام معنی»شناخت معنای كانونی متن موردمطالعه از طريق

تضادهای دوگانه مابین آنچه در متن هست و »تا با كمك آن، است (46: 1385زاده )آقاگل

. كشف گردد (4: 1393)جرفی و عباديان، « آنچه نیست، اما با موضوع آن متن مرتبط است

الگویید است، ك، آنچه در پژوهش حاضر مورد تأپردازان گفتماندر میان نظريه

ات کسازی نبا برجسته»ه كبر اين باور است كدايون است. كدايونشناختی -اجتماعی

، ديگری نکات مثبتو خود نکات منفی رانیحاشیهو ديگریات منفی کو ن خودمثبت

چهار از اين او. (van Dijk, 2006: 121) «ردكری افراد رخنه کان در سیستم فتومی

(van Dijk, 2000: 44) (ideological square) كگفتمان به مربع ايدئولوژي ويژگی

ند.كبندی میدستهمختلفی سطوحها را در آنند و كتعبیر می

ديگر کبا يعرب های متقابل شاعران هجوگويی، های ادبی زبان عربیی از پديدهکي

. در اين گونة (228: 1960الخوف، ؛ 3: 1952)الشايب، شود ه از آن به نقائض تعبیر میكاست

«آمیززبانی مختلف و با لحنی گزنده، صريح و توهین هایسازهشاعر با استفاده از »ادبی

Page 4: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

112 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

سازد و هويت خود را برجستهند كتلاش می (1/361: 1981؛ فروخ، 162: 1997)الحسین،

ه كازجمله شعرای دورة اموی هستند جرير و اخطل براند. اشیهحهويت رقیب را به

ه نقطة قوت كجااز آن. شودها ديده مینقائض آن گفتمانی چنین ساختاری در نظام

: 1994)الأصفهانی، بود آن دوران اهرم قدرت خلفای اموی، ها به دو شاعر، اتصال آنهر

برای جلب رضايت درباريان، گوی دو سعی داشتند ؛ لذا هر(511: 2005؛ العمری، 8/71

تریمطلوب. در اين میان، جرير شرايط (351: 1964)النص، دا از رقیب بربايسبقت ر

ام، سل)ابن مسیحی ،و اخطل (304: 1998ان، کخل)ابنه وی مسلمان بود كداشت؛ نخست اين

از قبیلة اخطل ه ك (380: 1966، قتیبه)ابنبود تیمنیبو همچنین قبیلة او (1/298: 1982

. اين امر سبب شد نقايض دو (41: 1976)غازی، تر و بانفوذتر بودبسیار سرشناسی تغلب

وجهة همت تر گردد؛ بنابراينبرجستهها گفتمانی آنمربع بگیرد و مضاعفشاعر قوت

ارائه ش دهی گفتمان خود، تصويری مثبت از هويتلکبا ش»ه كاين بود از طرفین كيهر

شف مناسبات قدرت در جهت ك اين نظم منجر به كدر. (4:2012)فضيلة: «مايدن

دعا، روايات متعدد مؤيد اين ا .گرددمی عقیدتی شاعربازتولید ساختارهای سیاسی و

جمع خويش دور شعرا را از گروهی خلفای اموی دهده نشان میكاست تاريخی

ردندكمی برپا شانسیاسی تبلیغات رایب وهمندکش دستگاهی هاآن كمك به و ردندكمی

پرداختندمی خويش سلطنت نمودنموجه به شعر طريق از قدر،گران لاتص دادن با و

اخطل و رد تا نقائض كاين امر زمینه را فراهم می. (203: 1959ضیف، ؛ 28: 1960)الحوفی،

رانی و وجهة خلفای اموی، مجالی برای حاشیه خودعلاوه بر حفظ توأمان هويت جرير

آورد. پديد رقیبهويت

رابطة شف كو با هدف كدايونشده از سوی توجه به روش ارائهباين پژوهش نیز ا

« بضأنكياجرير انعق »نقیضة ، بر آن است تا نشان دهد چگونه میان گفتمان و ايدئولوژی

و تعداد ابیات موضوع وزن، قافیه،ه دقیقا در كاز جرير « ت غ لبو جوهالإله ق بح»از اخطل و

د و چگونه گفتمان شوشیده میكبه تصوير خود هويتدر گفتمان ، اندمشابه هم

گیرد.ل میکديگر ش شاعربر شاعر كيای برای تأيید تسلط عنوان وسیلهی بهکايدئولوژي

های پژوهشپرسش. 2-1

را در سطح گفتمانی در مقابل هويت خوداست تا چه میزان توانسته موردبحث نقائض .1

؟سازی نمايدهويت رقیب برجسته

Page 5: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

113 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

اين دو نقیضه شده در برجسته ضلع، بیشترين كدايون كولوژيطبق مربع ايدئ .2

؟استدامك

دو گفتمان رانیزی و حاشیهسا، در برجستهكدايوناز سطوح گفتمانی كدام يك .3

مؤثر است؟ نقیضه

های پژوهشفرضیه. 1-3

ای مشهود ملاحظهبازنمايی هويت خود تا حد قابل ،بحث گفتمان نقائض مورددر -1

است.

نکات منفی ديگری سازی در نقائض موردبحث، برجسته شدهبرجسته ضلعبیشترين -2

است.

مؤثرترين سطح گفتمانی دو نقیضه باشد.معنی، سطح رود گمان می -3

پژوهش ینةپیش. 4-1

ويژه نقائض نقائض عربی و بهبررسی و تحلیل های بسیاری در زمینة نون پژوهشكتا

تاريخالنقائضفيتاب كدر م(1954)شايب جمله: ؛ از آناستجرير و اخطل صورت گرفتهالعربي الأمويتاب كدر م(1964)النص ؛ الشعر الشعر في وأثرها القبلية ندر ک؛ اسالعصبية

باستانو ولیئی؛ «نقائضجريروالفرزدقفيضوءمنهجالأسلوبيةالمقارنة»در مقالة (2008)

الأدبي»نامة در پايان ش(1390) النقد ميزان في والأخطل جرير نظری و ولیئی ؛ «نقائض

للأخطل»در مقالة ش(1391) القطين خف قصيدة لجريرمع للديار ق ل قصيدة في ؛«التناصفيشعرالنقائض:دراسةتداولية» (2009)شامة أدب»در مقالة (2013)تجوری .«الحجاج

جريروالأخطل نقائض في في»در مقالة (2016)صیادانی و ديگران ؛ «الطبائع وأثره السياق .«تنوعالمفرداتعندشعراءالنقائض

بحث و بررسی. 2

كمربع ایدئولوژی. 2-1

ه ك ارائه نمود الگويیبا برقراری پیوند میان مفهوم گفتمان، شناخت و اجتماع، كدايون

به رويداد گفتمانگشت. به تحلیل گفتمان ویشناختی -جتماعیا ردکمبنای روي

و ات بدنكتعاملات گفتاری، متن نوشتاری، حر»ه شامل كشود ارتباطی اطلاق می

-نشانه یهاجنبه و یبندصفحه ح»طرو همچنین شامل (183: 2013)عباينة، « تصاوير

Page 6: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

114 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

. منظور از شناخت است (59-58 :1384 )سلطانی،معنايی« لالتد با مرتبط شناختی

ها، احساسات و ساير ساختارهایبیياشناخت فردی و اجتماعی، باورها، اهداف و ارزش»

و رد محلی تعاملات خ» شامل . جامعه نیز(van Dijk, 1998: 31) «است ذهنی

نظام برای تبیین يكداون. (32 )همان:« جهانی و لان سیاسی، اجتماعیكساختارهای

اين چهار پردازد. می كبه طرح مربع ايدئولوژينگی پیوند آن با گفتمان ايدئولوژی و چگو

؛ ديگری منفی نکاتسازی برجسته؛ خود مثبت نکاتسازی برجسته» ن عبارتند از:كر

.(Van Dijk, 2006: 121) ديگری« مثبت نکات رانیحاشیه؛ خود منفی نکات رانیحاشیه

ت غ »و از اخطل «بضأنكياجرير انعق »نقیضة ساختار الإله و جوه از جرير «لبق بح

. نقش هويت استعقیدتی سیاسی و سلطةدر راستای شاعر هر ايدئولوژی خاص بیانگر

و موضوعات» شود تانقیضه سبب میدو گفتماننقش در ترين عنوان برجستهبه

لازمة . (Foucault, 1972: 49) «را برجسته نمايدمند، رويکردهای گفتمان نظام هايیابژه

اجتماعی در بافتار گونگی بازتولید و استمرار سلطة چ»ه كاست هدف آنق اين تحق

مربع تحلیل با .(Schiffrin, & others, 2001: 12)« شودبررسی سیاسی و اجتماعی

شناختی، در ارتباط با عوامل جامعهچرايی تولید متن، »اين دو نقیضه كايدئولوژي

تحلیل از و پس از آن، (11: 2001دونیل، ک)م« شودداده میتاريخی و اجتماعی توضیح

از لحاظ محدودة تحقیق نیز »د و ياببه سطح تبیین ارتقا می نقائضسطح توصیف متن

زاده، )آقاگل« ديابه، تاريخ و ايدئولوژی وسعت میلان، يعنی جامعكگسترة تحلیل به سطح

ی هارانیو حاشیه (foregrounding)ها سازیل نظامی از برجستهکشبدين .(8: 1386

(backgrounding) آيد.وجود میبه زير

خود مثبت نكات سازیبرجسته. 1-1-2

دو به اوج های ادبی آنآرايیصفو يابد شدت میاخطل و جرير ش کشمكه كپس از اين

، «انعقبضأنكياجرير »بع جرير عنوان بع با اینقیضهبا ، اخطل (54: 1971ی، ك)زرسد می

مذهب و جايگاه اجتماعی ش ضعفداند نقطهه میك. اخطل گشايدمی جريرزبان به هجو

ه مسألة مذهب را كجا؛ لذا از آن(158: 2014ردی، کالحسن و ال :ك.ن) است اشقبیله

پردازد. او با می اشسازی نکات مثبت جنگاوران قبیلهبرجستهتواند توجیه نمايد، به نمی

سازد: برجستههويت رقیب در برابرطرح عبارات زير قصد دارد هويت خود را

لللللللللللللللللللللل ع لللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللل أنا نلعجاo

o ق للللللللللللللللل ع للللللللللللللللل ن للللللللللللللللل للللللللللللللللل ا o

