This document is posted to help you gain knowledge. Please leave a comment to let me know what you think about it! Share it to your friends and learn new things together.
Transcript
تخصصيدوفصل ـ علمي نامهپژوهيقرائت
ش2س تابستان،2، و 1393بهار
108-83صفحات
Bi-Quarterly Scientific-TechnicalJournal
Reading ResearchSecond year, Vol. 2. No. 2. Spring
- Summer 2014
منسوب منسوبقرائات اهلقرائات اهلبه البيانbbbbبيتبيتبه مجمع البياندر مجمع ∗∗∗∗در
بيدگلي دياري نوري∗∗محمدتقي ∗∗∗شهال
چكيدهبه و است مقريان و قراء اجتهاد مختلف، قرائات از بسياري منشأ ترديد، بدون
نبوي روايات به بيتoندرت اهل ميمنتbو پيرامونهي حاضر تحقيق شود.بيت اهل روايات در قرائات اسـت.bاختالف شده انجام البيان مجمع تفسير در
تفسـير ايـن در و... شاذ غير و شاذ روايات بسامد و فراواني از كه گزارشي و آمارمي نشان گرديده، مجموعتهيه از كه شده،145دهد نقل سند1روايت با روايت
ق قابل صادقغير امام از وgبول شده، سلسـله144نقل ذكـر بـدون آن روايتبيت اهل به است.bسند گرديده منسوب
بررسي پژوهش، اين گونهدر در كه وهايي كـاركرد و قرائـات اخـتالف هايايـن كـه اسـت آن نشـانگر شده، پرداخته آيات معاني فهم و تفسير در آنها تأثيرلطمـه تحريـف از قـرآن صـيانت به كه است قرائاتي اختالف حوزه در يا روايات
ازنمي كه است آيه تفسير و معنا بيان مقام در يا سهلزند بهروي عنـوانانگاريبيت اهل به كه بوده دوم خليفه تفردات از يا است شده مطرح قرائات bاختالف
است. گرديده منسوبكليدي: بيـتواژگان اهـل تحريف، تفسيري، روايات مجمـعbقرائات، ،
طبرسي. االسالم امين البيان،
دريافت:.∗ تأييد:20/12/1392تاريخ تاريخ 3/4/1393و
حديثدانشيار.∗∗ و قرآن قمعلوم مسئول)[email protected]دانشكده (نويسنده
مقدمهقرآن مهم مباحث از جنبهـپژوهييكي از علميكه استهاي برخوردار عملي و
بودهـ مفسران و قرآن علوم دانشمندان توجه مورد ديرباز از كه است قرآن قرائات بحثگونه به سالاست؛ از تنها كه در300تا150اي كتاب عنوان شصت از بيش هجري
است شده نگاشته قرائات نشيب]1[موضوع و فراز با حركت كنونياين روزگار تا هاييدا رد.ادامه
قرائـات و تفسـيري روايـات پااليش شده، پرداخته بدان كمتر عرصه اين در آنچه لكنبيت اهل به منسوب آفـتbگوناگون از يكـي قرائـات اخـتالف مسـئله زيـرا واست؛ هـا
بهآسيب كريم قرآن تفاسير در مهم ميهاي آيـاتشمار بيشتر در حاضر حال در گرچه رود.و ندارد وجود اختالفي روايـتقرآن بـه عاصـم قرائـت طبـق اسـالمي بالد و جوامع اكثر
مـي آن طبـق را قرآن و دارند نظر اتفاق حفص مفسـران]2[خواننـد،شاگردش از شـمارياهـل و صـحابه بـه منسـوب گونـاگون قرائات و تفسيري روايات برخي به توجه با فريقين
كردهbبيت مطرح قرآن آيات از را متعارضي و متفاوت مالكاتفسيرهاي قرائات مانند ند؛بيدگلي، دياري (ر.ك: فاتحه سوره چهارم آيه در ملك همـو209ـ1390:198و نيز :1391؛
).160ـ135قرائـت اخـتالف از گزارشـي كه است آن درصدد پژوهش اين در كـهنگارنده را هـايي
در طبرسي القرآن«مرحوم تفسير في البيان معصومان»مجمع فـرارويbاز كـرده، نقـلگونهخ طرح به سپس دهد، قرار محترم ووانندگان تـأثير ميـزان و قرائـات اختالف از هايي
بپردازد. قرآن تفسير در آنها كاركردبيـت اهـل مقـدس ساحت كه است اين پژوهش از وbهدف شـاذ قرائـات از را
مي تحريف موجب يا است قرآن معناي مغاير كه شـود.قرائاتي مبرا شـايان]3[گردد،ا بـهذكر تحقيق اين در نتوان شايد بحث، گستردگي دليل به كه بـهست كامـل طـور
مي اما يافت، دست نهايي پژوهشهدف براي را زمينه قبلتوان كرد. فراهم بعدي هايبه مقدمه عنوان به موضوع، اصل به ورود اصطالحياز تعريف به و»قرائـت«اختصار
تفسيري« پردازيم.مي»روايات
اهل به منسوب /قرائات البيان مجمع در 83بيت(ع)
قرائتشناسيمفهومنمودهقرآن ارائه قرائت اصطالحي مفهوم از گوناگوني تعاريف فقطپژوهان اينجا در اند،
مي بسنده آن مورد چند به نمونه ميبراي زركشي اختالفشود. از است عبارت قرائت گويد:و قـرآن كلمـات و حـروف بـا ارتبـاط در اخـتالف اين كه وحي جمالت و الفاظ به مربوط
از آنها (زركشي،كيفيت است شده نقل قراء سوي از كه آنها امثال و تشديد و تخفيف جمله1410:1،465.(
صـورت اصـطالح در قرآن قرائات كه كرده تعبير چنين معرفت اهللا خوانـدنآيت هـاي(معرفت، است متعال خداوند ).1411:1،9كالم