لللللللللللللللل لللللللللللللللل أ لللللللللللللللل لللللللللللللللل o

o قلللللللللللللللل ك اللللللللللللللل للللللللللللللل لللللللللللللللكا o

Page 7: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

115 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

للللللللللللللل خ للللللللللللللل أخ هللللللللللللللل خللللللللللللللل ا o

o لللللللللللللل ا لللللللللللللل للللللللللللللك ا حلللللللللللللل ا لاo

o

o،(1994:246)الأخطلo

با ، در گفتمان (hegemony) سلطهازتولید های باز شیوه با آگاهیاز ديگرسو، جرير

عملی صورت توأمان بهگفتمان را كات مثبت خود، فرايند تولید و درکسازی نبرجسته

روی ساختارهای زبانی و شودوارد زبان می سلطه ،فرايند تولید گفتمانبا »ند. كمی

تأثیر قرار اذهان مخاطب را تحت سلطة، فرايند درك گفتمان با گذارد وتأثیر می

چندان های اخطل سازیداند برجستهه میكجرير . (Van Dijk, 2002: 110)« دهدمی

ر شواهد تاريخی و انتساب خود به قبايل مشهور و قدرتمند كبا ذ، ماية مباهات نیست

، (112: 1982)المغیری، «تمیم بودندپیمانان بنیجمله هماز»ه ك س و خزيمهكخندف، فدو

سازی ها را برجستهند و آنكهای مثبت خود دفاع میاش از جنبهدر گفتمان نقیضه

:نمايدمی

لللللللللللللل ألا لللللللللللللل لللللللللللللل أ خ لللللللللللللل o

o للللللللللللل للللللللللللل للللللللللللل ا اللللللللللللل ك أبللللللللللللل o

للللللللللللللللل للللللللللللللللل قللللللللللللللللل أ ر للللللللللللللللل o

o لللللللللللللل لللللللللللللل الللللللللللللل لللللللللللللل ا o

نا للللللللللللللللللللل للللللللللللللللللللل نعللللللللللللللللللللل o

o تخلللللللللللل ت ع لللللللللللل ت للللللللللللع الللللللللللللكا o

لللللللللللللل أللللللللللللل ر ا للللللللللللل للللللللللللل ا o

o للللللللللللل أاللللللللللللل ر خللللللللللللل ا للللللللللللل ا o

o

o(363-1980:362ر،ي)جرo

دیگری منفی نكات سازیبرجسته. 2-1-2

هايی انگارهبا استفاده از پیش، نمايدمی برجستهرا ات مثبت خود کنكه بر اينعلاوهاخطل

د. او در ابتدا با نمايمی تلاشات منفی جرير نیز کسازی نبرای برجسته گفتمانی،

ی كجرير را به خار و خاشا ،()فرعا وابلر و تغلب کدادن بزرگواری به دو قبیلة بنسبت

گوسفندیسپس او را ند.كبزرگواری تشبیه میران کدر دريای بی )القذی(ناچیز

كند كه جرير هرگز . شاعر تأكید میاست (ك)إنعق بضأن ردنكبعبع كارشه ك پنداردمی

ديرينة رقیب» هك دارمی ، شاعر خاندانرا در برابر فرزدقاش وجهة اجتماعینتوانسته

؛ الدهان، 3/60: 1967)البغدادی، «استردهكاست و نقايض بیشماری را با او ردوبدل جرير

نمايد: حفظ (15: 1982

لللللللل لللللللل ر لللللللل ألللللللل لا لللللللل o

o قلللللللللللللللل ض لللللللللللللللل لللللللللللللللل للللللللللللللللكا o

للللللللللللللل للللللللللللللل نعج للللللللللللللل ن ا للللللللللللللل o

o للللللللللللل ن خللللللللللللل ر لللللللللللللك لللللللللللللكا ل o

Page 8: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

116 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

لللللللللللل ن خلللللللللللل أ تخلللللللللللل لا لللللللللللل ل o

o أ أ تلللللللللللللللللللللل ح ا لللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللل ا o

لللللللللللللللللللللللللللع أ ر للللللللللللللللللللللللللل o

o ح تللللللللللللللل للللللللللللللل للللللللللللللل ا قل للللللللللللللل o

o

o:(250-249)الأخطلo

دهد، متوجه شنود و آن را با واقعیت تطبیق میاما جرير وقتی سخنان اخطل را می

های ضعفاز نقطههمین جهت نمايی بیش نیست؛ بهسیاهه سخنان اخطل كشود می

ه تغلبیان كاو معتقد است ند. كمی ات منفی او را برجستهکدارد و ناخطل پرده برمی

اند. همچنین با از منظر خداوند افتاده ،)ص(ذيب پیامبر کدلیل مسیحیت و تبه

)أخیطل(و تصغیر نام او (إسته كحححنن)إذات اتوری از افراد قبیلة اخطل کاريكتصويرپردازی

سازی نسبت به مادرش، قصد برجسته ايجاد ترديدردنش و همچنین كخطاب ودنكو

را دارد: اخطلات منفی کن

لللللللللللل لللللللللللل الللللللللللل ت لللللللللللل قللللللللللللل o

o للللللللللللللللل ا للللللللللللللللل نللللللللللللللللل للللللللللللللللل o

للللللللللل اللللللللللل ت للللللللللل للللللللللل قلللللللللللل o

o للللللللللللللللكا عجلللللللللللللللل لللللللللللللللل شلللللللللللللللل o

لللللللللللل لللللللللللل لللللللللللل لللللللللللل o

o ب ئ لللللللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللللللل ا o

للللللللللللللللللللل للللللللللللللللللللل تل لللللللللللللللللللل o

o حلللللللللللللللللل لللللللللللللللللل لللللللللللللللللل لللللللللللللللللل ا o

للللللللللللللللل تلللللللللللللللللل خ للللللللللللللللل أ للللللللللللللللل o

o للللللللللللللللللل ن تللللللللللللللللللل للللللللللللللللللل ا للللللللللللللللللل o

لللللللللل لللللللللل لاأ لللللللللل لاالللللللللل خ لللللللللل o

o للللللللللللللللللل أ للللللللللللللللللل للللللللللللللللللل ا للللللللللللللللللل o

لللللللللللل لللللللللللل أخ لللللللللللل لللللللللللل ح ج o

o خ لللللللللل حلللللللللل قلللللللللل قلللللللللل ا خلللللللللل o

o

o(362-361:ري)جر

o

خود منفی نكات رانیحاشیه. 3-1-2

گردد تا حلی میتر از جرير است، به دنبال راهپايیناش وجهة اجتماعی هكاخطل

اش، در ذهن حاشیه براند؛ لذا با ادامة توصیف جنگاوری مردان قبیلهرا به تة منفیکاين ن

ست کخاندان جرير با دلاورمردان تغلب جنگ نمايند، ش ه اگركند كخود تصور می

پندارد چنین میو شودغرق میاش پردازانهموهوم و خیال خواهند خورد. شاعر در دنیای

ابیات زير از اخطل گويای فرومايه است. بسیار آبا و اجداد اخطل مقابله پدر جرير در ك

:استات منفی هويت خود کن رانیحاشیه

أ للللللللللللللل ق لللللللللللللل ا لللللللللللللل لللللللللللللل o

o لللللللللللكا للللللللللل حلللللللللللج للللللللللل ح أ لللللللللللل o

ت للللللللللللل قللللللللللللل لللللللللللللللللللللللللل ن لللللللللللللللللللللللللل ا ا أ لللللللللللللللللللللللللل ا ر لللللللللللللج للللللللللللل لا

Page 9: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

117 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

o o o لللللللللللللللللللللللللللع أ ر للللللللللللللللللللللللللل

o o ح تللللللللللللللل للللللللللللللل للللللللللللللل ا قل للللللللللللللل

o

oo:(250-249)الأخطل

o بیشتریگفتمانی ز قدرت پشتگفتمان جرير قرار دارد كه ا ،در سوی ديگر

و شوداز دايرة توهمات خارج نمیطلبی اخطل ن است برتریه مطمئك اوبرخوردار است.