مي نظر باوربه اين بر سني و شيعه از اعم دانشمندان بيشتر عبارترسد قرائت كه نددر روشـي هر رو، اين از است؛ رسيده ثبوت به اسناد با كه قرآني روايات و طرق از است
پيـامبر از نقـل و روايـت بـه مسـتند كـه قرآن تالوت و معنـايoخواندن در نباشـد،مبنـاي و اسـاس بر حتي يا و باشد مشهور گرچه گرفت؛ نخواهد جاي قرائت اصطالحي
ب عربيت از مسـتندصحيحي قرائت لذا باشد. دارا را آن با انطباق امكان قرآن لفظ و اشدپيامبر به مستند و صحيح نقل گرفتـهoبه شـكل آن اساس بر كتابت و اصل هميشه
(حجتي، ).1382:250است
تفسيري رواياتمي گفته روايات از دسته آن به تفسيري معصـومانروايات از كه تبيـينbشود بـراي
قر آيات گفتهمفاد برخي چنانچه باشد. شده صادر كريم تفسـيري،آن روايـات از مـراد انـد:مربوط آن نزول به خواه باشد، مربوط كريم قرآن آيات شئون از شأني به كه است احاديثيتنزيـل بـه باطني، معاني به يا بپردازد آيه ظاهري معاني بيان به يا و آن قرائت به يا باشد
تأوي به يا برگردد بودنش،آيات حديث وصف با تفسيري حديث اينكه سخن توضيح آنها. لگونه از كه است چيزي آن هر معصومانشامل حاالت و خصوصيات از شـان،bاي گفتار ،
مي احاديثي شامل تفسيري قيد با و كند حكايت امضايشان، يا و ممكنكردارشان كه گرددفـر (احسـان رسـاند مدد كريم قرآن معاني تبيين به ؛466و1385:465لنگـرودي،است
).1390:30نژاد،رستم
دوم،84 سال تابستان،دومشماره/ و 1393بهار
بيت اهل روايات در قرائات اختالف bbفراوانيبحـث ذيـل البيـان مجمـع تفسير در طبرسي مرحوم كه را رواياتي از»¸القـراء«تعداد
بهbمعصومان كرده مي145نقل روايت پنج) و چهل و و(يكصد آيات قرائت در كه رسداست آمده زير :سوربه روايت بيت«سه حمـد»bاهل سـورة سـه قرائـت فرقـان6:در نحـل74:؛ 26:؛
مجمع در شده نقل روايات اسالمبنابراين، گرامي پيامبر از زهراءoالبيان فاطمهء ،h،ابيطالب بن زينgعلي محمدباقرgالعابدين، امام ،gجعفرصادق امام ازgو و اسـت
علي امام به روايت بيشترين است. نشده نقل روايتي امامان بـهgباقي روايـت كمترين وزهراء شمارهhحضرت جدول (ر.ك: است. ضمايم).1منسوب بخش
كـ قـرآن از سـوره هشـت مـورد در البيـان مجمع تفسير در كه است ذكر به ريمالزمسوره يعني است؛ نشده مطرح قرائات كـوثر،اختالف عصـر، علـق، تين، شرح، جمعه، هاي
شـده، مطرح قرائات اختالف كريم قرآن از سوره دو و پنجاه مورد در طرفي از فلق. و نصربيت اهل از روايتي سـورهbاما يعنـي اسـت؛ نشده نقل آنها شـعراء،پيرامون نسـاء، هـاي
فيل، همزه، قارعه، بينه، قدر، ناس.بلد، و مسد كافرون، ماعون، قريش،بيـت اهل از قرائات اختالف در طبرسي مرحوم كه را رواياتي از كـرده،bبرخي نقـل
كتاب در نوري الخطاب«محدث استناد»فصل آنها به دانسته، قرآن تحريف بر دال را آنهاكتاب سوم جلد در عسگري عالمه اما است. المدر«كرده روايـات و الكريم »سـتينالقرآن
بي و مردود داليلي با را نوري محدث مستندات روايـاتهمه اين تعداد است. دانسته اساسمي روايت هشت و هفتاد سورهبه قرائت پيرامون كه حمـدرسد اسـت: زيـر ذيـل ؛7:هـاي
ر ميان بيتدر اهل از البيان مجمع در كه روايتbواياتي آن روايت شانزده شده، نقلاسـت غيرشـاذ ديگر روايت نه و بيست و صد و شد خواهد اشاره آنها به بعدا كه است شاذ
سوره قرائت در حمدكه است: آمده ذيل بقره7:هاي عمـران119:؛ آل مائـده36:؛ و89:؛انعام95 اعر159و33،99:؛ انفـال127:اف؛ توبـه25و1:؛ و12،37،110،112،118:؛
اخالص6:تكاثر .1:؛اهل از سند بدون البيان مجمع در را قرائات اختالف روايات همه تقريبا طبرسي مرحوم
نيست.bبيت اعتنا قابل كه كرده ذكر سند با را روايت يك تنها است. آيـهآورده مورد درمي12 توبه الهمز«فرمايد:سورة بكسر إيمان ال عامر ابن قرأ و مله أيمان ابـن¸ال رواه ومحمد¸عقد بن جعفر عن الجعفي الوضاح بن عريف عن ،1372:5(طبرسـي،»gبإسنادهشريعت،16 هيچ1370:274؛ در روايت اين است؛). نيامده شيعه حديثي معتبر كتب از كدام
به كه تفاوت اين با شده، نقل بحاراالنوار در تنها شيعه متون ميان از عبارات همين با گرچهنام (مجلسـي،»عزيز«،»عريف«جاي است شده اشاره نيز عريف نام به پاورقي در و آمده
شده1403:21،271 ذكر غين) (با الجعفي الوصاح بن غريف طوسي، رجال كتاب در اما ،(ا اصحاب از صادقكه بن محمد بن جعفر (طوسيgبو است آمده شمار بـيبه ).268تـا:،
) شامي عامر ابن قرائت روايت، اين در كه است آن عفان118مهم بن عثمان شاگرد كه ق)) عقـده ابن طريق از عمار، بن هشام و ذكوان بن عبداهللا او راوي دو و ق)332-249است
صادق امام به وضاح بن عريف دادgو پيـامبرنسبت بـه نيـز روايـت سـند و شـده oه
نمـينمي و است ضعيف روايت بنابراين، است؛ مرسل روايت و روايـاترسد از را آن تـوانصادق گذاشت.bامام صحه آيه در همزه كسر با ايمان قرائت بر و دانست
قرائت7،98(همان، روايت اين در قرائت»حرام«) صـادقكه قرائـتgامـام بـا اسـتاست. يكسان شده، گزارش شكل همين به كه عاصم از حفص
البيـان مجمع در قرائات اختالف پيرامون كه ديگر روايت چهار و سي و يكصد بنابرين،نمونه به كه دارد مخالفت آيات آن از عاصم از حفص روايت شده ضمننقل در آنها از هايي
ش خواهد اشاره بعدي شمارهمباحث جدول (ر.ك: ضمايم).2د بخش
شاذقرائت هايمعصومانشانزده از شاذ قرائتbروايت اختالف البيـانپيرامون مجمـع تفسـير در ها
مي اشاره آنها به ذيل در كه شده شود:نقل
تأخير1 و تقديم در قرائت .ائمه به ق سوره نوزده آيه قرائت نحوه مورد در كه روايتي اسـbمانند Ó²«ت:منسوب
جاره.3 حرف به موصوله حرف تغيير به قرائتآيه رعد سوره مورد در كه شاذي قرائت ��43P��BB��CCمانند ((HH�� ���� �� GG�� 77�� 99 �� TT�� ?? �� 99 �� ""�� �� ��Oپيـامبر از
پيامبرخ به كه است سـنتoطاب اهـل و شيعه بين معروف قرائت است. شده داده نسبت هماز مقصـود كـه اسـت مشهور قرائت الكتـاب«همان لـمع هنـدع مـن ائمـه»و شـيعه، نظـر از
علىbمعصومين حضرت ويژه به علم در راسخان شـدهgو اشـاره آن بر تفاسير در كه استقرائت عمر لكن اسـت:است، چنـين آن و دارد خـود بـه مختص علـم«ديگرى، هنـدع مـن و
ضمير»الكتاب او، قرائت اساس بر مـى»عنده«كه بر خداوند الـدربه و العمـال كنـز در گـردد.(مؤدب، است شده نقل عمر از قرائت و نسبت همين نيز ).1378:90المنثور
قصر4 به مد تغيير به قرائت .شاذي قرائت آيهمانند مؤمنون سوره مورد در ����60Pكه ,,���� RR ���� �� ������ ,,�� gg%% �� ""%%�� ���� ���� �� ��Oنبي از
معلوم7 به مجهول فعل تغيير به قرائت .آيه بقره سوره درباره كه شاذي قرائت ��234PGGHH CCمانند �� ���� ��CC�� ���� ���� ((%% �� ""%%�� ���� ���� �� ��Oامـام از
است:gعلي شده علي«نقل عن الشواذ في الياءgروي بفتح ).2،589(همان،»يتوفون
ت8 نون به خفيفه نون تغيير به قرائت ثقيله. أكيدآيه فرقان سوره درباره كه شاذي قرائت ��36Pمانند NN��UU�� �� ??�� ,, �� GG�� ������ ������ ���� ??�� ��O:اسـت شده نقل
مقاربه.9 افعال به ناقصه افعال تغيير به قرائتآيه ابراهيم سوره درباره كه شاذي قرائت ��46Pمانند ���� ���� ���� ��oo �� GG�� �������� HH�� �� MM���� !!�� ((�� ��Oشده نقل
علي«است: عن الشواذ لتـزولgفي مكـرهم كاد إن و كعب بن أبي و مسعود بن عمرو »وا6،495(همــان، ديگــر يكــي نيــز قرائــت ايــن بــه) كــه اســت خطــاب عمــربن تفــردات ز
چنـينgاميرالمؤمنين را مـذكور آيه عمر است. شده داده نسبت مكـرهم«هم كـاد ان »ومي كلمهقرائت يعنى شـكل»كان«نمود؛ بـه اسـت، مشـهور و معروف قرائت كه »كـاد«را
بـمى عمـر كه است نموده گزارش چنين عكرمه كه است آمده العمال كنز در است. نخواندهمى چنين است:خطاب مكرهم«خوانده نقـل»كاد عمر از را قرائت همين نيز سيوطى دال. با
داشتهمى بيان ديگران و سيوطى تـرجيحكند. را مكرهم) كاد (ان معروف غير قرائت او كه اند(مؤدب،مى است ننموده تكذيب هم را معروف قرائت كه حالى در است ).1378:91داده
ت10 به قرائت كلمه. تبديل و غييرآيه سبأ سوره درباره كه شاذي قرائت ��\\��14Pمانند ������ ::�� ,,aa""�� mm�� ����O:اسـت شده ﹁.¿«نقل
كلمه12 به اي كلمه تغيير ديگر.آل سوره درباره كه شاذي قرائت آيهمانند ��2Pعمران @@��UU�� ++�� ���� aa''�� ���� ����O:اسـت شـده نقـل
عـن« و األعمـش و النخعـي إبراهيم و مسعود ابن و الخطاب بن عمر عن الشواذ في رويالنبـي عـن و الصـادق محمـد بن جعفر عن و الحسين بن علي بن القيـامoزيد »الحـي
قرا).2،694(همان، پيامبراين به كه است خطاب عمربن تفردات از ديگر يكي نيز oئت
صادق امام دادهgو نسبت راهم مذكور شريفه آيه عمر القيام«اند. نمـوده»الحى قرائتچنين و نمود شروع را عمران آل سوره نماز در عمر كه است آمده هم العمال كنز در است.