های با توصیف صحنهبیش نیست، اینیکانتساب خاندانش به بزرگواری و شهرت، فراف

ند و با كی خاندان خود دفاع میپیشتاز تغلب، ازبا قبیلة پیمانانشواقعی درگیری هم

راند:ات منفی هويت خود را به حاشیه میکن ، برخی ازاين حربة گفتمانی

للللللللللللل خ للللللللللللل ع للللللللللللل للللللللللللل ة o

o ا للللللللللللل للللللللللللل خ للللللللللللل اللللللللللللل ش شo

o

o(362:ري)جرo

دیگری مثبت نكات رانیحاشیه. 4-1-2

به ات مثبت گفتمان رقیبکنه كشود وسويی سوق داده میبه سمت گويیهجويهادامة

ات که به زعم او باعث شده نكگويد سخن می اتفاقاتی. اخطل از شودمیحاشیه رانده

تمیم ه با بنیكه قبیلة دارم كند كحاشیه رانده شود. او اذعان میت هويت جرير بهمثب

؛ بنابراين نیز تشنه نگه داشتچهارپايانشان را و بست هابر آن، آب را سر جنگ داشت

به - امر سبب شد داشتند. اينن دسترسیهم آبی كبه اند تمیمبنیشترهای قاطر و

د:تمیمیان خوار و ذلیل گردن -زعم اخطل

اللللللللللللللللل نع اللللللللللللللللل حللللللللللللللللل ا للللللللللللللللل o

o للللللللللللللللللللللللج ا لللللللللللللللللللللللل تلللللللللللللللللللللللل ل خا o

لللللللللللللللل ا لللللللللللللللل حلللللللللللللللل أ لللللللللللللللل لا o

o قللللللللللللل للللللللللللل للللللللللللل للللللللللللل ق لللللللللللللكا o

o

o:(251)الأخطلo

خاندان و سمت تر، تیغ انتقادش را به تر و لحنی گزندهاما جرير با ادبیاتی قاطعانه

از تر مايهها را دونآنه كخواند تا جايی اصل و نسب میاو را بیشاند و كنسب اخطل می

:پنداردمیچرده زنگیان سیه

للللللللللللل ت للللللللللللل عللللللللللللل أحخللللللللللللل o

o تللللللللللللللللل للللللللللللللللل ا للللللللللللللللل للللللللللللللللل o

ا ت لللللللللللللللللللللل خ لللللللللللللللللللللل ر ت لللللللللللللللللللللل o

o ا للللللللللللللللل أخلللللللللللللللللل للللللللللللللللل ن ألللللللللللللللللل o

ت لللللللللل لللللللللل خلللللللللل لللللللللل ا لللللللللل قخo

o ر اخللللللللللللللللللللللل للللللللللللللللللللللل أن للللللللللللللللللللللل ا o

o

o(363:ري)جرo

Page 10: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

118 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

دايك بر نظام گفتمانی دو نقیضة موردبحث چنین لوژيك ونوبا انطباق مربع ايدئ

اخطل و 66)% منفی ديگریات کن سازیبرجستههر دو شاعر بیشتر بر ه كبرداشت شد

ای از نقیضه، گونه هكتوان علت اين بسامد را در اين دانست می. تأكید دارندجرير( %71

را رقیبات منفی کان نکحدالامكند هجو است كه تولیدكنندة آن تلاش می

دلیل جرير بههمچنین . (1988:215؛قزيحة،1971:16)محمدحسين، سازی نمايدبرجسته

نسبت به اخطل پیمانان و مذهب()وجهة اجتماعی، همگفتمان بیشتری ه از قدرت پشتكاين

.دايك گرايش داردبیشتر از اخطل به اين ضلع مربع ون؛ لذا استبرخوردار

گفتمانسطوح . 2-2

كه نشان است یمدارگفتمان سطوح حاوی ،زبرين سطوح درموردبحث نقايض گفتمان

اربردی ك-و اجتماعی (pragmalingustic) زبانی-اربردیكهای جنبه دهد خالق آن ازمی

(sociopragmatic) اربرد صحیح زبان كبالاتری از كدر شاعر. هرچه خوبی دارد آگاهی نسبتا

مخاطب نتیجهگیرد، درمتر صورت میكبه مخاطب هويتیهای منفی داشته باشد، انتقال هجو

رين ح زبسط. پنداری نمايدهمذات شاعرهای رانیها و حاشیهسازیبرجستهتواند با بهتر می

های صوری، ای، ساختمعنی، ساخت گزاره» همچونگفتمان شامل سطوح مختلفی

در است كه (133: 1393)كسايی و رحیمیان، « های گفتمان و استدلال، صورتدستور زبان

شود.اشاره می نقايض موردبحثبا مصاديقی از هابرخی از آنبه ادامه

(meaning) معنی. 2-2-1

خاص و تعريف مجموعة يك هایارزش و مفاهیم بهمعنابخشی » ،گفتمانهدف اصلی

. (Caldas-Coulthard & M. Coulthard, 2003: 7)« است (topic) بحث مورد موضوع برایچارچوب

درك نیازمند و شودمی بازنمايی زبان طريق از هموارهو معنی نیز معنیاين چارچوب از طريق

ايدئولوژی تا شود شفك هامدلول و دال پیچیدة ةکشب» ؛ بنابراين بايداست مداوم تفسیر و

.(80: 1395آبادی و میرزاده، )عرب يوسف« گردد ارکآش ،معنیطبیعی ظاهر ورای در نهفته

محتوای اين ايدئولوژی »اما ، خود را نشان دهد؛تواند در هر نقطه از گفتمانايدئولوژی می

طبیعت زبان » زيرا؛ (van Dijk, 2006: 128) «گرددصورت مستقیم در معنی پديدار میبه

.(Gee, 1999: 86)« سازی استچنین است كه قادر به معناسازی، دنیاسازی و فعالیت

گاه اشاره نمود. (implication) انگارهپیش توان بههای معناساز در گفتمان میاز مؤلفه

از ساختارهای»ه کدهد؛ بلنندة گفتمان منظور خود را به صراحت به مخاطب انتقال نمیكتولید

Page 11: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

119 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

: 1996)أزابیط، «نمايد انتقالبه مخاطب را از پیام ایانگارهپیش تاند كاستفاده میزبان تلويحی

گیر انتظار دارد با مراجعه به رسان از پیامپیام هكدر اين صورت است .(320: 2004؛ بنعیش، 264

ه ك استعلت استفاده از اين ساختار زبانی در اين ند. كزمینه، منظور وی را دريافت دانش پیش

رسان منظور خود را با پیامه ك ندكمی ايجاب گیر،پیام و رسانپیام میان اجتماعی فاصلة»

: 1397آبادی و ديگران، ؛ به نقل از عرب يوسف180: 2014، ادةك)« ندكابهام و غیرمستقیم بیان

بهتر گیر توسط پیامها انگارهآورد تا منظور پیشان را فراهم میکاربردشناسی زبان اين امك .(86

شود تا به گفتارها توجه میاربردشناسی بیشتر به منظور افراد از پارهكدر »شود؛ زيرا كدر

اربردشناختی كارزش . (Green, 1996: 35)« هاها و عبارتمعنای معناشناختی واژه

ديگر پیوند که دو معنا را به يكاست ایدر ارتباط منطقیها در نقیضة اخطل و جرير انگارهپیش

:برددهد؛ لذا مخاطب با درنگ و تلاش ذهنی به معنای پوشیده و نهفتة آن پی میمی

للللللللللللللل للللللللللللللل خللللللللللللللل ا للللللللللللللل o

o لللللللللللللللل قللللللللللللللللل لللللللللللللللل ا لللللللللللللللل لمحخo

لللللللللل لللللللللل لللللللللل لاأ لللللللللل شلللللللللل o

o للللللللللللل ا للللللللللللل للللللللللللل للللللللللللل o

للللللللللللللللللللل ن نئلللللللللللللللللللللك أخ للللللللللللللللللللل o

o للللللللللللللل للللللللللللللل ا للللللللللللللل اللللللللللللللل o

للللللللللللللللللللللل ن للللللللللللللللللللللل نللللللللللللللللللللللل o

o لللللللللللللللل خ لللللللللللللللل ا نخلللللللللللللللل لللللللللللللللل o

o

o:(246-245)الأخطلo

كردن شکنی و خلاف وعدهو خیانت معشوقه و همچنین پیمانوفايی اخطل برای بیان بی

آورد تا ای فراهم میكند. او با كمك اين ساختار زمینههای پیاپی استفاده میانگارهوی از پیش

راند و نکات می وفا و خائن معرفی نمايد؛ لذا نکات مثبت او را به حاشیهجرير را نیز بی

هايی قدرتمندتر و انگارهيگر اين گفتمان، پیشسوی د درنمايد. اش را برجسته میمنفی

تر و ای قوی؛ زيرا جرير در پاسخ به نقیضة اخطل بايد نقیضهشودديده میتر از جرير پیچیده

د، نمو هها را برجستطل آنه اخك معشوقه هایوفايیسرود. جرير در پاسخ به بیتر میگزنده

تابی قلبش نسبت به ديدار يار پرده با ساختاری تلويحی از بی گويد. اوای ديگر سخن میگونهبه