نمود: الح«قرائت هو الا الاله اهللا القيامالم اسـت»ى آمده حاكم مستدرك در كه حالى در ،يعنى معروف قرائت بر او القيوم«كه مى»الحى مىنيز بر گزارش اين از است. آيـدخوانده
اسـت نداشـته تعـين او بـراى خاصـى نـص و است بوده مجاز شكل دو هر عمر براى كهشماره1378:89(مؤدب، جدول ر.ك: ضمايم).3؛ بخش
بيتهايگونه اهل روايات در قرائات bbاختالفگونه اينجا قـراردر بررسـي مـورد دارد، پي در معنوي تغيير كه قرائات اختالف از هايي
فشاركي،مي (لساني فقهي لحاظ به آيه تفسير در قرائات اختالف تأثير -1371:594گيرد.است:596 تقسيم قابل فقهي غير و (
هدي ائمه به (طبرسي،bكه است و1372:9،214منتسب تغيير نشانه كه را قرائت اين ((قمي، قمي ابرهيم بن علي چون طبرسي از قبل شيعه مفسران ديگر است، :1367تحريف
دوم،92 سال تابستان،دومشماره/ و 1393بهار
كريمي2،324 (طوسي1385:14نيا،؛ طوسي شيخ و سـند9،365تا:بي،) ذكر بدون نيز (ميآورده نسبت نيز مسعود ابن به را قرائت اين طوسي شيخ (همان،اند. ابـن6،262دهد (
ابوبكر، به را قرائت اين هم عسقالني العابدين¹V¨yحجر زين امام و مصرف نسبتgبن(عسقالني است بيداده مي9،24تا:، تصريح روشني به طوسي شيخ آيـهكند) معنـاي كه
چنان است؛ داده رخ قلب آيه در گويي كه است گونه آيـهاين در كتـاب«كه اجـل »لكـلگفته آيهبرخي معناي اجل«اند كتاب مرحـوم»لكل اينكـه دليـل بـه هرحـال، بـه اسـت.
نمي قرآن تحريف را بهقرائت منجر شيعه علماي اغلب نظر از كه را قرائت اين هم باز داند،مي است.تحريف نكرده تفسير آن اساس بر را آيه و نداده دخالت آيه تفسير و معنا در شود،
تغيير:2 به قرائت جـاي»لتصيبن«. ��P��""::UUCC��22بـه ,,--Oاميـر35:(انفـال قرائـت كـه (
د قرائـت اخـتالف ايـن گرچه است؛ نكرده اعتنايي آن به آيه تفـاوتتفسير آيـه معنـاي رمشهور قرائت طبق زيرا ندارد؛ خوانـده»التصيبن«چنداني ثقيله تأكيد نون و ناهيه الي با
فراگيـري فتنـه از مؤمنان همه داشتن برحذر صدد در آيه و است نهي تأكيد براي كه شدهائمـه بـه منسـوب قرائـت در امـا نيسـت. مشـركان و كفـار به مربوط كه درbاست الم
فتنه از مؤمنان اي است: چنين معنا بپرهيزو شماسـت، از سـتمكاران مخـتص كـه يـد؛ايفتنـه در شدن دچار از حذر و تقوا به را همگان شريفه آيه قرائت، دو هر اساس بر بنابرين،
مي (طباطبايي،امر ميبدي،52-1417:9،51كند فاكر به105؛ پس قرائت). اين اينكه رغمپيـامبر بـه مسـتند و بـوده سند سلسله بدون چون ندارد، تأثيري آيه معناي در oمخالف
قابل نمينيست، نمياعتنا و كرد.باشد تلقي صحيح قرائت را آن توان
قرائت اساس بر زيرا ابنها«است؛ نوح نادى ابنه«يا»و نوح نادى هاء،]4[»و فتح به يعنيضمير»ابنها«مخفف از منظور نوح»ها«و گفتههمسر نـوحاست، غيـر از نـوح همسر اند
بصـري حسـن ديدگاه قرائت اين با است. كرده ملحق نوح فراش به را فرزند و شده باردارمي يـاتأييد وي ربيبـه بلكـه اسـت، نبوده نوح فرزند شده، غرق پسر است معتقد وي شود.
(زمخشري، است بوده قر1407:2،396نامشروع اين همان). ميبدي، فاكر از؛ ناشـي ائـت(سـيوطي، كـرده نقل مصاحف در انباري ابن از سيوطي كه است و1404:3،334روايتي (
(طبرسي، است كرده توجيه را آن همان1372:5،246عكرمه بنابراين عالمـه)؛ كـه طـورقرائت اين فرموده، بيتطباطبايي اهل به را دادهbها ازنسبت روايت صدور چون پس اند.
و امام نميoپيامبرسه يافته، راه شيعه تفاسير به سنت اهل كتب از و نيست توانقطعيبه صحيح قرائت را آورد.آن شمار
تبديل4 به قرائت يتبين«. فلم جاي»أ ��%%[[��Pبه ��%% �� GG�� 77�� ���� >>Oبه31:(رعد نيز قرائت اين .(
سجاد امام صـادقgعلي، امـام و علي بن زيد ،g،طبرسـي) اسـت ،1372:6منتسـبآمده449 چنين متن در زيرا نيست؛ مشخص كيست، اينجا در علي از مراد اينكه اما .(»4a﹇
و ندارد آيه معناي در چنداني تأثير هم باز ندانيم، هم تفسير را قرائت اين اگر بنابراين،نمي تحريف ادامباعث در جني ابن قول از وي چنانچه زيرا ميشود؛ كهه نيست بعيد گويد:
معن جسـتااين بـه كسـى كـه هنگامى زيرا باشد، نزديك يأس معناى با مطلبـى، وجـوىرها را آن باشد، شده مأيوس چيزى از كه كسى مثل كرد، اثبات و تحقيق را آن و پرداخت
مى ديگر مطلبى دنبال به ذكـركرده، بـدون قبـل روايات مانند نيز روايت اين (همان). رودپيامبر و امام سه از آن صدور و است سند نمـيoسلسله لـذا نيست؛ قرائـتقطعي توانـد
إلى يؤول و اهللا عبد مصحف في هو هكذا و العذاب في لبثوا ما الغيب يعلمون كانوا لو الجن
المعنى ��Pيعقوب﹇.0a/¸هذا ::�� ,,aa""�� mm�� ���� ��\\�� UUOمعنـايش پس االنس) (تبينت او قول اما و يعني:
نمى شكنجه در داشتند غيب علم جنيان اگر كه شد معلوم مردم براي كه است ماندنـد،اينيعقـوب قرائت معنا اين به و آمده قرائت همين نيز مسعود ابن عبدالله مصحف تبينـت«در
ميبدي،»الجن (فاكر است شده قرائـت106تأويل ايـن اساس بر را آيه نيز طوسي شيخ .((طوسي است كرده بيتفسير ).8،384تا:،
مي تفسيري بحث در نيز طبرسي خر««فرمايد:مرحوم ميتـا»فلما سـليمان سـقط أيالجن« ينتللناس»تب فانكشف الجن ظهرت لبثـوا«أي ما الغيب يعلمون كانوا لو فـيأن
العابدين زين حضرت امام، سه به قرائت باقرgاين حضرت ،gصـادق حضـرت وgوطلحه و وقاص ابي بن سعد مسعود، بن عبداهللا مثل ديگر برخي و علي بن زيد به همچنين
(طبرسي، است شده داده نسبت مصرف از1372:4،795بن را قرائـت اين دليل طبرسي .(مى جنى ابن قرقول اين از مىگويد: قرائـتائت مفـاد كـه انفـال از سـؤال كه فهميد توان
كـه اسـت بوده اين سؤال از آنها غرض و بوده انفال درخواست منظور به نيز است مشهوربـه سـند ذكر بدون التبيان در نيز طوسي شيخ را قرائت اين (همان). كنند تصاحب را انفال
اهل به منسوب /قرائات البيان مجمع در 95بيت(ع)
بيت (طوسيbاهل است داده بينسبت ا72-5،71تا:، قرائت). به طوسي شيخ اشاره لبتهبيت نعمانيbاهل تفسير در است. آمده وي از پيش تفاسير در كه است رواياتي بر مبتني
است: آمده عقد«چنين بن محمد بن احمد عـن¸عن يوسـف بـن احمـد بـن جعفـر عـنحمز ابي بن علي بن حسن عن مهران بن جابرعن¸اسماعيل ابي بن اسماعيل عن ابيه عن
ع وابي فحرفوهـا للرسـول، و هللا االنفال قل االنفال يسئلونك تعالي: اهللا قال ... قال: بداهللااالنفال عن يسئلونك ).1387:7،300(نوري،»قالوا
نسـبت مسـعود ابـن بـه البيان جامع در طبري را عن) حذف (با قرائت اين همچنينمي («...گويد:داده، يقـرؤه: مسـعود ابن كان قد قالوا: هـذاو علـى األنفـال) يسـألونك
عـن سـفيان، ثنـا قـال: مؤمـل، ثنـا قـال: بشـار، ابن حدثنا ذلك. قال من ذكر التأويل.قال: وكيع، ابن حدثنا األنفال). (يسألونك يقرءونها: اهللا عبد أصحاب كان قال: األعمش،
قراء في هي قال: الضحاك، عن جويبر، عن المحاربي، األن¸ثنا يسألونك مسعود »فالابن).1413:9،118(طبري؛
قرائت االنفال«گرچه بيـت»يسئلونك اهـل بـه سند بدون البيان مجمع تفسير bدر
است. شده بيان سند با ديگر منابع در است، منسوبكلمه شده گفته گفت: بايد قرائت دو اين تفاوت زائـد»عن«در مشـهور قرائـت در يـا