پیشگی عاشقدهد؛ بنابراين ه هدفش است ارتباط میكو اين مسأله را به آن چیزی داردبرمی

:آوردات منفی اخطل را فراهم میکسازی نزمینة برجستهو ندكرا از تغلبیان سلب می

لللللللل قلللللللل لللللللل الللللللل لللللللل o

o لللللللللللللللل أا لللللللللللللللل جلللللللللللللللل لللللللللللللللل ا o

للللللللللللللللل للللللللللللللللل للللللللللللللللل ا ل o

o لا قللللللللللللللللل خللللللللللللللللل نع للللللللللللللللل للللللللللللللللل ا o

o

o(361:ري)جرo

Page 12: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

120 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

است (synonymy) دگرگويی های معناساز در نظام گفتمانی نقائض،هی ديگر از مؤلفکي

: 1396شوب، )راستگو و فرضی« پربسامدترين روابط معنايی در گفتمانی از کعنوان يبه»ه از آن ك

سانی دارند، ولی که معنی يكاربرد واژگانی است كاين رابطة مفهومی درواقع شود.می ياد (11

جای جزء يا بتوان به»ه كشود املا با هم متفاوت هستند. اين امر زمانی محقق میك، ساختاردر

« ه معنی زنجیره تغییر يابدکآنزنجیرة زبانی، جزء يا اجزای ديگری نهاد، بی كاجزايی از ي

(Lyonz, 1995: 64) .لحاظ عاطفی و شناختی با هم تفاوت دارند؛ معنی بههای همه واژهكجااز آن

نقیضة اخطل و جريردر طلبد.مهارت و دقت خاصی می یواژگان چنیناين لذا يافتن

سب مشخصة معنايی اضافی و كها با از آن كياما هر مشهود است؛های واژگانی دگرگويی

صورت عامدانه از جانب رد واژگانی بهكاركاين گرايد. تمايزدهنده، به جدايی از ديگری می

اين دو واژه؛ لذا دهدرخ می (یک)ديدار و نزديو وصال ی(ک)صمیمیت و نزديهای خلة اخطل در واژه

ار روند و تغییری در معنی آن كديگر بهکجای يامل بهكطور توانند بهنمی نقیضه در بافت زبانی

ه در كشايد بتوان گفت . ها غرضی نهفته استاز آن كر هر يكه برای ذک؛ بلزنجیره پديد نیايد

شود:دهد و پس از آن ديدار و وصال مجدد آرزو میارتباط دوستانه نخست، صمیمیت رخ می

تلع للللللللل للللللللل عللللللللل للللللللل اللللللللل o

o للللللللللللللللل خ لللللللللللللللل بللللللللللللللللل ا ق علللللللللللللللل وo

o

o:(245)الأخطلo

معنای متعددی و واژگان هم ار، از قیدهاهای يجرير نیز در ابتدای نقیضه با وصف خرابه

یفر كمجازات و و ومال(تقم )؛ گذرگاه و مسیر (الغوادي)السواريوبامداد ابر شبانگاه وابر همچون

:بردبهره میراستای دگرگويی گفتمان نقیضه ( درالكونعقوبة)

لا للللللللللللللل للللللللللللللل لا خللللللللللللللل o

o قللللللللللللللللللللل للللللللللللللللللللل للللللللللللللللللللل ا للللللللللللللللللللل o

ةا اعللللللللللللللل لللللللللللللللل أ للللللللللللللل ر ت للللللللللللللل o

o ظلللللللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللللللل ن لللللللللللللللللللللللللل ا o

o

o(361-360:ري)جرo

قرار در بعد واژگانی در حوزة تحلیل گفتماناز ديگر پیوندهای معنايی میان واژگان كه

ه كشود گفته می واژگانی آمدننارهمك اين پديدة زبانی به. است (paraphrase) تقابلگیرد، می

مشخصه اختلاف كسان باشد يا فقط در يکي ،مشخصه كجز يها بههای آنلیة مشخصهك»

ه كیبی كدو سوی تر»خوردگی زبانی در بنابراين نوعی گره ؛(355: 1377، ك)فال« داشته باشد

اخطل دهد. رخ می (113: 1993، كموي)« نندكاندازه نقض می كهمديگر را از نظر مفهومی به ي

استفاده نقیضه در راستای تقويت گفتماناز اين خصیصة زبانی برای ساخت معناو جرير

ه منابع تاريخ نیز بر قوت واژگان در شعر ك باشدتر قوی هاآنهرچه دايرة واژگانی ؛ لذادننكمی

Page 13: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

121 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

تر سانآ انبرايشمعنايی هایتقابلنارهم آوردن ك، (58: 1994)الأصفهانی، ید دارد كتأ آن دو

:خواهد بود

للللللللللللللل للللللللللللللل خللللللللللللللل ا للللللللللللللل o

o لللللللللللللللل قللللللللللللللللل لللللللللللللللل ا لللللللللللللللل لمحخo

لللللللللللللللل لللللللللللللللل أ لللللللللللللللل لللللللللللللللل o

o قلللللللللللللللل ك اللللللللللللللل للللللللللللللل لللللللللللللللكا o

لللللللللللل لللللللللللل ا ل لللللللللللل شلللللللللللل أ لللللللللللل o

o للللللللللللللللللل للللللللللللللللللل ا للللللللللللللللللل للللللللللللللللللل o

o

o:(247-245)الأخطلoهای در اين نقیضه پیوستگی معنا و تخیل هنری در برخی از مقاطع، از طريق تقابل

وقلين(توزی ورزی و كینهمعنايی همچون عشق ؛ اسب )قتلا و فککا(؛ كشتن و آزادكردن )هوين

رة(چموشی و رهايی تنبوم بخشیدن به برای غرابتنقیضة جرير نیز درپذيرد. صورت می )م

وآمد ان پررفتکنه و مکان خالی از سکمهايی همچون شاهد قرارگرفتن تقابلنظام گفتمان،

هستیم. اين )حرمواوحللوا(حرام و حلال و رمودلال(ص)رشمه كجدايی و ؛ (ةمحلالربمودمنةقفر)

تواند بخشی تأثیر مستقیمی در معنابخشی گفتمان نقیضة جرير دارد؛ زيرا تقابل میغرابت

های زيرين معنی را از ژرفا به سطح آورده و فهم آن را برای مخاطب تسهیل برخی از لايه

نمايد:

للللللللل أبللللللللل عللللللللل للللللللل أ للللللللل o

o للللللللللللللللللللكا ق لللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللل o

لللللللللللع للللللللللل لا بللللللللللل للللللللللل شo

o اا أت لللللللللللللللللللللل بلللللللللللللللللللللل أ ت لللللللللللللللللللللل o

ح للللللللللل للللللللللل لللللللللللت عللللللللللل o

o أ ح لللللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللللل حللللللللللللللللللللللللكا o

o

o(363-360:ري)جرo

در است. (distancing) ايجاد فاصله از ديگر ابزارهای معناساز در گفتمان،

؛ شودسبب پیدايش فاصله يا حذف آن میمفهوم قدرت و همبستگی ها،گفتمان

گیر بیشتر باشد، فاصلة میان رسان و پیامهرچه میزان قدرت میان پیام»ه كل کشبدين

دو استه شود و همبستگی میان اينكرت آن دو نیز بیشتر خواهد شد و هرچه از قد

ی در زبان عرب. (Walker, 2011: 362) «شوداسته میكبیشتر شود، از فاصلة موجود

كل،نحنهمچون هايیدهندهتعمیماستفاده از جای اسم و همچنین استفاده از ضماير به)الطويل، رودكار میبه خود مدخول افراد تمام بر حکم برای شمول كه عموما والاستغراق

اجتماعی در معرفی قطب ما و -جمله ابزارهای شناختی، از(62: 2015؛ حیدا، 4: 1986

است:سازی نکات مثبت خود و نکات منفی ديگری و همچنین برجستهديگری

للللللللللل للللللللللل ل للللللللللل أ لاأ للللللللللل o

o لللللللللل لللللللللل خ لللللللللل ا لللللللللل ظللللللللللك o

Page 14: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

122 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

تلع لللللللللللل لللللللللللل علللللللللللل الللللللللللل o

o للللللللللللللللل خ لللللللللللللللل بللللللللللللللللل اق علللللللللللللللل وo

لللللللللللللللللللللل ع لللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللل أنا نلعجاo

o ق للللللللللللللللل ع للللللللللللللللل ن للللللللللللللللل للللللللللللللللل ا o

لللللللللللل لللللللللللل ا ل لللللللللللل شلللللللللللل أ لللللللللللل o

o للللللللللللللللللل للللللللللللللللللل ا للللللللللللللللللل للللللللللللللللللل o

اللللللللللللللللل نع اللللللللللللللللل حللللللللللللللللل ا للللللللللللللللل o

o للللللللللللللللللللللللج ا لللللللللللللللللللللللل تلللللللللللللللللللللللل ل خا o

o

o:(245)الأخطلo

هايی با از فعل )هجو جرير(در اين ابیات اخطل برای اشاره به دال مركزی گفتمان

سازی رانی كه مستقیما خطاب به جرير است و همچنین برای برجستهمحتوای حاشیه

برد. او با هايی همچون كل و ال استغراق، بهره میدهندهنکات مثبت خود از تعمیم

كند و بندی نظام گفتمانی نقیضه تأكید میكمك اين ابزارهای شناختی، بر قطب

نمايد. به چند رانی ايجاد میسازی و حاشیهقطب برجسته ای عمیق میان دوفاصله

مثال از ايجاد فاصله در نقیضة جرير دقت نمايید:نمونه

أنخللللللللللللل لللللللللللللل لللللللللللللل علللللللللللللل o

o ق لللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللل ا نلللللللللللللللللللللل o

للللللللل للللللللل للللللللل قللللللللل خ للللللللل o

o لللللللللللللللل لللللللللللللللل اشللللللللللللللللع لللللللللللللللل o

خلللللللللل ا للللللللللج ل لللللللللل لاأ لللللللللل ق لللللللللل o

o للللللللللللللللل ا ت لللللللللللللللل للللللللللللللللل للللللللللللللللل بo

نا للللللللللللللللللللل للللللللللللللللللللل نعللللللللللللللللللللل o

o تخلللللللللللل ت ع لللللللللللل ت للللللللللللع الللللللللللللكا o

لللللللللللللل أللللللللللللل ر ا للللللللللللل للللللللللللل o

o للللللللللللل أاللللللللللللل ر خللللللللللللل ا للللللللللللل ا o

o

o(363-362:ري)جرo

رسان نسبت به دهندة قدرت پیامنشان»های زبانی جرير در اين ابیات انتخاب

استفاده از ضماير شکل كه . بدين(Bayyurt & Bayraktaroğlu, 2001: 210)« گیر استپیام

سازی نکات منفی اخطل و برای برجسته )هجو اخطل(مخاطب برای اشاره به دال مركزی

است. بنابراين روند جريرسازی نکات مثبت ها برای برجستهدهندهاستفاده از تعمیم

پذيرد.صورت می اخطلو جريرو ايجاد فاصله میان (polarization)بندی قطب

(propositional structures) ایگزاره ارساخت. 2-2-2

پنهان ايدئولوژی و ساختارهای زبانی میان رابطة يافتن دنبالبه انتقادی گفتمان تحلیلگر

در گفتمان زيرين هایلايه اجتماعی كاركردهایچگونه كند كشف تا است گفتمان ورای

ای گفتمان و اجزای شناخت ساختار گزاره»ها يکی از اين راه .دشومی بازنمايی زبرين هایلايه

هر آن »منظور از موضوع .(van Dijk, 2006: 130)« يعنی موضوع و محمول است ،آن

Page 15: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

123 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

(429: 2014)الجزر، «شودهای آن سخن گفته میه دربارة حالات و ويژگیكچیزی است

)همان: «شودمی داده اسناد ه به موضوعكلام است كبخشی از »و منظور از محمول

گفتمان در جهت بازتولید برتری اجتماعی موضوع و محمول معتقد است كدايون. (431

طلبی، جنسیت وقدرت، سلطه، ايدئولوژی، سلطه»است؛ بنابراين مفاهیمی همچون

ه در كتواند از جمله مفاهیم اساسی باشد می (van dijk,1988: 354)« ساختار اجتماعی

موضوع و محمول اشاره دارد: به نقیضهگفتمان

للللللللل ا للللللللل أ للللللللل للللللللل ا للللللللل ا o

o لللللللللللللللللل ا للللللللللللللللل ا ألا للللللللللللللللل للللللللللللللللل لا أ اo

لللللللللللللللللللللللللللع أ ر للللللللللللللللللللللللللل o

o ح تللللللللللللللل للللللللللللللل للللللللللللللل ا قل للللللللللللللل o

o

o:(250-249)الأخطلo

ةا اعللللللللللللللل لللللللللللللللل أ للللللللللللللل ر ت للللللللللللللل o

o ظلللللللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللللللل ن لللللللللللللللللللللللللل ا o

لللللللللللللل علللللللللللللل أنخللللللللللللل لللللللللللللل o

o ق لللللللللللللللللللللل لللللللللللللللللللللل ا نلللللللللللللللللللللل o

للللللللللللللللل تلللللللللللللللللل خ للللللللللللللللل أ للللللللللللللللل o

o للللللللللللللللللل للللللللللللللللللل ن تللللللللللللللللللل للللللللللللللللللل ا o

لللللللللل لللللللللل لاأ لللللللللل لاالللللللللل خ لللللللللل o

o للللللللللللللللللل أ للللللللللللللللللل للللللللللللللللللل ا للللللللللللللللللل o

o

o(362-361:ري)جرo

با اسناد به قطب خود موضوع شکل است كه های بالا بدينای در مثالگزارهساختار

. گیردمی لکش )ت، أنت و هو( قطب ديگرموضوع با ضديت در اساسا ، ی و أنا، تضماير

های دوقطبی محمول در قالب ،ديگر برابر در خود موضوع/ به بخشیدنهويت برای محمول نیز

ه انسجام و كارهای واژگانی كواسطة سازوبهد؛ بنابراين شوايجاد میل از ما و ديگری کمتش

های های مثبت خود در برابر ويژگیبر ويژگیگیرد ل متن را در اختیار میكمعنای

گروه خود را بندی، اخطل و جرير با كمك اين قطبشود. ید میكها تأآن منفی ديگری/

نمايند.میهای ديگر را در قالب تعابیر منفی ترسیم در قالب تعابیر مثبت و گروه

(sentence syntax) زبان دستور. 3-2-2

ديگر در یصورتبه هاتغییر و تبديل آن»ه كاست ساختارهايی ، زبان دستورمنظور از

: 1381)يارمحمدی، «شود های متفاوتیآن گفته برداشتشود از باعث می ،گفته يا متن

أثقالاتأخرج عبارتمثلا میان دو . (108 الأرض و (معلوم) الأرض (مجهول)أ خرجتأثقال

،و بنابراينم آغازه دارد کح الأرض زمین/ ،عبارت نخستوجود دارد. در دستوریتفاوت

ز توجه كدر مر أثقال /بار سنگین ،دوم عبارته در كحال آن ؛گیردمیموضوع سخن قرار

Page 16: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

124 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

تواند ، میعامل يا پذيرنده نشگر كی از دو کو انتخاب ي دستور كلامتغییر »قرار دارد.

نش مجهول در مقابل كانتخاب .(167: 2009)مزوز، « س نمايدکديدگاه متفاوتی را منع

انشای طلبی همچون ندا، امر، نهی، استفهام و تمنی، استفاده ازس، کمعلوم يا بالع

از عامل و كي، هرنقیضة اخطلهايی از در بخش آيد.حساب میمدار بهگفتمانساختاری

گر، ندا، ی همچون تقلیلساختارهای نحوی متفاوت در ین عملكعنوان مشاربه پذيرنده

:شودمیبازنمايانده استثناء، امر و شرط، نفی

اا ش o

o ث ح ا ض ع o

أ ل ق ا o

o كا أ ل حج حo

ع تل o

o اا ق خ ق خ ا o

ا أ ا ا o

o ا ا ألا لا أ ا o

نعج ن ا o

o ل ن خ ر ك كا o

ع أ ر o

o ح ت ا قل o

(250-248الأخطل:)رانی حاشیهنکات مثبت خود در ذهن مخاطب و همچنین برای تثبیت جرير نیز

استفاده جملة اسمیه كنندة معنا همچونهای تثبیتاز ساختار ،نکات مثبت اخطل

كار در كاربردشناسی زبان، جملة اسمیه غالبا در معنای ثبوت به». بار( 7)كند می

(:247: 1988؛ عبداللطیف، 11: 1428أبوالمکارم، )« رودمی

ةا اع ل أ ر ت o

o ظ ن ا o

ق أ ر o

o ا ا o

نا نع o

o تخ ت ع ت ع اكا o

(362-361:)جرير

از ساختارهای ،بیشتر بر مخاطبو انتقال عاطفه و احساس شاعر برای تأثیرگذاری

سبب پذيرش معانی ثانوی و به». كلام پرسشی كنداستفاده می پرسش انکاریدستوری

در نقیضة (17: 2000)يوسف، « تأثیرگذاری در شیوة انتقال مفهوم و احساس به مخاطب

خواهد؛ بلکه تنها هرگز از مخاطب پاسخی نمی شاعراست كه كار رفتهای بهگونهبهجرير

با كمك كند كه برای خودش روشن و آشکار است؛ لذا ذهن او را به پاسخی ترغیب می

و نکات مثبت )پرسش انکاری(راند نکات مثبت خاندان اخطل را به حاشیه میاين ابزار،

نمايد:سازی میخاندان خود را برجسته

Page 17: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

125 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

لللللللل ا لللللللل للللللللع لللللللل لللللللل o

o لللللللللللللللللللل لا للللللللللللللللللللكا أ ت لللللللللللللللللللل o

لللللللللللللل أللللللللللللل ر ا للللللللللللل للللللللللللل ا o

o للللللللللللل أاللللللللللللل ر خللللللللللللل ا للللللللللللل ا o

(363:)جريردهد كه نقیضة دو نقیضة موردبحث نشان میدر و مقايسة آن دستور زبانبررسی

بیشتر دهندة مهارت نشانجرير از تنوع دستوری بیشتری برخوردار است. اين تنوع،

زبان برای بیان مقصود و همچنین سلامت ذوق وی و هایمندیدر استفاده از توانجرير

مهارت در چینش اجزای كلام است.