(طباط است تقدير در شاذ قرائت در يا آيـه1417:9،7بايي،است مشهور قرائت اساس بر (يك هر كه است بوده مخاصمه و منازعه آيه در اشاره مورد افراد ميان اينكه بر دارد داللت
است: فرموده و آمده آيه ادامه در كه تفريعي و بودند خود سخن درستي ��Pمدعي ��ZZ�� �� ������ ++�� ,,���� ���� GGHH�� UU�� ** ��66���� FF �� ������ ���� 77��;;�� >> �� ��Oدارد كهبرداللت پرسشي و است بوده انفال خصومت مورد اينكه
امـر در اينـان گويـا اسـت. آمده خصومت اين قطع براي شده، اشاره بدان سوره ابتداي درپيامبر نزد آن قطع براي و كردند مخاصمه قرائتoانفال مؤيد اين و شود مرتفع تا رفتند
به سئوال هرگاه زيرا است؛ به»عن«مشهور شود، خبـرمتعدي و حكـم اسـتعالم معنـاي(همان، است (درخواست) استعطاف معناي به باشد متعدي خود به خود اگر اما ).8است،
معصوم به آن انتساب و داشته بيان سند ذكر بدون را روايت اين طبرسي چون بنابراين،پيامبر آمـده،oو سـند بـا سـنت اهل تفاسير در طبرسي از قبل طرفي از و نيست قطعي
نميمي و است منتقله روايت اين كه گفت بلكـهتوان كـرد، تلقي درست قرائت را آن توان
دوم،96 سال تابستان،دومشماره/ و 1393بهار
با قرائت درست قرائت گفت همان»عن«بايد ذكراست؛ با را آن نيز طوسي شيخ كه گونهبيت اهل از سند است.bسلسله كرده نقل پيشين تفاسير از
قرائت7 .»نكمم عدل ذو به جاي»يحكم �� %%����PHHبه GGHH�� �� ##MM�� ??�� 99 ������ FF �� ���� ** �� GGO95:(مائده(
باقر حضرت امام دو به صادقgكه حضرت (طبرسي،gو است ؛1372:3،375منسوببيدگلي،108-1382:41نيا،ستوده دياري ذكـر1387:205؛ بدون البيان مجمع در گرچه (
با امام گفتار و است پذيرفته را مشهور قرائت صادقايشان امام و آيهcقر مراد عنوان به راميمي وي السيدين«گويد:داند. عن منقوال البيت أهل تفسير في وجدت المـرادgقد أن
اهللا رسول العدل بعدهoبذي من األمر أولي ).1373:3،375(طبرسي،»واعتن قابل است، سند ذكر بدون البيان مجمع در روايت كه آنجا از اوال نيست.بنابراين، ا
نمي قرائت به مربوط بدانيم هم مستند را آن اينكه برفرض آيهثانيا مراد و تفسير بلكه شود،همان كـهاست؛ را روايـت ادامه اگر ثالثا است. كرده تصريح بدان طبرسي مرحوم كه گونه
الكتاب«فرمود: به أخطأت مما به»هذا هم باز بگيريم، نظر مـيدر قرائـتنظر ايـن رسـدنمي قرآن تحريف راباعث آن امثال و نقطه اعراب، در تغيير طباطبايي عالمه چنانكه شود؛
نمـيمي تحريـف از قـرآن صيانت به مضر را تغيير از مقدار اين و (طباطبـايي،پذيرد دانـد1417:12،107.(
اهل به منسوب /قرائات البيان مجمع در 97بيت(ع)
قرائت8 العابدين«. جاي»ياء«با»التائبين به آيه آخر ��Pتا rr����((���� �� ������ ??�� **��33�� ���� �� ������ ::...Oتوبه):
باقر112 حضرت امام دو به كه (gصادق حضرت (طبرسـي،gو اسـت :1372منسوبمي5،112 زمينه اين در طبرسي مرحوم و). مسـعود بـن عبـداهللا و ابـي قرائـت در نويسد:
العابدين...«اعمش به»التائبين صفت نه آخر ابوج»ياء«تا از اين و است شده وخوانده عفرعبداهللا مـيcابو پرداختـه، ادبـي توجيـه به سپس وي است. شده درروايت رفـع نويسـد:
العابدون« امـا»التائبون اسـت، آن خبـر حـذف و بـودن مبتـدا بنابر يا جمله استيناف بنابرالعابدين« يـا»التائبين باشـد قبـل آيـه اول در مـؤمنين براي صفت و مجرور است ممكن
اضمار بنابر بهمنصوب بنابراين، (همان)؛ باشد، أمدح و ميأعني مالحظه اينخوبي كه شودمعناي در چنداني تأثير است، متفاوت مشهور قرائت با ادبي توجيه در هرچند قرائت اختالف
نمي و است سند بدون قرائت اين ديگر، سوي از ندارد، آيه صـحيحتفسيري قرائـت توانـدشود. تلقي
قرائت9 من«. معقبات اهللاله بـأمر يحفظونـه يديـه بين من رقيب و جـاي»خلفه بـه
علي حضرت به صادقgقرائت امام حضرت (همان،gو است ).6،428منسوبجاي»بأمرالله«قرائت أم«به اللهمن مشهور»ر بسيار شيعه تفسيري و روايي متون در
صادق امام از روايتي سخن اين منشأ نقـلgاست. را آن قمـي ابراهيم بن علي كه استاست: قرئت«كرده فإنها الله أمر من فظونهيح هخلف من و يهيد بين من قباتعم له قوله و