نتیجه. 4

جرير انعق »ها در نظام گفتمانی نقیضة از مجموع بررسی يا ق بح»از اخطل و «بضأنك دست آمد:از جرير نتايج زير به «الإله و جوهت غ لب

با ايجاد دوقطبی خود و ديگری، دايك، اخطل و جرير مربع ايدئولوژيك ون براساس

. علت گرايش بیشتری دارند جرير( 71اخطل و % 66)% منفی ديگریات کسازی نبه برجسته

نکات سازی برجستهو توان در اين دانست كه اساس نقائض بر هجو اين بسامد را می

شود.منفی رقیب بنا نهاده می

اين دو نقیضهعنوان پاية ايدئولوژی در معنی به براساس سطوح گفتمانی دو نقیضه، سطح

های معناسازی همچون دگرگويی، با كمك سازهشکل كه اخطل و جرير بدين. مطرح است

را اثبات نمايند و قدرت و هويت ها در تلاش هستند مقولةدهندهو فاصله هادهنده، تعمیمتقابل

ها در كارگیری اين سازهسازی نمايند. لازم به ذكر است سهم بهنکات منفی ديگری را برجسته

توان در آشنايی بیشتر جرير برتری را می نقیضة جرير به نسبت اخطل بیشتر است. علت اين

انسجام در سطح ساختارهای زبان عربی دانست. های گفتمانی و بلاغینسبت به ظرافت

ایجانمايه نقیضه دو هر گفتمان شودمی سببای و دستور زبان در اين دو نقیضه نیز گزاره

از نقیضة جرير؛ با اين تفاوت كه گردد مشابهی گفتمانی هایطرحپی دارای و يابد مشترك

و برخوردار است. اين تنوع قدرتمندتری ایتنوع دستوری بیشتر و ساختارهای گزاره

زبان برای هایدهندة مهارت بیشتر جرير در استفاده از توانمندی، نشانقدرت زبانی

بیان مقصود و همچنین سلامت ذوق وی و مهارت در چینش اجزای كلام است.

ی متعدد در توان گفت هردو شاعر با آگاهی كامل، از ترفندهای گفتماننهايت میدر

گفتمان نقايضشان بهره بردند؛ اما جرير به نسبت اخطل رانیسازی و حاشیهراستای برجسته

قدرت را در جريرتوان علت موفقیت . میاستفاده نمودها تر از اين ظرفیتبسیار ماهرانه

Page 18: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

126 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

تباط مستقیمی با وجهة اجتماعی او و همچنین مذهب، جايگاه گفتمانی وی كه ارپشت

دانست.دارد، هاپیمانان آنخاندان جرير و تعدد هم

منابع لمی و فرهنگی.تهران: انتشارات ع ،تحلیل گفتمان انتقادی (،1385) زاده، فردوسآقاگل

،1، ش 1، دورة پژوهیادبدانشگاه گیلان: ،«تحلیل گفتمان انتقادی و ادبیات»، (1386) ــــــــــــــ

.27-17صص ،بيروت:تحقيق:الطويل،يوسفعلي،وفياتالأعيانوأنباءأبناءالزمان(،1998ان،أحمدبنمحمد)ابنخلک

.2دارالکتبالعلمية،ط القاهرة:المدني.،شرح:شاکر،محمودمحمد،طبقاتفحولالشعراء(،1982)ابنسلام،محمد

دارالمعارف.القاهرة:،أحمدشاکرتحقيق،الشعروالشعراء(،1966)ابنقتيبة،محمدبنمسلم القاهرة:دارالمعارف.،الجملةالإسمية(،1428)أبوالمکارم،علي

.2،بيروت:دارالکتبالعلمية،طتحقيق:ناصرالدين،مهديمحمد،ديوان(،1994)الأخطلمکناس:جامعة،«المعنیالمضمرفيالخطاباللغويالعربي:البنيةوالقيمةالتنجيزية»(،1996)أزابيط،بنعيسی

أطروحةدکتوراه.،مولايإسماعيل( زيارة عبدالواحد 2008اسکندر، المقارنة»(، الأسلوبية منهج ضوء في والفرزدق جرير «نقائض بغداد: ملة،

.11-1،صص1،العدد4،السنةجامعةذيقار .2بيروت:دارالفكر،ط،الأغاني(،1994)الأصفهاني،أبوالفرج

القاهرة:،عبدالسلاممحمدهارونتحقيق:،خزانةالأدبولبلبابلسانالعرب(،1967)البغدادي،عبدالقادر .2دارالکتابالعربي،ط

أطروحة،لفاعليتيالتدليلوالتأويلاوليةالتواصلبينالقصدوالاستقصاد:مقاربةتد(،2004)بنعيش،عبدالعزيز .جامعةسيديمحمدبنعبداللهفاس:دکتوراه،

،الآدابوالعلومالإنسانية،جامعةدمشق:«أدبالطبائعفينقائضجريروالأخطل»(،2013تجور،فاطمة) .113-79،صص2و1العدد،4السنة

.2،طمصر:عيسیالبابيالحلبي،شرحالتلخيص(،1991)التفتازاني،سعدالدين الإسکندرية:دارالمعرفةالجامعية.،(،الاتصالالجماهيريوالمجتمعالحديث1983)جابر،سامية

شناسی گفتمانی میشل بررسی سورة عبس از ديدگاه سبك»(، 1393) محمديان، عباد جرفی، محمد،

.26-9، صص 2، ش 2 ، دورةقرآنی-های ادبیپژوهش، دانشگاه اراك: «فوكو بيروت:داربيروت.،ديوان(،1986)جريربنعطية

محمد هني نموذجا »(،2014)الجزر، فريجة منها: الرمزي المنطق وموقف الأرسطية الحملية جامعة،«القضية .461-421صص،4العدد،30السنة،العلومالإنسانيةدمشق:

Page 19: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

127 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

حمص:،«الظواهراللغويةوالنحويةفيشعرالأخطلالتغلبيبعض»(،2014)الحسن،فينوس؛الکردي،سعد .172-155صص،2العدد،36المجلد،ملةجامعةالبعث

.2الإسكندرية:اللال،ط،تاريخالأدبالعربي:العصرالأموي(،1997)الحسين،قصي الفجالة:نهضةمصر.،أدبالسياسةفيالعصرالأموي(،1960)الحوفي،أحمدمحمد

،حولياتالتاثجامعةمستغانم:،«أسلوبالاستغراقوالشمول:مغنياللبيبنموذجا »(،2015)حيدا،سميرة .72-61صص،15العدد،9السنة

.3القاهرة:دارالمعارف،ط،الجاء(،1982)الدهان،محمدسامي العربية.بيروت:دارالنهضة،اللغةوعلومالمجتمع(،1977)الراجحي،عبدة

معنايی در گفتمان قرآنی برپاية نظرية تحلیل بررسی هم»(، 1396شوب، فرشته )فرضی گو، كبری،راست، 16، ش 7 دورة ،های ترجمه در زبان و ادبیات عربیپژوهش، دانشگاه علامه طباطبايی: «ایمؤلفه

.11-34صص کمال .2،طدمشق:دارالفکر،القرنالثانيالجريالحياةالأدبيةفيالبصرةإلىنهاية(،1971)زکي،أحمد

علوم ، دانشگاه باقر العلوم: «تحلیل گفتمان به مثابة نظريه و روش»(، 1384سلطانی، علی اصغر ) .180-153، صص 28، ش 7 ، دورةسیاسی

تحقيق:الحمداني،إبراهيموالحبار،،شرحعقودالجمانفيعلمالمعانيوالبيان(،2011)الدينالسيوطي،جلال .بيروت:دارالكتبالعلمية،لقمان

:رسالةالماجستير.جامعةتيزيوزو،«الحجاجفيشعرالنقائض:دراسةتداولية»(،2009شامة،مکلي) .مكتبهالنهضةالمصرية،القاهرة:تاريخالنقائضفيالشعرالعربي(،1952شايب،أحمد)ال

.2القاهرة:مكتبةالنهضةالمصرية،ط،تاريخالنقائضالعربية(،1954)الشايب،أحمد( والآخرون علي 2016صيادانی، النقائض»(، شعراء عند المفردات تنوع في وأثره «السياق ورقلة، :جامعة

.26-11،صص10،العدد4،السنةمقاليد القاهرة:دارالمعارف.،التطوروالتجديدفيالشعرالأموي(،1959)ضيف،شوقي .6،القاهرة:دارالمعارف،طتاريخالأدبالعربي:العصرالإسلامي(،2002)ــــــــــــــ

رزق 1986)الطويل، والشمول(، الإعراب في دراسة والشمول: الاستغراق المكتبة،أساليب المكرمة: مكة الفصلية.،سلسلةالعلومالانسانيةوالاجتماعيةجامعةمؤتة:،الخطابالأسسالفلسفيةلتحليل(،2013)عباينة،يحيی

.200-172صص،3العدد،31السنة .2القاهرة:دارغريب،ط،بناءالجملةالعربية(،1988)عبداللطيف،محمدحماسة

های های بیان در داستانمندی استراتژیبررسی ادب»(، 1397آبادی، عبدالباسط و ديگران )عرب يوسف .101-79، صص 32ش ،9 ، دورةلسان مبین ،«شادی فقیه كودكانة عبدالله بن محمد نامة انتقادی گفتمان تحلیل»(، 1395میرزاده، طاهره ) ،آبادی، عبدالباسطعرب يوسف

.101-73، صص 26، ش 8 ، دورةلسان مبین ،«موف و لاكلا الگوی اساس بر عباسی منصور و

Page 20: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

128 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

عبدالسلام 2006)عشير، والحجاجعندما(، التواصل لآليات معرفية تداولية مقاربة نغير: المغرب:،نتواصل إفريقياالشرق.

حمزة بن يحيی 1982)العلوي، الإعجاز(، حقائق وعلوم البلاغة لأسرار المتضمن دارالكتب،الطراز بيروت: .2،طالعلمية

محمد 2005)العمري، للشعرالتاريخيةالدلالة»(، ،«نموذجا الجريالأولالقرنفيوالنقائضالغزلظاهرتا: .528-505صص،3الجزء،34العدد،ممعاللغةالعربيةدمشق:

.3القاهرة:دارالمعارف،ط،الأخطلشاعربنيأمية(،1976)غازي،سيد .2زاده، مشهد: آستان قدس، چ خسرو غلامعلی ، ترجمةشناسی و زبانزبان(، 1372) فالك، جولیا اس

.4يين،طوت:دارالعلمللملابير،تاريخالأدبالعربي:الأدبالقديم(،1981)فروخ،عمريونسي 2012)فضيلة، تداولية»(، دراسة الوطني: النشيد في الخطاب معمري،«استاتيجيات مولود :جامعة

.رسالةالماجستير بيروت:المکتبةالعصرية.،الفکاهةفيالأدبالأندلسي(،1998)قزيحة،رياضجامعةمولود،«الاستلزامالحواريفيالدرساللسانيالحديث:طهعبدالرحمنأنموذجا »(،2014)كادة،ليلی

.194-169صص،21العدد،الممارساتاللغويةمعمري:از ديد تحلیل گفتمان 1بررسی كتاب انديشة اسلامی »ش(، 1391رحیمیان، جلال ) كسايی، علیرضا،

.153-131، صص 2، ش 14 ، دورةانديشة دينی، دانشگاه شیراز: «انتقادی بيروت:دارالنهضةالعربية.،2ط،الجاءوالجاؤونفيالجاهلية(،1971)محمدحسين،محمد

كليةجامعةمحمدخيضر:،«لبيناختزالالبنيةواستسالالمعنىالمبنيللمجهو»(،2009)مزوز،دليلة ملة .189-163صص،5العدد،3السنة،الآدابوالعلومالإنسانيةوالاجتماعية

.2جدة:دارالمدني،ط،المنتخبفيذکرقبائلالعرب(،1982)المغيري،عبدالرحمن القاهرة:المكتبةالأكاديمية.،ترجمة:عزالديناسماعيل،مقدمةفينظرياتالخطاب(،2001)مكدونيل،ديان

.بيروت:المؤسسةالعربيةللدراساتوالنشر،ترجمة:لؤلؤة،عبدالواحد،المفارقةوصفاتها(،1993)مويك،سي بيروت:داراليقظةالعربية.،الأمويالشعرفيوأثرهاالقبليةالعصبية(،1964)النص،إحسان

القطينللأخطل»(،1391وليئی،يونس)نظری،علی، ،«التناصفيقصيدةق لللديارلجريرمعقصيدةخف .179-163،صص8،العدد2،السنةإضاءاتنقدية

نامة كارشناسی پايان،«نقائضجريروالأخطلفيميزانالنقدالأدبي»(،1391باستان،خليل)وليئی،يونس،

.ارشدمعنايی -شناختیهای جامعهتحلیل گفتمان با استفاده از مؤلفه»(، 1381)الله يارمحمدی، لطف

، نشرية دانشکدة ادبیات و علوم انسانی ،«ان اجتماعیمدار با عنايت به تصويرسازی كارگزارگفتمان

. 105-119، 10، ش 8 دورة.دمشق:مطبعةالشام،أسلوبالإستفهامفيالقرآنالكريم(،2000)يوسف،عبدالكريممحمود

Page 21: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

129 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

Bayyurt, Y., & A. Bayraktaroğlu. (2001). The Use of Pronouns and Terms of

Address in Turkish in Service Encounters. Pragmatics and Beyond New Series, p

209.

Caldas-Coulthard, C. R., & Coulthard, M. (2003). Text and Practices: Readings in

Critical Discourse Analysis. London: Routledge.

Foucault, M. (1970). The Order of Discourse: An Archaeology of the Human

Sciences. London: Tavistock.

Gee, J. P. (1999). An Introduction to Discourse Analysis: Theory & Method. London

& New York: Routledge.

Lyonz, J. (1995). Introduction to Theoretical Linguistics (Vol. I). London:

Cambridge University Press.

Schiffrin, D., Tannen, D., & Hamilton, H. E. (2001). The Handbook of Discourse

Analysis. Blackwell Publisher.

Van Dijk, T. A. (2006). Ideology and Discourse Analysis. Journal of Political

Ideologies, 11(2), 115-140.

.News as Discourse. Hillside, NJ: Erlbaum .(1988) ــــــــــــــ

.Discourse, Power and Access. London: Routledge .(1993) ــــــــــــــ

.Approaches to Media Discourse. Oxford: Blackwell .(1998) ــــــــــــــ

.Ideology and Discourse: a Multidisciplinary Introduction .(2000) ــــــــــــــ

Barcelona: PamperFabra University press.

Principles of Critical Discourse Analysis: in Critical Discoursc .(2002) ــــــــــــــ

Analysis. London: Routledge.

Walker, V. (2011). Codeswitching as a Power and Solidarity Strategy in the Foreign

Language Classroom: An Analysis of Language Alternation Strategies Utilized

in a Portuguese-English Higher Education Class. Innervate, Vol. 3, 362-363.

References Abayneh, Y. (2013). The Philosophical Foundations of Discourse Analysis. Human

and Social Sciences Series, 31(3), 172-200. [In Arabic].

Abdul Latif, M. H. (1988). The Structure of the Arabic Sentence (2nd ed.). Cario:

Dar al-Gharib. [In Arabic].

Abu Makarim, A. (2007). Nominal Sentence. Cairo: Dar Al-Maaref. [In Arabic].

Aghagolzadeh, F. (2007). Analysis of Critical Discourse and Literature. Guilan

University: Literary Research, 1(1), 17-27. [In Persian].

Critical Discourse Analysis. Tehran: Scientific and Cultural .(2006) ــــــــــــــ

Publications. [In Persian].

Al-Akhtal. (1994). Divan (2nd ed.). (Research by Nasser al-Din, Mehdi

Mohammad) Beirut: Dar al-Kitab al-Alamiya. [In Arabic].

Al-Alawi, Y. (1982). The Model Including the Secrets of Rhetoric and the Science of

Miracle Facts (2nd ed.). Beirut: The Scientific Books House. [In Arabic].

Arab Yusuf Abadi, A. et al. (2018). A Study of the Discourse of the Children’s

Stories of Shadi Faqih. Lisan al-Mobin. 9(32), 79-101. [In Persian].

Arab Yusuf Abadi, A., & Mirzadeh, T. (2016). Analysis of the Critical Discourse of

the Letters of Muhammad ibn Abdullah and Mansour Abbasi Based on the Lacla

and Muff Model. Lisan al-Mobin, 8(26), 73-101. [In Persian].

Ashir, A. S. (2006). When Communicating, We Change: The Application of

Communication and Protest Styles. Morocco: East Africa. [In Arabic].

Page 22: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

130 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

Azabit, B. (1996). Concepts Hidden in the Discourse of the Arabic Language:

Structure and Structural Value (PhD dissertation) Mackenzie: Mola Ismail

University. [In Arabic].

Al-Baghdadi, A. Q. (1967). Preservation of Literature and Summary of Arabic

Language (2nd ed.). (Research by Abdul Salam Muhammad Harun) Cairo: Dar

Al-Kitab Al-Arabi. [In Arabic].

Banaish, A. (2004). Purpose: Applied Cause and Interpretation (PhD dissertation).

Fas: Mohammad bin Abdullah University. [In Arabic].

Bayyurt, Y., & A. Bayraktaroğlu. (2001). The Use of Pronouns and Terms of

Address in Turkish in Service Encounters. Pragmatics and Beyond New Series, p

209.

Caldas-Coulthard, C. R., & Coulthard, M. (2003). Text and Practices: Readings in

Critical Discourse Analysis. London: Routledge.

Daif, S. (1959). Progress and Innovation in Umayyad Poetry. Cario: Dar Al-Maaref.

[In Arabic].

History of Arabic Literature: Islamic Period (6th ed.). Cario: Dar .(2002) ــــــــــــــ

Al-Maaref. [In Arabic].