اهللا عبد أبي إنمـاعند و يديـه بين من المعقبات تكون فكيف عربا لستم أ لقارئها فقال صنزلت إنما فقال: هذا؟ كيف فداك! جعلت الرجل: فقال خلفه، من مـن«المعقب معقبـات له
اهللا بـأمر يحفظونه يديه بين من رقيب و امـام1367:1،360(قمـي،»خلفه محضـر در .(قارgصادق به امام شد، خوانده آيه فرمـود:اين چگونـه«ي نيسـتيد؟ عـرب شـما مگـر
مي (پيشاپيش) يديه بين من خلفـه)معقبات، (مـن سر پشت از هميشه معقبات باشد؟ تواندگفت:».است است؟«مرد چگونه آيه اين پس شوم! شـده«فرمود:»فدايت نازل چنين آيه
الله بأمر يحفظونه يديه بين رقيب و خلفه من معقبات له »....است:صادق امام روايت طبرسي بهgمرحوم خـودرا تفسـير قرائـات بحـث در كامـل طور
مـي همچنين وي است. داشته منظور قرائتي صرفا كاركرد آن از و قرائـتگنجانده افزايـد:
دوم،98 سال تابستان،دومشماره/ و 1393بهار
الله« بأمر علي»يحفظونه اسـتgاز شـده نقـل نيـز علي بن زيد و عكرمه عباس، ابن ،).1372:6،428(طبرسي،
طو ائمهشيخ خاص قرائت نحوه به ناظر روايات دسته اين هيچbسي ضـمنرا در گاههفت قراء معروف دهقرائات يا قرينهگانه چنين است. نكرده ذكر ميگانه نشان كـهاي دهد
آيـه مـدلول بيـان و شرح منظور به و تفسيري صرفا وي، نظر از روايات دسته اين كاركردصراحت، به طوسي شيخ است. مـيبوده آيـه بيان و تفسير قبيل از را موارد وياين دانـد.
است: نوشته ادبا، و مفسران از مختلف يحفظونـه«بيانات معناه ان البيت أهل تفسير في وبي(طوسي»بأمرالله قرائـت6،228تا:، طبرسي مرحوم گرچه بنابرين، بـأمر«). يحفظونـه
روايت»الله اين نقل از قبل قرائت، بحث در درتفسيرش كه آنجا از كرده، نقل امام دو از رابرهسم ابو از را قرائت شاذ-همين قرائات مي-صاحب است، كرده اينذكر كه فهميد توان
اگر است. شاذ آن،قرائت از گذشـته اسـت. سـند بـدون شـده، داده نسـبت هم معصوم بهتفسير و معنا در را آن اينكه بدون است، آورده قرائات مبحث در فقط را روايت اين طبرسي
به را قرائت اين نيز طوسي شيخ تفسيركند. آن براساس را آيه و باشد داده دخالت عنوانآيهن باشد، امام از منقول كه مشهور بلكهميقرائت الله«پذيرد، بأمر عنـوان»يحفظونه بـه را
ائمه از منصوص و مشهور خالف كه ديگر قرائت نه دانسته، آيه معناي و باشد.bتفسير
مي بهره آيه تفسير و مفاد بيان در ميروايت قرآن تحريف بر دال را آن نه نـهگيرد، و داند
اهل به منسوب /قرائات البيان مجمع در 99بيت(ع)
مـي قرائات اختالف قبيل از را روايت مضمون بـهحتي ميانـهشـمارد. در طبرسـي عكـس،اختالف به مربوط ميمباحث زينقرائات امام صـادقنويسد: امـام باقر، امام وbالعابدين،
را آيه اين سلمي اند.خوانده»خالفوا«ابوعبدالرحمنقرائت طبرسي مرحوم گرچه است-را»خالفوا«البته مشهور قرائت مخالف در-كه هم
بيت اهل از آيه تفسير و معنا در هم و قرائات اختالف مـيbبحث است، كرده تـوانذكرايـن كـه روايتـي براي وي اينكه ديگر است. گرفته قبلي تفاسير از را قرائت اين وي گفت
معصوم به آن انتساب تا است نكرده ذكر سندي آمده، آن در قرائتgقرائت و باشد مسلمپيامبر از منقول آيد.بهoصحيح شمار
نتيجهمي گذشته مطالب گرفت:از نتيجه چنين توان
طبر1 مرحوم منسـوب. قرائات اختالف پيرامون روايت پنج و چهل و يكصد جمعا سي،معصومان روايـتbبه چهـار و چهل و صد كه است. كرده نقل البيان مجمع تفسير در را
است. سند بدون آن،بيت2 اهل روايات مجموع .bمكـرمبه نبـي از روايـت ده از: اسـت عبـارت تفكيـكزهراoاسالم فاطمة از روايت يك ،hپ ابيطالب، بن علي از روايت پنج و دوازدهgنجاه ،
العابدين زين امام از باقرgروايت امام از روايت پنج و بيست ،gاز روايت هشت و سي وصادق عليgامام امام به روايت بيشترين اساس، براين فاطمـةg؛ به روايت كمترين و
البhزهراء مجمـع در روايات اين كه است ذكر شايان است. زمـانمنسوب تـا فقـط يـانامامانcصادقين از يك هيچ از آن، از پس و است شده است.bذكر نشده نقل
است.3 غيرشاذ ديگر روايت نه و بيست صدو و شده، نقل روايت شانزده شاذ روايات شمار .و4 صد در و روايت هشت دارد، مطابقت آنها با عاصم از حفص روايت كه رواياتي آمار .