Al-Dhan, M. S. (1982). Satire (3rd ed.). Cairo: Dar Al-Maaref. [In Arabic].

Fadhilah, Y. (2012). Discourse Style in National Anthem: Applied (Master’s thesis).

Molodari University. [In Arabic].

Falk, J. S. (1992). Linguistics and Language (2nd ed.). (K. G. Alizadeh, Trans.)

Mashhad: Astan Quds. [In Persian].

Farroukh, O. (1981). History of Arabic Literature: Old Literature (4th ed.). Beirut:

Dar al-Ilm for Malaiin. [In Arabic].

Foucault, M. (1970). The Order of Discourse: An Archaeology of the Human

Sciences. London: Tavistock.

Gee, J. P. (1999). An Introduction to Discourse Analysis: Theory & Method. London

& New York: Routledge.

Ghazi, S. (1976). Al-Akhtal: Umayyad Poet’s Dismissal (3rd ed.). Cario: Dar al-

Maaref. [In Arabic].

Green, G. (1996). Pragmatics and Natural Language Understanding. Lawrence

Erlbaum Association.

Al-Hasan, F., & Al-Kordi, S. (2014). Some Linguistic and Grammatical Styles in

Poetry of Akhtal al-Taghlabi. Al-Ba’ath University Magazine, 36(2), 155-172.

[In Arabic].

Heyda, S. (2015). The Style of Immersion and Inclusion: For Example, the Book of

Mughni al-Alibib. Inheritance, 9(15), 61-72. [In Arabic].

Al-Hufi, A. M. (1960). Political Literature in the Umayyad Period. Dictionary:

Egyptian Movement. [In Arabic].

Al-Hussein, Q. (1997). History of Arabic Literature: Umayyad Period (2nd ed.). Al-

Sukandari: Al-Hilal. [In Arabic].

Ibn Khalqan, A. (1998). Dead Elders and News Related to the People of the World

(2nd ed.). (Research by Yusuf Ali Al-Tawil) Beirut: Dar al-Kitab al-Alamiya. [In

Arabic].

Ibn Qutaybah, M. (1966). Poetry and Poets. (Research by Ahmad Shaker) Cairo:

Dar al-Maaref. [In Arabic].

Ibn Sallam, M. (1982). Classification of Great Poets. (Description by Mahmoud

Mohammad Shaker) Cairo: Al-Madani. [In Arabic].

Page 23: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

131 1399 تابستان ،2 شمارة ،12 سال عربی، ادب

Al-Isfahani, A. (1994). Anthems (2nd ed.). Beirut: Dar al-Fikr. [In Arabic].

Iskandar, A. Z. (2008). Jarid al-Farazdaq’s Antipodes on the Basis of the

Comparative Stylistic Approach. Journal of Dhi Qar University, 4(1), 1-11. [In

Arabic].

Jaber, S. (1983). New Group and Community Communication (2nd ed). Alexandria:

Dar al-Marifah Al-Jameiya. [In Arabic].

Jarir bin Attiyah (1986). Divan. Beirut: Dar Beirut. [In Arabic].

Al-Jazer, H. M. (2014). The Problem of Aristotle’s Carriage and the Position of

Symbolic Logic: As an Example Frijeh. Humanities. 30(4), 421-461. [In Arabic].

Jorfi, M., & Mohammadian, E. (2014). A Study of Surah Abbas from the

Perspective of Michel Foucault’s Discourse Style. Literary-Quranic Studies,

2(2), 9-26. [In Persian].

Kadah, L. (2014). The Conversational Preaching in the Modern Linguistic Lesson:

Taha Abdul Rahman as a Model. Linguistic Practices, No. 21, 169-194. [In

Arabic].

Kasaei, A., & Rahimian, J. (2012). A Study of the Book of Islamic Thought 1 in

Analysis of Critical Discourse. Religious Thought, 14(2), 131-153. [In Persian].

Lyonz, J. (1995). Introduction to Theoretical Linguistics (Vol. I). London:

Cambridge University Press.

Mazuz, D. (2009). The Unknown Act between Ease of Structure and Exploration of

Meaning. Journal of the College of Arts, Humanities and Social Sciences, 3(5),

163-189. [In Arabic].

McDonnell, D. (2001). Introduction to Discourse Theories. (Izz al-Din Ismail,

Trans.) Cairo: Academic Library. [In Arabic].

Mohammad Hussein, M. (1971). Satire and Satirical Poets in the Pre-Islamic Era.

(2nd ed.). Beirut: Dar al-Nahda al-Arabiya. [In Arabic].

Moik, C. (1993). Defamation and Its Features. (A. Lullaby, Trans.) Beirut: Arab

Institution for Studies and Publishing. [In Arabic].

Al-Mughiri, A. R. (1982). An Anthology of the Names of Arab Tribes (2nd ed.).

Jeddah: Dar al-Madani. [In Arabic].

Al-Nas, I. (1964). Tribal Bigotry and Its Influence on Umayyad Poetry. Beirut: Dar

al-Iaqaza al-Arabiya. [In Arabic].

Nazari, A., & Waliei, Y. (2012). Intertextuality in “Say to the House” by Jarir with

“That the Resident Traveled” by Al-Akhtal. Izaaat Naghdiiah, 2(8), 163-179. [In

Arabic].

Al-Omari, M. (2005). The Historical Meaning of Poetry: Two Phenomena of Ghazal

and Contradiction in the First Century AH. Arabic Language Academy, 3(34),

505-528. [In Arabic].

Qozziha, R. (1998). Humor in Andalusian Literature. Beirut: The Modern Library.

[In Arabic].

Al-Rajehi, A. (1977). Language and Sociology. Beirut: Dar al-Nahda al-Arabiya. [In

Arabic].

Rastgoo, K., & Farzishoob, F. (2017). Study of Similar Meaning in Quranic

Discourse Based on the Theory of Thematic Analysis. Translation Studies in

Arabic Language and Literature, 7(16), 11-34. [In Persian].

Sayyani, Ali et al. (2016). The Context and Its Impact on the Variety of Vocabulary

for Poets of Contradictions. Abaad, 4(10), 11-26. [In Arabic].

Page 24: A Sociological Cognitive Analysis of the Discourse of ...

132 دایكون الگوی اساس بر اخطل و جریر نقایض گفتمان شناختی-اجتماعی تحلیل

Schiffrin, D., Tannen, D., & Hamilton, H. E. (2001). The Handbook of Discourse

Analysis. Blackwell Publisher.

Al-Shaieb, A. (1952). History of Arabic Controversy. Cario: Arab Renaissance

Library. [In Arabic].

Al-Shaieb, A. (1954). History of Arabic Controversy (2nd ed.). Cario: Arab

Renaissance Library. [In Arabic].

Soltani, A. A. (2005). Discourse Analysis as a Theory and Method. Political

Science, 7(28), 153-180. [In Persian].

Al-Suyuti, J. (2011). Explanation of the Book of Contracts in Paradise in the

Science of Meanings and Conditions. (Research by Ibrahim Al-Hamdani and

Loghman Al-Habbar) Beirut: Dar al-Kitab al-Alamiya. [In Arabic].

Al-Taftazani, S. (1991). Explanation of the Book Increased Kinda Science Adib.

Egypt: Isa al-Babi al-Halabi. [In Arabic].

Al-Taweel, R. (1986). Methods of Absorption and Inclusion: A Study of Expression

and Inclusion. Makkah Al-Mukarramah: The Quarterly Library. [In Arabic].

Tjour, F. (2013). Literature of Natures in the Contradictions of Jarir and Al-Akhtal.

Arts and Humanities, 4(1 and 2), 79-113. [In Arabic].

Van Dijk, T. A. (2006). Ideology and Discourse Analysis. Journal of Political

Ideologies, 11(2), 115-140.

.News as Discourse. Hillside, NJ: Erlbaum .(1988) ــــــــــــــ

.Discourse, Power and Access. London: Routledge .(1993) ــــــــــــــ

.Approaches to Media Discourse. Oxford: Blackwell .(1998) ــــــــــــــ

.Ideology and Discourse: a Multidisciplinary Introduction .(2000) ــــــــــــــ

Barcelona: PamperFabra University press.

Principles of Critical Discourse Analysis: in Critical Discoursc .(2002) ــــــــــــــ

Analysis. London: Routledge.

Waliei, Y., & Bustan, K. (2012). Jarir’s Antagonisms and Al-Akhtal in Literary

Criticism (Master’s thesis). Allama Tabatbayi University. [In Arabic].

Walker, V. (2011). Codeswitching as a Power and Solidarity Strategy in the Foreign

Language Classroom: An Analysis of Language Alternation Strategies Utilized

in a Portuguese-English Higher Education Class. Innervate, Vol. 3, 362-363.

Yarmuhammadi, L. (2002). Discourse Analysis Based on the Sociology and

Semantics in the Affirmation of an Effective Engraving of It. Journal of Faculty

of Literature and Human Sciences, 8(10), 105-119. [In Persian].

Yousef, A. K. M. (2000). The Style of Inquiry in the Holy Quran. Damascus: Al-

Sham Press. [In Arabic].

Zaki, A. K. (1971). Basra’s Literary Situation until the End of the Second Century

AH (2nd ed.). Damascus: Dar al-Fikr. [In Arabic].