مورد چهار و است.سي ناسازگار روايات با عاصم از حفص قرائت ديگربدون5 است، شده متذكر را قرائات اختالف تنها سوره دو و پنجاه در طبرسي، مرحوم .
معصوم از روايتي هـيچgآنكه قـرآن از سـوره هشت در باشد. كرده ذكر آنها گونـهبرايا عبارتند كه است؛ نشده مطرح البيان مجمع در قرائتي علـق،اختالف تين، شرح، جمعه، ز:
فلق. و نصر كوثر، عصر،
دوم،100 سال تابستان،دومشماره/ و 1393بهار
اهـل6 از قرائات اختالف در طبرسي مرحوم كه رواياتي از روايت هشت و هفتاد تعداد .كتابbبيت در نوري محدث مرحوم كرده، الخطاب«نقل قرار»فصل استناد مورد را آنها
س جلد در عسكري عالمة اما است. دانسته تحريف بر دال و كتابداده الكـريم«وم القرآنالمدرستين بي»وروايات و مردود داليلي با را وي مستندات است.همة شمرده اساس
بررسي7 مي. نشان بـهها كـه اسـت قرائـاتي اخـتالف حوزه در يا روايات اين كه دهدنمي لطمه تحريف از قرآن قرائتصيانت مانند جاي»لتصيبن«زند؛ در»التصيبن«به يا ؛
سهل روي از كه است آيه تفسير و معنا بيان بهمقام مطـرحانگاري قرائـات اختالف عنوانقرائت مانند است؛ جاي»بأمرالله«شده اللـه«به أمر آيـه»من از11در يـا رعـد؛ سـورة
بيـت اهـل بـه قرارگيـرد، ديگـران پذيرش مورد اينكه براي و بوده دوم خليفه bتفردات
است؛ گرديده قرائتمنسوب القيام«مانند جاي»حي القيـوم«به قرائـت»حي و مـن«، والكتاب علم هندجاي»ع الكتاب«به علم هندع من و.«
ضمائمشماره قرائت1جدول فراواني تطبيقي جدول بيت: اهل به منسوب روايات در bها
بيترديف اهل رواياتbbروايات تعداد
بيت1 b3اهل
b1الهديائمه2
اسالم3 مكرم o10نبي
زهراء4 h1فاطمه
ابيطالب5 بن g55علي
العابدين6 زين g12امام
باقر7 g25امام
صادق8 g38امام
روايات كل 145مجموع
اهل به منسوب /قرائات البيان مجمع در 101بيت(ع)
شماره بيت2جدول اهل به منسوب قرائت و حفص قرائت تطبيقي جدول :bحفص با مطابق
قرآني، 82-64علوماين2[ در الصغير علي حسين محمد دكتر است:] آورده چنين قضـية«باره القضيه تظل
القرآن ذات هو و االسالمي العالم عليه اجمع الذي المعاصر القرآن إذ فحسب، تاريخية
الو به نزل اللهالذي رسول علي ابـيoحي بـن عاصـم لقـراءة حفص برواية مرقوم
ورش بروايـة المـدني نافع قراءة اعتمد الذي العربي المغرب باستثناء الكوفي، »النجود
).111ـ1413:110(الصغير،قـرآن3[ در تحريـف راهيافـت معنـاي بـه را قرائـات اخـتالف مستشرقان از شماري [
چناندانسته بالاند؛ رژي قرائـاتكه اخـتالف كه كرده نقل خاورشناسان از برخي از نيز شربرشمرده قرآن قداست نفي معناي به را (رضـوان،قرآن الصـغير،1413:1،113اند :1413؛
عنايت،32 ).137ـ1996:135؛مجمـع4[ خطـي نسخهء و التفاسير جامع افزار نرم در كه است مواردي از قرائت اين [
دارد، اختالف قرائتالبيان به افزار نرم در ولي است شده ذكر قرائت همين خطي نسخه دراست. شده اشاره مشهور
اهل به منسوب /قرائات البيان مجمع در 105بيت(ع)
منابع(بي.1 الدين شهاب عسقالني، حجر البخاريتا)،ابن صحيح شرح الباري دارالمعرفةفتح بيروت، ،.
(احسان.2 محمد لنگرودي، الحديثش)،1385فر اختالف دارالحديث.اسباب قم، ،
مح.3 سيد (حجتي، باقر كريمش)،1382مد قرآن تاريخ در نشـرپژوهشي دفتـر تهـران، ،
اسالمي. فرهنگ
4.) ساكي نانسي و تقي محمد بيدگلي، بابش)،1391دياري در روايي ـ تاريخي نگرشي
قرائت «مالك«اختالف / فريقين»ملك» تفاسير اساس شبر قيم، كتاب ،5.
محمدتقي(.5 بيدگلي، تارش)،1387دياري بر قرآنيدرآمدي علوم دوم.يخ چاپ قم، دانشگاه قم، ،